مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
جنبش های اجتماعی
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
33-51
حوزههای تخصصی:
بررسی جنبش های اجتماعی سیاسی زنان در تاریخ معاصر با رویکرد فرا روایت هایی که در تاریخنگاری زنان آمده، از نگاه جامعه شناسی تاریخی، دریچه های نویی را بر سیر حرکت تاریخی آنان در دوره گذار از سنت به مدرنیسم، می گشاید. جنبشهای اجتماعی در علم جامعه شناسی به مثابه جریانی از کنشها و تلاش ها از سوی مجموعه افراد تعریف می شود، تا جایی که آلن تورن، جامعه شناسی را علم جنبش های اجتماعی می داند. ماکس وبر، جنبش های اجتماعی را به عنوان اقدام جمعی گروهی از افراد جامعه میداند که برای نیل به اهداف مشخص، کنش های اجتماعی متفاوتی را که منجر به رفتار انسانی معنادار و عمل کنشگرانی دیگر می شود، تعریف نموده است. در این پژوهش با بررسی ابعاد نظری جنبش های اجتماعی سیاسی به ویژگی های جنبش های اصلی و مهم و تاثیرگذار زنان افغانی از امان الله خان تا دوره طالبان پرداخته می شود. روش پژوهش، جستجو در منابع کتابخانه ای و سایت هایی است که در مورد احزاب و تشکل های زنان افغان در تاریخ معاصر، مطالبی مستند ارائه نموده اند. ظهور کنشگران زن در عرصه های سیاسی اجتماعی از دوره امان الله در افغانستان، منشأ تحولاتی مهم در مبارزه با نابرابریها و واپسماندگی این قشر عظیم جامعه را با خود به همراه داشته است. اقدام های متفاوت زنان در جنبش های اجتماعی - سیاسی زنان و بازکاوی هر یک از صورتهای کنش اجتماعی، در خودآگاهی تاریخی و تبیین اقدامات جمعی در قالب جنبش اجتماعی، حرکتهای زنان را از شکل انحصارگرایانه به سوی تشکل های اجتماعی، سیاسی و انجمن ها و احزاب در دوره های بعد و نهاد عمومی فراگیر، سوق میدهد.
دیالکتیک اقلیم و جنبش های اجتماعی در اندیشه مارکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبارشناسی نظری، اندیشمندان متأخر نشان می دهد که هنوز جنبه های مختلفی از اندیشه های کلاسیک ها زنده است. مارکس یکی از این کلاسیک ها است که هنوز ردپای او را در حوزه های مختلف علوم انسانی از جمله نظریه های جدید جنبش های اجتماعی می توان مشاهده کرد. کارل مارکس و همکارش فردریش انگلس در تبیین پدیده های اجتماعی از روابط دیالکتیکی، پیش گزاره های هستی اجتماعی شروع می کنند. به عقیده آن ها بنابر منطق حاکم برماتریالیسم تاریخی به دلیل تنوع عناصر پیش گزاره های هستی تنوعات اجتماعی مختلفی در ارض جغرافیایی و دوران های تاریخی بوجود آمده است. این رابطه دیالکتیکی متأثر از تنوع اقلیم اروپای غربی و کشورهای موسوم به شیوه تولید آسیایی دو گونه رابطه استثماری و تضاد انسان و انسان را یکی در غرب و دیگری در شرق رقم زده است. مشخصه اولی تضاد طبقاتی و مشخصه دومی تضاد دولت و ملت است. این دو گونه روابط دیالکتیکی دو گونه جنبش های اجتماعی کلاسیک یکی از نوع غربی و دیگری از نوع شرقی را در طول تاریخ ملت ها نمایان کرده است که هر کدام ویژگی های خاصی دارند. این دو گونه جنبش های اجتماعی متأثر از تضاد نیروهای اجتماعی درون مرزهای سیاسی یک کشور است. اما از آنجا که نیروهای سرمایه داری میل به گسترش به بیرون از مرزها را دارند، شکل گیری روابط استثماری و تضاد انسان و انسان در سطح بین بین المللی نیز منجر به جنبشی در این سطح بین دو دسته از کشورها که یکی دیگری را مورد بهره کشی قرار می دهد خواهد شد. زیرا در این مدل نیروهای سرمایه داری از پایین ترین سطح تا بالاترین سطح باید جای خود را به صورت بندی غیرطبقاتی دهند. پس در مدل مارکس علاوه بر یک شکل جنبش در روابط بین المللی دو گونه جنبش کلاسیک در سطح ملی وجود دارد، اما در واپسین تجدید نظرهای او می توان نشانه هایی از باور به جنبش های اجتماعی غیرانقلابی نیز هرچند بطور گذرا یافت. با مرور دستگاه نظری مارکس از ماتریالیسم تاریخی تا جنبش های جهانی برخی از مهم ترین عناصر و مفاهیم حساس در نظریه پردازی جنبش های اجتماعی همچون؛ تضاد، شکاف های اجتماعی، دیالکتیک، روابط استثماری و سلطه بدست آمد.
سنخ شناسی و واکاوی جنبش اصناف تبریز در عصر صفوی (979 – 981 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبریز نخستین پایتخت صفویان در اواخر دوره سلطنت شاه تهماسب شاهد جنبش اصناف علیه دولت مرکزی بود. جرقه جنبش از درگیری میان یک قصاب با مأمور داروغه زده شد و به سرعت کل شهر را دربرگرفت. اصناف بدنه این نهضت را تشکیل می دادند و پهلوانان رهبری آن را به عهده گرفتند. آنان به سرعت به سازماندهی نیروها پرداختند و کنشگران را برای اهداف جنبش بسیج کردند. اگرچه منابع آن دوران چندان به این جنبش نپرداخته و وقایع این جنبش اجتماعی را به اختصار بیان کرده اند، کنشگران موفق شدند نیروهای دولتی را از شهر اخراج و برای مدت دو سال تبریز را کنترل و اداره کنند. مقاله پیش رو می کوشد تا با شیوه ای توصیفی تحلیلی و با اتخاذ چارچوب نظری مبتنی بر آراء متفکرانی چون تیلی، زالد و همکاران و کاربست آن در رویکرد تحلیل طبقاتی اریک اُلین رایت به سنخ شناسی و واکاوی جنبش اصناف تبریز بپردازند و ماهیت آن و چرایی و چگونگی وقوع این جنبش را تبیین کنند. مدعای پژوهش این است که جنبش اصناف تبریز، از سنخ جنبش های طبقاتی فرودستان شهری است که در اعتراض به ستم مالیاتی و عدم برخورداری از مواهب اقتصادی راه ابریشم به وقوع پیوست. شکل کنش جمعی این جنبش نیز از نوع کنش های واکنشی با سویه های کنش رقابتی است.
خوانش بولی جنبش های اجتماعی با استفاده از نظریه های فضا-زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
41 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : فضامندی و زمان مندی جنبش های اجتماعی از اهمیت بسیاری برخوردار است. مطالعات کمی الگوهای فضا-زمانی جنبش ها را بررسی کرده اند. این مقاله به ترکیب فضاهای کنشگری که در موفقیت جنبش های اجتماعی مؤثر بوده اند می پردازد.
هدف پژوهش : هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری الگوهای فضا-زمانی در جنبش های اجتماعی برمبنای نظریه های فضا-زمان و بررسی تأثیر این الگوها در شکل دهی به رفتارها و کنش های اجتماعی است.
روش پژوهش : متدلوژی تحقیق به صورت ترکیبی از روش های کمّی و کیفی است. 34 جنبش اجتماعی معاصر به صورت تاریخی مطالعه و اطلاعات آن ها کدگذاری و دسته بندی شد. با استفاده از تحلیل محتوای کمّی شرایط علّی پژوهش شناسایی و براساس معیارهای تحقیق دسته بندی شدند. با تبدیل داده های کیفی به کمّی و با استفاده از روش بولی معادله ای به دست آمد که در آن ارتباط بین متغیرهای فضا-زمان و موفقیت جنبش ها تعیین شد.
نتیجه گیری : نتایج نشان داد جنبش موفقیت را تجربه می کند اگر از فضاهای ساختار فضا-زمان نسبی استفاده کند «و» از فضاهای ساختار فضا-زمان رابطه ای استفاده نکند «یا» از فضاهای ساختار فضاوزمان مطلق استفاده کند «و» از فضاهای ساختار فضا-زمان رابطه ای نیز استفاده کند. یافته ها نشان داد اگر امکان شبکه سازی های مبتنی بر روابطِ نزدیک و چندوجهیِ گسترده برای جنبش فراهم نباشد، در این صورت برای نیل به موفقیت، شبکه بندی سازمانی ضروری است. همچنین ثابت شد در صورت غیبت نهادها، وجود توأمان فضای فیزیکی شهری و فضاهای رابطه ای (رسانه ها، شبکه سازی های گسترده و هنرهای اعتراضی)، برای موفقیت جنبش الزامی است. آن ها با هم یک حوزه عمومی را شکل داده و در آن به اعتراض و مقاومت برای به چالش کشیدن سلطه دولت مستقر ادامه می دهند.
تحلیل و جستاری ناظر بر چیستی و چگونگی تحقق نظام انقلابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شاهد اندیشه دوره سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶)
269 - 294
ازجمله مسائل موردتوجه عمده نظریه پردازان مدرن انقلاب و جنبش های اجتماعی، سرنوشت انقلاب ها بعد از پیروزی و برانداختن نظم موجود و تبدیل انقلاب به یک نظام سیاسی جدید است. اینکه یک جنبش انقلابی بعد از پیروزی بر نظام سیاسی مطرود، نظام جدیدی را خلق نموده و به حرکت های انقلابی خاتمه می دهد و درواقع انقلاب مأموریتش پایان یافته به نظام تبدیل می شود. بر همین اساس نظریه های مدرن انقلاب رأی به امتناع همزیستی انقلاب و نظام داده اند؛ اما درک متفاوتی که از معنای انقلاب در نگاه رهبران انقلاب اسلامی وجود دارد باعث شده که در اندیشه مبتنی بر انقلاب اسلامی نه تنها رأی به پایان مأموریت انقلاب داده نشود، بلکه از نظریه «نظام انقلابی» دفاع بشود. این نوشتار می کوشد به روش کیفی و با استفاده از منابع اسنادی، ضمن بررسی انتقادی نظریات مهم انقلاب و جنبش های اجتماعی و با تکیه بر نظریه جنبش اجتماعی و نگاه بدیع و خلافِ آمد امام خمینی به انقلاب اسلامی، امتناع همزیستی انقلاب و نظام به مثابه یک قاعده کلی را رد کرده و چیستی و چگونگی همزیستی انقلاب و نظام در ایران را بررسی کرده و مدلی برای توضیح چگونگی تحقق نظام انقلابی ارائه بدهد.
حکمرانی ملی و بین المللی محیط زیست: رویکردها، تعارض ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه موضوع محیط زیست یکی از دغدغه های مهم در جامعه بشری محسوب می شود که در سطوح مختلف محلی، ملی، منطقه ای و بین المللی مطرح می گردد. این در حالی است که علاوه بر سطوح بحث، موضوع محیط زیست در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، علمی و فنآوری و حقوقی و غیره نیز هر کدام مسایل، محدودیت ها، چالش ها و فرصت های خود را به همراه دارد. قطعا در این میان موضوع حکمرانی یکی از کلیدی ترین آن ها می باشد که در سطح ملی به تصمیم گیری های کلان حاکمیت کشورها وابسته است. حاکمیت هایی که عموما، موضوع محیط زیست را خیلی در قاب تامین امنیت جامع نمی بینند و حاضر نیستند که برنامه قدرتمند و بودجه خوبی را برای آن مهیا ببینند. غالبا در سطوح ملی، رعایت کردن دقیق معیارهای زیست محیطی مانعی بر سر راه توسعه اقتصادی و رشد صنعتی دیده می شود، در عین حالی که اجرای پروژه های محیط زیستی پر هزینه بوده و دولت ها خیلی تمایل به خرج در این حیطه نیستند و دوست دارند در موضوعاتی خرج کنند که به چشم رای دهندگان بیاید و سطح رضایتمندی شان بالا برود. بنا بر این، موضوع بهبود شرایط محیط زیست به سطح آگاهی متعارف اجتماعی وابستگی زیادی دارد که امروزه خوشبختانه با توجه به رشد شبکه های اجتماعی، این امر در موقعیت خوب و مطلوبی قرار گرفته است. شهروندان در سطح محلی به ویژه از آثار تخریب محیط زیست آگاهی پیدا کرده اند، چرا که خود مستقیم در معرض آن ها قرار دارند. ایده مقاله حاضر این است که حمایت از محیط زیست یک امر جهانی است و حکمرانی جهانی و ملی در این خصوص ارتباط بسیار نزدیک و تنگاتنگی دارند. در این جا تلاش می شود که در پارادیم نظریه سبز به عنوان یک نظریه انتقادی، موضوعات زیست محیطی در دو سطح ملی با تاکید بر مطالعه موردی ایران و سطح بین المللی مورد بحث و کنکاش قرار گیرد. یافته های مقاله نشان می دهد که حکمرانی ایرانی در نیل به استانداردهای مطلوب فاصله زیادی دارد و در سطح بین المللی نیز علیرغم تلاش های خوبی که شده است اما هنوز راه نیل به توافقات موثر و تحقق رژیم حقوقی مناسب در خصوص مدیریت چالش های زیست محیطی با چالش ها و موانع زیادی مواجه می باشد که اصلی ترین آن ها همانا نظام وستفالی مبتنی بر حاکمیت و منافع ملی متعارض ملت کشورها می باشد .
نقش بازیگران منطقه ای در رادیکالیزه شدن نیروهای اجتماعی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۸)
35 - 67
نیروهای اجتماعی خاورمیانه در سال های بعد از جنگ سرد، از تحرک امنیتی و کنش ژئوپلیتیکی برخوردار گردیده اند. این جنبش های اجتماعی نوین در بسیاری از کشورها ماهیت اتوپیاگرا دارند. براساس چنین ادراکی، هر نیروی اجتماعی می تواند بر معادله قدرت راهبردی تأثیرگذار باشد. نقش یابی نیروهای اجتماعی زمینه لازم برای تحرک بازیگران منطقه ای را به وجود آورده است. بازیگران منطقه ای همانند ایران، عربستان، ترکیه و اسرائیل را می توان در زمره بازیگرانی دانست که نقش رقابتی در سیاست منطقه ای ایفا می کنند. نقش رقابتی بازیگران منطقه ای در ائتلاف با رقابت قدرت های بزرگ به ویژه آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا منجر به تشدید رقابت های منطقه ای در خاورمیانه شده است. هر گروه از بازیگران تلاش دارند تا رقابت های سیاسی و راهبردی خود را در قالب «جنگ نیابتی» سازماندهی نمایند. برخی از بازیگران همانند عربستان و اسرائیل در صدد رادیکالیزه کردن نیروهای اجتماعی خاورمیانه می باشند. علت آن را باید در تلاش آنان برای تغییر در موازنه قدرت منطقه ای دانست. در این فرآیند، زمینه برای اثربخشی بازیگران منطقه ای در بحران های منطقه ای به وجود آمده است. چنین فرآیندی را باید بخشی از سازوکارهای کنش نامتقارن نیروهای اجتماعی براساس مداخله و اثربخشی نیروهای منطقه ای و بین المللی دانست. در این فرآیند، نشانه هایی از رادیکالیزه شدن نیروهای اجتماعی در برابر تهدیدات متعارف شکل می گیرد
زنان و کنش گری در رسانه های اجتماعی (مطالعه موردی: صفحه فیس بوکی «آزادی یواشکی زنان»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
205 - 222
حوزههای تخصصی:
«آزادی یواشکی زنان» نام یکی از صفحات مشهور فیس بوک به زبان فارسی است که خواستار اعتراض به حجاب اجباری و تظاهرات برای آزادی پوشش زنان در ایران است. اساس ایجاد این صفحه و فعالیت های آن به منزله «جنبشی اجتماعی» توصیف شده است و بعضی از رسانه های غربی ادعا می کنند این صفحه یک جنبش اجتماعی موفق برای زنان ایرانی است و سکویی جدید خواهد بود که زنان ایران تصویری جدید از هویتشان ارائه کنند. در این مقاله، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی نمونه ای هدفمند از عکس ها و شرح عکس هایی که از طرف کاربران ایرانی ارسال و در این صفحه فیس بوکی منتشر شده است، این ادعا بار دیگر به پرسش کشیده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که برخلاف برخی از هیجان های موجودی که در بعضی از رسانه ها و انجمن های حقوق بشری غربی درباره شکل گیری یک جنبش اجتماعی جدید در میان زنان از طریق این صفحه وجود دارد، نمی توان آن را یکی از مصداق های جدید جنبش اجتماعی زنان در ایران محسوب کرد. در پایان، چنین نتیجه گیری شده است که این صفحه اگرچه ظرفیت سازمان دهی یک جنبش اجتماعی واقعی را ندارد، مثال کاملاً مناسبی برای مفهوم «کنش گرنمایی» است.
درک رفتار جنبش های اجتماعی در سیاست خارجی دوران معاصر
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
53 - 67
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی به عنوان یک موضوع الیتیستی در منطق کلاسیک، پیوندی با زیست سیاسی- اجتماعی ندارد. چنین قرائتی لزوما نه یک دروغ سیاسی، بلکه یک عصبیت شناختی است. با وجود گذار مطالعات جنبش های اجتماعی به ادبیات سیاست خارجی در طی سال های اخیر، هم چنان اثرات آن بر سیاست گذاری مغفول واقع می شود. چنین پنداشتی ناشی از عدم وجاهت نیروهای اجتماعی و عرصه های بدیل کنش سیاسی و تأکید بر عدم عقلانیت سیاست دموکراتیک در قرائت کلاسیک است. حال آن که جنبش ها به مثابه زبان شکاف های جوامع مدرن و ادامه سیاست با ابزارهای دیگر، موقعیت بی قرینه ای در هستی شناسی سیاست خارجی دارند. به این ترتیب، پرسش اصلی پژوهش جاری این است که آیا جنبش های اجتماعی به تغییر سیاست خارجی منجر می شوند یا این که تنها نمادهایی از تغییر در اولویت سیاست خارجی هستند؟ طبق فرضیه پژوهش، رهایی بخشی و تغییر گفتمان عمومی توسط جنبش ها ضمن تغییر قدرت، بستری برای تغییر سیاست به وجود می آورد. این پژوهش با کاربرد نظریه جامعه شناسی جنبش های اجتماعی و روش تحلیلی، به آزمون فرضیه دست می زند. طبق یافته های پژوهش، جنبش های اجتماعی و سیاست خارجی در پیوند متقابلند. به این معنا که سیاست خارجی بر تکوین جنبش ها اثر می گذارند و جنبش ها هم بر فرآیند سیاست گذاری خارجی تأثیر می گذارند.
جنبش های اجتماعی شهروندان در شاهنامه (بررسی موردی قیام کاوه آهنگر و گردن فرازی بندوی و گستهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهروند و شهروندی، اصطلاحاتی نسبتاً نوظهور در پهنه مطالعات جامعه شناسی و علوم سیاسی است. شهروند همواره در یک رابطه دوسویه تعریف شده است؛ او فردی است که از سویی برخوردار از حقوق سیاسی و مدنی است و از سوی دیگر، در برابر قانون موضوعه، وظایفی دارد. جنبش های اجتماعی، بر کوششی جمعی ناظر است که طی آن افراد به آرمان های از پیش تعیین شده می رسند. جنبش های اجتماعی با اهدافی مشخص و توسط نهادهایی غیر رسمی صورت می گیرند. البته در شاهنامه، واژه شهروند نیامده است. فردوسی گاه از واژه شهری در مقابل سپاهی برای متمایز کردن غیر نظامیان از نظامیان سود جسته است اما واژه ایرانیان طبق شواهدی که در تحقیق به دست آمده است و نیز براساس تعریف شهروند در فرهنگ های جامعه شناسی و علوم سیاسی بر شهروندان ایرانی در شاهنامه اطلاق شده است. دو جنبش منتخب (یکی از بخش حماسی شاهنامه و دیگری از بخش تاریخی آن) بر حضور پررنگ و مشارکت همه جانبه شهروندان ایرانی در جنبش های اجتماعی جهت تحقق عدالت و دادگری گواه است. این تحقیق به روش تحلیلی و توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی انجام شده است.
غیرایدئولوژیک شدن اندیشه های سیاسی در پایان قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
597 - 618
حوزههای تخصصی:
ایدئولوژی های سیاسی در فرایند نوسازی، دنیوی کردن و عقلانی نمودن زندگی انسان به وجود آمدند. این ایدئولوژی ها دارای اهداف کلان و وسیع نظیر ترقی، پیشرفت، عقلانیت، خردباوری و... هستند و برای رسیدن به آن ها نیازمند نظام سازی و برنامه ای برای اداره امور جامعه می باشند. این گونه است که نظام های سیاسی ایدئولوژیک به وجود آمدند. از طرفی مفهوم ایدئولوژی در طول عمر خود دچار تحول شده و امروزه به معنای یک سری قواعد آمرانه و متصلب می باشد. همین معنا، شکل دهنده نظام های سیاسی ایدئولوژیک و بسته، در طول قرن 20 است. امروزه باتوجه به تجربه منفور و ناخوشایندی که به واسطه برخورد ایدئولوژی های سیاسی به وجود آمده و آثار و تبعات ناگوار آن بر کیفیت زندگی جوامع مختلف، گرایش به سمت این ایدئولوژی ها از بین رفته است. همچنین چرخش هایی نیز در ایدئولوژی های معتدل و میانه صورت گرفته و آن ها را از حالت انسجام و شکنندگی گذشته بیرون آورده و به یکدیگر نزدیک نموده است. این امر به دلیل ناکافی دانستن این ایدئولوژی ها برای حل مسائل و بحران هایی است که امروزه گریبانگیر جامعه بشری است. بحران محیط زیست، آلودگی هوا، گرم شدن دمای زمین، ایدز و... ازجمله این مسائل مبتلا به جهانی هستند که در دسته بندی های سنتی ایدئولوژیک در قالب راست و چپ نمی گنجند و فراتر از آن ها می باشد چرا که متعلق به گروه، ملت و کشور خاصی نیست، بلکه مسائلی هستند جهانی و حل وفصل آن ها نیز نیازمند همکاری و همگرایی بیشتر ایدئولوژی ها و اندیشه های سیاسی می باشد. در این بین تسریع روند جهانی شدن، در پی فروپاشی کمونیسم، ظهور جنبش های جدید اجتماعی، بحرانهای اقتصادی و گسترش ارتباطات و اطلاعات نیز از عوامل دیگر غیرایدئولوژیک شدن اندیشه های سیاسی است.
الگوی شکل گیری جنبش های اعتراضی با تأکید بر نقش شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
شبکه های اجتماعی مجازی، انقلابی را در ارتباطات، تعامل و اشتراک گذاری ایده ها ایجاد کرده و به یک عامل حیاتی و مؤثر در پیدایش و حیات جنبش های اعتراضی تبدیل شده است. هدف این مقاله، به دست آوردن الگوی شکل گیری جنبش های اعتراضی ایران در بستر شبکه های اجتماعی است. تح ت ت أثیر شبکه های اجتماعی مج ازی، سه رخداد اعتراضیِ حوادث بعد از انتخابات سال 1388، وق وع اعتراض ات و س پس آش وب ه ای دی م اه ۹۶ و آبان 1398 در گستره بالایی از ش هرهای کشور، فضای سیاس ت رس می ای ران را ب ا تکان ه ه ای ش دیدی مواج ه ک رد و با ایجاد روند جدیدی در اجرا و سازمان دهی اعتراضات اجتماعی، تأثیرات فراوانی را بر سیاست گذاری فضای مجازی کشور داش ت. این مقاله با کاربست نظریه جامعه شبکه ای، تلاش می کند به این پرس ش پاسخ دهد که چه الگویی بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و شکل گیری و تکامل جنبش های اعتراضی در کشور و مشخصاً در اعتراضات سال های 1388، 1396 و 1398 وجود دارد؟ به منظور دستیابی به هدف، با استفاده از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون، 14 نفر از نخبگان مرتبط با موضوع، ازطریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به دو صورت حضوری و غیرحضوری (به لحاظ شیوع بیماری کرونا و با استفاده از نرم افزارهای ارتباط آنلاین) مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. از کدگذاری و تحلیل داد ه مصاحبه های انجام شده، درمجموع 78 مفهوم کلیدی، 26 واحد معنایی فشرده، 7 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی سازمان داده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد شبکه های اجتماعی در قالب سه مضمون کلی «هنجارسازی»، «بسیج و سازمان دهی» و «واکنش میدانی»، بر جنبش های اعتراضی تأثیر می گذارد.
فرا ترکیب تحلیل های موجود درباره اعتراض های 1401 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
145 - 179
حوزههای تخصصی:
نیمه دوم سال 1401 درگیر حوادث و اعتراض هایی بود. در میانه این اعترض ها جامعه شناسان متعددی به تحلیل وقایع پرداختند. مقاله حاضر فراترکیبی از تحلیل های آن ها (40 سخنرانی در انجمن جامعه شناسی ایران و مجموعه 46 یادداشت تحلیلی) درباره این اعتراض ها است. تلاش شده ضمن ارائه نیمرخی از اهم مطالب مطرح شده، درباره علل، چیستی و پیامدهای این اعتراض ها از منظر تحلیل گران، این موارد جمع بندی و ارائه شود. بر این اساس نظریه های غالب به کارگرفته شده، فاصله ای که هر تحلیل گر نسبت به اعتراضات داشته و پنج دسته بندی نظری (کارکردگرایان، همبستگی گرایان، تفسیرگران فرهنگی، پیروان جنبش های جدید زندگی و اهمیت دهندگان به روابط و گره های اجتماعی) از مجموعه تحلیل ها ارائه شده است.
حضور زنان درجنبش های اجتماعی از بلوای سیاسی نان تا جنبش مشروطه (1209- 1268هجری شمسی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضورزنان در جنبش های سیاسی اجتماعی تاریخ معاصر از اوان مشروطه با حرکت های تأثیرگذاری چون جنبش تنباکو آغاز و با اوج گیری تحولات مشروطه حضورزنان درجنبشهای سایر شهرها گسترش یافت . مسأله این پژوهش درمورد بررسی چگونگی قدرت زنان و حضور آنان درجنبش های اجتماعی دوره مشروطه است ؟ هدف از این پژوهش با توجه به گفتمانهای تاریخی دوره مشروطه نحوه حضور و مشارکت زنان درجنبش های اجتماعی ، سیاسی چگونه می باشد؟از سویی زنان ایلاتی که از نقاط مختلف ایران دراندرونی شاهانی مانند ناصرالدین شاه، با استفاده از نفوذ بر شاه درجنبش تنباکو توانستند درمسیر جنبش نقش موثری داشته باشند . در ادامه حضور زنان درتحولات دوره مشروطه، نفوذ آنان و ارایه مطالبات آنان درجنبش های شهری گوناگون دراین پژوهش تبیین شده است. این پژوهش با روش تحلیلی – توصیفی می باشد. نتایج یافته ها نشان می دهد که حرکت زنان در جنبش تنباکو و سایر کنشهای زنان دردوره مشروطه ، از اقتدار و نفوذ پنهان آنان در درون ساختار قدرت همراه بوده است وهمراهی مردان با زنان معترض تا نبردهای نظامی بسیار برجسته نیز ظاهر شد و درواکاوی مبانی نظری قدرت ،زنان با استفاده از" ستیز آشکار" درحوزه مبارزه با حکومت توانستند درمدلهای متعدد بست نشینی و اعتراض و نبرد نظامی بطور آشکار درتحولات دوره مشروطه تأثیر گذار بودند
نقش جنبش های اجتماعی در سرنگونی دولت میلوشوویچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش اجتماعی و بهره برداری از آن در فعالیت های اجتماعی و اخیراً در اقدامات سیاسی سال هاست مورد توجه بازیگران اجتماعی و سیاسی است. آنچه را با عنوان انقلاب های رنگی در ادبیات سیاسی دنیا معروف شد می توان به کارگیری جنبش های اجتماعی و سازمان های مردم نهاد (سمن) با اهداف سیاسی برای جایگزینی نظام سیاسی دانست. در این مقاله ابتدا تاریخچه جنبش های اجتماعی، انواع، مراحل و نظریات آن و در ادامه وضعیت سمن ها در صربستان به عنوان پیشروی انقلاب رنگی بررسی و سرانجام چگونگی ایجاد جنبش اجتماعی اتپور، نقش آفرینی و کارکرد آن در صحنه سیاسی صربستان و نحوه مقابله رژیم با آن بیان می شود.
چرخش از اقتصاد به «امر اقتصادی» در حوزه تحلیل سیاسی: مرکزیت یافتن فُرم زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر، شاهد ظهور پویش هایی اجتماعی و سیاسی در سراسر جهان هستیم که بر مطالبه «زندگی» تأکید دارند. این امر، ضرورت تحلیلِ عاملیتِ سیاسیِ «زندگی» در چارچوب علم سیاست به منظور گونه شناسی، پیش بینی و مدیریت یا مهار این پویش ها را اجتناب ناپذیر کرده است. در این مقاله، امکان گشودن چنین رهیافتی را دنبال کرده ایم. به این منظور، با گذرِ انتقادی از طرح کارل اشمیت از سیاست که معطوف به مراقبت از «شکلِ زندگی» در چارچوب نهاد دولت است؛ ضمنِ ذکر نابسندگی های این رهیافت، بر ضرورت تحلیل زندگی از خلال «فرم های اجتماعی» که زندگی در درونِ آنها جریان می یابد، تأکید کردهایم(رهیافت زیمل) و با تبیین «اقتصاد» به منزله «فرم زندگی» در زمانه حاضر، از انگاره زیست سیاستِ فوکو برای تحلیل نحوه عملکرد رانه اقتصادی در حکمرانیِ زندگی بهره گرفته ایم. پرسشی اصلی مقاله این است که چگونه می توانیم روزنه ای رو به سوی ارائه تحلیلی «سیاسی» از زندگی و عاملیتِ سیاسیِ آن در علم سیاست بگشاییم؟ فرضیه این مقاله آن است که به منظور تحلیل عاملیت سیاسی زندگی در زمانه ما، می بایست «اقتصاد» با چرخشی هستی شناختی به ناحیه ای در دانش سیاسی تبدیل شود. نوآوری مقاله در این است که ما شکلی از «نقد اقتصاد سیاسی» را پیشنهاد داده ایم که قادر خواهد بود قلمروی مقولات عامِ اقتصادی را به منزله حیطه ای که نبرد بر سرِ تولید/بازتولید زندگی فردی و اجتماعی، پیرامون آن جریان دارد، تفسیر کند و با کنار گذاشتن تحلیل های منسوخ و ناکارآمد در رابطه با جنبش های جدید اجتماعی، «به شناسایی بازیگران جدید و مسائل تازه» بپردازد.
تحلیل مفهوم و الگوی قدرت در فضای مجازی؛ مطالعه شکل گیری جنبش های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
169 - 204
حوزههای تخصصی:
ماهیت قدرت و نحوه شکل گیری آن در بستر ساختارهای جدید تولید، فرآوری و انتقال اطلاعات (از جمله در بستر شبکه های اجتماعی) متفاوت از فضای واقعی است، بدین معنا که فضای شبکه های اجتماعی، نظام نوینی از کنشگری اجتماعی را برای افراد ایجاد کرده است که در نهایت می تواند منجر به شکل گیری قطب های جدیدی از قدرت شود. پژوهش حاضر با هدف پاسخ به این سوالات انجام شده است که: آیا ماهیت قدرت در شبکه های اجتماعی تغییر کرده است؟ فرآیند شکل گیری قدرت در شبکه های اجتماعی چگونه است؟ در پاسخ به این سوال، شکل گیری جنبش های اجتماعی تحت تاثیر فضای مجازی نیز مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد با پذیرفتن تعاریف متعارف از قدرت، شکل گیری آن در فضای شبکه ای در یک چارچوب آبشاری و براساس سطوح سلسله مراتبی کنشگران، از مالکان زیرساخت اینترنت، به مالکان پلتفرم ها و در مرحله بعد به کاربران (به ترتیب اثرگذاری شامل: سلبریتی ها، اینفلوئنسرها، بلاگرها، رسانه های رسمی و در نهایت کاربران عمومی) صورت می گیرد. همچنین در فرآیند شکل گیری قدرت شبکه ای، مالکیت یا امکان کنترل پلتفرم های شبکه های اجتماعی نقش بسیار اساسی دارد.
مدیریت اطلاعاتی جنبش های اجتماعی سایبرپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۹
37 - 77
حوزههای تخصصی:
جنبشهای اجتماعی بهعنوان یک پدیده امنیتی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر قدرت سیاسی تأثیر میگذارند؛ بنابراین، ضروری است تا با هدف ایجاد امکان سیاستگذاری، ارائه نظرات مشاورهای، کاهش احتمال غافلگیری و افزایش کارآیی دستگاههای امنیتی کشور، تحقیقات لازم برای تشریح و شناسایی ابعاد، مولفهها و متغیرهای موثر در این حوزه انجام شود و بر این اساس، تحقیق حاضر بهدنبال دستیابی به "الگوی مدیریت اطلاعاتی جنبشهای اجتماعی اینترنتی" است. برای شناسایی راهکار صحنه و ستادی برای برونرفت از مشکلات مبتلابه در این حوزه، بهعنوان یک الزام کاری، نیازمند مطالعه و جلب نظرات کارشناسان اهل فن هستیم و از آنجاکه در این رابطه، تحقیقات مشابهی در داخل انجام نشدهاست، اهداف تحقیق حاضر به قرار زیر است: ارائه الگوی مدیریت اطلاعاتی، شناخت و بررسی ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای مدیریت اطلاعاتی جنبشهای اجتماعی، بهینهسازی و تبیین مفهوم مدیریت اطلاعاتی. این تحقیق بهدلیل اکتشافی بودن، فاقد فرضیه است و باتوجه به نوع تحقیق و فقدان ادبیات کافی در این حوزه، از رویکرد پژوهش کیفی استفاده شدهاست و روش دادهبنیاد برای تجزیهوتحلیل دادههای دست اول تحقیق(مصاحبه) بهکارگرفته شدهاست. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق و نیمهساختاریافته با نخبگان و کارشناسان جامعه اطلاعاتی حوزه جنبشهای اجتماعی است و برای این منظور، تعداد 36 نفر از کارشناسان شاغل در جامعه اطلاعاتی برای مصاحبه انتخاب شدهاند. نتایج حاصل از بررسی دادههای دست اول با استفاده از نرمافزار مکس کیودا، 1009 کد، 212 مفهوم، 31 مقوله و درنهایت، 6 مضمون اصلی(علّی، زمینهای، محوری، راهبردی، پیامدها و راهبردی) است؛ برایناساس، مدیریت اطلاعاتی دارای مقولههای زیر است: جمعآوری، بررسی و تجزیهوتحلیل، اقدام، حفاظت، بازیگران، مشکلات و تنگناهای مدیریتی، فضای مجازی، آگاهسازی و افکارعمومی. در پایان نیز، بهعنوان الگو، مدل شکلی با در نظر گرفتن ارتباط بین مقولهها و مضامین ترسیم و ارائه شدهاست.
بازنمایی جنبش های اجتماعی زنان در فیلم های سینمایی (حق رأی، سرزمین شمالی، فرشته های آرواره آهنین، داستان رزا پارکس) از دهه (2016-1920) باروش نشانه شناسی چارلز سندرس پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به موضوع بازنمایی جنبش های اجتماعی زنان در فیلم های سینمایی حق رأی، سرزمین شمالی، فرشته های آرواره آهنین، داستان رزا پارکس از دهه (2016-1920) ، پرداخته می شود. جنبش زنان، جنبشی سازمان یافته برای دستیابی به حقوق زنان وایدئولوژی برای دگرگونی جامعه است که هدف آن رویای دفع انواع تبعیض وستم نژادی می باشد.در این مقاله نویسنده با بررسی چهار فیلم سینمایی با روش کیفی و با بهره گیری از رویکرد نشانه شناسی چارلز سندرس پیرس و با نظریه کنش جمعی چارلز تیلی و نظریه های بنیادی فمینیسم می خواهد به این تحلیل برسد که فیلم های سینمایی تا چه حد در بازنمایی جنبش های اجتماعی زنان موثر خواهد بود. به نظر می رسد که فیلم های سینمایی نقش پررنگی در بیان و بازنمایی جنبش های اجتماعی زنان در جامعه دارند. یافته های تحقیق حاکی از آن بودند که معناهایی که در فیلم ها بازنمایی شده اند شامل: نفی وضع موجود وهویت ما محور، داشتن برنامه و رفتار جمعی سازمان یافته، مشخص بودن اهداف، داشتن ایدئولوژی، تعهدو الزام، مخالفت با رفتارهای خشونت آمیز، جنبش رادیکال، ارزشمندی، تعهّد، وحدت بوده است.
الگوی اعتصاب اجباری فروشگاه ها بر بستر رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بازارها همواره محلی برای کنش جنبش های اجتماعی بوده و یا تحت تأثیر آن قرار گرفته اند. در زمانه حاضر که دو تغییر رقومی و شبکه ای شدن ارتباطات، تعاملات اجتماعی جوامع بشری را تحت تأثیر قرار داده است، بازارهای جدیدی به دنبال بازارهای قدیم ساخت یافته اند که مشخصه های بازارهای قدیم، مشابه یا متفاوت از آن را در خود به منصه ظهور رسانده اند. اعتصاب به عنوان یکی از کارکردها یا کژکارکردهای بازار، همان گونه که در بازارهای سنتی مورد توجه محققان بوده، پدیده ای است که شناخت آن بر بستر بازارهای جدید مطالعات جدیدی را نیازمند است. از آن جا که فروشگاه های اینترنتی بر بستر رسانه های اجتماعی را می توان نمودی از این بازارها دانست، پژوهش حاضر با هدف شناخت وجهی از فرایند اعتصاب اجباری فروشگاه های اینترنتی ناشی از جنبش های اجتماعی، بر بستر رسانه های اجتماعی انجام گرفته است.روش پژوهش: گردآوری داده ها به روش مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و با رویکرد تحلیلی توصیفی از طریق کاربست نظریه بازار پیام در ادبیات تحقیق به تحلیل داده ها اقدام شده است.یافته ها: از نتایج این تحقیق می توان مواردی را بر شمرد که از جمله آن بیان ظرفیت خاص این فضا در ارائه نقش های متعدد اجتماعی در یک بازار، به اعضای جنبش است.نتیجه گیری: پیامد شکل گیری ظرفیت ویژه فضای رسانه های اجتماعی، کاهش هزینه های جنبش های اعتراضی در به اعتصاب کشاندن فروشگاه های اینترنتی و افزایش ضریب اعتراض آن ها بر بستر رسانه های اجتماعی است.