مطالب مرتبط با کلیدواژه

علامه طباطبایی


۷۸۱.

بررسی تطبیقی طهارت انبیاء الهی در آیه 74 سوره انعام از دیدگاه علّامه آلوسی، علّامه طباطبائی و علّامه فضل الله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طهارت انبیاء آیه 74 سوره انعام علامه آلوسی علامه طباطبایی علامه فضل الله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴
مسئله طهارت اعتقادی انبیای الهی از (کفر، شرک) و طهارت عملی از (زنا) از مبانی مهم در دانش کلام است. در دیدگاه کلام امامیه، طهارت پیامبران عمدتا جزو مسائل مورد اتفاق دانسته شده است اما در کیفیّت طهارت آنان اختلاف نظر وجود دارد و در میان سایر مذاهب اسلامی اتفاق رأی در این موضوع وجود ندارد. مقاله حاضر، بررسی واژه «أب» را در آیه شریفه«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأبیهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَهً إِنِّی أَرَاکَ وَقَوْمَکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ» (الانعام:74) به بحث پرداخته و نسبتی که میان حضرت ابراهیم با آزر از نگاه کلامی، تفسیری آلوسی، علّامه طباطبائی و علّامه فضل الله است را مورد ارزیابی قرار داده است و به تناسب، طهارت انبیای الهی و ایمان نیاکان پیامبر را به بحث می پردازد. آلوسی مدعی است عده بسیاری از اهل سنّت، آزر را پدر ابراهیم علیه السلام نمی دانند، براساس این تفکر هیچ یک از اجداد پیامبر (ص) کافر نبوده اند. این نظر آلوسی با اشکال مواجه است؛ چرا که اغلب اندیشمندان اهل سنّت و شذوذی از شیعه مانند علّامه فضل الله مخالف این نظر هستند. در مقابل گروهی اندک از اهل سنت و عمده شیعیان از جمله علّامه طباطبائی بر اساس مبانی توحیدی و اصل خداباوری برآنند که والدین و اجداد هیچ یک از پیامبران و از آن جمله پدرحضرت ابراهیم مشرک و بت پرست نبوده اند. این مقاله با روش اسنادی و به شیوه توصیفی، تحلیلی با هدف کشف کیفیّت طهارت انبیاء الهی از نظرگاه سه مفسر شیعی و سنّی نگاشته شده است.
۷۸۲.

راز حیرت و سکوت در مرتبۀ احدیت ذات؛ بر اساس اندیشه های ابن سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بساطت احدیت سکوت ابن سینا ملاصدرا علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۴
فیلسوفان مسلمان در آثار الهیاتی خود پس از اثبات واجب الوجود، معمولاً یگانگی و سایر صفات او را تبیین می کنند. آن ها در این نوع مباحث، ذات را با همراهی صفات مورد بررسی قرار می دهند و در باره ذات بدون ملاحظه صفات سکوت می کنند. ابن سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی در برخی از آثار خود به چرایی سکوت در این باره اشاره دارند. شیخ الرئیس بر مبنای اصل بساطت و تنزه ذات از هر نوع ترکیب و کثرت، به نظریه اتحاد مفهومی صفات می رسد و صفات ذاتی چون علم و قدرت را به عنوان لوازم ذات و متأخر از ذات به شمار می آورد. از دیدگاه صدرالمتألهین، همه تعینات در ذات احدی فانی هستند و صفات، اسماء و مظاهر آن ها در مرتبه واحدیت به صورت جمعی حضور دارند. علامه طباطبایی هر یک از صفات کمالی خدا را شامل کمالات دیگر می داند. طباطبایی با تکیه بر اطلاق ذات، و نیز تفکیک دو مقام احدی و واحدی، اسماء و صفات را متأخر از مقام ذات می داند. بر اساس توصیف ناپذیری ذات، هر گونه سخن گفتن در باره ذات احدی ناشدنی است. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی سعی دارد با واکاوی اندیشه های ابن سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی، سکوت حکیمانه در مواجهه با ذات احدی را مورد بررسی قرار دهد.
۷۸۳.

بررسی وجوه اشتراک و اختلاف تقریرهای ابن سینا و علامه طباطبایی از برهان صدیقین

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برهان صدیقین اثبات واجب وجوب وجود اصل واقعیت ابن سینا علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۵۳
پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از: «تقریر ابن سینا و علامه طباطبایی از برهان صدیقین چیست و چه اشتراک ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟» هدف از بررسی این مسئله، آگاهی عمیق تر نسبت به جایگاه و ارزش یکی از مهم ترین براهین اثبات خدا در فلسفه اسلامی است. در این نوشتار، با استفاده از روش تحلیلی - عقلی، ابتدا تلاش شده با بررسی آثار ابن سینا، گزارشی از تقریر او از برهان صدیقین ارائه گردد. سپس تقریر علامه طباطبایی از این برهان ارائه شده است. با مقایسه میان این دو تقریر، وجوه اشتراک و اختلاف آنها مطرح گردیده و در پایان، یافته های پژوهش در قالب نتیجه گیری ارائه شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، سه وجه اشتراک میان دو تقریر فوق وجود دارد: لمی بودن هر دو تقریر، بی نیازی هر دو تقریر از ابطال دور و تسلسل، و اثبات صفات واجب الوجود علاوه بر اثبات وجود او. از سوی دیگر، چهار وجه اختلاف میان دو تقریر مذکور وجود دارد: در تقریر ابن سینا، از اصل وجود استفاده شده است، درحالی که در تقریر علامه طباطبایی از اصل واقعیت؛ تقریر ابن سینا تنها قادر به اثبات ضرورت ذاتی واجب الوجود است، ولی تقریر علامه طباطبایی، ضرورت ازلی واجب الوجود بالذات را نیز اثبات می کند؛ ابن سینا در تقریر خود از مقدمات متعددی استفاده کرده است، ولی علامه طباطبایی در تقریر خود با استفاده از کم ترین مقدمات، مطلوب را اثبات کرده است.
۷۸۴.

ارزیابی هویت گزاره های اعتباری در اقتصاد اسلامی در امتداد اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتباریات گزاره های اعتباری علامه طباطبایی صدق اقتصاد اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۵
مقدمه و اهداف: در دانش اقتصاد و اقتصاد اسلامی مفاهیم و گزاره های اعتباری زیادی استفاده می شود. اعتبار پول، اعتبار حرمت ربا نمونه هایی از اعتباریات در اقتصاد اسلامی است. یکی از دیدگاه های رایج در مورد اعتبارات، دیدگاه علامه طباطباییe است. ایشان گزاره های اعتباری را گزاره هایی می دانند که در آن حد یا حکم چیزی به چیز دیگر نسبت داده می شود تا برخی مقاصد فردی و جمعی حاصل شود. در تحلیل ایشان، گزاره های اعتباری کارکرد استعاری دارند. یک برداشت از دیدگاه ایشان این است که این گزاره ها گزاره های کاذبی می باشند که منافع اجتماعی در پی دارند. این گزاره نه در ذیل گزاره های بدیهی قرار می گیرند و نه مصداق گزاره های نظری قابل ارجاع به بدیهی می باشند.در این مقاله به بررسی رویکرد علامه طباطباییe در مورد اعتباریات و امتداد آن در اقتصاد اسلامی می پردازیم. بنا به فرضیه مقاله، پذیرش صدق اعتباری گزاره های اعتباری می تواند به تقویت توصیف و تبیین در اقتصاد اسلامی و همچنین، بهبود سیاست گذاری های اقتصادی کمک کند. بر اساس این، اگر گزاره های اعتباری در اقتصاد اسلامی را گزاره های صادق و صدقشان را وابسته به اعتبار اعتبارکننده اولیه و یا پذیرندگان اعتبار در جامعه بدانیم، صادق بودن این قضایا بدین معناست که آنها واقعیت اعتباری موجود را حکایت و ایجاد می کنند؛ واقعیتی که با توجه به پذیرش عمومی، منشأ آثار حقیقی عینی است. افزون براینکه عقلا بر مبنای این اعتبارات عمل می کنند و بدان ترتیب اثر می دهند؛ مثلاً بابت نقل وانتقال مالکیت پول پرداخت می کنند، عمل یا عدم عمل براساس برخی اعتباریات آثار حقیقی ناخواسته ای دارد که اجتناب ناپذیر است.روش: در این مقاله با استفاده از روش تحلیل فلسفی انتقادی به تبیین و ارزیابی دیدگاه علامه طباطباییe در مورد هویت گزاره های اعتباری و رهیافت آن برای اقتصاد اسلامی پرداختیم. روش مقاله در جمع آوری اطلاعات موردنیاز کتابخانه ای و اسنادی است. در این رویکرد، مطالعات مرتبط با هویت گزاره های اعتباری با روش تحلیلی فلسفی ارزیابی می شود. تحلیل هویت گزاره های اعتباری با مقایسه این گزاره ها با گزاره های غیراعتباری صورت می گیرد. تحلیل فلسفی انواع گزاره ها ما را قادر می کند که ابعاد هویتی گزاره های اعتباری را استخراج کنیم. در ادامه با اتخاذ رویکردی تطبیقی، برداشت ارائه شده از هویت گزاره های اعتباری را بر نمونه هایی تطبیق می کنیم.در این راستا، ابتدا با استفاده از روش تحلیل فلسفی به تفکیک گزاره های اعتباری و غیراعتباری در اقتصاد اسلامی می پردازیم. در ادامه به تحلیل فلسفی هویت گزاره های اعتباری می پردازیم. بخش بعدی مقاله با استفاده از روش تحلیل فلسفی انتقادی صورت می گیرد. در این بررسی، دیدگاه علامه طباطباییe در مورد اعتباریات نقد و ارزیابی انتقادی می شود. این تحلیل انتقادی زمینه را برای ارائه رویکرد منتخب با عنوان واقعیت اعتباری در گزاره های اعتباری فراهم می کند. در انتهای مقاله با استفاده از روش تطبیقی، برداشت مطرح شده از اعتباریات در اقتصاد اسلامی بر دو نمونه تطبیق شده است؛نمونه اول تطبیقی، حرمت رباست. در این مورد اعتبار درست سازگار با واقعیت های تکوینی صورت می گیرد.نمونه دوم، ادعای ناعادلانه بودن یارانه پنهان و ضرورت حذف آن است. در مثال دوم، اعتبار نادرست باعث فهم نادرست از واقعیت های تکوینی و تشریعی و در نتیجه قانون گذاری نامناسب می شود که نتایج نامناسبی به دنبال دارد.نتایج: یافته های مقاله نشان می دهد تحلیل علامه طباطباییe از اعتباریات زمینه ارتقای فهم نظریه پردازان در مورد گزاره های اعتباری را فراهم می کند؛ ولی این برداشت از نظر ایشان که این گزاره ها را به واسطه نداشتن مابه ازای عینی، کاذب بدانیم، پیش برنده نیست. در مقابل، توجه به واقعیت اعتباری گزاره های اعتباری هم از جهت تحلیلی واقع بینانه تر است و هم از جهت کاربردی مانع از سیاست گذاری نادرست می شود. براساس دیدگاه منتخب مقاله، گزاره های اعتباری گزاره های صادقی می باشند که صدقشان وابسته به اعتبار اعتبارکننده اولیه، پذیرش اجتماعی و تطابق آن با واقعیت های تکوینی و تشریعی است. صادق بودن این قضایا بدان معناست که آنها واقعیت اعتباری را حکایت و ایجاد می کنند که با سایر واقعیت های تکوینی و تشریعی سازگار است؛ با توجه به پذیرش عمومی این اعتبار، آثار حقیقی صحیحی مانند بهره مندی عادلانه و متوازن از کالاها و خدمات ایجاد می شود.در این چهارچوب، اعتبارات مفهومی نامناسب همانند یارانه پنهان، باوجود پذیرش عمومی، به واسطه ناسازگاری با واقعیت های تکوینی و تشریعی، اعتباری نادرست و غیرسازنده می باشد که این نوع اعتبار با طرح نوعی برداشت نادرست از عدالت توزیعی، حکم می کند که قیمت حامل های انرژی باید براساس قیمت سایر کشورها تعیین شود. لازمه این تفسیر از عدالت این است که قیمت همه کالاها و خدمات ازجمله دستمزدها این گونه تعیین شود؛ امری که تحقق آن عملیاتی نیست. عدم پذیرش تعدیل دستمزدها براساس دستمزد سایر کشورها و پذیرش تعدیل قیمت حامل های انرژی باعث نوعی اعتبار ناسازگار با واقعیت های تکوینی و تشریعی می شود و نظام توزیع مواهب و کالاها را بر هم می زند و شکاف طبقاتی را افزایش می دهد.بحث و نتیجه گیری: کاربرد فراوان گزاره های اعتباری در دانش اقتصاد و اقتصاد اسلامی و عدم تمایز آن از گزاره های غیراعتباری نه تنها فهم واقعیت را با مشکل مواجه می کند، بلکه می تواند نتایج عملی و سیاستی نامناسبی نیز در پی داشته باشد. هنگامی که واقعیت اعتباری نامناسبی همچون یارانه پنهان اعتبار می شود، واکنش های رفتاری هم براساس آن شکل می گیرد. بخشی از این واکنش ها مرتبط با رفتار سیاست گذاران اقتصادی است که سیاست های نادرستی را در گران سازی قیمت انرژی اتخاذ می کنند. بخش دیگری از واکنش ها هم مربوط به افرادی است که سیاست نادرست در مورد آنها اعمال می شود؛ آنها در واکنش به افزایش قیمت حامل های انرژی، عمدتاً قیمت کالاها و خدمات خود را افزایش می دهند به جای اینکه اصلاح رفتاری در کاهش مصرف انرژی داشته باشند. درنتیجه خروجی سیاست عمدتاً افزایش نرخ تورم خواهد بود؛ بدون آنکه اصلاح رفتاری عمده ای صورت گیرد.توجه به واقعیت اعتباری گزاره های اعتباری حاوی نتایج سیاست مهمی است. توجه به اینکه اعتبارکننده می تواند اعتباری درست متناسب با واقعیت های تکوینی و اعتباری انجام دهد، و واقعیت بیرونی را به شکل مناسبی تغییر دهد، لازمه سیاست گذاری درست اقتصادی است. در مقابل، عدم درک این واقعیت موجب اشتباه در سیاست گذاری و گفتمان سازی آن و در نتیجه تشدید مشکلات اقتصادی می شود. برای نمونه، اعتبار نادرست یارانه پنهان در ایران باعث ایجاد نهادهای رسمی و غیررسمی همچون قانون هدفمندی یارانه ها و سازمان هدفمندی یارانه ها و همچنین وابسته شدن پرداخت یارانه به قیمت حامل های انرژی شده است. این نوع ساختارسازی و رفتارسازی باعث ایجاد عادت های رفتاری پایداری در بودجه ریزی شده که تغییر آن به سادگی امکان پذیر نیست.
۷۸۵.

بررسی تطبیقی حقیقت عرش و کرسی از منظر علامه طباطبایی و مکتب عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرش کرسی علامه طباطبایی ابن عربی عرفان علم فعلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۵۴
در منظومیه هستی، دو حقیقت به نام عرش و کرسی وجود دارند که اندیشمندان درباریه آن ها به بحث و بررسی پرداخته اند که از جمله آن ها می توان به علامه طباطبایی و مکتب عرفانی ابن عربی اشاره کرد. این دو دیدگاه در بیان حقیقت عرش و کرسی دارای اشتراکات و افتراقاتی هستند. حال، با توجه به این مطلب که قرآن، عرفان و برهان جدای از یکدیگر نیستند و درعین حال تفسیر ارائه شده از عرش و کرسی در مکتب ابن عربی با تفسیر علامه طباطبایی از عرش و کرسی ظاهراً متفاوت است، بنابراین ضرورت ایجاب می کرد که تحقیقی در این زمینه نگاشته شود و ابعاد آن مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین هدف پژوهش حاضر این است که حقیقت عرش و کرسی و جایگاه آن ها را با روش توصیفی - تحلیلی و انتقادی و به صورت تطبیقی از منظر علامه طباطبایی و مکتب عرفانی ابن عربی مورد بحث و واکاوی قرار دهد. علامه عرش و کرسی را حقیقت واحدی می داند که دارای اجمال و تفصیل می باشد. این حقایق در عالم عقول قرار دارند و حاملینی دارند که آن ها را در دنیا و آخرت حمل می کنند و این عرش محمول در دنیا و آخرت یکی است، اما از دیدگاه مکتب ابن عربی عرش صورت دایره ای است که در آغاز عالم مثال شکل می گیرد. این عرش همان عرش رحمان است که آسمان بهشت است و با بقیه اقسام عرش تفاوت دارد و کرسی هم که زمین بهشت است در درون این عرش قرار دارد. از طرف دیگر این عرش را چهار نفر حمل می کنند و با عرش محمول در قیامت که هشت نفر آن را حمل می کنند تفاوت دارد. اهم دستاوردهای تحقیق را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد: ۱. عرش و کرسی دو حقیقت مجزای از یکدیگر هستند و از مراتب علم فعلی خداوند به شمار می آیند. ۲. حاملان چهارگانه بالأصاله مربوط به کرسی هستند و به اعتبار کرسی به عرش نسبت داده می شوند. ۳. مطابق با روایات، برخی از انسان های کامل هم ممکن است جزو حاملان عرش محسوب شوند. ۴. اطلاق فلک اطلس و فلک الافلاک بر عرش که مطابق با یافته های هیئت بطلمیوسی است، نادرست می باشد. ۵. عرش حقیقتی واحد است که شئون متعدد دارد و اوصافی چون عظیم، کریم و مجید وصف عرش محسوب می شوند، نه از اقسام عرش. ۶. مطابق ظاهر روایات، عرش محمول در دنیا و آخرت یکی است.
۷۸۶.

بررسی تطبیقی بهره گیری از قاعدیه ترجیحی «تقدیم آیات قرآن بر آرای مخالف» در نظر علامه طباطبایی و ابن عاشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر تطبیقی قاعدیه ترجیحی علامه طباطبایی ابن عاشور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۴۷
قواعد ترجیحی ضوابطی اند که مفسر در تفسیر آیات قرآن به وسیلیه آن ها قول راجح را از میان اقوال مختلف شناسایی می کند. یکی از قواعد ترجیحی مورد استناد مفسران، قاعدیه «تقدیم آیات قرآن بر آرای مخالف» است. بر اساس این قاعده، مفسر در تفسیر آیه، قولی را که مطابق با ظاهر دیگر آیات همسو با آییه مورد نظر باشد را بر قول مخالف مفسران ترجیح می دهد. هدف این مقاله بررسی رویکرد دو تن از مهم ترین مفسران هم عصر شیعه و سنی، علامه طباطبایی و ابن عاشور، به این قاعده در آیات ملاقات مجرمان با ملائکه (فرقان/ 22) و شفاعت (بقره/ 48) است. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکرد تطبیقی نوشته شده است. رویکرد مفسران به قاعدیه ترجیحی مورد بحث در این دو آیه بررسی شد و مشخص گردید علامه طباطبایی در تفسیر آیاتِ نام برده از قاعدیه ترجیحی مورد بحث استفاده کرده است و با توجه به ظاهر آیاتِ دیگر، مراد از «یوم» در آییه 22 سوریه فرقان را روز مرگ دانسته و آرای مخالف را نپذیرفته است. اما ابن عاشور در تفسیر این آیه از قاعدیه ترجیحی مورد نظر غافل شده و از آن استفاده نکرده و اقوال مخالف را پذیرفته است. در تفسیر آییه 28 سوریه بقره، اگرچه هر دو مفسر به قاعدیه ترجیحی مورد نظر توجه داشته و امکان شفاعت دیگران با اذن خداوند را پذیرفته اند، ولی رویکرد علامه بسیار قوی تر از ابن عاشور است.
۷۸۷.

کارکرد انسجام بخشی دین از دیدگاه علامه طباطبایی

کلیدواژه‌ها: وحدت و همبستگی کارکرد دین جامعه ارزش های اجتماعی علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۵۶
وحدت و همبستگی یکی از مواردی است که تداوم و پایداری نظام  و ملت ها به آن بستگی دارد و به همین دلیل تمام ملت ها برای وحدت و همبستگی اهمیت خاصی قائل شده اند و برای حفظ این امر خطیر برخی امور را در فرهنگ خود مقدس و مهم شمرده و آنها را محور همبستگی خود قرار داده اند. نقش اجتماعی دین نیز اساساً در مجتمع کردن آن است: دین، چنان که از معنای آن بر می آید، پیوستگی های اعضای جوامع و الزامات اجتماعی را که به وحدت و یکپارچگی آنان کمک می کند ازدیاد می بخشد. چون ارزش هایی که زیرساخت سیستم های الزام اجتماعی هستند در بین گروه های دینی مشترکند، دین توافق و همبستگی گسترده یی را در سطح جامعه تضمی ن می کند، به علاوه، دین متمایل به حفظ ارزش های اجتماعی است. این حقی قت که ارزش های دینی مقدس هستند دلالت بر آن دارد که آنها در تغییرات مفاهیم دنی وی تغیی ر نمی کنند. علامه طباطبایی نیز بر اساس آموزه های قرآن بر نقش دین در ایجاد وحدت وانسجام اجتماعی تاکید داشته و جامعه مطلوب و پسندیده خود را منسجم و متحد و عاری از هرگونه تفرقه و تشتت می داند.
۷۸۸.

بازاندیشی حقوق بشر بین المللی در مواجهه با بحران های انسانی: مطالعه موردی غزه و لبنان با رویکرد اندیشه علامه طباطبایی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حقوق بشر بین المللی بحران های انسانی غزه لبنان علامه طباطبایی عدالت اجتماعی کرامت انسانی ظلم ساختاری فطرت الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۱
مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که با وجود تأسیس چارچوب های حقوق بشر بین المللی، ازجمله اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون های ژنو و نهادهایی نظیر شورای حقوق بشر سازمان ملل، در عمل نتوانسته اند از وقوع گسترده نقض حقوق بشر در بحران های انسانی جلوگیری کنند و حتی در بسیاری از موارد به دلیل فشارهای سیاسی قدرت های جهانی، دچار استانداردهای دوگانه و اعمال گزینشی عدالت شده اند. این ناکارآمدی ساختاری موجب شده که پژوهشگران به جست وجوی مبانی جدید برای اصلاح یا تقویت حقوق بشر بین المللی بپردازند. در این راستا، اندیشه های علامه طباطبایی، متفکر برجسته شیعی، با تأکید بر عدالت، کرامت انسانی و حقوق فطری، به عنوان یک چارچوب نظری بدیل و بومی قابل توجه معرفی می شود. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و با رویکرد کیفی، ابعاد حقوقی و فلسفی بحران های انسانی در غزه و لبنان را بررسی می کند. در این چارچوب، با تحلیل مستندات و گزارش های حقوق بشری نهادهای معتبر بین المللی، و همچنین استخراج مبانی نظری اندیشه های علامه طباطبایی از آثار تفسیری و فلسفی ایشان، سعی شده است همزمان رابطه میان نظریه های اسلامی در مورد حقوق انسان و چالش های عملی حقوق بشر بین المللی روشن شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که اندیشه علامه طباطبایی در خصوص عدالت، کرامت انسانی و فطرت الهی، به عنوان اصولی غیرقابل نقض و فرازمانی، می تواند چارچوب های اخلاقی و فلسفی عمیق تری در قیاس با مدل های متعارف حقوق بشر ارائه دهد. از منظر علامه، عدالت نه تنها یک اصل حقوقی، بلکه یک قاعده کلی در نظام اجتماعی و طبیعی است که هم در شرایط عادی و هم در مواقع بحران باید اجرا شود. همچنین کرامت ذاتی انسان که از فطرت الهی نشأت می گیرد، جایگاهی جهان شمول برای همه افراد، بدون استثناء قائل است، امری که در بسیاری از رویکردهای حقوق بشر بین المللی، دستخوش تفسیرهای متغیر و گاه متناقض شده است. ناکارآمدی نظام های حقوقی جهانی در محافظت از غیرنظامیان در بحران های غزه و لبنان، علاوه بر دلایل ساختاری، به فقدان یک بنیان اخلاقی پایدار در حقوق بشر بین المللی نیز بازمی گردد. تلفیق اندیشه های علامه طباطبایی با چارچوب های بین المللی می تواند از این منظر رویکردهای جدیدی ارائه دهد که هم به اصول انسانی و الهی وفادار باشد و هم در سطح عملی، قدرت پاسخگویی به بحران های انسانی را تقویت کند. بازتعریف حقوق بشر با تکیه بر ارزش های عدالت، کرامت انسانی و فطرت الهی، در کنار ایجاد همبستگی جهانی و به ویژه اتحاد کشورهای اسلامی در دفاع از حقوق ملت های مظلوم، می تواند نقش مؤثری در کاهش بحران های انسانی ایفا کند و زمینه تحقق نظام حقوقی پایدار و عادلانه تری را فراهم آورد.
۷۸۹.

شناخت فطری احکام اخلاقی و لوازم این شناخت با تأکید بر دیدگاه تفسیری علامه طباطبائی(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فطرت شناخت فطری علامه طباطبایی تعالی اخلاقی مبانی اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۶
اخلاق و تعالی آن یکی از اموری است که همواره مورد توجه جوامع بشری بوده و در منابع دینی نیز اهمیت آن به وضوح عیان است. بحث فطرت به عنوان یکی از منابع شناخت ساحت های علوم انسانی از جمله مباحثی است که از زمان یونان باستان تا کنون در کتب فلاسفه و اندیشمندان حوزه های مختلف علوم انسانی مطرح شده است. از این رو بررسی رابطه شناخت فطری با مباحث اخلاقی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. علامه طباطبایی ره یکی از شخصیت های برجسته معاصر در عرصه علوم دینی است لذا بررسی دیدگاه ایشان در این زمینه اهمیت خاص خود را دارد. هدف این تحقیق بررسی تاثیر ادراک و شناخت فطری در اخلاق با روش توصیفی تحلیلی است. نتیجه تحقیق این که انسان فطرتا نسبت به مباحث اخلاقی شناخت دارد و همراهی این نوع از شناخت در کنار عقل سلیم و منبع وحی می توان زمینه تعالی اخلاقی را در انسان فراهم سازد. همچنین شناخت فطری در اقسام مختلف اخلاق هم چون فردی، بندگی و اجتماعی تاثیرات خاص خود را دارد. همچنین این نوع از شناخت باتوجه به مبانی اخلاقی لوازمی همچون واقع گرایی، حسن و قبح ذاتی، اطلاق اخلاق را در پی دارد.
۷۹۰.

نقد دوگانه علیت-اتفاق و حل چالش ناشی از آن بر مبنای ایده جهان های ممکن لوئیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علیت اتفاق جهان های ممکن امکان ماهوی علامه طباطبایی دیوید لوئیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۲
دوگانه علیت-اتفاق از جمله مسایل مهم تاریخ اندیشه بشری است. نظریه علیت در فلسفه اسلامی بر محور امکان ماهوی شکل گرفته و پس از گذار از دوره ابتدایی، در علامه طباطبایی به اوج خود رسیده است. از سوی دیگر نظریه صدفه نیز بعد از تکامل خود، در دیوید هیوم به کمال خود رسید. طرفین نزاع حول این محور بحث می کنند که آیا رجحان وجود بر عدم در ماهیات نیازی به علت مرجح دارد یا خیر؟ صرف نظر از اینکه رجحان مذکور توسط علت باشد یا اتفاقی، سوال مهم تر این است که آیا وقوع رجحان مذکور در ماهیت ممکن است یا خیر؟ در صورت محال بودن این رجحان، ضرورت وجود دیدگاه سوم و خروج از دوگانه مذکور تثبیت می شود. این مقاله در صدد تبیین چالش مذکور و ارایه راه حلی براساس ایده جهان های ممکن لوئیس است. البته این دیدگاه ارتباطی به دیدگاه علی لوئیس ندارد.
۷۹۱.

بنیاد مفهوم قانون در نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراکات اعتباری اصل استخدام علامه طباطبایی قانون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۶
علامه طباطبایی نظریه ادراکات اعتباری را در مقاله ششم کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم به صورت نظام مند عرضه کرده است. این نظریه امکان های بسیاری را در افق علوم انسانی، از جمله در علم فقه و حقوق می گشاید. ما در این مقاله نخست تلاش می کنیم نظریه ادراکات اعتباری را تبیین کنیم و سپس نشان دهیم که چگونه این نظریه می تواند بنیانی برای شکل گیری مفهوم قانون باشد. علامه با تقسیم اعتبارات عملی به اعتبارات قبل الاجتماع و بعد الاجتماع ریشه های اصلی و ثابت اعتبارات انسانی را در زمینه عمل شخصی و اجتماعی توضیح می دهد. یکی از اعتبارات قبل الاجتماع اصل استخدام است که ضرورت اعتبار کردن قانون و به این ترتیب بنیاد آن را رقم می زند. تحلیل اصل استخدام به ما نشان خواهد داد که اعتبارِ قانون اعتباری محدودکننده برای اعتبار استخدام است، در جایی که انسان هم نوع خود را ابزاری برای رسیدن به احتیاجات و غایات خود قرار می دهد. این تحلیل نه تنها به درک بهتر ماهیت قانون کمک می کند، بلکه نشان می دهد چگونه قانون، به عنوان یک ابزار تنظیم کننده، تعادل میان منافع فردی و جمعی را برقرار می سازد. از این رو، نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی می تواند به عنوان چارچوبی فلسفی برای تبیین نقش قانون در جوامع انسانی و نیز به عنوان پایه ای برای توسعه نظریه های حقوقی مدرن مورد استفاده قرار گیرد.
۷۹۲.

نظر ابداعی علامه طباطبایی در باب قضا و قدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عالم امر و عالم خلق علامه طباطبایی فاعلیت الهی قضا و قدر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۸
قضا و قدر یکی از موضوعات مهم عقلی و فلسفی است که هرچند ریشه در باورهای دینی دارد، می تواند بسیاری از مسائل مهم مربوط به زندگی انسان را تحت الشعاع قرار دهد. با توجه به اهمیت این موضوع، فلاسفه اسلامی سعی در تبیین قضا و قدر داشته اند. پر واضح است که این تحلیل را بر اساس مبانی فلسفی خود انجام داده اند. بیشتر فلاسفه با قبول علم عنایی و علم منشأ فعل برای خداوند قضا و قدر را در ارتباط با علم الهی مطرح کرده اند. علامه طباطبایی در یک رویکرد متفاوت با طرح دو عالم امر و خلق و ویژگی های مربوط به این دو عالم قضا را در هر دو عالم جاری و قدر الهی را مربوط به عالم خلق دانسته است. ایشان با رد علم عنایی، رد فاعلیت بالجبر، و تبیین ارتباط خاص خداوند با مخلوقات توانست متفاوت از فلاسفه گذشته علم و فاعلیت مستقیم خداوند به جزئیات را ثابت کند و بنابراین قضا و قدر عینی را در ارتباط با فاعلیت خداوند به نحو متفاوتی ثابت کرد. بنابراین هر فعلی از نظر وجود و ثبوت و در عالم حقایق و نظام تکوین فعل خداوند و قضای الهی است و از نظر انتساب به فاعل و در نظام اعتباریات و تشریع فعل انسان و قدر الهی است. در این پژوهش ضمن بیان مبانی علامه طباطبایی روشن می شود که نوآوری ایشان در بیان قضا و قدر چیست و این نوآوری می تواند بحث های مرتبط با قضا و قدر را به نحو مطلوبی تبیین کند.
۷۹۳.

بررسی انتقادی علم مطلق الهی در الهیات گشوده بر مبنای منظومه فکری فلاسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات سنتی الهیات گشوده صدرالمتألهین علم پیشین الهی علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۳
یکی از نظریات جدید در الهیات و فلسفه دین، خداباوری گشوده است که نظریات و دیدگاه های متفاوتی را مطرح نموده است. اندیشه آنها درباره صفت «علم مطلق الهی»، یکی از نظریات چالش برانگیز الهیات گشوده است که بر اساس این نظریه، آنها معتقدند که علم خداوند تنها به زمان حال و گذشته است و نسبت به وقایعی که در زمان آینده (از جمله افعال اختیاری انسان) می خواهد محقق گردد، علم قطعی ندارد. این پژوهش با هدف بررسی و ارزیابی علم مطلق الهی در الهیات گشوده و نقد آن بر مبنای منظومه فکری صدرالمتألهین و علامه طباطبایی، با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که خداباوران گشوده به نظریه علم مطلق پویا معتقد بودند که بر اساس آن، گشودگی علّی و معرفتی آینده در این مکتب مورد پذیرش قرار گرفته است که با انتساب زمانمندی به خداوند و پذیرش انفعالی علم الهی، زمینه های لازم برای نفی علم پیشین الهی محقق گشته است. در این پژوهش تلاش بر آن است تا با تکیه بر منظومه فکری صدرالمتألهین و علامه طباطبایی به حلّ تعارض میان علم پیشین الهی و مسئله شخص وارگی خداوند در الهیات گشوده پرداخته شود. 
۷۹۴.

نظریه اعتباریات علامه و طرد تز خنثی بودن فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کارکرد تکنیکی نظریه اعتباریات تز خنثی بودن فناوری نظریه ماهیت دوگانه علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۸
بحث از ماهیت مصنوعات تکنیکی از مهم ترین مسائل در فلسفه تحلیلی فناوری است. یک دیدگاه رایج در این خصوص این است که «ماهیت» مصنوعات همان «کارکرد» آن هاست و اگر دو مصنوع، دارای کارکرد یکسان باشند ذیل یک «نوع کارکردی» قرار می گیرند. اما این که کارکرد تکنیکی چیست و چگونه متعیّن می شود سؤالی مناقشه آمیز است. در پاسخ به این سؤال، نظریه های مختلفی مطرح اند که می توان آن ها را در دو دسته جای داد: (1) نظریه هایی که کارکرد را به ساختار و ویژگی های فیزیکی مصنوع «تقلیل» می دهند؛ (2) نظریه هایی که کارکرد را وابسته به «وجوه التفاتی» طراح/کاربر می دانند. تعبیر ساختاری از کارکرد تکنیکی (دسته اول) به نفع تز خنثی بودن فناوری است، در حالی که بر اساس تعبیر التفاتی (دسته دوم) از کارکرد، کارکرد تکنیکی مصنوعات تکنیکی به تبع ارزش باری مقاصد انسانی می تواند ارزش بار باشد و این نتیجه علیه تز خنثی بودن فناوری است. مسئله اصلی مقاله حاضر این است که چه نسبتی میان فلسفه نوصدرایی (با تمرکز بر آرای علامه طباطبایی و شهید مطهری) و تز خنثایی فناوری برقرار است؟ برای پاسخ گویی به این مسئله، ابتدا مسئله تمایز طبیعی-مصنوعی بررسی می شود و پس از تبیین اهمیت تلقی مصنوعات به مثابه «انواع کارکردی»، از این ادعا دفاع می شود که کارکرد مصنوعات تکنیکی جزو اعتباریات است، گرچه تحقق/عدم تحقق کارکرد وابسته به ساختار مادی و ویژگی های فیزیکی (حقیقت خارج از ذهن) است. بنابراین نظریه اعتباریات، جزو نظریه های دسته اخیر در خصوص کارکرد تکنیکی (تعبیر التفاتی) قرار می گیرد و می تواند رویکردی در مقابل تز خنثایی فناوری در نظر گرفته شود.
۷۹۵.

تحلیل انتقادی نظریه حرکت در حرکت علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت علامه طباطبایی جوهر عرض حرکت در حرکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۴
صدرالمتالهین با طرح نظریه حرکت جوهری، حرکت در مقوله جوهر را مطرح کرد. اما او نیز همچون دیگر فلاسفه، حرکت در سایر مقولات را نپذیرفت، به ویژه در مقولاتی که افراد آن ها تدریجی الحصول است؛ چرا که حرکت در آن ها باعث به وجود آمدن پدیده «حرکت در حرکت» می شود که از دیدگاه همه فلاسفه، امری محال است. در این بین در دیدگاه علامه طباطبائی پذیرش حرکت جوهری، مستلزم پذیرش وقوع نوعی حرکت تبعی اما حقیقی در همه مقولات نه گانه عرضی است. لذا در دیدگاه علامه طباطبائی حرکت در حرکت نه تنها محال نیست، بلکه تبیین چگونگی سرعت و کندی حرکات در پرتو پذیرش حرکت در حرکت ممکن است. در این جستار علاوه بر بررسی مبانی علامه طباطبائی در تبیین بحث حرکت در حرکت، دیدگاه شاگردان ایشان نیز پیرامون این مسأله مورد بررسی قرار می گیرد و خواهیم دید که شاگردان ایشان اختلاف مبنایی با علامه طباطبائی پیرامون این نظریه ندارند.
۷۹۶.

بررسی تحلیلی بنیانهای فردگرایی معنویت مدرن بر اساس اندیشه های علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فردگرایی معنویت مدرن علامه طباطبایی نسبیت معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۷
هدف: معنویت مدرن تحت تأثیر مبانی انسان شناختی مدرنیسم، از جمله فردگرایی شکل گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و نقد پیامدهای فردگرایی بر معنویت مدرن بر اساس اندیشه های علامه طباطبایی بود. روش: این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و با کمک داده های کتابخانه ای انجام شد. یافته ها: معنویت مدرن تحت تأثیر مبنای مذکور، هویت مشترک میان انسانها را نفی می کند و قائل به انفراد فضایل و ارزشهای معنوی است. جایگزینی راهنمای بیرونی با الهام درونی و تلقی وحی به عنوان الهام درونی، از دیگر ویژگی های معنویت مدرن است که تحت تأثیر تفکر فردگرایی ایجاد شده است. سلب هدف از معنویت، فراغت از حقیقت و نسبیت فردگرایانه در معنویت مدرن نیز از پیامدهای فردگرایی بر معنویت مدرن است. نتیجه گیری: معنویت مدرن در تقابل سهمگین با معنویت اسلامی قرار دارد و بر خلاف معنویت اسلامی که برایند آن تقرّب و تقواست، حاصل آن قرب الهی نبوده و در راستای تعالی و کمالات انسانی نیست.
۷۹۷.

تحلیل قرائت دو گانه علامه طباطبایی در مسأله عینیت یا مثلیت بدن أخروی با بدن دنیوی بر اساس پیش فرضهای جهان شناسانه و انسان شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدن دنیوی بدن اخروی عینیت مثلیت علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۲
حشر انسان در معاد و عینیت بدن دنیوی و اخروی و یا صور دیگر از چالشهای اساسی میان متفکران اسلامی است. مسئله اصلی این است که انسان در معاد آیا با همین بدن مادی محشور می شود ؟ یا بدن اخروی غیر از بدنی است که انسان در دنیا با آن بدن زیسته است ؟ هدف از این پژوهش تبیین نظریه علامه طباطبایی درباره عینیت بدن دنیوی با بدن اخروی، با توجه به اصول و پیش فرض های جهان شناسانه و انسان شناسانه ای است که ایشان در این تبیین به کاربرده است. در تشریح رابطه بدن دنیوی با أخروی با دو دیدگاه متفاوت از سوی او مواجه هستیم: 1: نظریه مثلیت، 2: نظریه عینیت. این نگاشته که از نوع توصیفی تحلیلی و با روش کتابخانه ای مبتنی بر تحلیل عقلی صورت گرفته، به این نتیجه دست یافته است که نه تنها میان این دو دیدگاه تنافی و تعارضی وجود ندارد، بلکه هرکدام مکمل هم دیگر بوده و درصدد بیان حدود و قیود ماهیت بدن أخروی و ارتباط آن با بدن دنیوی است. رابطه میان بدن دنیوی و بدن أخروی حدوسط و مرز میان دو نفی قرار دارد: 1. نفی عینیت همه جانبه میان آن دو بدن، 2. نفی بالعرض بودن این همانی دو بدن.
۷۹۸.

کیفیت سلامت معنوی در مبانی انسان شناختی آیه 97 سوره نحل در بیان علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیه 97 نحل مبانی انسان شناختی سلامت معنوی حیات طیبه علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۲
بررسی سلامت معنوی به نوع اعتقاد و جهان بینی وابسته است که از نحوه نگاه به هستی، انسان و معنای زندگی، حکایت دارد. برای سلامت معنوی نمی توان تعریف، معیار و شاخص های مشترک جهانی و اجماعی ارائه داد. مسئله این نوشتار چگونگی جهت دهی علامه طباطبایی در مفهوم معنویت با توجه به مبانی انسان شناختی است که می تواند به عنوان مقدمه ای برای فهم مشترک معنویت باشد با این هدف که معنویت در اندیشه علامه طباطبایی نوعی از حیات برتر و ملکوتی انسانی برخاسته از فطرت الهی است که در آن حیات، انسان کمالات خاص خویش را تنها در پرتو ایمان به خدا و عمل صالح بروز می دهد. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و به این یافته رسیده که بر اساس آیه 97 سوره نحل، در کسب سلامت معنوی جنسیت مطرح نیست و برپایه نظریه وحدت نوعی علامه، زنان و مردان در سایه ایمان به خدا و عمل صالح می توانند درجات معنوی را به دست آورند که کسب این درجات منتهی به حیاتی جدید با عنوان حیات طیبه خواهد شد و استخراج دیدگاه ایشان می تواند در تدوین الگویی از معنویت اسلامی مفید باشد.
۷۹۹.

مولفه های تقوا از منظر قرآن کریم با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی

کلیدواژه‌ها: تقوا علامه طباطبایی مولفه ها فردی اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۸
تقوا از مهم ترین فرامین خدا و محرک بندگان به انجام اوامر و ترک نواهی است. جهت کسب ملکه ی تقوا نیاز به شناخت گزاره ی تقوا و تحلیل مؤلفه های آن است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته است. مسأله ی پژوهش تحلیل مؤلفه های آموزه ی اخلاقی تقوا بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های آموزه ی اخلاقی تقوی با توجه به دیدگاه های علامه طباطبایی در محورهای؛ مولفه های فردی، شامل: پایداری در راه حق، طلب رضایت خداوند، صبر، گرایش به صدق و حق، اطاعت از خدا و رسول، ایمان ملازم با تقوا، و مولفه های اجتماعی شامل: عدالت، وفای به عهد، تعاون بَر بِرّ و تقوی، اصلاح بین زوجین، بخشایش گری و انفاق است، ضمن آن که تبلور مؤلفه های تقوی در سه حوزه ی؛ نگرشی، شناختی و رفتاری قابل شناخت است و نمود آنها در حیطه ی تقوای فردی و اجتماعی در حوزه عمل قابل رصد است.
۸۰۰.

بررسی وجوه تفسیری آیه ی «فَلْیَنظُرِ الْإنسانُ إِلى طَعامِه» با تکیه بر نظریات علامه طباطبایی

کلیدواژه‌ها: آیه ی «فَلْیَنظُرِ الْإنسانُ إِلى طَعامِه» تفسیرالمیزان علامه طباطبایی وجوه تفسیری نظام علت و معلولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۸
آیه ی «فَلْیَنظُرِ الْإنسانُ إِلى طَعامِه»عبس / ۲۴) یکی از آیات قرآن کریم است که دعوت به تفکر و تأمل در نظام آفرینش و نعمت های الهی می کند. این پژوهش با هدف بررسی وجوه تفسیری این آیه با تکیه بر نظریات علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، به تحلیل ابعاد مادی، معنوی، فلسفی و عرفانی آن می پردازد. شیوه ی تحقیق در این مطالعه، تحلیل محتوای کیفی است که بر اساس بررسی عمیق و دقیق دیدگاه های علامه طباطبایی در تفسیر المیزان انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که علامه طباطبایی طعام را نمادی از نظام علت و معلولی در هستی می داند و آن را مقدمه ای برای درک نعمت های معنوی و کمال روحی می شمارد. همچنین، این آیه دعوتی به تأمل در زنجیره ی آفرینش و مسئولیت انسان در قبال نعمت های الهی است. از منظر عرفانی و فلسفی، طعام نمادی از تغذیه ی معنوی روح و تفکر در فلسفه ی وجود و هدف آفرینش است.نتایج تحقیق حاکی از آن است که علامه طباطبایی با رویکردی عمیق و چندبعدی، آیه ی «فَلْیَنظُرِ الْإنسانُ إِلى طَعامِه» را به منبعی غنی برای درک پیام قرآن کریم تبدیل کرده است. نوآوری این پژوهش در تحلیل جامع و چندبعدی آیه ی مذکور با تکیه بر نظریات علامه طباطبایی است که پیش از این به طور تخصصی مورد بررسی قرار نگرفته بود. این مطالعه نه تنها به درک عمیق تر از پیام قرآن کریم کمک می کند، بلکه می تواند زمینه ساز تحقیقات بیشتر در حوزه ی تفسیر قرآن و فلسفه ی اسلامی باشد.