مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
۴۹۹.
۵۰۰.
دولت
منبع:
تحقیقات حقوق قضایی دوره دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
443-468
حوزه های تخصصی:
افزایش بی رویه جمعیت و محدودیت منابع در دسترس به منظور رفع نیازها باعث شده تا هر چه بیشتر منابع طبیعی و محیط زیست این کرهی خاکی در معرض آسیب و دست اندازی انسان قرار گیرد. از آنجایی که هر آنچه نیاز داریم را باید در درون اتمسفر زمین و روی همین بستر خاکی که گهوراهی حیات ماست تامین کنیم، نوعی دوگانگی را در تداوم حیات بشری بوجود آورده است، تضادی که به دور باطلی می انجامد. این تضاد با ترکیب شدن با حرص و طمع برخی از افراد در هنگام تهیه و توزیع نیازمندی های جوامع سبب شکل گیری یک دور تسلسل در آسیب به محیط زیست و انسان می شود. در سطح جهانی برای کنترل رفتارهای مخرب و قاعده مند کردن روابط تابعان حقوق بین الملل قواعد و قوانین متعددی وضع شده که هر چند فاقد ضمانت اجرای معتبری هستند اما بازهم توانسته به جامعه ی جهانی نوعی نظم ببخشد. اما در مورد تجارت بین المللی مخصوصاً در بین افراد حقوق خصوصی در حقوق بین الملل محیط زیست خلاء جدی مشاهده می شود. در این مقاله سعی شده است تا حتی الامکان این خلاء با تکیه بر حقوق بین الملل در حوزه های مختلف در حقوق تجارت بین الملل نمایش داده شود.
ارایه مدلی جامع برای ارزیابی تسهیم دانش در سازمان های پروژه محور دولتی بر مبنای عوامل انسانی، سازمانی و فنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
95 - 114
حوزه های تخصصی:
امروزه استفاده از دانش سازمانی و تسهیم مؤثر آن بین کارکنان دولتی، به منبعی راهبردی برای دستیابی به مزیت رقابتی و حفظ آن تبدیل شده است. برای دستیابی به چنین مزیتی، سازمان های دولتی نیازمند راهکارهایی هستند که آن ها را قادر به بهبود عملکرد تسهیم دانش نموده و در دستیابی به موقعیت بهتر یاری رسانند. بر این اساس هدف اولیه این پژوهش عبارت است از مرور ادبیات بین المللی پژوهش در حوزه تسهیم دانش و شناسایی عواملی که بر عملکرد تسهیم دانش در سازمان های دولتی مبتنی بر پروژه مؤثر هستند. این عوامل در این پژوهش به سه دسته عوامل فردی، سازمانی و فنی تقسیم بندی شدند. با توجه به نتایج آماری به دست آمده عوامل فردی، سازمانی و فنی بر تسهیم دانش مؤثر هستند. یکی از سازمان های بزرگ دولتی نیز به عنوان سازمان مورد بررسی انتخاب شد و توسط آزمون های آماری بررسی شده و شرایط تسهیم دانش در این سازمان مشخص شده است. در نهایت پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد تسهیم دانش در سازمان های پروژه ای ارایه شده است.
ارتباط دولت و مدیریت عمومی در ایران؛ نگاهی تاریخی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۹)
117 - 140
حوزه های تخصصی:
خلأ تئوری مدیریت عمومی متناسب با نظریه دولت جمهوری اسلامی در محافل آکادمیک، اجرایی، سیاستگزاری و تصمیم گیری احساس می شود. چرا که به نظر می رسد بین دولت و مدیریت عمومی ارزش های مشترکی وجود دارد. مسئله ای که این مقاله درصدد بررسی آن است. برای این منظور با استفاده از تجزیه و تحلیل تاریخی تطبیقی، ارتباط و تناظر تاریخی دولت و مدیریت عمومی در غرب و ایران بررسی شد. سپس ارزش های مشترک بین نظریات دولت و مدیریت عمومی استخراج و مدل سازی گردید. در پایان پیوند دولت و مدیریت عمومی در غرب و ایران بر اساس ارزش های مورد تأکید در دو نظریه تبیین شد. نتیجه این بررسی ها نشان داد؛ اولاً، بین نظریه های دولت و مدیریت عمومی تناسب زیادی وجود دارد. ثانیاً، نظریه های دولت و مدیریت عمومی در غرب برای مسائل، شرایط و نیازهای آن جوامع بوده و با هم تناسب زیادی دارند. ثالثاً، تا زمان ورود ایران به انقلاب مشروطه و آغاز دگردیسی نظریه دولت در ایران، بین نظام سیاسی و مدیریت عمومی تناسب برقرار بوده اما از آن زمان به ویژه با مطرح شدن حاکمیت دینی از یک سو و حاکمیت دموکراتیک و قانونی از سوی دیگر، تناسب بین دولت و مدیریت عمومی دچار چالش شده و هنوز هم به قرار و ثبات مشخصی نرسیده است. چالش هایی پیش روی تئوری مدیریت عمومی متناسب با دولت جمهوری اسلامی وجود دارد که مورد اشاره قرار گرفته اند.
مطالعه ماهیت زبان دولت در سه دهه انقلاب اسلامی و ارائه ی الگوی کارآمد آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
113 - 128
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که بورکراسی ساختار غالب دولت ها است؛ ازاین رو، زبان دولت نیز تا حد زیادی شبیه به زبان بوروکراسی شده است. بسیاری از مشکلات مدیریت دولتی با همین زبان بوروکراسی (زبان بوروکراتیک) ردیابی می شود. در این مقاله تلاش شده است تا ماهیت زبان دولت در سه دهه انقلاب اسلامی ایران برررسی شده، الگوی کارآمد زبان دولت برای دهه چهارم انقلاب اسلامی تدوین شود. روش انجام پژوهش برای بررسی وضعیت موجود زبان دولت در سه دهه مبتنی بر رویکردهای تحلیل گفتمان فرکلاف و سطح خرد وان دایک بوده، برای تدوین الگوی کارآمد زبان دولت مبتنی بر نظرسنجی از خبرگان (دلفی) بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل سخنان مدیران دولتی در سه دوره ده ساله انقلاب اسلامی در روزنامه ها است که 28 متن از روزنامه جمهوری اسلامی به منزله ی نمونه انتخاب شده که مبنای روش نمونه گیری اشباع تئوریک بوده است و برای نظرسنجی از خبرگان نیز از روش نمونه گیری قضاوتی در مرحله اول و سپس نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، ماهیت زبان دولت در سه دهه (وضعیت موجود) به زبان بوروکراسی نزدیک است و الگوی کارآمد زبان دولت (وضعیت مطلوب) باید از خوی و منش چنین زبانی فاصله بگیرد و به سمت زبان فرابوروکراتیک سوق پیدا کند؛ زبانی که صادق، ملت ساز، مشارکت جو، پاسخگو، تکریم کننده شهروندان، متوجه منافع عمومی، عدالت محور، شفاف و ارزش محور است
مطالعه و مقایسه پاسخگویی مالی دولت در چهار دوره ریاست جمهوری پس از انقلاب اسلامی با استفاده از تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
193 - 212
حوزه های تخصصی:
تحقق پاسخگویی، ضامن سلامت عملکرد دولت حاکم بر کشورهاست. این مقاله در رابطه با بررسی ماهیت پاسخگویی مالی دولت پس از انقلاب اسلامی، به تحلیل نظرهای چند رئیس جمهور با محوریت مسائل اقتصادی از بعد کیفی می پردازد. روش تحقیق، استفاده از مدل تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف بوده و با لحاظ کردن فضای سیاسی، وضعیت اقتصادی روز و نیروهای ایدئولوژیک حاکم بر جامعه، مواضع و چگونگی واکنش هر دولت در برابر عملکرد اقتصادی خویش را مشخص می کند. جامعه اطلاعاتی، گزیده سخنان چاپ شده در روزنامه اطلاعات از رؤسای جمهور در چهار دوره مختلف است که دوازده متن طی سال های 1360 تا 1392 برای نمونه و بر مبنای روش نمونه گیری اشباع تئوریک انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد با توجه به نوع شناسی انواع گفتمان های مطالعه شده، رویکرد هر دولت برای پاسخگویی در قبال عملکرد اقتصادی خود با توجه به وضعیت سیاسی و بافت اجتماعی حاکم در آن دوره، از لحاظ ماهیت متفاوت است، ولی در مجموع روند به نسبت یکنواختی را در حمایت از نتایج اقدامات خود داشته و با نگاهی منتقدانه نسبت به عملکرد دولت های پیشین به مقایسه عملکرد خود با آنها پرداخته است.
مدیریت آب در حوزه های رودخانه ای و قناتی ایران (دوره باستان تا عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیت نزولات جوی و منابع آب در ایران موجب گردیده که از دیرباز موضوع آب اهمیت ویژه ای یابد. رشته کوه های البرز وزاگرس درشمال و غرب، فلات مرکزی ایران را از بارش ها وتوزیع مناسب آن محروم نموده است؛. به عبارت دیگر بخشی از نواحی ایران (غرب)از بارندگی بیشتر و وجود رودخانه های دائمی بهره مند است و بخش دیگر(فلات مرکزی) تنها متکی به منابع آب های زیرزمینی (قنات) می باشند. بدیهی است به هر نسبت که محدودیت آب در منطقه بیشتر باشد به همان نسبت موضوع مدیریت آب اهمیت بیشتری می یابد. لذا در این راستا سوالاتی بدین شرح مطرح می گردند که آیاکنترل حکومت ها بر منابع آب در همه نقاط ایران اعم از حوزه رودخانه ای و قناتی به صورت یکسان بوده و یا متناسب با میزان آب در اختیار و شیوه ی بهره برداری از آنان تغییر نموده است؟چنانچه تفاوتی بین این دو شیوه وجود دارد، آن تفاوتها کدامند؟ دولت های وقت تا چه حد نسبت به مدیریت منابع آب در مناطق مختلف کشور کنترل و نظارت داشته اند؟ این پژوهش به شیوه توصیفی -تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است ونتایج حاصل نشان می دهد که در حوزه های رودخانه ای، منابع آب تحت کنترل دولت بوده، حال آن که در حوزه هایی که متکی به استفاده از آب های زیرزمینی بوده اند، مدیریت آب توسط مالکان و بخش غیر دولتی انجام می شده است. هرچه میزان آب در اختیار محدودتر بوده، مازاد تولید کمتر و میزان درآمدهای حاصل از آن نیز کمتر بوده است؛ این امر موجب گردیده، دولت های وقت توجه کمتری به این نواحی داشته وبر حوزه های رودخانه ای متمرکز گردیده اند._x000D_
Due to scarcity of rainwater and water resources, water-related issues have been of great importance in Iran. Alborz and Zagros mountain chains, respectively in the north and the west of Iran, have prevented the central plateau to receive appropriate amounts of rainfall; in other words some regions benefit from higher precipitation amounts and thus permanent rivers, other regions rely solely on groundwater resources. Obviously, the more limited the water resources, the more significant the water management becomes. Therefore, to this end the following questions were posed: Did the governments equally control water recourses in different regions, whether river-based or qanat-based? Or is there a difference in water management, based on the amount of accessible water resources? In case there is a significant difference in water management methods in different regions, what are those differences? How much control and supervision did the governments of the time, have over water resources management in different regions?This study is a qualitative-analytical one. To conduct this study library data and references were used.The results show that in river-based regions, water was controlled and supervised by the government. However, in regions where qanats were used, the water management system was handled by the qanat owners and the private sectors. Generally, the fewer the amount of accessible water is, the fewer the excess of agricultural production is. As a result, the income gained from those water resource were very low. Due to this, less attention was paid to such regions by the governments, and therefore, the governments were more focused on river-based regions as they could bring more income.
وضعیت حاکمیت در اتحادیه اروپا در پرتو آرای دیوان دادگستری اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال بیست و سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۱
35 - 61
حوزه های تخصصی:
با تأسیس اتحادیه اروپا مفهوم حاکمیت سنّتی با تحوّلاتی مواجه شد؛ زیرا از یکسو مسئله حاکمیت دولت های اروپایی و از سوی دیگر، مسئله حاکمیت اتحادیه اروپا مطرح می شود. حاکمیت در شکل نوین با حاکمیت در فضای سنتی متفاوت است. در گذشته حاکمیت مطلق برای دولت ها تعریف می شد امّا تحولاتی که رخ دادند موجب شدند تا بتوان حاکمیت نسبی را نیز برای موجودیت های حقوقی تعریف کرد که این مقاله به منظور تبیین فرسایش مفهوم سنتی حاکمیت به دلیل تحول حقوق بین الملل به سمت فردمحوری ارائه شده است. در خصوص حاکمیت در اتحادیه اروپا سه رویکرد وجود دارد: یک رویکرد حاکمیت دولت ها را بر حاکمیت اتحادیه اروپا برتری می دهد و رویکرد دیگر، حاکمیت اتحادیه اروپا را نسبت به حاکمیت دولت های اروپایی ارجحیت می بخشد. رویکرد سوم پیشی گرفتن راه حلّی میانه است؛ به گونه ای که هیچ یک از این دو را بر دیگری برتری نمی بخشد؛ بلکه برای هر یک قلمرو خاصّی را مشخّص نموده است. طبق این رویکرد، قلمرو اتحادیه اروپا و کشورهای عضو به عنوان دو قلمرو جداگانه تعریف می شوند که با یکدیگر تعارضی نمی یابند؛ بلکه وظایف آن ها در راستای منافع یکدیگر پیش می رود و علت وجودی تشکیل اتحادیه از ابتدا نیز آن بوده که منافع مشترک دولت های اروپایی به نحو بهتری تأمین گردد.
روند بازیگری و کنش عملیاتی حشد الشعبی در عراق (2014-2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
571 - 595
حوزه های تخصصی:
«حشد شعبی» در سال ۲۰۱۴ در واکنش به ظهور نشانه های بارز اضمحلال دو شاخصه اصلی دولت ملی، یعنی کنترل سرزمین و انحصار بهره مندی از قدرت نظامی فائقه و ارتش منظم وارد صحنه معادلات عراق شد. این تشکیلات در صحنه میدانی مبارزه علیه داعش موفقیت های قابل توجهی را به دست آورد و به رغم مخالفت های داخلی و خارجی، ضمن ادغام در نیروهای مسلح عراق مأموریت های جدیدی را نیز برای خود تعریف کرد. پرسش اصلی مقاله حاضر این بوده که «چرا روند کنشگری حشد شعبی از زمان تأسیس تا سال 2020 از یک بازیگر شبه نظامی غیردولتی به بازیگر دولتی چندبعدی تغییر یافته است؟» در این ارتباط، این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که تحت تأثیر تشدید ضعف و فروماندگی دولت در عراق و دخالت دو عنصر تعارض گروه های قومی- مذهبی، انشعابات درونی حشد شعبی و ایفای نقش بازیگران منطقه ای و بین المللی روند بازیگری و کنشگری عملیاتی حشد شعبی تغییر یافته است. مقاله حاضر از نوع تبیینی بوده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای و مراجعه به منابع اینترنتی معتبر گردآوری شده است.
تأثیر ژئوپلیتیک بر رفتار دولت در تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
1 - 26
حوزه های تخصصی:
عوامل ژئوپلیتیک با توجه به مانایی و پایایی اثراتشان، همواره نقش قابل توجه در عرصه سیاست و رفتار دولت ها دارند؛ در تاجیکستان نیز با توجه به ویژگی های ژئوپلیتیکی این کشور، بررسی و توجه به این عوامل و تأثیرات آنها، نقش بسزایی در شناخت و پیش بینی سیاست ها و رفتار دولت این کشور داشته و طبیعی است که این مهم با توجه به همسایگی و اشتراکات فراوان این کشور با جمهوری اسلامی ایران، اهمیتی مضاعف نیز می یابد. لذا نظر به این مهم، در این پژوهش با هدف تحلیل سیاست و رفتار دولت تاجیکستان، پرسش پژوهش بر این مبنا شکل گرفته که ژئوپلیتیک تاجیکستان چه تأثیری بر سیاست و رفتار دولت این کشور دارد؟ در مقام پاسخ، فرضیه تحقیق این است که ویژگی های ژئوپلیتیک تاجیکستان عواملی تنش زا هستند که در کنار ضعف این عوامل برای این کشور، به طور مستقیم و غیرمستقیم با ایجاد تهدید و مواردی مانند تنش، بی ثباتی و ناامنی بر سیاست و رفتار دولت تاجیکستان اثر داشته و باعث اقتدارگرایی و تمرکزگرایی دولت در عرصه داخلی و تسلط پذیری آن در عرصه خارجی شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد.
از «حکومت بر خود» تا «حق بر انقلاب» (مبانی و شرایطِ انحلال دولت در الاهیات سیاسیِ جان لاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
27 - 61
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحثِ مهم در باب پدیده دولت، مسأله شکل گیری دولت است. اما آنچه مهمتر از شکل گیری دولت است، بنظر مسأله «انحلال» دولت باشد. این مقاله می کوشد مسأله انحلال دولت را از منظر یکی از بزرگترین فیلسوفان سیاسی جهان مدرن، جان لاک، بررسی کند. پرسش اصلی مقاله این است که از منظر الاهیات سیاسی جان لاک، با اتکا به چه بنیادها یا مبانی می توان انحلال دولت را پذیرفت و از سوی دیگر چه شرایطی می بایست وجود داشته باشند تا بتوان به امکان انحلال یا ایجاد حق برای شهروندان بر انحلال دولت قائل شد. لاک معتقد است انسان در وضع طبیعی موجودی ذی حق است و به علاوه می تواند بر خود حکومت کند. انسان با حفظ بعضی از این حقوق وارد جامعه سیاسی می شود از جمله مهمترین این حقوق، حق افراد برای قضاوت در مورد عملکرد حکمرانان است. همچنین افراد حق دارند تا در صورت تخطی حکمرانان از تعهداتشان، آنان را عزل و حتی مجازات نمایند و اگر حکمرانان در برابر اراده مردم بایستند مردم می توانند به زور و انقلاب متوسل شوند. از نظر لاک، بدترین چیز در سیاست، انقلاب نیست بلکه استبداد است. از نظر لاک، انقلاب لازمه تضمین پایبندی حکمرانان به تعهداتشان است اما نکته مهمتر این است که انقلاب بنیاد آزادی است و بزرگترین تجلی حکومت انسان بر خود است.
سیاست جنسیت در ایران معاصر: نقش دولت در تغییر وضعیت و حقوق زنان (1270-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۷
59 - 87
حوزه های تخصصی:
سیاست جنسیت در ایران معاصر نوسان های فراوانی به خود دیده اما در مجموع تغییرات قابل ملاحظه ای را در وضعیت زنان به همراه داشته است. پرسش مقاله معطوف به عوامل سیاسی و بویژه نقش دولت در این تغییرات است. مقاله با استفاده از روش تاریخی-تطبیقی نشان می دهد که سیاست جنسیت در ایران معاصر از سه متغیر «قدرت جنبش زنان»، «گرایش های دولت» و «مواضع دیگر نیروهای اجتماعی» متأثر بوده و در قالب سه الگوی متمایز ظاهر شده است: نخست، «الگوی محافظه کارانه» که ناشی از همزمانی ضعف جنبش زنان، دولت سنتگرا و مقاومت برخی از نیروهای محافظه کار بوده که تغییر چندانی در وضعیت زنان ایجاد نکرده است. این الگو در سال های پیش از جنبش مشروطه (1270 تا 1284)، دهه 1320و برخی مقاطع پس از انقلاب اسلامی(1360 تا 1367) قابل مشاهده است. دوم، «الگوی اصلاحات آمرانه» که ناشی از همزمانی ضعف جنبش زنان، دولت اقتدارگرا و کاهش مقاومت نیروهای محافظه کار بوده و این الگو در سال های 1300 تا 1320 و همچنین 1342 تا 1357 دیده می شود که باعث تغییراتی در وضعیت حقوقی زنان شد؛ اما این تغییرات از آنجا که با مشارکت جامعه زنان همراه نبود، عمق و استحکامی پیدا نکرد و دوره هایی از واگشت را به همراه داشت. سوم «الگوی اصلاحات دموکراتیک» که ناشی از همزمانی جنبش زنان، دولت اصلاح گرا و توازن میان نیروهای اجتماعی نوگرا و سنتگرا بوده است. این الگو در سال های اولیه پس از جنبش مشروطه و دو دوره موسوم به سازندگی و اصلاحات در سال های پس از انقلاب ظاهر شد و تغییراتی نسبتاً عمیق و پایدار در وضعیت زنان به همراه داشت.
مناسبات دولت و جامعه مصر در عصر جهانی شدن از 1980 تا 2010(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۷
123 - 153
حوزه های تخصصی:
تا قبل از انقلاب 2011، پژوهشگران مناسبات دولت و جامعه مصر را در عصر جهانی شدن تهی از تأثیر گذاری ارزیابی می کردند و هرگونه تغییر و تحول را غیر ممکن می دانستند، اما جنبش های مردمی در خاورمیانه و سقوط آسان حکومت ها نشان داد، رابطه دولت و جامعه منفعلانه نبوده است. این پژوهش با تمرکز بر این پرسش ها که «چرا و چگونه رابطه دولت جامعه در مصر که بر هژمونی اقتدارگرایی مبتنی بوده است، دچار گسست و بحران شد؟ و نیز نحوه مواجهه دولت با تغییر و تحول جامعه مدنی چگونه بوده است؟» می کوشد روابط دولت و جامعه را بازبینی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد، اگرچه نحوه مواجهه دولت با جهانی شدن ناقص و تقلیل گرایانه بوده است، اما کاهش کنترل دولت بر اقتصاد، کاهش خدمات به جامعه و افزایش بحران های نابرابری، شکاف طبقاتی، بیکاری و تورم را سبب شده است. از دست رفتن عوامل هژمونی دولت به پیدایش سوژه های سیاسی ناراضی و طغیان گر منجر شد و دولت در برابر این وضعیت بر کارکردهای سرکوب گرایانه، غیرایدئولوژیک و غیردموکراتیک خود اصرار ورزید. دولت با ضعف در بازتولید قدرت خود در جامعه مدنی و ناتوانی در درک تغییر شاکله حسی و رفتاری سوژه در مواجهه با جنبش آنی مردم شکست خورد و نیروهای اجتماعی سیاسی جامعه با کمک امکانات رسانه ای جدید، حکومت را برکنار کردند.
مدیریت منابع مشترک: بازار، دولت یا هیچ کدام؟ مروری بر مطالعات مدیریت منابع آب در ایران (با تاکید بر دیدگاه اوستروم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال بیست و ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۸
89 - 127
حوزه های تخصصی:
بسیاری از منابع طبیعی مشترک جهان در وضعیت بحرانی قرار دارند. راه حل این بحران، توسعه نهادهای مدیریتی موثر است، اما هیچ توافقی در مورد این نهادها وجود ندارد. برخی از اقتصاددانان بر این باورند که از طریق ایجاد نهاد مالکیت خصوصی می توان به حل مسائل مدیریتی این منابع کمک کرد؛ برخی دیگر از کنترل منابع توسط دولت مرکزی حمایت می کنند و برخی از نهادگرایان راهبرد مدیریت محلی را راه حل این بحران می دانند. در این پژوهش با استفاده از یک فراتحلیل تجربی به بررسی این موضوع پرداخته می شود که مطالعات داخلی در مورد مدیریت آب به عنوان یک منبع طبیعی مشترک از چه راه حلی حمایت بیشتری کرده اند و چه عواملی را برای بررسی موفقیت یا شکست آن در نظر گرفته اند. بدین منظور حدود 120 مقاله از پایگاه اطلاعات نشریات کشور، پایگاه مجلات تخصصی نور و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پرتال جامع علوم انسانی با کلیدواژه مدیریت آب جمع آوری شد که 73 مورد از آن مرتبط با موضوع این مطالعه بود. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشتر مطالعات (حدود 70 درصد) از راه حل مدیریت مشارکتی محلی در پژوهش خود استفاده کرده اند و برای بررسی علل موفقیت و یا شکست آن، بیشتر برخی عوامل فیزیکی را مورد توجه قرار داده و کمتر قواعد و ترتیبات نهادی را بررسی کرده اند. 30 درصد دیگر نیز از راه حل بازار یا دولت حمایت کرده اند. در پایان این مطالعه پیشنهاد می کند در مطالعات آینده بیشتر از رویکردهای جامع، همچون رویکرد تحلیل و توسعه نهادی اوستروم برای بررسی مناسب ترین شیوه مدیریتی و چگونگی اثربخشی آن در تحلیل ها استفاده شود تا بتوان به شیوه موثرتری منابع مشترک همچون آب را مدیریت کرد.
بررسی چرایی فقدان شهر و فقدان نظریه پایه تعریف شهر در ایران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
99 - 113
حوزه های تخصصی:
تعاریف و برداشت های مختلفی از شهر وجود دارد که دارای تشابهات و تفاوت هایی است. طبق ماده 4 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری ایران، شهر، محلی (مکانی) است با حدود قانونی که در محدوده جغرافیایی مشخص واقع شده و از نظر بافت ساختمانی، اشتغال و سایر عوامل دارای سیمایی با ویژگی های خاص خود است، به طوری که اکثریت ساکنان دایمی آن در مشاغل کسب، تجارت، صنعت، خدمات و فعالیت های اداری اشتغال داشته و در زمینه خدمات شهری از خودکفایی نسبی برخوردارند. شهر کانون مبادلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حوزه نفوذ پیرامون خود بوده و حداقل دارای ده هزار نفر جمعیت است. یا مکان تجمع عده کثیری از مردم با سلایق، افکار، رفتار و... متفاوت می باشد. از نظر کالبدی، شهر جایی است که دارای ساختمان های بلند، خیابان ها، پارک ها، ادارات، زیرساخت ها و تاسیسات شهری و... می باشد. در بعد اقتصادی نیز شهر جایی است دارای وجه غالب اشتغال صنعتی، خدماتی و سبک مصرف و زندگی یا شیوه تولید متفاوت از روستا است. اما با این حال در ایران فقدان شهر و فقدان نظریه پایه تعریف شهر در ایران وجود داشته است که نگارنده به روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به چرایی این موضوع پرداخته است.
روابط قدرت و هستی سیاسی اشیا در ایران: نمونه پژوهی دهه 1360(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
35 - 60
حوزه های تخصصی:
با وقوع انقلاب اسلامی و تثبیت و یکدستی آن، سیاست های فرهنگی جدید پیاده شد که زندگی روزمره هدف مستقیم آن بود. بدین منظور، روابط قدرت به سرعت دگرگون شد و تمام هستی های اجتماعی، چه انسانی و چه مصنوعات و اشیا، می بایست از لحاظ هستی شناختی بازتعریف می شدند. بنابراین، نخستین موضع آشکارگی این تغییر در هستی های اجتماعی روزمره، به خصوص اشیا، بود. بر این اساس، مسئله پژوهش پیش رو بر کشف پیوند بین روابط قدرت و زندگی سیاسی اشیا، در جایگاه یکی از مهم ترین عناصر زندگی روزمره، متمرکز است که تا پیش از این محور بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در ایران نبوده است. برای بررسی این مسئله، پرسش اصلی آن است که تغییر روابط قدرت پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه تأثیری بر فرهنگ مادی جامعه و زندگی اشیا در دهه 1360 گذاشت. برای بررسی این پرسش، که به علت اکتشافی بودن به فرضیه نیاز نداشت، از روش تاریخ نگاری از پایین یا تاریخ نگاری زندگی روزمره، و بحث مفهومی حول روابط قدرت و فرهنگ مادی بهره گرفته ایم که وجوهی مغفول از تاریخ سیاسی ایران معاصر را نیز پوشش می دهد. مهم ترین یافته های پژوهش به تغییراتی مربوط می شود که بسط نفوذ شیوه زندگی مدرن، از رهگذر کالاها، تحت حکومتی ضدمدرنیسم را هم زمان با بسط نفوذ دولت در زندگی مردم، نسبت به رژیم پیشاانقلابی، بر اثر مدرن ترشدنِ خود دولت انقلابی نشان می داد. به عبارتی، دولتی که ضدمدرنیسم بوده است عملاً هم خودش مدرن شده و هم زندگی مردم را مدرن تر کرده است.
منشأ سایبرنتیک حفره های دولت (مطالعه موردی: کوی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
59 - 76
از الزامات اولیه هر دولتی حفظ امنیت در سایه حاکمیت بر فضای جغرافیایی است. در عصر حاضر با گذار از چالش های سنتی دولت، با چالشی نوین روبرو هستیم؛ پدیده ای سازمان یافته که در مناطق خارج از نظارت و حاکمیت دولت، امنیت جامعه را به خطر می اندازد. این چالش نوین را «حفره های دولت» می نامند. این حفره ها را بازیگرانی در سطوح مختلف، در چارچوب رقابت ها و منازعات، در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به وجود می آورند، تعمیق و گسترش می دهند و در نهایت تأثیرات فضایی خاصی را از خود به جا می گذارند.
هدف این پژوهش بررسی سازوکارهای حاکم بر نحوه استفاده این بازیگران از دانش سایبرنتیک (رایانیک) در سطوح و عرصه های مختلف و چگونگی تأثیر فضای سایبری (رایاسپهری) در ایجاد حفره های دولت است.
روش این تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و در صدد است تا با موردپژوهی و بررسی و تحلیل روابط میان فضای سایبری و حفره های دولت فرضیه خود را که وجود حفره های فرهنگی و سیاسی با منشأ سایبرنتیکی است به اثبات رساند.
نتایج پژوهش بیانگر وجود حفره های فرهنگی هویتی و سیاسی با منشأ سایبرنتیک در کوی دانشگاه تهران است.
احیاء و نوزایی هویت ایرانی؛ بررسی مقایسه ای ایران ساسانی و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
3 - 26
هویت ملی پدید ه ای مدرن است که در بطن مدرنیته و الزامات جهان جدید پدید آمد. کشورهای تازه تأسیس جهت تداوم بقاء و مشروعیت خود نیاز به تکیه دادن بر پاره ای از سنت ها و میراث گذشتگان داشتند؛ اما در برخی از جوامع، این هویت و آگاهی ملی صرفاً محصول مدرنیته نبوده، ریشه در گذشته های دور دارد. به عبارت دیگر آگاهی به هویت و ملیت، مقدم بر شکل گیری جنش های «ملیت خواه» بود که خواستار «ملت سازی» بودند. بررسی دوره های ساسانی و صفوی و اقداماتی که در پیشینه دولت مداری ایران صورت گرفته است، اهمیت زیادی در مطالعات هویتی دارد. این پژوهش سعی دارد با بررسی مدلول های هویتی در طول تاریخ ایران نشان دهد که چگونه هویت ایرانی در عصر پیشامدرن شکل و تداوم یافت و به عنوان یک میراث به ایران معاصر منتقل شد.
مطالعه و بررسی دوره های مذکور نشان می دهد که هویت ایرانی ارتباط مستقیمی با استقرار دولت مداری ایرانی داشته و به هنگام ضعف دولت در کشور، اندیشه هویت در بین نخبگان و دانشمندان استمرار می یافت. این تحقیق همچنان نشان می دهد که مفهوم وطن به عنوان یکی از ارکان هویت از گذشته های بسیار دور در اندیشه و سیاست ایران حضور داشت.
«شاکله مفهومی ارزشی اخلاق زمامداری و حکمرانی از منظر علی بن ابیطالب (علیه السلام)» (مبتنی بر تحلیل محتوای عهدنامه مالک اشتر نخعی (رحمه الله))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در نظر دارد از خلال تحلیل شاکله مفهومی ارزشی نامه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به مالک اشتر نخعی، موسوم به عهدنامه مالک اشتر، مفاهیم پایه، اصول، شاکله و ساختار اخلاق زمامداری و حکمرانی را از منظر معارف اسلامی استخراج و ارائه نماید. از این رو، با استفاده از روش تحلیل محتوا، نخست، گزاره های اخلاقی پایه را در آن تشخیص داده و سپس اقدام به مفهوم گیری از آن ها نموده است. با این کار مفاهیم ارزشی سازنده بدنه منظومه اخلاق زمامداری و حکمرانی مشخص می شوند. در گام بعد، سعی نموده به طبقه بندی موجود میان آن مفاهیم با توجه به ابعاد هستی شناختی حیات انسان و جامعه از منظر معارف اسلامی بپردازد؛ و در مرحله بعد، شاکله و ساختار ارزشی اخلاق زمامداری و پیوندهای نظریِ ابعاد مختلف آن را مورد توجه قرار داده است. در ادامه، مؤلفه ها و اصول بنیادین اخلاقیِ دخیل در منطق تعاملات اجتماعی را از منظر عهدنامه یادشده استخراج کرده است. با این کار اولویت های ارزشی در تعاملات دولت اسلامی و مردم مشخص شده اند. در خاتمه نیز به برخی از مهم ترین مبانی منطق تعاملات اجتماعی در حوزه اخلاق زمامداری و حکمرانی در عرصه سیاست و اخلاق توسعه اشاره نموده است.
مسائل سیاستی سینمای ایران در دهه پنجم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین معضلات فرایند خط مشی گذاری، به خصوص خط مشی گذاری فرهنگی در کشور ما طی نشدنِ درستِ فرایند شناسایی مسأله است. سیستم سیاست گذاری سینمایی کشور هم از این آسیب کلان مصون نیست و لذا در این پژوهش تلاش می شود تا مسائل پیش روی سینمای ایران در دهه پنجم انقلاب اسلامی که باید در فرایند «سیاست گذاری سینما» به آنها پاسخ داده شود مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش ابتدا به مرور آثار جهانی موجود در حوزه سیاست گذاری سینما پرداخته شده و تلاش شده است که مسائل سیاستی سینمای جهان از دیدگاه این منابع استخراج گردد. در ادامه با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد، داده های به دست آمده از برخی خبرگان حوزه سیاست گذاری سینمای ایران مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته و بر این اساس مدل پارادایمی مسائل سیاستی سینمای ایران در دهه پنجم انقلاب طراحی شده است. در انتهای مقاله مقایسه ای بین نظام مسائل سیاستی سینمای ایران و سینمای جهان صورت گرفته است.
شناسایی نقش دانشگاه در ایجاد اکوسیستم نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۲
157 - 168
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی نقش های دانشگاه در ایجاد اکوسیستم نوآوری درسال 97-96 انجام شد. روش پژوهش، آمیخته اکتشافی از نوع ساخت ابزار بود. در بخش کیفی، جامعه آماری متخصصان حوزه های دانشگاه، صنعت و دولت بودند. مشارکت کنندگان برابر20 نفر با نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. در بخش کمی، جامعه آماری 440 نفر از مدیران میانی و اجرایی چهار حوزه دانشگاه، صنعت، دولت و نهادهای واسط بودند که با نمونه گیری طبقه ای به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 205 نفر بود. داده های بخش کیفی با روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و بخش کمی با پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. داده های کیفی با روش تحلیل مضمون و کمی با روش حداقل مربعات جزئی تحلیل گردید یافته ها نشان داد نقش های دانشگاه در ایجاد کوسیستم دانشگاه، صنعت، دولت؛ آموزشی، پژوهشی، خدمات اجتماعی هر یک با کارکرد خود هستند. این عوامل مجموعاً حدود 90 درصد تغییرات اکوسیستم دانشگاه، صنعت، دولت را تبیین نمودند. شاخص پیش بینی کنندگی (64/0) حاکی است نقش های دانشگاه از قدرت پیش بینی کنندگی بالایی در ایجاد اکوسیستم برخوردارند.