سید محمدوهاب نازاریان

سید محمدوهاب نازاریان

مدرک تحصیلی: دانشجوی دوره دکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

دگرگونی های گفتمان سیاسی صفوی؛ حرکت بین خطوط تصوف، سلطنت و فقاهت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصر صفویه تحلیل گفتمان گفتمان صفوی سلطنت تصوف فقاهت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۲
تصور غالب درباره گفتمان صفویان به سیطره تشیع و فقه شیعی در جایگاه نیروی سیاسی برتر مربوط می شود؛ اما صفویان ریشه و مَنِشی صوفیانه داشتند که پس از سلطنت با فقاهت شیعی پیوند خورده است.بنابراین، شاهان صفوی از سه شأن مرشدی صوفی، شاه ایرانی و فرمانرای شیعه برخوردار بوده اند. در این چارچوب، مسئله پژوهش حاضر بر نحوه تعامل این سه و ماهیت این سه نیرو و شأن سیاسی حاکمان صفوی متمرکز است و برای بررسی آن، این پرسش مطرح شده است که دگرگونی های تاریخی در جایگاه سیاسی و اجتماعی صفویه چه تأثیری بر روی نیروهای سیاسی عمده و حاکمیت سیاسی آموزه های آنان داشته است؟ عمده ترین یافته پژوهش برای پاسخ بدین پرسش نشان داده است که ماهیت سیاسی صفویه و آموزه های آن از آغاز حیات فرقه تا پایان حکومتش چندرگه بود که از وجهی کاملاً صوفی گرایانه به سلطنت تغییر کرد که به معنای حذف کامل آموزه ها و برخی شئون صوفیانه نبود و توانایی سیاسی نیروی علما و آموزه های فقاهت شیعی را با سلطنت همراه کرد که احیای سلطنت ایرانی و تداوم آن را در پی داشت و نه سلطه سیاسی یک نیروی سیاسی جدید با حاکمیت فقاهت. بنابراین، به نظر می رسد که تصور غالب مبنی بر تسلط سیاسی فقاهت موضوعیت ندارد. 
۲.

روابط قدرت و هستی سیاسی اشیا در ایران: نمونه پژوهی دهه 1360(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ مادی روابط قدرت دولت اشیا مصرف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۵۹
با وقوع انقلاب اسلامی و تثبیت و یکدستی آن، سیاست های فرهنگی جدید پیاده شد که زندگی روزمره هدف مستقیم آن بود. بدین منظور، روابط قدرت به سرعت دگرگون شد و تمام هستی های اجتماعی، چه انسانی و چه مصنوعات و اشیا، می بایست از لحاظ هستی شناختی بازتعریف می شدند. بنابراین، نخستین موضع آشکارگی این تغییر در هستی های اجتماعی روزمره، به خصوص اشیا، بود. بر این اساس، مسئله پژوهش پیش رو بر کشف پیوند بین روابط قدرت و زندگی سیاسی اشیا، در جایگاه یکی از مهم ترین عناصر زندگی روزمره، متمرکز است که تا پیش از این محور بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در ایران نبوده است. برای بررسی این مسئله، پرسش اصلی آن است که تغییر روابط قدرت پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه تأثیری بر فرهنگ مادی جامعه و زندگی اشیا در دهه 1360 گذاشت. برای بررسی این پرسش، که به علت اکتشافی بودن به فرضیه نیاز نداشت، از روش تاریخ نگاری از پایین یا تاریخ نگاری زندگی روزمره، و بحث مفهومی حول روابط قدرت و فرهنگ مادی بهره گرفته ایم که وجوهی مغفول از تاریخ سیاسی ایران معاصر را نیز پوشش می دهد. مهم ترین یافته های پژوهش به تغییراتی مربوط می شود که بسط نفوذ شیوه زندگی مدرن، از رهگذر کالاها، تحت حکومتی ضدمدرنیسم را هم زمان با بسط نفوذ دولت در زندگی مردم، نسبت به رژیم پیشاانقلابی، بر اثر مدرن ترشدنِ خود دولت انقلابی نشان می داد. به عبارتی، دولتی که ضدمدرنیسم بوده است عملاً هم خودش مدرن شده و هم زندگی مردم را مدرن تر کرده است.
۳.

زندگی روزمره و مشروعیت سیاسی در ایران: از بهمن1357 تا خرداد1376(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست مشروعیت سیاسی زندگی روزمره امر روزمره مصرف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۳۴۰
با سقوط رژیم شاه تحقق هنجارهای ایدئولوژیک در زندگی روزمره، دستورکار رهبران نظام جدید بود. موفقیت این دگرگونی به نحوه پذیرش مردم بستگی داشت، به عبارتی نیازمند مشروعیت بود. بر این اساس، هدف پژوهش بررسی این پرسش اکتشافی است که تحولات زندگی روزمره چه تأثیری بر الگوی مشروعیت سیاسی در دو دهه نخست پس از پیروزی انقلاب داشته است؟ برای پاسخ از روش کیفی آمیخته استفاده شده که به دلیل اکتشافی بودن به طرح فرضیه نیاز ندارد. داده ها به ما نشان داده اند که زندگی روزمره از سه مرحله تنوع، یکدستی و تقابل ایدئولوژیک بین پدیده های معمولی و سیاست رسمی عبور کرده است که با سه وضعیت سیاست یعنی تنوع نیروهای فعال، یکدستی نیروهای سیاسی و نهایتاً تلاش حاشیه نشین ها برای بازگشت به فعالیت آشکار سیاسی هم راستاست. نتیجه این بررسی نشان می دهد که زندگی روزمره از محملی برای پیروزی انقلاب به محملی برای شکل گیری تعارض های بنیادین بین نظم سیاسی با اعضای عادی جامعه تبدیل شده است و به همین دلیل، تحول الگوی مشروعیت سیاسی از تسلط الگویی متلون به الگویی واحد و سپس به الگوهای متنوع را در پی داشته است که تا امروز تداوم دارد.
۴.

زندگی روزمره و منازعه سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی؛ از 22 بهمن 1357 تا 30 خرداد 1360(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زندگی روزمره منازعه سیاسی تکثر سیاسی تجربه زیسته وحدت سیاسی امر روزمره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۴۴۲
پس از پیروزی انقلاب، نخبگان سیاسی و رهبران انقلابی و توده ها خواهان دگرگونی فوری زندگی روزمره بودند. بنابراین، مواضع نیروهای سیاسی در قبالِ وضع سیاست، در عین تنوع، می بایست زندگی روزمره را نیز شامل می شد و فرهنگ رسمی جدیدی را مسلط می ساخت. پژوهش حاضر بر این پرسش متمرکز است که زندگی روزمره در فاصله پیروزی انقلاب تا عزل بنی صدر چه رابطه ای با منازعه سیاسی داشته است؟ برای بررسی این مسئله، از روش تحقیق ترکیبی استفاده شد. در جمع آوری داده ها از ترکیبی از منابع دست اول و دست دوم استفاده شد که پس از طبقه بندی سعی کرده ایم پس از کشف و توصیف رابطه بین عناصر پژوهش، تحلیل و تفسیر نهایی را ارائه کنیم. این مقاله نشان می دهد که زندگی روزمره در موقعیتی انقلابی در فرایند منازعه پساانقلابی، خودش به موضوع اِعمال قدرت و محل بروز اختلافات نیروهای سیاسی تبدیل شد و پس از دو سال از موقعیت تکثر سیاسی به یگانگی سیاسی رسید. این یگانگی باعث افزایش پدیده های مظنون در زندگی روزمره می شد که می بایست آینده جامعه ایران و روابط نیروهای اجتماعی با ساخت قدرت مستقر را جهت دهد.
۵.

مطبوعات در ایران از آغاز تا ظهور پهلوی اول: از صورتی درباری تا آگاهی دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطبوعات دستگاه سیاسی٫فرهنگ سیاسی ساخت سیاسی دوره قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۴۸۵
مطبوعاتِ ایران متعاقب تلاش های نوسازانه عباس میرزا و بازگشتِ محصلان اعزامی از فرنگ ظهور کردند. نخستین روزنامه در دوره محمدشاه منتشر شد و اصولاً تا صدور فرمان مشروطه، بجز روزنامه های در تبعید، محتوای روزنامه های داخلی جز ستایش اوامر ملوکانه و انتشار اخبار دربار نبود. به همین دلیل، مطبوعات بخشی از وضعیتی بودند که در این پژوهش از آن به عنوان «صورت درباری دستگاه سیاست» در ایران یاد شده است. با شکل گیری مبارزات مشروطه خواهی و صدور فرمان مشروطه، فضای فعالیتِ نسبتاً آزادانه مطبوعات فراهم شد و مفاهیم و ایده های جدیدی وارد زندگی سیاسی و اجتماعی ایرانیان شد که متفاوت از «صورت درباری دستگاه سیاست» در ایران بود. این تفاوت، مرکز ثقل این پژوهش را تشکیل می دهد که با عنوان «آگاهی دوگانه» از آن یاده شده است. در فاصله ظهور مطبوعات در ایران تا پایان قرن سیزدهم خورشیدی و ظهور رضاخان در عرصه سیاسی ایران، از یک سو، مطبوعات ذاتاً پدیده جدیدی بودند. از سوی دیگر نیز این پدیده جدید می بایست در بستری اجتماعی و سیاسی عمل کند که با آگاهی افراد و اعضای جامعه تطابق چندان واضحی نداشت. این تفاوت در اوضاع عینی سبب تفاوت در وضع ذهنی و فکری اعضای جامعه می شد. در این چارچوب، مسئله محوری این پژوهش بر چگونگی عمل مطبوعات و آشکار شدنِ این نوع از آگاهی در تاریخ ایران متمرکز است که با رویکردی اکتشافی تا پایان سال1299 و ظهور رضاخان بررسی خواهد شد.
۶.

نسبت سنجی رهبری و واقعیت سیاسی در نظام معرفتی اندیشه امام خمینی

کلیدواژه‌ها: معرفت سیاسی رهبری سیاسی مردم سالاری دینی واقعیت سیاسی حکومت اسلامی ولایت فقیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۴۷۶
 تحولات سیاسی مستقیماً زیر تأثیر چارچوب های معرفتی کنشگران در روند تجربیات و زندگی واقعی در جامعه و سیاست هستند. رهبری را می توان مهم ترین کنشگر در پویش تحولات سیاسی دانست. اهمیت رهبری در صورت تقبل هم زمان شأن رهبری سیاست و نظریه پرداز سیاسی مسجل می شود. امام خمینی این دو شأن هم زمان را داشت. قالب های معرفتی و روند رهبری سیاسیِ ایشان این امر را پیش رو می گذارد که هم واقعیت برای تطابق با الگوی معرفتی ایشان تغییر کرد و هم بخش هایی از الگویی معرفتی و رهبری با واقعیت های سیاسی معاصر تطابق یافته اند. به همین دلیل به مشروعیتِ مشارکت مردم در سیاست و برسازی مردم سالاری دینی رأی داده اند. این وضعیت سبب تغییرِ نظام معرفتیِ ایشان و بدنه نیرو های سیاسی، ساختارسازی و تغییر نهادی در سیاست، تقسیم سیاسی معرفت و نوعی تنوع و تفاوت در آگاهی سیاسی شده است. در این چارچوب، مسئله محوری این پژوهش به نسبت رهبری و واقعیت سیاسی در نظامِ معرفتیِ امام خمینی مربوط می شود. پرسش اصلی ما این است که چگونه نظام معرفتی اندیشه امام خمینی به رهبری ایشان و روند تحولات عینی سیاسی ایران و واقعیت آن شکل و جهت می داده است. عمده ترین پاسخ ما نیز این است که نظام معرفتی معطوف به سیاست در تعامل با فرایند عملی و واقعیِ استقرار جمهوری اسلامی، با کمک به تشکیل ساختار های نهادی جدید، تقسیم و ساختار سیاسیِ تقسیم معرفت به ذخایر معرفتی نظام سیاسی و نخبگان انقلابی جمهوری اسلامی شکل داده و از این طریق روند تحولات عینی را شکل می داده است.
۷.

ناسیونالیسم از منظر شهروندی در عصر پهلوی اول با تأکید بر قومیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قومیت شهروندی ساخت اجتماعی ناسیونالیسم فرهنگی ناسیونالیسم سیاسی ساخت سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۰ تعداد دانلود : ۶۹۷
ناسیونالیسم و شهروندی در زمره مقولاتی هستند که در عصر جدید وارد عرصه های انضمامی و ذهنی ساخت های اجتماعی و سیاسی شده و بر یک دیگر مؤثر بوده اند؛ به گونه ای که اگر شهروندی محقق نگردد، ناسیونالیسم نیز با مشکل جدی مواجه می شود. رابطه این دو به گونه ای است که هر نوع تعریف ما از ناسیونالیسم و هر نوع نگرش ما به آن مستقیماً در فرایند ملت سازی تأثیر می گذارد. اگر این تعریف از نوع جوهرگرا و فرهنگی باشد، به بسته و محدود شدن مفاهیم ذهنی و انضمامیِ معطوف به ملت و فرایند ملت سازی منجر می گردد؛ و برعکس، اگر تعریف ما مبتنی بر سیاسی و تاریخی بودن ناسیونالیسم باشد، آن گاه ابعاد ملت و ملت سازی گسترش می یابد و زمینه های تحول دموکراتیکِ مبتنی بر اثرگذاری متقابل ساخت اجتماعی و ساخت سیاسی حادث می شود. این امر در عصر پهلوی اول به خوبی نمایان شد و با اجرای سیاست ناسیونالیسم فرهنگی، ارائه قدرتی برهنه با عملکرد معلق و تقریباً یک سویه، تقابل صرفاً نظامی با ایلات و قومیت ها و طرد آن ها و تلاش در جهت حذف خرده فرهنگ ها و زبان آنان در روند ملت سازی از تحقق مفهوم ناسیونالیسم در بین نیروهای اجتماعی و سیاسی جلوگیری شد. این مبحثی است که ما در این تحقیق به دنبال بررسی و تحلیل آن هستیم

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان