مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
مبانی فکری
حوزه های تخصصی:
از میان انواع محتمل تحولات اجتماعی ، در بعضی از جوامع ، انقلاب رخ می دهد ، در حالی که در برخی دیگر بدون توسل به خشونت انقلابی ، تغییرات اجتماعی در راستای اهداف ملی ایجاد می شود . تحول انقلابی ، غالباَ پس از شکست تحولات غیر انقلابی به وقوع می پیوندد و معمولاَ با نارضایتی عمیق از شرایط حاکم ، گسترش ایدئولوژی های جدید ، تشدید روحیه انقلابی ، وجود ساختارهای سیاسی - اجتماعی بسیج گر ، مشارکت مردمی ، مبارزه خشونت بار و جانشینی نظام جدید به جای نظام پیشین همراه است ...
تبیین سیر تدریجی نظریه های حرکت نفس، از آغاز تا دگرگونی جوهری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که نفس آدمی از نظر بسیاری از حکما امری مجرد و بسیط است، مسئلة حرکت آن همواره ذهنها را بخود مشغول کرده است ارسطو این حرکت را به بسیاری از فیلسوفان پیش از خود نسبت داده است که با توجه به رویکرد طبیعت انگارانة آنان، این نسبت میتواند درست باشد. ارسطو که برخلاف افلاطون، مسئلة تجرد نفس در نظر او مبهم و دوپهلوست، هرچند نفس را محرّک دانسته است، اما حرکت بالذات آن را مطلقاً نادرست میداند و دربارة حرکت عرضی آن دیدگاههای نامشخص و ناهمگونی دارد. بنظر میرسد اولین جرقه های نظریة حرکت در جوهر نفس بدست خواجه نصیر طوسی، با استنباط از عبارتی از بوعلی زده شده است که سرانجام بدست توانای ملاصدرا شعله ور میگردد. ملاصدرا خود را در طرح این نظریه مبتکر نمیداند و پیشینة آن را در آیات قرآنی و در بین آراء عرفا و حکما ردیابی میکند. ابتکار او در این امر را باید در مبتنی کردن آن بر مبانی فکری و بویژه مبانی هستیشناختیی مانند اصالت، وحدت و تشکیک وجود و همچنین مبنا قراردادن آن برای طرح نظریه های ابتکاری در زمینة انسان شناسی و معرفت شناسی دانست؛ بگونهیی که میتوان گفت این نظریه مرکز ثقل علم النفس ملاصدراست و با محوریت آن، انسانشناسی، معادشناسی و معرفت شناسی دگرگون شده و با رویکردی متفاوت، مسائل نوینی را تجربه میکند و هنر اندیشه ورزی به بهترین وجه نشان داده میشود.
به سوی چارچوبی برای مطالعه مدیریت دولتی اسلامی 1 رصد تاریخی، توجیه علمی و مبانی
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر واکاوی پیشینه های تاریخی مطالعه مدیریت دولتی اسلامی در ادبیات مدیریتی ایران و جهان و توجیه فرانظری و فلسفی آن از یک سو و شکل دهی مبانی اسلامی براساس مأخذ دینی است. بر این اساس تلاش شده است به تأسی روش شناسانه نهضت خدمت عمومی جدید مبانی بنیادین مدیریت دولتی اسلامی تنسیق شود. در بخش نخست سیر تکامل دانشی این نهضت واکاوی و در بخش دوم دلایل فرانظری و فلسفی این جریان فکری مدیریتی اقامه خواهد شد و در بخش نهایی مبانی فکری و عملی این نهضت ارائه خواهد شد.
بررسی وجوه اشتراک مبانی فکری، اهداف و اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی و داعش
حوزه های تخصصی:
مطالعه کانون های بحرانی بیانگر آن است که بسیاری از آن ها، هدفمندانه ایجاد شده اند. از مصادیق عینی این کانون ها، رژیم صهیونیستی است. جنایات این رژیم تنها در قبال مسلمانان فلسطین نبوده بلکه پیروان تمام ادیان را نشانه گرفته و ادعای دینی آنان فقط یک بهانه و توجیه بوده است؛ اما جریان بیداری اسلامی از دسامبر سال 2010، صهیونیست ها را در ترس و انفعال عجیبی فرو برد. آنان برای مقابله با این وضعیت به کمک طراحان اروپایی و آمریکایی، درصدد تغییر جهت و محتوای انقلاب ها برآمده اند و تلاش کردند اختلافات شیعی- سنی را پر رنگ نمایند و گروه های تروریستی همچون داعش تأسیس کنند. نکته جالب توجه، اشتراک در افکار، رفتارها، رویه ها و مبانی دینی- عقیدتی رژیم صهیونیستی و داعش است که اتفاقی بودن این اشتراکات را غیر منطقی می نمایاند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شکل کتابخانه ای در پی شناخت اشتراکات داعش و رژیم صهیونیستی در مبانی فکری، اهداف و اقدامات تروریستی هستیم. سه سناریوی کشمکش، همکاری و تداوم اتحاد طبیعی برای این دو متغیر قابل اشاره است که با توجه به نشانه های موجود محتمل ترین سناریو، استمرار اتحاد طبیعی بین آنان است.
مبانی فکری و عقیدتی الحوالی در توحید و نقد آن
منبع:
کلام حکمت سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
9 - 21
حوزه های تخصصی:
الحوالی از شخصیتهای معاصر نوسلفیان است که با فعالیتهای خود در محیطهای علمی و انتشار کتب و مقالاتش باعث تبلیغ عقاید وهابیت و جنبشهای تکفیری شده است. عمده این عقاید در زمینه توحید است. بنابراین، لازم است که مبانی فکری-عقیدتی این فرد در زمینه توحید با روش توصیفی-تحلیلی نقد و بررسی شود. در این نوشتار مبانی فکری الحوالی در سه حیطه هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی بررسی میشود. الحوالی در هستیشناسی معتقد است که امور غیبی وجود دارد و ایمان به آن واجب است. در معرفتشناسی معتقد است که منابع استنباط علوم دینی، قرآن، سنت و اجماع سلف است. در روششناسی قائل به ظاهرگرایی و نفی تأویل و حجیت فهم سلف است. در نهایت این نتیجه به دست میآید که اینها همه ریشه در جایگاه عقل نزد سلفیه دارد. در زمینه عقاید دینی، الحوالی دیدگاه وهابیت را دارد و توحید را به سه نوع تقسیم میکند: توحید در صفات، توحید در ربوبیت و توحید در الوهیت. در قسم اول برای خداوند صفاتی را اثبات کرده است. در قسم دوم آن را توحید در خالقیت معرفی میکند و اینکه تمام انسانها حتی مشرکان به طور فطری آن را قبول دارند. قسم سوم را توحید عبادی میداند و اینکه رسولان به خاطر همین قسم مبعوث شدهاند و آمدهاند تا انسانها را متعبد کنند و آنها را از پرستش خدایان دروغین برحذر دارند. از نظر الحوالی مهمترین نوع توحید، توحید عبادی است و یک مسلمان واقعی باید مواظبت کند که در زمینه عبادت دچار شرک نشود. طبق نظر وهابیت از نتایج توحید عبادی است که توسل، شفاعت، زیارت و بسیاری از اعمال دیگر مسلمانان از مصادیق شرک شمرده میشود.
بررسی مبانی فکری و آرای فقهی سیاسی امام خمینی درباره کارکرد دلیل عقل در اثبات ولایت فقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
۱۵۵-۱۷۲
حوزه های تخصصی:
مسائل قابل بحث در این تحقیق این است که نظر امام خمینی+ درباره ولایت فقیه چیست؟ نگاه ایشان به دلیل عقل چگونه است؟ چه نقشی در اثبات مبانی فکری و آراء فقهی سیاسی خود درباره ولایت فقیه برای دلیل عقل قائل می باشد؟ بدین منظور، متون فقهی استدلالی و اصولی، آرا و فتاوای ایشان براساس روش تحلیل محتوا بررسی شده است. ایشان دلیل عقل را به عنوان دلیل مستقل اصول استنباط در عرض کتاب و سنت پذیرفته اند. به کار گیری عقل در استنباط احکام شرعی در آثار حضرت امام خمینی آنجایی به اوج خود می رسد که ایشان اقدام به تأسیس نهادی به عنوان تشخیص مصلحت می نماید. امام خمینی نظر خود درباره ولایت فقیه را نخستین بار در کتاب کشف اسرار بیان داشته و در آن کتاب با دلیل عقلی، ضرورت وجود قانون و حکومت در جامعه بشری را به اثبات رسانده است.
پدیدار شناسی مدنی و مطالعات توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران به چرائی عدم موفقیت برنامه های توسعه، پاسخ های مختلفی داده شده، اما توجهی به اهمیت «مبانی فکری توسعه» نشده است. این در حالی است که نظریه پردازی در باب «توسعه»، در آغاز در مکاتبی چون اقتصاد رشد و مدرنیزاسیون که مبتنی بر مفروضات پارادایمی «علم سیاست پوزیتیویستی» و «علم اقتصاد کلاسیک» پردازش شد. این ابتناء، از یکسو تضمنات نظری و عملی خود را دارد و از سوی دیگر، بی توجهی به آن تبعات معینی برای توسعه اندیشی در بر خواهد داشت. در چند دهه اخیر، نظریه های جدید توسعه همچون نظریه های «اخلاق توسعه» و «توسعه انسان»، به صراحت با رجوع و اتکاء به مبانی فکری متفاوت از نظریه های پیشین توسعه به دو پارادیم مدنی، یعنی «پارادایم عرصه عمومی» و«پارادایم بازار» تاسی جسته و هنجارهائی چون «عدالت»، «آزادی»، و«زندگی خوب» را وارد مباحث توسعه کرده اند. اما، در نهایت تنش میان این دو پارادایم مدنی نظریه های جدید را نیز دچار تنش کرده است در اینجا «پدیدارشناسی امر مدنی» بعنوان نوعی مبنای فکری – فلسفی که می تواند با توجه به اقتضائات زمینه و زمانه، تمهیدگر توسعه اندیشی در ایران فارغ از تنش حاصل از دوگانه مدنی مذکور باشد، مطرح شده است.
مشروعیت سیاسی در حاکمیت مبتنی بر دلیل عقل با رویکردی به مبانی فکری امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
55 - 83
حوزه های تخصصی:
مشروعیت از قدیمی ترین و اساسی ترین مباحث نظام های سیاسی است. مسئله مشروعیت بدان دلیل اهمیت دارد که دوام نظام های سیاسی به آن وابسته است؛ لذا هر حکومتی می کوشد مشروعیت خود را مستحکم کند تا دچار سستی نشود. از طرفی در اندیشه سیاسی امام خمینی عنصر عقل بسیار برجسته است؛ لذا ایشان در بحث مشروعیت سیاسی حاکمیت نیز مهم ترین ادلّه را دلیل عقل می داند. حتی در بحث شاخص های شیوه اجتهادی امام، مؤلفه دلیل عقل در مشروعیت سیاسی ایشان، بسیار برجسته می نماید. مبانی فقهی و اصولی امام خمینی یکی از عوامل اثرگذار در اندیشه سیاسی ایشان محسوب می شود. بسیاری از مباحث بدیعی که ایشان در فقه سیاسی ارائه کرده اند، به دلیل بهره گیری از دلیل عقل در استفاده از منابع است. در کارکردی دیگر، در نگاه امام خمینی با دلیل عقل می توان قواعد فقهی را با مستحدثات و مسائل روز تطبیق داد. کشف بسیاری از قواعد فقهی و کاربرد آن ها در بُعد سیاسی نتیجه کارکرد عقلی امام است؛ بنابراین امام در شناخت مناطات و ملاکات احکام در روش عقلی خود به تحلیل و تطبیق مسائل حادث روز با قواعد فقهی می پردازد و بدین سان نظریه سیاسی ولایت مطلقه فقیه و برپایی نظام حکومتی اسلامی شکل می گیرد.
تبیین مبانی فکری استکبارستیزی در اندیشه تمدن ساز آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
138 - 162
حوزه های تخصصی:
استکبار جهانی به رهبری آمریکا همواره با زورگویی و افزون خواهی به شکلی ظالمانه در عرصه جهانی درپی کسب منافع خود بوده است. این واقعیت رهبر معظم انقلاب را بر آن داشته است تا با نگاه تمدن ساز خویش براساس مبانی دینی با تبیین ماهیت استکبار، به ضرورت مبارزه با آن پرداخته و خود نیز به عنوان رهبر انقلاب اسلامی پرچم دار آن در جهان باشد. پژوهش حاضر در پاسخ به این پرسش است که مبانی فکری استکبارستیزی مبتنی بر اندیشه تمدن ساز رهبر معظم انقلاب اسلامی چیست؟ این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و در چهارچوب نظری مبتنی بر سه گانه هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی درپی بررسی این موضوع است. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که استکبارستیزی برآمده از نظام توحیدی و ضرورتی اعتقادی به منظور جلوگیری از فراگیری فساد و تباهی بر روی زمین بوده و اصلی ترین روش در عرصه ایستادگی و مقاومت دربرابر هجمه های مستکبران است.
بررسی تطبیقی بنیان های فکری تمدن اسلامی در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای و سید قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
5 - 52
حوزه های تخصصی:
سید قطب به عنوان یکی از اندیشمندان برجسته مصری و حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان یکی از تأثیرگذارترین علمای شیعه در عصر حاضر ازجمله اندیشمندانی هستند که بر رویکرد تمدنی و تحقق تمدن اسلامی اهتمام ویژه ای ورزیده اند. پرسش اصلی این پژوهش درباره بنیان های فکری تمدن اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری و سید قطب و وجوه اشتراک و افتراق آنها است. در پژوهش حاضر، از روش تحلیل محتوای کیفی و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است تا مهم ترین بنیان های فکری تمدن نوین اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنه ای و سید قطب با استناد به مجموعه آثار ایشان استخراج و ارائه گردد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هرچند سید قطب و حضرت آیه الله خامنه ای دغدغه های مشترکی داشته و درصدد ایجاد تمدن قدرتمند اسلامی هستند اما در بنیان های آن تفاوت های آشکاری با یکدیگر دارند. ازلحاظ هستی شناسی، این دو اندیشه، توحید محور بوده و بر این اصل استوارند که تمدن اسلامی دو بعدی و شامل ساحت مادی و ساحت معنوی است. در مبانی معرفت شناسی، این دو اندیشمند درخصوص امکان و ضرورت معرفت اتفاق نظر دارند، ولی از حیث منابع و روش های معرفت، دارای دیدگاه های متفاوتی هستند. در مبانی انسان شناسی نیز از جهات چیستی، جایگاه والای انسان در نظام هستی و غایت وجودی آن، شباهت اندیشه دیده می شود ولی درخصوص اراده انسان، میان آنها اختلاف جدی وجود دارد. اراده انسان در نظریه سید قطب در ذیل توحید افعالی و تداوم عادت الهی تفسیر می شود؛ درصورتی که آیت الله خامنه ای بر این باور است که نقش اصلی از آن تربیت، اراده و تصمیم خود انسان است. در بحث غایت شناسی هر دو نظریه، سعادت طلبی و وصول به سعادت در دنیا و آخرت فهم می گردد و هر دو به غایتی غیرمادی معتقدند که هدف غایی تمدن اسلامی وصول به سعادت دنیوی و اخروی است. هر دو اندیشمند به لحاظ هستی شناسی معتقد به دو وجهی بودن(مادی و معنوی) نظام هستی می باشند و وجه معنوی را مهم تر از وجهه مادی به حساب می آورند. آنچه واضح است، جدایی کامل نظر سید قطب و حضرت آیت الله خامنه ای در غایت شناسی و ایجاد آرمان شهر است. آرمان شهر سید قطب، جامعه نخستین اسلامی و عصر خلافت است اما آرمان شهر حضرت آیت الله خامنه ای در آخرالزمان و با نگاه به آینده به وجود می آید.