مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
صنعت نفت ایران
حوزههای تخصصی:
صنعت نفت از موثرترین و بزرگترین صنایع در جهان به ویژه ایران است. تاثیر برجسته این صنعت در اقتصاد، سیاست و توسعه ایران از دو بعد قابل تامل است؛ یکی نقش تکنولوژی های مرتبط با نفت در افزایش درآمد کشور و توسعه مناطق نفت خیز و دیگری ریسک آینده بدون نفت برای کشور و به خصوص برای جمعیت این مناطق است. مقاله حاضر با نگاهی اجتماعی، به تجربه توسعه صنعت و تکنولوژی نفتی از پیدایش تا سال 1357 می پردازد و به این منظور در میان رهیافت های موجود در جامعه شناسی تکنولوژی، بررسی عوامل اجتماعی اثرگذار در توسعه قابلیت های تکنولوژیک صنعت نفت این بخش را با تحلیل شبکه کنشگران این صنعت در سه مقطع زمانی به انجام رسانده است. در این راستا با ترسیم پیشرفتهای حاصله در کسب و توسعه قابلیت های تکنولوژیک، نشان داده شده است که در این صنعت علی رغم پیشرفت در ابعاد بهره برداری، فقدان اراده برای توسعه قابلیت های نوآورانه، عدم یکپارچگی در شبکه کنشگران این صنعت و ناتوانی در ترجمه مناسب خواست هایی که در خود قابلیت های متناظر با سطوح پیشرفته تر تکنولوژی را دربردارند از جمله عوامل ناکامی تحقق توسعه در سایر حوزه های تکنولوژی نفتی بوده اند.
درآمدی بر اقتصاد پیمانکاری در صنعت نفت ایران: بررسی رویکرد ساخت یا خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تنوع قراردادهای پیمانکاری به گونه ای چشمگیر گسترش یافته است. عدم شناخت مناسب مدیران و دست اندرکاران بنگاه ها از تقسیم بندی های این قراردادها موجب گردیده که در تنظیم روابط کاری، مشکلاتی ایجاد شود. از طرف دیگر به نظر می رسد مطالعات داخلی در این زمینه کافی نبوده که یکی از علل آن را می توان ماهیت میان رشته ای مسائل پیمانکاری دانست. در این راستا پژوهش حاضر مسأله معیار اقتصاد هزینه مبادله، یعنی ساخت یا خرید را به عنوان مبنای عمل قرار داده و با تقسیم بندی قراردادهای پیمانکاری به دو گروه ساخت یا خرید، واژگان معادل هر دو گروه را با شرح مفاهیم مربوطه ارائه نموده است. در این ارتباط ساختار مقاله در شکل تبیین قراردادهای پیمانکاری به دو گروه ساخت یا خرید همراه با ذکر مصادیقی از صنعت نفت ایران تنظیم یافته است. رویکرد ارائه مطالب میان رشته ای بوده و نتایج حاکی از آن است که بهبود شناخت از اقتصاد پیمانکاری و تقسیم بندی های ذیربط می تواند مدیران و سایر تصمیم سازان بنگاه ها را به اخذ تصمیمات بهتر هدایت نماید.
مدلسازی یادگیری بین سازمانی قابلیت های مدیریت پروژه در پروژه های بین المللی صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تقاضا برای یادگیری قابلیت های مدیریت پروژه به عنوان یکی از منابع اصلی ایجاد مزیت رقابتی در سازمان ها، به شدت رو به افزایش است. یکی از راه های یادگیری قابلیت مدیریت پروژه، یادگیری از دیگر افراد یا سازمان ها است. سازمان هایی که در حال همکاری و مشارکت با یکدیگر هستند، دانش خود را با یکدیگر به اشتراک گذاشته و از هم یاد می گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی فرآیند یادگیری بین سازمانی قابلیت های مدیریت پروژه و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است. بدین منظور، پس از انجام مطالعات اکتشافی، مدل نظری یادگیری بین سازمانی قابلیت های مدیریت پروژه تدوین و فرضیه های پژوهش حاضر مبتنی بر این مدل طراحی گردید. سپس داده های بدست آمده از 34 واحد سازمانی فعال در زمینۀ مدیریت پروژه در دو کنسرسیوم بین المللی صنعت نفت ایران تجزیه و تحلیل و با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری روابط میان متغیرهای تحقیق بررسی شده است. شاخص های برازش مدل و ضرایب تأثیر بین متغیرها بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، اکثراً نشان از برازش بسیار خوب و رابطۀ بسیار قوی بین مؤلفه های مدل دارد. در نهایت ضمن ارائۀ نتایج و دستاوردهای تحقیق، پیشنهاداتی جهت استفادۀ صنایع پروژه محور کشور به منظور ترغیب یادگیری بین سازمانی قابلیت های مدیریت پروژه به همراه پیشنهاداتی برای پژوهش های آتی ارائه شده است.
تبیین توصیفی فرایند اشاعه فناوری نرم تجاری در صنعت نفت ایران: با استفاده از نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین توصیفی فرایند اشاعه فناوری نرم تجاری در صنعت نفت ایران است. بدین منظور، از نظریه زمینه ای با نوزده نفر از خبرگان مسلط به فرایندهای اشاعه فناوری نرم تجاری در صنعت نفت ایران مصاحبه عمیق انجام شد. پس از تجزیه وتحلیل مصاحبه های انجام شده و با انجام کدگذاری های لازم شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی، در مجموع 785 کد نهایی، 184 مفهوم و 71 مقوله فرعی استخراج شدند. فرایند اشاعه فناوری نرم تجاری صنعت نفت ایران (در قالب شرایط علّی: نیاز و الزام های صنعت، الزام های اقتصاد دانش بنیان و الزام های مدیریتی؛ مقوله محوری: فرایند اشاعه فناوری نرم تجاری؛ شرایط زمینه ای: بسترهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، فناوری، نوآوری و زیست محیطی؛ شرایط مداخله گر: حمایت مدیریت ارشد، نیروی جوان و دانش آموخته، مدل ذهنی کارکنان صنعت و سبک مدیریتی؛ راهبردها: فرهنگ سازی، اقدام های آموزشی، برون سپاری و خدمات مشاوره؛ و در نهایت، نتایج و پیامدها: سرآمدی نیروی انسانی، بهبود بهره وری، بهبود وضعیت رقابتی صنعت و بهبود وضعیت کلان کشور) تبیین شدند.
نقش جریان مذهبی در نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران و تأثیر آن در روند شکل گیری انقلاب اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
پس از شکل گیری جریان های فکری-سیاسی مذهبی و ملی گرا در تاریخ معاصر ایران، فعالیت هایی درجهت مقابله با نفوذ بیگانگان و تغییر در ساختار سیاسی کشور انجام شد. در این روند، نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران حرکتی برجسته بود. این نهضت با هم گرایی دو جریان مذهبی و ملی گرا برضد استعمار خارجی و استبداد داخلی به وقوع پیوست. پرسش اصلی این پژوهش این است که نقش جریان مذهبی در ملی شدن صنعت نفت ایران چه بوده و این تجربه چه تأثیری در روند شکل گیری انقلاب اسلامی ایران داشته است؟ روش تحقیق این پژوهش، تبیین و تحلیل براساس منابع کتابخانه ای و اسنادی است. براساس یافته های این پژوهش، جریان مذهبی در شکل گیری نهضت ملی شدن صنعت نفت نقشی محوری و اساسی داشته است و به نظر می رسد که بدون حضور و فعالیت این جریان احتمال وقوع این نهضت بسیار ضعیف بوده است. امام خمینی (ره) نیز در آغازین سال های شکل گیری انقلاب اسلامی ایران از تجربیات جریان مذهبی در ملی شدن صنعت نفت، بهره برداری کرد.
توسعه مدل پویای مدیریت دانش صنعت نفت ایران با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم (SD)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به مدل سازی و شبیه سازی نظام مدیریت دانش صنعت نفت با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم (SD) به منظور سیاست گذاری توسعه مدیریت دانش صنعت نفت به جهت از بین رفتن شکاف بین سرمایه دانش موجود و دانش کاربردی پرداخته است. ابتدا با مشارکت برنامه ریزان درگیر در وزارت نفت، زیرساخت های سازمانی موفقیت استقرار نظام مدیریت دانش شناسایی و بر مبنای فرآیند مدیریت دانش نمودار علّی ترسیم شد. مدل جریان بر اساس داده های صنعت نفت طراحی و در افق بیست ساله شبیه سازی گردید. پس از اعتباربخشی مدل مبتنی بر نتایج تحلیل حساسیت رفتار متغیر شکاف دانش، سیاست های توسعه نظام مدیریت دانش صنعت نفت استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مطابق با یافته های پژوهش سه سیاست توسعه خلق دانش، توسعه زیرساخت های مستندسازی دانش و توسعه تسهیم دانش در صنعت نفت و نیز منتخب ترکیبی از سیاست ها شناسایی و شبیه سازی شدند. در نتیجه شبیه سازی منتخب ترکیبی از سیاست ها شامل توسعه همکاری با قطب های علمی کشور، طراحی سیستم های ثبت تجربه، فرهنگ سازی تسهیم دانش، تیم سازی دانش محور، رعایت حقوق مالکیت معنوی دانش، تجاری سازی دانش صنعت نفت به عنوان بهترین راه کار، جهت سیاستگذاری و برنامه ریزی موفقیت استقرار نظام مدیریت دانش صنعت نفت ایران ارائه گردید.
اجرای طرح چم و تاثیرات آن در صنعت نفت ایران 46 – 1342ش / 67- 1963م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت نفت ایران در طی سالهای ۴۲-133۳ش/ ۶۳-195۴م روندی رو به رشد و صعودی از لحاظ کمی و کیفی داشته است. مجموع عوامل متعددی باعث افزایش تولید و بهای نفت خام ایران گردید و در نتیجه درآمدهای ارزی فراوانی در اختیار دولت قرار گرفت و بخش زیادی از این درآمدها در طی برنامه های عمرانی توسعه در بخش های مختلف سرمایه گذاری شد. طرح چم یکی از مهمترین زیرساخت های است، که در راستای سیاست های کلی توسعه در صنعت نفت ایران در سال های ۱۳۴۲-۴۶ش/ 67-1963م ، با سرمایه گذاری و مشارکت شرکت ملی نفت ایران و شرکت های عامل نفت و دولت از طریق برنامه سوم توسعه 47-1341ش/ 68 – 1962م) اجرایی شد. این پژوهش تحلیلی- تاریخی در پی آن است که با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای و نیز مطالعات اسنادی، اهداف و کارکرد های اجرائی طرح و تاثیرات آن در صنعت نفت ایران را بررسی نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد، طرح با هدف بهبود کمی و کیفی و مدرن شدن مراکز صدور نفت و فرآورده های نفتی ایران اجرائی شده است و منجر به بهبود شاخص های اقتصادی و زیربنایی، افزایش تاسیسات، بهره وری و صدور نفت خام ایران گردید.
شناسایی عوامل نهادی مؤثر بر گزارش دهی پایداری در صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
703 - 721
حوزههای تخصصی:
جهان معاصر با چالش های زیست محیطی و اجتماعی متعددی مواجه است که اداره و مدیریت مناسب آن ها در گرو توجه و تعهد صنایع به گزارش دهی پایداری است. در تحقیق حاضر تلاش شد با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و با تکیه بر تئوری نهادی عوامل مؤثر بر گزارش دهی پایداری در صنعت نفت ایران شناسایی شود. داده ها از طریق فیش برداری از متون مربوطه و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از خبرگان و صاحب نظران مسئولیت اجتماعی صنعت نفت ایران گردآوری شد. یافته ها نشان داد در صنعت نفت ایران عوامل اجباری و هنجاری بر گزارش دهی پایداری اثر دارند و عوامل تقلیدی تأثیری بر این گزارش دهی ندارند. به بیان دیگر، ساختارها و قوانین و مقررات گزارش دهی پایداری در دولت و صنعت فشارهای اجباری برای گزارش دهی پایداری هستند. اما فقدان نظارت دولت بر گزارش دهی و بی توجهی مدیران صنعت به آن نقش این فشارها را کاهش می دهد. مؤسسات حرفه ای و علمی فشار هنجاری برای گزارش دهی پایداری در این صنعت ایجاد می کنند. اما بی توجهی شرکت های حسابرسی به این گزارش دهی این فشار را تعدیل می کند. صنعت نفت ایران به دلایل گوناگون، از جمله ملی بودن، برای گزارش دهی پایداری تحت تأثیر فشار تقلیدی نیست. بنابراین، توجه به نوع سازمان در اثرگذاری فشارهای تقلیدی بر گزارش دهی پایداری در صنایع و کشورهای گوناگون در تحقیقات و نیز تدوین معیارهای حسابرسی برای ارزیابی عملکرد پایداری شرکت های نفتی و نظارت جدی بر ارائه گزارش پایداری توسط خط مشی گذاران و نهادهای نظارتی پیشنهاد می شود.
زمینه های انسانی، نهادی و اجتماعی تولید و انتشار دانش و قابلیت های فناورانه در صنعت نفت ایران (1387-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به وضعیت دانش وزمینه های اجتماعی کسب قابلیت های فناورانه در یکی از بخش های مهم کشور یعنی صنعت نفت می پردازد.با بررسی وتحلیل مقالات علمی چاپ شده در فصل نامه انجمن نفت ایران تا سال1357 وبررسی سایر نهاد های مرتبط، نخست سیمای وضعیت علمی وفناورانه این صنعت ترسیم می گردد.آنگاه نظام تولید وانتشار دانش واجزای تشکیل دهنده آن در زمینه ای تاریخی واجتماعی تحلیل می گردد.نتیجه آنکه علی رغم فعالیت های برجسته وموثر علمی وفنی در این بخش به ویژه از سوی انجمن مذکور بخش های سیاست گذار و پژوهشی دیگر نتوانسته اند جهت علمی ودانشی این بخش را به سوی تولید ونشر دانش روز وفناوری محور ودر نتیجه کسب قابلیت های نوآورانه ودانشی که زمینه ساز توسعه فناوری است سوق دهند.
شناسایی شایستگی های مدیریتی در فرایند استعدادیابی؛ مورد مطالعه صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت نفت ایران به عنوان بخشی که سهم ویژه ای در تولید ناخالص ملی دارد، برای عملکرد بهینه خود نیازمند افراد با استعداد برای نقش های رهبری و مدیران فردای این صنعت است. هدف اصلی این پژوهش طراحی مدلی مناسب برای استعدادیابی مدیران و شناسایی مؤلفه های تعیین کننده استعداد مدیریت در میان کارکنان صنعت نفت بود. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- اکتشافی با روش آمیخته به شمار می رود. نمونه آماری این تحقیق، در مرحله کیفی، 30 تن از خبرگان مرکز توسعه مدیریت صنعت نفت را شامل گردید که به روش غیرتصادفیِ گلوله برفی برای تشکیل پنل دلفی انتخاب شدند. نمونه مرحله کمّی شامل 1 26 نفر از مدیران بخش منابع انسانی صنعت نفت بود که به روش تصادفی انتخاب شدند. پس از بررسی مطالعات مرتبط با مفهوم استعداد، 107 معیار از پیشینه و ادبیات تحقیق استخراج شد. این معیارها با استفاده از روش دلفی و تحلیل عاملی اکتشافی غربالگری و در گروه های مختلف دسته بندی شد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که مدل استعدادیابی مدیران صنعت نفت دارای 9 بُعد اصلی و 63 مؤلفه است که در مجموع 79 درصد از واریانس را تبیین می نمایند.
شناسایی عوامل پذیرش هوش تجاری از سوی کارکنان صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش فعلی با هدف شناسایی نقش منابع انسانی در استقرار موفق هوش تجاری در صنعت نفت ایران با استفاده از روش کیفی انجام گردیده است. روش جمع آوری داده ها بررسی متون و مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. شاخص های مطرح شده از مدل های استقرار هوش تجاری و ادبیات برگرفته شد. روش نمونه گیری، هدفمند و شامل مصاحبه با 10 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد ادارات فناوری اطلاعات و ارتباطات شرکت های تابعه وزارت نفت بود. متون و مصاحبه ها توسط نرم افزار MAXQDA با روش استقرایی کدگذاری گردید. تحلیل یافته ها مشتمل بر 10 دسته مربوط به منابع داخلی سازمان و ادراک از نوآوری و استقرار موفق هوش تجاری، براساس کدهای مشترک بین ادبیات تحقیق و نظر متخصصان دسته بندی و ارائه شد. با استفاده از آزمون فریدمن مشخص گردید مهمترین عامل در پذیرش هوش تجاری در صنعت نفت، نقش کارکنان و منابع انسانی است.
ملاحظاتی پیرامون بهینه سازی قراردادهای بیع متقابل در صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۱۳
13 - 47
حوزههای تخصصی:
بیش از پانزده سال است که قراردادهای بیع متقابل معروف به بای بک (Buy Back) به عنوان یک تأسیس حقوقی جدید در قلمرو تجارت نفت و گاز کشورمان، ایفای نقش می کند. از تاریخ ورود این قراردادها به صحنه عملی، این تأسیس حقوقی جدید، همواره با هاله ای از ابهامات مواجه بوده است. همین امر موجب گردیده تا این تأسیس یا نهاد حقوقی جدید، چه در عرصه های عمومی و چه در قلمرو مؤسسات علمی پژوهشی، مورد توجه و نقد و بررسی شایسته قرار نگیرد. این مقاله در تلاش است تا نارسایی های قراردادهای بیع متقابل را در ایران به اثبات رسانده و ضرورت بهینه سازی آنها را نشان دهد.
تحلیل ساختاری و سیستمی نظام نوآوری صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
در این پژوهش کیفی که از نوع توصیفی بوده و با راهبرد پژوهش مطالعه موردی انجام گرفته، نظام نوآوری صنعت نفت ایران در قالب اتخاذ رویکرد توأمان ساختاری و کارکردی (رویکرد سیستمی) به طور عمیق و در بافت طبیعی خود از دید مشارکت کنندگان موردمطالعه و تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش بر مبنای چارچوب نظری مشتمل بر پنج مؤلفه سیستمی نظام نوآوری، بازیگران و ارتباطات فی مابین آن ها بررسی شده اند. به منظور تأمین روایی سازه ای از مأخذ اطلاعاتی چندگانه (مصاحبه ها، مشاهدات و تحلیل اسناد) و برای حصول روایی بیرونی از نظریه های پیشین به عنوان چارچوب نظری اولیه پژوهش استفاده شده است. همچنین جذب و توسعه دانش و فناوری های راهبردی صنعت نفت به عنوان کارکرد اصلی نظام شناسایی و سه زیرکارکرد برای آن معرفی شد. درمجموع شناسایی 29 چالش ساختاری و کارکردی موجود از منظر خبرگان، مکمل شناخت از این نظام بوده و نهایتاً پیشنهاد های سیاستی ارائه شده است.
مدل مفهومی انتقال بین سازمانی دانش مدیریت پروژه در کنسرسیوم های بین المللی صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه بسیاری از پروژه های بزرگ و زیرساختی جهان مانند پروژه های نفتی بین المللی، به صحنه نبردی برای یادگیری تبدیل شده و بسیاری از سازمان ها از این پروژه ها برای ارتقاء سطح دانش و قابلیت های خود استفاده می کنند؛ اما در همین پروژه ها عوامل متعددی وجود دارد که اگر به خوبی مدیریت نشوند باعث کاهش و یا از دست رفتن فرصت های یادگیری می شود. هدف از این مقاله، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر انتقال بین سازمانی دانش مدیریت پروژه در کنسرسیوم های بین المللی صنعت نفت ایران و ارائه مدلی مفهومی در این رابطه می باشد. تحقیق حاضر با رویکردی کیفی- اکتشافی، با استفاده از روش دلفی سه مرحله ای و مشارکت 18 نفر از خبرگان صنعت نفت ایران انجام شده است. 22 عامل در این رابطه شناسایی شدند که از میان آنها 10 عامل از جمله «بالاتر بودن سطح بلوغ شرکت خارجی در مدیریت پروژه»، «انگیزه و تمایل شرکت داخلی به کسب دانش مدیریت پروژه از شرکت خارجی» و «استحکام روابط و تعاملات دو شرکت با یکدیگر» به عنوان مهم ترین عوامل اثرگذار بر انتقال بین سازمانی دانش مدیریت پروژه در کنسرسیوم های بین المللی در صدر اولویت ها قرار گرفته اند.
طراحی مدل راهبردی چالش های صنعت نفت ایران از منظر مبارزه با فساد و تحقق حاکمیت قانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد طراحی موضوع حاضر از منظر راهبرد کیفی و از تحلیل مضمون بهره گرفته و داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با چندین نفر از خبرگان حوزه صنعت نفت و با استفاده از روش نمونه گیری نظری انتخاب شده و با کاربست روش شبکه مضامین بواسطه فرایند کدگذاری نظری در راستای کشف مضامین پایه، سازمان یافته و طراحی مدل مورد تحلیل و تشریح قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که از چهار مضمون فراگیر: 1. عدم تحقق حاکمیت قانون در مقابله با فساد، 2. وجود فساد سیستماتیک در صنعت نفت، 3. ضعف مدیریتی در صنعت نفت، 4. عدم حس تعلق و مسئولیت پذیری شهروندان در مقابله با فساد، به نظر رسیده است و از دو روش ارزیابی به شیوه ارتباطی و ممیزی پایایی سنجی با تکرارپذیری و تعمیم پذیری استفاده شده است.
طراحی مدل اجرای خط مشی های توسعه منابع انسانی در صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل اجرای خط مشی ها ی توسعه منابع انسانی در صنعت نفت ایران است. پژوهش دارای رویکردی کیفی و از نظریه داده بنیاد استفاده کرده است. روش گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه ها ی نیمه ساختار یافته با 12 نفر از اساتید مجرب دانشگاهی و متخصصان صنعت نفت از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع موردبحث است. روایی این پژوهش توسط مصاحبه شوندگان و اساتید متخصص موردتأیید قرار گرفت. پایایی نیز با بازآزمون 91 درصد به دست آمد. در تحلیل داده ها از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که الگوی اجرای خط مشی گذاری شامل: ساختار مدیریت مؤثر، سرمایه انسانی، الزامات خط مشی گذار، نظام خط مشی گذاری منابع انسانی و بهره وری فردی و سازمانی از عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های توسعه منابع انسانی در صنعت نفت ایران هستند.
مدل هوش هیجانی سبزِ مدیران صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
191 - 216
هدف این پژوهش ارائه مدل هوش هیجانی سبزِ مدیران صنعت نفت ایران است. پژوهش حاضر بر اساس هدف یک پژوهش اکتشافی، بر اساس روش جمع آوری داده ها یک پژوهش پیمایشی مقطعی است و بر اساس دو رویکرد کیفی/کمّی (آمیخته)، با استفاده از روش گراندد تئوری انجام شد. در بخش کیفی از طریق نمونه گیری نظری 18 نفر از اساتید بازاریابی دانشگاه ها و مدیران شرکت های زیرمجموعه وزارت نفت، به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل آنها با کمک نرم افزار MaxQDA انجام و الگوی پارادایمی پژوهش ارائه شد. در بخش کمّی 384 نفر از مدیران و کارکنان صنعت نفت ایران از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. از طریق روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS، الگوی حاصله اعتبارسنجی شد. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنا داری هوش هیجانی سبزِ مدیران بر ارتقای طراحی، تولید و توزیع محصولات سبز، بهره وری و سودآوری شرکت، جلب رضایت مشتریان و ذی نفعان است.
طراحی یک سیستم گردش شغلی برای بهبود عملکرد سازمان در صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
205 - 224
گردش شغلی به عنوان روشی برای توسعه نیروی انسانی در سازمان در افزایش بهره وری و فرصتی جهت بهبود عملکرد در سازمان محسوب می شود. از راهکارهای ارائه شده برای افزایش بهره وری منابع انسانی در توسعه اهداف سازمان، اجرای طرح گردش شغلی است. هدف این پژوهش، شناسایی مؤلفه های مؤثر بر گردش شغلی و تعیین اهمیت نسبی این عوامل برای طراحی یک مدل گردش شغلی است. با استفاده از بررسی پیشینه تحقیق، 42 مؤلفه مؤثر بر گردش شغلی استخراج و در 4 بُعد: سوابق شغلی، توانمندی های عمومی، شایستگی های رفتاری و شایستگی های مدیریتی دسته بندی شد. برای پالایش و ارزیابی تناسب عوامل استخراج شده با زمینه ها و شرایط واقعی گردش شغلی، از روش دلفی فازی با نظرسنجی از 22 خبره منتخب استفاده شد که درنتیجه 32 مؤلفه در 4 بُعد شناسایی شد. سپس اهمیت نسبی هریک از مؤلفه ها و شاخص های مؤثر بر گردش شغلی، براساس روش تحلیل شبکه ای (ANP) تعیین شد. در این راستا مشخصات سوابق شغلی به عنوان مهمترین بُعد اثرگذار بر گردش شغلی مشخص شد و پس از آن ابعاد شایستگی های رفتاری، شایستگی های مدیریتی و توانمندی های عمومی به ترتیب رتبه دوم، سوم و چهارم اهمیت را به دست آوردند. در انتها، با بهره گیری از وزن های اولویت عوامل موفقیت گردش شغلی، یک مدل اجرای گردش شغلی، ارائه شد.