حامد رشاد

حامد رشاد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تأملی در امکان یا امتناع «هنر ارزشی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر ارزشی هنر متعهد هنر برای هنر هنر دینی هنر و ارزش اصالت هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۲۷۹
بحث از هنر ارزشی و غیر ارزشی، مقوله ای پردامنه و دیرپا در فلسفه هنر، مطالعات فرهنگی و علم الاجتماع است و ناخواسته صحبت از نسبت فرم و معنا، چیستی امر زیبا و زیباشناسی هنر، نسبت هنر، ایدئولوژی و دین را به میان می کشد. ظهور ایده «هنر برای هنر» در قرن نوزدهم که ریشه در زیبایی شناسی کانت داشت، آغاز مواجهه ای نو با «هنر متعهد به ارزش» یا «هنر ارزشی» بود و اساس سنت هنری گذشتگان را به نقد می کشید. در این مقاله پس از تعریف و تدقیق مفاهیم اولیه و بررسی پیشینه تاریخی مسئله ، به زمینه های معرفتی و غیر معرفتی شکل گیری ایده «هنر برای هنر» اشاره کرده و امکان و بایستگی تعهد یا عدم تعهد هنر به ارزش را در سه ساحت تحققی و تاریخی، نظری و فلسفی، و مطالعه ذیل گفتمان دینی مورد بررسی قرار داده ایم. در نتیجه با ارائه ادله و بررسی مدعیات مشخص شد که نه تنها وجود هنر ارزشی به لحاظ امکان و تحقق غیرقابل انکار است و در گفتمان دینی نیز تنها این سنخ از آفرینش هنر به رسمیت شناخته شده است، بلکه خلق اثری که تماماً ملتزم به ایده هنر برای هنر باشد، ممکن نیست و هنر ناگزیر از تعلق به ارزش- به معنای جامعه شناختی آن- است. در بخش پایانی مقاله نیز پس از اثبات امکان هنر ارزشی، نظر دین در باب ارزشمندی ذاتی هنر بازگویی شده است.
۲.

تأثیر فرهنگ بر ادبیات و برخی دلالت های معرفت شناختی آن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه ادبیات نسبت ادبیات و فرهنگ معرفت شناسی ادبیات معرفت شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۹ تعداد دانلود : ۲۲۳
دو مقوله «فرهنگ» و «ادبیات» از مهم ترین عناصر نرم افزاری حیات آدمی اند و مبحث مناسبات و تعاملات آن دو از  مباحث اساسی «فلسفه فرهنگ» از سویی و «فلسفه ادبیات» از سوی دیگر است. مسئله این نوشتار بررسی چگونگی تأثیر فرهنگ بر ادبیات و برخی دلالت های معرفت شناختی آن از رهگذر کاربست روش مطالعه عقلی و فلسفی است. این مقاله ادعا دارد با فرض اختیار یک تلقی از تلقی های متعدد این دو مفهوم، تأثیرگذاری فرهنگ بر ادبیات در چارچوب علل اربعه وجود شی ء قابل بررسی است. اتخاذ این روش آشکار می کند در عین استقلال مفهومی فرهنگ و ادبیات، فرهنگ بر علل وجودی و ماهوی ادبیات تأثیر مستقیم می گذارد و نتیجه آنکه هر فرهنگی ادبیات متناسب خود را می پروراند؛ هرچند این پرورده که از عناصر فرهنگ تغذیه کرده، باعث بالندگی و تقویت و تحکیم آن فرهنگ شود. در این میان «بینش»، «گرایش»، «منش» و «کنش» به عنوان موضوع ادبیات از سویی و مؤلفه های فرهنگ از دیگرسو مهم ترین نقطه تلاقی این دو عنصر است و این تأثیر دارای دلالت های معرفت شناختی قابل توجهی است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان