مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
جنبش زنان
حوزه های تخصصی:
جنبش زنان (feminism) در آغاز قرن بیستم برای احقاق حقوق زنان در مسائلی مانند استقلال مالی، تحصیلات و حق رای مطرح شده و در ادامه راه از جنبشی تماماً سیاسی به جنبشی فرهنگی و ادبی مبدل گشته است. در شاخه رادیکال و پست مدرن این جنبش ادعا می شود: «زبان و نوشتار زنانه» (ecriture feminine) به عنوان گونه ای تازه از زبان، توسط نویسندگان و شاعران این جنبش پا به عرصه حیات گذاشته است. طرح این نظریه در بستر تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع غربی ایجاد شده و ایدئولوژی غالب مانع نقد و بررسی علمی آن شده است. وجود چنین زبانی با منطق شکل گیری خودِ زبان سازگار نیست و عنصر جنسیت نمی تواند عامل مؤثری برای ایجاد زبانی مستقل باشد. بنابراین، زبان و نوشتار زنانه امری موهوم است. در این پژوهش، دلایل امتناع وجود این زبان را مطرح خواهیم کرد تا در نهایت اثبات کنیم در آثار ادبی زنانه، ما با «سبک نوشتار زنانه» که حامل تجربه، لحن و عناصر درون مایه ای زنانه است، مواجه هستیم و زبان و نوشتار مستقل زنانه چنانکه ادعا می شود، نمی تواند تعین داشته باشد.
سیر تاریخی و روند حقوقی سقط جنین در آمریکا و نقش جنبش های زنان در فرایند تصمیم گیری سیاسی آن
حوزه های تخصصی:
سقط جنین یکی از مهم ترین مسائل و از جنجالی ترین موضوعاتی بوده که از نیمه دوم قرن بیستم تاکنون در ایالات متحده آمریکا مطرح شده است. مساله سقط جنین از معدود موضوعاتی است که ایالات متحده را به دو گروه طرف دار و مخالف سقط جنین تقسیم کرده است از این رو احزاب سیاسی، سایر نهادها و مراکز تاثیرگذار در فرایند تصمیم گیری آن، در رابطه با این موضوع به طور شدید فعال می باشند. مقاله حاضر تلاشی برای بررسی تاثیر جنبش های اجتماعی زنان طرف دار حق حیات و حق انتخاب در فرایند تصمیم گیری سیاسی آمریکا با بهره برداری از نهادهایی مانند کلیسا، رسانه، سازمان های غیر دولتی می باشد.در این مقاله ضمن بررسی سیر تاریخی و روند حقوقی سقط جنین در ایالات متحده، رابطه این پدیده مهم اجتماعی با عنصر ایدئولوژی حاکم بر احزاب، مولفه مذهب و سیاست حاکم بر نهادهای تاثیرگذار در تصمیم گیری و تصمیم سازی آن کشور مورد بررسی قرار می گیرد. این مقاله نشان می دهد که علی رغم این تلاش ها و تاثیرگذاری ها در این فرایند و حضور همه جانبه جنبش های زنان در موافقت و مخالفت با سقط جنین، هم چنان این موضوع امری پیچیده در سیاست داخلی آمریکا باقی مانده است
علل شکست زنان چپ گرای فعال در جنبش زنان از انقلاب مشروطه تا کودتای 28 مرداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش، جنبشِ زنانِ ایران از انقلاب مشروطه تا کودتای 28 مرداد است. این نوشتار می کوشد به این پرسش پاسخ گوید که «چرا فعالیت های زنان چپ گرا در جنبشِ زنانِ ایران، در این برهه ی زمانی شکست خورد؟» برای ریشه یابیِ این رخداد، از نظریه ی کارکردگراییِ پارسونز استفاده شده است. مدعای این پژوهش چنین است که: سازمان های چپ گرای فعال در جنبشِ زنانِ ایران، به دلیل مطابقت نداشتن با فرهنگ اجتماعی ایران، دنبال نکردن اهداف اولیه (کسب حقوق زنان) و پایدار نبودن شکست خوردند. نتیجه ی بررسی ها نشان می دهد که گروه های زنانِ چپِ فعال در جنبش زنان ایران، در دوره ی پهلوی دوم، به علت وابستگی به احزاب چپ، به ویژه حزب توده صدمات بسیاری دیدند و مشکلاتی که ستون های حزب توده را به لرزه درآورد، سازمان های زنانِ وابسته به این حزب را هم گرفتار کرد و به شکست فعالیت های آنها در جریان جنبشِ زنانِ ایران منجر شد.
شهرگرایی و ایستار فرهنگی: مورد تجربی ساکنین شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هشتم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۸
171 - 198
حوزه های تخصصی:
شهرگرایی به کیفیت متمایز اجتماع انسانی یا شیوه ی زندگی که ویژگی شهر است اشاره می کند. شهرگرایی برخلاف شهرنشینی فرایند رشد شهری نیست بلکه مرحله ی نهایی و نتیجه ی شهرنشینی محسوب می شود. در این بررسی شهرگرایی و تأثیر آن بر ایستار و رفتار شهروندان شهر تهران با تأکید بر نظریه لوئیس ورث و نظریه های مکتب شیکاگو مورد مطالعه قرار گرفته است. ایستارهای فرهنگی اجتماعی با شاخص هایی چون خودبیگانگی، عقلانی شدن کنش فردی، کاهش انسجام اجتماعی، کاهش پیوند عاطفی وافزایش فردگرایی مورد سنجش قرار گرفته اند. روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه است. حجم نمونه 390 نفر از افراد (اعم از مرد و زن) 60-20 ساله ی ساکن در پنج منطقه ی تهران تعیین شده است که نمونه ها بصورت تصادفی با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. یافته های پژوهش بر حسب محاسبه ی ضریب همبستگی پیرسون مبین وجود رابطه ی معنادار بین شهرگرایی و عقلانی شدن کنش فردی، کاهش انسجام اجتماعی و افزایش فردگرایی است. ولی بین شهرگرایی و از خودبیگانگی فردی و کاهش پیوند عاطفی رابطه معنی دار نبود.
نقد کتاب زنان در عرصه قانونگذاری ایران (1285 – 1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله به نقد صوری و محتوایی کتاب زنان در عرصه قانونگذاری ایران (1395-1285ش) نوشته منوچهر نظری اختصاص یافته است. این کتاب از معدود پژوهش های منتشر شده با موضوع حق رای زنان به شمار می رود، از این رو، در خور توجه و تامل است. مهم ترین نقدهای صوری وارد بر این اثر عبارت از این است که مولف رسم امانت داری را به جا نیاورده، برخی مطالب و نقل قول های مهم یا کاملاً فاقد استناد است یا فاقد استنادهای صحیح. در بسیاری موارد به جای بهره گیری از متون دست اول از پژوهش های دست دوم استفاده شده است و گاه پژوهش های دست دوم به عنوان منبع واسط عامدانه حذف شده و نویسنده بی آنکه خود به منابع دست اول رجوع کرده باشد، به آنها استناد داده است. از جمله نقدهای محتوایی می توان به این موارد اشاره کرد: ناهمخوانی عنوان با محتوا، فقدان منابع دست اول و اصلی چون اسناد، مشروح مذاکرات، نشریات، خاطرات، گزارش های رسمی و تاریخ نگاری های هم زمان، بی توجهی مولف به سیر رخدادها و وقایعی که طی 57 سال به کسب حق رای زنان منجر شد، فقدان تحلیل برخی رخدادها و عبور شتابزده، سطحی و گذرا از بسیاری وقایع و دیدگاه ها و نیز تناقض گویی هایی که در برخی تحلیل ها ارائه شده. با توجه به جمیع نقدهای صوری و محتوایی وارده می توان گفت که کتاب به رغم عنوان پرطمطراق آن، حتی از ارائه گزارشی دقیق از وقایع منجر به حق رای زنان ناتوان است.
الگوهای فعالیت سایبری کنشگرایان حوزه زنان در ایران و نسبت آن با اکتیویسم در فضای واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه استفاده از امکانات فضای سایبر به صورتی گسترده به خدمت تمام عرصه های زیست انسان درآمده است. پژوهش حاضر بر آن است تا بزنگاه ها و گره گاه هایی را در جنبش زنان مدنظر قرار دهد که کنشگرایی مجازی توانسته است به خدمت کنشگرایی عمل گرا درآید و بر موانع و دست اندازهای پیشاروی جنبش فائق آید. این گونه، پژوهش حاضر می تواند تجویزی به دست دهد از استفاده هرچه مفیدتر از فضای مجازی در خدمت جنبش زنان. ثبت بده بستان های این فضا به یاری آمیزه ای از دو روش مردم نگاری مجازی و مصاحبه با کنشگرایان فعال در هر دو فضا ممکن شده است. نظریه جنبش های اجتماعی شبکه ای شده کاستلز به عنوان چارچوب نظری کار استفاده شده است. یافته های پژوهش نشانگر آنند که جنبش های اجتماعی شبکه ای شده، استفاده از امکانات فضای مجازی را در ترتیب و سامان دهی به فعالیت هایشان به شکلی کارآمد در دستور کار خود قرار داده اند. همچنین تحرکات اخیر جنبش اجتماعی زنان ناشی از عمومی و علنی شدن خواست ها و مشکلات زنان در فضای مجازی است که به فضای مکان ها و پس از آن مجدداً به فضای جریان ها تسری یافته است. تصاویر بازنموده و انگاره سازی های صورت گرفته در فضای مجازی، به گروه اجتماعی زنان، نیروی اتحاد، گفتگو و جمع را بخشیده و آنان را در مطالبه گری، راسخ و امیدوارتر کرده است.
جنبش های اجتماعی جدید آمریکای لاتین و تاثیر آن ها بر مسایل سیاسی این منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
181 - 200
حوزه های تخصصی:
جنبش های اجتماعی جدید در آمریکای لاتین، برای دستیابی به اهداف مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، فعالیت می کنند و توانسته اند روابط قدرت در آمریکای لاتین را از نو تعریف کنند. موضوع این پژوهش بررسی ظهور و کنشگری این جنبش های اجتماعی و چگونگی تحولات عرصه سیاسی آمریکای لاتین ناشی از فعالیت آن ها است. در این مقاله جنبش های مذهبی، جنبش زنان، جنبش های قومی و بومیان، انجمن های محلی و جنبش محیط زیستی فعال در منطقه مورد بررسی قرار گرفته اند. سوال اصلی پژوهش این است که «کنشگری جنبش های اجتماعی جدید چگونه عرصه سیاسی آمریکای لاتین را تحت تاثیر قرار داده است؟» و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی استفاده شده است. هدف از این تحقیق، مطالعه وضعیت کنونی جنبش های اجتماعی جدید فعال در آمریکای لاتین، عملکردها و دستاوردهای آنان و بررسی نوع تعامل آن ها با عوامل قدرت در منطقه و نحوه ی تحت تاثیر قرار دادن عرصه ی سیاسی آمریکای لاتین است. طبق یافته های این پژوهش، خیزش جنبش های اجتماعی جدید تاثیر بسزایی بر عرصه ی سیاسی آمریکای لاتین داشته است، به نحوی که ضمن به چالش کشیدن روابط قدرت، باعث مشارکت افراد بیشتری در فعالیت های سیاسی - اجتماعی شده است. جنبش های اجتماعی این منطقه گزینه های جایگزین سیاسی از «قدرت مردم» را ارائه دادند و به سیاسی شدن و قدرت یافتن آنان کمک کرده اند.
جنبش زنان در تونس: از شکل گیری رویکرد اسلامی تا پیدایش دیدگاه سکولاریستی (1956-1881م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰ (پیاپی ۱۴۰)
141 - 163
حوزه های تخصصی:
تونس در قرن نوزدهم میلادی همچون سایر جوامع اسلامی با جریان مدرنیته آشنا شد. ورود مدرنیته به تونس زمینه ساز تحولات گسترده سیاسی، اداری، نظامی، فرهنگی و آموزشی شد. با وجود این تحولات، تا اوایل قرن بیستم حقوق زنان و اصلاح وضعیت اجتماعی آنان مورد توجه حاکمان و متفکران نوگرای تونس قرار نگرفت. تنها از نخستین دهه های سده بیستم، مقارن با ورود استعمار فرانسه (1881-1956م) زنان و حقوق آن ها کانون توجه قرار گرفت. در این دوره، جریان اصلاح طلبی دینی همچون زنجیری منطقه مغرب عربی و تونس را در برگرفت و باعث شد جریان نوگرایی رنگ و بوی اسلامی به خود بگیرد. بر همین اساس، برای نخستین بار بحث حقوق زنان از سوی نوگرایانی چون طاهرالحداد مطرح شد که از تحصیل کردگان جامع اعظم زیتونه بودند. آن ها با رویکرد اسلامی به دفاع از زنان و حقوق اجتماعی آن ها پرداختند و با تفسیرهای جدید از متون دینی، مفاهیم دینی را در خدمت نهضت فمینیسم قرار دادند. موضوعاتی چون حجاب، آموزش و اشتغال زنان، تعدد زوجات و حق طلاق به چالش کشیده شد. البته این مسئله از سوی مردم و برخی علمای سنت گرا با واکنش منفی مواجه شد. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که چه عواملی به تحول وضعیت زنان و شکل گیری جنبش های حمایت از زنان در دوره استعمار منجر شد؟ و این تحولات چه پیامدهایی در پی داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که عواملی چون ورود مدرنیته به تونس، نقش استعمار، حمایت نوگرایان اسلامی از حقوق زنان و تشکیل اتحادیه ها نقش مؤثری در اصلاح وضعیت اجتماعی زنان داشت و مواردی چون احداث مدارس دخترانه، افزایش نسبی سواد زنان، مشارکت در فعالیت های اجتماعی و سیاسی از جمله پیامدهای مهم اصلاحات بود. این اصلاحات زمینه ساز تحولات گسترده تر بعدی، یعنی حمایت دولت از فمینیسم و ظهور جنبش زنان به شکل سکولار در دوره استقلال تونس شد.
تبارشناسی پیدایش مسئله اصلاح پوشش در جنبش زنان مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۰
120-91
حوزه های تخصصی:
در پی انتشار کتاب تحریر المرأه در سال 1899، مسئله حقوق زنان، خصوصا بحث اصلاح پوشش، در کانون جنبش اصلاحات اجتماعی مصر قرار گرفت. ده ها کتاب در رد یا تاییدکتاب امین منتشر شد. همین جدال قلمی موجب شد که سال مزبور به عنوان نقطه آغاز پیدایش جریان اصلاح پوشش قلمداد شود. البته، شکی نیست که امین با نوشتن کتاب مزبور توجه بسیاری از متفکران را به بحث حجاب معطوف کرد، اما مدت ها پیش از انتشار کتاب وی نیز گفتمانی در حال شکل گیری بود که در نهایت به انتشار این کتاب و اوج گیری مباحثات فکری درباره حجاب در قرن بیستم منتهی شد. فرآیند شکل گیری این گفتمان، مسئله این پژوهش است. پژوهش حاضر قصد دارد با بهره گیری از روش تبارشناسی میشیل فوکو زمینه هایی را بررسی کند که به پیداش جریان اصلاح پوشش کمک کردند. نتیجه این بررسی نشان می دهد که در اثر تحولات سیاسی و اجتماعی قرن نوزدهم، در مصر گفتمانی شکل گرفت که به تدریج بحث اصلاح پوشش را به یک مسئله جدی در قرن بیستم تبدیل کرد.
سیاست جنسیت در ایران معاصر: نقش دولت در تغییر وضعیت و حقوق زنان (1270-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۷
59 - 87
حوزه های تخصصی:
سیاست جنسیت در ایران معاصر نوسان های فراوانی به خود دیده اما در مجموع تغییرات قابل ملاحظه ای را در وضعیت زنان به همراه داشته است. پرسش مقاله معطوف به عوامل سیاسی و بویژه نقش دولت در این تغییرات است. مقاله با استفاده از روش تاریخی-تطبیقی نشان می دهد که سیاست جنسیت در ایران معاصر از سه متغیر «قدرت جنبش زنان»، «گرایش های دولت» و «مواضع دیگر نیروهای اجتماعی» متأثر بوده و در قالب سه الگوی متمایز ظاهر شده است: نخست، «الگوی محافظه کارانه» که ناشی از همزمانی ضعف جنبش زنان، دولت سنتگرا و مقاومت برخی از نیروهای محافظه کار بوده که تغییر چندانی در وضعیت زنان ایجاد نکرده است. این الگو در سال های پیش از جنبش مشروطه (1270 تا 1284)، دهه 1320و برخی مقاطع پس از انقلاب اسلامی(1360 تا 1367) قابل مشاهده است. دوم، «الگوی اصلاحات آمرانه» که ناشی از همزمانی ضعف جنبش زنان، دولت اقتدارگرا و کاهش مقاومت نیروهای محافظه کار بوده و این الگو در سال های 1300 تا 1320 و همچنین 1342 تا 1357 دیده می شود که باعث تغییراتی در وضعیت حقوقی زنان شد؛ اما این تغییرات از آنجا که با مشارکت جامعه زنان همراه نبود، عمق و استحکامی پیدا نکرد و دوره هایی از واگشت را به همراه داشت. سوم «الگوی اصلاحات دموکراتیک» که ناشی از همزمانی جنبش زنان، دولت اصلاح گرا و توازن میان نیروهای اجتماعی نوگرا و سنتگرا بوده است. این الگو در سال های اولیه پس از جنبش مشروطه و دو دوره موسوم به سازندگی و اصلاحات در سال های پس از انقلاب ظاهر شد و تغییراتی نسبتاً عمیق و پایدار در وضعیت زنان به همراه داشت.
ملی گرایی و جنبش زنان در ایران (1285- 1342 ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
214 - 239
حوزه های تخصصی:
رشد مناسبات سرمایه داری در سده 19 و تاثیرات ناشی از رشد سوسیالیزم، سبب تحول در مقام اجتماعی زن، مشارکت زنان وظهور فمینیسم در غرب شد. نهضتی که اتحاد زنان جهان و مبارزه برای کسب حقوق یکسان با مردان را درپی داشت. در سده 20، استفاده از نیروی زنان توسط نظامهای کمونیستی و فاشیستی، هم زمان با رشد روزافزون تمایلات ناسیونالیستی، بر دامنه کنشگری زنان در جوامع درحال توسعه و متاثر از روابط با غرب، مانند ایران افزوده شد. درنتیجه، مقارن جنبش مشروطیت، زنان ایرانی در تکاپوی دریافت بخشی از حقوق اجتماعی خود، به اقداماتی دست زدند که پیشتر در روند جنبش زنان اروپایی دیده شد. طی سالهای 1285 تا 1342 شمسی، رواج اندیشه های نوگرایانه و ناسیونالیستی، سهم عمده ای در پویش جامعه داشت و در این بین، زنان در این فرایند، خود را در سطحی تقریباً همطراز با مردان قرار دادند. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، درصدد است تا به این پرسش اساسی پاسخ دهد که ملی گرایی در ایران معاصر، چگونه در پیدایش و روند جنبش زنان ایران تأثیر داشته و بین ملی گرایی و حق خواهی زنان چه رابطه ای وجود دارد؟ یافته های تحقیق نشان می دهد ملی گرایی و کنشهای ضد استعماری و ضد استبدادی، بسترساز ورود زنان به عرصه اجتماع شد و باوجود بهره مندی ملی گرایان از مشارکت زنان و تأیید آزادی اجتماعی و سیاسی آنان، ولی حقوقی که زنان خواستار آن بودند؛ به آن ها اعطاء نشد و همین امر موجب گردید تا جنبش زنان، روشهای دیگری را برای کسب حقوق خویش دنبال کند.
جنبش زنان و هنر مقاومت در عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«حضور زنان در جنبش مشروطه»، با «جنبش زنان در عصر مشروطه» متفاوت است. جنبش مشروطه با دغدغه آزادی خواهی و حاکمیت قانون، به دنبال برابری حقوقی و سیاسی میان شاه و رعیت بود، اما جنبش زنان، دغدغه برابری جنسیتی بین زنان و مردان را دنبال می کرد. این جنبش از درون جنبش مشروطه ظهور یافت. پژوهش حاضر در پی آن است که نشان دهد زنان در عصر مشروطه (1285 تا 1304) چگونه به دنبال انقلابی در انقلاب بودند تا از فرصت انقلاب سیاسی مشروطه به عنوان بستری برای انقلاب حقوقی زنان بهره بگیرند. این مطالعه با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، به تحلیل مضامین موجود در منابع و اسناد تاریخی می پردازد. یافته ها گویای آن است که زنان در دوران مشروطه، در یک تبعیض جنسیتی سیستماتیک قرار داشتند که از خانه تا جامعه، همه عرصه ها را بر آن ها بسته بود. آن ها اجازه نداشتند به مدرسه بروند؛ زیرا مدرسه رفتن فقط حق پسران بود. همچنین آن ها اجازه نداشتند به چندهمسری شوهر و کودک همسری خود اعتراض کنند؛ چرا که خانه در سلطه مردان و قوانین در حمایت از آنان بود. زنان حق نداشتند در انتخابات شرکت کنند؛ زیرا حق رأی فقط برای مردان بود. از این رو جنبش زنان در عصر مشروطه، در سه حوزه مختلف، مبارزه تاریخی را برای تغییر وضع موجود آغاز کرد: 1. مبارزه برای حق تحصیل زنان؛ 2. مبارزه برای تغییر قوانین خانواده؛ 3. مبارزه برای دستیابی به حق رأی و مشارکت سیاسی. زنان در این دوره به هدف اول خود رسیدند و حق تحصیل را به دست آوردند. در دو هدف بعدی، اگرچه با تلاش و مطالبه گری چندلایه تا حدی پیش رفتند، درنهایت در دستیابی به این اهداف کامیاب نبودند. بااین حال، در این دو عرصه نیز با راهبرد گفتمان سازی و مطالبه گری در حوزه عمومی، راه را برای تغییرات در دوره های بعدی هموار کردند.
تاریخ بیداری زنان؛ بازنمایی مسائل زنان و خانواده در روزنامه نگاری دوران مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اولین نسل جنبش زنان در ایران، از اواخر قاجار و انقلاب مشروطه ظهور یافتند. آن ها با وقوع مشروطه، صاحب نشریه و روزنامه شدند. این نشریات، تنها رسانه های فراگیر در ایران عصر قاجار قلمداد می شدند. نشریات زنان، مهم ترین ابزار آن ها برای رساندن صدای خود به جامعه و پیگیری جنبش مطالبه گری در راستای برابری جنسیتی بود. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی مسائل و مطالبات خانوادگی زنان در مطبوعات عصر مشروطه است. در این راستا، تمام شماره های باقی مانده از هفت نشریه زنان در دوران مشروطه (شامل نشریات «دانش»، «شکوفه»، «زبان زنان»، «نامه بانوان»، «جهان زنان»، «عالم نسوان» و «مجله جمعیت نسوان وطن خواه») با روش تحلیل مضمون، مورد واکاوی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های این پژوهش نشان داد که در نشریات زنان در عصر مشروطه، خانواده ایرانی کانون دغدغه ها و مطالبات گوناگون بوده است. در این نشریات، سلطه پدرسالاری، ریشه تمام مسائل و مشکلات زنان قلمداد می شد که پیامد های گوناگونی چون ازدواج اجباری دختران، کودک همسری آن ها، چندهمسری مردان، طلاق های آسان زنان توسط مردان، خشونت های خانگی علیه زنان، ممانعت از اشتغال زنان، زنانه شدن فقر و گسترش روسپی گری و امثال آن را برای زنان ایرانی به همراه آورده بود. زنان در نشریات خود در یک نبرد گفتمانی با ایدئولوژی پدرسالاری و مصادیق متعدد آن قرار گرفتند. آن ها با تضعیف گفتمان جنسیتی حاکم در عرصه های مختلف، می کوشیدند که زمینه تغییر قوانین خانواده در کشور را مهیا سازند تا از این طریق، پیامدهای پدرسالاری در زنان و خانواده را مهار کنند.
بررسی هویت زن ایرانی – مسلمان از خلال مفاهیم جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مفاهیم مرتبط با جنسیت مهم انگاشته شده اند زیرا که هویت زنان ارتباط تنگاتنگی با تجربه زیست شده آنها دارد. انسان از خلال حس های خود با دیگری و جهان بیرونی ارتباط برقرار می کند. زنان با توجه به تجربه زیست شده شان بخش عمده ای از شناخت خود را با حس های کالبدی (چشایی، بویایی و لامسه) و سپس دیداری و شنیداری به دست آورده اند. امروزه زنان بر اساس فرایند شهرسازی وارد فضاهای عمومی شهرها شده اند و این امر باعث شده است تا زنان به هویت ساختاریافته خودآگاهی پیدا کنند و تجربه و در نتیجه هویت آنها دچار تغییر شود. در این مقاله مفاهیم بنیادی دین اسلام که هویت زنان مسلمان – ایرانی تحت تأثیرشان است مورد بررسی قرار می گیرند چون مفاهیم اسلامی به زنان این باور را داده است که از نظر وجودی با مردان برابر هستند. این باور به تجربه زیست شده زنان رویکردی انتقادی نخواهد داشت. در این راستا زنان ایرانی – مسلمان هویت خود را در برابر مردان تعریف نمی کنند و شناخت به نسبت قدرت در چارچوب این باور مهم تر دانسته می شود.
بررسی تأثیر جنبش زنان پاکستان در ادبیات زنانه ی اردو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1095 - 1129
اردو، زبان ملی پاکستان، میراث ادبی ارزشمندی دارد که زنان در آن سهم عمده داشته اند. پس از ظهور جنبش های زنان در غرب و انتقال آن به آسیایی، پیگیری مطالبات اجتماعی زنان به یکی از دغدغه های اصلی بانوان تحصیل کرده ی پاکستان بدل شد. زنان شاعر و نویسنده ی پاکستانی، با به کارگیری ادبیات برای رسیدن به آرمانهای اجتماعی، آثاری را پدید آوردند که می توان آن ها را ادبیات یا نوشتار زنانه نامید. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، کوشیده تا ضمن تحلیل زمینه های شکل گیری جنبش های زنان و پیوند ادبیات اردو با این جنبش ها، تحولات نوشتار زنانه را در ادوار گوناگون بررسی نماید. نتایج نشان می دهد که در طول تاریخ شبه قاره، زنان بسیاری به خلق و تولید آثار ادبی پرداخته اند؛ اما بازتاب مسائل خاص زنان، بویژه حقوق اجتماعی ایشان، به اواسط قرن نوزدهم بازمی گردد. فعالیت های ادبی برای تولید نوشتار زنانه، پس از استقلال پاکستان، گسترش بیشتری داشته و شاعران و نویسندگان بزرگی همچون: کشور ناهید، فهمیده ریاض، اداجعفری، پروین شاکر را به عالم ادبیات معرفی کرده است.
شعر فمینیستی نویافته ای از پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱
5-21
حوزه های تخصصی:
آغاز جنبش فمینیستی زنان در ایران، مصادف با سال های انقلاب مشروطه و دوره ی پهلوی اول است. زنان روشن فکر اهل قلم ایران، با تأسیس مدارس دخترانه و انجمن های زنان و نشر نشریات ویژه ی بانوان نخستین گام های خود را به سوی آزادی جامعه ی زنان برداشتند. البته نادیده نباید انگاشت که عده ای از ایشان با سروده های خود در این دوران پیش گام آزادی خواهی و استیفای حقوق زنان بودند. در میان شاعران نام آشنای این دوران، پروین اعتصامی از جمله بهترین هاست. وی که از مرتبه ای بالا در شاعری برخوردار است، اشعاری در حمایت از حقوق زنان و حفظ حرمت و اهمیت ایشان سروده است. دیوان این بانوی شعر ایران مملو از اشعاری است که در آن همواره به طرف داری از زنان و دختران و مادران پرداخته و گاه در اشعاری برعلیه نظام مردسالار حاکم قدعلم کرده است. موضوع بسیاری از این اشعار اعتراضات انتقادی وی بر جامعه ی زنان و نظام حکومتی مردانه ی ایران است. موضوع مقاله ی حاضر اثبات انتساب یکی از اشعار فمنیستی این شاعر است که در سال 1300 هجری شمسی در نشریه ی عالم نسوان چاپ می شود. این قصیده ی کوتاه متأسفانه تاکنون از چشم خوانندگان دیوان پروین دور مانده بود. نویسنده در مقاله ی حاضر تلاش می کند تا ضمن ذکر این قصیده و بررسی صحت انتساب آن به پروین اعتصامی با به کارگیری دلایل سبک شناسی، به نگرش-های فمینیستی این شاعر برجسته ی ایران که نتیجه ی تربیت پدر بزرگوار وی، یوسف اعتصام الملک و تحصیل و تعلیم مدرسی است اشاره کند و ضمن یادکرد دیگر شعرهای زنانه ی پروین، و یژگی های فمنیستی این قصیده ی نویافته را نیز بیان کند.
واژه های کلیدی: پروین اعتصامی، شعر فمینیستی، دوره ی مشروطیت، جنبش زنان، زنان شاعر.
بسیج جمع آوری اعانه در جنبش مشروطه؛ ابعادی از مشارکت اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
211 - 244
حوزه های تخصصی:
کنشگری زنان در پرتو گفتمان مشروطه خواهی، از آنان گروه های متعهد و مطالبه گری ساخت که در جهت آرمان های مشروطیت وارد میدان عمل شده و نظم جنسیتی مسلط را به چالش کشند. تحقیق حاضر بر بسیج زنان در جمع آوری اعانه دراین بین تمرکز داشته و کوشیده ابعاد آن را به کمک روش تحلیل سند تبیین نماید. مسئله تحقیق روشن ساختن عاملیت زنان در تاریخ اجتماعی معاصر است. یافته ها در پنج مقوله موارد اهداف کاربردی، انگیزه ها، سازوکارها، پایگاه اجتماعی اقتصادی مشارکت کنندگان و استراتژی ها ارائه و تحلیل شده. جمع آوری اعانه باهدف تأمین منابع مبارزاتی مشروطه خواهان در دوران استبداد صغیر، کمک به خانواده های مجاهدان فقید در تبریز و اردبیل و نیز انباشت سرمایه اولیه جهت تأسیس بانک ملی، مبتنی بر انگیزه های وطن پرستانه زنان در تقلای تأمین استقلال و حمایت از ابناء وطن بوده است. بعلاوه گویای صورت بندی عاملیت و نیز سیاست هویت کنشگرانی است که از مناسبات تبعیض آمیز جنسیتی به جان آمده و فرصتی برای مشارکت اجتماعی در بسیج زنان می جستند. در فقدان شغل و درآمد مستقل زنان برای تأمین منابع جهت بسیج از تاکتیک هایی بهره جستند. همچنین مشارکت زنان از خاستگاه مختلف اجتماعی به بسیج وجهی فراطبقاتی بخشیده است.
جنبش زنان در ایران پس از انقلاب؛ از مطالبات ایدئولوژیک تا مطالبات روزمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه گذشته تحولات زیادی در حوزه جنسیت در ایران رقم خورده است که مؤلفه جنسیت را به یکی از مهم ترین عوامل تبیین کننده جامعه جدید تبدیل کرده است. زنان همیشه سوژه قدرت بوده اند و اعمال محدودیت بر آنها در قالب قوانین، عرف، شریعت و لباس و سبک زندگی دست خوش رویکرد ایدئولوژیک مردسالارانه بوده است. جنبش زنان در ایران ابعاد بین المللی پیدا کرده است. این جنبش سابقه ای صد ساله دارد و تحت تاثیر امواج تحول اندیشه زنان و تحول مفهوم قدرت در سطح بین الملل است. با همه این اثرپذیری، تاخیری چند دهه ای در نظر و کنش سیاسی زنان در ایران وجود دارد. در این پژوهش به بررسی نقش تحول قدرت در مطالبات زنان در ایران می پردازیم و توجه به سیاست روزمره که خود را در قالب نقد گفتمان ایدئولوژیک و رسیدن به رهایی به مثابه زندگی روزمره و بهره مندی از آزادی های انسانی مطرح کرده است. سوال این پژوهش این است که جنبش زنان در ایران در سال های پس از انقلاب چه تحول مفهومی داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد جنبش زنان در ایران گذار از ایدئولوژی به سیاست روزمره است و مطالبات زنان دراعتراض به مداخله قدرت در زندگی خصوصی آنها و مخالفت با انقیاد بدن و تلاش برای دستیابی به حقوق انسانی تبدیل شده است.