۱.
کلیدواژهها:
وحی قرآن کریم عهد قدیم عهد جدید
وحی به مثابه ارتباط خالق هستی با پیامبران که زمینه را برای دریافت و ابلاغ پیام الاهی مهیا می سازد، پدیده ای مورد اتفاق میان ادیان است که به منظور درک و فحص آن، نیاز به خروج از محاسبات مادی و درک عالم معنا است؛ چرا که پدیده وحی در ارتباط با خالق هستی و پیامبران الاهی معنا می یابد و با واسطه گری فرشته وحی به تحقق می انجامد. با این زاویه دید، وحی پدیده ای فراتر از افق فکر و تعقل بشر است که بتوان آن را با ابزارهای علمی شناخت، ضمن این که قابل تجربه و تکرار نیز نمی باشد. در فرایند دریافت وحی، پیامبر در یک ارتباط ملکوتی به وسیله قلب نورانی اش حقایق را از جهان غیب می گیرد، بدون این که از اعضاء و حواس خود کمک بگیرد و برای دریافت آن نیروی فکر و تعقل خویش را دخالت دهد؛ لذا برخی معتقدند حقیقت وحی برای انسان مجهول است و نمی توان برای آن تعریف جامع و مانعی ارائه داد و در عین حال، آن چه ارائه شده برای آن است که ذهن انسان به این پدیده و ارتباط معنوی نزدیک شود. بنابراین امکان شناخت ماهیت وحی مستلزم آن نیست که اصل وحی و نبوت انبیاء مورد خدشه و انکار قرار گیرد؛ زیرا وحی و نبوت یک مسئله کلامی است که در آثار فلسفی و کلامی با براهین قطعی به اثبات رسیده است. در این پژوهش و با توجه به سیر تبیین شده، تلاش شد با کنکاشی تطبیقی از ادیان الاهی به ماهیت شناسی پدیده وحی پرداخته شود و برای این منظور از روش تحقیق کیفی از نوع مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد و منابع دینی استفاده شد.
۲.
کلیدواژهها:
دولت حاکمیت مشروعیت قدرت صفویه
حاکمیت قدرتی است که نظم حقوقی از آن ناشی می شود و مشروط به هنجارهای خارجی یا هیچ پیش هنجاری نیست و قدرتی بالاتر از آن وجود ندارد؛ هم چنین حاکمیت به دولت موجودیت می بخشد و از آن تفکیک ناپذیر است. حاکمیت داخلی شامل اختیارات دولت است که برای اداره هیئت سیاسی کشور و اعمال قدرت در جهت پیگیری منافع و امور اتباع و شهروندان به کار گرفته می شود و از طرف دیگر، حاکمیت خارجی مستلزم نفی هرگونه وابستگی یا تبعیت در مقابل دولت های دیگر است؛ دو گونه از حاکمیت که در صورت شکل گرفتن نظام سیاسی هر جامعه ای حول آن، می توان تحقق حاکمیت عینی آن جامعه را انتظار داشت. در این میان، عصر صفویه و دولت صفویان به مثابه بخشی از تاریخ و تمدن چندین هزار ساله ایرانیان، برای رسیدن به مقصود تحقق حاکمیت می تواند مطمح نظر و مطالعه موردی پژوهشگران قرار بگیرد؛ حاکمیتی که خود را فرستاده خدا می دانست و در جهت استیلابخشی و بسط قلمرو و گستره تحت نفوذ خود، تلاش فراوانی داشت. تلقی مرتبط دانستن این دولت با محاسبات فرامادی که مدنظر حاکمان صفوی بود، نزد گروهی از متشرعین و سرآمدان آن عصر نیز استوار شد؛ چرا که با شکل گیری و استقرار این دولت، بارقه امیدی برای رسیدن به مقصود و تثبیت موقعیت مذهبی در ایران آن سامان مشروعیت می یافت که حاکی از حمایت دو طرفه میان این گروه از سرآمدان و متنفذان و حاکمان صفوی است؛ لذا این گروه به یاری حکومت پرداختند و صفویان نیز بر اساس برداشت خود از دین و مذهب عمل نمودند. با این تبیین، در پژوهش حاضر با بررسی تاریخ مبانی حاکمیت و استقرار دولت، حکومت صفویان به مثابه مطالعه موردی و با استفاده از سیر تطورات تاریخی ذیل روش تحقیق کیفی بررسی و تحلیل شد.
۳.
کلیدواژهها:
الحوار المذاهب الفقهیه المعاییر التقیمیه
هذا بحث یشرح ویحلل ویبین تشابک العلاقات بین المذاهب الفقهیه الإسلامیه من حیث المصادر والأهداف والمعاییر، مستفیداً من فلسفه الفقه وعلم المقاصد وغیرهما، حدّد فیه موقع مبانی الشریعه من تمتین العلاقه بینهم على معالم الحق والصواب. والهدف تحدید مصادرهم المندرجه تحت مظله مشترکه نظراً إلى الإطلاق والنسبیه، والأهداف العلیا من الحق والخیر والجمال التی یبحث عنها الجمیع، ومعاییرهم التقیمیه من الحل والحرمه ذات التدرجات المتشابهه. وکل ذلک یؤکد أهمیه الرابطه الإیجابیه بینهم التی هی طاغیه على السلبیات إن وجدت، إذ الاختلاف بینهم اختلاف تنوع لا اختلاف تضاد، ییسر ذلک على الأمه سبل تطبیق الشریعه مما یقطع الطریق على شیاطین الإنس والجن فی إبعاد الناس عن الصراط المستقیم، ومن خلال هذا البحث ستتم الإشاره إلى الرابط بین الفقهاء العموم والخصوص مطلقاً، حیث إنّ الاختلاف بینهما اختلاف تنوع لا اختلاف تضاد، إنّ کثره وتعدد وتنوع مصادر الفقه ألقى بظلاله لیکون أکثر مرونه وأوسع مدى، وکما تجدى الإشاره إلى أنّ مصادر الفقه الأساسیه توقیفیه، لکن العقل یتدخل فی الاستنباط، ومن خلالها یظهر الارتباط الوثیق بین العقل والنقل، وعندها سیکون من المعلوم الهدف من الفقه والذی هو الوصول للسعاده بالواسطه، والوصول لمنظومه القیم (الحق، الجمال، الخیر)، والأهداف الموصوله بالمتفقه تشیر إلى سعیه إلى التزام الأوامر الإلهیه والضوابط العقلیه، والوقایه من الوقوع فیما لا یرضی الله، والبعد عن التشبه بالمذمومین. إنّ المعیار المتحکم فی الفقه مع اختلاف مدارسه هو مدى مطابقته لمراد الله سبحانه، ومن هنا فإنّ غرض الحوار الفقهی لیس نفی الآخر، وإنما الوصول للحق من غیر منازعه بل عن طریق المسامحه والمروءه، مع ما یترتّب علیها من نتائج مهمّه على صعید الفرد والمجتمع.
۴.
کلیدواژهها:
منهج التفسیر التعامل مع الروایه العلامه الطباطبائی
تعتبر الروایه المصدر الثانی للتشریع، ولها أهمیه کبیره فی تفسیر القرآن الکریم فقد تکون مبینه أو مؤکده أو مؤسسه ولأن دلالتها فی الأعم الأغلب ظنیه، لذا کثر الکلام عن حجیتها وإشکالیاتها السندیه. والبحث التفسیری بحث عن إثبات الواقع فی أغلب الآیات القرآنیه، لذا قال أکثر المفسرین بعدم حجیه الأخبار الظنیه فی التفسیر، فألتجأ بعض المفسرین الى طرق توجیه الروایه من خلال نقد المتن، ومن أهم الطرق هی العرض على القرآن الکریم، ومن اولئک العلامه الطباطبائی الذی قلما یلتفت الى منهجه الروائی فی التفسیر، فجاء البحث لموسوم: «منهج العلامه الطباطبائی فی التعامل مع الروایه» لیبحث عن المنهج الروائی عند العلامه الطباطبائی ومبررات منهجه وبعض التطبیقات لمنهجه فی التعامل مع الروایه، ومن خلال الطرح الذی نقدمه ستتم الإشاره إلى عدد من المسائل المهمّه التی تنهض به هذه المقاله فالاتجاه المعتدل فی التعامل مع الروایه التفسیریه هو الاتجاه الذی یجعل من الروایه وسیله وقرینه للتفسیر، ویجعل من القرآن شاهداً ومؤیداً لصحتها وعلى رغم الإشکالیات السندیه لروایات التفسیر فإن لها دورٌ کبیرٌ فی مجال التفسیر فهی مبینهٌ أو مؤکدهُ لما ورد فی القرآن الکریم أو مؤسسه لما لم یرد فی القرآن الکریم کما یمکن اعتبار العلامه الطباطبائی من أشد المدافعین عن الروایه، ففی منهجه الذی سلکه فی نقد متن الروایه من خلال العرض على القرآن، أوجد مؤیدات وقرائن للروایات الظنیه، فحول دلالتها من ظن إلى علم، بالإضافه الى حل إشکالیات التعارض بین الروایات، حیث إنّ المنهج الذی اتبعه العلامه الطباطبائی له تأصیلات نظریه فی روایات أهل البیت، وهذا منهجه فی التأسیس لقواعد التفسیر عن طریق استنطاق روایات المعصومین.
۵.
کلیدواژهها:
Jenn Quran narrations
The Holy Qur'an and narratives, rejecting the invisible beings of the pseudonymous genius, reject the beliefs and beliefs of the falsehood, and by explaining the truth of the existence of the gens, the path to the arrival and prevalence of any religious and practical deviation among the Muslims is closed about this creature. Although the elements of the existence of the jinn are different with man, the purpose of the creation of man and the jinn is one and the most similar creatures are introduced to man; therefore, the explanation of the true characteristics of the genius from the perspective of the Quran and the Hadith, in order to recognize the false, false and distorted beliefs, It is necessary and necessary. Jenn has sex, genitals, authority, perception, responsibility, and duty, and therefore has groups of believers and infidels and different religions and sects, and because of the totality of these blessings, they have resurrection, publishing, and Account will be. Jinn from the perspective of the Qur'an and narratives are the most similar beings to humans, but because the original element of the creation of the jinn is different with humans, there are differences with humans. They were created from the fire before the human being created from the soil. For this reason, they benefit from certain features such as impurity and speed. Because of their power, they can appear in different forms in the sky and in the earth, but they are human beings. An inventory has authority, perception, science, responsibility and duty.
۶.
کلیدواژهها:
manifestation hiddenness Essence of God Ibn Arabi miester Eckhart
The manifestation of the Essence of God in the point of view of Ibn Arabi and Meister Eckhart is considered one of the most important and fundamental ideas on which the other mystical questions depend on. Ibn Arabi regards this matter in the way that it represents the Essence of God, namely the manifestation of the Essence of God and other worlds is because of His hiddenness in these worlds which is resulted from the Breath of the Merciful (the complete divine manifestation). Meister Eckhart also regards this matter as the truth of everything and originates from the divine perception of Himself, and this perception flows to all things by which the Essence of God manifested in the whole things including human, soul and the light. The Essence of God is the Love who penetrates the whole attracting things to Him. So the manifestation and hiddenness in the two mystics' views is the proof of the two verses (He is the First, the Last, the Manifest, and the Unseen and He knows all things), and We are closer to him than even his jugular vein. This manifestation and hiddenness don’t just concern the worlds and beings, but includes the visible world, the world of unveiling matters relating to the unseen, the stations, and states. Mystics and holy travellers stated the secret of this manifestation and hiddenness of the Essence of God, namely, the full orientation towards the Essence of God, this approach gives an expansion of readiness to the mystic and holy traveller to enable him to receive and reflect the divine perfection more and more; for that they recommend the importance to protect this hiddenness and continuing its manifestation.