مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
سیروسلوک
بررسی رابطه سیر و سلوک عرفانی امام خمینی(ره) و حاکمیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تلقی عمومی، طریق عارفان و منش سیاست مداران جمع ناشدنی مینماید؛ آن یکی تحنّث و عزلت و دیگری رندی و زیرکی میطلبد. نه عارفان با خلوص خود، سیاست مداری موفق توانند بود و نه سیاست مداران به پاکی و زلالی، حکومت داری توانند کرد. این مقاله بر آن است تا با توصیف ویژگیهای مشی حکومتی عارفی واصل نشان دهد میتوان عادلانه حکومت کرد و بر معادلات جهان اثر گذاشت و درعین حال جز خدا را ندید و همه چیز را از او دانست. ضرورت کاوش در این موضوع به لحاظ معرفی مدل آسمانی حکومت روشن است. مسئله مقاله حاضر به لحاظ گونه شناسی (Typology)، توصیفی (Descriptive) است و در آن نسبت طریق عارفان و جایگاه حاکمیت دینی از منظر امام خمینی(ره) واکاوی میشود.
زبان عرفان در قرآن و ادب فارسی
حوزه های تخصصی:
عرفان و تصوف گرچه معمولاً باهم به یک معنا به کار می روند؛ اما عرفان را می توان جنبه ی نظری تصوف و تصوف را نسخه ی عملی یا سیروسلوکی عرفان دانست. برخی پژوهشگران برای تصوف پس از پیدایش، قائل به مرحله ای به نام «جذب» اند که در آن، تصوف عناصری از عرفان های سایر ملل را در خود جذب کرد و پرورد؛ اما بررسی عناصر بنیادین عرفان اسلامی نظیر وحدت وجود، عشق، ولایت، سیروسلوک، فنا و بقا و... و تطبیق آن با قرآن، این نظریه را با چالش رو به رو می کند. از این عناصر، وحدت وجود و ولایت از محوری ترین مبانی عرفان ابن عربی است که در «فتوحات مکیه» و «فصوص الحکم» آن ها را تبیین کرده و درواقع ولایت نه تنها نقطه ی اتصال عرفان شیعی با اندیشه های ابن عربی و پیروان اوست؛ بلکه نقطه ی وحدت و چتری است که تمام مشرب های عرفانی را در سایه ی خود گرد هم می آورد. همچنین آمیخته بودن علم و عمل یا عرفان و تصوف بایکدیگر و بلکه تقدم داشتن عمل بر نظر و اینکه دانش عرفان محصول سیروسلوک و ثبت دریافت های باطنی است و این در فضای شریعت اسلامی رخ می دهد، تأییدی دیگر بر ابتنای عرفان اسلامی بر قرآن است.
بررسی تاریخی مراتب پیوند سالک با اسمای الهی در مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
143 - 163
حوزه های تخصصی:
اهتمام فراوان آموزه های دینی بر اسمای حسنای الهی موجب شد تا عارفان مسلمان از نخستین دوران، سخن از بهره های سلوکی سالکان از اسمای الهی به میان آورند. این اندیشه کم کم تکامل و انسجام بیشتری یافت و خود را در لسان عارفان، در قالب پیوندهای سه گانه «تعلق»، «تخلق» و «تحقق» به اسماء الله نشان داد. «تعلق» معمولاً نخستین مرتبه از مراتب پیوند با اسماء الله شمرده شده و «تخلق» مرتبه میانی و «تحقق» مرتبه فنا در اسماء و نهایی ترین مرتبه به حساب می آید. ابن عربی در آثار خود به تبیین جوانب گوناگون این مسئله همت داشت و پیروان وی نیز به این مقوله، توجه ویژه نشان داده و مروج این اندیشه بوده اند. این پژوهش با بررسی دیدگاه عارفان درباره مثلث «تعلق»، «تخلق» و «تحقق» به اسماء الله، به ریشه های تاریخی این مبحث می پردازد و سیر تکاملی آن را در مکتب ابن عربی دنبال می کند تا ضمن برداشتن پرده از ابهامات مسئله، پنجره ای به سویِ مبحث مهم اسماء الله در حوزه عرفان اسلامی باز کرده باشد.
جایگاه استاد در ابعاد شناختی و رفتاری سِیروسلوک عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
245 - 264
حوزه های تخصصی:
یکی از اصول مطرح تربیت عرفانی در عرفان عملی، مسئله نیاز سالک به استاد در سِیروسلوک است؛ اما بزرگان عرفان به علت هایی از ارائه بحث علمی و برهانی در این زمینه خودداری کرده اند. در این راستا، دسته بندی ابعاد نیاز به استاد و تبیین جایگاه شناختی و رفتاری استاد در سیر تربیت سالک ضروری است. با بررسی های انجام گرفته در این پژوهش به این نکته دست می یابیم که با پیوند دادن مسئله نیاز به استاد با دَه کارکرد اساسی استاد در حوزه های شناختی و رفتاری جایگاه استاد تطبیق پذیر است و ضرورت آن اثبات پذیر می شود. شناخت راه نامحسوس و پیچیده، شناخت وظایف و برنامه ها، شناخت آفات، خطرات و موانع، شناخت حوادث شهودی و شناخت تفاوت شاکله سالکان از کارکرد های استاد در بُعد شناختی دانسته شده اند و ترقی به مراحل و مقامات بالاتر، سرعت و سهولت بخشیدن به سیر، تأثیر نفَس و ولایت باطنی استاد، رفع آفات و موانع سیر سالک و دفع ضرر احتمالی ناشی از نبود استاد از کارکرد های استاد در حوزه رفتاری شناخته شده اند که تحقق هیچ یک از آن ها بدون راهنمایی و دستگیری استاد امکان پذیر نیست.
مقایسه مراحل سلوک در کیمیای سعادت و مکاتیب عبدالله قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیمیای سعادت اثر امام محمد غزالی ( 505 م) و مکاتیب از عبدالله قطب (909م) در شمار آثار ارزشمند تصوف قرار دارند. در این مقاله برای دستیابی به نظرات این دو عارف محقق درباره مراحل سلوک، مجموعه ای از دیدگاه های آنها در باب این موضوع از دو اثر مورد نظر استخراج و سپس نظرات آنها با هم مقابله شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که غزالی و عبدالله قطب، هنگام توضیح منازل و مراحل سلوک، بین حال و مقام تفکیک انجام نداده و به شیوه برخی آثار اهل تصوف احوال و مقامات را تقسیم بندی نکرده اند. همچنین عبدالله قطب در مباحثی نظیر ارکان سلوک، خلوت و عزلت، توکل، زهد و فقر تحت تأثیر غزالی بوده است. در مجموع می توان گفت که غزالی در کیمیای سعادت دیدگاه های خود را در این زمینه نظام مند و منسجم تر بیان کرده است و نظم و ترتیبی که در آن دیده می شود در مکاتیب وجود ندارد. روش این تحقیق این نوشتار، توصیفی-تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است.
مشرب عرفانی شاه داعی الله شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: یکی از موضوعات اساسی در پژوهش های عرفانی، شناخت سنت و مشرب عرفانی هر عارف است. درواقع تبیین سنت و مشرب عرفانی عارفان، نخستین گام در شناخت آرا و اندیشه های آنان است. این پژوهش با هدف تبیین سنّت و مشرب عرفانی شاه داعی شیرازی با روشی مضبوط و علمی انجام شده است. روش: نویسندگان در این پژوهش می کوشند با روشی توصیفی تحلیلی، نخست با بررسی هدف و غایت عارف، روش رسیدن به هدف، موضوعات و مفاهیم مطرح شده درآثار وی، نظام تربیتی و زبان عرفانی او، به تعیین سنّت عرفانی شاه داعی بپردازند و سپس مشرب عرفانی وی بررسی شود. برای تبیین مشرب شاه داعی، به مبدأ و مقصد سیروسلوک و مراحل میان مبدأ و مقصد پرداخته شده است. یافته ها و نتایج: با بررسی این موضوعات، تلفیقی از سنّت اول و دوم عرفانی را اندیشه های شاه داعی می توان دید؛ به طورکلی می توان گفت مشرب عرفانی شاه داعی در بحث نظری به سنّت دوم عرفانی گرایش دارد و در سلوک عملی منطبق با سنّت اول عرفانی است.
تربیت عرفانی از منظر علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
85 - 100
حوزه های تخصصی:
در فلسفه تعلیم و تربیت معاصر به تربیت عرفانی جایگاه اندکی داده شده است و یکی از نظریه پردازان آن علامه طباطبایی (1360-1281 ش) در رساله لب اللباب و آثار دیگر خود به معرفی تعلیم و تربیت عرفانی می پردازد و در رساله الولایه این تربیت را در قالب سیر و سلوک علمی و عملی به صورت تطبیقی مطرح می نماید. در طرح نظر خود از عرفان نظری و هستی شناسی عرفانی و آشنایی با حقایق دین آغاز می کند و در عرفان عملی به تأثیر دعاها، مراقبه، ذکر و فکر، خلوت و طهارت، نیت و ارادات و مانند آن می پردازد و کلیدهای تربیت عرفانی را در منازل و مقامات سلوکی دنبال می کند و طرحی جامع برای برنامه ریزی در تدوین یک الگوی تربیتی ارائه می دهد که در این مقاله تلاش می گردد عناصر اصلی آن شناسایی و معرفی شوند.