مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
حاکمیت
حوزه های تخصصی:
بیکاری از لحاظ اجتماعی و سیاسی ظرفیت بحران آفرینی بالایی دارد و می تواند مقبولیت و حتی مشروعیت حکومت ها را زیر سوال ببرد. پاسخ حکومتها به بیکاری، ایجاد فرصت های آموزشی است تا ورود نیروی جدید به بازار کار را به تعویق بیندازند که در ایران باعث افزایش بیکاری تحصیل کردگان شده است. تفاوت فضایی در نرخ بیکاری و سهم بیکاران تحصیل کرده در کشور، تبعیض فضایی مزمن و تسلط الگوی مرکز- پیرامون و انطباق این الگو بر محل زیست گروه های قومی، نگرانی های سیاسی و احتمال اوج گرفتن ناآرامی را در کشور افزایش می دهد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و آماری با تأکید بر کشف الگوهای فضایی بیکاری به طور عام و بیکاری تحصیل کردگان به طور خاص با استفاده از روش های تحلیل فضایی آماره موران و آماره Getis–Ord Gi* در پی پاسخ به این سوالات است که الگوهای فضایی بیکاری در ایران چگونه است و دارای چه اثراتی بر جغرافیای سیاسی کشور است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد الگوهای فضایی بیکاری با بیکاری تحصیل کردگان متفاوت است و پایداری این الگوها طی زمان باعث تقویت فرایندهای ناموزون مهاجرت و توسعه شده و برداشت مردم از آن را سیاسی ساخته است و تداوم این وضعیت از دیدگاه جغرافیای سیاسی، چالش بزرگی برای حاکمیت و دولتمردان است.
تاریخ مبانی حاکمیت و تحقیقات استقرار دولت (با تأکید بر دولت مستقر در عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۷, Issue ۲۵, Winter ۲۰۲۱
39 - 58
حوزه های تخصصی:
حاکمیت قدرتی است که نظم حقوقی از آن ناشی می شود و مشروط به هنجارهای خارجی یا هیچ پیش هنجاری نیست و قدرتی بالاتر از آن وجود ندارد؛ هم چنین حاکمیت به دولت موجودیت می بخشد و از آن تفکیک ناپذیر است. حاکمیت داخلی شامل اختیارات دولت است که برای اداره هیئت سیاسی کشور و اعمال قدرت در جهت پیگیری منافع و امور اتباع و شهروندان به کار گرفته می شود و از طرف دیگر، حاکمیت خارجی مستلزم نفی هرگونه وابستگی یا تبعیت در مقابل دولت های دیگر است؛ دو گونه از حاکمیت که در صورت شکل گرفتن نظام سیاسی هر جامعه ای حول آن، می توان تحقق حاکمیت عینی آن جامعه را انتظار داشت. در این میان، عصر صفویه و دولت صفویان به مثابه بخشی از تاریخ و تمدن چندین هزار ساله ایرانیان، برای رسیدن به مقصود تحقق حاکمیت می تواند مطمح نظر و مطالعه موردی پژوهشگران قرار بگیرد؛ حاکمیتی که خود را فرستاده خدا می دانست و در جهت استیلابخشی و بسط قلمرو و گستره تحت نفوذ خود، تلاش فراوانی داشت. تلقی مرتبط دانستن این دولت با محاسبات فرامادی که مدنظر حاکمان صفوی بود، نزد گروهی از متشرعین و سرآمدان آن عصر نیز استوار شد؛ چرا که با شکل گیری و استقرار این دولت، بارقه امیدی برای رسیدن به مقصود و تثبیت موقعیت مذهبی در ایران آن سامان مشروعیت می یافت که حاکی از حمایت دو طرفه میان این گروه از سرآمدان و متنفذان و حاکمان صفوی است؛ لذا این گروه به یاری حکومت پرداختند و صفویان نیز بر اساس برداشت خود از دین و مذهب عمل نمودند. با این تبیین، در پژوهش حاضر با بررسی تاریخ مبانی حاکمیت و استقرار دولت، حکومت صفویان به مثابه مطالعه موردی و با استفاده از سیر تطورات تاریخی ذیل روش تحقیق کیفی بررسی و تحلیل شد.
شورای امنیت سازمان ملل متحد و شکل گیری رژیم مقابله با تروریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
255 - 282
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رژیمی که شورای امنیت سازمان ملل متحد، به عنوان عالی ترین نهاد مسئول حفظ صلح و امنیت بین المللی، به منظور شکل دهی به مبارزه همه جانبه علیه تروریسم ایجاد کرده است، می پردازد. این رژیم متشکل از دو جزء ماهوی و اداری-تشکیلاتی است که در قطعنامه های با موضوع مقابله با تروریسم شورای امنیت به ویژه قطعنامه 1373 تجلی پیدا کرده است. «چالش تعریف تروریسم»، «الزام دولت ها به همکاری برای سرکوب تروریسم»، «منع پشتیبانی از تروریسم»، «اجرای تحریم های وضع شده از سوی شورای امنیت» و «جرم انگاری و تعقیب کیفری ت روریسم» اصول اختصاصی جزء ماهوی این رژیم هستند. کمیته مقابله با تروریسم شورای امنیت و مدیریت اجرایی دبیرخانه آن و همچنین، ساختارهایی که در قالب گروه ویژه اقدام مالی و سایر نهادهای بین المللی مانند ایکائو یا اینترپل ایجاد شده اند و به شورا گزارش می دهند، جزء اداری- تشکیلاتی رژیم بین المللی مقابله با تروریسم هستند.
جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی؛ دوگانه ورزش در عرصه بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۰)
205 - 224
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تبیین تهدید وجودی ورزش رژیم صهیونیستی در عرصه بین الملل برای ایران است. یافته های این مقاله که از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، از نوع مطالعات کتابخانه ای است، نشان می دهد ورزش جمهوری اسلامی ایران بعد از بیش از چهار دهه رویارونشدن با نمایندگان رژیم صهیونیستی در رشته ها و میادین مختلف، هم اکنون با چالش مهمی مواجه شده است. با توجه به سرمایه گذاری روزافزون رژیم صهیونیستی در عرصه ورزش به منظور کسب پرستیژ و اعتبار بین المللی، در سال های آینده ورزش ایران با چالش حضور گسترده ورزشکاران تبعه این رژیم در رشته های مختلف به ویژه رشته های مدال آور ایران مانند کشتی، وزنه برداری، جودو و... مواجه خواهد شد؛ که تدبیر مناسب در مقطع کنونی برای مقابله با این معضل می تواند از بحران های آینده برای ورزش ایران پیشگیری کند. همسوکردن کشورهای مسلمان با رویکرد و اهداف خود، توجیه نهادهای بین المللی ورزش با استفاده از تجارب سایر کشورها و تمایزگذاری میان «بازی کردن» و «به رسمیت شناختن» از جمله پیشنهادهایی است که نویسنده مقاله در این مورد ارائه کرده است.
نسبت میان مفهوم داوری در الهیات مسیحی و نظریه حاکمیت مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۸
81-107
حوزه های تخصصی:
مفهوم «حاکمیت» از مفاهیم کلیدی فلسفه سیاسی مدرن است. این مفهوم که نخستین بار «ژان بُدَن» و «تامس هابز» در عصر مدرن آن را به گونه ای نظام مند تبیین کرده اند، دلالت بر معانی ای همچون قدرت مطلق و مشروع بر وضع قانون دارد. نگره غالب در اندیشه سیاسی، به سبب همین پیشگامی بدن و هابز در تبیین معنای حاکمیت، این مفهوم را مفهومی ابداعی می داند که در عصر مدرن کشف شده است. تحقیق حاضر اما درصدد است تا نشان دهد که مفهوم حاکمیت، برآمده از یکی از مفاهیم محوری الهیات مسیحی، یعنی مفهوم «داوری» است و نظام مند شدن آن توسط بدن و هابز به معنای ابداع آن در مقام مفهومی کاملاً مدرن نیست. برای این منظور، مقاله حاضر به جست وجوی معنای واژه داوری در عهد عتیق و عهد جدید پرداخته و می کوشد تا بر مبنای تفاسیر برجسته از کتاب مقدس نشان دهد که این مفهوم در الهیات مسیحی واجد سه معنای نسبتاً متمایز، اما در عین حال درهم تنیده است. این سه معنا عبارتند از: «قانون گذاری»، «داوری در معنای قضایی و حقوقی» و «حاکمیت» که آمیزه ای پیچیده از این هر سه معنا، با ویژگی های مفهوم حاکمیت در معنای مدرن کلمه مطابقت دارد. از این رو و از طریق بسط معانی واژه داوری و تطبیق آن با مفهوم حاکمیت در عصر مدرن نزد ژان بدن و تامس هابز، نوشتار حاضر در پی آن است که نشان دهد مفهوم حاکمیت برآمده از مفهوم الهیاتی داوری است و بنابراین شکل گیری مفهوم حاکمیت در معنای مدرن کلمه را نه در گسست با سنت مسیحی، بلکه باید در امتداد آن دانست.
مشروعیت سیاسی در حاکمیت مبتنی بر دلیل عقل با رویکردی به مبانی فکری امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
55 - 83
حوزه های تخصصی:
مشروعیت از قدیمی ترین و اساسی ترین مباحث نظام های سیاسی است. مسئله مشروعیت بدان دلیل اهمیت دارد که دوام نظام های سیاسی به آن وابسته است؛ لذا هر حکومتی می کوشد مشروعیت خود را مستحکم کند تا دچار سستی نشود. از طرفی در اندیشه سیاسی امام خمینی عنصر عقل بسیار برجسته است؛ لذا ایشان در بحث مشروعیت سیاسی حاکمیت نیز مهم ترین ادلّه را دلیل عقل می داند. حتی در بحث شاخص های شیوه اجتهادی امام، مؤلفه دلیل عقل در مشروعیت سیاسی ایشان، بسیار برجسته می نماید. مبانی فقهی و اصولی امام خمینی یکی از عوامل اثرگذار در اندیشه سیاسی ایشان محسوب می شود. بسیاری از مباحث بدیعی که ایشان در فقه سیاسی ارائه کرده اند، به دلیل بهره گیری از دلیل عقل در استفاده از منابع است. در کارکردی دیگر، در نگاه امام خمینی با دلیل عقل می توان قواعد فقهی را با مستحدثات و مسائل روز تطبیق داد. کشف بسیاری از قواعد فقهی و کاربرد آن ها در بُعد سیاسی نتیجه کارکرد عقلی امام است؛ بنابراین امام در شناخت مناطات و ملاکات احکام در روش عقلی خود به تحلیل و تطبیق مسائل حادث روز با قواعد فقهی می پردازد و بدین سان نظریه سیاسی ولایت مطلقه فقیه و برپایی نظام حکومتی اسلامی شکل می گیرد.
تحلیل حاکمیت تقدیر در شاهنامه فردوسی بر اساس کردارهای فراطبیعی آینده خوانی و پیشگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه، از دو جهان واقعیت و فرا واقعیت نقش پذیرفته است؛ یعنی جهان تدبیر و جهان تقدیر؛ آنچه که حاکمیت خود را در تمامی داستان های شاهنامه تثبیت نموده جهان تقدیر است. هدف این پژوهش، ریشه یابی تقدیرگرایی در شاهنامه نیست. بلکه چیزی جز شناخت مهم ترین عامل و عناصر در شکل گیری تقدیر در شاهنامه نیست. محور این پژوهش، تحلیل تقدیر در شاهنامه بر اساس کردارهای فرا طبیعی پیشگویی است. با این کردار، حوادث از قبل مشخص می شود: اختر شناسان و فرشتگانی؛ مثل سروش و اسرافیل یافت می شوند که قضایا را از پیش می دانند؛ دانایان و بینادلانی آینده را می بینند؛ شاهان، شاهزادگان، پهلوانان و موبدان به جهت داشتن فرّه ایزدی و هنرمندی، پیشگویی می کنند؛ خارق العاده هایی؛ مثل سیمرغ، جام جهان بین و «درخت گویا» از آینده و اسرار عالم می گویند . آنچه در پی می آید حاصل مطالعاتی است که با روش کیفی، تحلیل داده های متنی و به صورت هدفمند شکل یافته است. گرد آوری مطالب نیز به شیوه مطالعات کتابخانه ای انجام یافته است. بر این اساس، تمام مصادیق کردارهای آینده خوانی که بالغ بر یکصد مورد می باشد توصیف و تحلیل شده است. در نهایت، اثبات می شود وقتی که تمام گزاره های آینده خوانی محقق می شوند این چیزی جز سیطره تقدیر نیست و این ویژگی در همه حماسه های مطرح جهان وجود دارد.
مدیریت در چشم انداز حکومت علوی و اسناد بین المللی
حوزه های تخصصی:
امیرمومنان (ع) حکومت را امری بشری میدانستند. ایشان حضور و نقش آفرینی مردم در حکومت را عامل اصلی شکل گیری و پایداری حکومت دانسته و همدوشی و همراهی حاکم و مردم را در تحقق اهداف، لازم میدانستند. سیره حضرت حاکی از توجه به مردم در حکومت و مدیریت و اهمیت آنها در ساماندهی امور جامعه است. همچنین امام علی(ع) حاکمیت قانون را ملاک مقبولیت حکومت دانستهاند. سؤال اصلی مقاله این است که حکومت علوی چه راهکارهای مدیریتی را برای حاکم جامعه و تعامل بین مردم و حکومت مدنظر داشته و راه های رسیدن به این تعامل چیست؟ این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد بر نهج البلاغه ، شاخصه های مدیریت در حوزه حکومت علوی را بررسی کرده و آنها را با اسناد حقوقی بینالمللی معاصر مقایسه کرده است. یافته های این پژوهش نشان نشان میدهد که در حکومت علوی توجه به اصل بیعت با حاکم، تعامل حاکم با مردم در اداره امور جامعه، امکان خطا و اشتباه در حکومت، درخواست مشاوره از مردم، شکست حکومت در صورت عدم همراهی مردم، توجه به نظارت اجتماعی و در یک کلام حاکمیت قانون مورد توجه بوده است.
طرح کلی حرکت انبیاء و ائمه(ع) از منظر آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
179 - 207
حوزه های تخصصی:
حرکت هر موجود ذیشعوری براساس نوعی محاسبه و برنامهریزی قبلی است، حرکت انبیاء و ائمه؟عهم؟ از این قاعده مستثنا نبوده ما در این تحقیق به دنبال به دست آوردن طرح کلی حرکت آنها هستیم بدون آنکه آن را منحصر به شخص یا زمان خاصی نمائیم تا در سایه آن ربط حرکات پراکنده یا متفاوت آنان را بفهمیم و نقشه کلی آن را در راستای الگوگیری به دست آوریم. مسئله قدرت و دولت زمینهای است که حرکت انبیاء و اولیا در این زمینه مطرح میگردد و خود به خود مسائلی را همچون منشأ، حفظ، توسعه و کیفیت تعامل با سایر قدرتها را به همراه دارد ما در این تحقیق به روش تحلیلی، مسائل قدرت را از نگاه اسلام مطرح و به طرح کلی حرکت انبیاء و ائمه؟عهم؟ که عبارت از: انتظار، تقیه و قیام باشد رسیدهایم.
امکان سنجی تحقق مفهوم حاکمیت به عنوان شرط حقوق شهروندی؛ از مشروطه تا انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
حاکمیت یکی از بنیادین ترین مفاهیم حقوق عمومی و علوم سیاسی است که هر تغییری در این مفهوم کل حقوق عمومی و علوم سیاسی و روابط قدرت با مردم را تحت تأثیر قرار می دهد. شهروندی-و به تبع حقوق شهروندی- نیز بیان یک وضعیتی است که در آن به دلیل ارتباط فرد با حاکمیت، حقوق و تکالیفی برای فرد ایجاد می شود. فلذا تحقق حاکمیت -در یک وحدت مفهومی- لازمه ی تحقق حقوق شهروندی است. برای بحث از امکان حقوق شهروندی، پرسیده شد که «آیا حاکمیت در معنای مدرن آن-که به مثابه ی یک پدیدارحقوقی و تاریخی است- در ایران معاصر تحقق یافته است؟». آنچه محصول این تحقیق بود این است که مفهوم حاکمیت در ایران مدرن همواره مفهومی چند پاره بوده و هرگز نتوانسته به یک وحدت در توضیح خود برسد. این چندپارگی محصول تلاش نیروهای متضاد در اعصار مختلف و تأثیرگذاری آنها در شکل گیری این مفهوم در نظام حقوقی ایران بوده و هست . تحقیق حاضر با بررسی دکترین های حقوقی و اقوال جریان های متضاد با روش استنباطی و تفسیری و استدلالی به صورت اسنادی و رجوع به متن حقوقدانان و تقریر نظریاتشان، سعی در صورتبندی نظری پدیدار حاکمیت داشت برای نشان دادن این چند پارگی.
دیاسپورا و واسازی حاکمیت دولت ملی در روابط بین الملل معاصر
حوزه های تخصصی:
مسئله حاکمیت دو لت ها در گستره تحولات روابط بین الملل همواره یکی از مباحث اساسی مورد بحث اندیشمندان روابط بین الملل بوده است. بعد از پایان جنگ سرد و عینیت یافتن جهانی شدن، حوزه مفهومی و نظری روابط بین الملل چرخشی به امر معنایی و عرصه سیاست فرهنگی داشته است. در فضای جدید، بسترهای لازم برای مطرح شدن کنشگران سیاسی متعدد فراهم شده و حاکمیت دولت ها در روابط بین الملل با الهام گیری از چرخه جدید مسئله دار شده است. دیاسپورا از جمله مقولاتی است که در فضای جدید به عنوان کنشگران فراملی مطرح شده و جایگاه مهمی را در عرصه سیاست بین الملل و سیاست خارجی دولت ها پیدا کرده است. مقاله در پی آن است تا چگونگی تأثیرگذاری کنشگران دیاسپورا را بر حاکمیت دولت ها مورد واکاوی قرار دهد. بنابراین مقاله با روش تحلیل محتوا بر مبنای تکنیک کتابخانه ای در پی پاسخ به این پرسش است که در چرخه جدید روابط بین الملل کنشگران دیاسپورا چگونه بر واسازی حاکمیت دولت ملی اثرگذار بوده است؟ در پاسخ فرض بر آن است که در روابط بین الملل معاصر دیاسپورا در مسئله مرز، هویت، خشونت و عمل دولت مداری حاکمیت دولت ملی را بازترسیم کرده است. یافته ها نشان می دهد که حاکمیت دولت ملی در پرتو سیاست و عمل دیاسپورا در چهار مقوله فوق، به شکل های متفاوت در حال گذر و بازترسیم خود با رویه های جدید است.
تأملی بر نسبت میان تحول مفهوم وستفالیایی دولت -ملت و تضمین صلح جهانی از منظر حقوق بین الملل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تضعیف حاکمیت بلامنازع وستفالیایی، با بروز و گسترش جهانی شدن، به خصوص از دهه 1990 به این سو، رشد و سرعت بیشتری به خود گرفت. امروزه، ما شاهد گذار از اطلاق گرایی و اقتدارگرایی دولت ها به سوی پاسخ گویی آنها در برابر مردم جهان و جامعه بین المللی هستیم؛ یعنی با تحول مفهوم دولت-ملت و دگرگونی کارکرد آن روبروییم. یکی از پیامدهای قابل مطالعه این تحول مفهومی و دگرگونی کارکردی به سانِ محصولِ جهانی شدن، بررسی نسبت آن با تضمین صلح جهانی، در بستر حقوق بین الملل است. به نظر می رسد به رغم چالش ها و موانع موجود، با کاهش قدرت و اختیارات دولت ها در سطح جهان و به طور خاص در چارچوب قواعد و سازمان های بین المللی و از خلال افزایش همکاری های جهانی و همسان سازی های رویکردی میان دول، به سوی فراهم سازی و تضمین صلح جهانی پیش می رویم. این مقاله با شیوه توصیفی-تحلیلی، به تبیین نسبت میان تحول و دگرگونی مفهوم دولت ملت و تضمین صلح جهانی از منظر حقوق بین الملل می پردازد.
دیالکتیک عدالت و نظم عمومی و سنتز حقوق شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
193-206
حوزه های تخصصی:
حقوق شهروندی به عنوان مجموعه حقوق تعریف شده فرد با عنوان شهروند به مفهوم رکن فرمانبردار و تاثیرگذار جامعه سیاسی در برابر دولت با لحاظ فاکتور ارتباط ایندو در قالب تابعیت و نهایتاً یکسان بودن تمام افراد جامعه در برابر قانون با عنایت به رابطه نامتقارن بین قدرت ناب سیاسی و فرد مشخصاً با مفاهیم عدالت و نظم عمومی اشتراک پیدا می کند که با تحلیل این مفاهیم به نظر میرسد حقوق شهروندی بعنوان نمودها و مصادیق مفهومی از عدالت که در مقام عمل تزاحم با نظامات اجتماعی مربوط به نظم عمومی پیدا می کند مطرح می گردد لحاظ مبانی ، غایات و کیفیت طرح این مسایل گفته های فوق را تایید می نماید. البته لحاظ نسبیت در تمامی مفاهیم سه گانه عدالت ، نظم عمومی و حقوق شهرندی همانند سایر مفاهیم علوم انسانی مانع از این امر است که به طور جزم فرض فوق را مورد تاکید قرار داد ولی لحاظ تعاریفی نسبتاً مقبول از این مفاهیم موید امر خواهد بود.
نقش قاعده تعاون بر نیکی در حاکمیت و حکومت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انسان ها برای ادامه حیات و جلوگیری از هرج و مرج در جامعه ناچار به تعاون با یک-دیگر هستند. خداوند متعال در آیه «تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى » (مائده(5): 2)؛ در راه نیکى و پرهیزگارى با هم تعاون کنید، قضیه تعاون در جامعه را از جنبه مثبت و انجام اعمال مفید با واژه «برّ» و از جنبه منفی و پرهیز از اعمال خلاف، با واژه «تقوا» بیان کرده است. حکومت اسلامی به عنوان مصداق بارز «بِرّ» و قانون مداری، دموکراسی، مشارکت مردمی و... از مصادیق تقوا محسوب می شود که تعاون بر آن ها واجب و لازم است. بنابراین، آیه فوق با عنوان قاعده «تعاون بر نیکی و تقوا» قابل طرح است که در تمام لایه های جامعه اسلامی کاربرد وسیعی دارد. به همین منظور، فقهای عظام در ابواب عاریه، هبه، امر به معروف، ولایت عدول مؤمنین، لقطه و... از این قاعده بهره جسته اند. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بیان قاعده تعاون و جایگاه آن در حاکمیت و حکومت اسلامی پرداخته و دریافته است که این قاعده شامل مسائل مختلف جامعه و نظام های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی؛ از تشکیل حکومت تا حفظ، بقا و اداره آن و هم چنین حفظ نظم و قانون مداری می شود.
طراحی مدل بهینه انجام وظایف اجتماعی دولت با رویکرد حاکمیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: انجام بهینه وظایف اجتماعی مهم ترین رکن حاکمیت دولت است، به گونه ای که به رشد کشور منجر شود. هدف پژوهش، طراحی مدل بهینه وظایف اجتماعی دولت ایران است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش از نظر ماهیت داده ها، آمیخته است. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی در حوزه مدیریت دولتی است. داده ها از طریق بررسی مبانی نظری استخراج شدند و با تشکیل گروه کانونی از خبرگان مصاحبه کیفی انجام گرفت. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل مدیران، معاونان، و کارکنان سازمان های دولتی، خصوصی و مردم نهاد است. داده ها به وسیله پرسشنامه گردآوری شدند و به منظور طراحی مدل کمّی از سیستم استنتاج فازی بهره گرفته شد. یافته ها: ارتقای امور اجتماعی در سطوح فرد، سازمان، و سیستم به بهینه شدن وظایف اجتماعی دولت ایران منجر می شود. امور اجتماعی در سطح فرد بیش تر از سطوح دیگر بر انجام بهینه وظایف اجتماعی دولت اثرگذار است. در سطح فرد، جامعه مدنی نقش محوری داشته است. ارزش/ اصالت پژوهش: در این پژوهش روشن می شود که لحاظ نمودن نوع وظایف اجتماعی و تمرکز بر برنامه ریزی مناسب لازمه پیشبرد وظایف اجتماعی است. پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: پیشنهاد می شود بیش تر بر جنبه جامعه مدنی به دلیل نقش محوری آن در وظایف اجتماعی تمرکز شود.
درآمدی بر جایگاه زنان در مناصب قدرت (مطالعه موردی زنان در جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی زنان و واگذاری مسؤولیت درحوزه مدیریت و ریاست اعم از ریاست جمهور و یا مسؤولیت هایی که قدرت اعمال نفوذ و اثربخشی حضور آنان را معنادار می سازد، از گذشته بحث محافل سیاسی، دینی و مطالبه زنان قدرتمند و توانمند بوده است. با طرح این سؤال که آیا دیدگاه های اسلامی مانعی است برای حضور زنان در قدرت وآیا حضور زنان در قدرت یک امر واجب است و یا اقتضای جهان امروز و ضرورت این حضور است که این مطالبه را شکل داده است؟تا جایی که منجر به بروز دیدگاه ها و رفتارهایی شده که حاکی از تلاش برای جبران کمبودها و نادیده گرفتن ها برای رسیدن به مناصب قدرت در عرصه سیاست شده است. مثل بروز مکتب فمینیسم و یا سهمیه خواهی، برابری خواهی و اجرای تساوی برای آنان در همه زمینه ها. در این مطالعه که با روش مطالعه میدانی، تجربه زیسته و منابع کتابخانه ای تدوین شده به اثبات ضرورت حضور زنان در مناصب حکومتی و عدم مغایرت مبانی دینی دراسلام به این موضوع پرداخته شده است. حاصل بررسی موضوع نشان می دهد که زنان در ج.ا.ا علیرغم همه تلاش های خود موفق به حضور در مناصب قدرت و مدیریت کلان کشور نشده اند و عوامل این امر قوانین و مقررات مربوط به احزاب و نگاه مردسالارانه در بهره مندی از توان زنان است.
ارزیابی نظری رابطه مسؤولیت حمایت و حاکمیت دولت ها از منظر سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هشتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۶
27 - 56
حوزه های تخصصی:
با پیدایش ناهنجاری های رفتاری برخی دولت ها در عرصه بین المللی، نظیر نسل کشی، نهادهای بین المللی تلاش کردند برای جلوگیری از تشدید و ادامه این گونه رفتارها، به اقدامات پیشگیرانه ای دست بزنند. در این رابطه «دکترین مسؤولیت حمایت» که در نوع خود می توانست به عنوان بدیلی در مقابله با این خطر جهانی استفاده شود، مطرح گردید. لازمه این طرح، این بود که دارای چنان قابلیتی باشد تا بتواند حاکمیت دولت ها را مورد مواخذه جدی قرار دهد تا از این طریق بتواند رفتار های ناهنجارگونه آنها را کنترل کند. از آنجاکه طرح مذکور دارای ابهاماتی است، این مقاله به بررسی علمی این موضوع می پردازد. سؤال اساسی این است که خاستگاه نظری دکترین مذکور بر چه اساسی بوده و با استدلال کدام یک از نظریه های روابط بین الملل می توان اثرهای مثبت و منفی آن را در تعاملات بین المللی توجیه و یا رد کرد. این مقاله بر پایه نگاه سازه انگاری و با استفاده از روش قیاسی به چگونگی نقش حاکمیت دولت ها به عنوان ساختار کنشگر بین المللی اشاره کرده، و در ادامه به تحلیل و ارزیابی دکترین مزبور می پردازد تا چگونگی نقش آن در مداخله جامعه جهانی بر حاکمیت دولت ها و نیز کارآمد بودنش در رفع ناهنجاری های بین المللی بررسی شود.
وضعیت حاکمیت در اتحادیه اروپا در پرتو آرای دیوان دادگستری اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال بیست و سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۱
35 - 61
حوزه های تخصصی:
با تأسیس اتحادیه اروپا مفهوم حاکمیت سنّتی با تحوّلاتی مواجه شد؛ زیرا از یکسو مسئله حاکمیت دولت های اروپایی و از سوی دیگر، مسئله حاکمیت اتحادیه اروپا مطرح می شود. حاکمیت در شکل نوین با حاکمیت در فضای سنتی متفاوت است. در گذشته حاکمیت مطلق برای دولت ها تعریف می شد امّا تحولاتی که رخ دادند موجب شدند تا بتوان حاکمیت نسبی را نیز برای موجودیت های حقوقی تعریف کرد که این مقاله به منظور تبیین فرسایش مفهوم سنتی حاکمیت به دلیل تحول حقوق بین الملل به سمت فردمحوری ارائه شده است. در خصوص حاکمیت در اتحادیه اروپا سه رویکرد وجود دارد: یک رویکرد حاکمیت دولت ها را بر حاکمیت اتحادیه اروپا برتری می دهد و رویکرد دیگر، حاکمیت اتحادیه اروپا را نسبت به حاکمیت دولت های اروپایی ارجحیت می بخشد. رویکرد سوم پیشی گرفتن راه حلّی میانه است؛ به گونه ای که هیچ یک از این دو را بر دیگری برتری نمی بخشد؛ بلکه برای هر یک قلمرو خاصّی را مشخّص نموده است. طبق این رویکرد، قلمرو اتحادیه اروپا و کشورهای عضو به عنوان دو قلمرو جداگانه تعریف می شوند که با یکدیگر تعارضی نمی یابند؛ بلکه وظایف آن ها در راستای منافع یکدیگر پیش می رود و علت وجودی تشکیل اتحادیه از ابتدا نیز آن بوده که منافع مشترک دولت های اروپایی به نحو بهتری تأمین گردد.
درآمدی بر مؤلفه های حقوقی دولت؛ بررسی الگوی مدرن غربی و نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۷
153 - 188
حوزه های تخصصی:
تجدّد در عرصه حاکمیتی و نیل به شور و مشارکت جمعی در تصمیم گیری های سیاسی مساله ای است که قصد و آهنگ آن از میل به تغییرات بنیادین از حکمرانی سلطان محور[1] به مردم محور[2] شروع شد. دولت مدرن[3] بعنوان پسایند گونه های کهن پیشه حکمرانی، مبنای حاکمیت خود را نه بر پایه منابع روحانی بلکه بر بنیان خِرد بشری تعریف کرده و نظام جمهوری اسلامی ایران بعنوان مدعی اعمال حاکمیت الهی و مردمی، طبق قانون اساسی، چارچوب سیاسی حقوقی خود را بر پایه وحی و فقه بازشناسی کرده است؛ اما بعنوان یک موجود سیاسی در سرزمین سیاست و تعامل بین المللی، نمی تواند نسبت به اقتضائات دنیای مدرن بالاخص در نظام سازی سیاسی و حقوقی بی تفاوت باشد. در همین راستا برای به سامانی حقوقی و سیاسی و همچنین تمشیت امور عمومی از ابزارهای مدرن در حکمرانی نیز بهره برده است؛ لکن از آنجایی که دولت و مدرنیته پدیده های متکثر در نظامات فکری و سیاسی هستند، تفاوت هایی در بازشناسی مؤلفه های مدرن وجود دارد که موضوع مطالعه این مقاله است. این مرقومه با رویکردی توصیفی[4] تبیینی و تجویزی[5] با استفاده از داده های کتابخانه ای، پس از بررسی مؤلفه های برسازنده دولت / حکومت، یافته اصلی خود را تفاوت در «مبنا و منشا هنجارساز» دو نظام حقوقی می بیند. [1]. Governor Oriented [2]. People Oriented [3]. Modern State [4]. Descriptive [5]. Perspective
بازخوانی پارادوکس حاکمیت و مداخله در حقوق بین الملل نوین (مطالعه موردی: بحران سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
223 - 243
حوزه های تخصصی:
حاکمیت، عنصر بنیادین و قوام بخش در شکل گیری و استمرار دولت های مدرن در روابط بین الملل به حساب می آید. این مفهوم، با گذشت زمان، با تحول ماهوی مواجه شده به گونه ای که در دوره معاصر، حاکمیت مطلق به حاکمیت نسبی و توام با مسوولیت تبدیل شده است. در این چارچوب، مفهوم اولیه و رایج مداخله و ارتباط آن با حاکمیت در حقوق بین الملل نیز با تغییرات جدیدی مواجه شده چنان چه با تفسیر مضیق از حاکمیت، مفاهیمی مانند مداخله بشردوستانه و دکترین مسوولیت حمایت، مورد تاکید قرار گرفته اند. در این میان، بحران هایی نظیر بحران لیبی، سوریه، یمن و... با تعارض منافع متکثر قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای، پارادوکس حاکمیت و مداخله در حقوق بین الملل نوین را نمایان تر ساخته است. این مقاله تلاش نموده تا به بررسی این سوال بپردازد که حقوق بین الملل معاصر چگونه به پارادوکس نسبت حاکمیت و مداخله، واکنش نشان داده است؟ از این رو، هدف از انجام این پژوهش که از روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از اسناد کتابخانه ای و اینترنتی بهره گرفته است، بررسی رویکرد و قواعد حقوق بین الملل کنونی در رابطه میان حاکمیت و مداخله است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در پرتو ارتباطات بین المللی و شکل گیری وجدان دسته جمعی بشری و تزاید مسئولیت کشورها بویژه تحت تاثیر وجدان جهانی سایبری، نسبت حاکمیت و مداخله در حقوق بین الملل نوین در راستای تقویت گفتمان تحدید حاکمیت به سود مداخله و تقویت گزاره حاکمیت توام با مسوولیت دولت ها و هم راستا با منافع قدرت های بزرگ سوق داده شده است.