مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
صنعت
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
67 - 86
حوزه های تخصصی:
از زمان انقلاب صنعتی، صنعت یکی از اصلی ترین عواملی بوده که موجبات دگرگونی در ساختار و سازمان فضایی و کالبدی سکونتگاه ها را فراهم آورده است. این پژوهش با استفاده از داده های اسنادی و پیمایشی، جنبه های تأثیرگذاری صنعت بر ساختار فضایی کالبدی شهر 56 هزار نفری باقرشهر را که در 4 کیلومتری جنوب شهر تهران واقع شده، مورد تحلیل قرار داده است. در تحقیق ضمن بهره گیری از پارامترهای آمار توصیفی، از مدل های تحلیل ساختاری متقاطع نرم افزار میک مک، آزمون تک نمونه ای تی و آزمون فریدمن در نرم افزارSPSS، استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان دهنده نقش بی بدیل صنعت در ساختار فضایی کالبدی باقرشهر بوده است. صنعت از جهات مختلفی چون تغییر گسترده کاربری زمین، ایجاد و توسعه زیرساخت ها، توسعه مشاغل مستقیم و غیرمستقیم، تزریق درآمد به شهرداری، آلودگی، مصرف منابع و... موجد این تأثیرات شده است. نتایج تحلیل ساختاری متقاطع نشان داد که متغیرهای کلیدی و تأثیرگذار، آن هایی هستند که به صنعت ارتباط دارند. نتایج آزمون تی نیز نشان داد که در مجموع، پیامدهای صنعت واجد تأثیرات قوی و منفی بر ساختار شهر بوده اند. بیشترین تأثیرگذاری در بُعد محیط زیستی شهر صورت گرفته و درجهت تأثیرگذاری نیز منفی بوده است. نتایج آزمون فریدمن نیز گویای اهمیت نسبی بالاتر متغیرهای مهاجرپذیری و ایجاد فرصت های شغلی مستقیم در مجموع متغیرهای تأثیرگذار بر ساختار کالبدی فضایی شهر است.
پیامدهای منفی گسترش روابط صنعتی ایران و آلمان در آستانه جنگ دوم جهانی
حوزه های تخصصی:
روابط ایران و آلمان که از دوره ی صفویه آغاز شده بود، در طی سلطنت رضا شاه به اوج خود رسید. در این دوره ایران توانست با کمک آلمان ها کارخانه های مختلفی را تأسیس نماید، ولی این کارخانه ها با دو مشکل اساسی روبرو بودند، اول توان تامین قطعات یدکی لازم برای دستگاه های خود را نداشتند، دوم متخصصان لازم برای ادامه ی کار خود در داخل کشور را نداشتند. به همین لحاظ به شرکت های بزرگ آلمانی وابسته بودند. با شروع و اوج گیری جنگ جهانی و بسته شدن راه های ارتباطی دو کشور، صنایع تازه تأسیس ایران دچار مشکلات زیادی شد. اوج این مشکلات در زمانی بود که متفقین به بهانه ی حضور متخصصان آلمانی از دو سو به ایران حمله آوردند.
بررسی عوامل امنیت انسانی و اجتماعی در شهرستان عسلویه؛ پیامدها و راهکارها
منبع:
پژوهش های سیاسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
77 - 95
حوزه های تخصصی:
امنیت انسانی اغلب در ادبیات مربوطه به عنوان یک تحول ویژه در مفاهیم سنتی امنیت معرفی می گردد. امنیت انسانی شرایطی را توصیف می کند که در آن بستر رفع نیازهای مادی و معنوی انسان به طور توامان و دائمی فراهم آید. این رویکرد زمانی در دستور کار نهادها و افراد قرار گرفت که نگاه سنتی به امنیت نتوانست چالش های این حوزه را پاسخ گو باشد و به موازات گسترش تحولات جهانی، ناامنی ها در سطوح ملی و بین المللی افزایش یافت. در کنار امنیت انسانی، امنیت اجتماعی نیز به عنوان یکی از شاخص های عمده پدیده امنیت جزء نیازهای اساسی انسان و فصل مشترک همه مشکلات انسان از بیماری روانی گرفته تا خودکشی، اعتیاد و بزهکاری است. بحث امنیت اجتماعی به خصوص در تأمین بهداشت اجتماعی و روانی و در کاهش آسیب های اجتماعی و همچنین در گسترش سلامت اجتماعی اهمیت بسیاری دارد. بنابراین آرامش، رفاه، رشد، شکوفایی انسان، بروز استعدادها و خلاقیت ها و نیل به تمام کمالات انسان در سایه امنیت از جمله امنیت اجتماعی حاصل خواهد شد. مقاله حاضر ضمن ارائه تعریفی جامع، منسجم و دقیق از دو مفهوم امنیت انسانی و امنیت اجتماعی به بررسی توصیفی وضعیت امنیت انسانی و اجتماعی در شهرستان عسلویه قبل و بعد از احداث تأسیسات صنعتی می پردازد؛ در پایان نیز پس از بررسی پیامدهای آن راهکارهایی نیز ارائه می گردد.
سنجش میزان اثر گذاری فضاهای صنعتی بر کیفیت زندگی محلات محصور در این عملکرد (نمونه موردی محله ویلاشهر در منطقه21 تهران)
حوزه های تخصصی:
با ظهور انقلاب صنعتی و رونق پدیده شهرنشینی، بسیاری مردم از مناطق روستایی به مراکز شهرها با هدف به دست آوردن اشتغال و زندگی بهتر برای خود و خانواده مهاجرت کردند. این سبک از مهاجرت تغییر سبک زندگی و افزایش مشکلات اجتماعی در نواحی مختلف شهری را بوجود آورد. نواحی سکونتی مجاور صنایع شهری به دلیل مشکلات موجود در این مناطق چندان مورد توجه قشرهای ممتاز شهری قرار نمی گیرد به همین دلیل امکان تزریق امکانات و سرمایه ها در این مناطق از طرف جامعه شهری وجود ندارد و در این مکان ها اغلب جامعه متوسط و پایین شهری سکنی دارند. محله ویلاشهر که در غربی ترین نقطه شهر، واقع در پهنه غربی منطقه 21 شهری تهران؛ این محله با توجه به شرایط اجتماعی و سکونتی خود که در آن از حمایت و امکانات شهری فاصله دارد و به جامعه آماری و مطالعاتی پژوهش حاضر بسیار نزدیک است مورد مطالعه و پژوهش واقع شده است. هدف پژوهش حاضر تحلیل اثر صنایع بر کیفیت زندگی محلات پیرامون این کاربری ها می باشد که از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری 3759 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 348 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور انجام این پژوهش شاخص های تاثیر صنعت و کیفیت زندگی توسط پرسشنامه از جامعه آماری به پرسش گذاشته شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ شاخص های اقتصاد، سلامت، مسکن جز سه شاخص اصلی محله ویلاشهر از لحاظ میزان تاثیرگذاری کیفیت زندگی شهری از اولویت بیشتری نسبت به شاخص های زیرساخت، تفریح و آموزش برخوردارند. همچنین بررسی و تحلیل اطلاعات و داده های آماری نشان می دهد تاثیر صنعت بر کیفیت زندگی در محله ویلاشهر دارای تأثیر منفی و معناداری می باشد.
ارزیابی قوانین مرتبط با نفت در توسعه صنایع داخلی ساخت تجهیزات صنعت نفت و گاز در بخش بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۵
115 - 136
حوزه های تخصصی:
صنعت نفت کشور با وجود برخورداری بیش از یکصد سال تجربه در زمینه تولید و تجارت نفت، همچنان قادر به انجام فعالیت ها به صورت درون زا و بهره برداری از توان داخل در تمامی بخش های عملیاتی و اجرایی نیست. یکی از مهمترین بخش های صنعت نفت کشور که همچنان به شکل قابل توجهی به خارج از کشور وابسته است، بخش تأمین تجهیزات مورد نیاز این صنعت در بخش بالادستی است. با توجه به اهمیت ساخت داخل تجهیزات صنعت نفت و گاز در بخش بالادستی، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا منابع حقوق نفت کشور حمایت مناسب و متناسبی از صنایع ساخت این تجهیزات دارند؟ برای پاسخ به سوال تحقیق، این مطالعه، معیارهای استانداردی را بر پایه یک مدل مفهومی و با بهره گیری از نظر کارشناسان خبره استخراج نموده و پس از تبیین منابع حقوق نفت موجود، به ارزیابی منابع حقوق نفت در این زمینه پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که قوانین اصلی نفت کشور و قوانین مربوط به الزام سهم داخل نسبت به معیارهای استخراج شده، بی توجه بوده و قوانین اساسنامه های شرکت ملی نفت ایران نیز حمایت ضعیفی از ساخت تجهیزات موصوف به عمل می آورند.
فناوری و صنایع در باستان شناسی نقدی بر کتاب رهیافت های باستان شناختی به فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۸۲)
43-68
کتاب "رهیافت های باستان شناختی به فناوری" نوشته هتر مارگارت لوییس میلر، استاد دانشگاه تورنتو، به درستی یکی از روزامدترین کتاب های باستان شناسی است که به موضوع فناوری و صنعت اختصاص یافته و نویسنده تلاش فراوانی به خرج داده تا از زوایای گوناگون به بررسی فناوری و صنعت از نگاه باستان شناسی بپردازد. نقد برگردان این کتاب به ما کمک خواهد کرد تا بتوان برگردان هایی از این دست را هرچه بهت کرد. جهت انجام نقد این برگردان، نخست فصول کتاب به دقت خوانده و نکات ویرایش و نگارشی ثبت گردید. سپس هرجا که به نظر نقص یا سنگینی در فهم مطلب بود به نسخه اصلی کتاب مراجعه و متن اصلی با برگردان مقابله شد تا در صورت وجود کاستی، شکل بهتر یا درست تر گوشزد گردد.یکی از نقاط اصلی قوت کتاب، ارجاع به منابع مختلف در مورد هر موضوع و بحث است که از این نظر آن را برای دانشجویان، به ویژه در مقاطع تکمیلی، مناسب می نماید. برگردان کتاب نیز که توسط وحید عسگرپور، استاد دانشگاه هنر اسلامی تبریز و یکی از باستان شناسان جوان، پرتلاش و آِینده دار انجام گرفته، از عهده کار بر آمده است و وام نگارنده را گذارده است. چاپ، صفحه آرایی و ویرایش و نگارش برگردان کتاب با دقتی کم نظیر انجام گرفته و قطعا نظر بیشینه مخاطبان را جلب خواهد کرد. برگردان روان و دقیق کتاب باعث می شود تا مخاطبان در خواندن کتاب چندان دچار مشقت و دشواری نشوند. اما با این حال تلاش برگرداننده برای وفاداری به متن، اندکی ساختار جملات بخش هایی از کتاب را از اصول نگارش فارسی دور کرده، به گونه ای که اهل فن براحتی تشخیص می دهند که کتاب نخست به زبانی غیر از فارسی نگاشته شده و سپس به فارسی برگردانده شده است.
تحلیل برهم کُنش کارکرد آموزش عالی و صنعت در ایران از منظر آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
479 - 519
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های بسیار مهم توسعه از منظر آمایش سرزمین تحلیل فرایندهای بلندمدت اثرگذار بر سازوکارهای نهادی سرزمین و تعیین سهم مناطق از این جریان است. مدت های مدید است که اقتصاد با سرعت بسیار به سمت دانایی محوری در حال حرکت است و کشورهایی که از این مهم غافل شده اند از توسعه بنیادین بازمانده اند. در این پژوهش کاربردی با رویکردی تحلیلی و نگاه کمّی لزوم طرح یک بینش راهبردی در خصوص ارتباط دوسویه آموزش عالی و بخش صنعت کشور بررسی شد. در فرایند کار، پس از جمع بندی مطالعات و مبانی نظری، با طرح سؤال یا فرضیه پژوهش و تعیین روش های ارزیابی و تحلیل، اطلاعات تفصیلی مربوط به بیش از ۱۱ متغیر، شامل داده های تابلویی 31 استان ایران طی سال های 1395 تا 1398، جمع آوری و تحلیل شد و با کمک نرم افزار های Exel، Eviews، و Arc GIS با استفاده از روش اقتصادسنجی فضایی، روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)، ماتریس وزنی و همبستگی فضایی جغرافیایی (λ)، و آزمون های تشخیصی KP – HET سؤال پژوهش مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، همبستگی فضایی بین دو بخش آموزش عالی و صنعت در سطح بالایی معنا دار و شوک وارده ناشی از توسعه صنعتی و آموزشی کاملاً دوسویه است؛ بدین معنی که شوک وارد بر یک استان به دیگر استان های کشور نیز سرایت کرده است. نتایج این پژوهش مهر تأییدی بر کلیشه سیاست تمرکزگرایی و نقش های تفویضی و نه لزوماً آمایشی مناطق خاصی از ایران است. بدین صورت که با تأیید همبستگی فضایی بسیار بالا 9 استان کمتر توسعه یافته، با فقدان زیرساخت های بخش آموزش عالی، توسعه صنعتی ناچیزی داشته اند و بالعکس نتایج این پژوهش نشان می دهد که چگونه تقاضای بازار کار فارغ التحصیلان دانشگاهی با کارکرد صنت و صنایع دانش بنیان کشور هم سو می شود.
جایگاه مطالعات تغییر اقلیم در مکان گزینی صنایع مطالعه موردی: شمال استان همدان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶
145 - 164
حوزه های تخصصی:
در کشور ما، ایران، که شرایط اقلیمی متفاوت و متنوعی را داراست، توجه به مکان یابی محل استقرار صنایع از اهمیت ویژه ای برخوردار است . در بیشتر نقاط کشور استقرار واحد های تولیدی بدون توجه به مسایل جغرافیایی و اقلیمی صورت گرفته است و این امر موجب بروز خسارت هایی در نواحی مختلف کشور شده است. از سوی دیگر توجه به اثرات دراز مدت استقرار صنایع در یک مکان با توجه به تأثیرات آن بر روی اقلیم باید مد نظر قرار گیرد. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق در شمال استان همدان قرار گرفته است. صنایع را براساس حجم تولید به پنج کد "الف"، "ب"، "ج"، "د" و"ه" تقسیم نموده که، میزان تولید صنایع به ترتیب از کد "الف" به سوی کد "ه" افزایش می یابد. عوامل و عناصری که در این مطالعه جهت مکان یابی صنایع در محدوده مورد مطالعه مورد تأکید و تحلیل قرار گرفته اند، پارامترهای محیطی، عوامل اقلیمی و عوامل انسانی می باشند. جهت بررسی اهمیت و ضابطه پارامترهای اقلیمی درمکان یابی، عوامل بارش، دما و باد انتخاب شده است. پس از بررسی مدل های مختلف مکان یابی و انتخاب مدل مناسب موضوع مورد پژوهش، پایگاه داده های GIS شامل داده های مکانی ایجاد شده و سپس با استفاده از امکانات مدل های مبتنی بر منطق فازی (Fuzzy) و نهایتاً مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP ، داده های طبقه بندی شده، بازیابی، تجزیه، تحلیل و ارزیابی می شوند و رویهم اندازی لایه ها براساس ترکیب خطی – وزنی لایه ها (WLC) انجام شده و بر اساس مدل مورد نظر ضمن تحلیل وضع موجود، خروجی داده ها، تولید نقشه ی نهایی خواهد بود که مکان های مناسب برای احداث مناطق صنعتی را نمایش می دهد. سپس موقعیت مناطق منتخب با استفاده از شاخص های تغییر اقلیم مورد بررسی قرار گرفته است. برای نیل به هدف فوق، از آستانه های دما و بارش که از طرف کارگروه تغییراقلیم WMO (ETCCDI)، تعیین گردیده است استفاده کردیم.
جایگاه و پایگاه زن در آثار دکتر مرتضی فرهادی مردم شناس برجسته معاصر ایران
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۲) حلد اول
45-52
حوزه های تخصصی:
دکتر مرتضی فرهادی استاد تمام حوزه مردم شناسی و جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی است که وی را به سبب پژوهش های متعدد در حوزه مردم شناسی، فرهنگ و علوم انسانی به ویژه در حوزه روستایی ایران و همچنین در حوزه مردم شناسی آینده می شناسند. فرهادی تنها محقق ایرانی است که صاحب نظریه در زمینه توسعه بومی است. ایشان تحقیقات بسیار زیادی در زمینه فرهنگ بومی و سنتی ایران داشته اند و در تحقیقات خود نقش زنان در امر توسعه کشورمان را امری واضح و مبرهن می دانند و بر آن بسیار تاکید دارند لذا بدلیل اهمیت موضوع بر آن شدیم تا مطالعه ای انجام دهیم و جایگاه و پایگاه زن را در آثار دکتر فرهادی مورد مطالعه قرار داده و مقایسه و تحلیلی انجام دهیم بین نظرات ایشان با نظرات برخی از مردم شناسان و فمنیست ها، و پاسخی داشته باشیم برای این سوالات که: علت شکل گیری نظرات فمنیستی چیست ؟ این نظرات که منشا آن در غرب است آیا در کشور ما هم کاربرد دارد ؟ رجوع به فرهنگ سنتی چه کمکی به ما می کند؟ چرا باید به فرهنگ سنتی خودمان برگردیم؟پرداختن به تعاونی های روستایی تا چه اندازه در رشد و توسعه اقتصادی کشورمان تاثیر دارد؟ آثاری که از ایشان مورد بررسی قرار داده ایم عبارتند از: مردم شناسی قالیچه های گل برجسته دره جوزان ملایر- مازنجیل نگاهی مردم شناسی در گلیمینه های کورکی- ترانه های کار- کتاب انسان شناسی یاریگری- کتاب صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن- کمره نامه- کار و زمان در منشور شعر و کار کارستان پروین اعتصامی- ترانه های کار مشک زنی در روستاهای کمره.
مقایسه تعهد ایمنی در شرکت های تولیدی با توجه به قدمت و اندازه شرکت
تعهد ایمنی به میزانی که منابع انسانی سازمان، ایمنی را به عنوان یک ارزشی اصلی تعریف کنند اطلاق می گردد. ضعف تعهد ایمنی از جمله دلایل بروز حوادث شغلی محسوب می شود، که با رفع آن می توان تا حد قابل توجهی از بروز حوادث شغلی پیشگیری نمود. هدف اصلی این مطالعه مقایسه تعهد ایمنی در شرکتهای تولیدی با توجه به قدمت و اندازه آنها است. این مطالعه در گروه صنایع فلزات اساسی، محصولات فلزی ، ماشین های الکتریکی و غیرالکتریکی در استان گیلان انجام شده است. علت انتخاب این گروه از صنایع، بالاتر بودن نرخ افراد حادثه دیده درمقایسه با سایر صنایع در ایران بوده است. 20 شرکت در این مطالعه مشارکت کردند. شرکت های منتخب جامعه آماری براساس قدمت و اندازه آنها انتخاب شدند. روش به کار رفته در این مطالعه جهت جمع آوری اطلاعات، روش کمّی پرسشنامه ای مبتنی بر طیف لیکرت بود و داده های جمع آوری شده بصورت آماری آنالیز شدند. میانگین امتیاز کسب شده تعهد ایمنی 50/2 (کمتر از حد متوسط 3 ) بود که بیانگر قوی نبودن آن است. این مطالعه شامل دو فرضیه بوده است. تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که تفاوت معناداری بین تعهد ایمنی در شرکت ها با توجه به قدمت و اندازه شرکت ها وجود دارد. همچنین در این رابطه نتایج نشان داد که تعهد ایمنی در شرکت های جدید (آنهایی که کمترین قدمت را داشتند) و نیز در شرکت های بزرگ (آنهایی که بزرگترین اندازه را داشتند) در مقایسه با سایر شرکت ها قوی تر بود.
ساختار نفس و بدن به مثابه الگویی برای نحوه مواجهه انسان با طبیعت(مقاله پژوهشی حوزه)
انسان ضرورتاً به تصرف در طبیعت جهت تولید صنعت یا تأمین سایر نیازهای خود نیازمند است. ازطرف دیگر تصرفات انسان نمی تواند بی حدومرز باشد بلکه محدودیت ها و چهارچوب هایی لازم است؛ اکنون این سؤال پیش می آید آیا ملاک و معیاری برای نحوه تصرف بشر در طبیعت وجود؟ پاسخ به این سؤال از منظرهای گوناگون قابل بررسی است. در این مقاله با رویکردی انسان شناختی در صدد ارائه یک پیشنهاد هستیم. این رویکرد بر آن است تا با رجوع به ساختار نفس و بدن انسان، محورهای کلی تصرفات بشر در طبیعت را تبیین کند. ازآنجاکه صنعت برای استفاده انسان است، شناخت انسان می تواند نحوه مواجهه ما را با جهان اعتلا دهد. برای این منظور دو شیوه برای تبیین نحوه تصرف در طبیعت و مواجهه با صنعت بیان شده است: الف: ازطریق رابطه نفس و بدن: بر این اساس تبیین ساختار حاکم بر نفس و بدن، محدوده تصرفات و کیفیت تعامل انسان با طبیعت و صنایع را روشن می کند، ب: از طریق خصوصیات کلی حاکم بر ساحت جسمی انسان. در این شیوه با تأمل در اصول حاکم بر جسم انسان، یک سری احکام کلی مواجهه با طبیعت استنباط می شود. این تحقیق، پژوهشی بنیادین با روش تحلیل عقلی است. بر این اساس مراجعه به انسان به عنوان یک اصل روش شناختی می تواند مبنای مسائل معرفتی و عملی در حوزه های مختلف قرار بگیرد و طرح موضوعی برای فلسفه تکنولوژی باشد.
الگوی اکتشافی ارتقای رابطه دانشگاه با صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به فضای ارتباطی ضعیف میان رابطه صنعت و دانشگاه در کشورهای در حال توسعه و به خصوص ایران پژوهش به دنبال حاضر ارائه الگویی در جهت ارتقای رابطه دانشگاه با صنعت است. برای دستیابی به مدلی دقیق و عمیق، نظریه داده بنیاد مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر اساتید دانشگاهی هستند که آگاهی مناسبی از مشکلات موجود در روابط میان دانشگاه و صنعت و همچنین تخصص و پست های صنعتی و دانشگاهی مهمی داشته اند که بر اساس روش نمونه گیری غیراحتمالی گلوله برفی تعداد 19 نفر انتخاب و با استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته به تحلیل شاخص های مؤثر پرداخته شد. در نهایت نیز با استفاده از نتیجه گیری های از مصاحبه خبرگان این حوزه، الگویی در راستای ارتقای روابط دانشگاه و صنعت طراحی و توسعه یافته است. مقوله محوری مطالعه حاضر، ضعیف بودن ارتباط دانشگاه با صنعت بوده است که پس از شناسایی عوامل علّی در سه دسته صنعتی ، دانشگاهی و مشترک، راه کارها و استراتژی های نهایی در پنج قالب دولتی، دانشگاهی، صنعتی، الگوگیری و توسعه نهادهای مستقل تدوین شده و نهایتاً راه کارهایی در جهت بهبود رابطه صنعت و دانشگاه ارائه گردید.
نقش روحیه جهادی در واسطه گری دانش در یکی از مراکز تولیدات نظامی دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
77 - 105
حوزه های تخصصی:
واسطه گران دانش، در مجموعه ای از فعالیت های رابطه ای، تحلیلی و فن وارد می شوند تا توسعه و تسهیل روابط را به وجود آورند و گروه ها و افراد را در خلق، جستجو و کاربرد دانش در عملیات کاری برای تجاری سازی آن یاری دهند. بنابراین، واسطه گری دانش در بخش های مختلف کشور با هدف پیوند علم و عمل، صنعت و دانشگاه و محقق و کارگزار باید با یک نگرش و رفتار جهادی، آغاز شود تا امکان ارتباط صنعت و دانشگاه محقق شود. در پژوهش حاضر، از واسطه گری دانش، به عنوان الگویی جدید برای تحلیل تعامل بین دانشگاه و صنایع نظامی، بهره گیری شده است. به همین منظور با توزیع و جمع آوری تعداد 165پرسشنامه مربوط به دو متغیر تحقیق، ابتدا ابعاد واسطه گری دانش و نگرش جهادی در یکی از مراکز تولیدات نظامی- دفاعی از طریق آزمون تی بررسی شد و سپس تأثیر روحیه جهادی کارکنان این مرکز نیز در واسطه گری دانش بین این مرکز و سازمان های تحقیقاتی از طریق مدل سازی معادلات ساختاری بررسی شد. بر اساس یافته های تحقیق، میزان تأثیر نگرش جهادی بر واسطه گری دانش، 35 درصد، و بر اساس آزمون تی تک نمونه ای، سطح نگرش جهادی در این مرکز مناسب و سطح واسطه گری دانش نامناسب بود.
ارائه مدل بازار دانش مبتنی بر ارتباط صنعت و دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیشرفت و توسعه هر کشوری بستگی به تعامل صحیح دو بخش مهم صنعت و دانشگاه دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل بازار دانش مبتنی بر ارتباط صنعت و دانشگاه بود. روش ها: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد در سال 1398 انجام شد. جامعه آماری شامل خبرگان و افراد صاحب نظر در زمینه ارتباط صنعت و دانشگاه است که شیوه انتخاب آن ها هدفمند، از نوع گلوله برفی بود. با 13 نفر از متخصص و عضو هیأت علمی مصاحبه شد. داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. نتایج: نتیجه کدگذاری ها در قالب مدل پارادایمی و مدل مفهومی بیان کننده آن است که بازار دانش مبتنی بر ارتباط صنعت و دانشگاه بر مبنای تفکیک وظایف صنعت و دانشگاه، حرکت دانشگاه به سمت کارآفرینی و نسل سوم، کاربردی شدن علم، عوامل تقویت کننده ارتباط صنعت و دانشگاه، دانشگاه محور، منابع انسانی، عوامل مالی، عوامل آموزشی- پژوهشی، عوامل فرهنگی، عوامل صنعتی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، عوامل بین المللی، عوامل سیاسی، تولید ثروت، قابلیت های پویا، مزیت اجتماعی شکل می گیرد . نتیجه گیری: برقراری ارتباط مؤثر دانشگاه و صنعت، تعاملات و فعالیت های مشترک میان این دو نهاد را بهبود بخشیده و کیفیت و تناسب دوره های آموزشی آکادمیک در دانشگاه با نیازهای صنعت و به تبع آن قابلیت های علمی و عملی دانشجویان، افزایش یافته و بسترهای نوآوری و پیشرفت در سازمان ها و جامعه ارتقاء می یابد. از این جهت وجود پیوند پایدار و نظام مند و همکاری دراز مدت و مستمر بین دانشگاه و صنعت مستلزم برنامه ریزی به ویژه برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر همکاری کلیه ذینفعان می باشد.
الگوی اکتشافی ارتقای رابطه دانشگاه با صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به فضای ارتباطی ضعیف میان رابطه صنعت و دانشگاه در کشورهای در حال توسعه و به خصوص ایران پژوهش به دنبال حاضر ارائه الگویی در جهت ارتقای رابطه دانشگاه با صنعت است. برای دستیابی به مدلی دقیق و عمیق، نظریه داده بنیاد مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر اساتید دانشگاهی هستند که آگاهی مناسبی از مشکلات موجود در روابط میان دانشگاه و صنعت و همچنین تخصص و پست های صنعتی و دانشگاهی مهمی داشته اند که بر اساس روش نمونه گیری غیراحتمالی گلوله برفی تعداد 19 نفر انتخاب و با استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته به تحلیل شاخص های مؤثر پرداخته شد. در نهایت نیز با استفاده از نتیجه گیری های از مصاحبه خبرگان این حوزه، الگویی در راستای ارتقای روابط دانشگاه و صنعت طراحی و توسعه یافته است. مقوله محوری مطالعه حاضر، ضعیف بودن ارتباط دانشگاه با صنعت بوده است که پس از شناسایی عوامل علّی در سه دسته صنعتی ، دانشگاهی و مشترک، راه کارها و استراتژی های نهایی در پنج قالب دولتی، دانشگاهی، صنعتی، الگوگیری و توسعه نهادهای مستقل تدوین شده و نهایتاً راه کارهایی در جهت بهبود رابطه صنعت و دانشگاه ارائه گردید.
تاثیر مشاوره مسیر شغلی بر چالش های اشتغال زنان و کیفیت زندگی کاری آنان در صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر تعهد و پذیرش در چالش های اشتغال زنان و کیفیت زندگی کاری زنان در صنعت ایران اجرا شد. در این پژوهش از روش تحقیق نیمه تجربی پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان زن شاغل در ذوب آهن اصفهان بوده که بر اساس نمونه گیری تصادفی (30 ) نفر انتخاب و در دو گروه (15) نفر آزمایش و (15) نفر گواه گمارده شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته چالش های اشتغال زنان و کیفیت زندگی کاری زنان است. اطلاعات تحقیق توسط نرم افزار(spss21 ) و با استفاده از تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر تعهد و پذیرش در چالش های اشتغال زنان تاثیر معنی دار اما بر کیفیت زندگی کاری تاثیر معنی داری ندارد.
ظهور انسان در صنعت (رهیافتی فلسفی به نحوه ظهور انسان در صنعت و شکل گیری «بدن صناعی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های هستی شناختی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
571 - 594
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با رویکرد فلسفی و روش عقلی به رابطه بین صنعت و صانع و نحوه ظهور انسان در صنعت پرداخته می شود. بر این اساس، انسان در صنعت تجلی می کند و صنعت نوعی عمل انسانی است که امتداد و بسط وجود انسان می باشد. برای تبیین نحوه ظهور انسان در صنعت مجاری هفت گانه زیر بیان شده است: 1- ظهور علّی انسان، 2- ظهور علمی انسان، 3- ظهور غائی انسان، 4- ظهور حکمی انسان، 5- ظهور ارادی انسان، 6- ظهور فعلی انسان، 7- ظهور کیفی مجاری. این موارد انحاء کلی ظهورات انسان در صنایع هستند. بنابراین انسان در صنعت ظهور می کند و صنایع جلوه گاه ظهور انسانند. نگارنده بر اساس تبیین رابطه ای که انسان نسبت به صنعت دارد، صنعت را «بدن صناعی» به وزان «بدن طبیعی» می داند. این تناظر بین «بدن صناعی» با «بدن طبیعی» ما را در فهم برخی از مسائل صنعت و فناروی یاری می کند. «بدن صناعی» همانند «بدن طبیعی» در مواجهه با انسان، احکام و اقتضائات خاصی پیدا می کند.
دانشگاه و جامعه: بررسی رابطه ی دانشگاه با نهادهای سه گانه دولت، صنعت و جامعه ی مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل رابطه ی دانشگاه و جامعه، و بررسی کارکردهای اجتماعی دانشگاه در متن تحولات جامعه ی جدید موضوع مقاله ی حاضر است. دانشگاه پیوندی (منطبق با تئوری مارپیچ سه گانه اتزکویچ و لیدسدورف) و دانشگاه فرهنگی (مبتنی بر تحلیل دلانتی از ایفای نقش دانشگاه در جامعه ی مدنی) صورت بندی نظری مفهومی این رابطه است که در قالب شاخص های عینی تجربی رابطه ی دانشگاه دولت، دانشگاه صنعت و دانشگاه جامعه ی مدنی عملیاتی شده است. از نظر روش شناختی، این مطالعه به شیوه ی کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه در بین دانشجویان مقطع دکتری دانشگاه تهران به اجرا درآمده است. نتایج مطالعه حاکی از این است که روابط دانشگاه تهران با بخش های سه گانه دولت، صنعت و جامعه ی مدنی بیش از آن که سازگار با سازوکارهای دانشگاه پیوندی و دانشگاه فرهنگی باشد؛ بیانگر وجوه آسیب شناسانه ای است که در آن حتی کارکردها و الگوهای سنتی دانشگاه نیز به چالش کشیده می شود.
تحلیل وضعیت مصرف آب در صنایع استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اقتصاد ایران (اقتصاد تطبیقی سابق) سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
175-193
حوزه های تخصصی:
آب به عنوان کالای نهایی ضروری در مصارف خانگی و به عنوان نهاده یا کالای واسطه ای مهم در تولید استفاده می شود. ارزش آب در تولید را می توان به توانایی اش در ایجاد کالاها و خدمات نسبت داد. استان یزد یکی از استان های صنعتی و همچنین یکی از استان های کم آب کشور به حساب می آید. در همین راستا، پژوهش حاضر به تحلیل وضعیتِ آب مصرفیِ صنایع استان یزد طی دوره 1374-1394 می پردازد. در حالی که میانگین رشد صنعتِ استان یزد تقریباً 9 درصد بوده، این بخش میانگین رشد 29 درصدی را در مصرف آب به خود اختصاص داده که وضعیت نامناسب مصرف و مدیریت آب را نشان می دهد. برآورد تابع تولید با استفاده از رگرسیون داده های تابلویی نشان می دهد که ارزش تولید نهایی آب در صنعت استان یزد بسیار بالاتر از قیمت پرداختی است. بنابراین اولاً بخش صنعت از پایین بودن بهای آب سود ویژه ای (رانت) دریافت می کند و ثانیاً پدیده هایِ توسعه صنایع پرآب خواه و عدم مدیریت صحیح منابع آبی قابل توضیح است.
بررسی تولید ناخالص داخلی و مزیت نسبی بخش ها ی اقتصادی طی برنامه سوم،چهارم و پنجم توسعه اقتصادی مطالعه موردی استان کهگیلویه و بویر احمد
منبع:
مجله اقتصادی سال بیستم آذر و دی ۱۳۹۹ شماره ۹ و ۱۰
۱۸۵-۲۰۰
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی و تحلیل رشد تولید ناخالص داخلی استان کهگیلویه و بویراحمد بر اساس بخش های مختلف اقتصادی، سهم استان در تأمین ارزش افزوده بخش های عمده اقتصادی کشور و مزیت نسبی بخش های اقتصادی استان کهگیلویه و بویراحمد طی برنامه سوم، چهارم و پنجم توسعه است. روش مورد بررسی توصیفی و تحلیلی است. برای این منظور ابتدا به بررسی عناصر تولید ناخالص داخلی بر اساس ارزش افزوده بخش های اقتصادی که از داده های آماری بانک مرکزی و مرکز آمار ایران استخراج شده پرداخته ایم. استان به صورت میانگین طی دوره مورد بررسی حدود 3 درصد تولید ناخالص داخلی کشور با نفت به قیمت جاری و 0.5 درصد تولید ناخالص داخلی بدون نفت به قیمت جاری را تأمین نموده است. همچنین 15 درصد ارزش افزوده بخش نفت، توسط این استان فراهم شده است. میانگین سهم ارزش افزوده بخش ها در تولید ناخالص داخلی استان به قیمت جاری به ترتیب کشاورزی 4 درصد، نفت 81 درصد، صنعت 3 درصد و خدمات 12 درصد حاصل شده است. از میان بخش های اقتصادی استان تنها ارزش افزوده بخش نفت دارای مزیت نسبی تعدیل شده (متوسط 0.7) در کشور است. با این حال بخش های کشاورزی صنعت و خدمات که با عدم مزیت نسبی مواجه هستند اما طی دوره مورد بررسی روند مثبت و رو به رشدی را در جهت حرکت به سمت مزیت نسبی طی نموده اند.