مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین کارکردهای مدرسه، جامعه پذیری دانش آموزان است که نبود آن، به کجرفتاری دانش آموزان خواهد شد. هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی عوامل و مؤلفه های مدرسه و تأثیر آنها بر کجرفتاری دانش آموزان است. چهارچوب نظری تحقیق، ترکیبی از نظریه های فشار عمومی اگنیو (1992)، پیوند اجتماعی هیرشی (1969) و پیوند افتراقی ساترلند (1939) و با کنترل متغیر وضعیت خانواده دانش آموزان است. روش تحقیق کمی- پیمایشی است و جامعه آماری آن 13686 نفر دانش آموزان پسر دبیرستان های دولتی شهر یزد هستند که در سال تحصیلی 87-88 مشغول به تحصیل بوده اند. بنابراین، از میان آنها200 نفر با محاسبه فرمول کوکران انتخاب شدند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی به طور خود ابزار به پرسش نامه پاسخ دادند. نتایج تحقیق نشان می دهد که مؤلفه های مدرسه؛ یعنی متغیر تعامل اولیاء و برنامه درسی مدرسه، با تعلق فرد با مدرسه رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد و همچنین، متغیرهای مناسبات اولیای مدرسه با فرد، برنامه درسی مدرسه، تعلق فرد با مدرسه و همنشینی با دوستان منحرف، رابطه معناداری با کجرفتاری فرد در مدرسه دارند که از میان مؤلفه های فوق تعامل منفی اولیای مدرسه با فرد تأثیر بیشتری بر کجرفتاری فرد در مدرسه داشته است و بین تعلق فرد به مدرسه و پیوند افتراقی با دوستان منحرف، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد .
مقایسه ی سطح اضطراب در دانش آموزان دبیرستانی روستایی و شهری در مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:تاثیر تغییرات سریع فرهنگیاجتماعی و افزایش اﺧﺘﻼﻻت عصبیرواﻧـﻲ در دنیا، این اﺧــﺘﻼﻻت را به دوﻣــﻴﻦ عامل ناتوانی تا ﺳــﺎل 2020 تبدیل نموده است. اﺧﺘﻼﻻت عصبیرواﻧـﻲ به ویژه اضطراب در نوجوانان، عامل مهمی در کاهش سلامتی، افت تحصیلی و اقدام به رفتارهای مخاطرهآمیز است. این مطالعه به منظور بررسی سطح اضطراب دانشآموزان روستایی و شهری در مشهد انجام گرفت.
روشکار: در این مطالعهی مقطعی، تعداد 340 دانشآموز دبیرستانی روستایی و شهری مشهد در سال 1385 با نمونهگیری طبقاتیخوشهای وارد پژوهش شدند و مشخصات جمعیتشناختی، نحوهی انجام فرایض دینی، علاقه به تحصیل و وضعیت تحصیلی ایشان بررسی شد. دادهها توسط پرسشنامهی اضطراب
اشپیلبرگر جمعآوری و با آزمونهای تحلیل واریانس، تی و مجذور خی تحلیل شدند.
یافتهها:در مجموع 337 نفر دانشآموز با میانگین سنی 3/1±5/16 سال بررسی شدند. از شرکتکنندگان 175 نفر (52%) ساکن روستا بودند. اضطراب حالت و صفت به درجات شدید به ترتیب در 23 و 19 درصد دانشآموزان مشاهده شد. در دانشآموزان روستایی میزان اضطراب بالاتر از شهر بود (001/0P<) و حداکثر میانگین نمرهی اضطراب در دختران روستایی دیده شد. دختر بودن (01/0=P)، بیعلاقگی به رشتهی تحصیلی (01/0=P) و عدم انجام منظم فرایض دینی (02/0=P) با سطح اضطراب بالاتر همراه بود.
نتیجهگیری: بر اساس یافته های پژوهش، میزان اضطراب در دختران و به ویژه دانشآموزان جامعهی روستایی بیشتر بود. لذا غربالگری اختلالات اضطرابی و راهکارهای ارتقای بهداشت روان، فراهمسازی شرایط آموزشی و تفریحی مناسب در مدارس روستایی باید مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر آموزش الکترونیکی بر رشد ابعاد شخصیتی دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیرآموزش الکترونیکی بر رشد ابعاد شخصیتی دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی شهرستان بابل است. در این پژوهش از میان جامعه 2823 نفری دانشآموزان مقطع پیش دانشگاهی، 92 نفر به روش تصادفی طبقهای به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه نمونه به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند و جهت دست یابی به هدف پژوهش، روش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل اتخاذ گردید. ابزار پژوهش، پرسش نامه بود که به صورت پیشآزمون و پس آزمون اجرا شد. در این پژوهش گروه آزمایش، آموزش به روش الکترونیکی شامل پاورپوینت، نرم افزارهای آموزشی و کامپیوتر دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل چنین مداخلهای را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از نمرات پیشآزمون و پسآزمون، از آزمون t مستقل استفاده شد. مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون دو گروه آزمایش و کنترل نشان داد که بین دو گروه قبل از شروع آزمایش تفاوت معنی داری وجود نداشت. مقایسه میانگین نمرات پس آزمون بین دوگروه نشان داد، بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ آماری، تفاوت معنی داری وجود دارد، هم چنین نتایج نشان داد که آموزش الکترونیکی تأثیر بیشتری در رشد شناختی، روانی، اجتماعی و اخلاقی دانش آموزانی که به این روش آموزش دیده اند، در مقایسه با دانشآموزانی که این روش آموزش را دریافت نکردند، داشته است.
تأثیر خودکارآمدی تحصیلی و خستگی شناختی بر حل مسائل شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر خودکارآمدی تحصیلی و خستگی شناختی بر حل مسائل شناختی دانش آموزان است و جامعة آماری پژوهش را کلیة دانش آموزان پسر و دختر پایة اول متوسطه در دبیرستان های شهر سرایان تشکیل می دهند. حجم نمونة اولیة پژوهش 450 نفر از دانش آموزان پایة اول متوسطه بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و سپس بر اساس مقیاس خودکارآمدی تحصیلی، 120 دانش آموز (60 دختر و 60 پسر) دارای خودکارآمدی تحصیلی بالا و پایین انتخاب و به صورت تصادفی در 8 گروه 15 نفره جایگزین شدند. آزمایش دارای دو مرحله بود؛ در مرحلة اول آزمودنی ها در گروه های آزمایش و گواه با تکالیف تشخیصی قابل کنترل و غیرقابل کنترل روبرو شدند و در مرحلة دوم، گروه ها برای مقایسه در موقعیت آزمون قرار گرفتند. در نهایت، داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس سه راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثر سطح خودکارآمدی تحصیلی و خستگی شناختی در عملکرد حل مسألة دانش آموزان معنی دار است. در حالی که جنسیت دانش آموزان در عملکرد حل مسألة آن ها تأثیر نداشت. یافته های پژوهش همچنین نشان داد که اثر تعاملی خودکارآمدی تحصیلی و جنسیت، اثر تعاملی خستگی شناختی و جنسیت، اثر تعاملی خودکارآمدی تحصیلی و خستگی شناختی و اثر تعاملی خودکارآمدی تحصیلی، خستگی شناختی و جنسیت بر عملکرد حل مسألة دانش آموزان معنی دار نیست. با توجه به یافته های بالا، برای مطالعة عملکرد دانش آموزان در موقعیت حل مسأله، تمرکز بر نقش متغیرهای خودکارآمدی و خستگی شناختی ضروری به نظر می رسد.
نقش فراشناخت و حل مسأله در پیش بینی بهزیستی روان شناختیدر دانش آموزان دختر و پسر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تعلیم و تربیت فراشناخت به معنی آگاهی فرد از فرایندهای شناختی اش و ارزیابی و نظارت بر تفکر خویش به هنگام حل مسأله است. فراشناخت به عنوان راهبردهای برنامه ریزی و تغییر شناخت رابطه ی نزدیکی با حل مسأله دارد (نپتریچ و دیگروت، 1990) . تعریف گوناگونی از حل مسأله ارائه شده است که یکی از آنها از هپنر ( 1987) است. او حل مسأله را مجموعه واکنش های رفتاری، شناختی و هیجانی فرد می داند که در هنگام برخورد با مسائل روزانه و به منظور سازگاری با کنش های درونی و بیرونی بروز می کنند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین مؤلفه های فراشناخت و ابعاد حل مسأله با بهزیستی روان شناختی در دانش آموزان بود . به این منظور، از بین جامعه آماری دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان شهر اصفهان، تعداد 97 دانش آموز (50 دختر و 47 پسر ) با دامنه سنی 14 تا 18 سال به روش تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه فراشناخت حالت دانش آموزان (اونیل و عابدی، 1996)، پرسش نامه حل مسأله هپنر و پترسون (1982) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1989) را تکمیل نمودند. تحلیل یافته ها نشان داد که مؤلفه های فراشناختی رابطه مثبت و معنادار (در دخترها: 47 / 0 = r ، 001 / 0 > P و در پسرها: 49/0 = r ، 001 / 0 > P ) و ابعاد حل مسأله رابطه منفی و معناداری (در دخترها: 72/0- = r ، 001/0 > P و در پسرها 64/0- = r ، 001/0 > P ) با بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره گام به گام نشان می دهد که از بین مؤلفه های فراشناختی، آگاهی در دختران وخودبازبینی در پسران و از بین مؤلفه های حل مسأله به ترتیب در دخترها اعتماد به حل مسأله و کنترل شخصی و در پسرها سبک گرایش اجتناب، بیشترین توان پیش بینی بهزیستی روانی را داشته است. بر اساس یافته های پژوهش به نظر می رسد دانش آموزان دختری که در هنگام برخورد با مشکلات و تکالیف یادگیری از فرایند تفکر خویش آگاه بوده و همچنین به توان خود در حل مشکلات اعتماد بیشتری دارند و دانش آموزان پسری که به هنگام برخورد با موضوع یادگیری عملکرد خویش را بازبینی و اصلاح کرده و از سبک اجتنابی کمتر استفاده می کنند، احساس سلامت روان بیشتری داشته و سطح سازگاری بالاتری در برخورد با تکالیف از خود نشان داده اند.
تأثیر درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به سوگ نابهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مرگ یک شخص مهم در زندگی کودک، سخت ترین حادثه ای است که وی می تواند تجربه کند. به منظور درمان علایم متعاقب سوگ روان شناسان و درمانگران از روش های مختلفی سود می برند، از جمله درمان شناختی- رفتاری و هدف از اجرای این پژوهش، نیز بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان مبتلا به سوگ نابهنجار بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد استفاده شده است. نمونه آماری شامل 28 نفر دانش آموز (10 نفر پسر و 10 نفر دختر) دبیرستانی بود که از بین دانش آموزان داغ دیده ای که تجربه فقدان یکی از اعضای خانواده یا عزیزان خود را داشتند و بر اساس ملاک های DSM-IR-IV (Diagnostic and statistical manual of mental disorders) دارای نشانه های سوگ نابهنجار تشخیص داده شدند، به صورت تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (10 نفر) و شاهد (10 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخلات درمانی شناختی- رفتاری قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه سازگاری فردی- اجتماعی کالیفرنیا (CTP یا California test of adjustment) استفاده گردید و داده ها با استفاده از روش های آماری Whitney، Wilcoxon و آزمون Z و بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: بین عملکرد گروه شاهد و آزمایش در سازگاری کل بعد از مداخله تفاوت معنی داری وجود داشت (02/0 < P). همچنین بین عملکرد گروه شاهد و آزمایش در خرده مقیاس سازگاری فردی تفاوت معنی داری وجود داشت (01/0 < P)، ولی در خرده مقیاس سازگاری اجتماعی تفاوت معنی داری دیده نشد (1/0 < P).
نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که در مجموع، درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان مبتلا به سوگ نابهنجار تأثیر مثبت دارد و می توان از این شیوه درمانی برای کمک به سلامت و بهداشت روانی کودکان استفاده نمود.
مقایسه نقش فوق برنامه ورزشی در استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف روشن ساختن نقش میانجی گر فوق برنامه ورزشی در بررسی مقایسه استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی انجام شده است. پژوهش از نوع علی - مقایسه ای است و جامعه آماری آن را دانش آموزان دختر 12- 15 ساله مقطع راهنمایی بیرجند تشکیل می دادند. 120 دانشآموز بهصورت تصادفی بهعنوان گروه نمونه انتخاب و در دو گروه 60 نفری تقسیم شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه های استرس تحصیلی (دو بخش عوامل استرس زا و واکنش به این عوامل) گادزلا (1998) و شادکامی آکسفورد (آرگیل، 2001) (هیجان مثبت، نبود هیجان منفی و رضایت از زندگی) را تکمیل کردند. برای بررسی فرضیهها از آزمون آنوا و رگرسیون چند متغیری و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد بین استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی دانش آموزان شرکت کننده در فوق برنامه ورزشی، در مقایسه با دانش آموزانی که در فوق برنامه ورزشی شرکت نکرده اند، تفاوت معنی داری وجود دار (001/0= p ). همچنین، نتایج نشان داد استرس تحصیلی با میزان مشارکت دانش آموزان در فوق برنامه ورزشی رابطه منفی دارد ( r= -.167 )، از سوی دیگر، بهزیستی ذهنی با میزان مشارکت دانش آموزان در فوق برنامه رابطه مثبت دارد (012/0= p و r=.211 ). نتایج آزمون رگرسیون گام به گام همچنین نشان داد بین خرده مقیاس های استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی رابطه وجود دارد که این رابطه برای سه خردهمقیاس رفتاری، شناختی و ناکامی معنی دار است و برای خرده مقیاس های دیگر معنی دار نیست. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت فعالیت های فوق برنامه ورزشی تأثیر مثبتی در بهزیستی ذهنی و استرس تحصیلی دانشآموزان مقطع راهنمایی دارد.
خانواده و هویت ملی؛ بررسی موردی دانش آموزان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله هویت ملی نوجوانان با توجه به نقش سازنده آنان در سرنوشت آینده کشور اهمیت زیادی دارد. هویت ملی از این نظر اهمیت دارد که بر تمامی حوزه ها از جمله فرهنگ، اجتماع و سیاست و حتی اقتصاد سایه افکنده و خانواده به سبب الگوگیری نوجوانان از والدین، می تواند از عوامل مؤثر در این زمینه باشد. هدف از این مقاله بررسی تأثیر خانواده در شکل گیری هویت ملی دانش آموزان شهرستان یزد است.
روش پژوهش در این مطالعه، پیمایش و به لحاظ زمانی مقطعی است. جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه است که تعداد 120 نفر از آنها از طریق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه، پرسشنامه است. پرسشنامه پس از احراز اعتبار و پایایی در مرحله مقدماتی، برای جمع آوری داده ها در مرحله نهایی مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق، از اعتبار صوری استفاده شده است. بدین ترتیب که پیش آزمون با تعداد 40 پرسشنامه انجام گرفت و برخی گویه ها و پرسش ها، پس از مشورت و نظرخواهی از کارشناسان و اساتید دانشگاه که دارای اشکال و ابهام بودند، اصلاح شدند. به منظور برآورد پایایی سنجه های مهم در پژوهش حاضر، از ضریب آلفای کرونباخ[1] استفاده شد و بر اساس امکانات بسته نرم افزاری خاص علوم اجتماعی(SPSS) داده ها توصیف و تحلیل شده اند.
بر اساس یافته های این پژوهش، رابطه متغیرهای هویت ملی والدین، جنس، بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی، روابط صمیمی والدین با هویت ملی تأیید ولی رابطه متغیرهای سن، بُعد خانوار، مقطع تحصیلی، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی والدین، انسجام خانواده، همدلی خانواده و گفت و شنود با این متغیر، تأیید نشد.
نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که جنس و هویت ملی والدین بیشترین تأثیر مستقیم را بر میزان هویت ملی دانش آموزان داشته است. همچنین متغیرهای جنس و هویت ملی والدین با متغیر وابسته رابطه مستقیم داشته اند.
رابطه عملکرد خانواده با سرسختی روان شناختی دانش آموزان دبیرستان های شهر کنگاور
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در زمینه بررسی«رابطه بین عملکرد خانواده با سرسختی روان شناختی دانش آموزان دوره سه ساله متوسطه شهر کنگاور » بوده و هدف آن شناخت عملکرد خانواده در تعیین رابطه عملکرد و ابعاد گوناگون آن با میزان سرسختی روان شناختی فرزندان می باشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. . یافته های پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین عملکرد خانواده و سرسختی روان شناختی در کل نمونه و گروه های پسران و دختران می باشد. اگرچه ابعادی از عملکرد خانواده در تحلیل رگرسیون به عنوان پیش بینی کننده نمرات سرسختی، تعهد، کنترل و مبارزه جویی ظاهر شدند، اما تفاوت دوجنس در سرسختی معنادار نبود، به این ترتیب از هشت فرضیه این پژوهش، هفت فرضیه اول تأیید و فرضیه هشتم رد شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ویژگی هائی از عملکرد خانواده که با سرسختی روان شناختی دانش آموزان رابطه داشته و می توانند پیشایند آن باشند، مستعد پرورش فرزندانی هستند که با زندگی درآمیخته و از آن لذت برده و بر روند زندگی خویش احساس کنترل دارند، از تغییرات و مشکلات پیش آمده در زندگی نمی هراسند، بلکه با همبستگی با دیگر اعضای خانواده و مشورت با آنان، به حل مشکلات می پردازند و در مقابل فشارهای زندگی بسیار مقاوم تر هستند.
بررسی رابطه اضطراب اجتماعی و جوّ روانی- اجتماعی کلاس با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان دوره راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی امکان پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی براساس اضطراب اجتماعی و جو روانی - اجتماعی کلاس بود. بدین منظور نمونه 550 نفری (250 دختر و 300 پسر) از دانش آموزان سال سوم راهنمایی در شهرستان جیرفت به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی، مقیاس اضطراب اجتماعی برای نوجوانان، و مقیاس جوّ روانی کلاس استفاده شد. برای تحلیل داده ها، روش آماری رگرسیون چندگانه (به شیوه همزمان) استفاده شد. نتایج بررسی اثر همزمان اضطراب و جو روانی- اجتماعی در پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی نشان داد که مؤلفه رقابت در مقیاس جوّ روانی اجتماعی پیش بینی کننده منفی و معنادار خودکارآمدی تحصیلی است و همچنین مؤلفه های اصطکاک و انضباط، به صورت مثبت و معنادار بعد استعداد در خودکارآمدی تحصیلی را پیش بینی می کند. همچنین، مولفه انضباط به صورت مثبت و معنادار بعد بافت در خودکارآمدی تحصیلی را پیش بینی می کند. از بین ابعاد اضطراب بعد اجتناب از موقعیت جدید، می تواند بافت را به صورت مثبت پیش بینی کند. در پیش بینی بعد تلاش توسط ابعاد دو متغیر اضطراب و جو مشخص شد انضباط در جو روانی- اجتماعی و بعد اجتناب از موقیت جدید در متغیر اضطراب به صورت منفی تلاش را پیش بینی کنند. در نتیجه می توان بیان کرد در بررسی اثر همزمان متغیرها، جو روانی- اجتماعی و ابعاد آن نقش مهم تری در پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دارند.
عوامل مؤثر در اشاعه مفاهیم و باورهای دینی بین دانش آموزان (دوره راهنمایی و متوسطه منطقه ی 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی عوامل مؤثر در اشاعه مفاهیم و باورهای دینی بین دانش آموزان (دوره راهنمایی و متوسطه منطقه ی 2 تهران)انجام شده است.
این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است و جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی دانش آموزان پسر و دختر دوره ی راهنمایی و متوسطه منطقه 2 تهران که در سال تحصیلی 86 - 1385 می باشد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان به تعداد 384 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده (قرعه کشی) انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 85/0 تأیید گردید. داده ها پس از جمع آوری توسط نرم افزار SPSS v.11.5 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج به شرح زیر بود: 1ـ بین ویژگی های والدین و رشد باورهای دینی دانش آموزان دوره ی متوسطه رابطه ی معنی داری وجود دارد. 2ـ بین امکانات فرهنگی خانواده و رشد باورهای دینی دانش آموزان رابطه ی معنی داری وجود دارد. 3ـ بین ویژگی های دبیر پرورش و بینش اسلامی و رشد باورهای دینی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد. 4ـ بین امکانات مدرسه و رشد باورهای دینی دانش آموزان رابطه ی معنادار وجود دارد. 5ـ بین روش های تبلیغ در جامعه و رشد باورهای دینی دانش آموزان دوره ی متوسطه و راهنمایی رابطه ی معنادار وجود دارد. با توجه به نتایج بدست آمده و معناداری رابطه بین عوامل فوق و رشد باورهای دینی شاگردان به نظر می رسد که توجه به این عوامل و در نظر گرفتن برنامه هایی جهت تقویت عوامل فوق برای جامعه مانند ایجاد امکانات بیشتر برای مدارس و روش های تبلیغ مناسب در رسانه ها اثر گذار باشد.
تأثیر یک دوره فعالیت منظم ورزشی بر پرخاشگری دانش آموزان عقب ماندة ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر یک دوره فعالیت منظم ورزشی بر پرخاشگری دانشآموزان عقبماندة ذهنی آموزشپذیر 9 تا 15 سال شهرستان لردگان انجام گرفت. به این منظور از بین دانشآموزان عقبماندة ذهنی آموزشپذیر به صورت تصادفی ساده 28 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (7 پسر و 7 دختر) و کنترل (7 پسر و 7 دختر) گمارده شدند. پرسشنامة پرخاشگری قزل سفلو و همکاران (1387)، بهعنوان پیشآزمون روی دو گروه اجرا شد. سپس فعالیت ورزشی بهعنوان برنامة مداخلهای به مدت 2 ماه و هر هفته 3 جلسه (45 دقیقهای) روی گروه آزمایش اجرا شد. پس از اتمام دورة مداخله، آزمون پرخاشگری بار دیگر روی دو گروه اجرا شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس با بهرهگیری از نرمافزار تجزیهوتحلیل شد. یافتهها نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در میزان پرخاشگری تفاوت معنادار آماری (001/0 ) وجود دارد که نشان میدهد اجرای یک دوره فعالیت منظم ورزشی بر کاهش پرخاشگری و خردهمقیاسهای آن در دانشآموزان گروه آزمایش مؤثر بوده است. بنابراین میتوان دریافت که فعالیت منظم ورزشی بر کاهش پرخاشگری دانشآموزان عقبماندة ذهنی آموزشپذیر تأثیر دارد.
مقایسه ی عملکرد دانش آموزان دختر 8-6 ساله ی با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای در تکالیف نظریه ی ذهن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، مقایسهی عملکرد دانشآموزان دختر 8-6 سالهی با و بدون اختلال نافرمانی مقابلهای در تکالیف نظریهی ذهن بود.
روشکار: در مطالعهی علیمقایسهای حاضر،180 دانشآموز دختر 8-6 ساله (60 نفر با اختلال نافرمانی مقابلهای،120 نفر بدون این اختلال) که در سال تحصیلی
89-1388 در دبستانهای شمال و جنوب تهران مشغول به تحصیل بودند، از طریق نمونهگیری خوشهای مرحلهای بررسی شدند. برای تعیین نظریهی ذهن از آزمون نظریهی ذهن پارکر و همکاران و برای تشخیص اختلال نافرمانی مقابلهای از دو پرسشنامهی مقیاس درجهبندی اختلال رفتار ایذایی و سیاههی اختلال نافرمانی مقابلهای استفاده شد. دادهها با روش تحلیل واریانس و تی مستقل تحلیل شدند.
یافتهها: بنا بر تحلیل دادهها، عملکرد دانشآموزان بدون اختلال نافرمانی مقابلهای به گونهی معنیداری در تکالیف نظریهی ذهن از عملکرد دانشآموزان دارای این اختلال، بالاتر بود (05/0>P). همچنین تفاوت عملکرد دانشآموزان با و بدون اختلال نافرمانی مقابلهای در سطوح مختلف سنی، معنیدار است (001/0>P).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از این بود که دانشآموزان مبتلا به اختلال بیاعتنایی مقابلهای در انجام تکالیف نظریهی ذهن، نقص دارند
تأثیر تعاملی آموزش راهبردهای خودتنظیمی و سبک های شناختی دانش آموزان بر عملکرد حل مسئله ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تاثیر تعاملی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و سبک های شناختی بر عملکرد حل مسئله ریاضیدانش آموزان سال سوم دبیرستان رشته ریاضی فیزیک مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، 111 نفر از دانش آموزان رشته ریاضی فیزیک سال سوم دبیرستان شهر خوی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل قرار گرفتند. ابتدا از آزمودنی ها پیش آزمون حل مسئله ریاضی به عمل آمد. سپس به آزمودنی ها به مدت 16 جلسه 90 دقیقه ای راهبردهای خودتنظیمی آموزش داده شد. سپس پس آزمون حل مسئله ریاضی اجرا شد. یافته های پژوهشی نشان داد که عملکرد حل مسئله ریاضی دانش آموزان بر اثر آموزش راهبردهای خودتنظیمی افزایش می یابد. عملکرد حل مسئله ریاضی دانش آموزان با توجه به آموزش راهبردهای خودتنظیمی وسبکشناختی همگرا و جذب کنندهافزایش یافت. عملکرد حل مسئله ریاضی (سطح مفهومی) دانش آموزان با توجه به آموزش راهبردهای خودتنظیمی و سبکشناختی همگرا و جذب کنندهافزایش نیافت ولی عملکرد حل مسئله ریاضی (سطح راهبردی) دانش آموزان با توجه به آموزش راهبردهای خودتنظیمی و سبکشناختی همگرا و جذب کننده افزایش یافت.
آسیب های فضای مجازی بین دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف نوشتار حاضر، شناسایی آسیـب های فضای مجازی بیـن دانش آموزان دختـر مقطع متـوسطة شهر یـزد است. روش، توصیفی ـ پیمایشی و جامعة آماری شامل کلیة دانش آموزان دختر مقطع متوسطة شهر یزد است که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار شامل پرسش نامة «محقق ساخته» می باشد. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس رتبه ای «فریدمن» استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از فضای مجازی در ابعاد خانوادگی، تحصیلی، سازگاری، اعتقادی ـ عبادی و روانی دانش آموزان تأثیر منفی دارد و بین وسایل، «تلفن همراه» بیشترین و بازی های رایانه ای کمترین آسیب را بر دانش آموزان داشته است. دانش آموزان در اولویت بندی راهکارهای مقابله با آسیب های فضای مجازی، تقویت ارتباطات منطقی و عاطفی در خانواده و جایگزین کردن تفریح های سالم، درگیرکردن افراد در فعالیت ها و برنامه های مثبت را مهم ترین و افزایش نظارت حوزه های سیاسی ـ امنیتی و فیلترینگ را کم اهمیت ترین راهکار برای کاهش آسیب های فضای مجازی دانسته اند
رابطه میزان استفاده از بازی های رایانه ای با سلامت روانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه استفاده از بازی های رایانه ای با سلامت روانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره راهنمایی شهرستان گالیکش (استان گلستان) بود که تعداد آنها در سال تحصیلی 1391-1390، 1576 نفر بود. حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب توزیع پایه 310 نفر انتخاب شد. ابزار انداز ه گیری، پرسش نامه بود که از پرسش نامه سلامت عمومی SCL -25 با پایایی 88/0 و پرسش نامه محقق ساخته (جهت گردآوری اطلاعات پیرامون میزان استفاده و نوع باز ی های رایانه ای) با پایایی 826/0 استفاده شد. اطلاعات با استفاده از آزمون کای اسکوئر و آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین میزان استفاده از باز های رایانه ای و سلامت روان دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. بین میزان استفاده از باز های رایانه ای و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. بین سلامت روانی دانش آموزان با توجه به نوع بازی رایانه ای (ساده و خشن) مورد استفاده، تفاوت معناداری وجود ندارد. بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان با نوع باز ی های رایانه ای مورد استفاده، رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که باز های رایانه ای بر سلامت روان و عملکرد تحصیلی تأثیر دارد. لذا، ضروری است، والدین بر میزان استفاده و نوع باز های رایانه ای توسط فرزندان دقت بیشتری داشته باشند.
تأثیرکاربرد نقشه های مفهومی بر درک دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر کاربرد نقشه های مفهومی بر درک دانش آموزان رشته ریاضی از توابع مثلثاتی بوده است. بدین منظور در یک مطالعه موردی، درک 13 دانش آموز پایه دوم متوسطه رشته ریاضی در مورد تابع مثلثاتی ارزیابی شد. دانش آموزان به سه گروه هم سطح تقسیم شدند و در ارزیابی، از دو ابزار نقشه مفهومی و آزمون کتبی استفاده شد. برای مقایسه عملکرد دانش آموزان، گروه اول ابتدا نقشه های مفهومی را کامل کردند و سپس به سؤال های آزمون کتبی پاسخ دادند و گروه دوم ابتدا به سؤال های آزمون کتبی پاسخ دادند و پس از آن نقشه های مفهومی را کامل کردند. دانش آموزان گروه سوم نیز فقط به سؤال های آزمون کتبی پاسخ دادند. سپس برای بررسی تأثیر ارزیابی با نقشه های مفهومی بر یادگیری دانش آموزان، از همه آنها خواسته شد به یک سؤال، با عنوان آزمون مجموعی که در مورد تابع مثلثاتی بود، پاسخ دهند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن بود که نقشه های مفهومی قادرند بدفهمی های دانش آموزان را در مورد تابع مثلثاتی نشان دهند، به گونه ای که تشخیص برخی از این بدفهمی ها تنها با استفاده از آزمون کتبی امکان پذیر نبود. همچنین، نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از نقشه های مفهومی به عنوان ابزار ارزیابی، باعث ارتقای یادگیری دانش آموزان می شود. شایان ذکر است که نباید تصور شود نقشه های مفهومی شواهد همه جانبه ای را از درک و فهم دانش آموزان به ما نشان می دهند. در این تحقیق برخی از اشتباه های دانش آموزان در استفاده از رویه ها، مانند حل معادله مثلثاتی و یا رسم یک تابع مثلثاتی، در آزمون کتبی بهتر نشان داده شد.
اثربخشی آموزش راهبردی تفکر بر پرسشگری دانش آموزان پسر پایة پنجم ابتدایی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردی تفکر بر پرسشگری دانش آموزان پایة پنجم دبستان است. این پژوهش به صورت آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل صورت گرفت. بدین منظور از بین دانش آموزان پنجم دبستان شهر سنندج 80 نفر (40 دختر و 40 پسر) به عنوان نمونة آماری به صورت چند مرحله ای (خوشه ای + تصادفی) انتخاب شدند و پسران و دختران هر کدام به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 15 جلسه و هر جلسه یک ساعت آموزش تفکر دریافت نمودند. پرسشگری دانش آموزان هر دو گروه (آزمایش و کنترل) در دو مرحلة پیش و پس از آموزش، با پرسش نامة چند بعدی MQOS بک و جی ساپ (2004) مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج بیانگر این است که آموزش تفکر تأثیر معنی داری بر افزایش پرسشگری دارد. پرسشگری می تواند توسط آموزش مستقیم تفکر در کلاس از طریق مشارکت آزمودنی ها در بحث ها و فعالیت های کلاسی و نیز رویارویی آنها با موقعیت های حیرت برانگیز و چالش زا افزایش یابد.
تأثیر آوای قرآن کریم بر اضطراب پیش از امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر موسیقی و آوای قرآن کریم بر میزان اضطراب پیش از امتحان دانش آموزان سال سوم دبیرستان است. روش پژوهش آزمایشی (تجربی)، با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سیاهه اضطرابامتحان (TAT) (ابوالقاسمی و همکاران، 1375) است. جامعة آماری شامل همة دانشآموزان سال سوم دبیرستان شهرستان بابل است که از میان آنها با استفاده روش نمونه گیری خوشهایچندمرحلهای، 50 نفر (25 پسر، 25 دختر) که دارای اضطرابامتحان بودهاند، انتخاب و در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) مورد مقایسه قرار گرفتند. میزان اضطرابامتحان آزمودنی های گروه آزمایش، پس از حضور و نشستن در جلسه امتحان و قبل از توزیع اوراق امتحانی به عنوان پیشآزمون اندازه گیری شد. سپس به مدت 5 دقیقه آیاتی از سوره مائده با صدای استاد عبدالباسط پخش شد و مجدداً میزان اضطراب امتحان آنها (به عنوان پسآزمون) اندازهگیری شد. برای گروه کنترل هیچگونه مداخلهای صورت نگرفت. میزان اضطرابامتحان گروه اخیر نیز قبل و پس از توزیع اوراق امتحانی اندازهگیری و ثبت شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آوای قرآنکریم به طور معناداری باعث کاهش اضطراب پیش از امتحان دانش آموزان شد (001/0 = P). همچنین نتایج این تحلیل نشان داد که میزان تأثیر آوای قرآنکریم بر کاهش اضطراب قبل از امتحان دانشآموزان دختر به طورمعناداری بیشتر از دانشآموزان پسر است (001/0 =P ).
اثر بخشی آموزش کنترل تکانه بر تکانشگری و بهبود نشانه های مرضی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ماهیت پیچیده اختلالات رفتاری کودکان، بررسی و به کارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند. پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی آموزش کنترل تکانه بر تکانشگری و نشانه های مرضی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود.
روش: این پژوهش از نوع آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون - پس آزمون (و پیگیری) با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 91-1390 تشکیل می دادند که نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای را دارا بودند. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از دانش آموزان پسر دارای نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود که از میان دانش آموزانی که بعد از شناسایی به وسیله فرم والد-معلم مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسن، موری، اوهان و جانسون و انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسون و همکاران و مقیاس تکانشگری بارات روی هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه اجراشد. در فرآیند اجرا، گروه آزمایش به مدت دو ماه تحت آموزش گروهی کنترل تکانه قرار گرفتند (هشت جلسه ی یک ساعتی) در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش کنترل تکانه بر تکانشگری و کاهش نشانه های مرضی اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر بوده است. تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان تکانشگری و نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، آموزش مهارتهای کنترل تکانه منجر به کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای و رفتارهای تکانشی در دانش آموزان مبتلا به این اختلال می شود و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مناسب سود جست.