مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
فرهنگ کارآفرینانه
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم و نوین در حوزه تحقیقات دانشگاهی مدیریت آموزشی، موضوع "دانشگاه کارآفرین" است. در دانشگاه کارآفرین، ساختار و فرهنگ سازمانی کارآفرینانه شرط لازم برای موفقیت سازمان تلقی میشوند و برای تحقق این موضوع، میبایست بین فرهنگ سازمانی کارآفرینانه و ساختار سازمانی، رابطه تنگاتنگی وجود داشته باشد. سازمان¬های بزرگی همچون دانشگاه تهران به عنوان اولین و موفقترین دانشگاه کشور جهت پیاده¬سازی کارآفرینی سازمانی میبایست عوامل سازمانی مختلف موجود در دانشگاه از جمله ساختار و فرهنگ سازمانی خود که هریک ویژگی¬های خاص خود را دارند، بررسی کنند و انسجام و هماهنگی لازم بین آنها را فراهم آورند. در این تحقیق، کارآفرینی سازمانی به مثابه استراتژی مناسب برای گسترش رشد و توسعه دانشگاه تهران تلقی گردیده و با این هدف به بررسی رابطه بین عناصر ساختار و فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در دانشگاه تهران پرداخته است. در این پژوهش، روش تحقیق از نوع توصیفی و از شاخه همبستگی می¬باشد و ابزار اصلی گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین تمامی ابعاد ده¬گانه فرهنگ و ساختار سازمانی کارآفرینانه (به جز ریسک¬پذیری) رابطه معناداری وجود دارد، اما نتایج آزمون رگرسیون نشان داد، مولفههای حمایت مدیریت، سیستم پاداش و سیستم کنترل بیش از سایر مولفهها بر روی ساختار سازمانی کارآفرینانه اثری معنادار داشتهاند.
تحلیل رابطة فرهنگ سازمانی کارآفرینانه و هوش عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی چارچوبی نظری برای درک رابطة هوش عاطفی و فرهنگ کارآفرینانه است، در این پژوهش ضمن مطالعه مبانی نظری هوش عاطفی و فرهنگ کارآفرینانه، میزان ارتباط آنها بررسی شد. به این منظور پرسشنامه های تأییدشده (آلفای کرونباخ 92 درصد) میان 84 نفر از کارشناسان پردیس فارابی دانشگاه تهران (تعداد جامع برابر با 155 نفر است) توزیع شد و داده های بهدستآمده با اجرای آزمون های آماری توصیفی و استنباطی جزیه و تحلیل شد. نتایج نشاندهندة ارتباط زیاد هوش عاطفی با فرهنگ کارآفرینانه است (ضریب همبستگی 77/0) و مؤلفه های خودآگاهی (ضریب همبستگی 82/0) و خودانگیزی (ضریب همبستگی 57/0) بیشترین ارتباط را با فرهنگ کارآفرینانه دارند، که مباحث نظری این نتایج را تأیید میکند.
بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در بخش دولتی ایران و پیشنهاد راهکارهایی برای ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، اغلب دولتها روشهای نوین را در بخشهای مختلف نظام اداری جست وجو میکنند. معرفی نظریههای کارآفرینی در بخش دولتی از جملة این روشها است. عوامل مختلفی در بهکارگیری مؤثر رویکرد کارآفرینی در سازمانهای بخش دولتی مؤثرند. در اینزمینه، فرهنگ سازمانی میتواند مهم ترین نقش را داشته باشد. بنابراین، مقالة حاضر قصد دارد به روشی توصیفی- پیمایشی، و از طریق بررسی وضعیت کارآفرینی و فرهنگ کارآفرینانه در سازمانهای دولتی ایران، راهکارهایی را برای ارتقای وضعیت موجود پیشنهاد دهد. مدیران ارشد ادارههای مرکزی بیست و هفت سازمان دولتی ایران جامعة آماری پژوهش حاضر را تشکیل میدهد. اطلاعات مورد نیاز با ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه جمعآوری شد. دادهها با اجرای آزمونهای آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان میدهد سازمانهای مورد مطالعه از نظر کارآفرینی وضعیت مناسبی ندارند و فرهنگ حاکم بر آنها، از نظر کارآفرینانهبودن، شرایط مطلوبی ندارد. برای ارتقای فرهنگ کارآفرینانه باید بر بهبود شاخصهای آن در وضعیت موجود تأکید کرد. ضمن اینکه نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، تأثیرگذاری این شاخصها را بر کارآفرینی سازمانی تأیید کرد.
چارچوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه به روش تحلیل مضمون (موردمطالعه: سازمان های خدمات عمومی استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکم بودن وضعیت سنتی و نبود رویکرد کارآفرینانه، یکی از مسائل اصلی سازمان های بخش عمومی در ایران است. این سازمان ها به منظور رقابت با رقبای خود نیازمند نیروهای مستعد و کارآفرین هستند تا خدمات را به بهترین شکل به مردم ارائه دهند. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه در سازمان های خدمات عمومی استان سیستان و بلوچستان است. روش پژوهش به صورت آمیخته (کیفی کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از مدیران ارشد و خبرگان از چند سازمان منتخب به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شد و نمونه ازطریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با استفاده از روش گلوله برفی به دست آمد. برای افزایش اعتبار علمی نتایج در بخش کیفی، از معیار مقبولیت استفاده شد. اطلاعات با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شد: 96 کد اولیه، 25 تم فرعی و 8 تم اصلی احصا شد. جامعه آماری در بخش کمی، متشکل از تمام کارکنان پیشنهادی توسط این سازمان ها بود و روش نمونه گیری هدف مند بود. جمع آوری اطلاعات با استفاده از توزیع پرسشنامه محقق ساخته در نمونه 84 نفری انجام شد و اعتبار و پایایی سؤالات پرسشنامه با نرم افزار smartpls تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب پیشنهادی از اعتبار مطلوبی برخوردار است. این چارچوب نقشه ارزشمندی به منظور حرکت به سمت وضعیت مطلوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه ارائه می دهد.
طراحی الگوی فرهنگ سازمانی کارآفرینانه مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد؛ مطالعه ای در شرکت گاز استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ کارآفرینانه با ایجاد نظامی از ارزش های مشترک، باعث ارتقاء سطح بهره وری سازمان ها می شود. از آن جایی که تاکنون مدلی جامع برای فرهنگ کارآفرینانه ارائه نشده و با توجه به اهمیت شرکت گاز استان سیستان و بلوچستان به عنوان یک سازمان خدماتی، با استفاده از روش تحقیق کیفی با رویکرد کاربردی، مدل فرهنگ کارآفرینانه مناسب این شرکت ارائه شده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-پیمایشی است. به منظور طراحی مدل پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته ای با 12 نفر از خبرگان سازمان انجام شد و اطلاعات به دست آمده با تکیه بر نظریه پردازی داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفت. سپس نتایج در قالب 5 بُعد اشتیاق سازمانی، تعهد ذی نفعان، ظرفیت توسعه و یادگیری، هماهنگی و انسجام و تغییرات مبتنی بر شناخت فرصت و 14 مؤلفه، شناسایی و دسته بندی گردید. روایی محتوایی مدل توسط اساتید دانشگاه و اعضای گروه پژوهش تأیید شد و پایایی مدل نیز از طریق شاخص کاپا مورد سنجش قرار گرفت.
بررسی رابطه هوش عاطفی و فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در کارکنان ادارات ورزشی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
9 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه مؤلفه های هوش عاطفی و فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در کارکنان ادارات ورزشی بود. روش تحقیق توصیفی- همبستگی از نوع کاربردی بوده و به شکل میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان فدراسیون هندبال است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 148 پرسشنامه جمع آوری گردید. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه هوش عاطفی و پرسشنامه سنجش نگرش کارآفرینانه می شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار PLS در سطح 05/0p < استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که از بین مؤلفه های هوش عاطفی، مهارت های اجتماعی و خود آگاهی و خود تنظیمی به ترتیب از بیش ترین ارتباط با فرهنگ سازمانی کارآفرینانه برخوردار هستند. نتایج حاصل از مدل این تحقیق هم چنین نشان داد که مؤلفه های هوش عاطفی نیز ارتباط معناداری با فرهنگ سازمانی کارآفرینانه دارند. با توجه به نتایج می توان اینگونه استنباط کرد که ارتباط مولفه های هوش عاطفی با فرهنگ سازمانی کارآفرینانه نشان دهنده حرکت سازمان به سمت توسعه مستمر، انسجام و نوآوری و همکاری، ارتباطات، پیشگامی و ریسک پذیری بیشتر و ارائه طرح های کارآفرینانه مطلوب تر خواهد بود.