مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
ضریب ناموزون موریس
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی وضعیت شاخص های اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و زیربنایی دهستان های شهرستان اصفهان و رتبه بندی آنها از نظر برخورداری از شاخص های توسعه است. در این پژوهش با استفاده از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385، تعداد 44 شاخص انتخاب شدند و دهستان های منطقه با روش های تاکسونومی عددی و موریس، رتبه بندی و درجه توسعه یافتگی آنها تعیین و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در هر دو روش، دهستان های قهاب جنوبی، رودشت شرقی، براآن شمالی و جرقویه در گروه دهستان های توسعه یافته، و دهستان های سیستان، رودشت و زفره در زمره دهستان های محروم قرار گرفته اند. همچنین، در شاخص های 44 گانه نابرابری زیادی وجود دارد، به گونه ای که در روش موریس این نسبت 23 برابر، و در روش تاکسونومی این اختلاف حدود 376/0 است.
سنجش توزیع فضایی مولفه های صنعتی شهرستان های استان اصفهان از نظر برخورداری از سطوح توسعه
حوزههای تخصصی:
تحلیل و مقایسه سطح برخورداری از امکانات یکی از مهمترین عوامل برای شناخت درجه توسعه یافتگی شاخص های مختلف می باشد. در اثر برنامه ریزی نامطلوب و متمرکز گذشته کیفیت توسعه و زیر ساخت های آن در روند توسعه نواحی کشور مسایل عمده ای را ایجاد کرده است. ابعاد گوناگون و پیچیدگی ساختاری این موضوع یکی از تنگناهای اساسی در عرضه مدل مناسب برای توزیع اعتبارات به شمار می رود که گام نخست همان سطح بندی مناطق از نظر برخورداری در زمینه های گوناگون است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش ضریب ناموزون موریس و تاکسونومی عددی و با بهره گیری از 15 شاخص بخش صنعتی، میزان برخورداری هر یک از شهرستان های استان اصفهان مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین بهره مندی شهرستان ها در بخش صنعتی مربوط به شهرستان اصفهان است و شهرستان های برخوار کاشان و فلاورجان در رده های بعدی قرار گرفته اند. همچنین شهرستان های فریدون شهر، تیران خوانسار در گروه شهرستان های محروم از نظر شاخص های صنعتی قرار گرفته اند.
سنجش پایداری اجتماعی- اقتصادی سکونتگاه های روستایی دهستان های خاوه شمالی و جنوبی، استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشهای جدی سکونتگاههای روستایی در کشورهای در حال توسعه مقوله پایداری اجتماعی- اقتصادی است که به رغم ارتباط نظام مند با پایداری محیطی تا حد زیادی در سایه و سیطره آن قرار گرفته و کمتر به طور مستقل مفهوم سازی و بررسی شده است. این دو بعد که بخش درخور توجهی از ناپایداری سکونتگاههای روستایی کشور در ارتباط با آنها قرار دارد، بیش از هر چیز بر مفهوم عدالت درون نسلی تاکید دارند. تحقیق حاضر بر پایه 29 شاخص پایداری اجتماعی- اقتصادی 50 روستای دهستانهای خاوه شمالی و جنوبی در شهرستان دلفان را بررسی نموده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه روستا و مراجعه به مطلعین محلی گردآوری شده است. برای رتبه بندی پایداری روستاها از تکنیک تاپسیس و ضریب ناموزون موریس استفاده شده و یافته ها مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج گویای آن است که با روش تاپسیس 92 درصد و با روش موریس 96 درصد روستاهای مطالعه شده در شرایط نیمه پایدار قرار دارند. بین دو روش بررسی تفاوت معنی دار در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. بین سطح پایداری روستاها به روش تاپسیس با جمعیت رابطه ای مشاهده نشد اما بین همین متغیر و جمعیت به روش موریس همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد.
سنجش میزان توسعه یافتگی و عوامل مؤثر برآن در نواحی روستایی استان فارس با استفاده از تحلیل عاملی و ضریب ناموزون موریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، توسعه به عنوان یکی از مهم ترین چالش های جهانی همواره توجه سیاست مداران و برنامه ریزان اقتصادی– اجتماعی را به خود جلب کرده است؛ در راستای دستیابی به توسعة پایدار در عرصه های سکونتگاهی کشورها اعم از شهر و روستا، شناختِ روند تحولات گذشته، تحلیل وضع موجود و ترسیم فضای مطلوب آن ها ضروری است. به عبارت دیگر، شناخت توانمندی های محیطی و میزان خدمات موجود در هر منطقه و درپی آن، تعیین سطوح توسعه یافتگی این نواحی سکونتگاهی به ویژه روستاها، نخستین گام در فرایند برنامه ریزی و توسعة این مناطق جمعیتی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر در توسعه نواحی روستایی و بررسی تفاوت ها، تشابهات و طبقه بندی آنها از نظر میزان توسعه یافتگی پرداخته است. روش تحقیق از نوع روش توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری روستاهای استان فارس در سطح شهرستان ها و اطلاعات لازم به وسیله مطالعات اسنادی جمع آوری شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی وضعیت 29 شهرستان استان در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مطالعه شده و50 شاخص به 6 عامل خلاصه شده اند. سپس سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی با استفاده از ضریب ناموزون موریس به چهارگروه توسعه یافته، درحال توسعه، کمترتوسعه یافته و محروم تقسیم شدند و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی توزیع آنها نمایش داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین نواحی روستایی استان فارس تفاوت ها و اختلافات شدیدی وجود دارد که در این بین نواحی روستایی شهرستان شیراز (50.57درصد)، مرودشت (50.22درصد)، داراب (49.04درصد)، استهبان (46.35 درصد) و کازرون (45.59درصد)، در بالاترین سطح به عنوان گروه توسعه یافته و در پایین ترین سطح نواحی روستایی شهرستان های کوار، مهر، سروستان، خنج و گراش (18.46 درصد) به عنوان گروه محروم قرار داشت.
تحلیل فضایی و ارزیابی جایگاه توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
26-39
حوزههای تخصصی:
شناخت و تحلیل وضع موجود توسعه و بررسی امکانات و تنگناهای نواحی در زمینه های مختلف ضروری بوده و برنامه ریزان را در تعیین اهداف توسعه و مشخص کردن سیاست ها، خط مشی ها و راهکارهای دستیابی به آنها یاری می رساند. از طرفی در فرآیند برنامه ریزی و توسعه نواحی، تعیین سطوح برخورداری و توسعه نواحی و بررسی نقاط قوت و ضعف شرایط هر ناحیه در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، عمرانی و ... زمینه ی تخصیص بهینه منابع و امکانات را برای توسعه هماهنگ و متوازن فراهم می سازد. در این مقاله با بهره گیری از روش موریس و استفاده از 27 شاخص در زمینه های آموزشی – فرهنگی، بهداشتی – درمانی و عمرانی – زیربنایی به ارزیابی و تعیین مرتبه توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان پرداخته شده است. نتایج مطالعات نشان دهنده ی تفاوت بین شهرستان ها در سطوح توسعه یافتگی است؛ به این صورت که از 9 شهرستان استان، شهرستان های ازنا، پلدختر، سلسله و خرم آباد در سطح توسعه یافته و شهرستان های دلفان و کوهدشت به عنوان شهرستان های محروم شناخته شدند.