مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اساطیر
حوزه های تخصصی:
یکی از بن مایه های داستان های عاشقانه جنگجویی معشوق است. در تاریخ اسطوره ای و افسانه ای ایران نام زنان و معشوقه هایی چون گلشاه، سروخرامان، گردآفرید، عذرا و سنمبر را می یابیم که درکنار عاشقان خود به صحنة نبرد آمده و چون مردان جنگجو از آنها دفاع می کردند. این آثار بازماندة حماسه های بزرگ یا بازآفرینی آنهاست و چنان در رمانس های عیاری و عاشقانه بسامد دارند که به صورت بن مایه درآمده اند. در این مقاله می کوشیم درکنار معرفی این منظومه ها و معشوقان آنها، کنش های این زنان جنگجو را نشان دهیم و معلوم کنیم که معشوقان در تمام منظومه ها منفعل نبوده اند.
ده داستان تحت بررسی در این مقاله عبارت اند از: بانوگُشَسْب ْ نامه، رابعه و بکتاش، سهراب و گردآفرید، شاهدخت ایرانی از هزارویکشب، حیدربیک و سمنبر، قهرمان قاتل، گردیه و خسرو پرویز، ورقه و گلشاه، وامق و عذرا، همای و همایون.
الاهه اساطیر: بررسی تحلیلی دیدگاه قرآن کریم درباره الوهیت حضرت عیسی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تثلیث» از آموزه های بنیادینِ الهیات رایج مسیحی است که بر اساس آن، حضرت عیسی (پسر) یکی از شخصیت های سه گانه تثلیث، و در کنار پدر و روح القدس دارای الوهیت است. آموزه تثلیث متأثر از فرهنگ ها و ادیان شرک آمیز به مسیحیت راه یافت. قرآن کریم با روایتی متفاوت و ارائه شخصیت بشری از عیسی علیه السلام، بنیان های فکری اعتقاد به الوهیت مسیح را به چالش کشیده است. این نوشتار با هدف تبیین دیدگاه انتقادی قرآن کریم، با روش توصیفی تحلیلی به این موضوع پرداخته است. قرآن کریم اعتقاد به الوهیت حضرت عیسی را باوری شرک آلود و آمیخته به تحریف دانسته و با تأکید ویژه بر مفاهیمی مانند پسر مریم، عبدالله و مخلوق بودن عیسی و نیز گزارش بارداری مریم علیهاالسلام و تولد حضرت عیسی ضمن ارائه شخصیت بشری از آن حضرت و مادرش، هرگونه اعتقاد به الوهیت آنها را از اساس به چالش می کشد. روایت قرآن نشان می دهد که اعتقاد به الوهیت عیسی علیه السلام در زمان آن حضرت وجود نداشته و در دوره های بعد پدید آمده است.
تجلی زمان و مکان اساطیری در جنبش های ایرانی سه قرن نخست هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان گستردة اساطیر شامل مفاهیم و موضوعات بسیاری است که هر یک بار معنایی ویژه ای دارد و همواره در طی زمان بخش هایی از زندگی بشر را در بر گرفته است. این مفاهیم جلوه ای از حقایق عالم ماوراء اند که به زندگی انسان در بین کائنات و عالم واقع الگویی خاص می بخشند. از این رو می توان اساطیر را از جمله عوامل مؤثر در کنش ها و رفتارهای فردی و اجتماعی انسان دانست که در تاریخ حیات بشر به ظهور رسیده و طرحی ویژه به زندگی اش داده است. در این راستا نقش اسطوره با شاخصه های مرتبط با آن در تاریخ و فرهنگ ما نیز درخور توجه است. از نمونه های حضور اساطیر در جامعة ایرانی باید از قرن های نخستین پس از سقوط شاهنشاهی ساسانیان و جنبش های ایرانیان علیه فاتحان مسلمان نام برد. در این دوران اسطوره با شاخصه ها و موضوع های گوناگونی در بین مردم متجلی شد که از بین آن ها می توان به زمان و مکان اساطیری اشاره کرد. ایرانیان در تلاش برای نبرد علیه اعراب به سوی برداشت های اساطیری گام برداشتند و فعالیت های سیاسی عقیدتی خود را با اساسی از زمان ها و مکان های اسطوره ای پیش بردند. زمان و مکان اسطوره ای نماد تداوم و باورهای مردمی در ساحت زمان و مکان تاریخی است و به گونه ای نزدیکی یا پیوستگی ساحت اسطوره و واقعیت است. جنبش ها با طرح ساحت اسطوره ای در باورهای خود به نزدیکی عالم ورا و ماورا دامن می زدند و اندیشه های خود را در نزد مردم پذیرفتنی می کردند
استعاره زدایی از واژه آسمان در اشعار کلاسیک فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی و اشعار کلاسیک درباره آسمان و تأثیر آن بر انسان ها مطالب متنوعی مشاهده می شود. معمولا هنگام شرح و توضیح این اشعار به آرایه استعاره یا مجاز متوسل شده و اغلب آسمان، استعاره یا مجاز از خداوند، قضا و قدر و... دانسته می شود. با نگاهی به پیشینه اعتقادی و اسطوره ای مشخص می شود، آنچه در زبان موجود است و به تبع آن در بسیاری از اشعار راه یافته است، نه تنها مجاز یا استعاره نیست؛ بلکه باورهایی استوار در فرهنگ گذشتگان اعم از ایرانی و غیرایرانی است که همانند دیگر عناصر دینی و باوری بر محمل زبان به اشعار و زبان کنونی فارسی راه یافته است. این پژوهش سعی دارد تا به ریشه یابی آسمان و باورهای پیرامون آن براساس متون کهن ایرانی و اساطیر و باورهای ملت های دیگر بپردازد و شواهد کاربردی آن باورها را در زبان فارسی با استناد به مثال های شعری تبیین نماید. به دلیل گستردگی ادبیات فارسی، دیوان چهار شاعر پارسی زبان سده پنجم؛ عنصری، منوچهری، ناصرخسرو و مسعودسعد به عنوان ملاک در نظر گرفته می شود. پس از بررسی کاربردهای مختلف آسمان در این اشعار و مقایسه آن با اساطیر و باورهای متقدم بر آن ها مشخص می شود که همه کاربردهای آسمان در آن ها دارای زمینه های اعتقادی بوده که به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه در زبان این شاعران منعکس گشته است.
بررسی بنیادهای اساطیری و باستانی در فرهنگ عامه مردم ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با بازنمایی نقش اساطیر و باورهای باستانی و کُهن در هویت قومی- محلی و ذکر مصادیقی از کاربرد آنها در زندگی جاری یک قوم، در صدد پاسخ به این پرسش ها برآمد که اساطیر و باورهای کُهن در دنیای سیال و ماشینی امروز تا چه میزان زنده و پویا هستند؟ و کدام باورها و اعتقادات عامه، ریشه در اساطیر و باورهای دیرین دارند؟ بررسی و تبیین نقش اساطیر و باورهای کُهن در میان یکی از اقوام جامعه امروز ایران، نشان داد که اساطیر و باورهای کُهن، گروه های مردم را در این ایده که به کُلیت واحدی به نام ملت تعلق دارند و از آینده مشترکی برخوردارند، متفق می سازد؛ چراکه اساطیر، برآیند روح جمعی و میراث نیاکان گذشته یک ملت است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعه کتابخانه ای بود، ضمن اینکه مبنای نظری آن را کتابها و مقالات مرتبط با اسطوره و عقاید عامه تشکیل می داد. این مقاله، پس از بیان کُلیتی از ارتباط اساطیر با فرهنگ عامه، به تداعی و بیان اساطیری و باستانی باورهای عامیانه مردم ایلام پرداخت تا نشان دهد که اساطیر و باورهای عامیانه مربوط به هستی، تا چه میزان در عصر مدرنیته و ماشینی امروز برجای مانده و مقام اساطیر و باورهای کُهن تا چه میزان در باورهای گروندگان به آنها، تکوین و رشد یافته است.
نقش گرگ از اسطوره تا تاتو
انسان ابتدایی، گرفتار در جغرافیای محدود، به پاسخ پرسش های هستی شناسانه، پیرامون تبار خود و اینکه از کجا آمده است، نیازمند بود. از اینرو، در برخی نقاط با این گمان که گیاه یا جانوری خاص نیا و جد و تبار او است، برای آن گیاه یا جانور، سرشتی خاص تصور می کرد که به این عناصر با این تصور، در مطالعات ادیان، توتم گفته می شود. از جانورانی که از دیرباز در فرهنگ های گوناگون به علت داشتن فضای زیستی مشترک با انسان، کاربرد توتمی داشته اند، گرگ ها بوده اند. با اینکه گرگ، در فرهنگ جهانی و ایرانی غالبا چهره منفی داشته و دارد و این ویژگی را در تولیدات فرهنگی در قالب کتاب، فیلم، مَتَل، اشعار و... باز تولید کرده اند با واکاوی فرهنگ مردم می توان نشانه هایی ازچهره ی مثبتِ، این جانور را باز شناخت. مطالعه ادبیات توتم ها دراسطوره ها می تواند به تغییر نگاه، به منظور احترام به این جانور مهم در چرخه طبیعت کمک کند. توتم ها، معمولا موضوع مراسم پرشور و تشریفات و آیین های خاصی قرار دارند که با کشیدن نقوش به روش های گوناگون بر روی بدن خود، سنتی را کم و بیش تحت نام خالکوبی (تاتو) حفظ کرده است. یکی از کاربردهای تاتو یا خالکوبی، بازنمایی باور ها و اعتقادات فردی و اجتماعی است و گرگ از نقوش پرکاربرد در تاریخ خالکوبی بوده است که می توان نگاه مثبت به این جانور را به عنوان توتم از میان نقش های توتمی خالکوبی شده دریافت کرد. یافته های این مقاله نقش اسطوره گرگ و خالکوبی (تاتو) این جانور را در تمدن ها و فرهنگهای مختلف ونیز ادبیات فارسی به طور اجمال نشان می دهد.
بررسی تأثیر دریا بر فرهنگ عامه مردم بوشهر
حوزه های تخصصی:
آداب و سنن هر قوم در بردارنده ریشه دارترین ارزش ها و تجربیاتی است که طی نسل ها در برخورد با تندبادهای حوادث و عواملی که سعی در زوال و کمرنگ نمودن آن داشته اند، شکل گرفته است. سنت ها و باورهایی که بی شک از مهم ترین مقولات در تثبیت و قوام رفتارهای اجتماعی داشته و دارند. استان بوشهر بدلیل موقعیت جغرافیایی منحصر به فردش اساساً محور تبادل فرهنگ، تجارت، سیاست، برای داد و ستد کالا و اندیشه ها میان ایرانیان، هندیان، آفریقایی ها و اروپایی ها طی قرن های متمادی بوده است. تا جایی که از این کرانه تا کرانه های دور دست چین رفتارهای التقاطی به صورت نمادهای اعتقادی تغییر ماهیت داده اند که انتساب و اکتساب هر یک از این باورها، باورهای منشعب از دریا و دریانوردی خود جای بحث ها مفصل نیست. در این پژوهش برآنیم تا نقش دریا و دریانوردی را به عنوان مسبب نشر فرهنگ عامه در کرانه های شمالی خلیج فارس خاصه استان بوشهر مورد بررسی قرار دهیم. هر چند در حوزه ی تاریخ و جغرافیای سیاسی اقتصادی بوشهر تحقیقاتی انجام شده است؛ اما جای مسائل مهمی در زمینه فرهنگ و سنت های دریانوردی آنچنان که با معیشت و زندگی آنان در آمیخته باشد کماکان مغفول مانده است که امید است با روشن شدن تشابهات نژادی، تاریخی، و فرهنگی و وابستگی عمیق مردمان این سرزمین با فلات مرکزی ایران و که غالباً از ریشه های اجتماعی دیگر نواحی پیرامون خود نشأت گرفته است مورد مقایسه و متمایز قرار گیرد. در این پژوهش بدین پاسخ این پرسش هستیم که عوامل جغرافیایی از جمله (آب و هوا، اقلیم) و معیشت در باورها و ویژگی های فرهنگی مردم بوشهر چه تأثیری داشته است؟ دریا و دریانوردی در شکل گیری و قوام این باورها و اعتقادات تا چه اندازه مؤثر بوده است؟ و شیوه معیشت اعم از کشاورزی، کم آبی در کنش های اجتماعی و اعتقادات درونی بوشهریان تا چه میزان تأثیر داشته است؟
کاوش غزلیات حافظ از منظر فرجام شناسی
مبحث فرجام شناسی و معاداندیشی از مباحث مهم و عمیق اعتقادی است که مورد اهتمام ادیان و آئین های مختلف بوده و در آثار بزرگ ادبی نیز وارد شده است. در این پژوهش، غزلیات حافظ را از این منظر مورد مطالعه قرار داده ایم، شواهد مرتبط با فرجام شناسی را از دیوان شاعر استخراج، سپس به صورت واژه ای و ترکیبی تقسیم-بندی نموده و ابیات شاهد را با توضیحاتی همراه ساخته ایم و تاکنون کاری به این شکل در اینباره انجام نشده است. هدف از این پژوهش یافتن پاسخی برای این سوال ها بوده که بازتاب مسأله فرجام شناسی در ذهن و زبان حافظ چگونه است؟ او در دستیابی و بیان دیدگاهش نسبت به فرجام از چه منابعی بهره برده است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که شاعر، اعتقادی راسخ و راستین به فرجام و جهان و زندگی پس از مرگ داشته و به شیوه ها و انگیزه های مختلف با استناد و اقتباس از قرآن کریم، روایات اسلامی و باورهای اسطوره ای از آن سخن گفته است.
تحلیل ساختاری الگوهای متکرر داستان های کودکان طردشده در شاهنامه و دیگر اساطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
85-104
حوزه های تخصصی:
عناصر مشترک در فرهنگ و ادبیات ملل مختلف فراوان دیده می شود که یافت و تحلیل دلایل آن، کمک می کند تا در صورت لزوم، زمینه های اشتراک و نزدیکی فرهنگ ها تقویت شود. یکی از شباهت-های موجود در ادبیات فارسی و ادبیات دیگر ملل حضور کودکانی است که بنا به دلایلی از خانه طرد می شوند و در نهایت اغلب آن ها به خانه بازمی گردند و در شرایط و موقعیتی بهتر قرار می گیرند. در شاهنامه، شخصیت هایی چون کیقباد، زال و... بنا به دلایلی مورد نفرت قرارگرفته و طرد می شوند؛ اما این کودکان پس از پشت سرنهادن حوادثی به قدرت و قهرمانی می رسند. در متون حماسی-اساطیری جهان نیز داستان هایی وجود دارد که بنمایه آن طرد کودکی از خانواده است. همه این کودکان، پس از دورشدن از زادگاه و پس از طی مراحلی دشوار و گذر از موانعی، به بلوغ رسیده و شایسته عنوان قهرمانی یا پادشاهی می شوند. با تحلیلی ساختاری مشخص می شود که این داستان ها از الگویی واحد پیروی می کنند و دارای اجزا و عناصری مشترک، مانند قدرت طردکننده، کودک طردشده، ابزار دورکردن، مکان تبعید، مانع و حایل، شخص نجات دهنده و در نهایت سرنوشت محتوم است. در این داستان ها گسیل کنندگان، کسانی هستند که نسبت به وجود این کودکان احساس ترس و تنفر دارند. در واقع دو سبب اصلی که موجب می گردد تا این کودکان در طبیعت رها گردند، نخست ترس شخص گسیل کننده از حوادث احتمالی آینده و دیگر نفرت والدین از فرزندان به دلیل وجود نقص یا ناخواسته بودن است.
بررسی و تحلیل تلمیح و انواع آن در بوستان سعدی
منبع:
علوم ادبی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
109-133
حوزه های تخصصی:
در ادب فارسی کمتر شاعری را می توان پیدا کرد که شعرش به اندازه سعدی از قرآن و روایات تأثیر گرفته باشد؛ او از همان ابتدای بوستان تسلط بی نظیر خود را به کلام الله و احادیث نشان می دهد. وی مانند دیگر گویندگان و نویسندگان پارسی گوی به شیوه های بدیعی و گوناگون از قرآن و حدیث بهره برده است. گاه از بخشی از آیه یا حدیث، گاه به معنی و مفهوم آن ها و گاه با تلمیح و اشاره به یک واژه، سخن خود را مرشح کرده است. در واقع الگو و ساختار اصلی سعدی در آثارش، «قرآن» است. وی در طرح فلسفه اخلاق خویش، قرآن را نصب العین قرار داده است. او از آیات در زمینه مدح و ستایش خداوند، آموزش نکات اخلاقی اسلامی و نتیجه های کاربردی در زندگی بهره گرفته است. اساس تأثیرپذیری سعدی از قرآن کاربرد مستقیم نیست؛ بلکه بنیاد آموزه های قرآن را در آفرینش فضای اشعار و حکایت ها به کار می گیرد. نوع جمله بندی ها، واژگان و تمایل به سجع و فاصله وحتی آهنگ جملات وی، رویکردی قرآنی دارد.
عملکرد اشکانیان در پاسداری از مرزها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
253 - 275
حوزه های تخصصی:
در اوایل سده سوم پیش از میلاد و روزگاری که با فروپاشی قدرت هخامنشی، حکومتی بیگانه زمام امور را در دست گرفته بود، قومی ایرانی از مناطق شرقی ایران زمین برخاسته و حکومتی ایرانی برپا داشت. از ویژگی های این حکومت که با عنوان پارتیان/ اشکانیان شناخته می شوند، هنر جنگجویی و مرزبانی بود که سبب گردید در تاریخ ایران، دورانی با عنوان عصر پهلوانی و حماسی آغاز گردد. بدین سان مسئله اصلی در این پژوهش بر این مبنا است که اشکانیان به عنوان میراث داران دولت هخامنشی و دولتی ایرانی چه نگرشی به قلمرو و مرز داشته و برای حفظ حدود و ثغور کشور، چه اقداماتی انجام داده اند و عملکرد ایشان در این زمینه، سبب وقوع چه رخدادهایی در تاریخ ملی (اساطیری) ایران گردیده است. در این راستا با بررسی منابع تاریخی و روایات ملی و بر مبنای توصیف و تحلیل اسناد و مدارک موجود، از جمله دستاوردهای پژوهشِ حاضر آن است که اشکانیان در تقسیمات کشوری و برخی عناوین حکومتی به شیوه هخامنشیان عمل کرده و در پاسداری از قلمرو از شگردهای آنان بهره برده اند؛ بنابراین، افزون بر استقرار اقوام جنگجو در مرزها به عنوان مرزبانان، عملکرد ایشان در حراست از قلمرو سبب گردید که برخی شهریاران اشکانی را در تاریخ اساطیری ایران در نقش پهلوانان مشاهده کنیم؛ پهلوانانی که در پاسداری از مرزها شهره گشته و بزرگ ترین خویشکاری آنان «مرزبانی/ Marz(o)bān» قلمداد می گردد که عنوان و سِمَتی است که از ابداع اشکانیان به شمار می رفت.
بررسی جایگاه و نقش عصا در اساطیر و ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
155 - 186
حوزه های تخصصی:
عصا از عناصر مهم اساطیری و فرهنگی است که علاوه بر کارکردهای طبیعی و اولیه، در اسطوره ها و ادیان مختلف حضور گسترده ای داشته است. روزگاری ابزاری ساده برای انجام کارهای روزمره بود؛ اما به مرور زمان، کارکردهای اساسی و بنیادینی در زندگی مردم یافته است و در دوره های بعد، متناسب با رشد عقلی بشر، به شکلی نمادین ظهور پیدا کرده است. نقش های نمادین عصا در ادوار مختلف اساطیری و دینی تغییر شکل داده، گاه بر اثر این دگرگونی ها، ارتباط و پیوند ظاهری خود را با فلسفه وجودی خویش قطع کرده، به شکل و شیوه ای متفاوت جلوه گر شده است. از طرف دیگر، همگام با پیشرفت های مادی بشر، بخشی از کارکردهای عصا به ابزارهای به نسبت پیشرفته تری مانند نیزه، کمان، شمشیر و سلاح های نوین واگذار شده است. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی حضور عصا و اشکال گوناگون آن در دوران اساطیری و حماسی، در پیوند با خدایان، پادشاهان و پهلوانان، همراه با بازتاب آن در ادیان بررسی و نقش های مختلف نمادین عصا و علل تغییرات تدریجی آن تبیین شده است.
عصا و جایگاه نمادین آن در فرهنگ ها و باورهای باستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
181 - 202
حوزه های تخصصی:
نمادها و نشانه ها در تاریخ اساطیری و روایی هر ملل دارای مفاهیم و معانی خاصی بوده است و هریک از آنها داستان ها، تفکرات و باورهایی را به خود اختصاص داده اند. در این میان، ابزاری همچون عصا یا دبوس که امروزه معنای مشخصی را به ذهن متبادر می سازد، در عصر باستانی و در روایات دینی و غیرِدینی معانی و کارکردهای متفاوت و متعددی داشته است. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی آن است که دریابد عصا در تمدن ها و باورهای مختلف باستانی دارای چه کارکردهایی بوده و چگونه نمادی به شمار می رفته است؟ همچنین این ابزار در شکل انتزاعی و ملموس خود، در دست صاحبان قدرت (شهریاران) و اصحاب دین (رهبران دینی) هریک نشانگر چه مفاهیمی بوده و در نقوش و نگاره ها و باورهای دینی چگونه تصویر و معرفی می شود ؟ بدین سان با مطالعه و بررسی متون تاریخی و نگاره های باستانی و همچنین، با رجوع به روایات اساطیری و دینی، یافته های پژوهش پیشِ رو با رویکردی توصیفی- تحلیلی، حاکی از آن است که عصا/ دبوس در دنیای مادی، در دست افراد، نشانگر شوکت، قدرت دنیوی و دینی بوده و به عنوان نماد قدرت ایزدی، همواره در دست ایزدان مشاهده می شود و با این ابزار است که ایزدان و نمایندگان آنها در روی زمین، به تحقق آمال خود می پردازند. از طرفی عصا در دست صاحب منصبان نشانگر نقش رهبری و ریاست آنها و همچنین در مواردی، سمبل فرزانگی، آزمودگی و کهنسالی است.
جلوه اساطیر در دو بیتی های فایزدشتی
منبع:
رخسار زبان سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
۵۰ – ۲۸
حوزه های تخصصی:
در شعر فایز دشتی اساطیر جلوه و شکوه خاصی دارند. او با بیانی کلی و دیدگاهی دیگر به جهان می نگرد و از اساطیر مختلف با بیان هایش گوناگون یاد می کند. وی گاهی فقط اساطیر ملی و یا مذهبی کهن را بیان می کند و گاه نیز به اسطوره سازی با کمک حوادث و شخصیت های غیر ایرانی دست می زند. وی به اساطیر مختلف اعم از اساطیر مذهبی و ملی پیش از اسلام و پس از اسلام و نیز اساطیر غیر ایرانی توجه داشته است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیل محتوایی، میزان تأثیر اسطوره و بن مایه هاى آن را در اشعار فایز دشتی، شاعر بزرگ بوشهری، مورد کندوکاو و تجزیه و تحلیل قرار داده است. نخست، اشعار فایز مورد مطالعه و بررسی، سپس نمونه هایی از اساطیر ایرانی، غیر ایرانی و اساطیر مذهبی به کار رفته در این اشعار، استخراج و مورد شرح و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که گرایش های اسطوره ای فایز، متأثر از مطالعة عمیق شاهنامه و تعلیمات مکتب خانه ای او بوده و منظور نگارنده از نگارش این مقاله، نمایاندن جایگاه اساطیر و تأثیر آن در شعر فایز است. فایز توانسته است در بعضی از دوبیتی های خود، نوع حماسه را به ادبیات غنایی وارد کند و اساطیر به کار رفته در اشعار، با هدف قبلی انتخاب و به کارگیری آنها باعث به وجود آمدن سبکی نو در دوبیتی شده است.
بررسی و تحلیل برخی عناصر فرهنگی در ترجمه تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد واعظانه، نوعی گرایش تفسیری است که در سده های مختلف از سوی مفسران قرآن کریم در تفسیر آیات الهی مورداستفاده قرارگرفته است. در این رویکرد، کاربرد زبان و اصطلاحات روزمره مخاطب، داستان ها و قصه ها، به ویژه قصه های اساطیری به منظور جلب توجه مخاطبان و اقناع عاطفی آن ها پر شمار است. گفته می شود یکی از تفاسیر مهم باملاحظه این نوع گرایش، ترجمه ی تفسیر طبری است و همگرایی مترجمان تفسیر طبری با برخی باورهای فرهنگی مخاطبان از عناصر مهم وقابل توجه در رویکرد تفسیر واعظانه این اثر است. به دیگر سخن مفسران این تفسیر باملاحظه عناصر فرهنگی مردم آن عصر ترجمه تفسیری را به گونه ای رقم زده اند که این جنبه تفسیری مشهود گردد. بر این اساس این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که مؤلفه های گرایش واعظانه در ترجمه تفسیر طبری کدام است؟ در یک نگاه کلی می توان دستاورد این تحقیق را در این نکته اساسی مورد تأکید قرارداد که مؤلفان این تفسیر مؤلفه های فرهنگ ایرانی و زبان فارسی به کار رفته در مفاهمه مخاطبان آن روزگار را در خود منعکس ساخته واز این رهگذر کوشش کرده اند بین این فرهنگ و فرهنگ اسلامی پیوندی برقرار سازند. پیوندی که هدف آن تأثیرگذاری بر مخاطب و ایجاد فرآیندی است که در نهایت به رشد و ارتقا شخصیت تربیتی و معنوی آنان بیانجامد. کاربست این چنین شیوه ای در تفسیر غالباً در رویکردهای تفسیر واعظانه ملموس است.
مناسبات قدرت در بدن شاه هخامنشی براساس بینش اساطیری
حوزه های تخصصی:
در هر جامعه ای منابع مشروعیت باتوجه به سنت های حاکم بر آن جامعه توجیه می شود؛ شاه پس از رسیدن به مقام شاهی در ایران باستان به جای یک موجودیت عینی و مادی، به یک موقعیت مثالی و معنایی می رسد و در این تحول به منظور بازتاب مفاهیم لازم است تا بدن مادی او بازتابی از مفاهیم مثالی باشد که در این مقام قرار دارد. «فرّه ایزدی» به عنوان یکی از مفاهیم مثالی ، باعث شکل گیری یک گفتمان حول بدن شاه می گردد که در آن نوعی برتری درجهت افزایش قدرت و مشروعیت است. پرسش های این پژوهش عبارتنداز: چگونه بدن مادی در مناسبات قدرت به بدنی آرمانی بدل می شود که برای مردم باورپذیر است؟ 2- چگونه گفتمان بدن آرمانی شاه در ادبیات و هنر آن دوره بازتاب داشته است؟ مسألۀ اصلی این است که چه شاخصه هایی در مشروعیت شاه نقش داشت که باعث تمایز و برتری بدن مادی شاه در مناسبات قدرت به بدن آرمانی و مشروعیت آفرین می شد. به همین منظور در این مقاله به شیوۀ اکتشافی، جنبه های مختلفی از کارکردهای بدن شاه هخامنشی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و چگونگی روند شکل گیری گفتمان بدن آرمانی شاه بررسی، و شناختی هرچه عمیق تر به نوع نگرش قدرت درجهت کسب مشروعیت است. هدف از این پژوهش، واکاوی گفتمان بدن شاه هخامنشی در قالب رفتارهای کنش مند، ازطریق کندو کاو در منابع نوشتاری و تصویری است. فرضیۀ پژوهش بر این اصل استوار است که آنچه به عنوان گفتمان حول محور بدن شاه شکل گرفته، برگرفته از تاریخ اساطیر ایران در غالب مجموعه ای از کارکردهای نمادین در بدن آرمانی شاه هخامنشی بازتاب پیدا کرده است. یافته ها و نتایج نشان می دهد که همۀ این مجموعه ها وانموده هایی هستند که مفاهیم سه گانۀ بدن شاه فرهمند، جنگجو و برکت بخش را درجهت منافع قدرت افزایش داده است.
تحلیل بن مایه های اساطیری گیاه و درخت در فرهنگ مردمان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هفتم مهر و آبان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
171-191
حوزه های تخصصی:
تقدس درخت و گیاه از دیرباز تا امروز سبب شده است تا در اساطیر، ادبیات و فرهنگ عامه بر جلوه های گوناگون آن اشاره شود. در فرهنگ مردمان کهگیلویه و بویراحمد، بن مایه های اساطیری درخت و گیاه مانند اعتقاد به درمانگری آن، سوگند خوردن، آیین خوشبو کردن خانه ها و نماد مرگ و زندگی بودن آن در اشعار محلی و آیین های این مردمان نمودی آشکار دارد. هدف این پژوهش، تحلیل بن مایه های اساطیری گیاه و درخت در فرهنگ مردمان کهگیلویه و بویراحمد و توجه به جنبه های ادبی این بن مایه ها در اشعار محلی آن هاست. این پژوهش به شکل بنیادی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای میدانی و به روش تحلیل محتوا انجام شده است. بسیاری از بن مایه های گیاهی مانند گیسو بُران ، معطر کردن خانه با دود گیاهان، اعتقاد به شفابخشی گیاهان در فرهنگ مردمان کهگیلویه و بویراحمد، نمودی اساطیری دارند که در فرهنگ ایران باستان یافت می شوند. عمل سوگند خوردن به درخت، بیشتر از سوی کشاورزان و با تأکید بر سبزی آن و در اثبات درستی سخن خود است. آن ها برای خوشبو کردن فضای خانه ها و همچنین، برای درمان بیماری ها از گیاهان کوهی استفاده می کنند که سبب دور شدن شیاطین به اعتقاد این مردمان می شود. زنان این مردمان در مراسم سوگواری، موی سر خود را برای مرگ عزیزان پس از گشودن بریده و در زیر درخت دفن می کنند که نمادی از مرگ است. پس از گذشت یک سال و با رشد موهایشان امکان ازدواج مجدد را برای خود فراهم می کنند. همچنین، آن ها موی سر و ناخن خود را زیر درخت بلوط برای باروری، دوری از بیماری و جادو دفن می کنند.
بررسی تطبیقی اساطیرآفرینش و پایان جهان در ایران و اسکاندیناوی
اندیشه زندگی و مرگ یکی از مهم ترین اصول عقاید و باورهای آدمیان است. انسان از گذشته های دور تا کنون بعد از آفرینش و مشاهده ی مرگ همواره به دنبال جاودانگی و در آرزوی بی مرگی بوده است. در باورهای مردم پیشین و در آئین ها، مرگ پایان زندگی و نابودی مطلق نیست بلکه می تواند عاملی برای زندگی بهتر و والاتر باشد. بررسی دیدگاه آفرینش و پایان جهان در اسطوره های ایران و اسکاندیناوی، محور اصلی این پژوهش است. در این بررسی فرض بر این است با وجود تفاوت های ظاهری این دو اسطوره اغلب دارای بن مایههای مشترکی هستند. باور به آفرینش و وجود روز رستاخیز در هر دو سرزمین دیده می شود، آفرینش از یک نقطه شروع می شود و در طول زمان به پایان می رسد. چرخه ی مرگ و آفرینش دائمی است و پایان جهان، پایان آفرینش نیست. در پایان جهان، با رسیدگی به اعمال انسان بر چرخه ی آن ها تأکید می-شود. در این پژوهش کلیت اسطوره ها به صورت تحلیلی-توصیفی بررسی شده و شباهت و تفاوت ها مشخص گردید.
بررسی تطبیقی گیاهان مقدس و اسطوره ای در هنر صدر اسلام و پیش از اسلام (هخامنشی و ساسانی) با تاکید برنقش برجسته ها
حوزه های تخصصی:
سرزمین باستانی ایران خاستگاه بسیاری از گیاهان و درختان بوده است. تنوع اقلیمی در کنار پیشینه ی کهن فرهنگی ایران و نیز استفاده گسترده از انواع گیاهان در نظام های غذایی و پزشکی ایرانیان باعث شده تا این مردمان در طی اعصار ارزش ویژه ای برای گیاهان قائل شوند. همچنین به علت تأثیرگذاری ادیان مختلف در فرهنگ ایرانیان نقش مایه گیاهان اساطیری و مقدس از منظر آئین ها هم بررسی شده است. هدف این تحقیق کاربردی بوده و در ابتدا ضمن شناسایی ساختار نمادین سه گونه از پرکاربردترین گیاهان باستانی(گل نیلوفر آبی-گل انار، درخت نخل، برگ کنگر ) به چگونگی پیدایش آن ها و تاثیرشان بر هنرهای صدر اسلام (تذهیب،تشعیر، مینیاتورو...) و پیش از اسلام(هخامنشیان و ساسانیان) در زمینه ی هنر نقش برجسته پرداخته است. سپس به تحلیل این نقوش درجهت شناسایی زیر ساخت های فرهنگی و اندیشه و تمدن آن ها پرداخته شده است. داده های پژوهش حاضر به روش توصیفی– تاریخی سامان یافته است ، گرد آوری اطلاعات نیز به روش کتابخانه ای و میدانی تنظیم شده است. یافته های این تحقیق مبنی بر این است که استفاده از نقوش گیاهان اساطیری و مقدس در هنر صدر اسلام و پیش از اسلام(هخامنشیان و ساسانیان)، ورای جنبه ی تزیینی، کاربرد نمادین واعتقادی داشته و به عبارتی ریشه در باورهای مذهبی این ادوار دارد. نمادهایی که بیانگرشکوه و برکت، خیر خواهی، باروری،جاودانگی، مانایی و هم چنین دوام سلطنت و قدرت بوده اند. هم چنین در گوشه هایی از هنر این دوران های طلایی تأثیرپذیری از تمدن های مجاور بین النهرین، روم و یونان نیز دیده می شود و می توان استنتاج کرد اسطوره و آیین نقش بسزایی در پیدایش المان های اصلی هنرهای صدر اسلام، هخامنشی و ساسانی که بر گرفته از طبیعت بوده را داشته اند.
بررسی ارتباط ماه و زن از منظر اساطیری در ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
227 - 246
حوزه های تخصصی:
موضوعات اساطیری یکی از اساسی ترین و اوّلین موضوعات مطرح شده در ادبیات هستند و در این شکی نیست که ادبیات و اسطوره دو اصل جدانشدنی از یکدیگر می باشند و هر اسطوره، کوشش ساده و ابتدایی تخیل برای این همانی جهان بشری است که اغلب داستانی درباره یک ایزد یا ایزدبانو می باشد. یکی از این ایزدبانوان، ماه است که در اساطیر به صورت الهه سین، سِلین، آرتمیس، دیانا و اناهیتا جلوه گر می شود. این پژوهش برآن است تا اسطوره زن و ماه را که یکی از باورهای بنیادین بشری می باشد، در منظومه ویس و رامین بررسی کند. در این پژوهش هدف، استخراج و تبیین اسطوره ماه و زن و پاسخ دادن به این سؤال است که دلایل همانندی زن و ماه کدامند؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و درتحلیل نمونه های منظومه، ارتباط آن ها با اساطیر مورد بحث قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ماه به عنوان الهه آسمانی، مظهر زیبایی و فرّه بخشی به موجودات، خصوصاً زنان، به خاطر مناسباتی که با ماه دارند، می باشد.همچنین این باور، حجم زیادی از تشبیهات منظومه ویس و رامین را به خود اختصاص داده است.