مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
رسانه
حوزههای تخصصی:
دیدگاه هنجاری رسانه، برآیند مجموعه ای از باید ها و نباید ها در نهادهای متنوعی است که در تعامل با رسانه قرار دارند. رابطه رسانه با هریک از این نهاد ها، شرایط و موقعیت عمل رسانه، مبانی فلسفی و فکری پایه گذاران آن و ریشه های شکل گیری رسانه و نیز ارزش ها و آموزه ها و اصول دینی از جمله بستر های شکل گیری نظریه های هنجاری در ارتباطات جمعی به شمار می روند. نظریه مسئولیت اجتماعی در میان نظریات هنجاری به دنبال تعدیل آزادی فرد و ایجاد پیوند میان استقلال رسانه ها و وظایف اجتماعی آن هاست. به عبارت دیگر، نظریه مسئولیت اجتماعی در بستری از لیبرالیسم و اومانیسم شکل گرفت و به فرمول آزادی فردی به علاوه استقلال رسانه ها که بیانگر رسانه های آزاد و لیبرال بود، مسئولیت اجتماعی رسانه ها را افزود.
یکی از موضوعاتی که در حوزة فلسفة علوم انسانی و اجتماعی بدان پرداخته می شود، بیان رابطة فرد و جامعه است. بر اساس مبانی فلسفی رویکرد جمع گرا اصالت را به جامعه و در مقابل رویکرد فرد گرا اصالت را از آن فرد می داند؛ به این ترتیب، وقتی هر دو رویکرد بر پایة دیدگاه اومانیستی تفسیر می گردد، انسان تا حد تمایلات غریزی اش تنزل می یابد. اما منطق اسلامی انسان را موجودی فراتر در نظر گرفته و بعد ملکی و ملکوتی او را توأمان مورد توجه قرار می دهد. مسئولیت اجتماعی در اسلام با مفهوم امر به معروف و نهی از منکر ارتباط برقرار می سازد. بدین سان در این مقاله با رویکردی تحلیلی- تبیینی جایگاه مسئولیت اجتماعی رسانه های جمعی در نگرش غربی و اسلامی تبیین خواهد شد چه اینکه در دیدگاه اسلامی مسئولیت تک تک افراد در رسانه از حیث ساختار و محتوا مورد توجه قرار می گیرد.
نظریه مسئولیت اجتماعی؛ حلقه مفقوده استعاره سازمان به مثابه رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای شناخت پدیده ها، یکی از بهترین راهکارها استعاره سازی است که در آن فرایند، برای تبیین هر پدیده ای لازم است وجه شباهت آن را با پدیده دیگری که شناخته شده تر است، بررسی کرد. دانشمندان علم مدیریت برای شناسایی سازمان استعاره های زیادی را مطرح کرده اند؛ از جمله اینکه سازمان را به مثابه ماشین، موجود زنده، فرهنگ، بوم نقاشی و... تلقی کرده اند. در این مقاله، نویسنده سازمان را به مثابه رسانه دانسته است. اما مهم ترین وجه این تمثیل را در مسئولیتی می داند که برای رسانه و سازمان در قبال اجتماع متصور است. البته باید توجه داشت که آسیب جدی نگاه استعاری همانا آن است که بگوییم «این است و جز این نیست»؛ زیرا در شناخت یک پدیده هم دید جزئی نگر شایستگی دارد و هم دید کلی نگر بایستگی. لذا همیشه مجموعه ای از استعاره ها، ما را در شناخت یک پدیده از جمله سازمان تکافو خواهد کرد. این مقاله در پی آن است تا در نگاهی استعاری، سازمان را به مثابه رسانه تلقی کند. اما آن واسطی که این استعاره را سامان می دهد، همانا نظریه مسئولیت اجتماعی است.
نقش سازمان های اطلاعاتی در ارتقای قدرت نرم کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های امنیتی و اطلاعاتی، نقش بالقوه و بالفعل عمیقی در ارتقا و بهره بری از منابع اقتدار نرم کشور بر عهده دارند. در این خصوص می توان از طریق برخی شواهد، به یقین (و یا با درصدی بالا) از دخالت و خط دهی نهادهای اطلاعاتی به سیستم های سیاست خارجی، اقتصادی و یا فرهنگی کشور برای بهبود وجهه خود یا تخریب وجهه حریف سخن به میان آورد. مقاله حاضر تلاش دارد با حرکت در محدوده های تعریف شده فوق، در حد امکان نقش سازمان های اطلاعاتی و امنیتی را در تقویت وجوه قدرت نرم کشور بررسی کند. فرضیه اصلی آن است که عملکرد نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در ارائه و نشر اطلاعات می تواند به عنوان ابزار اقناع و در جهت ارتقای قدرت نرم کشور به کار رود.
سنجش عوامل مؤثر بر احساس امنیت شهروندان شهر مشهد با تأکید بر عملکرد پلیس و رسانه های جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت؛ در امان بودن یا در امان حس کردن شخص از هر گونه تهدید تعریف می شود و حضور مردم در فضای عمومی شهر، مستلزم احساس امنیت از سوی آنان است. یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده حضور مردم در فضاهای عمومی، ترس یا احساس ناامنی است. ناامنی مکان ها و فضاهای عمومی، نشاط و سلامتی را در زندگی روزمره مختل می کند و با ایجاد مانع بر سر راه رشد فرهنگی و مشارکت عمومی ، هزینه های زیادی را بر جامعه تحمیل می نماید. امروزه با توجه به گستردگی شهرنشینی و رواج نا امنی های اجتماعی در شهرها، مطالعه موضوع امنیت ، عوامل مؤثر برآن و راهکارهای تقویت احساس امنیت در شهرها ضرورت یافته است. در پی چنین ضرورتی، نوشتار حاضر بر آن است تا با تأکید بر دو عامل رسانه های جمعی و عملکرد پلیس، به بررسی احساس امنیت شهروندان شهر مشهد بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی ، تحلیلی بوده که از طریق مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه اطلاعات جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS اطلاعات تجزیه و تحلیل و فرضیات آزمون شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که بین احساس امنیت شهروندان شهر مشهد و شاخص های عملکرد رسانه ها و عملکرد پلیس رابطه معناداری وجود دارد. و در نهایت، راهکارهای مناسب برای ارتقای امنیت اجتماعی مناطق شهری ارائه شده است.
تأثیر جهانی شدن سرمایه بر جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با استفاده از مکتب ایتالیایی روابط بین الملل (نظریه نئوگرامشین)، جهانیشدن سرمایه و کارکرد فرهنگی سرمایه را بررسی و با استفاده از مفهوم هژمونی و عناصر مفهومی مرتبط با آن، مانند طبقه سرمایه دار فراملی، بلوک تاریخی، جامعه مدنی جهانی، کارگزاران انتقال فرهنگی و بین المللی شدن دولت، مفهوم جنگ نرم بر ضد جمهوری اسلامی ایران را تبیین میکند. پرسش اصلی این مقاله این است که مبانی و ابزارهای جنگ نرم بر ضد جمهوری اسلامی ایران بر چه اصول و شیوه هایی پایه ریزی شده اند؟ فرضیه اصلی این است که جهانیشدن سرمایه با به کارگیری ابزارهای رسانه ای و فرهنگی و تأثیر بر آنها در راستای زوال فرهنگ های غیرموافق با لیبرال دموکراسی، مبانی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را به منظور ایجاد حلقه های تهدید نرم تحت تأثیر قرار میدهد.
چیستىِ رسانه با تأکید بر رسانه دینى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد تحلیلى به بررسى چیستى رسانه از حیث ابزار و یا بسته فرهنگى بودن و نیز بازنمایى و یا عدم بازنمایى و انعکاس واقعیات اجتماعى مى پردازد. پذیرش هریک از این رویکردها، مبتنى بر طرز تلقّى و نوع نگرش به هستى است. هرچند در دنیاى ارتباطات پیچیده امروزى، ما به شدت در معرض رسانه ها قرار گرفته ایم، اما این گونه نیست که تابع محض آنها باشیم. رسانه ابزار صرف و یا بستر فرهنگى نیست، بلکه داراى ظرفیت ها، اقتضائات، امکانات و محدودیت هایى است. از این رو، مى توان با شناخت ماهیت رسانه، و نیز دین و آموزه هاى دینى و امکان ترویج آن در رسانه، از حداکثر ظرفیت رسانه براى انتشار پیام دین بهره گرفت.
توسعه عدالت زبانی؛ راهبرد رسانه برای ایجاد جامعه زمینه ساز
حوزههای تخصصی:
جامعه ای که زمینه برپایی عدل و قسط در آن فراهم شده باشد، مهیای ظهور و پذیرش حکومت عدل مهدوی است. از این رو، تمهید گسترش عدالت در جامعه را می توان مهم ترین راهبرد رسانه برای ایجاد جامعه زمینه ساز ظهور دانست. این مقاله ضمن تبیین ساز و کار به کارگیری زبان و عناصر زبانی در رسانه به مثابه مهم ترین فرایندی که پیوسته در رسانه رخ می هد، به نقش رسانه در توسعه عدالت اجتماعی در جامعه پرداخته است. نگارنده با نگاهی تحلیلی به ادبیاتی میان رشته ای درحوزه های زبان شناسی انتقادی، زبان شناسی اجتماعی، فلسفه سیاسی و علوم ارتباطات، تلاش کرده است ضمن تشریح مفهوم عدالت زبانی، الگویی از فرایند توسعه عدالت زبانی در رسانه به مثابه مقدمه و زمینه ساز تحقق عدالت اجتماعی در جامعه ارائه و الزامات و هنجارهایی را برشمرده است که رسانه عدل گستر باید آنها را مبنای فعالیت خود قرار دهد.
عکاسی و فرهنگ عمومی
حوزههای تخصصی:
انسان در سراسر تاریخ، برای برقراری ارتباط با همنوعان و محیط اطراف خویش، تلاش و کوشش کرده است و از دوران ماقبل تاریخ، استفاده از تصویر یکی از مهم ترین راه های بیان اندیشه و افکار او بوده است. هما ن طور که در طول قرون گذشته موفق شد زبان و کلام را به درستی درک کند و با تسلط کامل از آن ها استفاده کند، دستیابی به سواد تصویری نیز برای انسان امروز مستلزم فهم نکات خاصی است. در جهان امروز با عقبگردی به گذشته، کاربرد دوبارة زبان تصویر، برای سرعت بخشیدن به دریافت پیام، دیده می شود که تمایل همیشگی انسان به پیام های تصویری را نسبت به گفتار و نوشتار تأیید می کند. انسان از دیرباز دلایل گوناگونی برای خلق تصویر داشته است که مهم ترین آن ها نیاز است. نیاز به بیان احساسات، افکار، برقراری ارتباط و... در نهایت سبب شده است که انسان به کارهای گوناگونی بپردازد. اختراع عکاسی در جهان، آغازگر حرکت بزرگی در پیوند های ارتباط بصری میان مردم و جوامع شد. گسترش روزافزون استفاده از تصویر در زندگی امروز به نوعی فرهنگ تبدیل شده است. در این مقاله، تلاش شده است تا اهمیت زبان تصویر و نقش تأثیرگذار آن در برقراری و گسترش ارتباط میان افراد، گروه ها، جوامع و تمدن ها آشکار شود.
سینمای ایران در تقابل با ویدئو، تلویزیون و ماهواره
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ضمن بررسی ادبیات مربوط به موضوع تقابل میان رسانه های گوناگون، با بهره گیری از نتایج برخی مطالعات پیمایشی سال های اخیر دربارة وضعیت کاربری رسانه ها و محصولات فرهنگی در کشور، رقابت کنونی سینما با ویدئو، تلویزیون و ماهواره نیز تحلیل شده که در این رقابت، کفة گرایش مردم ایران به سمت ویدئو، تلویزیون و ماهواره سنگین تر شده است. در بررسی ریشه های رقابت بین سینما با ویدئو، تلویزیون و ماهواره، موضوع از دو منظر تأثیر تغییرات فناوری و ظهور فناوری های جدید رسانه ای در سینما و نیز تغییر در عادت های تفریحی و فراغتی تماشاگران فیلم های سینمایی تبیین شده است.
مدل مدیریت تولید با رویکرد ناب در سینمای ایران
حوزههای تخصصی:
لازمة رقابت در دنیای تولید کنونی بهره گیری از تمام فنون، ابزارها و اندیشه های جدید ناب است. در نیمة دوم قرن بیستم، تولیدکنندگان جهان با محیط رقابتی جدیدی مواجه شدند که با نیمی از سرمایه و امکانات لازم، محصولات را با کیفیتی بهتر، تنوعی بیشتر و قیمتی پایین تر به بازار جهانی عرضه می کردند. یکی از این تکنیک های جدیدْ تولید ناب نام دارد. تولید ناب در واقع رویکردی سامان مند برای حذف ضایعات و اتلاف ها و از بین بردن هر فرآیند اضافی است، از مرحلة تهیة مواد اولیه گرفته تا تولید و در نهایت فروش. این مقاله با توجه به مراحل تولید فیلم سینمایی و تطبیق این فرآیند با آنچه در خط تولید صنعتی اتفاق می افتد، در پی شناسایی و کشف اتلاف هایی است که طی مراحل ساخت فیلم پیش می آید. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از روش تحقیق مفهوم سازی بنیادین منجر به شکل گیری پانزده مفهوم و به تبع آن پنج مقولة اصلی شد. این مقولات شامل سه نوع اتلاف زمان، دوباره کاری، ناهماهنگی و دو عامل زیرساختی و فرهنگی در فرآیند تولید فیلم سینمایی است.
رسانه و دین
حوزههای تخصصی:
با گسترش تکنولوژی و پیدایش وسایل ارتباطی نوین شاهد دگرگونی در اشکال رسانه ها و به تبع آن تغییر در زندگی افراد هستیم. به طور مثال این تغییرها را می توانیم در نحوة زندگی، تفریح، سرگرمی، مسافرت، خرید، نحوة عبادت انسان ها و دسترسی به اطلاعات دینی مذهبی مشاهده کنیم. این مقاله چگونگی استفادة کاربران از اینترنت در امور مذهبی را مورد بررسی قرار داده است. هدف تحقیق، شناخت و نحوة استفاده کاربران از مطالب دینی اینترنت و انگیزة کاربران از استفادة مطالب دینی از اینترنت می باشد. روش به کار رفته در این مقاله، پیمایش است و جامعة آماری آن شامل 700 نفر از دانشجویان رشتة مدیریت دانشگاه ارومیه است.
نتایج این تحقیق نشان می دهد مطالب دینی اینترنت، به میزان 1/69 درصد، در باورها و اعتقادهای دینی کاربران تاثیر دارد. همچنین مطالب دینی اینترنت، در بالا بردن اطلاعات 67 درصد کاربران، تاثیر دارد.
تربیت دینی و چگونگی بازنمایی آن در متون تلویزیونی؛ مورد مطالعه، سریال اغماء
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر جایگاه رسانه و به طور خاص تلویزیون در امر تعلیم و تربیت اسلامی، متکی بر آموزه های قرآن کریم، سنت نبوی و با تأکید بر فرمایش های امیرالمؤمنین علی(ع) مورد بررسی قرار می گیرد. برای فهم نحوه حضور رسانه در امر تربیت، باید ابتدا شناخت نسبتاً کاملی از موضوع تعلیم و تربیت و ضرورت آن کسب نمود؛ در ادامه تلاش می شود که مبانی تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار گرفته و پس از بررسی نظریات اندیشمندان غربی و مسلمان مطرح در این عرصه، وضعیت تربیت در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران مطرح و وضعیت رسانه ملی مورد ارزیابی قرار گیرد. در نهایت پس از طرح اصولی به عنوان اصول تربیتی، ذیل دو عنوان تولیدات رسانه ای و مخاطبان، نحوه بازنمایی اصول تربیتی در یکی از تولیدات سیمای جمهوری اسلامی ایران (سریال تلویزیونی اغماء) مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.
رسانه ها، تصور قالبی و روابط بین گروه های هویتی (مطالعة موردی دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فضای کنونی متأثر از گسترش نقش فزایندة رسانه ها و ابزارهای ارتباطی، تصور قالبی به عنوان یک مسئله قدیمی ابعاد جدیدی یافته و چالش های جدیدی را در حوزه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی موجب شده است. در این مقاله تلاش خواهد شد تصور قالبی و نقش رسانه ها در روابط بین گروه های هویتی مورد بررسی و سنجش (رویکردی پیمایشی) قرار گیرد. جامعة آماری این نوشتار شامل کلیة دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1390 تا 1391 می باشد. بر اساس یافته ها، شبکه های ماهواره ای، از بیشترین فراوانی در مقایسه با دیگر وسایل ارتباطی در خصوص ترویج ذهنیتی خاص نسبت به اقوام برخوردار است. تلویزیون داخلی، تلفن همراه و اینترنت نیز از سهم زیادی در این زمینه برخوردارند. در این میان، رادیو از فراوانی اندکی برخوردار است. بنابراین، با افزایش استفاده از رسانه های خارجی، میزان تصور قالبی افزایش خواهد یافت.
گونه شناسی مخاطبان و وظایف رسانه ها؛ رویکردی اسلامی
حوزههای تخصصی:
از دهة 1930 و همزمان با پیشرفت و گسترش وسائل ارتباط جمعی، تحقیقات در این حوزه آغاز شد و عناصر اصلی آن علم به دست آمد که به طور خلاصه عبارت اند از: تحلیل کنترل؛ تحلیل محتوی؛ تحلیل وسیلة ارتباطی؛ تحلیل مخاطب و تحلیل تأثیرات رسانه ها بر مخاطبان (معتمدنژاد، 1356، ص14). بنابراین، برای رسیدن به الگوی جامع در علوم ارتباطات اجتماعی، باید تک تک این عناصر را بررسی کرد و برای هریک، مدل مناسبی ارائه نمود. البته باید توجه داشت که به سبب تنوع جوامع و فرهنگ ها، الگوهای مربوط به هرکدام از آن ها نیز با هم متفاوت است و این تفاوت در نتیجه گیری ها مؤثر خواهد بود. ازاین رو، این مقاله قصد دارد «تحلیل مخاطب» را به عنوان مهم ترین عنصر این علم (محسنیان راد، 1369، ص367)، با نگاهی بومی و براساس ارزش های اسلامی بررسی کند و تعیین نماید که رسانه ها در جامعة اسلامی چگونه باید به مخاطبان خود نگاه کنند و آن ها را طبقه بندی نمایند؛ چرا که وجود اختلافات معنایی و بدفهمی ها موجب شده است که از مخاطب، انواع و اقسام طبقه بندی ها با رویکردهای مختلف پدید آید که گاه ممکن است نارس یا گمراه کننده باشد. این مطالعه با روش کتابخانه ای مخاطبان جهانی را برای یک رسانة اسلامی مورد تحلیل قرار داده و با برگزیدن معیار «ایمان و عمل صالح» در نتیجة آن به هشت طبقه از مخاطبان دست یافته است. سپس، تفاوت جامعة مؤمنان را با جامعة غیرمؤمنان برشمرده و مسیر هریک را مشخص کرده است. در نهایت، نیز نسبت خود رسانة اسلامی با مخاطب، تعیین شده است که براساس آن، نحوه تعامل رسانه نسبت به هر دسته از مخاطبان معلوم می گردد.
کالبدشکافی سبک زندگی در جامعه سرمایه داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن نظام سرمایه داری منجر به گسترش، نهادینه شدن و بازتولید ارزش های فرهنگی- اجتماعی این نظام در عرصه جهانی شده، که یکی از نتایج آن رسوخ و هنجار شدن مؤلفه های «زندگی روزمره» و «سبک زندگی»، براساس اصول و جامعه مطلوب نظام سرمایه داری است.به عبارت دیگر، نظام مذکور، صرفاً در یک مکانیسم تولید و شیوه مدیریت اقتصاد جامعه، تعریف و خلاصه نمی شود،بلکه به مثابه یک نظام فراگیر، شامل هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، اقتصاد، سیاست، امنیت و نیز فرهنگ خاص و مطلوب خود است،که در نتیجه حاکمیت آن، طبیعتاً و الزاماً، سبک زندگی خاصی را توصیه، تبلیغ، نهادینه و بازتولید می کند. به عبارت دیگر، نظام سرمایه داری، انسان سازی و جامعه سازی می کند. هر چند به تعبیر «اسپیواک»، در تلاش برای انکار و اختفای تار و پود بافته خود و عدم افشای ابعاد فرهنگی- اجتماعی خویش است. دغدغه کنونی کشور در لزوم طراحی و تدوین سبک زندگی بومی و اسلامی، ابتدا ضرورت شناخت مؤلفه های سبک زندگی هژمون (سرمایه داری) را نشان می دهد. لذا مقاله حاضر،در نظر دارد با طرح این پرسش اصلی که مؤلفه های سبک زندگی مطلوب نظام سرمایه داری کدامند و چه ارتباط معنادار و مفصل بندی با هم دارند؟ به دنبال فهم و کالبدشکافی این مؤلفه ها کنکاش کند. در پاسخ و فرضیه نیز نگارندگان بر این عقیده اند که، لزوم بیشینه سازی و اصالت سود و رفاه و انباشت سرمایه در این نظام، مؤلفه هایی را در حوزه فرهنگ عمومی، جامعه سازی، شهرسازی، معماری و نهایتاً سبک زندگی در جامعه سرمایه داری ایجاد و بازتولید می کند که از جمله آنها می توان به: «سرعت»، «مصرف زدگی»، «کالایی شدن»، «ماتریس زیبایی شناختی سرمایه داری»، «نظام نشانه شناسی معنایی سرمایه داری»، «آرایش تکنولوژیکی»، «اصالت سود» و ... اشاره نمود.برای فهم و ارزیابی این مؤلفه ها، نگارندگان از چارچوب تئوریک ترکیبی شامل: مکتب فرانکفورت، مکتب گرامشی و نظریات مطالعات فرهنگی بهره جسته اند.
بررسی تاثیر رسانه ها بر تربیت و رشد کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
امروزه رسانه ها به عنوان یکی از ابزارهای اصلی انتقال و گسترش ارزشهای فرهنگی و اجتماعی، در رفتار کودکان و نوجوانان و تغییر رفتار اجتماعی آنان دارای نقش مهمی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر رسانه ها بر تربیت و رشد کودکان و نوجوانان می باشد. بدین منظور نمونه ای از والدین و کودکان شهر کرمان انتخاب شده و با پرسشنامه محقق ساخته مورد آزمون واقع شدند. نتایج نشان داد که بین میزان استفاده از رسانه های جمعی و رشد شناختی کودکان رابطه معنی داری وجود دارد. بین میزان استفاده از رسانه های جمعی و رشد عاطفی کودکان رابطه معنی داری وجود ندارد. بین میزان استفاده از رسانه های جمعی و رشد اجتماعی کودکان رابطه معنی داری وجود دارد. بین میزان استفاده از رسانه های جمعی و رشد روانی کودکان رابطه معنی داری وجود ندارد.
امپریالیسم رسانه ؛ چالش ها و بایدهای تربیتی
حوزههای تخصصی:
فقدان سواد رسانه ای از یک سو و تأثیر امپریالیسم رسانه ای از سویی دیگر زمینه را برای به چالش کشیده شدن ارزشها و بایدهای اخلاقی و تربیتی فراهم ساخته است. رسانه های فراملّی از جمله اینترنت به تبلیع ارزشهای حاکم بر جوامع غربی پرداخته و در نتیجه تلاش آنها، برخی از ارزشها به ضدارزش تبدیل شده و برخی از ضدارزش ها در جوامع نهادینه شده اند. علّت جایگزین شدن ضدارزشها به جای ارزش، برخوردار بودن رسانه های فراملّی از مبانی سکولاریستی و مادی گرایی است که انسان را فقط با دو بعد مادی و جنسی شناخته و بخش اعظمی از هویّت انسان و در حقیقت، نفس فرامادّی و تربیت پذیر انسان را نادیده انگاشته است. استفاده از شیوه های هنری از رسانه ها در جهت گسترش دادن ارزشهای اخلاقی، پرهیز از به کارگیری نمادهای فرهنگهای بیگانه، و همچنین تأکید بر جنبه های غیراخلاقی و ناسالم فرهنگهای غیراسلامی در رسانه ها از جمله اقداماتی است که می توان در مقابله با امپریالیسم رسانه بکار بست.
رویکرد اسلامی در بهره گیری از رسانه های پست مدرن در تربیت دینی
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تبیین رسالت فناوری و رسانه ها بر تربیت دینی در فرایند جهانی شدن مورد بررسی قرارگرفته است. روش انجام این پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل اسنادی بوده، همچنین گردآوری داده های لازم، جهت بررسی مسئله و کلیه منابع و مراجع مرتبط و در دسترس، با استفاده از فرم گردآوری داده ها و یافته ها، به شیوه کیفی تحلیل شده است. در این بررسی نشان داده شد که رسانه ها بیش از پیش مقام و اهمیت خاصی در جامعه پیدا می کنند و در نتیجه به نحوی روز افزون، اثرات مهمی بر تعلیم و تربیت بر جای می گذارند. در شرایط جهانی شدن، رفته رفته دیوار مدارس و کلاس ها فرو می ریزد؛ فناوری اطلاعات بر مرزهای ساختاری آموزش پیش مدرن و مدرن غلبه می کند و زمینه های اجتماعی، فرهنگی و دینی تازه ای شکل می گیرد. پیامدهای تأثیر رسانه ها بر جهانی شدن عبارت است از: کارکرد انسجام بخشی و گسترش روابط دینی و اجتماعی، افزایش مهارت های ارتباط دینی، سرعت بخشی به مطالعات دینی و .... است. کارکرد رسانه ها از نگاه درون دینی اسلامی تأیید شده و تأثیرات رسانه ها بر تربیت دینی عبارتند از: بسط نفوذ دین، گفتمان دینی، تبلیغ دین، ایجاد تجربه دینی، خلق نمادهای مقدس، ایجاد تحول روحی، اطلاع رسانی از ادیان دیگر، الگو آفرینی دینی، مدرسه مجازی و ....
تأثیر رسانه در گسترش مصادیق بی بندوباری (فرار از خانه و روابط جنسی نامشروع) و راه حل های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با نقش شگرف رسانه در جوامع بشری و تأثیر آن در انتقال اطلاعات و افکار، باید توجه داشت که رسانه علاوه بر تأثیرات مثبت، میتواند با تبلیغ جرم و فساد، هرزگی و خشونت، موجب افزایش جرایم و انحرافات در جامعه گردد. در نگاه جرمشناسانه، یکی از تأثیرات منفی رسانه، گسترش بیبند و باری در جامعه است که در چند دهه اخیر با گسترش رسانههای جهانی و خارج از کنترل دولتها، مانند ماهواره و اینترنت، این معضل در جامعه، مصادیق بیشتری یافته است. از جمله مصادیق بی بندوباری میتوان به فرار از خانه و روابط جنسی آزاد و اعتیاد جنسی اشاره کرد که رسانه نقش بسیار مؤثری بر این پدیده ها می تواند داشته باشد. مقاله حاضر به بررسی این دو معضل اجتماعی می پردازد و از آن جا که فرار از خانه در قانون، جرم انگاری نشده است و صرفاً انحراف تلقی می شود، و نیز مقدمات مجازی روابط نامشروع در اینترنت و ماهواره غالباً از کنترل قانونی خارج است، لذا پیشنهاد می کند که دولت، مردم، خانواده و رسانه ها، با استفاده از فرهنگسازی و آموزش، تلاشی همگانی برای مقابله با این مفاسد و جایگزین سازی آن با برنامه ها و تفریحات سالم، داشته باشند.
رسانه و قدرت: سیمای سینمایی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه های مدرن در جهان معاصر، مجراهای مناسبی در اختیار قدرت ها قرار داده اند تا حوزه و امکانات خویش را توسعه دهند. در این میان فیلم های سینمایی با در اختیار داشتن رمزگان های نشانه ای (نمایه ای، شمایلی و نمادین) به امکانات موجود برای توجه به دیدگاه های متداول جهان سیاست اضافه شده اند. سینما امروزه در کنار خط مشی هنری خود، به شدت از فضای سیاسی ـ اقتصادی جوامع متأثر است. سفارش تولید فیلم متناسب با الگوهای حاکمیت، در بیشتر کشورها امری عادی و طبیعی قلمداد می شود. این رسانة فراگیر مرزهای ملی را پشت سر گذاشته و گستره ای جهانی یافته است. سینما در اواخر سدة نوزدهم و اوایل سدة بیستم، به منبعی جدی برای ارائة تصاویر مردم پسند و پرطرفدار از خاورمیانه تبدیل شد؛ ازهمین رو در سال های اخیر شاهد نوع جدیدی از داستان پردازی دربارة خاورمیانه بوده ایم. فیلم هایی مانند سیریانا (2005) و بابل (2006) در مقایسه با آنچه در سنت هالیوود وجود داشته است ، تصاویر پیچیده تری از خاورمیانه و درگیری های امریکایی ها در منطقه نشان داده اند. این فیلم ها با به کارگیری فضاهای عینی و ابژکتیو، روایتی مبتنی بر روابط علّی و منطقی و تعریف اهداف کاملاً مشخص و تعریف شده از الگوی کلاسیک هالیوود پیروی می کنند. نحوه بازنمایی تصویر خاورمیانه، جهان اسلام و کشورهای اسلامی در رسانه های امریکا، موضوع و هدف اصلی این مقاله است که با استفاده از روش تحلیلی ـ توصیفی و با رویکرد انتقادی بدان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد این فیلم ها اغلب سیاست امریکا در منطقه را زیر سؤال می برند؛ سیاستی که منافع نفتی و جنگ علیه تروریسم را بر همة ملاحظات بشری و اجتماعی مقدم می داند.