مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
امنیت ملی
حوزه های تخصصی:
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نمونه عالی و عملی تهدید امنیت ملی و دفاع همه جانبه از آن است. پرسش اصلی این است که این جنگ، به ویژه پایان آن چه تجارب و درس هایی برای دفاع ملی دارد؟ فرضیه تحقیق این است که جنگ تحمیلی و چگونگی پایان آن نشان می دهد برای دفاع از کشور و تأمین اهداف و منافع ملی باید راهبردی متوازن با توجه به اهداف و توان مندی ها و ترکیبی درست و دقیق از عناصر و مؤلفه های قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داشت. چهار الگوی نگرش همه جانبه، عمل تخصصی؛ اصالت قدرت ملی و ضرورت قدرت بین المللی؛ شناخت عالمانه، تصمیم گیری آگاهانه و عمل مشتاقانه؛ و ارزش مندی دفاع، ضد ارزش بودن جنگ می توانند درس های جنگ تحمیلی برای دفاع ملی ایران باشند.
اقتصاد و دفاع ملی: چارچوبی برای مطالعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن تعریف اقتصاد سیاسی و مطالعه چگونگی پیوند اقتصاد سیاسی با دفاع ملی، عدم تعادل، ناکارآمدی، نوآوری در ارائه خدمات دفاع ملی و بروز نیازهای جدید را در ارتباط دوسویه میان این دو حوزه و نظریه های جدیدی که مدعی پاسخ گویی به نیازهای دفاعی در شرایط جدید هستند، مرور می کند.در نهایت با بررسی تأثیرات متقابل اقتصاد و دفاع ملی در وجه نظامی آن، الگوی تعامل این دو حوزه در جمهوری اسلامی ایران طرح می شود. در حال حاضر، بخش نظامی در ایران در پنج حوزه تقویت صنایع نظامی، حضور و حمایت از بخش صنعتی و عمرانی اقتصاد، انجام طرح های اقتصادی عام المنفعه، حفاظت از خطوط مواصلاتی و تجاری کشور در خارج از مرزها، حفاظت از زیرساخت های سایبری فضای سایبری و محتوای آن به تقویت دفاع ملی کشور همت گماشته است.
بازبینی و سنجش نیات تهاجمی و تهدیدات امنیتی آمریکا بعد از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله پس از بازبینی و سنجش نیات تهاجمی و تهدیدات امنیتی در رفتار ایالات متحده بر ضد جمهوری اسلامی ایران بر اساس نظریه استفن والت، بیشتر بر نیات تهاجمی به ویژه مؤلفه «دکترین امنیت ملی» تأکید میکند و با اشاره به برخی ویژگیهای آن، میکوشد تا با دسته بندی رویکردهای مختلف در زمینه امنیت ملی ج.ا.ا، برخی ابهامات این مفهوم را برطرف کند. فرضیه این است که ماهیت تهدیدات آمریکا نه تنها نظامی، بلکه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی (استراتژی جنگ کم شدت) است و پاسخ ها نیز صرفاً نظامی نیستند.
نقش قدرت نرم ج.ا.ایران در مقابله با جنگ نرم با تأکید بر دانشکده های علوم سیاسی، علوم اجتماعی و مدیریت دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مؤلفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه امام خمینی+ و مقام معظم رهبری همچون تبعیت از دین اسلام و مکتب تشیع، روحیه دشمن ستیزی، روحیه مشارکت مردمی و تبعیت از ولایت فقیه ارتباط مستقیمی با مقابله با جنگ نرم غرب دارند. در این مقاله با استفاده از پرسشنامه 32 سؤالی و با روش توصیفی ـ تحلیلی از نظریات 79 نفر از استادان دانشکده های مدیریت، علوم سیاسی و علوم اجتماعی دانشگاه تهران که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان فرماندهان جنگ نرم نامیده شده اند به صورت تصادفی بهره گرفته شده است. نتیجه تحقیق اینکه تبعیت از ولایت فقیه با سطح معناداری بیش از 99 درصد و شدت همبستگی قوی (5/0) با مقابله با جنگ نرم ارتباط مستقیم داشته است، همچنین با تأثیرگذاری بر دیگر مؤلفه های قدرت نرم ج.ا.ایران مهم ترین عامل در مقابله با جنگ نرم غرب است.
استراتژی تهدید وجودی اسرائیل و امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش نقش و قدرت منطقه ای ایران، به ویژه پس از مطرح شدن پرونده هسته ای آن در مجامع بین المللی در سال 2003، رژیم اسرائیل با طرح مسئله «تهدید وجودی»، ایران را به عنوان تهدیدی علیه موجودیت خود معرفی کرده است. ریشه های اتخاذ این استراتژی چیست؟ این استراتژی چه پیامدهایی برای امنیت ملی ایران دارد؟ بحث اصلی نویسندگان این است که بزرگ نمایی تهدید برنامه هسته ای ایران و ارتباط دادن آن به مسئله تهدید وجودی، بیشتر سیاستی برای کنترل و مهار ایران و ایجاد بازدارندگی در مقابل افزایش نقش و قدرت منطقه ای آن است که خود باعث تنزل جایگاه و نقش رژیم اسرائیل در خاورمیانه می شود. نویسندگان برای آزمون این فرضیه از ترکیبی از نظریه های سازه انگاری و نئورئالیستی استفاده می کنند. سازه انگاری مباحث ارزشی و هویتی را منشا عملکرد دولت ها در روابط خود با دیگران می داند، اما رویکردهای امنیتی نظریه نئورئالیسم شامل رئالیسم تهاجمی و رئالیسم تدافعی، به ترتیب افزایش قدرت نسبی و امنیت نسبی را ملاک عمل دولت می دانند. نتیجه پژوهش این است که این سیاست علاوه بر کمک به برخی از اهداف داخلی در اسرائیل و توجیه کمک های امریکا، برنامه ای است برای مهار و بازدارندگی ایران که باعث شکست انحصار هسته ای و تنزل جایگاه اسرائیل در خاورمیانه شده است.
نقد نظریه امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر امنیت ملی، برداشتی ملی گرایانه از امنیت تلقی می شود و بر همین اساس مورد نقد قرار می گیرد. مقاله حاضر که می تواند ذیل نقد عمومی ایدئولوژی ناسیونالیزم قرارگیرد، مدعی است نظریه و نیز تاریخِ دولت ملی با ایجاد تصوری خاص خود از امنیت، فحوای کهن و اصیل امنیت را به زوال برده و تصوری نه فقط نادرست بلکه مخرب از امنیت را جایگزین آن نموده است. پرسش اصلی مقاله حاضر آن است که آیا امنیت اصولاً می تواند«ملی» باشد؟ به عبارت دیگر، آیا نظریه امنیت ملی یا تصور امنیت در چهارچوب ملت - دولت مدرن، تصوری معقول و مفید است؟ پاسخ یا فرضیه این مقاله آن است که در اصطلاح امنیت ملی، امنیت، نقطه مقابل ایده ملیت (ناسیونالیزم) قرار دارد؛ یا نظریه موسّعِ امنیت ملی به نحو پراهمیتی، یک اصطلاح متناقض است. «امنیت» چنان که خواهیم دید، محصول کنش آزاد و خودجوش و غیرآگاهانه انسان ها در مناسبات بیناقومی و جمعی شان است، حال آنکه «ملیت» یا ناسیونالیزم، ایدئولوژی ای نه فقط حاوی یک تمایزطلبی آگاهانه، بلکه حاوی اراده برتری و لاجرم به دنبال آن، اندیشه تجاوز است. براین مبنا، اساساً تصور مدرن یا ملی از امنیت، تصوری بی معنا و غیرقابل تصدیق (به دلیل تناقض ذاتی)، و از این طریق دارای نتایج عملی مخرب است. در ادامه، براساس این فرضیه، شرایط گذشته و حال سیاست خارجی ایران مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی جایگاه ژئوپلیتیک انرژی در تأمین امنیت ملی ایران از منظر سه رویکرد امنیت ملی (گسترش محور، حفظ محور و توسعه محور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوپلیتیک انرژی ایران در دو بعد ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک، قابلیت بالقوه تأمین منافع و امنیت ملی کشور را دارا می باشد. در بعد ژئواکونومیک، ایران به عنوان دومین دارنده نفت و گاز جهان، ظرفیت تبدیل شدن به یکی از اصلی ترین شرکای انرژی مصرف کنندگان بزرگ نفت و گاز جهان را دارد. در بعد ژئواستراتژیک نیز ایران در موقعیتی قرار دارد که می تواند در امنیت انرژی منطقه ای و جهانی نقشی محوری ایفا نماید. موارد یاد شده باعث افزایش قدرت ژئوپلیتیک در راستای تأمین امنیت ملی کشور می گردد. در بین عناصر تعیین کننده سرنوشت کشور ایران، عوارض مثبت و منفی ژئوپلیتیک همواره حضوری پررنگ داشته اند. هم اکنون نیز یکی از مهم ترین متغیرهای ژئوپلیتیک مؤثر بر سرنوشت کشور، متغیر انرژی می باشد و یکی از راه هایی که ایران می تواند ضریب امنیت ملی خود را افزایش دهد، توجه به سیاست خارجی مبتنی بر امنیت انرژی است.استدلال اصلی این مقاله که با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی گردیده، این است که اگر در سطح تصمیم گیری کلان، از بین رویکردهای امنیت ملی کشور یعنی رویکردهای گسترش محور، حفظ محور و توسعه محور، اولویت به رویکرد امنیت ملی توسعه محور برای تعامل بیشتر با نظام جهانی داده شود در آن صورت است که می توان از طریق یک دیپلماسی انرژی منسجم و قوی، از ژئوپلیتیک انرژی در راستای توسعه قدرت ملی و تأمین امنیت ملی بهره جست.
انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی جهان اسلام: چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک، انقلاب اسلامی ایران منشأ بیداری اسلامی در خاورمیانه بوده است. به همین دلیل نظام جمهوری اسلامی نقش الگو و جهت دهندگی برای تحولات سیاسی اخیر منطقه خواهد داشت. بیداری اسلامی در کشورهای عربی توانست گفتمان مسلط حکومت های استبدادی در منطقه خاورمیانه را زیر سؤال برده و اساس آن نظام ها را برچیند. مجموعه این تحولات حاوی فرصت هایی چون مسلط کردن گفتمان مقاومت، تعیین سرنوشت مردم توسط خودشان، برپایی حکومت های اسلامی و ... است. همچنین حضور بیگانگان و غربیان در منطقه و تحولات آن، مصادره شدن انقلاب های مردم مسلمان منطقه به نام برخی اشخاص و گروه ها، انحراف مسیر تحقق اهداف انقلابی مردم و استحاله یافتن آنها از جمله تهدیدهای اصلی فراروی انقلاب های مردمی کشورهای منطقه به شمار می رود. لذا ما در این نوشتار برآنیم تا چالش ها و فرصت هایی که این تحولات ژئوپولوتیک در آینده برای انقلاب اسلامی ایران فراهم خواهد کرد را با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی مورد بررسی قرار دهیم.
تأملی نظری در نسبت حکم رانی خوب و امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم حکم رانی خوب با شاخص ها، دلالت ها و پیامدهای زیاد در دو دهه پایانی قرن بیستم وارد قاموس علوم اجتماعی گردید و با پذیرش گسترده مواجه شد. با این حال ارتباط آن با امنیت ملی چندان مورد مداقه قرار نگرفت. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی و مقایسه سه مسأله زمینه های تکوین و اشاعه، ویژگی ها و عناصر و پیامدهای اعمال حکم رانی خوب از بین موضوعات مختلف، رابطه نظری این ایده را با مفهوم امنیت ملی واکاوی می کند. با تحول حکم رانی به حکم رانی خوب و دگردیسی امنیت از کلاسیک به امنیت نوین و موسع، این دو مفهوم علاوه بر تقارن زمانی شکل گیری، دلالت های کارکردی نیز یافته و مقوم یکدیگر شناخته می شوند و اجرای حکم رانی خوب به تحقق امنیت پایدار مدد جدی می رساند.
نسبت اخلاق و امنیت: امکانی برای امنیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات امنیتی به مفهوم اخلاق توجه اندکی شده است، دلیل این امر تعریف سنتی از اخلاق به عنوان علمِ خود است، در حالی که امنیت عمدتاً در قلمرو اجتماعی و سیاسی مطرح است. در عین حال، بازتعریف علم اخلاق می تواند کمک مؤثری در ایجاد زندگی و زیست امن تر فراهم آورد. امنیت اخلاقی که در این مقاله مطرح شده، چارچوب مطالعات امنیتی را تابع مفاهیم اخلاقی نمی کند، بلکه به آن برای زیست امن تر یاری می رساند. امنیت اخلاقی مرجع جدید امنیتی در مقابل مراجع موجود امنیتی نیست، بلکه اخلاق مرجعیت مناسبی برای مطالعات امنیتی است. این نوع اخلاق نه تنها برای تمام انواع امنیت قابل کاربرد است، بلکه از تزاحم آنها نیز جلوگیری می کند. در عین حال، امنیت اخلاقی در تمام سطوح داخلی و بین المللی قابل کاربرد است. این رویکرد در مطالعات امنیتی با افزایش مسوؤلیت اجتماعی و سیاسی بیشتر برای کارگزاران امنیتی از «امنیتی شدن» امور متعارف جلوگیری می کند و از اتلاف منافع ملی نیز می کاهد.
ملاحظات امنیت ملی و غرب گرایی در سیاست خارجی ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال تبیین پیوند ملاحظات امنیت ملی با سیاست خارجی غرب گرایانه ترکیه است. بررسی تحولات سیاسی و روابط خارجی ترکیه و سلف آن امپراطوری عثمانی طی سده های اخیر نشان می دهد دو دغدغه امنیت ملی در جهت دهی به سیاست خارجی این کشور نقش اساسی داشته است: سلطه خارجی و واگرایی داخلی. این دو موضوع که وابستگی نزدیکی به یکدیگر دارند، عمدتاً ریشه در ژئوپولیتیک خاص عثمانی/ ترکیه داشته اند. آنها باعث شده اند گرایش و اتکا به غرب به یک ویژگی غالب و دائمی سیاست خارجی جمهوری ترکیه طی سده اخیر تبدیل شود. برای غرب نیز حفظ ترکیه به مثابه یک متحد استراتژیک به منظور مهار قدرت های رقیب اهمیت اساسی داشته است.
مهاجرت های بین المللی و امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت واژه ای است که برای انواع حرکات جمعیتی بین قلمروها که منجر به تغییر دائم با نیمه دائم مکان سکونت شود، به کار می رود. از دید صاحب نظران، مهاجرت مهم ترین نوع تحرک جمعیت محسوب می شود که از تنوع بسیار چشم گیری برخوردار است. یکی از مباحث مهم در بحث مهاجرت، ارتباط آن با امنیت از ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و غیره است. به عبارت دقیق تر، مهاجرت های بین المللی، به خصوص مهاجرت های غیرقانونی دارای بازتاب ها و پیامدهای مختلف سیاسی- امنیتی اند. این مقاله تلاش دارد با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بررسی و تجزیه و تحلیل پیامدهای امنیتی مهاجرت های غیرقانونی بین المللی بپردازد.
جهانی شدن ارتباطات و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر مرزهای غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که فرایند جهانی شدن در قرن بیست و یکم آینده ی جامعه ی بشری را به میزان زیادی تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ پدیده ای حساس و با بار امنیتی بالا ارزیابی می گردد. بر این اساس تأمّل در خصوص ماهیّت و پیامدهای ناشی از این فرایند، برای حیات سیاسی ـ اجتماعی کشورها دارای اهمیت زیادی است. فرایند جهانی شدن، بدون توسعه ی فناوری ارتباطات ممکن نیست و توسعه ی فناوری ارتباطات علاوه بر تسهیلاتی که در زمینه های گوناگون ایجاد می کند، محدودیت ها و مشکلاتی نیز برای دولت ها به وجود می آورد که یکی از آن ها در بُعد امنیت دولت ها است. امروزه امنیت ملی کشورها، تنها با حصاربندی مرزهای ملی و تقویت بنیه ی دفاعی تأمین نمی شود؛ چرا که شکل تهدیدات با گذشته فرق کرده و امنیت ملی کشورها نه تنها با تهدیدات سخت افزاری، بلکه با تهدیدات نرم افزاری مورد هجوم واقع شده است. هدف این مقاله که به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از تجزیه و تحلیل کیفی تدوین شده است؛ بررسی اثرات جهانی شدن ارتباطات بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. بر اساس یافته های تحقیق، جهانی شدن ارتباطات ضمن کاهش نقش سنتی مرز در کنترل و جداسازی قلمرو کشور ایران از کشورهای همسایه، باعث افزایش ارتباطات ساکنین دو سوی مرزها شده است. این ارتباطات باتوجه به مشترکات فرهنگی و زبانی، می تواند دارای تبعات منفی و مثبت امنیتی باشد. براین اساس توسعه ارتباطات منجر به نفوذپذیری مرزهای غربی ایران شده و این کشور را با چالش های امنیتی متعددی روبرو کرده است.
مدل راهبردی توسعه ارتباطات سیار با رویکرد منافع امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد انفجاری تلفن همراه در دهه اول قرن 21 موجب شد اتحادیه جهانی مخابرات ، فناوری های ارتباطات سیار را پیشران رشد فاوا در جهان نام نهد. ورود این فناوری به کشور همانند هر فناوری نوظهور دیگر موجب تحول در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، سیاسی و دفاعی- امنیتی شده است.
تحقیقات انجام شده در حوزه امنیت ملی، به صنعت ارتباطات سیار بصورت مستقیم نپرداخته اند. هدف این مقاله ارائه مدلی ساختاری برای توسعه ارتباطات سیار با رویکرد منافع امنیت ملی است. بدین منظور مساله تحقیق و روش حل مساله با رویکرد سیستمی مشخص شد. سپس خطوط راهنمای تحقیق، یکی پس از دیگری مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از شناسایی عناصر و روابط بین این عناصر، به کمک مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل توسعه، که یک گراف جهت دار است، ارائه شده است. عناصر مدل عبارتند از: امنیت ملی، منافع ملی، آینده نگاری، شناخت محیط، رویکرد طراحی حل مساله، تفکر مرزشکنانه، توسعه بر مبنای نظریه منتخب، تنظیم مقررات، نیات راهبردی و اسناد بالادستی و کلان روندها. مدل نهایی در 5 سطح معرف تبدیل نیات راهبردی به برنامه اجرایی با نقش کلان روندهای جهانی است. پیشنهاد لایه بندی سطوح مدل جهت اجرا و اثرگذاری بلندمدت تصمیمات ملی و دستاورهای داخلی بر پیشران های جهانی از سایر دستاوردهای مدل سازی می باشند.
تحلیل تهدیدهای دولت و جامعه ی پاکستان علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیلگران همواره در بررسی تهدیدهای دولت و نیروهای اجتماعی پاکستان علیه امنیّت ملی ایران، دیدگاهی حداقلی داشته و صرفاً به تبیین تهدیدها یکی از دو حوزه ی دولت یا جامعه ی این کشور بسنده نموده اند. در مقاله ی پیش رو، علاوه بر بازشناسی تهدیدهای امنیتی دولت و نیروهای اجتماعی پاکستان، تهدیدهایی که ناشی از کنش و واکنش دو حوزه ی مزبور هستند، نیز تحلیل می گردد. بنابراین، در ابتدا بر اساس نظریه ی سازه انگاری، تهدیدهای ناشی از جامعه ی پاکستان که منبعث از مسائل هویتی بوده و در شکل بنیادگرایی اسلامی و تجزیه طلبی، علیه امنیّت ملی ایران بروز می کنند، بررسی می شوند. سپس بر اساس نظریه ی نئورئالیسم نشان داده می شود که منافع متعارض دولت پاکستان با ایران، منجر به تسهیل حضور نیروهای نظامی آمریکایی و ناتو در منطقه شده و همچنین خطرات امنیّتی ناشی از تسلیحات اتمی این کشور برای ایران، قابل ملاحظه هستند. در پایان با در نظرداشت مفروضه ی اصلی نظریه ی عام سیستم ها مبنی بر تعامل اجزای یک سیستم، تهدیدهای ناشی از قاچاق و ترانزیت مواد مخدر و مسئله ی افغانستان که حاصل همکاری دولت و ج امعه ی
پاکستان علیه امنیّت ملی ایران بوده، تحلیل می گردد. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که بررسی تهدیدهای پاکستان علیه امنیّت ملی ایران، مستلزم شناخت پیجیدگی های خاص محیط اجتماعی و سیاسی این کشور است.
ارزیابی تهدیدات زیست محیطی در امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرانی های محیطی که عمدتاً بعد از دهه 1960 میلادی به صورت جدی در سیاست جهانی مطرح شد، باعث اظهارنظرهای گوناگونی شده است. تعدادی از محیط شناسان مانند رونالد اینگلهارد استدلال می کنند که این توجه و نگرانی وجه مشخصه نسلی است که در امریکا و اروپای پس از جنگ سرد، دغدغه های آنها، اخطار دادن نسبت به خطرات گسترده و جهانی توسعه صنعتی مدرن می باشد. در دهه های اخیر تغییرات زیست محیطی مانند تغییرات آب و هوا، چالش های اساسی را برای امنیت انسانی در سراسر جهان ایجاد کرده است که فوری ترین تأثیر آن را می توان بحران کمیابی منابع زیستی نام برد. اگرچه این بحران عامل فوری در شکل گیری جنگ نیست، اما فشارهایی را پدید می آورد که موجب تشدید احساسات و برانگیختن برخوردهای قومی، اضطراب ها، آشوب ها و شورش ها می شود. تولید و مصرف انرژی، انتشار گازهای گلخانه ای، صنعتی و شهری شدن که در اواخر سده بیستم به پدیده های جهانی تبدیل شدند، به مشکلات جدی زیست محیطی مانند تحلیل رفتن منابع، دگرگونی آب و هوایی، آلودگی فراگیر و افزایش جمعیت منجر گردیده اند. جامعه های مصرفی این مشکلات زیست محیطی را از راه بهره برداری کلان از منابع طبیعی، فرایندهای آلوده کننده و زیرساخت های حمل ونقلی که ایجاد کرده اند، تشدید نموده اند. واکنش به بحران زیست محیطی در حال گسترش فراگیر بوده و اشکال گوناگونی پیدا کرده است. کشور ایران به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس همواره در معرض تهدیدات زیست محیطی قرار داشته است. نتایج نشان می دهند عواملی همچون تأمین انرژی و دستیابی به آن، آلودگی آب رودخانه ها و دریاها، خشکسالی، تغییرات آب و هوا و افزایش جمعیت و مهاجرت در ایجاد ناامنی و بر هم زدن نظم عمومی و از همه مهم تر بر امنیت ملی ایران، تأثیرات قابل توجهی دارند.
انرژی و امنیت انرژی به مثابه ابزاری در راستای تغییر محاسبات سیاست و امنیت بین المللی (مطالعه موردی استراتژی امنیت انرژی امریکا و انگلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وابستگی روزافزون اقتصاد جهان به انرژی، به ویژه انرژی های هیدروکربنی و اهمیت دسترسی ایمن، مطمئن و پایدار، موضوع تأمین امنیت انرژی و ترانزیت آن را یک مسئله حیاتی و مهم ساخته است. بخش عمده ای از ذخایر شناخته شده انرژی در مناطقی از جهان واقع شده اند که با چالش بی ثباتی سیاسی فزاینده و تهدیدهای امنیتی گسترده رو به رو هستند. از سوی دیگر، خطوط انتقال انرژی نیز از بسیاری از مناطق ناامن جهان عبور می کند که اهداف آسانی برای گروه های افراطی محسوب می شوند. همه این موارد به انضمام تمایل برخی کشورها برای بهره گیری از انرژی به عنوان یک ابزار سیاسی، جملگی سبب ساز افزایش میزان اهمیت موضوع انرژی در محاسبات سیاسی– امنیتی در سطح جهانی شده است. در نوشتار حاضر، ضمن تبیین اهمیت موضوع امنیت انرژی، تأثیر آن بر معادلات بین المللی بحث و بررسی خواهد شد.
بنیادهای امنیتی سیاست خارجی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد ارائه پاسخ به یک تحول مبنایی در سیاست خارجی چین است. سؤال اصلی این است که چرا با گذشت زمان علایق ایدآلیستی در سیاست خارجی چین کمونیست به حاشیه رفته است؟ فرضیه مقاله این است که شکنندگی امنیت ملی عاملی کلیدی در تقویت نشانه های عمل گرایی در سیاست خارجی چین بوده است. این شکنندگی معلول بقای تهدیدات امنیتی در سه سطح داخلی، پیرامونی و سیستمی است. از این رو، در هدف گذاری سیاست خارجی چین، نقش امنیت ملی بسیار پررنگ است. در این چارچوب، چین از نیروی انقلابی و تحول خواه به کنش گر محافظه کار و هماهنگ با نظم بین المللی جاری تبدیل شده است. چین اگرچه با یکجانبه گرایی آمریکا مخالف است، اما حاضر نیست برای مهار آن هزینه سنگینی بپردازد.
نسبت عدالت اجتماعی و امنیت ملی: چارچوب نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم عدالت عمدتاً در نسبت با برابری و آزادی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مقاله در پی آن است تا نشان دهد عدالت تا چه میزان در تناظر با امنیت قرار دارد و سپس به فواید عدالت در کاهش اختلاف، استقرار نظم و ایجاد قانون در جامعه می پردازد. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله این است که چه نسبتی بین عدالت اجتماعی و امنیت ملی وجود دارد؟ منظور از نسبت گذاری ارتباط مفهومی بین این دو این است که نقاط اشتراک و افتراق آنها، اولویت عدالت یا امنیت، فواید عدالت برای امنیت ملی، جایگاه دولت در بحث عدالت و امنیت و نسبت آن با بی طرفی دولت و برابری مورد بحث قرار می گیرد. در پایان، نتایج و یافته های نظری در بندهای مختلف ارائه می گردد.
امنیت ملی و عدالت کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت ملی و عدالت کیفری، مفاهیمی ستیزآمیزاند. به جهت همین تعریف ناپذیری، پیوند میان امنیت ملی و عدالت کیفری بیشتر با رویکرد کارکردی برجسته می شود. با آنکه عدالت کیفری، مفهومی برخاسته از گزاره های اخلاقی و بایسته های حقوق طبیعی است، ولی با بنیادگیری دولت، مفهوم آن دگرگون شده است. در واقع، چیستی عدالت کیفری در سزاگرایی که چهره ای فردی، اخلاقی و انتزاعی داشت، پررنگ می شد، ولی در حقوق کیفری امروزین، عدالت کیفری چهره ای سودانگار و جامعوی یافته است. از همین دریچه، عدالت کیفری به امنیت ملی نزدیک شده است. دگرگونی هایی مانند بزه انگاری گسترده در حوزه امنیت ملی، بزه انگاری شروع به جرمِ بیشتر رفتارهای مجرمانه و اقدام های تأمینی برای تهدیدهای اجتماعی، سبب شده عدالت کیفری در معنای ترازویی ناتراز برای فرد و دولت ظاهر شود. دلیل این ناترازمندی آن است که امنیت ملی سبب شده عدالت کیفری از جهت کارکرد پویا و پیش رو باشد، ولی از جهت هدف همواره رو به گذشته داشته باشد.