مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
بازنمایی
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
467 - 490
حوزه های تخصصی:
خوانش جنسیتی از چهارمین و پنجمین دوره پوسترهای تبلیغاتی انتخابات شورای شهر در سه شهر تهران، شیراز و اهواز این مقاله مطالعه ای کیفی و میان رشته ای بر جنبه های جنسیتی هشت پوستر تبلیغاتی کاندیداهای زن و مرد چهارمین و پنجمین دوره انتخابات شورای شهر در تهران، شیراز و اهواز است. هشت پوستر مورد نظر با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند از میان تعداد زیادی پوستر انتخاباتی موجود در سایت های گوناگون اینترنتی انتخاب شده اند و به لحاظ محتوایی و نیز جنبه های فنی عکس مورد تحلیل قرار گرفته اند. این مقاله با به کارگیری نظریه انتقادی برجر و ارتباطات غیرکلامی و با تمرکز بر حالات بدنی، نوع نگاه و طرز پوشش کاندیداهای زن و مرد بحث می کند که چگونه ارزش ها، نگرش ها و باورهای جنسیتی در پوسترهای تبلیغاتی بازنمایی می شود. این پژوهش نشان می دهد درحالی که تأکید بر جذابیت و زیبایی زنان، آنان را ابژه وار در برابر نگاه خیره و قضاوت مردانه قرار داده است، مردان را فاعلیتی قدرتمند و توانمند به تصویر می کشد. در واقع، نحوه بازنمایی زنان و مردان در پوسترهای انتخاباتی، که در این مقاله مورد تحلیل قرار گرفته اند، باورها و کلیشه های جنسیتی پنهانی را آشکار می کنند که تعیین کننده نقش ها و موقعیت اجتماعی دو جنس در شرایط فرهنگی اجتماعی جامعه امروزند.
بازنمایی «غیرت ناموسی» در سینمای دهه 1390 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۲شماره ۶۱
183 - 209
حوزه های تخصصی:
غیرت ناموسی یکی از مؤلفه های فرهنگی اجتماعی جوامع مختلف، از جمله جامعه ایرانی است. این موضوع در دهه های اخیر و با بسط اندیشه های فمینیستی، بیش ازپیش به صورت انتقادی تحلیل شده که سرریز آن در هنر سینما قابل مشاهده است. پژوهش پیش رو با هدف بررسی بازنمایی غیرت ناموسی در سینمای دهه 1390 ایران، با روش تحلیل گفتمان فرکلاف انجام شده است. این روش شامل سه مرحله توصیف، تفسیر و تبیین است که طی آن در مرحله توصیف، ویژگی های صوری متن، در مرحله تفسیر بیناگفتمانیت ها و در مرحله تبیین، تأثیر ساختارهای کلان اجتماعی بررسی می شود. بدین منظور 3 فیلم خانه دختر، خانه پدری و شنای پروانه از مجموعه فیلم های اکران شده در دهه 1390 با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که در پرتوی تأثیرات فرایند جهانی شدن بر سینمای ایران، بسط ادبیات فمینیستی، سیاست های فرهنگی جشنواره های سینمایی بین المللی، توسعه طبقه متوسط شهری در ایران و سیاست های فرهنگی دولت اعتدال، موضوع غیرت ناموسی در سینمای دهه 1390 ایران به مثابه پدیده ای غیرعقلانی با تبعات مطلقاً زیان بار و برسازنده رابطه اقتدارگرایانه مرد نسبت به زن، بازنمایی شده است.
فُرم محاکات: بازاندیشی در ساحت مغفول نظریه محاکات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
۴۳-۱
حوزه های تخصصی:
محاکات به مثابه یکی از دیدگاه های بنیادین درباره سرشت هنر و ادبیات، از عهد یونان باستان تا قرن هجدهم میلادی همواره در فلسفه هنر نظریه ای مسلط به شمار می رفته است. در دوره معاصر نیز اندیشمندانی نظیر اوئرباخ، ژرار و نیز پیروان مکتب شیکاگو هر یک از منظری خاص قرائت تازه ای از آن به دست داده اند. با این همه، محاکات اساساً به عنوان نظریه ای ضدفرمالیستی محسوب می شود که به سبب پای بندی به اصل ارجاع، وضع امورِ جهانِ واقع در کانون توجّهات آن قرار دارد. براساس این تلقی، نظریه محاکات متضمّن آن است که صدق و کذب آثار هنری/ ادبی را براساس اصل تطابق و توجه به کارکرد ارجاعی زبان در آثار هنری بررسی کند. به همین دلیل است که محاکات در نظام فکری افلاطون منتهی به موضع ضدّ هنری او می شود. به هر روی، پژوهش حاضر از بطن سنت محاکاتی در فلسفه هنر برآمده و با تکیه بر اصول موضوعه نظریه محاکات کوشیده است تا ضمن بررسی خاستگاه های این دیدگاه، استدلال هایی اقامه کند که به موجب آن تقلید چنانچه متوجه فرم و نه موضوع محاکات باشد، این نظریه قابلیّت آن را دارد که در خوانشی نو به مثابه درآمدی بر نظریه فرمالیستی و نه الزاماً نظریه ای بدیل یا رقیب با آن درآید. در این پژوهش، روشن می شود که محاکات در معنای خاص آن، در مرتبه نخست مستلزم انتزاع فرم وضع امور است. فرم انتزاع شده در مرتبه دوم براساس مادّه هنری (که در هنر کلامی زبان و نشانه های آن است) از نو پیکره بندی می شود و صورت جدیدی پیدا می کند. به این منوال، صدق و کذب اثر هنری در این صورت نه از طریق ارجاع بیرون متنی به جهان خارج که از طریق بررسی نظام درونی اثر ممکن است؛ موضوعی که مستلزم قول به خودبسندگی اثر هنری که از آموزه های بنیادین فرمالیسم است نیز تواند بود.
بررسی تحول بازنمایی جنگ در آثار سینمایی دفاع مقدس (با تأکید بر آثار رسول ملاقلی پور)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۸ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۵
21 - 33
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: رسانه ها و وسایل ارتباطات جمعی در این عصر به صورت اشکال نوینی، توسعه یافته و بسیاری از تحولات جامعه بشری را تحت الشعاع قرار داده اند. با توجه گسترش و تأثیرگذاری رسانه ها، این پژوهش با تکیه بر صنعت سینما به ویژه سینمای دفاع مقدس تلاش کرد تحول بازنمایی جنگ در سینمای دفاع مقدس با تأکید بر آثار رسول ملاقلی پور با بهره مندی از نظریه بازنمایی و دیدگاه های استوارت هال، چگونگی بازنمایی جنگ در سه دوره جنگ، بازسازی و اصلاحات را مورد مطالعه قرار دهد.
روش پژوهش: روش تحقیق به لحاظ استراتژی، توصیفی، به لحاظ مسیر اجرا، تحلیل محتوا، به لحاظ دوره زمانی مورد بررسی، طولی، به لحاظ زمان مورد بررسی، گذشته نگر، از نظر ماهیت و هدف، بنیادی و از نظر جمع آوری داده ها، کمی است و جامعه آماری پژوهش شامل تمام فیلم های سینمایی (15 فیلم) ساخته شده توسط ملاقلی پور می باشد که سه فیلم افق، هیوا و مزرعه پدری به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید.
یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که فیلم افق که دوره جنگ را نمایندگی می کند، شهادت طلبی و حضور در جبهه به صورت داوطلبانه و بازنمایی دشمن در مقام شر و باطل و نیروی ایرانی به عنوان خیر و حق از دغدغه های کارگردان بوده است. فیلم هیوا که مربوط به دوره بازسازی می باشد، به مباحث اجتماعی، واقعیات تلخ بعد از جنگ و مروری بر جنگ از زاویه انتقادی و عدم همدلی و خودسری برخی از سربازان را به تصویر می کشد و در نهایت فیلم مزرعه پدری که دوره اصلاحات را نمایندگی می کند اشاره به اعتراضات و ناخرسندی های اجتماعی از جنگ را نشان می دهد.
نتیجه گیری: کارگردان تلاش کرده است متناسب با فضا و شرایط اجتماعی هر دوره به بازنمایی رویدادها و وقایع سه دوره جنگ، بازسازی و اصلاحات، متناسب با زمان ساخت فیلم ها بپردازد که یافته های برآمده از تحقیق، این امر را به خوبی نمایان می سازد.
بررسی تطبیقی اشکال تسلسل در صورت های ذهنی و بازنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
29 - 56
حوزه های تخصصی:
برخی از اشکال هایی که اندیشمندان غربی به وجود ذهنی وارد کرده اند، ازجمله تسلسل در بازنمایی، نزد فیلسوفان مسلمان هنوز ناشناخته است: اگر دیدگاه وجود ذهنی پذیرفته شود، آنگاه صورت ذهنی دارای «بازنمایی» خواهد بود. ولی خودِ این «بازنمایی» نیز باید دارای «بازنماییِ» دیگری باشد و این «بازنماییِ» دوم نیز باید دارای «بازنماییِ» سوم دیگری باشد و به همین سان به تسلسل می انجامد. افزون بر این تسلسل، هوسرل تسلسل در صورت های ذهنی را نیز پیش کشیده است که همان اشکال تسلسل در وجود ذهنی و علم حصولی است. اینجا فیلسوفان مسلمان این پاسخ درست را پیش نهاده اند که ما به صورت های ذهنیِ خود بی واسطه و به علم حضوری علم داریم نه با علم حصولی و ازراهِ صورت های ذهنی دیگر. پس، تسلسلی در پی نخواهد داشت. برخی گمان کرده اند تسلسل در بازنمایی را نیز با همین راه حل می توان پاسخ داد و حال آنکه چنین نیست. ما می کوشیم برپایه برخی از مبادی فلسفه اسلامی، به ویژه فلسفه سینوی، راه حلی برای این اشکال بیابیم. بااین همه، خواهیم دید که نوعی اشکال تسلسل در صورت های ذهنی و بازنمایی به اندکی از اندیشمندان مسلمان وارد است.
تحلیل بازنمایی دریا در نقاشی رمانتیک مبتنی بر مفهوم امر والا در فلسفه کانت (مورد مطالعاتی: آثار برگزیده قرن نوزدهم اروپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
108 - 121
حوزه های تخصصی:
بازنمایی طبیعت یکی از موضوعات مهم در نقاشی به شمار می رود. در این میان، بازنمایی دریا، به دلیل ویژگی های منحصربه فردی که دارد، اهمیت و جذابیت دوچندان دارد. در بستر فلسفه نیز از منظرهای مختلفی به طبیعت پرداخته شده است. در این باره، مفهوم کلیدی «امر والا» در فلسفه کانت جایگاه ویژه ای دارد. این مفهوم می تواند ابعاد جدیدی از بازنمایی طبیعت را روشن سازد. بازنمایی امواج دریا به مثابه ابژه ای -که می تواند نشانی از امر والا باشد- در جنبش های هنری قرن نوزدهم بروز داشته است. پژوهش حاضر در جست وجوی ارایه خوانشی از بازنمایی امواج دریا در نقاشی های رمانتیک قرن نوزدهم اروپا مبتنی بر امر والای کانت است. در این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از روش گردآوری کتابخانه ای در جمع آوری اطلاعات و نمونه گیری گزینشی، از میان آثار نقاشی دریا در سده نوزدهم اروپا، پنج اثر انتخاب شده و به شیوه تحلیل کیفی، مورد بررسی قرار گرفته اند. این پژوهش نشان می دهد که، الگوی بازنمایی دریا در نقاشی رمانتیک قرن نوزدهم، بنا بر نوع امر والا متفاوت است. امر والای پویا در آثار مورد بررسی، از طریق نمایش قدرت و قهر دریا تصویر شده است. والای ریاضی نیز با نمایش عظمت و وسعت و گستردگی دریا صورت پذیرفته است. با نگاهی دقیق تر به آثار تحلیلی، درمی یابیم که سبک رمانتسیم، برای نمایش قدرت طبیعت، بیان وقایع و رخدادها، توجه به معنویت و جنبه های روحانی، واکنش بر انقلاب صنعتی و در برخی موارد، رویدادهای سیاسی به کار رفته است.
مطالعه ی اقتباس ادبی در عکاسی صحنه پردازی شده ی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
69 - 80
حوزه های تخصصی:
هنرها در طول تاریخ از منابع متعدد اقتباس کرده اند. برخی مثل سینما بیشتر و برخی دیگر کمتر. به نظر می رسد عکاسی به دلیل ماهیت واقع گرایانه اش، کمتر به این شگرد تن بدهد ولی بررسی ها نشان می دهد عکاسی هم از همان آغاز، از منابع مختلفی اقتباس کرده است. ادبیات یکی از منابع برای اقتباس در عکاسی بوده است. اما آیا واقعاً امکان اقتباس از ادبیات و منابع ادبی در عکاسی وجود دارد و اگر دارد چگونه؟ در پژوهش پیش رو که به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، آثار پنج عکاس در زمینه ی اقتباس از ادبیات بررسی شده است. شیوه ی جمع آوری اطلاعات، استفاده از منابع کتابخانه ای (کتاب، پایان نامه، مقاله) و مراجعه به سایت های اینترنتی بوده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد، اقتباس از منابع ادبی در عکاسی امکان پذیر است ولی در شاخه ی عکاسی صحنه پردازی شده بیشتر دیده می شود و عکاسان از بین متون ادبی، بیشتر از شعر اقتباس کرده اند تا از نثر و دلیل آن هم امکان اقتباس آزادتر از شعر بوده است. متون ادبی برای این که بتوانند به شیوه ی عکاسی بازنمایی شوند می بایست ظرفیت فضاسازی، شخصیت پردازی، و روایتگری را داشته باشند. با این حال عکاسان بیشتر برداشت ذهنی و درونی خود را در زمان عکاسی به کار می گیرند و بازنمایی عین به عین متن ادبی در عکاسی امکان پذیر نیست.
شیوه های بازنمایی معماری در نگارگری ایرانی: مطالعه موردی نگاره هایی از دوره سلجوقی، ایلخانی، تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارگران به ویژه از دوره ی ایلخانی به بعد به بازنمایی فضاهای معماری و شهری در نگاره ها پرداخته اند. شیوه بازنمایی فضا در این نگاره ها در مقایسه با ژرفنمایی و سنتِ نقاشی غربی دارای زبان خاص و ویژه ای است. اغلب پژوهش های حیطه نگارگری ایرانی به مبانی فلسفی به خصوص حول مفهوم عالم مثال، یا شیوه های بازنمایی در قالب روش های تحلیلی-زیبایی شناختی پرداخته اند. این پژوهش را می توان در زمره مطالعات تاریخی قرار داد که با روش تحلیلی-زیبایی شناسانه در پی کشف شیوه های بازنمایی معماری در آثار نگارگری ایرانی است. در این پژوهش چهل اثر نگارگری که اغلب متعلق به دوره سلجوقی، ایلخانی، تیموری و صفوی هستند مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که نگار ه ها از برهم نماییِ بازنماییِ نظام های مستقل معماری، منظر و رفتاری تشکیل می شوند. هر یک از این سه نظام بازنمایی، قواعد خاص خود را دارند. سه اصل کلی سازماندهی سطح نگاره شامل سازماندهی فضای کلی با خطوط و قاب بندی، جزء فضاهای مستقل و کلاژ آن ها، روایت فشرده فضایی (کلاژ واحدهای فضایی) و افق رفیع، و سه قاعده بازنمایی سطوح شامل قواعد نمایش سطوح جانبی، قواعد نمایش کف و سطوح داخلی ایوان و نمایش درون و بیرون بنا از یافته های این پژوهش هستند که با تمرکز بر نظام بازنمایی معماری حاصل گردیده است.
کلیشه سازی جنسیتی و بازنمایی زنان در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
19 - 35
حوزه های تخصصی:
کلیشه سازی جنسیتی تمهیدی است که در واقع نمایی و برساخت پدیده های پیرامون نقش داشته و در جهت دهی افکار عمومی اثر گذار است. رسانه ها این تمهید را دستمایه قرار داده و در ترویج، شکل دهی و تهییج مخاطبانشان از آن استفاده می کنند. سینما از مهمترین ژانرهایی است که به مدد کلیشه سازی جنسیتی سعی در بازنمایی تصاویر خاصی از جهان زنانه و ارتباط آن با جامعه مردسالار دارد. سینما به دلیل ویژگی های بارز خود یعنی واقع نمایی، همدلی، همذات پنداری و گریزخواهی، به عنوان رسانه ای دیداری و کاربردی در فرآیند ارتباطات تلقی می شود و مخاطبان زیادی دارد. به همین دلیل است که مدیران و کارشناسان این صنعت باید دانش و آگاهی کامل داشته باشند تا بتوانند ارتباطات مناسبی را با مخاطب برقرار کنند. تاریخ سینمای ایران گویای آن است که هیچگاه از پرداختن به کلیشه های جنسیتی مبرا نبوده است. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی کلیشه سازی جنسیتی را در سینمای ایران مورد مداقه قرار داده و مسئله ی اصلی آن واکاوی نمایش زنان در سینمای پس از انقلاب می باشد. روش تحقیق کیفی با رویکردی توصیفی تحلیلی است و به شیوه جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و آرشیوهای صوتی و تصویری انجام شده است. از این روی برای آشکارسازی مسئله پژوهش فیلم های ریحانه، عینک دودی، گیس بریده، رسوایی که پس از انقلاب تولید و پخش شده است بر مبنای گزینش هدفمند از موارد مطلوب انتخاب و بر اساس مبانی نظری پژوهش تحلیل کرده است.
بازنمایی سوژه زن در سینمای نمایش خانگی (مطالعه موردی سریال مانکن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
36 - 54
حوزه های تخصصی:
این مطالعه تلاشی برای واکاوی بازنمایی سوژه زن در محتوای روایی و تصویری سینمای نمایش خانگی در سریال مانکن است. بدین منظور، با به کارگیری رویکرد برساخت گرا در نظریه بازنمایی ریجارد دایر و استوارت هال، به منزله چارچوب نظ ری و ب ا اس تفاده از روش تحلیل نشانه شناختی فیسک در سه سطح رمزگان واقعی ت، بازنم ایی و ای دئولوژی، سریال مانکن تحلیل و ارزیابی شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کدهای ایدئولوژیک این سریال ترکیبی از رمزگان چندگانه است که در کنار هم شخصیتی طبقاتی از زن سریال را نشان می دهند. از جمله رمزهای این مجموعه می توان به زندگی لوکس، قانون گریزی، فردگرایی، نفع گرایی و آنارشیسم اشاره کرد. زن طبقه مرفه در سریال مانکن دنبال مد، اسراف، تنوع و زندگی لوکس است. در مقابل، زنان طبقه متوسط یا پایین به نوعی بازنمایی آشفتگی زنان تنها در جامعه است که قادر به یافتن راه حل درست و اصولی برای رسیدن به خواسته های خود نیستند و بنابراین گمراه شده اند. برای زنان تنها در خانواده که سرشار از خودخواهی و منفعت طلبی هستند، سریال مانکن چاره ای جز اعتماد به جنایتکاران جامعه و روسپی گری باقی نمی گذارد و حتی به گونه ای، شیوه هایی متفاوت از خود فروشی زنان و مردان را برای جامعه ایرانی- اسلامی بازنمایی می کند.
تحلیل چگونگی بازنمایی انسان معاصر در آثار کیومرث کیاست، کوروش شیشه گران و آیدین آغداشلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جست وجوی چگونگی بازنمایی یک امر یا مفهوم (مانند انسان) در آثار هنری، راهی برای واکاوی اندیشه یا فرهنگ هنرمند باشد. بررسی این مسئله در بستر نقاشی معاصر ایران، راهی برای شناخت بهتر این هنر و دغدغه هنرمندان در این زمینه است. در این پژوهش، چگونگی بازنمایی انسان معاصر در نقاشی های کیومرث کیاست، کوروش شیشه گران و آیدین آغداشلو بررسی و تحلیل می شود. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و در بررسی آثار، مشاهده تصاویر است. تحلیل با روش کیفی صورت می پذیرد. این پژوهش نشان می دهد که کیاست با دفرمه کردن اندام ها و با زبان استعاره، دغدغه ها و سقوط انسان را نشان می دهد. انسان آثار کیاست، موجودی آشفته و غم زده از اتفاقات روزمره و به دنبال آرامش و رهاسازی ذهن و روح زنجیر شده خود است. همچنین شیشه گران با خط های کژ و پرآشوب و همینطور قدرت رنگ، پیچیدگی و سرگردانی انسان امروزی را به تصویر می کشد. انسانی سرشار از شور و انرژی هایی بی قرار و عنان گسیخته که در جهانی پرآشوب سرگردان شده است. آغداشلو نیز با التقاط بین هنر مدرن و سنت های شرقی، با نمایش آثاری مچاله و نیم سوخته سعی در نمایش حیرت، افسون زدگی، افسوس و دغدغه آینده، بی حرمتی زمانه و چیرگی جهالت دارد. انسان به گونه ای در آثار سه هنرمند به نمایش گذاشته شده که دچار بی هویتی شده است و در حالتی تکه تکه قرار دارد. رنج بردن و قرار گرفتن در شرایط نامساعد زندگی فردی و اجتماعی، نوعی بحران وجودی برای این انسان به ارمغان آورده است. در آثار هیچ یک از این سه هنرمند، انسان در وضعیتی مطلوب قرار ندارد.
بازنمایی هویت ملی و قومی در تلویزیون ملی افغانستان در دوره ریاست جمهوری محمد اشرف غنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
179 - 196
حوزه های تخصصی:
در جامعه متکثر قومی افغانستان، رسانه های جمعی این کشور بازنمایی های گوناگونی از این تکثر ارائه می دهند، که در میان آنها شبکه تلویزیونی ملی افغانستان به دلیل ملی بودن جایگاه خاصی دارد. در این مقاله برای فهم نحو ه ی بازنمایی هویت ملی و قومی، اخبار تلویزیون ملی با روش تحلیل گفتمان تحلیل شده است. ابتدا اخبار این شبکه مورد مشاهده قرارگرفته و سپس مهم ترین سرویس خبری آن انتخاب(سرویس هشت شب) و تحلیل شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که تلویزیون ملی افغانستان، بازنمایی هویت ملی و قومی در این کشور را بر مبنای سیاست «یکسان سازی» مطابق با سیاست ملت سازی دولت فعلی انجام می دهد. این شبکه در راستای همین سیاست، مؤلفه های هویتی یک گروه قومی خاص را به عنوان مولفه های هویت ملی قابل قبول برای همه، بازنمایی می کند، یک گروه قومی خاص را بسیار زیاد و دیگر گروه های قومی را بسیار کم بازنمایی می کند.
چگونگی بازنمایی هویت زن ایرانی در سفرنامه های خارجی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
101 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی چگونگی بازتاب تصویر زنان ایرانی در سفرنامه های خارجی است. سیاحان خارجی در سفرنامه های خود اطلاعات درخور توجهی درباره شرایط اجتماعی جامعه ایرانی ارائه نموده اند؛ بنابراین، مطالعه این متون به عنوان یکی از منابع حوزه مردم شناسی و تاریخ اجتماعی می تواند ما را در شناخت هرچه بهتر نقش و جایگاه زنان در زندگی و حیات اجتماعی ایرانیان یاری کند. این مطالعه یک پژوهش توصیفی تحلیلی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای، چگونگی نحوه بازنمایی زنان در سفرنامه ها در آن مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اگرچه گاه برخی گزارش ها بر نقش و جایگاه ضعیف و فرودستی زنان در مقایسه با مردان دلالت دارند، گزارش های زیادی نیز نشان می دهند که زنان در سطوحی، نقش برابر و گاه فرادستی در نسبت با مردان داشته و در عرصه های مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، حضور و نقش چشمگیری داشته اند؛ بنابراین، به نظر می رسد می توان به تحلیل هایی که با اتخاذ رویکردی کلان نگر و عام گرایانه بر حاکمیت مردسالاری و نابرابری جنسیتی در فرهنگ و تاریخ جامعه ایرانی تأکید دارد به دیده تردید نگریست.
نشانه شناسی مستندهای اجتماعی پربازدید برنامه آپارات شبکه بی بی سی فارسی
منبع:
پژوهش مسائل اجتماعی ایران دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
95 - 129
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه ها جزئی جدایی ناپذیر از زندگی مردم هستند. افراد به شنیدن و دیدن مسائل اجتماعی از طریق رسانه ها علاقه دارند تا از خطراتی که زندگی-شان را تهدید می کند، آگاه شوند. مستندهای اجتماعی، فرصتی برای اطلاع رسانی و آگاه سازی از مسائل اجتماعی هستند و از طرف دیگر، عرصه ای را برای نمایش مسائل و مشکلات کشور در رسانه های خارجی فراهم می کنند. در برنامه «آپارات» که هر هفته از شبکه بی بی سی فارسی پخش می شود، مستندهای بسیاری از ایران به نمایش درمی آید. در پژوهش حاضر به دنبال این هستیم که در فیلم های مستند برنامه آپارات بی بی سی فارسی، چه تصویری از ایران بازنمایی می شود؟ به این منظور، سه فیلم «و عنکبوت آمد»، «حراج کلیه ایرانی» و «روزهای بی تقویم» با روش نشانه شناسی اجتماعی و رهیافت «ایدما» بررسی و تحلیل شد. بر اساس یافته ها، موضوعات اصلی فیلم های مستند برنامه آپارات درباره ایران عبارتند از زنان و کودکان با مضمون فرودستی مطلق؛ دین و مذهب به عنوان عامل مشکلات جامعه و ترکیب شده با خرافات؛ نهادها و دستگاه های حکومتی ناکارآمد و ضعیف؛ فرهنگ و آداب و رسوم بیانگر جامعه ای بسیار سنتی و متحجر؛ و قوانین مبهم و متناقض. این موضوعات عمدتاً به شکل عینی گرایانه بازنمایی نشده اند و مسائل مورد مناقشه و تناقض به نمایش درآمده است و قابلیت های مستند اجتماعی به کار رفته تا مسائل و تناقض ها برجسته تر شود. در کل به جای مطرح کردن مسئله و حل آن، رویکرد تنش محور وجود دارد. مجموعه موضوعاتی که در این سه مستند به آن پرداخته شده، مسائلی است که در پژوهش های پیشین نیز به صورت جداگانه مورد توجه قرار گرفته است: مسئله زنان، مسئله دین، مسئله قوانین و مسئله حکومت. البته در این مستندها، مسئله فرهنگ و آداب و رسوم نیز اضافه می شود و گفتمان ضدیت و تقابل با نظام جمهوری اسلامی در این شبکه، نه تنها با برنامه های خبری و تحلیلی، بلکه در قالب مستند و با روایتی کاملاً باورپذیر نیز ادامه می یابد.
مقایسه تصویر ارائه شده از ایران در تارنمای شبکه های پرس تی وی فرانسوی زبان و فرانس 24(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کارکرد اصلی رسانه ها ارائه تصویر موردنظر خود به مخاطبانشان است. ازاین رو این مسئله که تصویر ارائه شده در رسانه به ویژه شبکه های برون مرزی صداوسیما، تصویری باورپذیر، چندجانبه و همسو با سیاست های کلی جمهوری اسلامی ایران باشد، از اهمیت بالایی برخوردار است. سؤال اصلی در پژوهش حاضر آن است که تصویر ارائه شده از ایران در دو تارنمای پرس تی وی فرانسوی زبان و فرانس 24 در چه زمینه هایی همسو یا در تقابل با یکدیگر هستند؟ تمامی مطالب بارگذاری شده با موضوع ایران در تارنمای پرس تی وی فرانسوی زبان و فرانس 24 در بازه زمانی بهمن 1400 با استفاده از روش تحلیل محتوا بررسی شد. یافته های پژوهش نشان داد که تمرکز تارنمای پرس تی وی فرانسوی زبان در ارائه تصویر از ایران، بر خبر و تحلیل هایی با موضوع سیاسی و دفاعی بوده است. در مقابل، در فرانس 24، حجم گسترده محتوای سیاسی از ایران در کنار حجم اندک اخبار اجتماعی و فرهنگی با سوگیری خاص، از ایران تصویر کشوری خشن و بی قانون ارائه می کند. پیشنهاد می شود پرس تی وی فرانسوی زبان، ضمن توسعه کمی و کیفی با رصد بیشتر، واکنش سریعتری به گزارش های فرانس 24 داشته باشد و به موازات برنامه های سیاسی، به برنامه های غیرسیاسی نیز توجه بیشتری داشته باشد.
بازنمایی تهیدستانِ شهری در روزنامه اطلاعات (1305-1332): دولت ناکارآمد و سوژه ناتوان در تقلای بقا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۹
۱۲۷-۷۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چگونگی بازنماییِ فرودستان در متون مکتوب، یکی از عواملِ شکل دهنده به حیاتِ اجتماعیِ فرودستان است. علاوه بر این با عنایت به بازنماییِ فرودستان در متون مکتوب، می توان به ذهنیتِ نویسندگانِ این متون درباره فرودستان و چگونگیِ مواجهه آنها با فرودستان پی برد. روش: هدف ما در این مقاله آن است که نخست با رجوع به شمارگانِ مختلفِ روزنامه اطلاعات در سال های مختلف، به بازنماییِ تهیدستانِ شهری در جریده ای دولتی دست پیدا کنیم و حدودی از شیوه نگاهِ بوروکراسیِ کشور به آنان را بازسازی کنیم. دوم برخی از شیوه های مواجهه تهیدستان شهری با دولت در این سال ها را تا جایی که در روزنامه دولتی اطلاعات بازنمایی شده است تصویر کنیم. تمرکز ما بر بازنمایی تهیدستان شهریِ تهران خواهد بود. یافته ها: تهیدستان شهری فقط در هنگامه بحران و وضعیت های بحرانی رؤیت پذیر می شوند، اغلب جمع آوری می شوند و به مبدأ بازگردانده می شوند و گاه به کاری موقت گماشته می شوند و همواره مشمول تفقد ملوکانه اند. در ارتباط با شیوه مواجهه دولت ها با تهیدستان شهری می توان از «دیالکتیک ناکارآمدی» سخن گقت. بحث: در ارتباط با مواجهه تهیدستانِ شهری با دولت، آنها در فقدان نخستین ضرورت های زندگی مانند کار و نان، اغلب به تقلا برای بقا مشغولند و به چیزی بیش از آن نه فکر می کنند و نه می توانند برسند.
تحلیل بازنمایی لباس اجتماعی زنان در سینمای ایران دهه 70 و 80
حوزه های تخصصی:
یکی از اصلی ترین حوزه های قابل تغییر و تحول در دنیا، پوشاک است که با اعتنا به عرضه هر روزه سبک ها و طرح ها برای زنان در این بین پوشش زنان نسبت به مردان تغییرات بیشتری داشته است. در هر دوره ای از تاریخ، پوشش نیز دچار تنوع و تحولات بسیاری شده است، اما در طی زمان و دوره های مختلف و با گسترش فناوری در زمینه لباس و پوشش تغییرات بسیاری ایجاد شده است. منظور از رمزگان لباس یا نوع پوشش، توجه به سبک پوشش آن است. دسته بندی که از نوع پوشش ارایه می گردد، مربوط به نحوه نمایش افراد در فیلم ها و سریال های ایرانی است. در دهه هفتاد، تحول دوباره ای در مد ایرانی ایجاد شد و در دهه 80 به دلیل اینترنت و بازگشایی دریچه عظیمی از ارتباطات به روی جوانان، مد شکل غربی به خود گرفت و تحول نامنظم و گسترده ای ایجاد شد. بخشی از هویت طبقه اجتماعی، متعلق به پوشش زنان است. با توجه به مطالعات و بررسی های انجام شده در این زمینه، پوشش زنان در قالب یک هنجار تعریف شده است. در ایران پس از انقلاب، در زمینه فرم لباس اجتماع زنان تحولاتی اتفاق افتاده است. از دهه 70 به بعد، با انقلاب در پوشش زنان کوتاه شدن قد مانتوها، اضافه شدن چاک، استفاده از تزیینات، مدل های کوتاه، حذف کامل دکمه ها و... در دهه های پس از آن، از بیشترین تحولات لباس اجتماع زنان محسوب می شود. این تحولات هم راستا با وقایع اجتماعی مختلفی رخ داد که مهمترین آن ها بعد از انقلاب، جنگ تحمیلی و تغییر دولت ها و روابط سیاسی با غرب و رواج اینترنت و شبکه های اجتماعی و ماهواره ای را می توان نام برد. پژوهش حاضر نشان می دهد که تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی بر نحوه حضور، فعالیت و پوشش زن در سینمای پس از انقلاب تاثیر بسزایی داشته است و هم چنین تاریخ سینما حاکی از آن است که نحوه پوشش و بازنمایی تصویر زن ارتباط تنگاتنگی با نقش آن شخصیت در فیلم دارد و همچنین از عناصر اصلی ساخت فیلم است.
بررسی جرم شناختی مجموعه تلویزیونی «سرقت پول»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
115 - 154
حوزه های تخصصی:
فیلم جنایی، رسانه ای فرهنگی است و در ساخت پدیده اجتماعی و القاء شیوه تفکر نقش آفرینی می کند. این پژوهش با هدف تقویت مطالعات جرم شناسی و ارائه راهکار به دنبال پاسخ به این پرسش است که بازنمایی والقا نوع نگرش به جرم، مجرم و عدالت کیفری در مجموعه «سرقت پول» متأثر از کدام دسته از نظریه های جرم شناسی است. به نظر می رسد بازنمایی در این مجموعه عموماً متاثر از نظریه جرم شناسی انتقادی است . در این مقاله مجموعه «سرقت پول» با روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرارگرفته است. یافته ها حاکی از تقابل میان منافع حاکمان و محکومان، اثرپذیری جرم از عوامل اجتماعی، ارتکاب جرم به منزله مقاومت و ایستادگی در مقابله سرمایه داری و دیدگاه های عموماً انتقادی و رادیکال جرم شناسی است. الگوهای روایتی، بیشتر شامل نابرابری های اجتماعی ازجمله فقر، بیکاری و تبعیض جنسیتی، فساد نظام سرمایه داری و نقش آن در ارتکاب جرم و ناکارآمدی مجازات است. با رمزگشایی بازنمایی متن و زیرمتن ها، سارقان، قهرمان مردمی هستند و در مقابل نابرابری های حاکم بر جامعه قیام کرده اند. مأموران اجرای قانون، عموماً نالایق و فاسد هستند. در سیاست خودی/ غیرخودیِ، دور شدن از مرکز قدرت موجب افزایش شعاع حلقه غیرخودی ها و کاهش شعاع حلقه حمایت قانونی است.
واکاوی ابعاد نظریۀ بازنمایی جرم در اخبار و گزارش های رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی معاصر سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
151 - 186
حوزه های تخصصی:
بنا بر رویکرد جدید بازنمایی و اتکا بر نظریه برساخت گرایی رسانه ای، رسانه های جمعی اعم از دیداری و شنیداری، واقعیت اجتماعی را منعکس نمی کنند؛ بلکه این واقعیات در قالب ساختار روایی آنها، تولید و به عبارتی برساخت می شود. نظریه جدید بازنمایی، وجود واقعیت را انکار نمی کند؛ بلکه مدعی است که واقعیت به صورت مستقیم و بی واسطه به دست نمی آید ؛ واقعیت به واسطه معنا پدیدار می شود و معنا در یک فرایند اجتماعی برساخته می شود. از این رهگذر، رسانه ها در بازنمایی اخبار و گزارش های خبری، همواره بر اساس آنچه در واقعیت اتفاق افتاده است، عمل نمی کنند؛ بلکه غالباً به گزینش نوع خاصی از جرایم، چارچوب بندی پدیده های جنایی، تصاویر مربوط به طرفین درگیر در جرم و مقامات عدالت کیفری، اقدام می کنند. این دیدگاه در بازنمایی جرم، از یک سو می تواند توأم با اغراق و بزرگ نمایی باشد؛ به این معنا که خطر بزهکاران و میزان آسیب هایی که بزه دیدگان از وقوع جرم متحمل شده اند از نظر کمی و کیفی، بیش از حد جلوه می کند، اما واقعیت این گونه نیست. از دیگر سو، رسانه در بازنمایی تعداد دیگری از جرایم کاملاً عکس آنچه که توضیح داده شد عمل می نماید؛ به این معنا که با وجود آسیب های بسیار ناشی از این جرایم، در پوشش های خبری به آنها توجه چندانی نمی شود و اغلب، اخبار و گزارش ها به صورت گذرا از آنها عبور می کنند. این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی و با تمرکز بر محتوای اخبار رسانه ای انجام شده است و نگارندگان مترصد آن هستند تا با بررسی گزارش های خبری و پرده برداری از بازنمایی دوگانه و تصویر عمدتاً تحریف شده جرم در رسانه، شکل گیری نگاه واقع بینانه از جرم در جامعه را تا حد ممکن تسهیل نمایند.
تبیین بینامتنی معماری مجتمع های تجاری معاصر در ایران (سال های 1360 تا 1400 شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
21-38
حوزه های تخصصی:
مجتمع های تجاری در دهه اخیر رشد و گسترش چشمگیری در کشور ایران داشته اند و به دلایل متعدد، نظیر مقیاس بزرگ و طیف وسیع بازدیدکنندگانشان، از اهمیت بالایی برخوردارند. همان طور که تعامل و تقابل هایی میان مباحث جهانی شدن و منطقه گرایی وجود دارد، برخی دیدگاه ها در زمینه نقد طراحی مجتمع های تجاری، به دلیل پیشرفت های فناوری و شرایط ناشی از جهانی شدن، این مراکز را به صورت عناصر مشابه و تکرار شونده در دنیا و مروج مصرف گرایی برمی شمارند. در حالی که برخی دیگر از دیدگاه ها، به دلایلی نظیر راهبردهای برندسازی و رشد اقتصادی مجتمع های تجاری، بر هویت منحصر به فرد و وابسته به بستر و زمینه این مراکز تاکید دارند. هدف از این پژوهش، تبیین بینامتنی معماری مجتمع های تجاری، به صورت خوانش ارتباط میان آثار معماری این حوزه با آثار هم عصر یا پیشین آن در ایران و غرب است. همچنین این پژوهش در پی آن است، انواع و ابعاد کاربرد بینامتنیت در معماری مجتمع های تجاری معاصر را دریابد. روش شناسی پژوهش حاضر بر اساس مدل پیاز پژوهش ساندرز، در پارادایم شناخت شناسی تفسیرگرا، از نوع کیفی و با رهیافت تحلیل محتوایی است و همچنین به لحاظ نوع نتایج، تبیینی است. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی- کتابخانه ای و بازدید میدانی انجام شده و روش تجزیه و تحلیل داده ها، توصیفی و تحلیل استنتاجی است. نمونه های مورد بررسی در این پژوهش، به صورت گزینشی از مجتمع های تجاری معاصر در کشور ایران است. نتایج این پژوهش نشان می دهد در خوانش بینامتنی آثار معماری، تداوم و پیوستگی متون با یکدیگر و تاثیرات تعامل و تقابل های جهانی سازی و منطقه گرایی مشهود می شود. مراتب بینامتنی را می توان به اقسام «قوی/ ضعیف» و «صریح/ ضمنی» و بیش متنیت «تقلید/ تغییر» طبقه بندی کرد. همچنین عواملی نظیر رشد و گسترش فناوری، تبادلات فرهنگی و تکنولوژی و قدرت و تجربه طراح در ایده پردازی بر بینامتنیت آثار معماری مجتمع های تجاری موثر هستند. به علاوه نتایج نشان می دهد، کاربرد بینامتنیت در فرم معماری مجتمع های تجاری در ایران که با تمسک به روش تحلیل خود آثار به دست آمده، به صورت بازنمایی های تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی و یا تقلید و اقتباس از آثار معماران مطرح غربی است. همچنین از دیدگاه نشانه شناسی، با در نظر گرفتن مجتمع های تجاری و مال ها به مثابه فضاهای شهری کنترل شده، می توان رشد تکه چینی هایی از فضاهای وانموده که بازتولیدی از فضاهای دیگر و نمودی از کاربرد بینامتنیت است را در این مراکز مشاهده کرد.