مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
رویکرد پدیدارشناختی
حوزههای تخصصی:
امروزه زیبای یشناسی نقش گسترد های درمعماری منظر ایفا کرده و همچنین ب ه عنوان محرکی برای تغییر بنیادین منظر براساس طیف متنوعی از ارز شهای فرهنگی،از جمله عدالت اجتماعی درکنارحقوق زیست محیطی،عمل م یکند.کارکرد زیبای یشناسی وتجربة آن؛ ارایة فر مهای جدید معماری منظر پایدار وکمک به زیبایی، قابل قبول بودن ومعن یدار کردن آن است. با بررسی زیبای یشناسیِ منظر و اهمیت آن، هدف پژوهش حاضر، یافتن پارادایم جه تگیر یهای آینده درپژوهش زیبای یشناسی منظر بوده و در آن به جه تگیر یهایی پرداخته شد ه که زیبای یشناسی به آیندة پژوه شهای منظرم یدهد. با توجه به اطلاعات کیفی حاصل از مطالعات صورت گرفته، برای درک سمت و سوی پژوه شهای آینده درزمینة زیبای یشناسی منظر، سه رویکرد متفاوت درنظرگرفته و هرکدام به تفصیل شرح داده شده است. فرض پژوهش بر این پایه استوار است که سه رویکرد پدیدارشناسانه، روا نشناسانه و اکولوژیک م یتواند پارادایم کلی را در خصوص زیبای یشناسی منظر شکل داده و جه تگیر یهای آتی را درحوزة پژوهشی منظر مشخص کند، برای اثبات فرضیه ذکر شده پاسخ به سؤالات ذیل ضروری است : رویکردهای نوین پژوهش زیبای یشناسی منظرکدا ماند؟ و چگونه م یتوان از این رویکردها جهت شک لدهی به پژوه شهای آتی زیبای یشناسی منظر بهره برد؟ از آنجا که هدف این مقاله نتیج هگیری از تحقیق درچارچوب سامان ههای مفهومی با کاربردی تبیینی و جامع است در راهبرد تحقیق از استدلال منطقی استفاده شده که با مرور تحلیلی ادبیات موضوع از طریق مدارک کتابخان های و اینترنتی سعی در پاسخ به سؤالات فوق دارد. از تحلیل سه رویکرد فوق و نتایج و جداول مربوطه، به دیدگاه اندیشمندان و تیپولوژی فکری آنها در قرن اخیر دست یافته است. در صورتی که رویکرد پدیدارشناختی، به گون های تبادلی و رویکرد اکولوژیک، ب هگون های ک لنگر در نظر گرفته شود، دیدگاه مذکور به رویکرد روا نشناختی وگونة تکاملی، مربوط است. در پایان نتیجة پژوهش نشان م یدهد که با توجه به آیندة پژوه شهای زیبای یشناسی منظر، رویکردهای معرفی شدة فوق نه تنها با یکدیگر ناسازگار یا در رقابت نیستند، بلکه مکمل یکدیگر نیز بوده و تجلی یا بیا نهایی مختلف از فر مهای زیبای یشناسی منظرهستند.
فهم روان شناسانه احساس مالکیت نسبت به مشاغل مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
7 - 40
حوزههای تخصصی:
در حوزه های روانشناسی و مدیریت، مالکیت روان شناختی به عنوان یک پیش آیند روان شناختی مهم برای انگیزه ها، نگرش ها و رفتارهای مدیران در محل کار معرفی شده است. هدف از این پژوهش فهم پدیده احساس مالکیت روان شناختی نسبت به مشاغل مدیریتی در میان مدیران دولتی است که با رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای–کاربردی بوده و به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران سازمان های دولتی در استان ایلام بود. نمونه گیری تحقیق حاضر به صورت هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت که شامل مصاحبه با 20 نفر از مدیران سازمان های دولتی بود. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از روش تحلیل تماتیک با رویکرد تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته ها در برگیرنده یک مضمون، هشت مقوله اصلی و بیست ویک مقوله فرعی می باشد. با در نظر داشتن عوامل شکل دهنده مفهوم پدیده ی مالکیت روان شناختی شامل: دلبستگی، پیوستگی، پایبندی، احساس مسئولیت، سلطه جویی، هویت یابی، خودمختاری و خودکارآمد پنداری، سازمان های دولتی باید در جهت مدیریت این پدیده اقدامات سازنده ای انجام دهند.
گونه های وفاداری و رویه های شکل دهی به آن در زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۷
39 - 79
حوزههای تخصصی:
واکاوی تکامل نهاد خانواده و فهم چگونگی ساخت ارتباط عاطفی در زندگی زناشویی یکی از دغدغه های اصلی نظریه اجتماعی مدرن بوده است. بر این اساس مقاله حاضر با استفاده از مطالعه کیفی و اتخاذ رویکرد پدیدارشناختی و استفاده از روش تحلیل مضمونی به دنبال پاسخ به این سؤال است که زوجین وفاداری را چگونه تجربه می کنند و مفهوم وفاداری در حیات معاصر شهروندان تهرانی، دارای چه گونه بندی های معنایی است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته است. حجم نمونه شامل 31 مصاحبه با زنان و مردانی است که دارای تجربه زناشویی بالای یک سال بوده اند. شیوه نمونه گیری بر اساس استراتژی نمونه گیری هدفمند صورت پذیرفته و مدت زمان هر مصاحبه بین 50 تا 90 دقیقه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از حیث نگرشی 3 دیدگاه متمایز به وفاداری در زندگی زناشویی وجود دارد که دیدگاه نخست وفاداری را یک الزام بلندمدت و خدشه ناپذیر تصور می کند. دیدگاه دیگر وفاداری را امری سیال و تغییرپذیر می داند و امکان شکست و جدایی را یک امر بالقوه برای ارتباط می داند و درنهایت دیدگاهی که وفاداری را موضوعی ترمیمی و تجدیدشونده می داند که در حیات زناشویی بازخوانی و ابداع دوباره می شود.
فلسفه تعلیم و تربیت و تحلیل جایگاه تجربه دینی در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد مساله تجربه دینی و نقش و جایگاه آن را از لحاظ فلسفی در فلسفه تعلیم و تربیت تحلیل نماید. مساله تجربه دینی یکی از مسائل مهم در فرایند تربیت در نظام آموزشی یک کشور است. لاجرم برای فهم این موضوع، یکی از روش ها یا تحلیل های فلسفی برای بررسی این امر روش پدیدارشناختی است. تجربه دینی در ساحت تعلیم و تربیت امری مهم و اساسی در فرایند آموزش است و اما روش پدیدارشناختی به توصیف تجربه زیسته از منظر اول شخص می پردازد و از این رو می توان تجربه دینی افراد را در امر آموزش و تعلیم و تربیت با این رویکرد توصیف و تحلیل نمود. اساساً یادگیری به عنوان هسته اصلی تعلیم و تربیت، خود یک تجربه است و پدیدارشناسی به عنوان علم تحلیل و توصیف تجربه، کاملاً با این امر ارتباط تنگاتنگی دارد. برای این منظور لازم است بعد از طرح مساله جایگاه تجربه دینی در تعلیم و تربیت، به اوصاف روش یا رویکرد پدیدارشناختی و نیز انواع تجربه دینی و نقش آن در فلسفه تعلیم و تربیت به طور کلی اشاره شده است. سوال اصلی این مقاله این است که چگونه این روش می تواند ما را به فهم بهتر تجربه دینی فرد در فرایند آموزش هدایت کند.
جایگاه رویکرد پدیدارشناختی در فهم تجربه دینی در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشیده ایم نشان دهیم که رویکرد پدیدارشناختی می تواند روشی مناسب برای تحلیل تجربه دینی در حیطه تعلیم و تربیت باشد. برای نشان دادن این امر استدلال کرده ایم که روش پدیدارشناختی به مثابه روش توصیفی از منظر اول شخص این امکان را می دهد که فرد مستقیماً تجربه زیسته خود را توصیف و تحلیل کند و تحلیلگر نیز با این تجربه زیسته او می تواند به تحلیل معنای تجربه او دست زند و فرد از معنای تجربه دینی خودش شناخت و معرفت لازم را کسب کند. بنابراین در قسمت اول این مقاله به برخی ویژگی های مهم روش پدیدارشناختی اشاره کرده ایم. همچنین در این مقاله نشان داده ایم که رویکرد کل گرایانه این امکان را برای پژوهشگر پدیدارشناس فراهم می سازد تا بتواند فرد مورد نظر -یعنی متربی یا دانش آموز- را مبتنی بر تجربه دینی او از زوایای مختلف در معرض توصیف و تحلیل پدیدارشناختی قرار دهد. افزون بر این دو نکته مهم، به این مطلب نیز پرداخته شده است که اتخاذ رویکرد پدیدارشناختی در تحلیل تجربه دینی در تعلیم و تربیت امکان گشودگی فکر برای پژوهشگر را فراهم می کند تا بدون تعصب و پیشداوری بتواند درباره باورهای مختلف دینی پژوهش کند، بدون آن که درباره درست و نادرست بودن آنها قضاوت کند. این موضوع می تواند یکی از نقاط قوت چنین پژوهش هایی باشد که در زمینه تعلیم و تربیت دینی به فرد پژوهشگر و افراد مورد پژوهش این امکان را می دهد که بتوانند بدون تعصب و پیشداوری تجربه های زیسته دینی شان را در حیطه تعلیم و تربیت به اشتراک بگذارند.
تحلیل پدیدارشناختی مدیریت جهادی با بهره گیری مفاهیم و نظریه های مدیریت کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
129 - 156
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی مانند هر نظام دیگری دارای عناصر و مؤلفه هایی است که آن را از سایر نظام ها متمایز می کند. مدیریت جهادی یکی از این عناصر است. با این حال، مفهوم مدیریت جهادی برای پژوهش گران داخلی، هم چنان مبهم بوده و مناقشات بسیاری در راستای این مفهوم مطرح است. از این رو، این پژوهش با هدف ارائه چارچوبی راهبردی از مدیریت جهادی با استفاده از مفاهیم مطرح در نظریه های مدیریت کسب وکار صورت پذیرفت. این پژوهش با استفاده از استراتژی پدیدارشناسی ذیل روش کیفی، در قالب پارادایم تفسیری انجام شده است. جامعه مورد مطالعه، مدیران ارشد سازمان ها، مدیران و رهبران گروه های جهادی و اساتید رشته مدیریت هستند. بدین منظور، اشباع نظری داده ها پس از مصاحبه با 12 نفر از خبرگان مدیریت و محققین حوزه مدیریت جهادی بدست آمد و از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و جهت گردآوری داده ها، ابزار مصاحبه مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی، مفاهیم استخراج و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، در نظریه های مدیریت کسب وکار تطبیق داده شد. نتایج نشان داد که در مدیریت جهادی، «تفکر حل مسئله بر پایه تفکر جانبی»؛ «تنظیم اثربخش اهداف بر پایه همگرایی ارزش ها»؛ «تنظیم مؤثر روابط بر پایه نظریه تبادل اجتماعی»؛ «تنظیم مؤثر فرآیندهای شناختی بر پایه نظریه هویت اجتماعی»، «بهبود فرآیندها بر پایه بهره گیری از تئوری بهبود مستمر»؛ «ارتقای بهره وری سیستم با بهره گیری از تئوری محدودیت» و «ایجاد مزیت های رقابتی پایدار، با بهره گیری از دیدگاه مبتنی بر منابع»، قابل بررسی است.