مطالب مرتبط با کلیدواژه

عقلاءالمجانین


۱.

شریعت، طریقت و حقیقت از دیدگاه صوفیان عارف نما

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حقیقت شریعت طریقت سکر ظاهر و باطن عقلاءالمجانین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات مفهوم شناسی تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات تاریخ تصوف و عرفان
تعداد بازدید : ۶۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۸۸
بسیاری از اهل تصوّف و عرفان، واژة «شریعت» را در برابر «طریقت» و «حقیقت» نهاده و تفاسیر گوناگونی از آنها به دست داده اند. برخی این سه تعبیر را نام های گوناگون یا مراتب طولی یک واقعیت شمرده، بر جداییناپذیری آنها تأکید میورزند؛ اما دیدگاه دیگر ـ که بسیاری از صوفیان پرآوازه از آن جانبداری نموده اند ـ هر کدام، شریعت و طریقت را نردبانی بیش نمیدانند؛ به گونه ای که پس از رسیدن به بام حقیقت، نیازی به نردبان شریعت و طریقت باقی نمیماند.
۲.

عقلاءالمجانین و اطوار و کیفیت جنون آنها در فتوحات مکیه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصوف ابن عربی حیرت عقلاءالمجانین وارد الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۶ تعداد دانلود : ۷۵۶
عقلاءالمجانین یا فرزانگان دیوانه نما به رغم رفتارهای عجیبشان، دارای شخصیت و نبوغ شگفت انگیزی هستند که بیانگر عمق نگرش آنها به انسان و جهان است. ابن عربی در فتوحات مکیّه عقلاءالمجانین را «بهالیل» نامیده است و منشأ جنون آنها را وارد غیبی ناگهانی می داند که موجب «حیرت ابدی» آنان گردیده است و ارتعاشی درونی در آنان پدید آورده است. از نظر ابن عربی تجلی ناگهانی الهی، عقل این طایفه را با خود برده است و در عالم لاهوت زندانی کرده است. آنان پس از صعود عقلشان به عالم لاهوت، هیچ گونه تدبیر و فکری نسبت به عالم ناسوت و کارهای دنیوی خود ندارند، اما سخنانی بسیار عمیق و حکیمانه بر زبان می رانند که خود هیچ گونه قصدی از بیان آن ندارند، بلکه خداوند آن سخنان را بر زبانشان جاری می سازد. از نظر ابن عربی این طایفه خردمندانِ بدون خردی هستند که در ظاهر دیوانه یا همان مستوران از تدبیر عقل شناخته می شوند و به همین دلیل آنان را «عقلای مجانین» نام نهاده اند.
۳.

تصوف و صوفیان آذربایجان مقارن حضور شاه اسماعیل صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آذربایجان صفویه نوربخشیه نقشبندیه عقلاءالمجانین ذهبیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۳۹۸
تصوف، با مجموعه ای از افکار، آداب و اعمال ویژه خود، که نوعی واکنش مذهبی نسبت به اوضاع سیاسی اجتماعی محسوب می شد، در طول تاریخ پر فراز و نشیب اسلام و ایران، از فرهنگ معنوی طبقات جامعه اسلامی تأثیر پذیرفت و در قرن دهم هجری، موفق به احراز قدرت دنیوی شد؛ که مصداق بارز آن، ظهور خاندان صوفی مسلک صفوی در سپهر سیاسی ایران بود. دردوره یاد شده، سیاست مبارزه با تسنن، رفتارهای غالیانه صوفیان مهاجم قزلباش، رقابت منفی سلسله های صوفی و سخت گیری اصحاب شریعت، ضربه های جبران ناپذیری بر پیکره تصوف وارد کرد. پرسش اساسی که این مقاله، حول محور آن سامان یافته، این است که: جریان تصوف آذربایجان، تا چه میزان از چنین وضعیتی، تأثیر پذیرفت؟ یافته های این پژوهش، ناظر به این معناست که رفتارهای یاد شده، به شدت بر تصوف آذربایجان اثر گذاشت. طریقت های منتسب به تسنن، مورد تعرض قرار گرفتند؛ بقایای سلسله های صوفی شیعی، در گوشه وکنار آذربایجان، حضوری کمرنگ یافتند و صوفیان این منطقه، به بهانه های مختلف، به قتل رسیدند. برخی نیز، در گمنامی به سر بردند و یا از خوف جان، با سیاست صفویان همگام شدند. گروهی نیز که حاضر به این کار نشدند، در پی افزایش تنگناهای داخلی، راه مهاجرت به آناتولی و هندوستان را در پیش گرفتند و زمینه را برای رشد علوم نقلی در دارالهجره خود فراهم نمودند. این مقاله می کوشد تا به روش توصیفی-تحلیلی، سرگذشت، آراء و اندیشه های شماری از مشایخ صوفیه آذربایجان- مقارن حضور شاه اسماعیل صفوی- را مورد بررسی قرار دهد.
۴.

تقریرهای صوفیه از اسقاط تکلیف شرعی در طایفه عقلاءالمجانین با تأکید بر دیدگاه ابن عربی و عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلاءالمجانین تکلیف شرعی تصوف اسلامی غلبه حال ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۱۵۱
در متون عرفانی اسقاط تکالیف شرعی عقلاءالمجانین از جمله موضوعات پربسامدی است که با تقریرهای گوناگونی بیان شده است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به روشن کردن رهیافت های نظری صوفیه در رواداشت اسقاط تکالیف شرعی در عقلاءالمجانین و بازشناسی عوامل این اسقاط از نظر آن ها پرداخته است. بر این اساس مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که در انسان شناسی عرفانی صوفیه مخاطب تکالیف شرعی در عقلاءالمجانین کدام قوه است و آیا با زوال عقل متعارف، قوه دیگری در آن ها محل تکلیف شرعی می گردد؟ همچنین با توجه به برخورداری عقلاءالمجانین از نوعی عقل، آیا می توان آن ها را مانند سایر عقلا مکلّف به انجام تکالیف شرعی دانست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که رهیافت اصلی صوفیه در این باب، اعتقاد به معذوریت عقلاءالمجانین به واسطه غلبه حال بر آن ها و برخورداری آن ها از حالات سُکر صوفیانه در اثر دریافت واردات غیبی است. در برخی از تقریرهای صوفیانه زوال عقل و پیرو آن سقوط تکالیف شرعی از عقلاءالمجانین موهبتی از سوی خدا برای آن ها در نظر گرفته شده است و برخی از صوفیه سکر باطنی آن ها را به منزله نماز دائم آن ها دانسته اند. هدف از این پژوهش بازشناسی علل عدم التزام عقلاءالمجانین به تکالیف شرعی از منظر صوفیه به ویژه ابن عربی و عین القضات است.