مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
هنر دینی
حوزه های تخصصی:
به گفتهٴ تیتوس بورکهارت، هنر اساساً «صورت» است. این سخن به ویژه دربارهٴ «هنردینی» مصداق دارد. زیرا «هنر دینی»، به گفتهٴ وی، به هنری گفته می شود که نه تنها «موضوع» آن، بلکه «صورت» آن نیز دینی است. برای همین، میان «صورت» و «معنی» یا «صورت» و «موضوع» در هنر دینی پیوندی ناگسستنی وجود دارد. داوری دربارهٴ دینی بودن یا نبودن یک اثر هنری نیز بر اساس همین پیوند، ممکن است. بنابراین، در این مقاله نخست به «جایگاه صورت در هنر دینی» و سپس به مسئلهٴ «بحران صورت در هنر دینی معاصر ایران» می پردازیم.
مفهوم سازی هنر دینی در فلسفه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فارابی هنرمندان را با عنوان حاملان دین، در جایگاه دوم مدینه فاضله و پس از حکومت نبوی قرار داده است. او بر آنستکه فرشته وحی همه معقولات را به قوه ناطقه پیامبر و سپس به قوای خیالی وی، افاضه میکند. جمهور بعلت قصور قابلی یا عادت، قادر به دریافت عقلی سعادت و حقیقت نیستند. بنابرین پیامبر که خود، به همه حقایق بنحو عقلی و با براهین یقینی اشراف دارد، محاکیات و مثالهای آنها را به خیال مردم میافکند. در نظام فکری فارابی، هنرمند بمعنی عام با عنصر تخییل سر و کار دارد و هنر در مدینه فاضله یا هنر دینی و نبوی، هنری است که سعادت معقول را توسط صور حسی و خیالی به ذهن جمهور انتقال میدهد.
تأملی در مفهوم «هنر زمینه ساز»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف تأملی بر موضوع «هنر زمینه ساز» و در جست وجوی ریشه هایی که با اصول هنر و مآثر هنری دینی و اسلامی تناسب بیابد، بحث «زمینه سازی» در دکترین مهدویت را بررسی می کند. سپس در بستر آن، بحث «هنر زمینه ساز» را با تأکید بر مفردات این تعبیر و سپس ترکیب مذکور، به بحث می گذارد.
در بحث از هنر به دو شیوه نگاه به هنر در حوزه مباحث نظری می پردازیم. از سویی هنرِ مبتنی بر اراده و اختیار هنرمند و از سوی دیگر هنرِ مبتنی بر شهود و بی اختیاری هنرمند را مطرح و سپس بحث «هنر زمینه ساز» را در بستر این دو نگاه بررسی کنیم. و در نهایت با استفاده از مباحث اندیشمندان حوزه هنر دینی و اسلامی، یکی از آن ها را با حوزه دین و مآثر هنری و دینیِ فرهنگ و تمدن اسلامی متناسب تر دانسته، مبتنی بر آن، هنر دینی منتظر را مورد بحث قرار می دهیم و گفتنی است در این تعبیر «هنر منتظر» را از «هنر زمینه ساز» دقیق تر و صحیح تر می دانیم.
در این مقاله می کوشیم به اشکال هایی که ممکن است در پذیرش این شیوه نگاه در رویارویی با روش های متعارف تبلیغ، برنامه ریزی یا برگزاری همایش ها (یا جشنواره ها) ایجاد شود، پاسخ دهیم.
هنر دینی و هنرمند متعهد در اندیشة آیت الله مصباح(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
زیبایی، به منزلة یکی از ریشه دارترین خواست های فطری آدمی، و هنر، به منزلة نمود عملی خواست زیبایی در ساحت حیات انسان، دو مقولة بسیار مهم اند که با دین، اخلاق و اغلب دیگر ساحت های زندگی آدمی پیوند هایی وثیق دارند. از همین روی، و با نظر به فراگیری روزافزون دامنة تأثیر هنر در زندگی فردی و اجتماعی انسان در روزگار ما، ضرورت پژوهش های بنیادی و کاربردی، به ویژه با نگاهی بومی و دینی در این زمینه دوچندان شده است.
در این مقاله، که به بررسی اندیشه های آیت الله مصباح در باب هنر دینی و هنرمند متعهد اختصاص یافته، نخست به آرای ایشان در باب هنر و زیبایی و نسبت آن دو و نیز نسبت زیبایی و هنر با ارزش ها و نسبیت در هنر، اشاره می شود. سپس در باب «هنر دینی و هنر اسلامی»، عناصر قوام بخش هنر دینی و اسلامی بررسی می گردد. نماد و بیانگری در این هنرها گام بعدی این پژوهش است، و همچنین ویژگی های هنرمند متعهد، و پس از آن اولویت سنجی در حوزة هنر در نظام آموزشی دینی کاویده شده است.
زیبایی شناسی کلام وحیانی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی از مباحث بنیادین و اساسی است که پیدایش آن به افلاطون و پیش از او برمی گردد و تا امروز نیز با آرای متفکران و صاحب نظران معاصر غربی و اسلامی به حیات خود ادامه می دهد. هنر دینی نیز یکی از انواع کوشش های فکری است که برای درک و دریافت حقیقت هستی صورت می گیرد. از آنجا که قرآن کریم به عنوان بزرگ ترین معجزه مکتوب، از جنبه های مختلف قابل بررسی است، در مقاله حاضر، در گستره ای از مطالعات میان رشته ای، به روش تحلیلی- تطبیقی و با تکیه بر کلام وحیانی قرآن کریم کارکردها، روابط و وجوه اشتراک و افتراق زیبایی شناسی و هنر دینی را بیان می کنیم. برآیند این پژوهش این است که تأکید بر جنبه های گوناگون اعجاز متنی از ابعاد هنری و ادبی در بررسی آیات قرآن، نادیده گرفتن محتوای متین آن نیست؛ بلکه توجه دادن به زیبایی های ساختاری، زبانی، تصویری و روابط واژگانی آن است که پس از گذشت قرن ها تازگی دارد و از رونق نمی افتد.
هنر دینی از منظر علامه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیت الله جوادی آملی، به هنر دینی توجه خاص نموده و شاخص ها و مبانی آن را بیان کرده اند. این مقاله ضمن بیان تعریف و تفسیر علامه جوادی آملی از هنر دینی، شاخص های هنر دینی را در منظومه فکری ایشان تبیین می کند. این شاخص ها درحقیقت، از دیدگاه اصیل حکمت متعالیه ملاصدرا متأثرند. منزلت رفیع عقل و عالم معقول در خلق اثر هنری، توجه به نقش قوه خیال همچون کارگاه خلق اثر هنری، اهمیت دادن به رسالت های اخلاقی هنر و هنرمند، موهبت دانستن هنر برای ارتقای کمالات انسانی و همچنین کارکردها و ویژگی های معرفتی هنر از مهم ترین شاخص ها و مباحث هنر دینی از منظر علامه جوادی آملی است. استاد جوادی آملی با اشاره به دو بخش انگیزه و اندیشه در وجود انسان، جهان آرایی را رسالت هنر دینی معرفی می کنند؛ ایشان با طرح نظریه تقلید از خلقت، خروجی حتمی فرآیند خلق اثر هنری را هنر دینی می دانند.
نگارگری و شمایل نگاری: تجلّی هنر دینی در میان شیعیان امامیه و مسیحیان ارتدوکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت جلوه های هنر دینی در سنت های دینی بزرگ جهان و نقش آنها در تقویت باورهای دینی مؤمنان، در این باره از زوایای مختلفی از جمله چگونگی ارتباط این مظاهر دینی با کلام الهی و حضور الهی، ارتباط این آثار دینی با اعمال و شعائر دینی، ابعاد زیبایی شناختی و مباحث بسیاری طرح شده است. این مقاله با رویکرد تحلیلی و نظری تلاش می کند، ضمن بررسی اجمالی مبانی نظری هنر دینی در سنت شیعیان امامیه و مسیحیان ارتدوکس، به مطالعه جایگاه روایات تصویری، نمادها و نگاره های دینی و نقش آنها در انتقال باورها به پیروان این دو سنت دینی کهن و غنی بپردازد. البته با توجه به گستره آثار هنری دینی، در شیعه امامیه، بر تصویرگری واقعه عاشورا و در مسیحیت ارتدوکس، بر شمایل ها تأکید شده است. در بررسی پیشینه تاریخی، هریک از این مصادیق، به دیدگاه کلی سنت دینی آنها نیز پرداخته شده است.
نقد دیدگاه سنت گرایان در باب هنر سنتی، هنر مقدس و هنر دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به یک اعتبار، «سنت گرایی» همزاد تاریخ بشر است؛ زیرا طبق ادعای سنت گرایان، همة سنت های بزرگ جهان منشأ مشترک دارند. یکی از موضوعات مهم مورد بحث سنت گرایان در دیدگاه خود در باب هنر که به آن می پردازند، تعریف و تبیین مفاهیمی همچون «هنر سنتی»، «هنر مقدس» و «هنر دینی» است. بررسی این مفاهیم در فهم نظریة سنت گرایان در باب هنر، اهمیت بسزایی دارد. این مقاله با روش گردآوری اسنادی و تحلیل محتوا، پس از تبیین این مفاهیم، آنها را به نقد می کشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هنر مقدس، بخشی از هنر سنتی است که با مناسک دین، به طور مستقیم در ارتباط است، اما هنر دینی به واسطة اختلاف در صورت، در زمرة هنر سنتی قرار نمی گیرد. دیدگاه سنت گرایی در باب هنرهای سنتی، مقدس و دینی، با انتقادهایی روبه رو است که نه تنها نظریة هنر سنت گرایان را با مشکل مواجه می سازد، بلکه بیانگر مخدوش بودن برخی از مبانی نظری ایشان است.
بررسی رابطه هنر و دین از منظر سیدحسین نصر و سیدمرتضی آوینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دین و هنر از آغاز تاریخ همراه و هم عنان هم بوده اند. هنر را با محتوای فرامادی و هویت آسمانی آن، نمی توان جدای از دین فرض نمود. به همین دلیل، رابطه میان آن دو همواره چالش برانگیز بوده است. اندیشمندان و متفکران مسلمان، تلاش زیادی برای بررسی ارتباط میان این دو انجام داده اند. هدف از این مقاله بررسی و مقایسه رابطه دین و هنر از منظر سیدحسین نصر و شهید آوینی می باشد. این مقاله تلاش دارد با بررسی مبانی این دو اندیشمند، دیدگاه های آنان را در این موضوع بیان کند. سیدحسین نصر، با توجه به تعریفی که از سنت و حکمت خالده دارد، تلاش کرده است منشأ هنر اسلامی را مطابق با تعریف سنت، ریشه در آموزه های وحیانی بداند. بر همین اساس، به هنر قدسی اعتقاد دارد که درون هنر سنتی است. شهید آوینی نیز با تأثیرپذیری از فردید و هایدگر، مکتب انتقادی فرانکفورت و به طور جدی تر نگاه حکمی و عرفانی امام خمینی ره، رویکرد جدیدی را در عرصه هنر در ایران پایه ریزی می کند.
تعیین شاخص های معرّف محصول فرهنگی هنری ایرانی اسلامی در نظام جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر ایرانی اسلامی به عنوان یکی از ارزشمندترین عوامل فرهنگی برای دستیابی به اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه های گوناگون محسوب می شود؛ ولی آیا هنر کشور در حال حاضر در خدمت اهداف انقلاب قرار دارد، یا بی تفاوت و نیز در تقابل با آن عمل می کند؟ اگرچه پس از انقلاب، آثار ارزشمندی در حوزه های گوناگون فرهنگی و هنری تولید شده است؛ ولی آیا همه آثار پدیدآمده در این بازه زمانی از شاخصه های جوهری اسلامی و ایرانی بودن برخوردارند؟ برای یافتنی پرسش، نخست، باید مرز میان اثر ایرانی اسلامی با اثر ایرانی غیراسلامی و در برخی موارد ضداسلامی یا ضدایرانی مشخص گردد تا دست کم در سطح سیاستگذاری های کلان، شفاف سازی صورت پذیرد. این پژوهش می کوشد با الهام از معارف اسلامی و مبتنی بر نظر اندیشمندان اسلامی معاصر و صاحب نظران متعهد حوزه هنر، شاخص های کلان برای تعیین حدود و معیارهای تشخیص ایرانی اسلامی بودن آثار هنری فرهنگی اعم از آثار نمایشی و رسانه ای، هنرهای تجسمی و هنرهای سنّتی با رویکرد اصلاح و تکمیل استخراج و ارائه گردد که در نتیجه ویژگی های سه عاملِ «هنرمند»، «پیام» و «شکل»، به عنوان علل ثلاثه پدیدآیی اثر هنری، به عنوان شاخص های اصلی و کلان در ارزیابی و تعیین ایرانی اسلامی بودن آثار هنری شناسایی و بررسی شده است.
نگاهی انتقادی بر نظرات «فریتهوف شوان» درباره زیبایی شناسی اسلامی
منبع:
هنر و تمدن شرق سال سوم بهار ۱۳۹۴ شماره ۷
11 - 18
حوزه های تخصصی:
نظریه پردازان اصلی جریان فکری «سنت گرایان معاصر»، اهتمام فراوانی نسبت به اهمیت هنر و زیبایی داشته و به طور مستقیم یا ضمنی در آثار خود، به زیبایی شناسی هنرهای دینی از جمله هنر اسلامی پرداخته اند. نشر وگسترش آراء و نظرات سنت گرایان درباره هنر و زیبایی در فضای فکری و فرهنگی کشور ما، سابقه ای نزدیک به پنج دهه دارد. وجود جنبه های انتقاد آمیز و نفی کننده فرهنگ و تمدن غربی و نیز توجه به تفاسیر و احیاء فرهنگ دینی، دو دلیل عمده اقبال به آراء و نظرات سنت گرایان خصوصاً در زمینه هنر دینی و سنتی، چه قبل از انقلاب اسلامی و چه بعد از آن بوده است. اما آنچه در این میان، مغفول مانده، انجام نقدهای جدی و منطقی بر این جریان فکری و فرهنگی به عنوان جریان غالب و تأثیر گذار بر فضای هنری بوده است. در این مقاله ابتدا خلاصه نظرات « شوان» در باب مبانی متافیزیکی زیبایی ارائه می شوند. در مرحله دوم این مبانی متافیزیکی شامل عناوین رابطه زیبایی و حقیقت، وحدت کمال و زیبایی و واقعیت ابژکتیو از لحاظ صحت منطق و محتوا در مقایسه با نظرات متفکران سنت فکری اصیل اسلامی از جمله «علامه جعفری» و« علامه طباطبایی»، مورد ارزیابی قرار می گیرد. قسمت بعدی مقاله به مرور سمبولیسم به عنوان اساس زیبایی شناسی شوان و سنت گرایان می پردازد که در قالب دو تیتر، قابلیت اثبات زیبایی و سمبولیسم ذاتی فرم ها از لحاظ روش شناسی و محتوی نقد می شود. به عنوان جمع بندی به این نکته اشاره می شود که زیبایی شناسی شوان و سنت گرایان به خاطر تعمیم های نسنجیده، فاقد ویژگی های منطقی و علمی روشن به عنوان مبانی نظری هنر اسلامی است و کاربست این نظرات منتهی به نوعی فرمالیسم بیهوده می انجامد.
معرفی و تحلیل هنر بیزانس
منبع:
هنر و تمدن شرق سال چهارم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۱
3 - 8
حوزه های تخصصی:
هنر بیزانس متعلق به عالم مسیحیت است. عالم مسیحی دارای خصوصیاتی است که در تمامی آثار هنری این دوران منعکس می شود. هر نوع تفسیر و نقد و بررسی آثار هنری این عصر بر اساس شناخت عالمی که به آن تعلق دارد، میسر است. مرکز عالم مسیحیت کتاب مقدس و کلام الهی است. ظهور مسیح (ع) مبدأ ظهور عالم مسیحیت است. کلمه الهی تمامیت عالمی را آشکار کرده است که متعلق به رحمت و جلال و شکوه و نور و جمال الهی است. هنر بیزانس مبتنی بر درکی عمیق از عالم مسیحیت است. حضور امر مقدس در تصویر و تفسیرِ تصویر، برای رجوع به امر مقدس، درون مایه هنر بیزانس است. البته فرهنگ و هنر مسیحی سال ها پس از ظهور پیامبر و اشاعه پنهانی مسیحیت شکل گرفته و معماری و تزیینات آن بر پایه معابد میترایی بوده است و نشانه های فرهنگ پیش از مسیحیت در آثار نقاشی و نقش برجسته نیز مشهود است.
تبیین آموزه های اخلاقی قرآن در خیالی نگاری های مذهبی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵ (پیاپی ۵۷)
123 - 171
حوزه های تخصصی:
نسبت میان هنر و اخلاق همواره از مهم ترین و بنیادی ترین مباحث نظری هنر بوده است. خیالی نگاری یکی از سبک های نقاشی عامیانه ایرانی است که قدمت (آثار اسلامی- شیعی) آن به دوران آل بویه می رسد و پیوندی مستقیم با دین و اعتقادات مردم ایران دارد. هریک از روایت هایی که در نقاشی های خیالی نگاری تصویر شده، منظور و هدفی داشته و درپی بیان مضمونی بوده است، که با مطالعاتی رویکردمحور می توان به خوانش نظام مند این آثار پرداخت. در تحقیقاتی که تاکنون انجام پذیرفته، از منظر اخلاق قرآنی به چیستی این مضامین از منظر اخلاق قرآنی پرداخته نشده است. در این مقاله، برای تعریف اخلاق، مبانی انسان شناختی اخلاق و ارتباط آن با هنر از نظریات علامه طباطبایی بهره مند گردیده، تا با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و مبانی پارادایمی تفسیری-فلسفی به این پرسش اصلی پاسخ دهد که خیالی نگاری های مذهبی بر اساس کدام مبانی اخلاقی شکل گرفته اند؟ همچنین هدف دست یابی به اصول اخلاقی ذکر شده در این نقاشی ها است. در همین راستا پس از بیان دسته ای از مبانی نظری به بیان مفاهیم و مبانی انسان شناسی اخلاقی علامه طباطبایی به بررسی عوالم سه گانه و عوامل سعادت انسان و نمود آن در نمونه هایی از خیالی نگاری های مذهبی پرداخته که در قالب جداولی ارائه شده است. بر اساس بررسی های انجام شده می توان نتیجه گرفت، با اقتباس از نگاه قرآنی علامه، یکی از بایسته های خیالی نگاری های مذهبی، به نمایش درآوردن آموزه های اخلاقی اسلامی و قرآن است و خالقان این آثار با آگاهی از آموزه های اخلاقی و مبانی اسلام به خلق این آثار پرداخته اند و این نقاشی ها کاربردی رسانه ای جهت آموزش این اصول اخلاقی در میان عوام جامعه داشته است.
نسبت هنر دینی و بازی رایانه ای؛ چیستی و چگونگی
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
119 - 142
حوزه های تخصصی:
امروزه بازی های رایانه ای، به مثابه یک هنر_رسانه، از ظرفیت عظیمی برای ارائه محتوایی برآمده از باورها و آموزه های مقبول و پذیرفته شده از سوی سازندگان بازی های رایانه ای، به منظور ارتقای نگرش مذهبی، افزایش اطلاعات دینی و حتی امکان خلق یک تجربه معنوی برای کاربران خود برخوردار گشته است. این امکان می تواند با توجه ویژه به خصوصیات منحصربه فرد بازی های رایانه ای و با استفاده از ویژگی هایی که در خلق هنر دینی تبیین شده است، به مرز فعلیت رسیده، درنهایت منجر به خلق یک بازی رایانه ای دینی شود. بدین منظور، پژوهش حاضر تلاش می کند به پرسش از امکان خلق یک بازی رایانه ای دینی پاسخ دهد. برای این هدف، این پژوهش تلاش می کند ضمن مفهوم شناسی بازی های رایانه ای، با کاربست مبانی نظری موجود در عرصه هنر دینی، به ویژه هنر اسلامی، و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، امکان خلق بازی رایانه ای دینی را صرفاً از حیث نظری مورد بحث قرار دهد. مهمترین دستاورد پژوهش حاضر نیز اثبات موضوع از طریق تبیین چگونگی برقراری یک ارتباط مناسب و معناساز میان فرم و قالب بازی رایانه ای، با محتوای برآمده از آموزه های مذهبی در خلق یک بازی رایانه ای دینی است.
تأملی در امکان یا امتناع «هنر ارزشی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۹
167 - 195
حوزه های تخصصی:
بحث از هنر ارزشی و غیر ارزشی، مقوله ای پردامنه و دیرپا در فلسفه هنر، مطالعات فرهنگی و علم الاجتماع است و ناخواسته صحبت از نسبت فرم و معنا، چیستی امر زیبا و زیباشناسی هنر، نسبت هنر، ایدئولوژی و دین را به میان می کشد. ظهور ایده «هنر برای هنر» در قرن نوزدهم که ریشه در زیبایی شناسی کانت داشت، آغاز مواجهه ای نو با «هنر متعهد به ارزش» یا «هنر ارزشی» بود و اساس سنت هنری گذشتگان را به نقد می کشید. در این مقاله پس از تعریف و تدقیق مفاهیم اولیه و بررسی پیشینه تاریخی مسئله ، به زمینه های معرفتی و غیر معرفتی شکل گیری ایده «هنر برای هنر» اشاره کرده و امکان و بایستگی تعهد یا عدم تعهد هنر به ارزش را در سه ساحت تحققی و تاریخی، نظری و فلسفی، و مطالعه ذیل گفتمان دینی مورد بررسی قرار داده ایم. در نتیجه با ارائه ادله و بررسی مدعیات مشخص شد که نه تنها وجود هنر ارزشی به لحاظ امکان و تحقق غیرقابل انکار است و در گفتمان دینی نیز تنها این سنخ از آفرینش هنر به رسمیت شناخته شده است، بلکه خلق اثری که تماماً ملتزم به ایده هنر برای هنر باشد، ممکن نیست و هنر ناگزیر از تعلق به ارزش- به معنای جامعه شناختی آن- است. در بخش پایانی مقاله نیز پس از اثبات امکان هنر ارزشی، نظر دین در باب ارزشمندی ذاتی هنر بازگویی شده است.
نور و نمادپردازی آن در هنر دینی مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریباً در تمام ادیان، امر قدسی به شکل نور توصیف شده است و در همه آنها، نور و عناصر مربوط به آن، جایگاه خاصی در اساطیر و آیین ها داشته و در نهایت به هنر دینی راه یافته است. در دین مسیحی، خداوند نور مطلق است. عیسی در انجیل خود را نور معرفی می کند و در توصیفی نمادین آمده است: «من نور جهان هستم. هرکه مرا پیروی کند، در تاریکی نخواهد ماند؛ زیرا نور حیات بخش راهش را روشن می کند». نور در ابتدای دوره مسیحیت، یا نقش واسطه میان خدا و جهان را بازی می کرد یا خود نمادی از وجود خدا بوده است. با توجه به همین سنت بسیار مهم درباره نور، عجیب نیست که یکی از تأثیرگذارترین منابع در هنر مسیحی، به ویژه در نمادپردازی نور، عهد جدید باشد. البته با بررسی دقیق نمادهای نور در مسیحیت، از جمله هاله نور، شمایل ها و کاربرد عنصر نور در معماری مسیحی، تأثیر دیگر ادیان و فرهنگ های باستانی، به ویژه دین یهود و فرهنگ یونانی رومی، که مسیحیت در دامن آنها بالید، نیز به روشنی
بررسی جایگاه و اوصاف خدا در عقاید ارامنه ارتدکس ایران بر اساس دیوار نگاره کلیسای وانک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
117-134
حوزه های تخصصی:
یکی از جوامع فعال و زنده تأثیرگذار مذهبی در ایران، مسیحیان ارمنی هستند که شناخت و تعامل سازنده با این گروه می تواند یکی از اولویت های گفتمان بین ادیانی و بین فرهنگی درون ساختاری در ایران قلمداد شود. مباحث اصول دین، یقیناً یکی از مقدم ترین و ابتدایی ترین سطوح گفتمانی با این گروه است که در بین آنها خداشناسی از اهمیت و تقدم فوق العاده ای برخوردار است. این مقاله درصدد پرداخت به این مقوله با روش تحلیل محتوای هنری قیاسی بر اساس دیوارنگاره های کلیسای وانک اصفهان است. تقدس و احترام ویژه نگارگری دینی در فضای ارتدکس به همراه انطباق کدهای هنری با مضامین بافت کتاب مقدس، موجب اعتبار و روایی و پایایی یافته های تحقیق می گردد. در نهایت مشاهده می شود کدهای هنری، مضامینی چون خدای مهربان، برتر، ناظر، حکیم و حتی واحد و یگانه را به همراه خصوصیاتی چون جسمانی بودن و انسانی بودن، به خوبی به مخاطب خود القا می کند. شناسایی و تحلیل احتمالی برخی کدهای مخفی و مبهم هنری، مانند کبوتری در فضای چشم گونه حاضر در تصویر، یکی از یافته های جدید این تحقیق است که می تواند بهانه ای برای تحقیقات بعدی باشد.
واقع گرایی هنر دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش بنیادی درباره هنر دینی به عنوان یکی از برجسته ترین پدیده های انسانی و تأثیرگذار در زیست فردی، اجتماعی و تمدنی ضرورت دارد. یکی از عرصه های هنر دینی، واقع نمایی آن است. جستار حاضر این پرسش را به روش تحلیلی بررسی می کند که هنر دینی به عنوان فرایندی ظریف و پیچیده معطوف به درون انسان، چگونه با واقعیت تطبیق داده می شود؟ فرضیه ای که پژوهش پیش رو پی می گیرد این است که واقع گرایی هنر دینی با سنجه غایات ارزیابی می شود. هر هنرى، از آن جهت که هنر است و زیبا می نماید، ارزشمند و دینی نیست. ارزش گذارى صورت و محتوای هنرى، براساس مبانی غایت شناسی آن رقم می خورد. دستاورد پژوهش آن است که محک واقع نمایی هنر دینی ناظر به غایات و مصالح و مفاسد واقعی است. هنر، وقتی دینی است که از واقعیات جهان غیب (جهان بینی الهی) در کارگاه روح الهام گرفته و مخاطب هنر را به مصالح و مفاسد واقعی رهنمون باشد.
مطالعه مفهوم «هنر سنّتی» با گذر از دیدگاههای برخی از سنتگرایان
حوزه های تخصصی:
واژه هنر در طول تاریخ دستمایه معانی و تلقیهای متعددی گردیده و همواره تعریف و دستهبندی آن نزد اندیشمندان این حوزه
دارای سختیهای فراوانی است. خصوصاً در هنری که دارای مضامینِ قدسی و دینی بوده و بهنوعی تحت تاثیر نگاه سنّتی نیز
بوده است. آنچه که در این تحقیق دارای اهمیّت بوده است رسیدن به مفهومی از واژه هنر سنتی بود که بر اساس تعاریف
متفکرانِ سنّتگرا و نیز، حکما و فلاسفه ایرانی-اسلامی تمامیِ مضامین و نگرشهای موجود در پهنای این واژه را برای مخاطبان
این عرصه روشن بنمایاند. هدف از انجام این تحقیق پاسخ به این پرسش اساسی بود که هنر سنّتی چیست و چه وسعتی از
نگرشهای دینی و قدسی را شامل میگردد؟ روش این تحقیق از منظر هدف کاربردی و از منظر شیوه انجام کاری توصیفی بوده
و روش گردآوری اطلاعات نیز بهشیوه مروریِ کتابخانهای انجام گردیده است. نتایج نشان میدهد که هنر سنّتی فراتر از تعریفِ
صرفِ واژه سنّت بوده و نوعی تقدّس را شامل میگردد که با رمزگرایی فراوان خود از دل و سلوکِ درونیِ فرد نشأت گرفته و
منجر به عروج انسان به مراتب والاتر عالم هستی میگردد. هنر سنّتی از دیرباز در هنر باستان نیز نهادینه بوده و از نگاه
سنّتگرایان بهنوعی شامل زندگی انسانها در بطن زندگی و روزمرگیهایشان جریان داشته و تاثیر فراوانی بر هنرهای دینیِ پسین
همچون هنر اسلامی داشته است.