مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
بازنمایی
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
43-65
حوزه های تخصصی:
بسیاری از صاحب نظران ارتباطات و رسانه و جامعه شناسان، رسانه ها را عامل تغییر اجتماعی می دانند و بر این باورند که رسانه ها در بازنمایی چشم انداز مناسب برای هدف گذاری، پیشرو بودن در شناسایی فرصت ها وتهدیدها نقش مهمی در نیازسنجی توسعه ای در فرآیند توسعه، ضمن جهت دهی به تصمیمات سیاست گذاران برای اتخاذ استراتژی مناسب، در تحقق توسعه همه جانبه در حوزه کشاورزی نقش اساسی می توانند ایفا نمایند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناخت" تحوه بازنمایی ظرفیت های کشاورزی ایران درگزارش های خبری 21 سیما " انجام شده است. این پژوهش به روش تحلیل محتوا و با جامعه آماری گزارش های خبری پخش شده در بخش خبری 21 سیما با موضوعات کشاورزی در4 ماهه(خرداد، تیر، مرداد و شهریور1399) و به روش نمونه گیری احتمالی و به شیوه نظامند انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد موضوعات حوزه "زراعت" با 5/21 درصد بیشترین و شیلات و آبزیان با 8/3 درصد کمترین میزان بازنمایی ظرفیت های بالقوه و بالفعل کشاورزی بود. 57 درصد ازگزارش های پخش شده در مورد ظرفیت های کشاورزی مرتبط با شعار سال (جهش تولید ) بود. رویکرد "مسئله محوری" با 8/60 درصد بیشترین میزان رویکردگزارش های خبری برحسب مخاطب هدف بود. همچنین"ادعای موفقیت برنامه های" حوزه کشاورزی با 6/26 درصد بیشترین میزان بهره گیری از معیار اخبار توسعه در بازنمایی ظرفیت های کشاورزی در بازه زمانی درگزارش های خبری 21 سیما بود.
بازنمایی تجربۀ زیستۀ فمینیستی در داستان فارسی (نمونۀ مورد مطالعه: ترلان)
حوزه های تخصصی:
فرض بنیانی پژوهش این است که با آغاز مدرنیزاسیون در زمان پهلوی اول و تشدید آن در زمان پهلوی دوم، تضاد میان سنت و مدرنیسم و تأثیر مدرنیته بر قشر زنان در جامعه بیشتر شد و بخشی از این تضاد در آثار ادبی ِ داستان ایرانی بازنمایی شده است. پرسش پژوهش این است که: زن ایرانی در سال های منتهی به انقلاب سال 1357ه.ش. و هم زمان با آن، تغییرات اجتماعی و مدرن شدن خود و جامعه را چگونه زیسته و تجربه کرده است؟ و این تجربه چگونه در داستان فارسی بازنمایی شده است؟. پارادایم مورد استفاده در این مطالعه، کیفی، روش اجرا کیفی و انتخاب نمونه، هدفمند است. داستان بلند «ترلان» با این فرض به عنوان یک نمونه نمایا برای بررسی انتخاب شده است که مؤلفه هایی از تجربه زیسته فمینیستی را بازنمایی می کند. در این پژوهش برای بررسی موضوع از چند رویکرد فمینیستی ِجامعه شناختی استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که هر چند تضاد میان جامعه سنتی با جامعه مدرن و تأثیر مدرنیزاسیون سرمایه دارانه بر روبناهایی چون حقوق فردگرایانه و برابری خواهانه، خانواده، ادبیات، زنان و فمینیسم ایرانی در نمونه مورد مطالعه بازنمایی شده اما این بازنمایی ساختار محکم و نمود شفافی ندارد.
برساخت و بازنمایی هویت های جنسیتی در ضرب المثل های لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها در هر جامعه ای، آیینه تمام نمای شیوه های زندگی اعضای جامعه و جزئی از میراث فرهنگی نسل های پیشین هستند. ضرب المثل های جنسیتی در هر فرهنگی، جایگاه و موقعیت اجتماعی جنسیت زن و مرد را تعیین و انتظارات و توقعات اجتماع از اعضایش را مشخص و شیوه تربیت و پرورش آن ها را از قبل معین می کنند و از اعضای جامعه می خواهند در چه مسیرهایی گام بردارند. فرهنگ سرشار از ضرب المثل های جنسیتی بر برساخت و بازنمایی فرهنگ جنسیتی دلالت دارند. این ضرب المثل ها بر تفاوت و تقابل استوارند و زن را دیگری مرد تصور کرده اند. در برخی از ضرب المثل های لکی، هویت مردان و زنان نسبت به یکدیگر معنا می یابد و جایگاه و منزلت آن ها به نسبت دیگری تعریف می شود. در ضرب المثل های جنسیتی لکی، مردان در جایگاه و موقعیت اجتماعی فرادستی نسبت به زنان ترسیم شده اند. چنین القا می شود که مردان به نسبت زنان از توانایی های عقلی و ذهنی بیشتری برخوردارند. در این ضرب المثل ها، اصل و نسب، پدرتباری است و فرزندان ذکور خانواده، پرچم دار و زنده نگه دارنده اسم و رسم خانواده و خاندان به تصویر درآمده اند. در این فرهنگ، نسبت به تربیت و جامعه پذیری دختران و پسران نگرش سخت گیرانه ای وجود دارد و توصیه شده است از تربیت کودکان در شرایط اجتماعی و اقتصادی رفاه و آسایش اجتناب شود. در انحرافات جنسی، پیش داوری و قضاوت ارزشی منفی نسبت به جنسیت زن وجود دارد و زنان، اغواگر و تحریک کننده تصور شده اند.
خوانش مضاعف: روش شناسی بنیامینی- دلوزی در تحلیل فیلم (همراه با تحلیل فیلم درباره الی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله طرح بحثی روش شناختی در باب چگونگی خوانش فیلم از منظری بنیامینی_ دلوزی و نمایش نحو? کاربرد آن از رهگذر تحلیل یک فیلم است. برای این هدف ابتدا پروبلماتیک دوگانگی واقعیت و هنر و یا رابطه داستان و واقعیت یا سینما و واقعیت را به مثابه زمین? نظری طرح مباحث روش شناختی حول سینما و تحلیل فیلم توضیح می دهیم. سپس با توجه به این زمین? نظری، معرفت شناسی دلوزی در باب سینما و چالش آن با مسئل? افلاطونی تقابل بین واقعیت اجتماعی و بازنمایی یا تصویر سینمایی آن را به مثابه اساس نظری روش- شناسی بنیامینی- دلوزی در تحلیل فیلم به بحث می گذاریم. در اثنای این بحث، روش شناسی دلوزی- بنیامینی را در تقابل با رهیافت های روش شناختی مسلط زبان شناختی و روان شناختی در مطالعات سینمایی معرفی خواهیم کرد، مقالات بنیامین و دلوز در مطالعات سینمایی به گونه ای زیمنه ساز پایان دادن به سلط? محتوا -محوری در خوانش فیلم هاست و بنابراین رویکرد دلوز به سینما در تقابل با رهیافت های رئالیستی و پدیدار شناختی آندره بازن و رهیافت زبان شناختی و روانکاوانه کریستین متز است. چارچوب دلوزی- بنیامینی ضمن اجتناب از در افتادن به حوزه مطالع? سینما به مثابه ابزاری بازتابانه در چارچوب سنت بازنمایی، خوانشی مضاعف از سینما ارائه می دهد؛ به لحاظ روشی، روش شناسی دلوزی- بنیامینی متضمن تحلیل همزمان ابعاد زیبایی شناختی فیلم و زمینه های اجتماعی – سیاسی آن است. در پایان و برای پایان و تدقیق و تصریح بیشتر مباحث نظری و روشی فیلم «درباره الی» را بر اساس روش شناسی فوق مورد تحلیل قرار می دهیم.
مطالعه بازنمایی ابژه های نسلی زندگی روزمره در نقاشی دهه هشتاد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه بازنمایی ذهنیت نسلی در نقاشی فیگوراتیو ایران در دهه ی ?? می پردازد. از این رو با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نمونه آثاری می پردازد که با استفاده از نشانه های شمایلی آشنا، بخشی از هویت و ابژ ه های دوران خود را بازتاب داده اند. بر اساس نظریات مطرح شده در مورد نسل و تعریف مولفه های مرتبط با آن و نیز تغییرات و دگرگونی فرهنگی، بازتاب تغییرات اجتماعی و فرهنگی و نیز برخی از مولفه های شهری در آثار ارائه شده قابل بازخوانی است. نتیج? این مطالعه گویای آن است که هنرمند فیگوراتیو امروز در کنار تاکید بر امر بازنمایی مسائل اجتماعی و محیط شهری در اثر خود، گاه به نقد و داوری در مورد آن ها نیز می پردازد، مطلبی که کمتر در آثار هنرمندان نسل های قبل نمود یافته است.
بازنمایی زن در آثار زنان نقاش معاصر ایران (با تأکید بر نگاه جنسی به زن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقال? حاضر شناخت نگاه زنان نقاش معاصر ایران به زن و نحو? بازنمایی زن در آثار آن ها می باشد. بازنمایی یک سوی? تصویر زن در هنر ها به علت تک جنسیتی بودن هنرمندان که قدمتی به درازای تاریخ دارد و خالی بودن عرص? هنر از حضور زنان، از یک طرف و افزایش حضور زنان در عرص? هنر ها به خصوص نقاشی، از طرف دیگر، می دانی برای محقق می گشاید تا بتواند از این طریق نوع نگاه زنان هنرمند را، که امروزه تعدادشان حداقل در نقاشی بیش از تعداد مردان است، در مورد مسائل مختلف مطالعه نماید. برای تحقق این هدف از نظری? بازنمایی استوارت هال استفاده شده است. جامع? آماری تحقیق حاضر دوسالانه های نقاشی زنان با نام «تجلی احساس» می باشد که شامل ???? اثر است. نمون? آماری این پژوهش ??? اثر منتخب از جامع? آماری است که در آن ها زن به عنوان موضوع اصلی تصویر شده است؛ با استفاده از روش تحلیل محتوا غلبه? نگاه جنسی یا غیرجنسی به زن سنجیده شده است. با یک نگاه کلی به یافته های تحقیق در می یابیم که در این آثار نگاه جنسی به زنان بر نگاه غیر جنسی اولویت دارد. اما نگاه دقیق در جزئیات داده های جداول نشان می دهد که رگه هایی از مخالفت و مقاومت در برابر کلیشه های جنسیتی در آثار زنان نقاش وجود دارد.
تحلیل جامعه شناختی تعامل قهرمان و زندگی روزمره در سینمای مسعود کیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاله حاضر تلاشی است برای تحلیل روایت تعامل اخلاق قهرمانی و منطق زندگی روزمر? مدرن از منظر جامعه شناسی سینما. حوز? مورد مطالعه، آثار سینمایی مسعود کیمیایی است. برای صورت بندی نظریه ای دربار? تعامل دیالکتیکی پویایی های اجتماعی/ تاریخی و آفرینش هنری از آرای دو وینیو، لوکاچ و لونتال استفاده شده است. سپس با به کارگیری روش تحلیل روایتِ ساختارگرا و نشانه شناسی ساختاری آثار سینمایی کیمیایی مطالعه شده است. از میان این آثار، دو فیلم قیصر و محاکمه در خیابان به شیوه نمونه گیری نظری- هدفمند انتخاب شده اند. البته هر یک از این دو فیلم با فیلم دیگری متعلق به دوره خودشان مقایسه شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که سینمای کیمیایی روایت گر تغییر شکل اخلاق قهرمانی در جامعه ایران و ادغام قهرمان در زندگی روزمره است. به موازات گسترش مدرنیزاسیون در چند دهه اخیر، منطق عقلانیت ابزاری بر روابط و مناسبات بین آدمیان سیطره یافته و مسلک قهرمانی (که مبتنی بر عقلانیت غایی و باورهای استعلایی است) به حاشیه رفته است.
زن و قدرت در خانواده (تحلیل محتوای شش رمان پرفروش دهه اخیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«زن و قدرت در خانواده» تحلیل محتوای کیفی شش رمان پرفروش سال های 1378 تا 1388 است که نویسندگان آن ها همگی زن بوده اند. این مقاله نحوه بازنمایی قدرت زنان در خانواده و شکل مناسبات زنان با سایر اعضای خانواده را در این شش رمان بررسی می کند.
در این بررسی، ایده های جامعه شناسی رمان و ادبیات عامه پسندِ مطالعات فرهنگی به کار گرفته شده و به جایگاه زنان و قدرتشان در خانواده و تلاششان در جایگاه یک طبقه فرودست برای مقاومت و قدرت یابی توجه ویژه شده است.
معیارهای اصلی انتخاب رمان ها، پرفروش بودن، زن بودن نویسنده، زن بودن شخصیت های اصلی رمان، و تأکید داستان بر ابعاد قدرت زنان در خانواده بوده است. تاریخ اولین چاپ همگی این آثار بعد از دهه 70 است که به عقیده میرعابدینی (1379) دوره ای است که تحول چشمگیری در حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی از جمله رمان نویسی، به ویژه در رمان های عامه پسند، اتفاق افتاده است.
در این پژوهش، از تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شده که به جای در نظر گرفتن فرضیه ها و اثبات قضایای نظری، بر استفاده از مقوله های اخذ شده از الگوهای نظری تأکید دارد. در این مقاله، مقوله های اصلی «قدرت» و «شخصیت زن داستان» به کمک مقوله های فرعی تر تعیین مصداق شده و از این طریق در تحلیل رمان ها و برای پاسخگویی به اهداف تحقیق به کار رفته اند.
نتایج پژوهش نشان می دهد شخصیت های اصلی زن در این رمان ها به دنبال تعریف جدیدی از هویت و قدرت زن در خانواده اند؛ قدرتی که کم و بیش از به چالش کشیدن قدرت همه جانبه مردان شکل می گیرد. با این حال، زنان این رمان ها عناصری در کنار مردان و نه در برابر آن ها تصویر می شوند که خوشبختی را با مردان و در زیر چتر حمایت آنان مطالبه می کنند. به عبارت دیگر، قدرت یابی جدید زنان در این رمان ها، به دنبال استقلال مطلق از مردان نیست و این نکته خود یکی از مهم ترین دلایل پرفروش بودن این رمان ها در میان زنان خانه دار است.
ایدئولوژیِ جنسیتیِ بصری در آثار نقاشان زن و مرد با موضوع پرتره زنان در شش دهه گذشته در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی مقایسه ای میان آثار نقاشان مرد و زن که به تصویر چهره زن پرداخته اند و بررسی این آثار در طول تاریخ نقاشی معاصر ایران که نگارندگان آن را به سه دوره مجزا تقسیم کرده اند می توان به نتایج قابل توجهی درباره ایدئولوژیِ جنسیتی موجود در این آثار دست یافت. این پژوهش با تلفیق دو مفهوم ایدئولوژیِ جنسیتی و ایدئولوژیِ بصری به صورت «ایدئولوژیِ جنسیتیِ بصری» و کاربست این سازه مفهومی در تحلیل نمونه هایی از آثار نقاشان زن و مرد در این سه دوره با استفاده از روش شناسی نشانه شناسیِ اجتماعیِ تصویر، سعی در روشن کردن ایدئولوژیِ جنسیتیِ مجسم در این آثار دارد. همچنین، به سیر تحول رویکرد نقاشان در بازنمایی تصویر زن در این سه دوره پرداخته است. در پایان این طور نتیجه می گیریم که رویکرد تبعیض آمیز جنسیتی در بازنمایی زنان در آثار نقاشان مرد از آغازین جریان های نقاشیِ نوگرا تا نقاشیِ امروز بسیار تعدیل شده است.
سیمای زنان ایرانی در تلویزیون های اروپا؛ مطالعه موردی مستندهای تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با مطالعه سه مستند تلویزیونی ساخته شده برای تلویزیون های اروپا درباره ایران، چگونگی تصویرپردازی از زن ایرانی در این مستندها، بازخوانی و از روش تحل یل نشانه شناختی برای تحلیل مستندهای منتخب، استفاده شده است. در مجموع، دو گونه تصویر از زن ایرانی در این مستندها ارائه شده است. در تصویر اول، به بازتولید کلیشه های شرق شناسانه رسانه ای در خصوص ایران پرداخته شده؛ فضایی مطلقاً سیاه از وضع زن ایرانی تولیدشده که برخی مختصات آن عبارت اند از حیات در فضای سیاه اجتماعی، فرودستی مطلق، و تقابل رویکردهای رسمی کشور با آزادی و حیات خودمختار زن ایرانی. در تصویر دوم، برخی تصاویر خاکستری از زن ایرانی ارائه شده است. برای نمونه، دختران نوجوانی که احساس اجباری در مورد پوشش و آرایش خود ندارند یا زن عکاس خبری، فیلمساز و تاجری که به فعالیت های فرهنگی، هنری و اقتصادی پررنگی در جامعه می پردازند.
ادراک و بازنمایی زمان در رمان ایرانی (مطالعه موردی: دهه 80 شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با تکیه بر مفروضات گفتمان مطالعات فرهنگی، بر این باور است که درکی که انسان ها از «زمان» دارند نه ذاتی و جهان شمول، بلکه درکی برساخته و فرهنگی است؛ بدین معنی که هر فرهنگ صورت بندی(های) ویژه خود از زمان را شکل می دهد و به افراد ارائه می نماید. بر این اساس، پژوهشِ پیشِ رو در صدد است به بررسی صورت بندی فرهنگ ایرانی از زمان در چند رمانِ ایرانیِ دهه 80 شمسی بپردازد و با به کارگیری روش تحلیل تماتیک در پی توصیف آن است که زمان در رمان های مذکور چگونه و در پیوند با چه مفاهیمی صورت بندی و بازنمایی شده است. نتایج به دست آمده نمایشگر دو الگوی آگاهی زمانی متفاوت در متن رمان هاست: الگوی اول شامل زمانی دایره ای و دربرگیرنده چرخه های متداخلی از «گذشته بازگشتی» و «حال تکراری» است؛ الگوی دوم فهمی آینده محور و خطی از زمان را مطرح می کند که در بستر آن مفاهیم حال و آینده بر مفهوم گذشته غالب می شوند. در متن رمان ها دو الگوی مذکور در شکل دو گانه ای متضاد ظهور می کند که در آن الگوی اول بر الگوی دوم غلبه می یابد و دومی را در هیئت «دیگریِ» خود بازمی شناسد.
بازنمایی خانواده در رمان های فارسی (تحلیل روایی پنج رمان در دهه های 1340 و 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختارهای جامعه در دهه های 1340 و 1380 دست خوش تحولات بسیاری شد. در دهه 1340 شاه به یک رشته اصلاحات با نام «انقلاب سفید» دست زد؛ از جمله اهداف شاه تبدیل ایران از یک کشور عقب افتاده فئودالی به یک کشور پیشرفته صنعتی بود. در دهه 1380 نیز، با به قدرت رسیدن اصلاح طلبان، گفتمان های موجود در جامعه تغییر کرد و به زنان و خواسته های اجتماعی طبقه متوسط جدید توجه شد. خانواده، یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی، از ساختارهای جامعه تأثیر می پذیرد. هدف از مطالعه حاضر تفسیر و مقایسه شیوه بازنمایی خانواده در رمان های دو دهه 1340 و 1380 است. در این زمینه، پنج رمانِ متعلق به این دو دهه انتخاب شد. رویکردِ کلی مطالعه حاضر نظریه بازنمایی و روش به کاررفته در آن تحلیل روایت است که در انگاره تفسیری قرار می گیرد. با کاربردِ نظریه بازنمایی تلاش شد تا ارتباط میان سطح متن رمان و سطح فرامتنِ اجتماعی اقتصادی کشف شود. بر اساس نتایج تحلیل ها، تحولات این دو دهه، که شتاب زده صورت گرفته است، باعث شده که در بازنمایی وضعیت خانواده ها، در سطح نظریه، روابط متقابل بین اعضای خانواده پُرتنش باشد و در سطح معنای بازنمایانه خانوادهْ واپاشیده شود.
بازنمایی روشنفکر در سینمای ایران (تحلیل روایت چهار فیلم در دهه های 1340 تا 1370)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد است تا نحوه بازنمایی روشنفکر را در سینمای دهه های 1340-1370 توصیف کند و به تفسیر مناسبات اجتماعی این بازنمود بپردازد. ازاین رو، با مبنا قرار دادن نظریه "روشنفکران" "گرامشی" و نظریه "بازنمایی"، چهار فیلم با اتخاذ روش "تحلیل روایت"، بررسی شده است تا رابطه هریک از روشنفکران بازنمایی شده با بافت اجتماعی خویش مشخص گردد. درنهایت این نتایج حاصل شد که روشنفکران نه به صورت مستقل، بلکه در پیوند با طبقات اجتماعی ویژه ای عمل می کنند و نگاه ایدئولوژیک به آنان در هر فیلم نیز به ایدئولوژی های خاص هر دوره گره خورده است. همچنین از مقایسه روند این بازنمایی آشکار شد که در دهه منتهی به انقلاب و دهه اول پس از انقلاب، روشنفکر در رابطه با "امر سیاسی" مطرح شده است اما با سپری شدن دهه اول انقلاب و پایان یافتن جنگ، روشنفکر دهه هفتاد در جست وجوی نقش تازه ای برآمده است و، در رابطه با "امر اجتماعی" مطرح شده است.
بازنمایی روابط خانوادگی در فیلم های اصغر فرهادی(چهارشنبه سوری، درباره الی...، و جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده یکی از قدیمی ترین و مهم ترین نهادهای بشری و موضوع تحقیق مهمی برای محققان است و همیشه توجه محققان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. تجربه زندگی مدرن بیانگر آن است که نهاد خانواده و روابط خانوادگی دچار تغییراتی شده است. اصغر فرهادی از جمله کارگردانانی است که در فیلم هایش به موضوعات و مسائل اجتماعی پرداخته و خانواده و روابط خانوادگی یکی از کانون های مهم فیلم های اوست. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که موضوعات اجتماعی در فیلم های اصغر فرهادی با موضوع خانواده و روابط خانوادگی چگونه بازنمایی شده است؟ فرهادی چه تصویری از خانواده و روابط خانوادگی در جامعه ایران به تصویر کشیده است و چه تأملات نظری می توان از فیلم های فرهادی بیرون کشید؟ روش مورد استفاده در این مقاله، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی مایرینگ بوده و سعی شده است که مضامین آشکار و مضامین پنهان موجود در فیلم های مورد مطالعه شناسایی شود. در فرایند تحلیل داده ها نیز از روش کدگذاری استفاده شده است. بر مبنای نظریه بازنمایی، بازنمایی صورت گرفته از خانواده و روابط خانوادگی در فیلم های مورد مطالعه اصغر فرهادی، روایتی است که از خانواده ایرانی در فضای مدرنیته ارائه شده است. بر اساس مقولات به دست آمده از فیلم های مورد مطالعه، می توان نتیجه گرفت که فیلم های مورد مطالعه بازنمایی ای از گسست پیوندهای خانوادگی یا روابط خانوادگی شکننده در جهان مدرن ارائه می دهند و در چنین فضایی روابط خانوادگی افراد به استحاله ارزش های وفاداری (خیانت)، طلاق، پنهان کاری و دروغ گویی، بی اعتمادی و ناامنی روانشناختی، خشونت، قضاوت های نادرست، و تقابل سنت و مدرنیته آغشته است.
نشانه شناسی تصویر زن در سینمای اصغر فرهادی (تحلیل نشانه شناسانه فیلم های سینمایی رقص در غبار، درباره الی و گذشته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه های نمایش تصویر زنان در آثار یک کارگردان از نسل جدید کارگردان های ایرانی و چگونگی بازنمایی شخصیت های زنانه و مردانه در این فیلم ها، موضوع این پژوهش است. سوال اصلی این تحقیق آن است که آیا تغییر ملموسی در شیوه های قدیمی بازنمایی زنان در مقایسه با مردان در سینما و استفاده از اسطوره های پیشین طبیعی جلوه دهنده نقش های اجتماعی آن ها رخ داده است یا نه؟ فرضیه ابتدایی تحقیق این بود که احتمالا در آثار سینمایی اصغر فرهادی به عنوان یک کارگردان نسبتا مدرن-که موفقیت های بین المللی به دست آورده و آثارش بعضا توسط منتقدان صاحب نام جهانی تمجید شده است- در مقایسه با دیگر کارگردان های ایرانی از بازنمایی نقش های اجتماعی زنان و مردان به شیوه های قدیمی خبری نباشد، اما نتایج تحقیق نشان دهنده ردشدن این فرضیه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در پس زمینه آثاری که از فرهادی در این پژوهش مطالعه شده است نیز، علی رغم نشان دادن تغییرات ایجاد شده در نقش های اجتماعی زنان و مردان و سپردن نقش های کلیدی به زنان، همچنان باورهای قدیمی درباره خصوصیات ذاتی جنسیت ها وجود دارد و مورد تاکید قرار می گیرد.
از کلیشه تا آموزش؛ بازنمایی ایدز در تلویزیون ایران با تمرکز بر سریال پریا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیماری ایدز در طول دهه های گذشته، قربانیان زیادی در ایران گرفته است. بازتاب و بازنمایی رسانه ای این مسئله مبتلابه جامعه ایران در آثار هنری و رسانه ای، در نگاه جامعه به این بیماری مؤثر بوده است. مقاله حاضر درصدد است تا ضمن مروری بر روند بازنمایی کلیشه پردازانه ویروس اچ آی وی و بیماری ایدز و مبتلایان به آن در تلویزیون ایران، بر سریال تلویزیونی پریا که ضمن دراماتیزه کردن ابعادی از شیوع این بیماری در جامعه ایران، رویکردی آموزش محور در پرداخت به این بیماری داشت، متمرکز شده است. 23 سکانس برای تحلیل لایه های معنایی موجود در آنها با استفاده از روش نشانه شناسی فیسک انتخاب شد و در سه سطح، نشانه های ارائه شده در خصوص بیماری و بیماران ایدز و مبتلایان به ویروس اچ آی وی تحلیل گردید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که گرچه سریال پریا در نمایش بیماری ایدز و مبتلایان به ویروس اچ آی وی، با واقعیت فاصله بسیار دارد و برخی آموزش های انعکاس یافته در آن، کاستی هایی دارد، اما این سریال با فاصله گرفتن از کلیشه سازی های معمول تلویزیون در این زمینه، دربردارنده رویکرد همدلانه بیشتری در قبال بیماران مبتلا به ایدز و ویروس اچ آی وی است. همچنین در این سریال از میان مؤلفه های گوناگون مربوط به درمان بیماری، تنها بر حمایت عاطفی و روانی خانواده ها از بیماران، متمرکز بوده است و درمان های دارویی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
بازنمایی شهر در سینمای ایران در دهه های 80- 1306(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بازنمایی شهر در سینمای ایران در دهه های 70، 80 و 90 می پردازد. رویکرد نظری پژوهش مبتنی بر دیدگاه راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. روش تحقیق تحلیل محتوی کیفی است. 18 فیلم انتخاب و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد: در دهه 70 بشتر زمان فیلم ها به درون خانه محدود شده است. آن بخشی هم که در بیرون خانه است به ابعاد فیزیکی، جمعیتی، مهاجرت، حاشیه نشینی و مناطق فقیرنشین تقلیل داده شده است. حیات شهری در این دوره چنان کم نمایش داده می شود که اسطوره-مکان «جامعه بدون شهر» شکل می گیرد. در دهه 80 ساخت و سازهای انبوه، تغییرات گسترده و گسترش نامکان ها در میان آثار سینمایی برجسته است. همچنین سویه های تاریک این تغییرات مانند قطبی شدن فضای شهر (فقیر/غنی) و آسیب های اجتماعی از قبیل فقر، بیکاری، اعتیاد، دختران فراری که در نهایت احساس یاس و سرخوردگی را در بین ساکنان شهر به وجود آورده است، اسطوره-مکان «سازندگی منفی و شهر سراب» را برساختند؛ در دهه 90 شهری بازنمایی می شود که پس از تغییرات و ساخت و سازهای گسترده ی دهه قبل اکنون به بن بست رسیده است. شهری که با ساختارهای عینی و متصلب خود در برابر ساکنانش قد علم می کند و آنها را به چالش می طلبد و در مقابل، ساکنان در برابر این ساختارها حالت انفعال در پیش می گیرند. مفهوم مرکزی بازنمایی شهر در این دهه «شهر متصلب و سوژه ناتوان» است. سرانجام، سینما با تاکید بر نماهای بسته و توجه به «خانه» کمتر تصویری از کلیت شهر ارائه می دهد و بر سویه های تاریک شهر متمرکز است.
بازنمایی نقش مادران شهدای مفقودالاثر در سینمای دفاع مقدس (مورد مطالعه: فیلم های شیار 143 و بوسیدن روی ماه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ین پژوهش کیفی به بازنمایی نقش مادران شهدای مفقود الاثر در فیلم های شیار 143 و بوسیدن روی ماه پرداخته است. در همین راستا تلاش بر این بوده است با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، دو فیلم مطرح شده تجزیه و تحلیل شوند. نتایج این تحلیل نشان می دهد نقش مادران شهدای مفقودالاثر در دو فیلم شیار 143 و بوسیدن روی ماه را می توان به 5 نقش اصلی (حمایتی، اخلاقی، دینی، عاطفی، آموزشی و سیاسی) تقسیم و طبقه بندی نمود. در حیطه نقش حمایتی مباحثی مانند تامین نیازهای زیستی، حفظ از خطر و مراقبت های پیشگیرانه، در بعد نقش اخلاقی محورهایی مانند هدایت عملی، توجه به موانع رشد، توجه به ارزشهای اعتقادی، در حیطه نقش دینی موضوعاتی مانند ایجاد عادات مذهبی، تمرین مضامین مذهبی- ارزشی، آیین ها و اعتقادات ایرانی-اسلامی، در بعد نقش آموزشی دیدگاههایی مانند علم آموزی و پاسخ دهی درست به سوالات و در مقوله ی نقش سیاسی مباحثی مانند جهت گیری سیاسی و ارزشگذاری به نظام از جمله مولفه ها و حیطه های فرعی حاصل از پژوهش می باشد که در مجموع معرف مولفه های مفهومی نقش مادران شهدای مفقودالاثر در فیلم های مذکور می باشد.
برساخت سینمایی زیبایی شناسی پوشاک زنان در گفتمان های ارزش گرایی، سازندگی و اصلاح طلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع و زیبایی شناسی پوشاک هر جامعه، ذیل فرهنگ آن قابل بازشناسی است زیرا فرهنگ، بخشی از ساختار هر جامعه است که در پیوستگی با سایر ارکان اجتماعی قرار دارد. زیبایی شناسی لباس به معنی شناخت ویژگی ها و دلالت های زیباشناسانه پوشاک در یک جامعه، تحت تأثیر عوامل فرهنگی اجتماعی است که در برخی آثار هنری از جمله فیلم های سینمایی انعکاس یافته و قابل مطالعه است. سینما یکی از هنر-رسانههایی است که توانمندی بسیاری در بازنمایی تحولات مختلف جامعه دارد. یکی از پدیده های فرهنگی- اجتماعی هر جامعه، تغییرات در پوشش و پوشاک آن است که به انحاء گوناگون در فیلم های سینمایی هر دوره، برساخته و بازنمایی می شود. این مقاله ضمن تحلیل گفتمانی سه دوره ارزش گرایی، سازندگی و اصلاح طلبی و تحلیل 30 فیلم سینمایی، به این سوال پاسخ می دهد که تاثیرگفتمان های گوناگون بر زیبایی شناسی پوشاک زنان چگونه در آثار سینمایی، بازتاب یافته است.
بازنمایی هویت خودی و دیگری در فیلم های تبلیغاتی گروه داعش در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داعش به عنوان گروهی مرتجع و پیشا مدرن تلاش دارد تا با استفاده از فضای مجازی و امکانات مدرن ارتباطی برای خود هویت سازی مستقل نماید. از همین رو با ساخت فیلمهای تبلیغاتی و انتشار آن در فضای مجازی به دنبال آن است که دیدگاههای جامعه جهانی را نسبت به خود تغییر دهد و تبدیل به گروهی دارای هویت مستقل و اهدافی آرمانخواهانه شود. هدف از پژوهش پیش رو بررسی نحوه بازنمایی ابعاد مختلف هویت خودی و دیگری توسط گروه داعش در فضای مجازی است. از همین رو با استفاده از نظریه بازنمایی و کلیشه سازی به دنبال پاسخ این سؤال میباشد که بازنمایی هویت خودی و دیگری توسط گروه داعش در فیلمهای تبلیغاتی منتشر شده در فضای مجازی چگونه است؟ در این پژوهش توصیف کیفی نشانه ها در کلیپ ها به صورت نظامدار انجام شده و تحلیل محتوای کیفی فیلم ها به صورت کدگذاری شده در سه مرحله صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر فیلمهای تبلیغاتی در دسترس بوده که با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اهداف پژوهشی، از میان نمونه های موجود انتخاب شده اند. در یافته های استخراج شده از کلیپ های منتخب نشانه ها و مفاهیمی وجود داشت که تقابل هویت خودی و دیگری را بر اساس کلیشه سازی نشان میداد و ساختار داعش را در کلیشه سازی هویت بر حق و مطلوب به تصویر می کشید و نیز برخورد با دشمن را در رویکرد سلبی و بر اساس تمایز از هویت خودی تعریف کرده بود تا کلیشه دشمن در قالبی قرار گیرد که هیچ مرز مشترکی با هویت خودی نداشته باشد.