مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
مدیریت استعداد
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
169 - 144
حوزه های تخصصی:
پیشرفت سازمان های امروزی منوط به رشد و توسعه نیروی انسانی آن هاست در این راستا، رهبران سازمانی به دنبال مدیریت بهینه استعدادهایشان هستند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی توسعه استعداد معلمان دوره ابتدایی در شهر اردبیل با رویکرد کیفی و مبتنی بر طرح نظام مند اشتراوس_کوربین (1998) انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان نمونه سه سال اخیر، مدیران، خبرگان آموزش وپرورش و اساتید دانشگاه می باشد که از طریق روش نمونه گیری هدفمند با 20 نفر از آنان مصاحبه به عمل آمد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که «شایستگی استعدادها» به عنوان پدیده محوری؛ عوامل مدیریتی و عوامل سازمانی در قالب عوامل علی؛ مدیریت عملکرد به عنوان راهبرد؛ استراتژی سازمانی تحت عنوان عوامل زمینه ای؛ مدیریت مدرسه محور به عنوان عامل مداخله گر و پیامدهای توسعه سازمانی و توانمندی فردی معلمان عناصر الگوی ارائه شده را تشکیل دادند. طبق نتایج این تحقیق، آموزش وپرورش می تواند از طریق ارتقای شایستگی معلمان و بکارگیری مدیریت عملکرد به تعالی سازمانی دست یابد.
نقش اسناد اعضای هیأت علمی به عنوان کارکنان با استعداد در فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶
142 - 117
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی فرآیندی است که از طریق آن ادراک اعضای هیأت علمی از مستعد قلمداد شدن بر فرسودگی شغلی آن ها تأثیر می گذارد. داده های این مطالعه از 122 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی با استفاده از طرح پیمایش مقطعی جمع آوری شد. یافته ها نشان دهنده ی نقش میانجی تلاش کاری اعضای هیأت علمی و نقش تعدیل گر اسناددهی آنان در رابطه بین ادراک از مستعد قلمداد شدن و فرسودگی شغلی آن ها است. این مطالعه با بینش حاصل از نظریه «حفاظت از منابع» و نظریه «اسناد»، رابطه مستقیم بین ادراک از مستعد قلمداد شدن و احساس فرسودگی شغلی را نشان داد. همچنین مشخص ساخت چرا ادراک از مستعد قلمداد شدن منجر به پیامدهای رفتاری متفاوت می شود. ازاین رو، مدیریت دانشگاه ها باید توجه خود را به فرایندهای ارتباطی مربوط به شناسایی استعداد معطوف دارند؛ زیرا تفسیر اعضای هیأت علمی نسبت به انگیزه های اساسی این شناسایی بر احساس فرسودگی شغلی آنها تأثیر می گذارد، بر این اساس این پژوهش توصیه هایی را برای نحوه اثرگذاری برنامه های تخصیصی به اعضای هیأت علمی ارائه می دهد. این مطالعه به بررسی اسناد اعضای هیأت علمی در حوزه ی مدیریت استعداد پرداخته و نشان می دهد که نحوه تفسیر آنها نقش مهمی در شکل دهی رفتارشان ایفا می کند.
راهبرد مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان (موردمطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
22 - 36
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعدادکارآفرینانه یک حوزه پژوهشی جدید در مدیریت منابع انسانی شهرداری تهران است که با شکوفایی قابلیت های ویژه و مهارت های فردی کارکنان سبب بهبود کیفیت خدمات ارائه شده به بهترین روش ممکن شده و به تبع ارتقاء عملکرد و بهره وری سازمان را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین، هدف از انجام این پژوهش راهبرد مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان است. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای، از نظر روش توصیفی-تحلیلی و از نوع آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. ابتدا از روش کیفی جهت دستیابی به مولفه ها و شاخص های مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان با 45 نفر از خبرگان علمی و اجرایی تا اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق به شیوه گلوله برفی صورت گرفته است. تجزیه وتحلیل در بخش کیفی از طریق اطلس تی 8 صورت گرفته است که با روش دلفی فازی از طریق خبرگان تعداد 11 مولفه و 57 شاخص مورد تائید نهایی قرار گرفت. در بخش کمی جهت اعتبارسنجی مدل به دست آمده از پرسشنامه 56 گزاره ای محقق ساخته با طیف پنج تایی لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه از روش روایی همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. نمونه مورد بررسی برای معادلات ساختاری براساس فرمول کوکران 212 نفر محاسبه گردید. تجزیه وتحلیل بخش کمی با استفاده از نرم افزار ایموس 22 انجام گرفت. نتایج نشان داد که طراحی و اجرای سیستم مدیریت استعداد کارآفرینانه برای عملکرد بهسازی کارکنان در شهرداری تهران به حمایت و توجه جدی و مستمر محیط سازمانی و فراسازمانی نیاز دارد.
طراحی مدل مدیریت استعداد در ورزش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۹)
39 - 21
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش طراحی مدل مدیریت استعداد در ورزش ایران بود. روش پژوهش: روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی و جامعه آماری شامل مدیران ورزش، متخصصان دانشگاهی، مربیان و ورزشکاران بود که تعداد 112 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود و روایی ابزار پژوهش، توسط نظر کارشناسان و نرم افزار پی،ال،اس ارزیابی شد. همچنین از آزمون کلموگروف اسمیرنوف، خی دو و روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار پی،ال،اس نسخه (3.2.8) برای تجزیه تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد در مدل مدیریت استعدادهای ورزشی عوامل اثرگذار را می توان در چهار لایه و سه مرحله کشف و شناسایی، انتخاب و توسعه استعداد بررسی کرد. لایه ها شامل شاخص های استعدادیابی، مدیریت و ساختار، ذینفعان و محیط کلان می باشد. در مدیریت و ساختار چهار بعد الزامات، منابع، فرصت ها و اهداف در سه مرحله شناسایی شدند. در لایه ذینفعان و محیط کلان در مرحله کشف تاثیرگذاری 14 ذینفع و 7 مولفه محیطی، در مرحله انتخاب تاثیرگذاری 5 ذینفع و 1 مولفه محیطی و در مرحله توسعه تاثیرگذاری 12 ذینفع و 15 مولفه محیطی شناسایی شدند. نتیجه گیری: بنابراین بر اساس مدل نهایی پژوهش می توان اظهار داشت که مدیریت استعداد می بایست در یک چارچوب جامع و در یک بستر اکولوژیک بررسی شود.
شناخت معیارهای شناسایی ظرفیت استعدادها در صنعت تلکام(مقاله علمی وزارت علوم)
رقابت در صنعت از یک سو و نادربودن منابع انسانی با استعداد ازسوی دیگر مدیران را متقاعد می سازد تا با ایجاد واحد مدیریت استعداد و تمرکز بر ظرفیت استعداد افراد و شناسایی آنها، نیاز سازمان در حال و آینده را پاسخ دهند. این پژوهش ضمن پاسخگویی به نیاز مدیران در این حوزه اقدام به شناخت معیارهایی کرده است که بتوان از راه آن افراد با استعداد بالقوه را شناسایی کرد. این پژوهش از منظر ماهیت، اکتشافی و از منظر هدف کاربردی می باشد و ازآنجاکه شناسایی استعداد در صنعت تلکام به دلیل رشد مداوم و با سرعت فناوری اهمیت بیشتری دارد، از ابزار مصاحبه در جهت جمع آوری داده های دست اول استفاده شده است. پس از طراحی و اجرای مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 تن از معاونان، مدیران، سرپرستان و کارشناسان ارشد واحد منابع انسانی شرکت های فعال در این صنعت، از تحلیل تم به روش براون و کلارک (2006) بهره گیری شد. پس از کدگذاری داده های اولیه، معیارهای شناسایی ظرفیت استعدادها در سه دسته کلی معیارهای فردی، معیارهای شغلی و معیارهای سازمانی برخاسته از ده تم فرعی ایجاد شدند. در نهایت سازمان های صنعت تلکام با بهره گیری از معیارهای فردی شامل خلاقیت، مدیریت ابهام، نگرش، دانایی، یادگیری، ارتباطات و همچنین معیارهای شغلی ازجمله عملکرد بالا و اشتیاق و نیز معیارهای سازمانی رهبری و کمال جویی به شناسایی ظرفیت استعدادها پرداختند.
طراحی و تبیین مدل مدیریت استعداد (مورد مطالعه: صنعت خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
61 - 90
هدف : با توجه به اهمیت سرمایه های انسانی سازمان و به ویژه استعدادها به عنوان مهم ترین ابزار کسب مزیت رقابتی، هدف از انجام این پژوهش ارائه مدلی برای مدیریت استعداد در صنعت خودرو است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش، به صورت ترکیبی اکتشافی (کیفی-کمی) انجام شده است. در فاز کیفی، اجزای یک مدل مدیریت استعداد به روش تحلیل تم شناسایی شد. در فاز کمی، اجزاء و روابط مدل استخراج شده از فاز کیفی، با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری، مورد ارزیابی قرار گرفت تا مهم ترین متغیرهای مرتبط برای یک مدل مدیریت استعداد و ارتباطات آنها، طراحی و تبیین شود. یافته های پژوهش: مدل حاصل از این پژوهش مشتمل بر شناسایی فرایند مدیریت استعداد (تعریف، شناسایی و انتخاب، توسعه، به کارگیری، نگهداشت استعدادهای موجود و ایجاد شرایط جذب استعدادهای جدید)، عوامل اثرگذار بر این فرایند در چهار دسته عوامل محیط کلان، عوامل سطح سازمان، عوامل سطح فرد و عوامل مربوط به سیستم مدیریت منابع انسانی و پیامدهای این فرایند در سه دسته فردی، سازمانی و فراسازمانی است. محدودیت ها و پیامدها: با توجه به سازه ها و مضامین شناسایی شده مرتبط با صنعت خودرو، تعمیم نتایج به سایر صنایع محدودیت دارد. پیامدهای عملی: ارائه مدلی برای مدیریت استعداد در صنعت خودور، در سه بخش عوامل اثرگذار، فرایند و نتایج مدیریت استعداد و متغیرهای مرتبط و چگونگی ارتباطات آنها. ابتکار یا ارزش مقاله: این پژوهش جامعه گسترده ای از شرکت های فعال در صنعت خودرو را مورد بررسی قرار داده و خروجی این پژوهش برای سیاست گذاران و مدیران این صنعت، در زمینه سازی و پیاده سازی مدیریت استعداد قابل اتکا خواهد بود. برخی سازه ها و بسیاری از متغیرها و مضامین شناسایی شده و جزئیات ارائه شده در خروجی های این تحقیق، متفاوت با مدل های موجود و متناسب با صنعت خودرو می باشند. نوع مقاله: مقاله پژوهشی
مدیریت استعداد و جانشین پروری در کتابخانه ها مطالعه ی موردی: واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی مستقر در شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال نهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۳
27 - 35
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت مدیریت استعداد و جانشین پروری در کتابخانه های واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی مستقر در شهر تهران انجام گرفته است.
روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی تحلیلی و جامعه ی آماری آن شامل کتابداران کتابخانه های واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی مستقر در شهر تهران به تعداد 146 نفر است. مدل مورد استفاده در پژوهش مدل ستاره ای هفت سو است و برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه ی راث ول با عنوان ویژگی های برنامه ریزی جانشینی سازمان استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین وضعیت موجود کتابخانه های واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی مستقر در شهر تهران برای اجرای مدیریت استعداد و جانشین پروری در همه ی ابعاد هفت گانه ی مدیریت استعداد و جانشین پروری با وضعیت مطلوب تفاوت معناداری وجود دارد؛ به نحوی که در همه ی ابعاد هفت گانه، وضع موجود کمتر و پایین تر از وضع مطلوب قرار دارد. بر اساس سایر یافته ها در بررسی وضعیت کلی مدیریت استعداد و جانشین پروری در کتابخانه های واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی مستقر در شهر تهران، وضعیت موجود با میانگین 07/2 با وضعیت مطلوب با میانگین 29/4 تفاوت معنی داری دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، لزوم اجرای برنامه ی مدیریت استعداد و جانشین پروری نظام مند و هماهنگ با برنامه ریزی استراتژیک کتابخانه به منظور شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداری افراد مستعد و جوان مورد تأکید قرار می گیرد.
بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و مدیریت سرمایه فکری با کیفیت زندگی کاری درکتابداران کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۲
43 - 58
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و مدیریت سرمایه فکری با کیفیت زندگی کاری در کتابداران کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران است. روش پژوهش : پژوهش حاضر از نظر هدف،کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کتابداران کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران است،که مجموعاً شامل 40 نفر می باشند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه مدیریت استعداد؛ مدیریت سرمایه فکری و کیفیت زندگی کاری استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار 19 Spss انجام شد. یافته ها : حاکی از آن است که مدیریت استعداد با میانگین 33/2 درصد در وضعیت کمتر از سطح متوسط؛ مدیریت سرمایه فکری با میانگین 42/2 درصد در وضعیت نسبتاً مطلوب؛ و کیفیت زندگی کاری با میانگین 25/2 درصد در وضعیت کمتر از سطح متوسط می باشد. نتیجه گیری : با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون می توان گفت که بین مدیریت استعداد و مدیریت سرمایه فکری با کیفیت زندگی کاری کتابداران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نیز در این پژوهش نشان داد مدیریت استعداد و مدیریت سرمایه فکری توان پیش بینی کیفیت زندگی کاری کتابداران را دارند. از بین مؤلفه های مدیریت استعداد، مؤلفه انتخاب استعدادها و حفظ و نگهداری استعدادها و از بین مؤلفه های مدیریت سرمایه فکری، مؤلفه سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری بیشترین تأثیر را در پیش بینی کیفیت زندگی کاری کتابداران دارد.
تحلیل رابطه ابعاد استراتژی مدیریت استعداد با خلاقیت از نظر کارکنان کتابخانه های عمومی استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۷
81 - 95
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ابعاد استراتژی مدیریت استعداد با خلاقیت از نظر کارکنان کتابخانه های عمومی استان مازندران انجام شده است. روش پژوهش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظرشیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه پیش ساخته مدیریت استعداد و خلاقیت استفاده شده است کهپایایی آن ها به ترتیب 845/0 و 863/0 بوده است. جامعه آماری شامل کلیه ی کارکنان کتابخانه های عمومی استان مازندران به تعداد 265 نفر بوده که 191 نفر نیز به پرسشنامه ها پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آزمون «کلموگروف – اسمیرنوف«، آزمون های «تی استیودنت»، آزمون همبستگی «پیرسون» و رگرسیون چند خطی استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدیریت استعداد کارکنان کتابخانه های عمومی استان مازندران با میانگین 05/3 و خلاقیت آن ها با کسب میانگین 94/2 بالاتر از سطح متوسط ارزیابی شده اند. سطح ضریب همبستگی مدیریت استعداد با خلاقیت آن ها 723/0 بود که نشان از همبستگی مثبت و معناداری بین مدیریت استعداد و خلاقیت آن ها دارد. نتیجه گیری: بین ابعاد استراتژی مدیریت استعداد با خلاقیت کارکنان در کتابخانه های عمومی استان مازندران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ به طوری که با به کارگیری استراتژی مدیریت استعداد، خلاقیت کارکنان نیز افزایش می یابد.
شناسایی حلقه های علی و معلولی مدیریت استعداد در وزارت ورزش و جوانان براساس پویایی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۴۰۱ شماره ۷۶
193 - 220
حوزه های تخصصی:
با توجه به خلأ موجود الگویی جامع در سازمان های کشور و به تبع آن وزارت ورزش و جوانان به منظور استفاده از استعدادها و توان مجموعه منابع انسانی موجود و برنامه ریزی برای تحقق رسیدن به آن ها نیاز به بررسی و پژوهش است. لذا، هدف از این پژوهش، شناسایی حلقه های علی و معلولی مدیریت استعداد در وزارت ورزش و جوانان بر اساس پویایی سیستم بود. بدین منظور با استفاده از روش اکتشافی، داده های کیفی لازم از طریق مصاحبه گردآوری شدند و برای تحلیل بر پایه رویکرد سیستمی و برهم کنش های بین مؤلفه ها و زیرسیستم های مدیریت استعداد مورد استفاده قرار گرفتند. مشارکت کنندگان پژوهش مدیران و اساتید خبره و متخصص در حوزه مدیریت استعداد بودند که 12 نفر از آن ها به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار ونسیم صورت گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سیستم مدیریت استعداد دارای زیرسیستم های اصلی شناسایی، جذب، توسعه و حفظ استعدادها می باشد. درواقع این چهار زیرسیستم تحت سیاست گذاری های سیستم مدیریت استعداد قرار دارند؛ به عبارت دیگر، سیاست های بخش مدیریت استعداد به عنوان درونداد این زیرسیستم ها عمل می کند. همچنین، حلقه های علی و معلولی به دست آمده از زیرسیستم های چندگانه مدیریت استعداد، متغیرهای اثرگذار و نحوه تعاملات آن ها بر روی یکدیگر را ترسیم و به عنوان مبنایی جهت راهکار ارائه می دهد.
مطالعه اثر انواع رهبری بر مدیریت استعداد (مورد مطالعه: سازمان هلال احمر استان یزد)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۴ شماره ۵۹
۱۰۵-۹۲
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سازمان هلال احمر به عنوان یکی از مهم ترین سازمان های مردم نهاد نقش بسزایی در زمینه مدیریت بحران را بر عهده دارد. اثر بخشی این سازمان در گرو نقشی است که نیروهای امدادی به عنوان سرمایه های انسانی ایفا می کنند. در این خصوص، مدیریت استعداد مجموعه ی کاملی از فرآیندها برای شناسایی، به کارگیری و مدیریت افراد به منظور اجرای موفقیت آمیز استراتژی کسب وکار است. هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر گونه ها مختلف رهبری بر ابعاد مدیریت استعداد و شناسایی مناسب ترین گونه آن در خصوص توسعه و بهبود مدیریت استعداد است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی و کاربردی است و با روش پیمایش تک مقطعی و میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را امدادگران جمعیت هلال احمر استان یزد، تشکیل می دهند؛ که بر اساس حجم نمونه محاسبه شده، 246 نفر به صورت تصادفی انتخاب و مورد پیمایش قرار گرفتند. به منظور تبیین رابطه ی میان متغیر های تحقیق، از دو پرسشنامه چندعاملی رهبری (MLQ) باس و آلیو و مدیریت استعداد استفاده شده که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق روایی محتوایی بررسی گردیده است. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SMART-PLS و آزمون تی-استیودنت در محیط SPSS 18 انجام شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشانگر غلبه ی رهبری تحول آفرین و سپس مبادله ای در این سازمان و همچنین وضعیت نامناسب ابعاد همسو سازی و نگهداشت و توسعه استعداد می باشد. از سوی دیگر بر اساس خروجی روش PLS، نوع رهبری مبادله ای با تمام اجزاء فرایند مدیریت استعداد ارتباط مثبت و معنی دار دارد و رهبری تحول آفرین تنها با فرایند جذب استعداد دارای رابطه معنی دار می باشد. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مستقیم و معنادار رهبری مبادله ای بر ابعاد مدیریت استعداد و همچنین وضعیت کنونی رهبری غالب در سازمان، حرکت به سوی جایگزینی رهبری مبادله ای در عوض رهبری تحول آفرین در این سازمان باید در اولویت قرار گیرد و با بهبود آن، علاوه بر افزایش کارایی و اثربخشی سازمان به وضعیت مدیریت استعداد به طور چشم گیری مطلوبیت بخشید
وضعیت مدیریت استعداد در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی منتخب شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۶۰-۴۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افراد با استعداد در هر سازمان، نیروهای با ارزش و کمیابی هستند و مدیران سازمان برای دستیابی به بهترین نتیجه، نیاز به مدیریت آن ها دارند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت مدیریت استعداد در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی منتخب شهر تهران شکل گرفت. روش ها: پژوهش حاضر از نظر نوع و هدف توصیفی –کاربردی و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کتابداران شاغل در کتابخانه های مرکزی و دانشکده ای دانشگاه های علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی به تعداد 130 نفر بودند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه «راث ول» (Rath vel) بود. روایی آن توسط 5 نفر از اساتید و صاحب نظران کتابداری و مدیریت مورد بررسی و پایایی آن نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در بعد ایجاد تعهد نسبت به استقرار مدیریت استعداد میانگین وضعیت موجود و مطلوب به ترتیب 872/2 و 231/4، ارزیابی الزامات کار فعلی ، 846/2 و244 /4، ارزیابی عملکرد فردی 907/2 و 246/4، ارزیابی الزامات کار آتی 820/2 و 303/4، ارزیابی استعداد فردی 741/2 و 274/4، پر کردن خلا پرورشی 818/2 و 328/4، ارزیابی مدیریت استعداد و جانشین پروری 604/2 و 302/4 بود. نتیجه گیری :در مجموع نتایج نشان داد وضعیت مدیریت استعداد در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی منتخب شهر تهران در وضعیت نسبتأ مطلوب قرار دارد.
طراحی الگوی مدیریت استعداد برای سازمان های فرهنگی با استفاده از رویکرد دلفی فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
1 - 22
زمینه و هدف: یکی از چالش هایی که اکثر سازمان ها با آن مواجه هستند چگونگی شناسایی، جذب، پرورش و نگهداشت استعدادهاست. سازمان های فرهنگی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. هدف پژوهش حاضر طراحی یک الگوی بومی برای مدیریت استعداد در سازمان های فرهنگی در ایران است.
روش شناسی: این پژوهش با رویکرد آمیخته اکتشافی و بهره گیری از روش دلفی فازی انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی عبارتند از خبرگان، مدیران ارشد، میانی و استعدادهای شاخص حوزه هنری که از بین آنها 15 نفر در تحقیق مشارکت کرده اند. در بخش کمّی نیز 19 نفر در پنل خبرگان شرکت کرده اند. نمونه ها در هر دو بخش به صورت هدفمند انتخاب شده اند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمیّ پرسشنامه محقق ساخته بوده که با استفاده از روایی صوری و محتوایی اعتبارسنجی و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 849/0 محاسبه شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد الگوی مدیریت استعداد در سازمان های فرهنگی متشکل از 9 بُعد و چهل و سه مؤلفه است. ابعاد مدل به ترتیب اولویت عبارتند از: پرورش و آموزش استعدادها، عوامل تأثیرگذار درون سازمانی، شناسایی، کشف و جذب استعدادها، نگهداشت و بالندگی استعدادها، ایجاد مخزن استعدادها، عوامل تأثیرگذار برون سازمانی، نتایج سازمانی، نتایج فردی و معماری دوهسته ای سرمایه های انسانی.
نتیجه گیری: کاربست نتایج این مطالعه می تواند از پرواز سرمایه های انسانی در سازمان های فرهنگی جلوگیری کند.
ارائه الگوی مدیریت استعداد و جانشین پروی در حسابرسی با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۱۶۶-۱۳۷
حوزه های تخصصی:
حسابرسی و حسابداری به عنوان دانش هایی هستند که در تمامی مراحل خود مستلزم اعمال قضاوت های حرفه ای و تصمیم گیری های حسابرسان و مدیران خود می باشد و این امر اهمیت جذب استعداد و نیز نگهداشت آنان را برای توسعه عملکرد کارکنان و موسسات حسابرسی را دو چندان کرده است. بنابراین هدف این پژوهش ارائه الگوی مدیریت استعداد و جانشین پروری در حسابرسی با استفاده از رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان بود به این منظور در سال 1400 با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) با 14 نفر از اعضای هیات علمی متخصص، شرکاء مؤسسات حسابرسی، اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران که در زمینه حسابرسی و مدیریت صاحب نظر و دارای تجربه بوده اند، مصاحبه های عمیق تا مرحله اشباع صورت گرفت. داده های پژوهش با استفاده از روش کدگذاری و استفاده از نرم افزار Maxqda مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مقوله های اصلی و مفاهیم استخراج گردید. مدل مدیریت استعداد و جانشین پروری در قالب مدل پارادایمی که دربرگیرنده، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها است، ارائه گردید. براساس این مدل مهمترین شرایط علی که می تواند در مدیریت استعداد و جانشین پروری حسابرسی موثر باشند، عوامل فردی، حرفه ای و انگیزشی است. همچنین، برای دستیابی به مدیریت استعداد و جانشین پروری حسابرسی باید راهبرد هایی مانند شایستگی، مدیریت دانش، نهادینه کردن استعداد و جانشین پروری اتخاذ گردد. همچنین الگوی پژوهش نشان داد که مدیریت استعداد و جانشین پروری می تواند پیامد هایی از قبیل توسعه عملکرد و کسب مزیت رقابتی را در پی داشته باشد.
طراحی الگوی مدیریت استعداد در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی مدیریت استعداد در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، از نوع تحقیقات آمیخته است. در بخش کیفی با انجام مطالعات نظری شامل مطالعه کتاب ها، پایان نامه ها، مقالات داخلی و خارجی و پایگاه های اطلاعاتی رویکردهای مدیریت استعداد از منظر مفهومی شناسایی و سپس جهت گردآوری اطلاعات موردنیاز از 25 نفر از خبرگان خواسته شد نسبت به پاسخگویی به سؤالات اقدام نمایند. نمونه گیری در بخش کیفی از روش هدفمند و در بخش کمّی با روش نمونه گیری تصادفی انجام و تعداد 341 نفر از کارکنان رسمی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب انتخاب شدند. روش تعیین روایی پرسشنامه، صوری و محتوایی است. بر اساس یافته های پژوهش تعداد سه بُعد جذب و استخدام با شش مؤلفه، حفظ و نگهداشت با سه مؤلفه و بُعد توسعه استعداد با دو مؤلفه برای مفهوم مدیریت استعداد شناسایی شد.
شناسایی و احصاء مکانیزم های استقرار نظام جانشین پروری در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
193 - 216
حوزه های تخصصی:
در عصر جدید منابع انسانی از دارایی های بسیار ارزشمند سازمان ها می باشد. کارشناسان منابع انسانی در سازمان ها دولتی برای حل مشکل کارمندیابی تکیه بر منابع داخلی و مدیریت جانشین پروری را پیشنهاد می کنند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مسئله است که چه مراحلی برای استقرار نظام مدیریت جانشین پروری در سازمان ها نیاز است. در پژوهش حاضر از روش کیفی استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 19 تن از مدیران ارشد شاغل در سازمان های دولتی جمع آوری گردیده است. تحلیل داده ها از روش تماتیک مبتنی بر کدگذاری( 3مرحله ای) با استفاده از نرم افزار Nvivo انجام شده است. روایی تحقیق مبتنی بر نظر اساتید وخبرگان حوزه منابع انسانی و پایایی از تکنیک"زاویه بندی" مبتنی بر بازبینی مستمر مورد تایید قرار گرفت. یافته های پژوهش بیانگر این است که استقرار نظام مدیریت جانشین پروری مشتمل بر هفت تم اصلی می باشد که بصورت فرآیندی و تدریجی اتفاق می افتد که شامل فرهنگ سازی سازمانی، بسترسازی در جهت اجرای نظام جانشین پروری، اجرای سیستمی متعهدانه، تعیین خط مشی ها، ارزیابی کاندیداها به منظور استقرار نظام شایسته گزینی، تحلیل شکاف های آموزشی و توسعه کارکنان مبتنی بر رسالت و ارزیابی سیستم نظام مدیریت جانشین پروری است.
فراتحلیل پیشایندها و پیامدهای مدیریت استعداد در سازمان های دولتی و عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
39 - 57
حوزه های تخصصی:
هدف: مدیریت استعداد نشان دهنده تغییر پارادایمی از مدیریت منابع انسانی سنتی به مدیریت منابع انسانی نوین است که در برگیرنده توجه به نخبگان سازمانی است. امروزه اهمیت مدیریت استعداد در دنیای سازمانی به اندازه ای است که از آن به عنوان نوعی سلاح پنهان در شکار استعدادها نام برده می شود. بر این اساس هدف این پژوهش شناسایی پیشایندها و پیامدهای مدیریت استعداد در سازمان های دولتی و عمومی با استفاده از رویکرد فراتحلیل است.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: تحقیق حاضر از نظر هدف، توصیفی و از نظر نوع استفاده کاربردی و از نظر نوع داده ها، کمی است. جامعه مورد بررسی پژوهش، شامل مقالات علمی و پایان نامه های کارشناسی ارشد در زمینه مدیریت استعداد از سال 1389 تا تابستان سال 1398 بود که 39 مورد با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شدند.
یافته های پژوهش: براساس نتایج فراتحلیل از بین پیشایندهای مدیریت استعداد، به ترتیب متغیرهای یادگیری سازمانی (0.741)، سرمایه انسانی (0.699)، مدیریت منابع انسانی راهبردی (0.666) و قوانین و مقررات (0.621) دارای بیشترین اندازه اثر بودند. همچنین از بین پیامدهای مدیریت استعداد، به ترتیب متغیرهای کاهش ترک شغل (0.794)، امنیت شغلی (0.780)، بهره وری منابع انسانی (0.728) و اعتماد سازمانی (0.690) دارای بیشترین اندازه اثر بودند.
محدودیت ها و پیامدها: از محدودیت های پژوهش حاضر احتمال سوگیری انتشار می باشد، اگرچه بررسی های دقیق و عمیقی جهت شناسایی مطالعات مربوطه صورت پذیرفته است، اما امکان دارد پژوهشی نادیده گرفته شده باشد.
پیامدهای عملی و ارزش مقاله: رویکرد فراتحلیل و ترکیب کمی نتایج مختلف به شناخت منسجم تر و منظم تر پیشایندها و پیامدهای مدیریت استعداد در سازمان های دولتی و عمومی کمک می نماید. فراتحلیل، برنامه ریزی را برای ارتقای مدیریت استعداد دقیق تر و عملیاتی تر می نماید؛ زیرا به جای برنامه ریزی برای طیف وسیعی از پیشایندها و پیامدها، بر متغیرهایی تمرکز دارد که دارای اهمیت بیشتری هستند.
طراحی مدل قابلیت های مدیریت استعداد سربازان وظیفه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
65 - 117
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شرکت ها و سازمان ها برای بقا و حیات باید به استعدادهای نهفته توجه کنند؛ آن ها را شناسایی کرده، پرورش داده، دامنه مهارتشان را توسعه دهند و در مکان صحیح به کار گمارند. ازآنجاکه در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، جوانان بسیاری، برای انجام خدمت مقدّس سربازی هر سال اعزام می شوند و اغلب دارای استعدادی هستند؛ بنابراین باید برای شکوفاشدن و مدیریت صحیح این استعدادها برنامه ریزی صحیحی صورت گیرد. این پژوهش باهدف طراحی و تبیین مدل قابلیت های مدیریت استعداد در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. روش: این مطالعه از لحاظ ماهیت از نوع کیفی و اکتشافی می باشد. مشارکت کنندگان این پژوهش جمعی از فرماندهان و افسران ارشد آموزشی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران می باشند؛ گردآوری داده ها از طریق مصاحبه با خبرگان صورت گرفت و این مصاحبه ها تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه یافت. درنهایت با انجام 32 مصاحبه، اشباع نظری اتفاق افتاد. یافته ها: بر اساس مصاحبه های تخصصی انجام شده با خبرگان و به کارگیری الگوی گراندد تئوری، 35 مؤلفه اصلی و 164 کد اولیه درزمینه مدیریت استعداد در بین کارکنان وظیفه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران شناسایی شد. نتیجه گیری: یافته ها و الگوی حاصل شده در این پژوهش نشان می دهد که مدیریت صحیح استعداد، علاوه بر رشد فردی و روانی سرباز، می تواند زمینه ساز پویایی سربازان و پرورش نسلی مهارت محور در جامعه شود و نتایج مثبت آن علاوه بر فرد سرباز نصیب سازمان و ارگان نظامی هم می گردد و منجر به پدیدآمدن تصویر مثبت جوانان نسبت به امر مقدّس سربازی خواهد شد.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شایستگی های اصلی معلمان برای مدیریت استعداد مؤثر؛ مطالعه موردی: معلمان شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شایستگی های اصلی معلمان برای مدیریت استعداد مؤثر با مطالعه موردی معلمان شهر اردبیل بوده که به روش آمیخته اکتشافی (کیفی- کمّی) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش معلمان دوره متوسطه شهر اردبیل و معلمان نمونه شهر اردبیل بود که در بخش کیفی و با استفاده از نمونه گیری هدفمند با تعداد 18 نفر از معلمان نمونه مصاحبه شد و از بین جامعه 2360نفری تعداد 331 نفر در مرحله کمّی به صورت نمونه گیری چند مرحله ای و طبقه ای متناسب انتخاب شدند . برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد و روایی یافته های پژوهش با استفاده از روش های بازبینیِ خودِ اعضا، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش تضمین شد. همچنین به منظور سنجش پایایی کدگذاری های انجام شده، از روش های پایایی باز آزمون و توافق درون موضوعی استفاده شد. به منظور تحلیل داده های کمّی از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های شایستگی مدیریت استعداد معلمان از سه مقوله شایسته گزینی، تناسب شغل و شاغل و شایسته پرروی تشکیل شده است. همچنین طبق یافته ها عوامل تأثیر گذار بر مؤلفه های شایستگی مدیریت استعداد معلمان را می توان در دو مقوله بلوغ (بلوغ سیستمی، بلوغ مدیریتی) و ساختار ( ساختار غیرمتمرکز، سیاست گذاری و مدیریت مدرسه محور ) دسته بندی کرد. همچنین یافته دیگر پژوهش در مرحله بعدی نشان داد که بلوغ سازمانی و ساختار سازمانی تأثیر معنی داری بر شایسته گرایی معلمان دارد.
بررسی اثربخشی علم مدیریت در تربیت رفتاری و توسعه راندمان مدیران آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
50-58
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعداد، مدیریت راهبردی جریان استعداد در سازمان است. هدف و مقصود آن تضمین عرضه مطلوب استعدادها به منظور انطباق افراد مناسب با مشاغل مناسب در زمان مناسب بر مبنای اهداف راهبردی سازمان است. اگر بخواهیم دنیای مشاغل امروز را با یک جمله توصیف کنیم، باید بگوییم که دنیای امروز دنیای مشاغل موقت است. در دنیای مشاغل موقت، افرادی که در مشاغل پروژهای مشغول بهکار هستند، برای تضمین موفقیت مسیرشغلی خود، همواره باید توانمندیها، مهارتها و قابلیتهای خود را با استفاده از مدیریت استعداد آیندهمحور و رفتارهای مسیرشغلی آیندهنگر، بهروز نگه دارند .هدف از این تحقیق بررسی نقش مدیریت در تربیت رفتاری و توسعه راندمان مدیران آینده بوده است. این تحقیق از نظر هدف، پژوهشی کاربردی ودر دسته تحقیق های علّی قرار داد. جهت بررسی فرضیه های مطرح شده و تجزیه و تحلیل های آماری از روش میدانی و از ابزار پرسشنامه به منظور گرد آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران، معاونین و کارشناسان اداره صنعت و معدن تهران بوده که جهت نمونه گیری از روش نمونه گیری متناسب استفاده شده است که نهایتا تعداد 55 پرسشنامه کامل شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها نتایج حاکی از آن بوده است تجربه شغلی مدیران، تخصص شغلی مدیران و سرمایه اجتماعی مدیران تاثیر مثبتی بر توسعه شغلی مدیران آینده دارد. و همچنین تجربه شغلی مدیران هم رده و تخصص شغلی مدیران هم رده تاثیر منفی بر توسعه شغلی مدیران دارد. ولی سرمایه اجتماعی مدیران هم رده تاثیر منفی بر توسعه شغلی مدیران