مطالب مرتبط با کلیدواژه

علوم انسانی


۳۲۱.

منطق اکتشاف سنت های اجتماعی در تولید علوم انسانی اسلامی با تأکید بر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سنت سنت های اجتماعی علوم انسانی منطق فهم استنباط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۷
مطالعه سنت های اجتماعی و شناخت علل، عوامل و آثار آن ها، نقش بی بدیلی در تولید علوم انسانی و اجتماعی اسلامی دارد. بی گمان دستیابی به این گونه از قوانین، بر مبنای روش و منطق خاصی صورت می پذیرد که از آن به منطق اکتشاف سنت های اجتماعی تعبیر می شود. منطق اکتشاف، به عنوان دستگاه روشگانی جامع، افزون بر روش (فرایند، قواعد، ابزارها و فنون)، به مبادی و مبانی فهم سنن الهی نیز می پردازد.مقاله حاضر در مقام گردآوری از روش کتابخانه ای و به لحاظ ماهیت، از روش عقلی-تحلیلی به برخی روش های مهم در فهم و استنباط سنت های اجتماعی می پردازد. از یافته های این پژوهش، می توان به ظرفیت های روش عقلی و نقلی در فهم سنت های اجتماعی اشاره نمود؛ اما به دلیل پیچیده و ذومراتب بودن سنن الهی از یک سو و محدودیت های روش های عقلی و نقلی، کاربست منطق تلفیقی و همگرا، ضرورت می یابد. این منطق جامع، افزون بر اعتبار، روایی و تعمیم پذیری، قابلیت فهم و استنباط تمامی سطوح و مراتب سنن الهی را داراست.
۳۲۲.

صورت بندی استنباط از قرآن کریم در مسیر تولید علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۶۰
تولید علوم انسانی قرآن بنیان امری است که عدم اهتمام به آن سبب مهجوریت قرآن کریم، رواج سکولاریزم، سستی پایه های انقلاب اسلامی، محرومیت همگانی از معارف نجات بخش قرآن کریم و فراموش شدن مفاهیمی از قرآن همچون جهاد و حریت- که در فرهنگ معاصر کمرنگ شده- خواهد شد. در این مسیر هرگونه تلاشی باید مبتنی بر مبانی قرآن شناختی بوده، و از درون قرآن کریم نشأت گرفته شده باشد. در عین حال اگر این استنباط با صورت بندی صحیح و نظام مند انجام نشود نتایج ناگواری را در پی خواهد داشت. مقاله حاضر در صدد است با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که چه مولفه هایی را باید در مقام استنباط از قرآن کریم مورد توجه قرار داد تا دستاوردهای پژوهش، مبتنی بر صورت بندی صحیحی از استنباط در راستای تولید علوم انسانی باشد. در این مقاله، پنج مولفه نگرش نظام مند به قرآن کریم، توجه به فرهنگ سازی قرآن کریم، توجه به جایگاه سنت های قرآنی، توجه به ظرفیت منظومه معرفتی احادیث در ذیل آیات و همچنین عنایت به سیره انبیا مورد تحلیل قرار گرفته و به عنوان عناصر محوری در صورت بندی استنباط از قرآن کریم در راستای تولید علوم انسانی معرفی گردیده است.
۳۲۳.

واکاوی موانع شناختی- حرفه ای نظریه پردازی در میان اعضای هیئت علمی علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۴۷
هدف: نظریهپردازی در علوم انسانی یکی از ارکان اساسی و تعیینکننده پیشرفت علمی هر کشوری است. در این میان نقش اعضای هیئتعلمی علوم انسانی دانشگاهها بهعنوان پرچمداران این دانش بسیار بااهمیت است. باوجوداین اهمیت بنیادین، نظریهپردازی در میان اعضای هیئتعلمی علوم انسانی با موانع متعددی مواجه میباشد که روند تولید و پیشرفت نظریهها را به چالش میکشد. هدف این پژوهش، واکاوی موانع شناختی حرفهای نظریهپردازی در میان اعضای هیئتعلمی علوم انسانی در آموزش عالی ایران است. روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری دادهها کیفی از نوع پدیدارشناسی است. مشارکتکنندگان بالقوه پژوهش شامل کلیه اساتید و صاحبنظران حوزه علوم انسانی در ایران بودند. نمونهگیری بهصورت هدفمند و روش انتخاب «صاحبنظران کلیدی» انجام گرفت. جهت گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه بدون ساختار استفاده شد. حجم نمونه نیز بر اساس معیار اشباع نظری تعیین شد و درنهایت 15 مصاحبه صورت پذیرفت. در گام آخر، دادههای گردآوریشده به روش تحلیل مضمون برمبنای روش پدیدارشناسی تفسیری اسمیت (1995) طی سه مرحله و با استفاده از نرمافزار MAXQDA24 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: موانع نظریهپردازی شناختی حرفهای در میان اعضای هیئتعلمی علوم انسانی در قالب 1 مضمون اصلی، 2 مضمون فرعی، 7 مضمون پایه مربوط به موانع شناختی و 8 مضمون پایه مربوط به موانع حرفهای شناسایی شدند. موانع شناختی عبارتاند از عدم آگاهی از رسالت خویشتن، جهل خفته نسبت به وضعیت خود، عدم آگاهی و یا غفلت از مسائل جامعه، مغفول ماندن روش تحقیق کیفی، سادهانگاری پژوهشهای بنیادی، عدم آگاهی نسبت به فواید مفهومسازی و تک ساحتی بودن و مجهز نبودن به علوم جانبی دیگر. موانع حرفهای نیز عبارتاند از: گرایش اندک به تحقیقات میانرشتهای و فرا رشتهای، عدم حضور در میدان (جامعه و صنعت)، سطحینگری و رواج سایه نویسی، نداشتن حوزه مطالعاتی تخصصی، فراتر نرفتن از علم و دانش موجود برای حل مسئله، عدم عملیاتی نمودن آموختهها، تک نقشی بودن اساتید، پایبندی به رویکردها و روشهای نابالنده و ناسازنده پژوهش. نتایج: پژوهش حاضر با شناسایی موانع نظریهپردازی شناختی حرفهای میان اعضای هیئتعلمی علوم انسانی امکان درک بهتر این مسئله و اتخاذ اقدامات مناسب در راستای کاهش و رفع این موانع را فراهم آورده است. برای غلبه بر این موانع، ضروری است که برنامههای توسعه شناختی و حرفهای، بازنگری در سیستم ارزیابی علمی و سیستم ارتقاء، ترویج مطالعات میانرشتهای، تعامل بیشتر با صنعت تقویت شود تا مسیر نظریهپردازی در علوم انسانی هموار گردد.
۳۲۴.

امتداد مبانی فلسفی انسان شناختی در تحول علوم انسانی بر اساس منظومه فکری امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی امام خمینی ره مبانی انسان شناسی علوم انسانی علوم انسانی اسلامی تحول علوم انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۶۴
مبانی انسان شناسی، مرکز ثقل علوم انسانی است. مطالعه در این ساحت پیش نیاز هر گونه نظریه پردازی و تحول در علوم انسانی به شمار می آید. امام خمینی به عنوان یک متفکر برجسته و تأثیرگذار اجتماعی، دارای منظومه فکری منسجم است. یکی از اضلاع مهم فکری ایشان، مباحث و مبانی فلسفی و عقلی است. در مبانی فلسفی، مبانی انسان شناختی جزو مهم ترین مبانی است که تأثیرات مستقیم و بنیادین در کلیه علوم انسانی می گذارد. سؤال تحقیق این است که مبانی امام در حوزه انسان شناسی چیست و چگونه در تحول علوم انسانی امتداد یافته است؟ هدف این مقاله ترسیم این مهم در دو حیطه است: «مبانی فلسفی انسان شناختی امام خمینی» و «امتداد آن مبانی در تحول علوم انسانی»  که در ضمن مقاله به مبانی و جزئیات هر دو حیطه پرداخته شده است. مبانی فلسفی گفته شده دارای دلالت هایی اند که می بایست برای تحول، تعالی و شکل دهی علوم انسانی مطلوب، پی ریزی شوند و امتداد یابند. ازاین رو، این مقاله می تواند نمونه و مدخلی بدیع باشد برای امتداد اندیشه امام خمینی در تحول و تعالی علوم انسانی، که در عین تبیین بنیادهای فلسفی، دلالت های کاربردی بسیار وسیعی در علوم انسانی و مسائل جامعه و نظامات کشوری و تمدنی دارد.
۳۲۵.

الگوی به کارگیری هوش مصنوعی در علوم انسانی – اسلامی / نشست علمی در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) به مناسبت هفته پژوهش – آذر 1403 ه ش

تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۴۵
به مناسبت هفته پژوهش، نشست علمی «الگوی به کارگیری هوش مصنوعی در علوم انسانی - اسلامی» در تاریخ 21 آذر 1403 در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، در شهر مقدّس قم برگزار گردید. ارائه این نشست علمی، بر عهده جناب آقای دکتر کاظم فولادی قلعه، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و همچنین سرپرست آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران بود. ایشان ابتداء به بیان نقش و جایگاه هریک از علوم انسانی در شکل گیری هوش مصنوعی پرداختند و در ادامه، وضعیت کاربست هوش مصنوعی در علوم انسانی را مطرح کردند و با اشاره به الگوهای چهارگانه تولید علم از گذشته تاکنون، عصر حاضر را دوره الگوی چهارم تولید علم برشمردند که با کمک ابزارهای ماشینی و هوش مصنوعی، علم با سرعت متفاوتی، تولید، ارائه و تحلیل می شود. در ادامه، مشروح مباحث مطرح شده در این نشست علمی از نظر می گذرد.
۳۲۶.

واکاوی موانع فرهنگی نظریه پردازی در حوزه علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه پردازی علوم انسانی موانع فرهنگی مرجعیت علمی فرهنگ تحول آفرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۵۲
امروزه مرجعیت علمی به عنوان منبع اصلی مشروعیت و بقا در بستر رقابتی حاکمیت آموزش در جهان عمل می کند. در این میان، یکی از بایسته های مرجعیت علمی، نظریه پردازی علمی است. نظریه پردازی در همه ی حوزه های دانش بشری، اغلب با چالش ها و موانعی روبه رو می باشد، اما این موانع در حوزه علوم انسانی بسیار چشمگیر هستند. ازجمله مهم ترین موانع فرایند خلق و بسط مفاهیم انسانی و اجتماعی نوظهور در حوزه علوم انسانی که می توانند به طور قابل توجهی بر فرآیند نظریه پردازی در این حوزه تأثیر گذاشته و از سرعت آن بکاهند، موانع فرهنگی است. از همین رو پژوهش حاضر باهدف واکاوی و تبیین موانع فرهنگی نظریه پردازی در علوم انسانی با رویکرد تحلیل مضمون انجام شده است. در این پژوهش از طریق مصاحبه با متخصصان و صاحب نظران حوزه ی علوم انسانی،13 مضمون به عنوان موانع فرهنگی نظریه پردازی در حوزه علوم انسانی شناسایی و مورد تبیین قرار گرفتند.
۳۲۷.

روش استخراج علوم انسانی از قرآن و مدل مفهومی آن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرآن روش سازوکار داده یابی مؤلفه های شناسا مدل مفهومی علوم انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۵۹
موضوع علوم انسانی کنش ها و هستی های ارادی انسان است. علم انسانی دانشِ توصیف و تغییر کنش های اختیاری انسان و معرفت درجه دو آنهاست. معرفت درجه اول علوم انسانی به هستی هایی می پردازد که با اراده و اختیار انسان ایجاد می شود. معرفت درجه دو علوم انسانی، مباحث بیرون از علوم انسانی نظیر مبانی، اهداف، روش، تاریخ تطور علوم انسانی و مانند آن را بررسی می کند. روش در معنای عام، به کارگیری مجموعه عناصری است که انسان را به هدف می رساند. عناصر روش علمی عبارت اند از: مبانی، منابع، سازوکارهای داده یابی از منابع، اصول، قواعد، مؤلفه های فرایندی، مؤلفه های پراکنشی، رویکردها، گرایش ها، سبک ها و مهارت هایی که به کارگیری آنها سبب دست یابی به علم می شود. مقاله بر روی عنصر روش شناختی سازوکارهای داده یابی از قرآن کریم تمرکز می کند. فرضیه ما، امکان پذیری تعیین سازوکاری دقیق و همگانی برای داده یابی علوم انسانی از قرآن است. روش مقاله در تعیین مؤلفه های شناسای داده های علوم انسانی، منطقی و قیاسی است. راهبرد مقاله در تعیین مؤلفه های شناسای داده های معرفت درجه یک علوم انسانی، تحلیل تعریف برگزیده علوم انسانی، و لحاظ ظرف تحقق نسبت میان موضوع و محمول است. در تعیین داده های معرفت درجه دو علوم انسانی، بر دلالت داده ها بر بنیادهای نظری، دلالت غایت شناختی و روش شناختی تأکید می شود. همه مراحل بحث، همراه با ارائه نمونه هایی از داده های وحیانی و به صورت انضمامی است. نتیجه بحث با تعیین مؤلفه های شناسا، مدل مفهومی فرایند دستیابی به داده های علوم انسانی در قرآن ترسیم و ارائه شده است.
۳۲۸.

اعتبار معرفت شناختی ظن و تاثیر آن در تحول علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ظن معرفت شناسی علوم انسانی حجیت معذریت و منجزیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۷۰
یکی از مباحث عمده در علم اصول بحث ظنونی مانند خبر واحد، حجیت ظواهر و...است. عمده مباحث مطرح شده در حجیت ظن با رویکرد اصولی مطرح شده و ارزش معرفت شناسانه آن کمتر مورد توجه بوده است. مسئله اصلی این مقاله تحلیل این موضوع است. این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده، به بیان دیدگاه اصولیون در زمینه حجیت ظنون پرداخته و پس از آن تلاش می کند راهی برای تبیین واقع نمایی ظنون بیابد که با توجه به دیدگاه برگزیده این نوشتار، اثبات می شود که این ظنون کاشفیت و واقع نمایی دارند و اعتبار امارات عقلایى، ازجمله خبرهاى واحد، امرى بیرون از ذات آن ها نیست و آن ها به جعل حجیت نیاز ندارند. اثبات واقع نمایی ظنون علاوه بر آن که مسیر جدیدی در تبیین حجیت ظن می گشاید، در علوم توصیفی غیرفقهی به ویژه علوم انسانی نیز فواید پرشمار دارد. به ویژه آن که می توان از این روش در سه حوزه «انسان موجود»، «انسان مطلوب» و «روش تحول از وضع موجود به وضع مطلوب» بهره جست.
۳۲۹.

روش شناسی مرجعیت علمی قرآن در مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی

کلیدواژه‌ها: روش شناسی مرجعیت علمی قرآن مطالعات میان رشته ای علوم انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۵۵
برای مرجعیت منبع جامع و خطاناپذیر قرآن، در علوم انسانی، می توان با مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی زمینه های اولیه را فراهم کرد و با توجه به تفاوت روش شناسی تحقیق در علوم انسانی با روش شناسی تحقیق در قرآن کریم، لازم است یک روش شناسی مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی برای ارتباط معرفتی میان این دو عرضه شود. برای رسیدن به این هدف، باید با توجه به روش شناسی متفاوت علوم انسانی موجود و مطالعات قرآنی، روش هایی که می توان به وسیله آن روش ها، ارتباط معرفتی میان داده های علوم انسانی موجود و داده های قرآنی ایجاد کرد، مورد بررسی قرار دهیم و در نهایت روش مطلوب عرضه شود. روش هایی همچون «کشف و استنباط»، «تأیید و تکمیل»، «داوری و تهذیب»، «تکیه بر پیش فرض های قرآنی برای تأسیس علوم انسانی دینی»، «فرضیه انگاری تعالیم قرآن» و «تأثیر غیرمستقیم و عدم مداخله» و «تولید علوم انسانی با پشتوانه تعالیم بنیادی قرآن به مثابه مفروضات نظری» قابل عرضه است، اما هیچ یک از این روش ها کامل نبوده و از وجاهت لازم برخوردار نیست. بر این اساس این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی، به این پرسش پاسخ خواهد داد که مرجعیت علمی قرآن در عرصه مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی با چه روشی امکان پذیر است؟ نتیجه و دستاورد این تحقیق، عرضه روشی مستدل و قابل قبول برای مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی است.
۳۳۰.

تبیین مبانی علم بودگی دانش اقتصاد در اندیشه علامه مصباح یزدی (ره) و بررسی چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اقتصاد علوم توصیفی و توصیه ای علوم انسانی اقتصاد اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۵
مقدمه و اهداف: این مقاله به تبیین مبانی علم بودگی دانش اقتصاد در اندیشه علامه مصباح یزدیe و بررسی چالش های مرتبط با آن می پردازد. با توجه به پیچیدگی های فهم ابعاد وجودی انسان اقتصادی و وابستگی موضوع اقتصاد به اختیار انسان، چالش های قابل توجهی درخصوص علم بودن اقتصاد مطرح شده اند. هدف این مقاله، تحلیل این چالش ها از منظر علامه مصباح یزدی و ارائه پاسخ هایی مبتنی بر مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی اسلامی است. روش تحقیق این مقاله، اکتشافی و مبتنی بر تحلیل محتوای آثار علامه مصباح یزدی است. این پژوهش تلاش دارد تا با بررسی ویژگی های اختصاصی علوم انسانی، امکان علم بودگی اقتصاد را تبیین کرده و چالش های ناظر به آن را پاسخ دهد.روش: این مقاله با روش اکتشافی و ازطریق تحلیل محتوای آثار علامه مصباح یزدیe انجام شده است. در این روش، با مراجعه به متون و نوشته های ایشان، مبانی علم بودگی اقتصاد و چالش های مرتبط با آن استخراج و تحلیل شده اند. رویکرد تحقیق مبتنی بر بررسی مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی است که علامه مصباح یزدی در آثار خود به آنها پرداخته است. همچنین، با توجه به تفاوت های علوم انسانی با علوم طبیعی و ریاضی، این مقاله به بررسی ویژگی های خاص اقتصاد به عنوان یک علم انسانی پرداخته و تلاش کرده است تا با استناد به دیدگاه های علامه مصباح یزدیe، پاسخ هایی برای چالش های مطرح شده ارائه دهد. روش تحلیل محتوا در این تحقیق، شامل استخراج مفاهیم کلیدی، دسته بندی آنها و ارائه تحلیل های منطقی براساس مبانی فلسفی اسلامی است.نتایج: براساس یافته های این تحقیق، اقتصاد در اندیشه علامه مصباح یزدیe به عنوان یک علم روشمند و مبتنی بر اصولی یقینی قابل تبیین است. چالش هایی مانند ناسازگاری قوانین ضروری اقتصاد با اختیار انسان، نقصان اعتبار شناختی اقتصاد در مقایسه با علوم طبیعی، عدم امکان تفاهم درباره مفاهیم انتزاعی اقتصاد، فقدان روش قابل توافق در اقتصاد و سوگیری اقتصاد تحت تأثیر پیش فرض ها، ازجمله مسائلی هستند که در این مقاله بررسی شده اند. علامه مصباح یزدیe با تأکید بر مبانی معرفت شناختی اسلامی، امکان علم بودگی اقتصاد را تأیید کرده و معتقد است که با وجود پیچیدگی های موجود، اقتصاد می تواند به عنوان یک علم معتبر شناخته شود. همچنین، ایشان بر این باور است که تفاوت های روش شناختی و تأثیرپذیری اقتصاد از مبانی مختلف، لزوماً به معنای عدم علم بودن آن نیست؛ بلکه نشان دهنده ویژگی های خاص این علم است.بحث و نتیجه گیری: در این مقاله، با استناد به اندیشه های علامه مصباح یزدی، نشان داده شده که اقتصاد به عنوان یک علم انسانی، با وجود چالش های مطرح شده، می تواند از اعتبار علمی برخوردار باشد. تأکید بر مبانی معرفت شناختی اسلامی و امکان شناخت یقینی و مطلق، ازجمله دلایلی است که علم بودگی اقتصاد را توجیه می کند. همچنین، علامه مصباح یزدی با تحلیل چالش هایی مانند نقش اختیار انسان در اقتصاد و تأثیر پیش فرض ها بر سوگیری های علمی نشان می دهد که این مسائل لزوماً به معنای عدم علم بودن اقتصاد نیستند؛ بلکه بیانگر ویژگی های خاص این علم هستند. درنهایت، این مقاله نتیجه می گیرد که با توجه به مبانی فلسفی اسلامی و دیدگاه های علامه مصباح یزدیe، اقتصاد می تواند به عنوان یک علم معتبر و روشمند شناخته شود؛ مشروط بر اینکه مبانی و اصول موضوعه آن به درستی تبیین و تحلیل شوند. این یافته ها می تواند راهگشای پژوهش های آینده در حوزه فلسفه اقتصاد و علوم انسانی اسلامی باشد.
۳۳۱.

تعریف ادبیات الکترونیک و پیشنهاد یک اصطلاح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات الکترونیک ادبیات دیجیتال کُدبیات هوش مصنوعی هنر چندرسانه ای علوم انسانی دیجیتال کد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۷
مقاله حاضر تلاش دارد در مفهوم اصطلاح نوظهوری که در مجامع فارسی زبان، با عنوان ادبیات الکترونیک/دیجیتال شناخته می شود، کاوش کند و با مرور برخی ویژگی های بنیادین آن، مانند «تعاملی بودن»، «چندرسانگی»، «وابستگی به محاسبات رایانشی» و «سخت پیمایی و غیرخطی بودن»، شناختی ملموس از آن به دست دهد. در دهه های اخیر، به دلیل چارچوب های نظریِ در حال تحول، تعریف ادبیات الکترونیک فرایندی پیچیده بوده است. مقاله حاضر سعی دارد با طرح ریزی پنج دوره «مفاهیم اولیه و ظهور فرامتن (نیمه نخست 1990 2000)»، «سخت پیمایی آرسِت و توجه به نقش تعامل (نیمه دوم 1990 2000)»، «کرشنباوم و مادیت متن الکترونیکی، هایلز و امر ادبی (2000 2010)»، «برجسته شدن روایت گری تعاملی و بازی مانندی (2010  تاکنون)» و «چالش تعریف در دوران هوش مصنوعی» نگاهی تاریخی به تلاش محققان برجسته این حوزه داشته باشد و درنهایت تعریفی روشن گر از ادبیات الکترونیک ارائه دهد. از طرف دیگر، مقاله حاضر، در ترجمه اصطلاح «electronic literature»، با ذکر دلایل مختلفی ازجمله «کژتابی اصطلاح ادبیاتِ الکترونیک»، واژه «کُدَبیات» را به جای ترجمه تحت اللفظی «ادبیات الکترونیک» پیش نهاد می دهد.  
۳۳۲.

انسان ایدئال از منظر ملاصدرا و جایگاه آن در علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علوم انسانی روش شناسی انسان متدانی انسان متعالی انسان ایدئال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۴
از مجموع سخنان ملاصدرا چنین استنباط می شود که در تقسیم اولیه، انسان دارای دو بخش متدانی و متعالی است و با تقسیم ثانویه هر کدام به انواع دیگری قابل انشعاب است. بالاترین مرتبه انسان متعالی، انسان الهی است و در رأس این سلسله، انسان کامل و معصوم قرار دارد. از سوی دیگر بسیاری از اندیشمندان موضوع علوم انسانی را کنش های انسان دانسته اند. موضوع علوم انسانی موجود، انسان ایدئال و متعالی نیست؛ بلکه موضوع آن انسان های عادی و معمولی است. سؤال این است که کنش های انسان ایدئال چه نقشی در علوم انسانی دارد؟ آیا بررسی کنش های او می تواند از حیث روش شناختی کارگشا باشد؟ ادعای نگارنده این است که برای رسیدن به علوم انسانی مطلوب، از حیث روش شناختی، تیپ شخصیتی انسان ایدئال نیز که آرمانی است، باید مورد مطالعه قرار گیرد. این امر اقتضائات فراوانی در حوزه غایت، قدرت پیش بینی و روش شناسی علوم انسانی دارد که با توجه به این لوازم مطلوب و ارزشمند، ضرورت چنین پیشنهادی قابل استنتاج است؛ چراکه در این صورت، مفاهیم علوم انسانی، توصیف و تبیین کنش های انسان دچار تغییرات اساسی می شود. برای دست یابی به چنین لوازمی داده هایی از سخنان ملاصدرا با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت.
۳۳۳.

تحلیل انتقادی عقلانیت حاکم بر فلسفه علوم انسانی از منظر چارلز تیلور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت فلسفه علوم انسانی تفسیرگرایان چارلز تیلور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۲
علوم انسانی بدلیل اهمیت والای آن در زندگی انسانی امروزه بسیار مورد اقبال قرار گرفته است اما تعاریف و مبانی مختلف در آن موجب سردرگمی و ابهام در تعریف و تاثیر آن شده است،یکی از راه های برطرف کردن این چالش رجوع به مبانی فلسفی آن و بازتعریفش می باشد.در این میان چارلز تیلور به عنوان یکی از متفکران معاصر که سهم عمده ای در باز تولید علوم انسانی در غرب دارد،به خوانشی متفاوت از این بنیان پرداخته که خود بنیانی برای علوم انسانی غربی گردیده است،مساله این مقاله آن است که عقلانیت حاکم بر فلسفه علوم انسانی از منظر چارلز تیلورچیست؟روش استفاده شده در این تحقیق از نوع کیفی،با رویکرد تفسیری و با نگاه تحلیلی-انتقادی است.از نظرتیلورعقلانیت حاکم بر فلسفه علوم انسانی مفهومی ناسازگار و متناقض یا حتی نگرشی انتقادی نیست، بلکه عقلانیت شامل چیزی بیش از پرهیز از ناهماهنگی و فراتر از یک مفهوم رسمی است. لذا یک دیدگاه پراگماتیستی را در مورد برداشت خود از عقلانیت طرح می کند ،یعنی هر چه جامعه از نظر فناوری پیشرفته تر باشد عقلانی تر است. در واقع تاکید تیلور، بر زبان مقایسه فصیح و جهان مرجع مشترک و عقلانیتی پراگماتیستی می باشد و این مبنای فلسفی علوم انسانی مطلوب از نظر او می باشد.
۳۳۴.

آسیب شناسی گفتمان علمی حوزه و دانشگاه در تحول علوم انسانی با تاکید بر گفتمان فکری آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان علمی حوزه دانشگاه علوم مدرن علوم انسانی مهندسی اجتماعی تمدن سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۰
تحول در علوم انسانی بدون داشتن یک نقشه راه علمی و مهندسی فرهنگ آن جامعه ممکن نمی گردد. تحقق آن نیز، بدون شناسایی مقدورات و موانع نرم افزاری و سخت افزاری گفتمان های علمی حوزه و دانشگاه ممکن نمی شود. در حقیقت این غیریت ها و موانع را می توان، در سه سطح طبقه بندی کرد: 1. علوم و مفاهیم سنتی و مدرن که با نیازها و اهداف تکاملی و تمدنی جامعه انقلابی و اسلامی موجود سنخیت ندارد؛ 2. ساختارها و نهادهای آموزشی، علمی و اجرایی سنتی و مدرن؛ 3. محصولات علمی و الگوها و مدل های اجرایی و تکنولوژی مدرن. این آسیب ها مانع تفاهم علمی میان دو گفتمان حوزه و دانشگاه در موضوع تحول علوم گشته و تا زمانی که ظرفیت و توان علمی این دو نهاد علیه همدیگر عمل کند، ظرفیت مثبت و موازنه مثبت آن دو خنثی گشته و امکان تحول در علوم انسانی میسر نخواهد شد و نمی توانند گره های کارشناسی نظام اسلامی را حل کنند. پژوهش حاضر تلاش می کند آسیب شناسی تحول در علوم را در اندیشه آیت الله خامنه ای، با روش توصیفی و تحلیلی با اسناد کتابخانه ای، مورد بررسی قرار دهد.
۳۳۵.

تعاریف گوناگون روش شناسی در علوم انسانی و نسبت آنها با روش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی فلسفه علم علوم انسانی مبانی علم پیش فرض های علمی روش تحقیق روش های کمی و کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۳
روش شناسی از اصطلاحات پرکاربرد در حوزه فلسفه علوم و علوم انسانی است. با وجود مفهوم به ظاهر روشن آن، تلقی های مختلفی از روش شناسی شکل گرفته و تعاریف متنوع و بعضاً مبهمی از آن مطرح شده است. این نوشتار در صدد ابهام زدایی از تعاریف، دسته بندی و مقایسه آن ها و سرانجام مشخص کردن نسبت این تعاریف از روش شناسی با روش است. در انجام تحقیق و برای گردآوری داده، از روش کتابخانه ای و مراجعه به متون روش شناسانه و برای تحلیل، از روش تحلیل زبان شناسی و مقایسه، استفاده گردید. براساس یافته های تحقیق، دو تلقی کلی از روش شناسی مطرح است. نگاه غالب و مطرح در گفت وگوهای رسمی علمی، از منظر فلسفه علم یا پارادایم است و نگاه دوم، از منظر درون علمی است. مطابق نگاه اول، از مبانی و پیش فرض های علمی به ویژه پیش فرض های معرفت شناختی بحث می شود و آثار آن یا در کلیت و هویت علم یا در روش تحقیق علم ظاهر می شود. اما بر اساس نگاه دوم، بحث از مبانی علم، کنار گذاشته می شود و هدف از روش شناسی در این منظر، شناخت نظریه یا روش یک متفکر، فرایند تحقیق، روش های کاربردی تحقیق یا روش های به کاررفته در یک تحقیق خاص می باشد و در کل می توان از وجود نه تعریف از روش شناسی سخن گفت. تعاریف روش شناسی، معمولاً تأثیر جدی بر روش های کاربردی دارند اما خیلی اوقات، این تأثیر غیرمستقیم است.