حافظ پادروند

حافظ پادروند

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل شایستگی هیجانی - اجتماعی احساس تعلق به مدرسه سازگاری تحصیلی دانش آموزان پسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۸
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گ روه گ واه بود. جامع ه آم اری پژوه ش حاض ر شامل کلیه دانش آموزان پسر ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1403-1402 بود. از میان جامعه آماری تعداد 30 دانش آموز از سه پایه (چهارم، پنجم، ششم) به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و در ادامه به شیوه نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش تحت مداخه آموزش شایستگی هیجانی- اجتماعی طی 9 جلسه 50 دقیقه ای قرار گرفتند، اما گروه گواه آموزشی را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بری و بتی (۲۰۰۵) و پرسشنامه سازگاری تحصیلی توسط بیکر و سریاک (۱۹۸۴) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره (MANCOVA) استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان موثر است (۰۵/۰p<). به بیان دیگر، میانگین نمرات آزمودنی های گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به گروه گواه در احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی در سطح بالاتری بود. نتیجه گیری: می توان گفت که از جمله رویکردهای آموزشی مفید و ارزشمند در جهت تقویت متغیرهای تحصیلی چون احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی، آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی است.
۲.

اثربخشی آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر کاهش تکانشگری و قلدری دانش آموزان پسر دارای اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثبت اندیشی تکانشگری قلدری اختلال رفتاری دانش آموزان پسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۹۸
هدف: هدف از انجام این پژوهش اثربخشی آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر کاهش تکانشگری و قلدری دانش آموزان پسر دارای اختلال رفتاری بود. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر ۱۵-۱۲ سال دارای اختلال رفتاری شهر خرم آباد بود که در سال تحصیلی1401-۱۴۰۰ در مقطع متوسطه اول مشغول به تحصیل بودند. از میان جامعه آماری، تعداد ۳۰ دانش آموز دارای اختلال رفتاری به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در ادامه هر یک از آنها به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) جایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه تکانشگری بارات، مقیاس قلدری ایلی نویز، پرسشنامه اختلال های رفتاری راتر (مقیاس معلم) و آموزش مثبت اندیشی استفاده شد. آموزش مثبت اندیشی به صورت 10 جلسه 75 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مثبت اندیشی در کاهش تکانشگری و قلدری دانش آموزان دارای اختلال رفتاری مؤثر است (۰۵/۰p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش پیشنهاد می شود که از رویکرد آموزشی مثبت اندیشی در جهت کاهش رفتارهای تکانشگری و قلدری دانش آموزان دارای اختلال رفتاری استفاده شود.
۳.

اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مبتنی بر هوش موفق انگیزش تحصیلی خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۳ تعداد دانلود : ۲۹۲
زمینه و هدف: اختلال یادگیری نوعی مشکل مزمن با پایه عصب شناختی و تحولی بوده که عموماً در اوایل دوره ی رشد شروع می شود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر ۱۵ - ۱۳ ساله ی با اختلال یادگیری خاص مراجعه کننده به مرا کز آموزشی و بالینی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 99 - 98 بود. از بین جامعه ی آماری، 40 دانش آموز پسر با اختلال یادگیری خاص که افراد داوطلب واجد شرایط بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی ) 20 نفر ( و گواه ) 20 نفر ( جا گماری شدند. گروه آزمایشی به مدت 1۲ جلسه ۷۵ دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر، مقیاس خودتنظیمی تحصیلی کارل ما گنو و آموزش هوش موفق استرنبرگ استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر هوش موفق بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی آزمودنی ها تأثیر معناداری دارد ) 005 / .)P<0 نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد، از جمله روش های اثربخش در جهت افزایش انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص، آموزش مبتنی بر هوش موفق است.
۴.

اثربخشی آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر هیجان های تحصیلی و خوش بینی تحصیلی داوطلبان کنکور سراسری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر هیجان های تحصیلی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان پسر داوطلب کنکور سراسری شهر خرم آباد بود. روش این پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. از میان جامعه آماری تعداد ۴۰ دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب، و در ادامه به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) گمارش شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های  هیجان های تحصیلی و خوش بینی تحصیلی استفاده شد. آموزش مثبت اندیشی به صورت 10 جلسه 75 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش مثبت اندیشی سبب بهبودی هیجان های تحصیلی مثبت، کاهش هیجان های تحصیلی منفی و افزایش خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان داوطلب کنکور شده است. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت، آموزش مثبت اندیشی رویکردی مفید در جهت افزایش هیجان های تحصیلی مثبت، کاهش هیجان های تحصیلی منفی و افزایش خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان داوطلب کنکور است.
۵.

مقایسه ذهن آ گاهی و سرسختی روا ن شناختی مادران کودکان نابینا و ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آ گاهی سرسختی روان شناختی نابینا ناشنوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۰۲
زمینه و هدف: بعد از تشخیص آسیب در کودکان، خانواده های آنها اغلب احساس هایی مانند شوک، سردرگمی، خشم، افسردگی، ناامیدی، احساس گناه، طرد، خجالت، احساس بی دفاعی و تنهایی را تجربه می کنند. هدف از این پژوهش مقایسه ذهن آ گاهی و سرسختی روان شناختی مادران فرزندان ۱۲ - ۷ سال نابینا و ناشنوای شهر خرم آباد بود. مواد و روش ها: روش این پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند ۱۲ - ۷ سال نابینا و ناشنوای شهر خرم آباد در سال ۱۴۰۰ بود. از میان جامعه آماری، تعداد ۵۰ مادر دارای فرزند نابینا و ۵۰ مادر دارای فرزند ناشنوا به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از مقیاس ذهن آ گاهی براون و ریان ) ۲۰۰۳ ( و پرسشنامه سرسختی روان شناختی لانگ و گولت ) ۲۰۰۳ ( استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس چندمتغیری ) MANOVA ( استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد که مادران فرزندان نابینا نسبت به مادران فرزندان ناشنوا از ذهن آ گاهی و سرسختی روان شناختی بیشتری برخوردارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت که وجود فرزند ناشنوا ممکن است با مشکلات روان شناختی چون: ذهن آ گاهی پایین و سرسختی روان شناختی در مادران آنان همراه باشد.
۶.

اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی بر تحمل پریشانی و مهارت کنترل خشم مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی

کلیدواژه‌ها: رفتار درمانی دیالکتیکی تحمل پریشانی مهارت کنترل خشم کم توان ذهنی مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۳۶۹
مقدمه: وجود فرزند کم توان ذهنی در خانواده تاثیرات منفی و جبران ناپذیری بر والدین بالاخص مادران به جایی می گذارد. هدف: هدف از این پژوهش اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی بر تحمل پریشانی و مهارت کنترل خشم مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی شهر خرم آباد بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران دارای دانش آموزان کم توان ذهنی شهر خرم آباد در سال ۹۹-۱۳۹۸ بود که با روش نمونه گیری در دسترس ۴۰ نفر انتخاب و به صورت تصادفی در قالب دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) جایی داده شدند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه (هر هفته یک یا دو جلسه) ۷۵ دقیقه ای تحت آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر و پرسشنامه استاندارد مهارت کنترل خشم استفاده شد. داده های جمع آ وری شده با نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی و بهبود مهارت کنترل خشم مادران موثر است (P<۰/۰۵). به عبارت دیگر برنامه آموزشی سبب افزایش تحمل پریشانی و بهبود مهارت کنترل خشم در آزمودنی ها شده است. نتیجه گیری :با توجه به یافته های به دست آمده در این پژوهش می توان گفت: از جمله آموزش های موثر جهت افزایش تحمل پریشانی و بهبود مهارت کنترل خشم در مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی است.
۷.

پیش بینی اعتیاد به فضای مجازی و گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس خودتنظیمی عاطفی در دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به فضای مجازی رفتارهای پرخطر خودتنظیمی عاطفی دانش آموزان پسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۸ تعداد دانلود : ۶۸۹
هدف از این پژوهش پیش بینی اعتیاد به فضای مجازی و گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس خودتنظیمی عاطفی در دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان شهر تهران بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 تشکیل دادند که از میان جامعه آماری شهر تهران، منطقه 18 آموزش وپرورش انتخاب و از بین تمامی مدارس منطقه آموزشی مذکور، به روش نمونه گیری خوشه ای دو دبیرستان پسرانه انتخاب و از بین جمعیت دانش آموزی مدارس، تعداد 150 دانش آموز به عنوان حجم نمونه در این پژوهش جایی داده شدند. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه اعتیاد به فضای مجازی (یانگ)، مقیاس خطرپذیری جوانان ایرانی و پرسشنامه خودتنظیمی عاطفی (مارس) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از شاخص های توصیفی نظی ر میانگین و انحراف معیار و روش آماری تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده های پژوهش نشان داد که بین اعتیاد به فضای مجازی و گرایش به رفتارهای پرخطر با خودتنظیمی عاطفی دانش آموزان رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0p<span style="text-decoration: underline;"><</span>) و خودتنظیمی عاطفی قدرت پیش بینی کنندگی بالاتری در گرایش به رفتارهای پرخطر نسبت به اعتیاد به فضای مجازی در دانش آموزان دارد. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که مشاوران و روانشناسان بالینی مدارس به متغیرهای روان شناختی ازجمله خودتنظیمی عاطفی به منظور پیشگیری از اعتیاد به فضای مجازی و گرایش به رفتارهای پرخطر توجه نمایند.
۸.

مقایسه انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی و ناگویی خلقی در دانش آموزان پسر با و بدون اختلال لکنت زبان

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری شناختی اجتناب شناختی ناگویی خلقی اختلال لکنت دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۰ تعداد دانلود : ۴۵۸
مقدمه: مبتلایان به لکنت مانند سایر افراد مستعد رنج بردن از ترس ها، استرس، نگرانی ها و اضطراب هستند. هدف: هدف از این پژوهش مقایسه انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی و ناگویی خلقی در دانش آموزان پسر با و بدون اختلال لکنت زبان مقطع متوسطه شهر تهران است. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ تشکیل دادند. از میان نواحی آموزش و پرورش، ناحیه ۱۸ به صورت تصادفی انتخاب و از بین تمامی مدارس ناحیه آموزشی مذکور، تعداد ۳۰ دانش آموز پسر دارای اختلال لکنت زبان به روش نمونه گیری هدفمند و ۳۰ دانش آموز پسر بدون لکنت زبان به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های انعط اف پ ذیری ش ناختی دنیس و ون دروال، اجتناب شناختی سکستون و داگاس، ناگویی خلقی تورنتو و شدت لکنت رایلی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که نمرات میانگین دانش آموزان دارای اختلال لکنت در مقایسه با همتایان عادی در انعطاف پذیری شناختی پایین تر، اما در اجتناب شناختی و ناگویی خلقی بالاتر است (۰/۰۵ p< ). نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به اختلال لکنت نسبت به همتایان عادی خود در متغیرهای انعطاف پذیری شناختی ضعیف تر و در اجتناب شناختی و ناگویی خلقی نسبت به افراد عادی بالاترند.
۹.

مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان، اجتناب شناختی و خود تنظیمی عاطفی در دانش آموزان با و بدون آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتناب شناختی راهبردهای تنظیم هیجان خود تنظیمی عاطفی دانش آموزان نابینا و بینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۱ تعداد دانلود : ۸۱۸
هدف:هدف از  این پژوهش مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان، اجتناب شناختی و خود تنظیمی عاطفی در دانش آموزان با و بدون آسیب بینایی بود. روش پژوهش:روش پژوهش حاضر زمینه یابی از نوع علی مقایسه ای است. جامعه این پژوهش عبارت بود از تمامی دانش آموزان نابینا به حجم 30 نفر و  دانش آموزان بینا مقطع راهنمایی شهر اهواز که در سال تحصیلی 94- 93 مشغول به تحصیل بودند. از میان جامعه آماری به دلیل حجم کم دانش آموزان نابینا همان30 نفر به روش نمونه گیری سرشماری و 30 دانش آموز بینا به روش نمونه گیری خوشه ای از مناطق 1 و 3 شهر اهواز انتخاب شدند. به  منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه تنظیم هیجان (گارنفسکی)، مقیاس اجتناب شناختی( سکستون و دوگاس) و  مقیاس خود تنظیمی عاطفی ( مارس ) استفاده شده است. داده های بدست آمده از طریق تحلیل واریانس چند متغیری( MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان دادند که دانش آموزان نابینا در راهبردهای تنظیم هیجان، اجتناب شناختی و خود تنظیمی عاطفی با همتایان بینای خود تفاوت معناداری دارند، بدین معنا که پائین تر از دانش آموزان عادی بودند ( p<0/05). نتیجه گیری:با توجه به نتایجی که از این پژوهش حاصل شد، پیشنهاد می گردد مدارسی که دارای دانش آموزان نابینا هستند ضمن شناسایی و تشخیص توانایی های هیجانی در دانش آموزان نابینا آموزش های جهت بهبود توانایی های شناختی و تنظیم عواطف آنان در محیط های گوناگون ارائه کنند.
۱۰.

اثر بخشی آموزش کنترل تکانه بر تکانشگری و بهبود نشانه های مرضی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش آموزان تکانشگری اختلال نافرمانی مقابله ای آموزش کنترل تکانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۹۹
مقدمه: ماهیت پیچیده اختلالات رفتاری کودکان، بررسی و به کارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند. پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی آموزش کنترل تکانه بر تکانشگری و نشانه های مرضی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون - پس آزمون (و پیگیری) با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 91-1390 تشکیل می دادند که نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای را دارا بودند. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از دانش آموزان پسر دارای نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود که از میان دانش آموزانی که بعد از شناسایی به وسیله فرم والد-معلم مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسن، موری، اوهان و جانسون و انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسون و همکاران و مقیاس تکانشگری بارات روی هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه اجراشد. در فرآیند اجرا، گروه آزمایش به مدت دو ماه تحت آموزش گروهی کنترل تکانه قرار گرفتند (هشت جلسه ی یک ساعتی) در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش کنترل تکانه بر تکانشگری و کاهش نشانه های مرضی اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر بوده است. تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان تکانشگری و نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، آموزش مهارتهای کنترل تکانه منجر به کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای و رفتارهای تکانشی در دانش آموزان مبتلا به این اختلال می شود و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مناسب سود جست.
۱۱.

بررسی و مقایسة استعدادهای چندگانة گاردنر در دانش آموزان پسر نابینا و بینا مقطع راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی 90-91(مقاله علمی وزارت علوم)

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان