مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
تعلیم و تربیت
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی تمام دوران حیات بشری به ویژه عصر مدرن، مسئله هویت است که باوجود نظریه پردازی های متعدد در این حوزه، هم چنان از سه جنبه مفهومی، اجتماعی و تعلیم و تربیت به عنوان یک مسئله جلوه نمایی می کند. هدف اصلی پژوهشگر این است که به مطالعه زمینه های هویت یابی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی بندرعباس بپردازد. روش جمع آوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه عمیق و روش تجزیه وتحلیل داده ها، تحلیل استقرایی و قیاسی است. نتایج نشان می دهد به طورکلی دانشجو معلمان در طول دوران تحصیل خود با چهار مقوله اصلی روبرو شده اند که بیشترین تأکید و توجه در سطح دانشگاه به دو مقوله فرهنگی-اجتماعی و دینی مربوط می شود. نحوه رویارویی دانشجو معلمان با زمینه های هویتی به دو شکل آگاهانه و ناآگاهانه صورت پذیرفته است. رویارویی آگاهانه به زمینه های فرهنگی-اجتماعی و تا حدودی دینی برمی گردد و رویارویی در زمینه های دیگر ناآگاهانه بوده است.
ذهن آگاهی در تعلیم و تربیت: نیاز به فهم درست یک سازه اثربخش
حوزه های تخصصی:
پژوهش هایی که در سال های اخیر به موضوع ذهن آگاهی پرداخته، تنها به تکرار اثربخشی مثبت آموزش های مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازه های مختلف زندگی حرفه ای و شخصی معلمان توجه نموده و مبنای سودمندی این آموزش ها را مغفول گذارده است. به علاوه، در این پژوهش ها به چالش های نظری و عملی که درخصوص مبحث ذهن آگاهی در تعلیم و تربیت در دهه گذشته مطرح گردیده نیز توجهی نشده است. هدف از مقاله حاضر پاسخ به پرسش هایی است که در رابطه با این چالش ها مطرح می گردند. این مقاله از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی است و در دو بخش الف- مبنای سودمندی ذهن آگاهی برای معلمان و ب-چالش های موجود در بحث ذهن آگاهی برای معلمان تدوین یافته است. در بخش نخست، مبنای عصب شناختی تمرین های ذهن آگاهی مورد توجه قرار گرفته است؛ در بخش دوم نیز علاوه بر چالش های معمول پیرامون ذهن آگاهی به مفهوم ذهن آگاهی تجاری و تهدید آن برای قلمروی تعلیم و تربیت توجه شده است. چنان که در متن مقاله نیز مطرح شده، مهم ترین ضعف این نسخه ذهن آگاهی، نادیده انگاشتن مبنای هستی شناختی و غایت اخلاقی در تربیت یک شخصیت به واقع ذهن آگاه است. در ادامه نیز تمایز میان دو مفهوم ذهن آگاهی غلیظ و ذهن آگاهی رقیق، به عنوان نخستین گام برای مواجهه با چالش های ذهن آگاهی در حوزه تعلیم و تربیت مطرح شده است. در نهایت نیز خاطرنشان می گردد که پژوهش های آتی به طور ضروری بایستی از تکرار صرف موضوع اثربخشی ذهن آگاهی بر دانش آموزان و معلمان دست کشیده و به چالش های جدید درخصوص ذهن آگاهی در تعلیم و تربیت توجه نمایند. به ویژه بایستی به خاطر سپرد که غایت ذهن آگاهی در دستیابی به شخصیتی است که از ویژگی شفقت به خود و دیگران برخوردار باشد.
تعلیم و تربیت در دستگاه ایدئولوژیک داعش؛ نسل جدید اسلام گرایی رادیکال و تلاش برای آفرینش جامعه آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۶ (پیاپی ۶۶)
251 - 278
حوزه های تخصصی:
رژیم ها و گروه های ایدئولوژیک در راستای رسیدن به جهان آرمانی و مدینه فاضله موعود همواره درصدد پرورش انسان هایی طراز نوین بوده اند و برای تحقق این امر در پی کنترل همه جانبه ابعاد گوناگون زندگی انسان ها برآمده اند. به نظر می رسد داعش نیز به عنوان یک سازمان سیاسی- نظامی تمامیت خواه از این امر مستثنی نبوده است. تجربه دوره هرچند کوتاه مدتِ خلافت نشان می دهد این گروه با قرائتی خاص از متون مقدس اسلامی به طور خاص به دنبال آموزش و پروش کودکان و نوجوانان بوده است تا در نهایت انسان آرمانی و مدینه فاضله مدنظر خود را بیافریند. در این مقاله، ضمن تحلیل محتوای آثار درسی و تبلیغی، نظر آن گروه درباره علوم مختلف و روش های نظام تعلیم و تربیت برای رسیدن به هدفش پرداخته شده است و در این مسیر از مفهوم دستگاه های ایدئولوژیک دولت (آلتوسر) بهره گرفتهشد. از سوی دیگر با آگاهی از تلاش داعش برای بهره گیری از روش ها و ابزارهای گوناگون در جهت کسب تعهد و وفاداری هواداران، این مقاله می کوشد تا مسیرهای محتمل اثرگذار و نفوذ داعش بر کودکان و نوجوانان را در مرحله ارتباط و تماس اولیه مورد بررسی قرار دهد که عبارتند از: حساسیت زدایی نسبت به خشونت، نمایش شیوه مثبت زمامداری، اعطای حس هویت جمعی، الگوی نقش مثبت فقدان و جایگزینی و افراد بزرگسال قابل اعتماد و اثرگذار.
رشد عقل و نظام حقوقی فراگیر در اندیشه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۴
284 - 299
حوزه های تخصصی:
در نظام فلسفی کانت، روشنگری معطوف به آینده ای است که در آن آدمی می تواند به ذات خود یعنی به آزادی و حداکثر شکوفایی استعدادهای خود دست یابد؛ استعدادهایی که طبیعت یا همان مشیت الهی در اختیار وی نهاده است. در این نگاه، حرکت عقل در طول تاریخ معطوف به رشد آدمی در مسیر خواست طبیعت بوده است؛ خواستی که طبیعت نیز از همان مجرا به خواسته اصلی اش که همانا فرهنگ و مدنیت جوامع بشری است، دست می یابد. در این ایده غایت مندانه، تمامیت تاریخ، تاریخِ حرکت گام به گام آدمی به سوی آزادی و عقلانیت و اخلاقیت در قالب نظامی اجتماعی- مدنی است که در آن آدمی ذات خود را در هیئت مشارکت های مدنی، مهار جنگ و رشد آموزش و فرهنگ به نمایش می گذارد و بدین ترتیب ایده وحدت متجسم می شود. این نوشتار تلاش دارد نشان دهد چگونه کانت ایده اصلی روسو مبنی بر ضرورت تغییر طبیعت ثانویه آدمی متناسب با خواست طبیعت را در دو نظام حقوقی- مدنی و نظام تعلیم و تربیت به خدمت گرفته و طرح انقلابی روسو را در چارچوب نظریه رشد عقل بازخوانی کرده است.
خلاقیت به مثابه فهم اصیل و دلالت های آن برای تعلیم و تربیت بحثی در هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
150 - 179
حوزه های تخصصی:
پرورش خلاقیت یکی از عالی ترین اهداف نظام های آموزشی است. اما ماهیت و چگونگی خلاقیت امری پیچیده و مبهم است. هدف این پژوهش آن بوده که تا حدودی این ابهام را برطرف کند. گادامر یکی از مهم ترین فیلسوفان هرمنوتیک فلسفی است که فهم و شرایط امکان آن را مورد تأمل قرار داده است. در این پژوهش در چارچوب نظریه هرمنوتیک فلسفی گادامر یک تبیین جدید از خلاقیت ارائه شده است. بر اساس این تبیین خلاقیت نوع خاصی از فهم دانسته شده، فهمی که در چارچوب نظریه گادامر معنا می یابد؛ لذا با به کارگیری روش تحلیلی-استنباطی، ضمن تبیین دیدگاه گادامر درباره فهم، خلاقیت به عنوان اصیل ترین نوع فهم و به عنوان مصداقی از حکمت عملی مورد نظر گادامر، معرفی شده است. بر حسب این تبیین از خلاقیت، اصول راهنمای عمل مربیان برای پرورش خلاقیت عبارتند از: اصل پرورش پذیربودن خلاقیت، اصل آموزش ناپذیر بودن خلاقیت، اصل اختصاصی بودن خلاقیت و اصل سنجش نا پذیربودن خلاقیت. دلالت های دیگر تربیتی که ناظر به هدف آموزش و پرورش، شکل نظام آموزشی، روش تدریس، برنامه درسی، یادگیری، ارزشیابی، انگیزش و روش تحقیق بود نیز استخراج گردید.
مرور آسیب شناسانه رویکرد تفکیکی در تعلیم و تربیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پاسخ گویی به این سؤال است که نگاه تفکیکی به مقوله تربیت، ممکن است چه آسیب هایی برای جامعه ایران اسلامی به دنبال داشته باشد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات نیز، اسنادی است. اسناد که شامل کتاب ها و مقالات مربوط به موضوع پژوهش به شیوه موضوعی است، استخراج و در بحث به آن ها استناد شده است. براساس یافته های این پژوهش، تفکیک این دو امر واحد به دو جریان متمایز مانند آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت، مشکلات نظری و عملی فراوانی را به وجود می آورد. نگاه تفکیکی، این تصور نادرست را در اذهان کارگزاران نظام تربیت ایجاد می کند که کار مدرسه و نظام تربیت رسمی و عمومی در عمل شامل دو فعالیت متفاوت و متمایز است. این تلقی منجر به گسست فعالیت های تربیتی شده و نوعی دوگانگی در فعالیت ها، برنامه ها، سازوکارها و ناکارآمدی نظام و مدرسه می شود که درنهایت نبود انسجام و وحدت در هویت و شخصیت دانش آموزان را در پی خواهد داشت. گسترش بحث و جدل درخصوص تقدم تربیت بر تعلیم که حاصل این نگاه نامیمون است نیز باعث هدر رفت تلاش ها و سرمایه ها می شود. همچنین مسئولیت پذیر نبودن معلمان در ایفای نقش تربیتی خود و کنکور و تمرکز بر نقش محوری آموزش در فرایندها و فعالیت های مدرسه از دیگر پیامدهای این نگاه تفکیکی است. درمجموع تفکیک این دو مقوله از هم، افرادی را به جامعه اسلامی تحویل می دهد که اگر چه ممکن است به ابعاد شناختی و مهارتی ارزش های دینی و اخلاقی دست یابند، اما به حیطه نگرش ها و ارزش ها که عالی ترین هدف هر نظام تربیتی است دست نخواهند یافت. به عبارت بهتر، این افراد ممکن است مناسک دین خود را بشناسند و نسبت به اجرای آن ها نیز پایبند باشند، اما تا وقتی دین داری در این افراد به نگرش و ارزش بدل نشود، آثار آن در زندگی فردی و جامعه دینی افراد ساری و جاری نخواهد شد.
تبیین تربیت هنری از دیدگاه دیویی و بررسی انتقادی آن از منظر آراء اندیشمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تحلیل و بررسی انتقادی تربیت هنری از دیدگاه جان دیویی انجام گرفته است. برای تحقق این هدف از روش پژوهش کاوشگری فلسفی انتقادی استفاده شده است. جامعه آماری در برگیرنده کلیه منابع اعم از کتاب ها، مقالات، مطالعات و پژوهش های مرتبط با موضوع بوده است. نمونه پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های مورد نظر از طریق سیاهه یادداشت برداری گردآوری و اطلاعات به روش کلامی، تصویری و استنتاج منطقی تحلیل شد. در ادامه دیدگاه دیویی با توجه به آرای تربیتی آیزنر،گرین و علامه جعفری مورد بررسی انتقادی قرار گرفت. براساس یافته های پژوهش، تربیت هنری و زیباشناسانه از دیدگاه دیویی مبتنی بر تجارب زیباشناسانه، هدف تربیت هنری توانمندی در کسب تجارب زیباشناسانه، محتوا تجربه محور، روش تربیت حل مسئله و با توجه به روحیه کاوشگری و ارزشیابی به صورت فرآیندی می باشد. در نهایت براساس بررسی انتقادی انجام شده تربیت هنری دیویی از تأثر زیباشناسی قابل توجهی برخوردار است؛ اما از منظر محتوای زیبایی شناسی از شرایط مساعد برخوردار نیست.
تبیین روش های آموزش بهداشت در دوره ابتدایی از تجربیات متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت : مطالعه پدیدار شناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : دانش آموزان از سرمایه های عمده انسانی هر جامعه محسوب میگردند و توجه به آموزش روش های بهداشت آنها مخصوصا در دوره ابتدایی نوعی سرمایه گذاری برای آینده قلمداد میگردد. لذا هدف پژوهش حاضر تبیین تجربه متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت جهت شناسایی روش های تدریس آموزش بهداشت در دوره ابتدایی است. روش ها : این پژوهش در سال 1398 به صورت کیفی انجام گردید . بر الگوی تفسیری استوار بود و با استفاده از روش پدیدارشناسی به اجرا درآمد ، شیوه جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که با 15 نفر از متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت که معیارهای ورود رو داشتند انجام گرفت . به منظور تحلیل داده های مصاحبه شده از روش Colaizzi استفاده شد . یافته ها : به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار نرم افزار مکس کیو دی ای استفاده شد . یافته ها مشتمل بر 2 طبقه اصلی "روش تدریس مستقیم و غیرمستقیم" و 17 طبقه فرعی "بحث گروهی، پرسش و پاسخ، واحد کار (پروژه)، روش تدریس مبتنی بر ایفای نقش، روش تدریس آزمایشگاهی ، روش تدریس مبتنی بر بازی،گردش علمی یا فعالیت تجربی خارج از کلاس، روش تدریس فرایندی، روش تدریس کاوشگری، روش تدریس مبتنی بر خلاقیت، داستان گویی، حل مسئله، استفاده از مناب ع دیداری و شنی داری، ، کنفرانس، سخنرانی، روش تدریس توضیحی، استفاده از کتاب کمک آموزشی" بود . نتیجه گیری : گردش علمی و فعالیت خارج از کلاس به عنوان روش های آموزش اثرگذار در دروه ابتدایی می باشد. لذا برنامه ریزی و اهمیت دادن در تدوین و اجرای دقیق برنامه های درسی آموزش بهداشت بایستی به روش های گردش علمی و فعالیتهای خارج از کلاس مورد توجه قرار بگیرد .
اعتباریابی مدل مدیریت استعداد معلمان ابتدایی در نظام آموزش و پرورش رسمی و عمومی(براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر اعتباریابی مدل مدیریت استعداد معلمان ابتدایی ایران و تعیین برازش آن بود . روش : روش این پژوهش ترکیبی ار نوع اکتشافی اس ت که درسال تحصیلی 99-1398 انجام شده است. در بخش کیفی روش پژوهش تحلیل مضمون قیاسی بود، 5 مضمون فراگیر جذب و شناسایی، انتخاب، بکارگیری، توسعه و نگهداشت استخراج، سپس با توجه به مضامین فراگیر، 10 مضمون سازمان دهنده شناسایی افراد نخبه، ایجاد انگیزه جهت جذب نخبگان، تناسب فرد با شغل، شایسته گزینی، بهره گیری همه جانبه از قابلیتهای افراد، فراهم سازی شرایط اجرا، دانش افزایی فردی، ارتقای مهارت های شغلی و حرفه ای، تعالی و رفاه معلمان، و عجین سازی افراد با شغل معلمی و 40 مضمون پایه استخراج شدند. پس از تایید روایی و پایایی مضامین با استفاده از نظرات صاحبنظران و متخصصان علوم تربیتی، در بخش کمی پژوهش از روش توصیفی پیمایشی جهت تدوین پرسشنامه استفاده شد. جامعه پژوهش در بخش کمی مدیران و معاونان مدارس ابتدایی و کارشناسان ادارات آموزش و پرورش (کارشناس آموزش ابتدایی، ارتقاء منابع انسانی، امور اداری، و کارشناس پردیس های فرهنگیان، در ادارات آموزش و پرورش) بودند و نمونه براساس جدول کوهن و همکاران به تعداد 377 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از تایید روایی پرسشنامه و پایایی بدست آمده 74/0 با استفاده از آلفای کرونباخ، جهت اعتباریابی مدل پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری کوواریانس محور استفاده گردید. یافته ها : همه مضامین با بار عاملی بالا مورد تأیید قرار گرفتند که نشان دهنده روایی و اعتبار بالای مدل بود . نتیجه گیری: اجرای این مدل می تواند تحقق اهداف آموزش و پرورش را در یافتن، جذب و نگهداشت افراد نخبه و تأثیرگذار، تسهیل نماید.
بررسی کارکرد تعلیمی فانتزی در داستان های کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
41 - 69
حوزه های تخصصی:
به دلیل اهمیت فراوان مسئله تعلیم و تربیت، آثار تعلیمی فراوانی برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است. اصولاً آثار ادبی کودکان ماهیتی آموزشی دارند و هسته مرکزی ادبیات کودک را در نزد همه ملل، تعلیم تشکیل می دهد. یکی از مهم ترین کارکردهای فانتزی در داستان های کودکان و نوجوانان، کارکرد تعلیمی و تربیتی آن است؛ با وجود این، تأثیر داستان های فانتزی در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان از نظر آموزش و پرورش و مؤلفان مغفول مانده است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی در پی آن است بعد از تبیین نقش تعلیمی و تربیتی داستان های فانتزی به این پرسش پاسخ دهد که مهم ترین مفاهیم تعلیمات اجتماعی و اخلاقی داستان های فانتزی مدرن در داستان های حوزه کودکان و نوجوانان کدام است. بدین منظور کارکردهای اجتماعی و اخلاقی داستان های فانتزی در هیجده داستان فانتزی که درون مایه هایی اجتماعی، محیط زیستی و عشق و دوستی دارند، بررسی شد. تنهایی، سنت ها و باورهای خرافی، جدایی والدین و پیامدهای آن ها، آموزش مهارت های حل مشکلات، دوست یابی، نحوه استفاده از تکنولوژی های جدید، پیدا کردن خودِ واقعی، عشق به همه موجودات هستی و تأکید بر خِرد جمعی مهم ترین آموزه های اجتماعی و مفاهیمی چون لزوم اعتماد به بزرگ ترهای خانواده، توجه به امدادهای خداوند، مبارزه با پلیدی و زشتی و ایثار و فداکاری در راه رسیدن به هدف والا مهم ترین آموزه های اخلاقی و تربیتی است که فانتزی نویسان معاصر بر آن تأکید دارند.
کاربست اندیشه های اجتماعی و اندرزهای خواجه نظام الملک در کتاب سیاست نامه در عصر کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
95 - 115
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی پیشینه درازمدتی در ادبیات ایران دارد. هدف از نگارش آثار تعلیمی، آموزش و تعلیم مسائل و نکات اخلاقی برای ارتقای اخلاق مخاطب است. یکی از متونی که در دسته ادبیات تعلیمی قرار می گیرد و این ویژگی بارز در آن به صورت روایی بروز یافته است، کتاب سیاست نامه اثر خواجه نظام الملک طوسی است. نویسنده در این کتاب، ضمن بررسی حکومت و مسائل سیاسی جامعه، پندها و نصایح اجتماعی، اخلاقی و نظامی را به دو صورت آشکار و پنهان با چیرگی مطرح می کند. از ویژگی های آشکار معنایی در سیاست نامه «هم زمانی» بودن آن است؛ به این معنا که گذشت زمان موجب کهنگی آن نشده و در تمام دوران کاربرد دارد؛ بر این اساس، این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای تنظیم شده، درصدد آن است تا به بررسی کاربست اندیشه های اجتماعی و اندرزهای خواجه نظام الملک در کتاب سیاست نامه، در عصر کنونی بپردازد و به این پرسش ها پاسخ دهد که محورهای تعلیمی اندرزهای سیاست نامه کدام اند و بهره وری آن ها در جامعه امروزی به چه صورت است؟ نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که در جامعه امروزی، بهره وری از پندهای این کتاب می تواند در مسائل اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و نظامی مفید باشد و به ارتقای سطح فرهنگی جامعه کمک نماید.
نقش فراگیران در ارتقای حرفه ای معلمان با تکیه بر آثار سعدی، شمس تبریزی و مولانا
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مربیان، تجربیاتناب آموزشی خود را درکلاس های درس، مرهون حضورفعال و مؤثرمخاطب یا مخاطبینی خاص هستند؛ فراگیرانی که آتش اشتیاقشان، موجب فربهی روح و بسط اندیشه است و ازبرکت حضور همین طالبان مشتاق است که به قول مولانا،شیر معرفت از پستان جانمربی،جاریمی شود. حضور این مخاطبان خاصواشتیاق آن ها گاهی استاد را به ثبت و ضبط آموزه ها و خلق آثار علمی و ادبی ترغیب می نماید؛ مثلاً تأثیر حسام الدین چلبی در خلق مثنوی به حدی است که مولانا، کتاب خویش را «حسامی نامه»،نامیده است. این مقاله به روشاینتحقیقتوصیفی- تحلیلی نگاشته شدهواطلاعاتآناز راه مطالعات کتاب خانه ای فراهم آمده است و به استناد آثار و اقوال سه تن از بزرگ ترین مربیان و مروجان تعلیم و تربیت، سعدی، شمس تبریزی و مولانا، به بررسی نقش فراگیران در تقویت مهارت حرفه ای معلمان و شکوفاسازی ظرفیت های هنری شان پرداخته شده است. بررسی ها نشان می دهد همدلی معلم و شاگرد و حضور پر برکت مستمعین مشتاق، از مهم ترین عواملی است که موجب گرمی مجالس درس و زمینه های گشایش معنوی برای استاد و دیگر حاضران است.
فلسفه ملاصدرا و حل چالش "هست" و "باید" تربیتی
منبع:
آموزش پژوهی دوره اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
54 - 67
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله جستجوی راهکاری است که بتواند چالش "هست" و "باید" را در تعلیم و تربیت حل نماید. از این نظر گاه مربیان تربیتی با یک چالش منطقی روبرو هستند که در مبانی تعلیم و تربیت قابل حل نیست. به این صورت که یک مربی نمی تواند با پیش فرضهای علمی پدیده ها به "باید" تربیتی برسد. لذا در تعلیم و تربیت باید به دنبال تبیینی بود که بتواند ارتباط بین "هست" و"باید" را حل نماید. این تبیین در فلسفه ملاصدرا به شیوه ای تحلیلی –استنتاجی ممکن می شود. از نظر ملاصدرا اعمال نفس را می توان به دو دسته طبیعی و اختیاری تقسیم کرد. در اعمال طبیعی چون جذب و دفع نفس مبدأ اصلی است و صدور عمل از نفس تابع آثار ذاتی نفس است در اینجا پیش فرضهای علمی می تواند کار ساز باشد. اما در اعمال اختیاری که مسبوق به علم و اراده می باشد افعال نفس نیازمند تبیینی غایت نگر است که بتواند "باید" تربیتی را با توجه به جهت مشخص شده تعیین نماید. این مقوله در دیدگاه ملاصدرا با نگاه غایتمندانه به تربیت انسان قابل حل است که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
رویکرد تربیت معلم : روحیه ی علمی یا روحیه ی معلمی؟
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۵)
109 - 130
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، همانند اعصار گذشته، به جایگاه معلم در عرصه تعلیم و تربیت تأکید زیادی می شود. در سیستم های آموزشی، افراد زیادی مشغول به کارند اما، نقش معلمان از دیگر افراد بسیار برجسته تر می نماید چنان که بخش مهمی از اوقات را دانش آموزان در مدرسه زیر نظر آنها سپری می شود و عوامل دیگر فراهم آورنده زمینه برای فعالیت معلّم ها می باشد از این رو بسیاری از دانش آموختگان نظام آموزشی سنتی و جدید شکل گیری شخصیت خود را مرهون معلمان خود می دانند.در همین راستا، ویژگی هایی گوناگونی را نیز برای معلم برشمرده اند که از میان آنها داشتن روحیه ی علمی از مهمترین ویژگی ها ذکر می شود. این مقاله با ذکر ویژگی های روحیه ی علمی، به ذکر آثار این روحیه در عرصه ی تعلیم و تربیت و کاستی آن پرداخته و با ارائه ی مفهومی تحت عنوان روحیه معلمی به نسبت های ممکن مواجهه ی این مفهوم با مفهوم روحیه ی علمی، بپردازد. این پژوهش از نوع کیفی است و روش آن توصیفی-تحلیلی است. یافته ها نشان می دهد که توجه به پرورش روحیه ی معلمی در تربیت معلم اعم بر پرورش روحیه ی علمی است. در پایان، با ارائه ی رویکردی مناسب برای تربیت معلم، پرورش روحیه ی معلمی یا مربی گری با استعلای روحیه علمی نتیجه گیری و پیشنهاد شده است.
رویکرد آینده پژوهی و نقش و اهداف آن در برنامه درسی تعلیم و تربیت نوین
منبع:
آموزش پژوهی دوره چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
31 - 43
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، معرفی رویکرد آینده پژوهی در برنامه درسی و اهداف و نقش آن برای مدیران و معلمان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت می باشد.به دلیل سیاست گزاری و برنامه ریزی های آینده نگرانه در آموزش و پرورش با در نظر گرفتن ابعاد مختلف تربیت و همچنین پیش بینی هوشمندانه مسائل و چالش ها و تهدیدات پیش رو، امری ضروری است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته و از مطالعات و تحقیقات پیشین صاحب نظران و پژوهشگران استفاده شده است و نگارندگان توانسته اند به نظرات و مطالب جدیدتری دست یابند و نتایج بدست آمده عبارتند از: آینده پژوهی رویکردی است که در برنامه ریزی درسی تعلیم و تربیت نوین لازم و ضروری می باشد و باید نگرش معلمان، مدیران و حتی دانش آموزان در دوره های تحصیلی و والدین نسبت به تحولات در آینده عوض شود و برنامه درسی و مطالب را طوری تدوین نمایند که دانش آموزان با تفکر خلاق به بار آیند و پیش بینی های لازم را برای تغییر در آینده مهیا نمایند و پژوهش محورانه جهت رفع مشکلات آینده عمل نمایند و آینده پژوهی جزء لاینفک برنامه های اجرایی مدارس باشد.
بررسی سیر تاریخی تعلیم و تربیت ایران و نقاط قوت و ضعف آن در سه دوره باستان، اسلامی و معاصر
منبع:
آموزش پژوهی دوره پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
57 - 81
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت تعلیم و تربیت، این پژوهش با هدف بررسی تاریخ تعلیم و تربیت در ایران انجام گردید. پژوهش حاضر به روش کیفی با بررسی اسناد، مقالات و پژوهش های معتبر و مرتبط با موضوع، انجام گرفته است. نتایج تحقیقات به دست آمده نشان می دهد: هدف از تعلیم وتربیت در ایران باستان دانش اندوزی و فراگیری ادب به منظور تصاحب صفات و کردار نیک بود تا فرد بتواند در اجتماع عضو مفیدی باشد. این سنت بعدها نیز در دورههای اسلامی گرامی ماند و دستورات قرآن که ضمن آن مقام معلم و دانش گرامی شمرده شده بود، سرمشق مسلمانان و الهامبخش آنان قرار گرفت. با تأسیس دارالفنون اولین گام در راستای تعلیم و تربیت نوین برداشته شد و سپس باعث تأسیس مدارس جدید در ایران شد. با پیروزی انقلاب اسلامی تلاش های زیادی به منظور تعلیم و تربیت اسلامی انجام گرفت. در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که در سال 1390 تصویب شد چشم انداز و اهداف تعلیم و تربیت در افق 1404 هجری شمسی تبیین شده است. با توجه به سیر تاریخی تحولات تعلیم و تربیت و افقی که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ترسیم کرده می توان راه کارهایی برای بهبود نظام تعلیم و تربیت کشور ارایه داد.
آینده پژوهی در تربیت معلم با رویکرد دانش و فناوری از دید هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان فارس
منبع:
آموزش پژوهی دوره پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
60 - 70
حوزه های تخصصی:
این پژوهش ضمن بررسی و تحلیل گذشته تربیت معلم، با استفاده از تجربیات گذشته، تاریخچه تربیت معلم و تجربیات به ظهور فناوری و تأثیر آن در نظام آموزشی می پردازد و با نگاهی جامع، چشم اندازی مهم را به ارمغان می آورد. نوید دوره ای تازه در تربیت معلم را می دهد که ابزار علمی و عملی لازم را مشخص می کند. این پژوهش بررسی میزان استفاده از دانش و فناوری و اهمیت آموزش الکترونیک باهدف شناسایی آینده (آینده پژوهی) در تربیت معلم است. روش پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی بوده و دانشجویان بر اساس نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جامعه آماری این پژوهش 285 نفر از دانشجو معلمان استان فارس بوده که 145 دانشجو معلم پسر و 140 دانشجو معلم دختر دانشگاه فرهنگیان استان فارس را تشکیل می داد. در تجزیه وتحلیل اطلاعات این پژوهش از آمار توصیفی (فراوانی و میانگین) و استنباطی (آزمون t) با استفاده از نرم افزار spss استفاده گردید. همچنین در این پژوهش از آلفای کرونباخ نیز محاسبه شده است. نتایج به دست آمده نشان داد در صورت استفاده از فناوری های نوین آموزشی در دانشگاه فرهنگیان، دانشجو معلمان را به عنوان یادگیرندگان مادام العمر معرفی می کند و علاقه این دانشجویان را پس از تحصیل به استفاده از رویکردهای فناورانه تشویق می کند که این خود زمینه ساز تفکر انتقادی و خلاق در دانش آموزان می شود.
فلسفه آموزش مطالعات اجتماعی در نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران
منبع:
پژوهش در آموزش مطالعات اجتماعی دوره اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
77 - 100
حوزه های تخصصی:
رشد و شکوفایی ابعاد وجودی انسان در فرآیند زندگی اجتماعی و تعامل با محیط شکل می گیرد. جوامع مختلف برای اداره بهینه امور و تعامل سازنده با یکدیگر و با محیط، نیاز به شناخت محیط پیرامون و نحوه ارتباط و تعاملات انسان با محیط دارند و سعی می کنند، این مهم را با فرآیند آموزش های مختلف به شهروندان به انجام برسانند. مهمترین مکانیسم موجود در نظام آموزشی برای نیل به این هدف مهم، از طریق «آموزش مطالعات اجتماعی» است ؛ چرا که افراد با محیط، ارزش ها، فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و فرهنگی و حقوق و مسئولیت های خود نسبت به دیگران آشنا می شوند.یافته های تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی از منابع مختلف کتابخانه ای بدست آمده، حاکی از آن است که مکاتب و اندیشه های فکری و فلسفی مختلف، برای امور گوناگون از جمله در حوزه علوم، رویکردها و گرایش های خاصی را قائل هستند. از این رو معیارهاى نظام علمی، اخلاقی و ارزشى خاص خود را دارند. در آموزش موضوعات اساسی حوزه معرفتی و مطالعات اجتماعی یعنی انسان شناسی، جهان شناسی و ارزش شناسی نیز، هر کدام به گونه اى متفاوت با محتوا برخورد کرده اند و آن را در مبانی علمی، محتوا و روش های آموزش مطالعات اجتماعی خود جای داده اند. در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور ما بر اساس مکتب فکری و فلسفه اسلامی، اهداف آموزش و آموزش مطالعات اجتماعی در شش ساحت اعتقادی و اخلاقی، اجتماعی و سیاسی، زیستی و بدنی، زیبایی شناختی و هنری، اقتصادی و حرفه ای و علمی و فناوری تعریف و مشخص شده است.
آموزش مطالعات اجتماعی و دانش آموزان طبقات فرودست اجتماعی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تأثیر آموزش مطالعات اجتماعی بر وضعیت اجتماعی و طبقاتی دانش آموزان طبقه فرودست می پردازد. آموزش و تربیت دانش آموزان طبقه فرودست و محروم جامعه می تواند آنان را نسبت به وضعیت طبقاتی و اجتماعی شان آگاه سازد و بینش، گرایش و مهارت لازم در تغییر وضعیت شان را در آنان درونی سازد. یکی از مهمترین برنامه های درسی که می تواند چنین کارکردی داشته باشد، برنامه درسی مطالعات اجتماعی است. موضوعات و محتوای کتاب مطالعات اجتماعی می تواند به گونه ای انتخاب و سازماندهی شود که نوعی خودآگاهی طبقاتی را در دانش آموزان طبقات فرودست اجتماعی موجب شود و آنان را برای تغییر وضعیت طبقاتی شان آماده سازد. در این پژوهش، داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. تحلیل محتوای کتاب درسی مطالعات اجتماعی نشان م ی دهد مفاهیم و موضوعاتی که در این کتاب انتخاب و سازماندهی شده اند نمی تواند دانش آموزانطبقات محروم و فرودست را نسبت به موقعیت شان آگاه سازد و آنان را در جهت تغییر وضعیت شان آموزش دهد.
واکاوی اصول و روش های تعلیم و تربیت اسلامی مبتنی بر قرآن و احادیث در اندیشه های مولانا در مثنوی معنوی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اصول و روش های تعلیم و تربیت اسلامی مبتنی بر اندیشه های مولانا در مثنوی معنوی با توجه به آیات و روایات می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که اصول و روش های تعلیم و تربیت به دلیل اهمیت آن از دیدگاه قرآن و عترت، بسیار مورد توجه مولانا بوده و آن را از ضروریات جامعه اسلامی برای تعالی و ترقی فرد و جامعه می داند. در بسیاری موارد نه تنها این دیدگاه ها و نظریات برگرفته از متون دینی، کارایی خود را حفظ نموده اند، بلکه نظریات بسیاری از علمای تعلیم و تربیت پس از وی تحت تاثیر و منبعث از نظریات مولانا بوده است. گرچه میان حوزه فعالیت علم اخلاق و تعلیم و تربیت، قرابتی متصور است، ولی بدون تردید اصول موضوعه علم اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی از هم جدا بوده و نباید این دو با هم اشتباه گرفته شوند. اما آنچه مسلم است، اینکه مفاهیم اخلاقی به عنوان مطلوب های تربیتی، کارایی خود را در تعلیم و تربیت اسلامی پیوسته حفظ کرده اند.