مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
مدیریت استعداد
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
252 - 274
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعداد عبارت است از انجام یک سری فعالیت های یکپارچه به منظور تضمین جذب ، نگهداری ، انگیزش و توسعه کارکنان مستعد مورد نیاز ، در حال حاضر و در آینده توسط سازمان. این پژوهش فرایند مدیریت استعداد معلمان در دوره متوسطه آموزش و پرورش شهر اردبیل را با استفاده از طرح نظام دار نظریه داده بنیاد کاوش نموده است. به این منظور با مصاحبه فردی نیمه ساختار یافته با 18 نفر از معلمان نمونه و مجرب دوره متوسطه مصاحبه به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار Atlas-Ti تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی حاکی از 12 مقوله کلی بود که در قالب مدل پارادایمی شامل: شرایط علی(تغییرات سیستمی و تغییرات مدیریتی)؛ مقوله محوری (مدیریت حرفه ای فرد در سازمان و مدیریت روانی- ذهنی فرد در سازمان)؛ راهبردهای (اقدامات اجرائی طرح)؛ عوامل زمینه ای (فضاسازی زمینه ای محیطی، ساختاری و فضاسازی زمینه ای نیروی انسانی)؛ عوامل مداخله ای (تغییرات عملکردی لازم در مدارس و تغییرات ساختاری لازم در مدارس) و پیامد (دستاوردهای شناختی روانی و دستاوردهای علمی آموزشی ) فرایند مدیریت استعداد معلمان در دوره متوسطه شهر اردبیل و روابط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می نماید.
تدوین و اعتباریابی الگوی مدیریت استعداد در مدارس سما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
394 - 314
حوزه های تخصصی:
روش این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) بود. جامعه ی پژوهش در بخش کیفی ۲۶ و در بخش کمی ۱۹۰ نفر از مدیران سازمان مدارس و مدیران مدارس کل کشور در سال ۹۷- ۹۶ بودند که در بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند زنجیره ای و در بخش کمی با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ محاسبه که مقدار آن ٪۸۷ به دست آمد. در ادامه، با استفاده از تکنیک های، مدل سازی معادلات ساختاریافته و تحلیل عاملی تاییدی الگوی طراحی شده، مورد تأیید و اعتبار آن مورد سنجش قرار گرفت. الگوی مدیریت استعداد در قالب ۶ مولفه و ۱۶ متغیر اندازه پذیر ارائه گردید که عبارت از شناسایی پست کلیدی، عوامل شناخت فرد مستعد، عوامل انتخاب فرد مستعد، بکارگماری، توسعه، نگهداشت بودند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دادکه ۶ مولفه شناسایی شده دارای بار عاملی معنی دار و نشان از برارزش مطلوب و مناسب دارند.
طراحی مدل مدیریت استعداد برمبنای الگوی سه شاخکی در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه عامل انسانی محوری ترین عامل توسعه کشورها محسوب می شود، از شناسایی نقش دولت به عنوان بزرگ ترین کارآفرین و هدایت کننده برنامه های توسعه، ورود دولت ها به استقرار نظام مستعدپروری آغاز شده است هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل مدیریت استعداد برمبنای الگوی سه شاخکی در شهرداری تهران است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی پیمایشی است جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه مدیران ارشد شهرداری تهران که در فرآیند استعدادپروری این سازمان دخیل می باشند به تعداد 317 نفر است به منظور رعایت ویژگی های مذکور و حجم اندک جامعه آماری در پژوهش حاضر از روش سرشماری استفاده شده است جهت گردآوری اطلاعات و داده های موردنیاز به منظور بررسی فرضیات تحقیق از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. به منظور تأیید روایی، از نظر خبرگان در این زمینه بهره گرفته شده و به منظور تأیید پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل درون سازمانی از عوامل برون سازمانی بزرگ تر نشان داده شد و همچنین از میان عوامل درون سازمانی، عوامل محتوایی (نهادی) نسبت به عوامل کارکردهای مدیریت منابع انسانی از شدت بیشتری برخوردار بود. نتایج پژوهش نشان داد که زنان در مقایسه با مردان، مسائل فرهنگی – اجتماعی را بزرگ تر تلقی می نمایند. همچنین در هیچ یک از عوامل درون و برون سازمانی تفاوت معنی داری میان پاسخگویان بر اساس سطح پست، نوع رشته تحصیلی، واحدهای سازمانی، سابقه کار و گروه های سنی مشاهده نگردید.
ارائه الگوی مدیریت استعداد در مدارس تیزهوشان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
50 - 29
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر روش کیفی و ازنظر شیوه پژوهش تحلیل محتوا بوده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش بر اساس قاعده و اصل اشباع نظری شامل 8 نفر از افراد صاحب نظر و خبرگان در دسترس در حوزه مدیریت استعداد در شهر تهران بوده است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختمند می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزارMAXQDA 2018 ، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. اعتبار داده ها با استفاده از روش تائید پذیری توسط مشارکت کنندگان صورت پذیرفت. بر اساس یافته های پژوهش، ابعاد و مؤلفه های مدیریت استعداد در مدارس شامل؛ قوانین و مقررات حمایت کننده از استعدادها، داشتن چشم انداز مدیریت استعدادها، منابع مالی مدیریت استعدادها، ایجاد جو حمایتی از استعدادها، استقرار زیرساخت های نرم، استقرار زیرساخت های سخت، نظام علمی و آکادمیک، کیفیت آموزش و یادگیری و مدیریت استعدادها می شود.
نقش مدیریت استعداد در چابکی سازمانی مدارس با میانجی گری یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
418 - 400
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش مدیریت استعداد در چابکی سازمانی مدارس با میانجی گری یادگیری سازمانی انجام گرفته است. این پژوهش توصیفی- همبستگی با مشارکت 327 نفر از معلمان دوره اول متوسطه شهرکرمانشاه که از طریق نمونه گیری تصادفی- طبقه ای بر حسب حجم انتخاب شده بودند، انجام شد. از پرسشنامه های مدیریت استعداد اوهلی (2007)، یادگیری سازمانی نیفه (2001)، و چابکی سازمانی ژانگ و شریفی (2000) استفاده شد. پایایی و روایی پرسشنامه ها، با آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تاییدی انجام شد. نتایج نشان داد متغیر مدیریت استعداد دارای اثر مستقیم مثبت (62/0)، اثر غیرمستقیم مثبت (147/0) و اثر کل مثبت و معنادار (767/0) بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. متغیر یادگیری سازمانی دارای اثر مستقیم مثبت (22/0) و اثر کل مثبت و معنادار (22/0) بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. متغیر مدیریت استعداد با ضریب مسیر غیرمستقیم به واسطه یادگیری سازمانی (147/0) و مقدار تی (28/3) دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. با توجه به اثرات کل متغیرهای مستقل می توان گفت متغیر مدیریت استعداد (767/0) دارای بیشترین اثر و متغیر یادگیری سازمانی (22/0) دارای کمترین اثر بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. به عبارت دیگر، می توان گفت مدیریت استعداد با میانجی گری یادگیری سازمانی موجب افزایش چابکی سازمانی معلمان مدارس می شود.
شناسایی و تبیین راه حل های ارتقای فرایند مربیگری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
177 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین راه حل های ارتقای فرایند مربیگری در مدیریت استعدادهای سازمانی می باشد. چارچوب اصلی پژوهش کیفی است که جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، متخصصان حوزه منابع انسانی و مربیگری می باشد. روش نمونه گیری پژوهش، هدفمند و از نوع گلوله برفی است. درحقیقت، داده های پژوهش از طریق مصاحبه با 15 نفر از متخصصان حوزه منابع انسانی و مربیگری به اشباع رسید. داده های حاصل از مصاحبه به روش کدگذاری اشتراوس و کوربین[1] تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها 10 مقوله کلی بود. این مقوله ها شامل «برقراری ارتباط موثر بین مدیر و کارکنان»، «ایجاد شناخت دقیق مدیر و کارکنان از یکدیگر»، «پیش شرطهای مربیگری در سازمان»، «تسهیل فرایند انتقادپذیری و انتقادگری مدیر و کارکنان»، «فرایند تسهیل گری و مواجهه گری کارکنان»، «تسهیل فرایند آموزش و توسعه مدیر و کارکنان»، «ایجاد باور به توانستن در مدیر و کارکنان»، «تسهیل فرایند اجرای بهتر تصمیم توسط کارکنان»، «بهبود سیستم ارزیابی عملکرد»، «افزایش همکاری مدیر و کارکنان» می شود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود در هر فرایند مربیگری از 10 مقوله مذکور جهت ارتقا و بهبود فرایند مربیگری استفاده شود.[1] Strauss & Corbin
تدوین شاخص های نظری بکارگیری مدیریت استعداد در سازمان های ورزشی ایران (با رویکرد داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش که به روش کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد با رویکرد استراوس و کوربین انجام گرفت، هدف تدوین شاخص های نظری بکارگیری مدیریت استعداد در سازمان های ورزشی ایران است. جامعه تحقیق 17 نفر از مدیران و معاونان، اساتید دانشگاه و کارشناسان مسئول سازمان های ورزشی در ایران (وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون ها) بود که از طریق روش نمونه گیری سهمیه ای به شکل گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. مفاهیم بدست آمده در شرایط علی 12 مقوله شامل سیاست گرایی، عدم برنامه ریزی، بی اعتمادی، مشارکت محدود، ناکارآمدی ساختار تبلیغات، برخوردهای تبعیض آمیز، ناکارآمدی سیستم نظارت، ضعف نظام هماهنگ و یکپارچه و غیرحرفه ای و اخلاقی بودن تبیین شد. در شرایط زمینه ای 4 مقوله فرهنگ، دانش، روانشناختی و استقلال مورد استخراج قرار گرفت. در ادامه یافته های حاصل از شرایط مداخله گر، 4 حوزه کلی حوزه فنی، محیطی، مدیریتی و ساختاری، فردی و بین فردی مشخص گردید. راهبردهای شناسایی شده با 5 مقوله اصلی بود که دربرگیرنده چالش های درونی و بیرونی است و پیامدهای به کارگیری مدیریت استعداد منجر به توسعه سازمان های ورزشی در ابعاد فردی، سازمانی و فرایندی در سازمان های ورزشی کشور می گردد. در نهایت نتیجه گرفته می شود بکارگیری بهتر مدیریت استعداد و در نظر گرفتن مؤلفه های آن در تمامی سطوح سازمان های ورزشی می تواند به ارتقای ورزش قهرمانی، آموزشی و حرفه ای ورزش کشور کمک نماید. بعلاوه پیشنهاد می شود محققان آینده به تأثیر و کشف اثر مدیریت استعداد بر ابعاد ساختاری، رفتاری و محتوایی سازمان های ورزشی بپردازند.
شناسایی مؤلفه های انتخاب فرمانده در دوران دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران دفاع مقدس، عرصه تبلور استعدادهایی بود که از متن آن، فرماندهان جوانی رشد یافتند که امروز اسوه و الگوی فرماندهی و مدیریت جهادی در دوران ما به شمار می روند. سؤال این است که این افراد براساس چه مؤلفه هایی برای جایگاه فرماندهی انتخاب شدند؟ ازاین رو، هدف از انجام این تحقیق، شناسایی مؤلفه های انتخاب فرمانده با استفاده از تجارب دوران دفاع مقدس است. به منظور دستیابی به این هدف، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته با 17 نفر از فرماندهان عالی رتبه دوران دفاع مقدس، پژوهش حاضر صورت پذیرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد، انتخاب فرماندهان در دوران دفاع مقدس براساس 5 مؤلفه: «سابقه، جهادی بودن، قدرت تحلیل، مهارت ارتباطی و وضعیت جسمانی» بوده است و هرکدام از این مؤلفه ها دارای ابعادی هستند که درقالب 32 مضمون سازمان دهنده در این پژوهش شناسایی شده است.
چارچوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه به روش تحلیل مضمون (موردمطالعه: سازمان های خدمات عمومی استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاکم بودن وضعیت سنتی و نبود رویکرد کارآفرینانه، یکی از مسائل اصلی سازمان های بخش عمومی در ایران است. این سازمان ها به منظور رقابت با رقبای خود نیازمند نیروهای مستعد و کارآفرین هستند تا خدمات را به بهترین شکل به مردم ارائه دهند. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه در سازمان های خدمات عمومی استان سیستان و بلوچستان است. روش پژوهش به صورت آمیخته (کیفی کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از مدیران ارشد و خبرگان از چند سازمان منتخب به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شد و نمونه ازطریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با استفاده از روش گلوله برفی به دست آمد. برای افزایش اعتبار علمی نتایج در بخش کیفی، از معیار مقبولیت استفاده شد. اطلاعات با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شد: 96 کد اولیه، 25 تم فرعی و 8 تم اصلی احصا شد. جامعه آماری در بخش کمی، متشکل از تمام کارکنان پیشنهادی توسط این سازمان ها بود و روش نمونه گیری هدف مند بود. جمع آوری اطلاعات با استفاده از توزیع پرسشنامه محقق ساخته در نمونه 84 نفری انجام شد و اعتبار و پایایی سؤالات پرسشنامه با نرم افزار smartpls تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب پیشنهادی از اعتبار مطلوبی برخوردار است. این چارچوب نقشه ارزشمندی به منظور حرکت به سمت وضعیت مطلوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه ارائه می دهد.
بررسی تاثیر مدیریت استعداد و ابعاد آن بر سلامت سازمانی ( مطالعه موردی اداره کل امور اقتصاد و دارایی استان اردبیل)
حوزه های تخصصی:
سلامت سازمانی سبب ایجاد محیطی دل پذیر برای کار و کوشش، بالا رفتن روحیه سازندگی و دست یابی به اهداف سازمانی خواهد شد. در سازمان سالم، مأموریت و اهداف سازمان برای همه افراد روشن است. بخصوص در سازمانی نظیر امور اقتصاد و دارایی بایستی همه بدانند که ارزش های پذیرفته شده سازمان کدام هستند و این ارزش ها هستند که مرزهای رفتارها و درست و نادرست را مشخص می کنند و در این بین قطعاً مدیریت استعداد نقش اساسی خواهد داشت. حال تحقیق حاضر باهدف بررسی نقش مدیریت استعداد بر سلامت سازمانی (مطالعه موردی ادراه کل امور اقتصاد و دارایی استان اردبیل) صورت پذیرفته است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر تمامی ادارات دولتی شهرستان خلخال و کوثر است. لازم به ذکر است که دوره زمانی این تحقیق، اطلاعات مربوط به سال 99 و نمونه نهایی شامل 200 نفر از کارمندان می باشد. در این تحقیق برای پی بردن به اینکه توزیع متغیری نرمال می باشد. از آزمون ناپارامتری کولموگوروف- اسمیرنوف و همچنین برای برآورد مدل تحقیق از معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل (LISREL) استفاده شد. نتایج نشان داد که طبق فرضیه های فرعی اول تا چهارم به ترتیب جذب استعداد، کشف استعدادها توسعه و بهسازی استعدادها و حفظ و نگهداشت استعدادها بر سلامت سازمانی تأثیر مستقیم و معناداری دارد و درنهایت فرضیه اصلی تحقیق نشان داد که مدیریت استعداد بر سلامت سازمانی تأثیر مستقیم و معناداری دارد.
اعتباریابی مدل مدیریت استعداد معلمان ابتدایی در نظام آموزش و پرورش رسمی و عمومی(براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر اعتباریابی مدل مدیریت استعداد معلمان ابتدایی ایران و تعیین برازش آن بود . روش : روش این پژوهش ترکیبی ار نوع اکتشافی اس ت که درسال تحصیلی 99-1398 انجام شده است. در بخش کیفی روش پژوهش تحلیل مضمون قیاسی بود، 5 مضمون فراگیر جذب و شناسایی، انتخاب، بکارگیری، توسعه و نگهداشت استخراج، سپس با توجه به مضامین فراگیر، 10 مضمون سازمان دهنده شناسایی افراد نخبه، ایجاد انگیزه جهت جذب نخبگان، تناسب فرد با شغل، شایسته گزینی، بهره گیری همه جانبه از قابلیتهای افراد، فراهم سازی شرایط اجرا، دانش افزایی فردی، ارتقای مهارت های شغلی و حرفه ای، تعالی و رفاه معلمان، و عجین سازی افراد با شغل معلمی و 40 مضمون پایه استخراج شدند. پس از تایید روایی و پایایی مضامین با استفاده از نظرات صاحبنظران و متخصصان علوم تربیتی، در بخش کمی پژوهش از روش توصیفی پیمایشی جهت تدوین پرسشنامه استفاده شد. جامعه پژوهش در بخش کمی مدیران و معاونان مدارس ابتدایی و کارشناسان ادارات آموزش و پرورش (کارشناس آموزش ابتدایی، ارتقاء منابع انسانی، امور اداری، و کارشناس پردیس های فرهنگیان، در ادارات آموزش و پرورش) بودند و نمونه براساس جدول کوهن و همکاران به تعداد 377 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از تایید روایی پرسشنامه و پایایی بدست آمده 74/0 با استفاده از آلفای کرونباخ، جهت اعتباریابی مدل پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری کوواریانس محور استفاده گردید. یافته ها : همه مضامین با بار عاملی بالا مورد تأیید قرار گرفتند که نشان دهنده روایی و اعتبار بالای مدل بود . نتیجه گیری: اجرای این مدل می تواند تحقق اهداف آموزش و پرورش را در یافتن، جذب و نگهداشت افراد نخبه و تأثیرگذار، تسهیل نماید.
تدوین شاخص های نظری بکارگیری مدیریت استعداد در سازمان های ورزشی ایران (با رویکرد داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش که به روش کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد با رویکرد استراوس و کوربین انجام گرفت، هدف تدوین شاخص های نظری بکارگیری مدیریت استعداد در سازمان های ورزشی ایران است. جامعه تحقیق 17 نفر از مدیران و معاونان، اساتید دانشگاه و کارشناسان مسئول سازمان های ورزشی در ایران (وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون ها) بود که از طریق روش نمونه گیری سهمیه ای به شکل گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. مفاهیم بدست آمده در شرایط علی 12 مقوله شامل سیاست گرایی، عدم برنامه ریزی، بی اعتمادی، مشارکت محدود، ناکارآمدی ساختار تبلیغات، برخوردهای تبعیض آمیز، ناکارآمدی سیستم نظارت، ضعف نظام هماهنگ و یکپارچه و غیرحرفه ای و اخلاقی بودن تبیین شد. در شرایط زمینه ای 4 مقوله فرهنگ، دانش، روانشناختی و استقلال مورد استخراج قرار گرفت. در ادامه یافته های حاصل از شرایط مداخله گر، 4 حوزه کلی حوزه فنی، محیطی، مدیریتی و ساختاری، فردی و بین فردی مشخص گردید. راهبردهای شناسایی شده با 5 مقوله اصلی بود که دربرگیرنده چالش های درونی و بیرونی است و پیامدهای به کارگیری مدیریت استعداد منجر به توسعه سازمان های ورزشی در ابعاد فردی، سازمانی و فرایندی در سازمان های ورزشی کشور می گردد. در نهایت نتیجه گرفته می شود بکارگیری بهتر مدیریت استعداد و در نظر گرفتن مؤلفه های آن در تمامی سطوح سازمان های ورزشی می تواند به ارتقای ورزش قهرمانی، آموزشی و حرفه ای ورزش کشور کمک نماید. بعلاوه پیشنهاد می شود محققان آینده به تأثیر و کشف اثر مدیریت استعداد بر ابعاد ساختاری، رفتاری و محتوایی سازمان های ورزشی بپردازند.
طراحی مدل شایستگی کارکنان خبرگزاری برای مواجهه موثر در جنگ نرم (مطالعه موردی خبرگزاری فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
209 - 248
حوزه های تخصصی:
رسانه ها برای نقش آفرینی موثر در عرصه جنگ نرم علاوه بر به خدمت گرفتن دانش و فن آوری های روز باید نیروی انسانی مستعد، معتقد و توانمند را در این عرصه به کار بگیرند. حل شدن این دغدغه در گرو شناختن استعدادهای افراد و هدایت آنها در مسیر درست می باشد. به این دلیل لازم است تا شایستگی های موردنیاز برای فعالیت در گروه های شغلی مختلف حوزه رسانه شناسایی شده و به صورت یک مدل شایستگی برای استعدادیابی در هر گروه شغلی تدوین گردد.روش پژوهش مورد استفاده روش آمیخته اکتشافی است که جامعه آماری آن در بخش کیفی 18 نفر از خبرگان حوزه رسانه در داخل کشور بوده اند که بصورت هدفمند انتخاب شده و مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. سپس در بخش کمی 360 نفر از خبرنگاران خبرگزاری فارس در مقایسه با مدل سنجیده شده تا میزان انطباق هر فرد با شایستگی های موردنیاز شناسایی شود و نقاط قوت، بهبود و ضعف وی استخراج گردد. در پایان این فرآیند، کارنامه ای بر اساس مدل شایستگی و نمرات فرد در آن شایستگی ها به وی ارائه می شود که ابزاری برای برنامه توسعه فردی (PIP)و تعیین مسیر رشد حرفه ای به دست می دهد.
در جستجوی الگوی راهبردی مدیریت استعداد مطالعه موردی شرکت نفت و گاز پارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور طراحی مدل راهبردی مدیریت استعداد در شرکت نفت و گاز پارس بر اساس تجارب بین المللی برتر انجام شده است. روش پژوهش، روش آمیخته ( کیفی - کمی ) می باشد و نمونه گیری در آن، در دو مرحله صورت گرفته است. در مرحله کیفی ، نمونه شامل 24 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد ( خبرگان) است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در مرحله کمی از روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 267 نفر از میان کلیه کارکنان شرکت تعیین شد. بر پایه ی پیشینه پژوهشی مربوط به تجربه های بین المللی مرتبط با فرایند مدیریت استعداد و همچنین مدارک و اسناد در دسترس و مرتبط با این موضوع در شرکت نفت و گاز پارس ، ابعاد و مولفه های اولیه مدیریت راهبردی استعداد استخراج شد. سپس، به منظور متناسب بودن این ابعاد و مؤلفه ها با و یژگیها و انتظارات شرکت ، از آراء و نظرات خبرگان شرکت کننده در مصاحبه ها، با به کارگیری روش تحلیل محتوا، استفاده شد. بر این اساس، الگوی اولیه مدیریت راهبردی استعداد در شرکت نفت و گاز پارس طراحی گردید و پس از ارزیابی و اصلاح الگوی اولیه به وسیله ی تحلیل عاملی مرتبه دوم، الگوی نهایی طراحی گردید. از جمله ویژگی های بارز این مدل، سیستمی بودن و جامعیت مدل نسبت به سایر مدل های بومی و بین المللی و همچنین، رویکرد راهبردی به آن است که موجب توجه به محیط بیرونی و انطباق و سازگاری آن با محیط درونی شده است و مهم تر آن که، استفاده از این مدل راهبردی برای مدیریت استعداد ها در شرکت نفت و گاز به مسئولین امر کمک می کند تا به جای تکرار آنچه در مدیریت منابع انسانی انجام می شود، چارچوب منسجمی را برای کشف، توسعه، راهبری و حفظ و نگهداشت این سرمایه های انسانی ارزشمند پیش روی داشته باشند و بدین وسیله پاسخگوی چالش ها و نیازهای نو ظهور باشد.
تحلیل رابطه بین مدیریت استعداد و ارتقای عملکرد کارکنان نخبه مطالعه موردی: شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعداد به سازمان کمک می کند افراد شایسته، با مهارت های مناسب، در جایگاه مناسب شغلی در جهت دستیابی به اهداف مورد انتظار قرار گیرند؛ بنابراین؛ هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین مدیریت استعداد (جذب و شناسایی، انتخاب، توسعه، حفظ و به کارگیری استعدادها) و ارتقای عملکرد (مالی، دانشی و رفتاری) کارکنان نخبه شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل مجموعه فارغ التحصیلان ممتازی است که از طریق سامانه گزینش نخبگان وزارت نفت در ده سال اخیر، جذب این شرکت شده اند که 112 نفر می باشند و از این تعداد، 87 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده در تناسب با حجم جامعه انتخاب شدند و پرسش نامه بین آن ها توزیع شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ارتباط مثبت و معنی داری بین مؤلفه های مدیریت استعداد و ارتقای عملکرد وجود دارد اما درعین حال باوجوداین رابطه، نتایج حاصله از آزمون ها نشان می دهد که وضعیت شاخص های عملکرد دانشی، جذب و شناسایی، توسعه، نگهداری و به کارگیری کارکنان نخبه در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و سازمان باید این ابعاد را تقویت کند
مدیریت استعدادها: تبیین نقش رهبری اصیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مولفه های سه گانه رهبری اصیل شامل خودآگاهی، خودتنظیمی و رفتار بر اجرای فرآیند مدیریت استعداد است؛ جهت گیری آن کاربردی از نوع پیمایش و نمونه آماری 270نفر از نیروهای ستادی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران می باشد؛ برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته پس از بررسی پایایی و روایی آن استفاده می گردد. به منظور آزمون فرضیه ها از آزمون همبستگی اسپیرمن، کای دو و جهت تعیین برازش مدل از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده می شود؛ نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که مولفه های سه گانه رهبری اصیل بر اجرای مدیریت استعداد تأثیرگذار است
بررسی تأثیر مدیریت استعداد بر رفتار شهروندی (مورد مطالعه: شرکت گاز استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر نیروی انسانی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل رقابت به منظور افزایش کارایی و بهره وری در سازمان ها شناخته می شود. با توجه به اهمیت این موضوع در شرکت گاز، هدف از این تحقیق بررسی تاثیر ابعاد مدیریت استعداد به عنوان آخرین موج در منابع انسانی بر رفتار شهروندی سازمانی می باشد که به این منظور از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان اداری شرکت گاز استان یزد تشکیل می دهند که از میان آن ها 1٢٢ نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد، میان تمامی ابعاد مدیریت استعداد به جز جذب استعداد بر رفتار شهروندی سازمانی رابطه ی معناداری وجود دارد و همچنین وضعیت رفتار شهروندی سازمانی بر خلاف مدیریت استعداد در وضعیت مطلوبی قرار دارد. با توجه به یافته های تحقیق مدیران این سازمان می توانند با کاهش هزینه های خود در جذب و پرورش نیروی انسانی کارایی و بهره وری خود را افزایش دهند و تنها با همسوسازی و نگهداشت از طریق کنترل و بازخورد مستمر به افزایش رفتار شهروندی سازمانی نائل شوند.
فرا ترکیب و مدل سازی ساختاری تفسیری مدیریت زنجیره تامین استعداد در شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارائه الگوی مدیریت زنجیره تامین استعداد در شرکت ملی نفت ایران بوده است. این تحقیق کاربردی - توسعه ای و از نوع ترکیبی به شمار می رود . جامعه آماری در مرحله فرا ترکیب، مقاله های مدیریت استعداد در پایگاه های اطلاعات علمی داخلی و خارجی و در مدل سازی ساختاری تفسیری، متخصصان منابع انسانی شرکت ملی نفت ایران بودند . برای فراترکیب ، نمونه آماری شامل 12 مقاله مرتبط با مدیریت زنجیره تامین استعداد بود که از طریق پالایش چند مرحله ای از میان 109 مقاله مشخص شدند. در مرحله کمّی، نمونه آماری شامل 22 کارشناس منابع انسانی بود که به روش هدفمند و قضاوتی انتخاب شدند. بر اساس یافته های تحقیق، ساختار شبکه، فرآیندهای کلیدی زنجیره تامین استعداد، عناصر مدیریتی، کارکردهای اصلی، عملکرد و راهبردهای زنجیره تامین استعداد به عنوان ابعاد الگوی مدیریت زنجیره تامین استعداد شرکت ملی نفت ایران شناسایی شدند. در الگوی پیشنهادی، بعد ساختار شبکه زنجیره تامین استعداد دارای بیشترین قدرت نفوذ و عملکرد مدیریت زنجیره تامین استعداد دارای بالاترین میزان وابستگی شناسایی گردید.
شناسایی شایستگی های مدیریتی در فرایند استعدادیابی؛ مورد مطالعه صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت نفت ایران به عنوان بخشی که سهم ویژه ای در تولید ناخالص ملی دارد، برای عملکرد بهینه خود نیازمند افراد با استعداد برای نقش های رهبری و مدیران فردای این صنعت است. هدف اصلی این پژوهش طراحی مدلی مناسب برای استعدادیابی مدیران و شناسایی مؤلفه های تعیین کننده استعداد مدیریت در میان کارکنان صنعت نفت بود. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- اکتشافی با روش آمیخته به شمار می رود. نمونه آماری این تحقیق، در مرحله کیفی، 30 تن از خبرگان مرکز توسعه مدیریت صنعت نفت را شامل گردید که به روش غیرتصادفیِ گلوله برفی برای تشکیل پنل دلفی انتخاب شدند. نمونه مرحله کمّی شامل 1 26 نفر از مدیران بخش منابع انسانی صنعت نفت بود که به روش تصادفی انتخاب شدند. پس از بررسی مطالعات مرتبط با مفهوم استعداد، 107 معیار از پیشینه و ادبیات تحقیق استخراج شد. این معیارها با استفاده از روش دلفی و تحلیل عاملی اکتشافی غربالگری و در گروه های مختلف دسته بندی شد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که مدل استعدادیابی مدیران صنعت نفت دارای 9 بُعد اصلی و 63 مؤلفه است که در مجموع 79 درصد از واریانس را تبیین می نمایند.
تأثیر مؤلفه های مدیریت استعداد بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان دانشی؛ مورد مطالعه: در پژوهشگاه صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راهکارهایی که امروزه برای استفاده از مهمترین دارایی های سازمان در حوزه مدیریت منابع انسانی ارائه شده است، مدیریت استعدادهاست. از این رو، بررسی تأثیر مؤلفه های مدیریت استعداد بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان دانشی در پژوهش حاضر هدف قرار گرفت. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، از نوع پیمایشی است و از منظر روش شناختی در دسته پژوهش های کمی و اثبات گرایی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان دانشی پژوهشگاه صنعت نفت با حدود 700 نفر تشکیل داد. حجم نمونه 202 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مدیریت استعداد محقق ساخته، رضایت شغلی «مینه سوتا» و تعهد سازمانی «آلن و مایر» در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی هر سه پرسشنامه از نظر صوری و محتوایی مورد بررسی قرار گرفت و پایایی آنها نیز با اجرای آزمایشی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های مدیریت استعداد بر رضایت شغلی (به جز مؤلفه جذب استعدادها) و تعهد سازمانی کارکنان (به جز مؤلفه ارزیابی استعدادها) تأثیر مثبت و معناداری دارد.