مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
تاریخ تصوف
حوزه های تخصصی:
خواجه ابوالحسن علی بن حسن سیرجانی از بزرگان صوفیه قرن پنجم هجری است. وی شیخ کرمان بوده و در آنجا داروخانه و اوقاف و مریدان بسیار داشته و مورد تکریم بزرگان صوفیه از قبیل ابوسعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری و هجویری قرار گرفته است. او که اهل سیر و سیاحت بوده در سیرجان درگذشته و آرامگاهش تاکنون باقی و زیارتگاه است. کتاب بیاض و سواد خواجه علی حسن، که تاکنون به صورت نسخه خطی مانده است، در واقع، طبقه بندی موضوعی اقوال مشاهیر صوفیه تا اواخر قرن چهارم است که در هفتاد و سه باب تنظیم شده است و بیش از سه هزار فقره از سخنان بزرگان قوم را در بر دارد. یکی از مهمترین ابواب بیاض و سواد، "باب معرفه تاریخ مشایخ" است که در آن هفتاد و هشت تن از مشایخ صوفیه براساس منطقه جغرافیایی محل فعالیتشان تقسیم بندی و معرفی شده اند.
سیر تطور مقامات تا قرن هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آن که دو اصطلاح «حال» و «مقام» از مفاهیم زیربنایی صوفیان در سیر و سلوک عارفانه است، درباره تعریف آنها حتی تا در قرن ششم اتفاق نظر وجود نداشته و هر نویسنده با تلقی خاص خود معنی ویژه ای از حال و مقام و مصداقهای آن در می یافته است. در اواسط قرن چهارم ابونصر سراج در اللمع تعریفی نسبتا دقیق از این دو اصطلاح ارایه کرد ولی ظاهرا با اقبال عمومی روبرو نشد. زیرا بسیاری از مشایخ مانند ابوطالب مکی و کلاباذی چندان به تعریف سراج وفادار نبوده اند و برخی دیگر نیز معیارهای دیگر را در تعریف در نظر گرفته اند. گروهی تعریف را پذیرفتند ولی مصداقها را متفاوت دانستند. غایت این پژوهش نمایاندن سیر دگرگونی تعریف اصطلاح مقام و آمیختگی آن با مفهوم اصطلاح حال، نزد عرفا از میان قدیم ترین متن موجود صوفیان تا تالیفات قرن هشتم است و ضمن مقایسه متون گوناگون صوفیه، اختلاف نظر مشایخ در این زمینه را بر می شمارد.
تحلیل حرکت تصوف اسلامی در مقایسه با جنبش های اجتماعی جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصوف اسلامی به عنوان یک حرکت اجتماعی تاثیرگذار در جوامع اسلامی، همواره توجه صاحب نظران را به خود جلب کرده است. بر اساس علم جامعه شناسی امروز، آیا این حرکت شتابنده و موثر با جریان های اجتماعی معاصر قابل مقایسه است؟ ویژگی های مشترک و متمایزکننده هر یک کدام است؟ آیا می توان تصوف را یک جنبش اجتماعی دانست؟ حرکت تصوف اسلامی، ابعاد اجتماعی گسترده ای دارد و به ویژه برخی زمینه های اجتماعی در ظهور و گسترش آن، نقش بسیار مهمی داشته است. همین اثر باعث شده که برخی، حرکت تصوف اسلامی را در بنیان خود، جریانی اجتماعی بدانند و عده ای نیز از آن با عنوان «جنبش اجتماعی» یاد کنند. مفهوم جنبش اجتماعی از مباحث پیچیده و پر تناقض در جامعه شناسی سیاسی جدید به شمار می رود. بررسی ها نشان می دهد که تصوف اسلامی، با وجود داشتن برخی وجوه اشتراک با جنبش های اجتماعی، در چندین شاخصه مهم، با آنها مغایرت دارد. همچنین نوع حرکت تصوف اسلامی با بسیاری از قیام ها و شورش های جهان قدیم نیز قابل انطباق نیست.
تشکیکی در تقسیم بندی معروف مکاتب تصوف و عرفان بغداد و خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره تاریخ تصوف و عرفان اسلامی ایران و عراق، تقسیم بندی معروفی تحت عنوان «مکتب خراسان» و «مکتب بغداد» مطرح شده که در کتب تاریخ تصوف و عرفان، مورد استفاده و استناد قرار میگیرد. این مقاله با بررسی منابع مهم و معتبر تصوف و عرفان و نیز در آثاری که مورّخان تاریخ تصوف بدان پرداخته اند، این مسئله را مورد نظر قرار داده است که آیا اساساً این تقسیمبندی مبن و ملاک قابل قبولی دارد و یا قابل نقد است؟ با بررسی بعمل آمده، اینکه تقسیم بندی فوق، مبنای جغرافیایی و یا مبنای «صحو» و «سکر» داشته باشد، مورد نقد واقع شده است. بنابرین درخصوص این تقسیم بندی مشهور باید تجدید نظر و بازنگری اساسی صورت پذیرد.
سیر تطوّر مفهوم عرفانی حال تا قرن هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو اصطلاح حال و مقام از مباحث پر مناقشه نزد صوفیان است و جوانب آن بدرستی آشکار نیست. مؤلّفان کتب آموزشی صوفیه کوشیده اند تا با ذکر نظریات گوناگون درباره تعریف این دو اصطلاح، تعریفی دقیق از آنها ارائه نمایند. اهمیت مسأله چنان بوده که در بسیاری از کتب آموزشی صوفیه فصلی به این مباحث اختصاص یافته است.در اللمع ابونصر سرّاج تعریفی واضح از دو اصطلاح حال و مقام و مصداق های آن ارائه شده است و همین تعریف مبنای تعاریف بسیاری از عرفا واقع گشته است.اما بسیاری از صوفیان با پذیرش تعریف از تعیین مصداق های حال و مقام، تعداد و ترتیب آنها سرباز زده یا در این زمینه با هم اختلاف عقیده دارند. حتی در آثار همروزگاران سرّاج مانند ابوطالب مکّی و کلابادی و صوفیان نزدیک به عهد او مانند ابومنصور اصفهانی و ابوعبدالرحمن سلمی، تعریف احوال و مقامات و مصداق های آن بدرستی روشن نیست. تعیین مصداق،ترتیب و اشتمال حال و مقام در مشرب صوفیان و طریقه سیر و سلوک آنان مؤثر بوده است به طوری که قشیری بروز دو دستگی نزد صوفیه عراق و خراسان را ناشی از اختلاف نظر در مصداق های حال و مقام می داند. هجویری، حارث محاسبی را در این زمینه مؤثّر می داند. حتی در قرن هفتم، سهروردی در عوارف المعارف، به این اختلاف آراء اشاره کرده است. این قلم برآن است تا از رهگذر گزارش اقوال مشایخ صوفیه، مراحل دگرگونی و تثبیت مفهوم اصطلاح عرفانی حال را از قدیمترین متون صوفیه تا اواخرقرن هشتم بررسی نماید.
نگاهی تحلیلی به رابطه معنوی سلطان ولد و مشایخ طریقه مولویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهاءالدین محمد، معروف به سلطان ولد، یکی از قدرتمندترین مشایخ طریقه مولویه محسوب میشود. او همواره مشایخ و بزرگان مولویه را تکریم و از اوامر پیرانه آنها اطاعت میکرد. سلطان ولد نه تنها سرسپرده پدر خود بود، بلکه صحبت سید برهانالدین محقق ترمذی را نیز درک کرد. او از زمره کسانی بود که به حقیقت وجودی شمس تبریزی پی برد و شمس نیز اسرار الهی را در گوش جانش دمید. علاوهبر این، سلطان ولد از خلافت صلاحالدین زرکوب احساس خشنودی میکرد و او را شاه دو جهان و یکتای عالم میدانست. وی حسامالدین چلبی را نیز شیخ خود دانسته، معتقد بود که با تمسک به ولایت الهی او به کعبه مقصود میتوان رسید. پس از مرگ حسام الدین، سلطان ولد پشتیبان معنوی خود را از دست داد و در فراق او به گریه و زاری پرداخت؛ اما حسامالدین به خواب او آمد و به سوی کریمالدین بکتمر هدایتش کرد. سلطان ولد اگر چه به مدت هفت سال از افاضات معنوی این مرشد بهره میگرفت، اما او را به - مریدان معرفی نکرد. نگارندگان چند عامل را در گمنام ماندن کریم الدین بکتمر دخیل میدانند: 1 - حب مفرط مریدان به سلطان ولد؛ 2- میل سلطان ولد به مقدس نشان دادن خاندان مولوی؛ 3 قدرت اجتماعی سلطان ولد و شهرت گریزی کریمالدین؛ 4- عقاید عرفانی سلطان ولد. در این جستار برآنیم تا ارتباط معنوی سلطان ولد را با مشایخ طریقه مولویه بررسی کنیم.
نگاه استادان زرین کوب و شفیعی کدکنی به عرفان؛ مقایسه تحلیلی رویکردها، مبادی و پی آمدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصوف و عرفان در نگاه نخست، مفاهیمی آشنا و بدیهی به نظر می رسند؛ امّا در نگاهی عمیق تر کاربردهای مفهومی متنوعی را شامل می شوند. بر این اساس، پژوهش در باب تصوف تا حدی در گرو شناخت رویکردها و دیدگاه های مختلف آن است. مقاله حاضر با تکیه بر آرای دو تن از عرفان پژوهان معاصر، به توصیف و تحلیل تلقی این دو استاد می پردازد. عبدالحسین زرین کوب و محمدرضا شفیعی کدکنی دو تن از برجسته ترین عرفان پژوهان و محققان ادبی اند که دیدگاه های ایشان تأثیر قابل ملاحظه ای در مطالعات عرفانی دهه های اخیر داشته است. استاد زرین کوب با پیروی تاریخی از سنت تصوف و تأکید بر معرفت شهودی به عنوان مولفه محوری عرفان و استاد شفیعی کدکنی با تأکید بر زبان و فرم زیباشناختی به بررسی عرفان و تصوف پرداخته اند. این تفاوت دید نشانه هایی از خود در مقولاتی همچون ریشه ها، تاریخ و تبعات تصوف نیز برجای گذاشته است. بنابراین ملاحظات استاد زرین کوب همسو با بررسی های تاریخی و فرهنگی و مطالعات استاد شفیعی عمدتاً همسو با بررسی های زبانی و ادبی شکل گرفته است. در مجموع می توان گفت نگاه استاد زرین کوب به عرفان و تصوف نگاهی فراگیرتر و نگاه استاد شفیعی کدکنی نگاهی است نوگراتر.
تاریخ طریقت رفاعیه در آثار ابن سرّاج دمشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سَرّاج (د747ق)، قاضی، صوفی و ادیب دمشقی دوره مملوکی، در تصوّف پیرو طریقت رفاعیه بود. از میان تألیفات وی، کتاب تشویق الارواح و القلوب و به طور خاص بخش سوم آن با عنوان تُفّاح الارواح و مفتاح الاِرباح در موضوع منقبت نگاری صوفیان اکنون در دست است. در این پژوهش، اهمّیت آثار ابن سرّاج و آگاهی هایی که از طریقت رفاعیه به دست می دهد، بررسی شده است. نتایج این پژوهش حاکی است که گرچه رویکرد منقبت نگاری و کرامت سازی به طرز چشمگیری بر آثار ابن سرّاج غلبه دارد، از آنجا که از نخستین متون به قلم یک صوفی رفاعی است، از آن می توان آگاهی های مهمی در شناخت وضعیت طریقت رفاعیه در دوره های شکل گیری و انتشار آن، به دست آورد؛ به ویژه در محورهایی همچون شناخت اسلاف احمد رفاعی در منطقه بطائح، مشایخ طریقت رفاعیه در خاندان احمد رفاعی، تعامل صوفیان رفاعی با ایلخانان و کرامات منسوب به رفاعیان.
کلباغورس (مختصری در لزوم تحقیق در احوال یک فرقه هندی)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۹۰)
103 - 110
حوزه های تخصصی:
در میان عقاید و آداب کلبیان یونانی و پاشُپتیان از فرق شیوایی هند مشترکاتی قابل توجه است که محققان از آنها یاد کرده اند. گاهی می توان مانند این عقاید و آداب را در بین ملامتیان نیز یافت. این نوشته، ضمن شرح مختصر این مشترکات، دعوتی است به تحقیق دربارهٔ تأثیر احتمالی عقاید این فرقه هندی بر ملامتیه و قلندران نخستین.
تُفّاح الارواح ابن سرّاج دمشقی و اهمیت آن در شناخت صوفیان شام(مقاله علمی وزارت علوم)
ابن سرّاج دمشقی (د. 747ق)، قاضی، صوفی و ادیب اهل شام در نیمه دوم سده هفتم و نیمه نخست سده هشتم هجری است. از میان آثار وی، امروزه نسخه خطی کتاب تشویق الارواح والقلوب وی و نیز به طور مستقل، نسخه های خطی بخش سوم همین کتاب به نام تُفّاح الارواح ومفتاح الارباح باقی مانده است. تفّاح الارواح متنی است در منقبت نگاری صوفیانی که عمدتاً به حوزه های جغرافیایی شام، عراق و جزیره تعلق دارند. در این نوشتار، در آغاز شرح حالی از ابن سرّاج و فهرستی از مشایخ و تألیفات وی عرضه، و کتاب تُفّاح الارواح وی به تفصیل بیشتری معرفی شده است. در ادامه، حتّی المقدور اهمیت این کتاب در شناخت صوفیان شام، با بیان نمونه هایی از آگاهی های دست اولی که در این باره به دست می دهد، در دو محورِ شناخت مزارات صوفیان شام، و تصحیح و پیرایش شرح احوال آنها، نشان داده شده است.