مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
نگارگری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضمن مروری اجمالی بر مؤلفه های نقد سنتی، هفت نگاره یکی از نسخه های کمتر شناخته شده مصور دربار گورکانیان هند با نام طوطی نامه، محفوظ در موزه کلیولند نقد و بررسی می شود. جامعه آماری مورد بررسی از میان هفت نگاره، از نسخه مذکور انتخاب شده است. روش تحقیق، توصیف و تحلیل نگاره ها با رویکرد نقد سنتی است. هدف از این مقاله، شناسایی سبک های به کار گرفته شده در طوطی نامه، در موزه کلیولند و پاسخ به این سؤال است که نگارگری مغولی هند تحت تأثیر چه سبک هایی بوده و چگونه شکل گرفته است؟ فرضیه بیانگر آن است که در آثار مشاهده شده، شکل گیری سبک مغولی از چهار سبک دیگر کاملاً مشهود است. نتیجه حاصل از این تحقیق نشان می دهد، با توجه به وجود تنوع سبکی در هر یک از نگاره ها، به نظر می رسد، پنج سبک اصلی در مصورسازی این کتاب نقش داشته اند. این پنج سبک، حاصل تلفیق سه سبک بومی هند و یک سبک ایرانی بوده اند که در این اثر منجر به انسجام سبکی یک دست با عنوان سبک مغولی هند شده است و نقطه اوج آن را می توان در حمزه نامه دید. درواقع، طوطی نامه کلیولند در کتابخانه سلطنتی گورکانی، بستری تأثیرگذار در شکل گیری و تحول سبک مغولی هند بوده است.
نظرگاه عنصر اصلی تصویر شده از باغ در نگاره های نمایش دهنده باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ و باغسازی متضمن معانی بسیاری در فرهنگ ایرانی است، بهطوریکه عالم ایرانی همواره آکنده از مظاهر باغ و طبیعت بوده است. باغ ایرانی را میتوان زیباترین محصول منتج از اصول زیباییشناسی و طبیعتگرایی فرهنگ ایرانی دانست که مفهوم آن در بسیاری از هنرهای این سرزمین نظیر سفالینه، کاشیکاری، قالیبافی، موسیقی، شعر، ادب فارسی و نگارگری متجلی شده است. از این میان هنر نگارگری یکی از مهمترین جولانگاههای تصویرسازیهای متعدد از باغ ایرانی بوده است. هنر نگارگری تاکنون از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و پژوهشهای بسیاری در زمینه هنرهای زیبا به بررسی و تحلیل نگارهها در زمینههای مختلف زیباشناختی، فنی، تاریخی و ... از نقطه نظر هنر نقاشی پرداختهاند. اما آنچه در پژوهش حاضر مورد نظر است بررسی رابطه میان هنر نگارگری و باغ ایرانی از دیدگاه معماری منظر ایرانی است، چرا که به علت فقدان تحقیقات کافی در این زمینه، چنین مقالاتی توانایی بالقوهای در خلق فرضیات بدیعتر در رابطه با نگارههای نمایشدهنده باغ ایرانی و کمک به توسعه اطلاعات از باغ ایرانی در دورههای مختلف تاریخی دارند. هدف این پژوهش شناسایی جلوههای اصلی تصویر شده از باغ ایرانی در نگارههای مرتبط با باغ است. برای دستیابی به هدف پژوهش به بررسی تعدادی از نگارهها در دورههای مختلف تاریخی پرداخته شد تا از نگرش تکبعدی به یک دوره خاص جلوگیری شود. تغییرات جزیی در مفهوم و طرح باغ ایرانی در دورههای مختلف مانعی در بررسی نگارهها به صورت همزمان ایجاد نمیکند چرا که باغ ایرانی در تمام ادوار تاریخی برای انسان ایرانی دارای شکل و مفهوم تقریباً ثابتی بوده است. پرسش مقاله حاضر این است که ""کدام فضا یا عنصر از باغ ایرانی بیشترین تجلی را در نگارههای باغ داشته است؟""، برای پاسخ به این پرسش ابتدا فضا، طبیعت و باغ در نگارگری به عنوان زیربنای تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه با تحلیل ده نگاره و انطباق ویژگیهای آنها با اطلاعات و اسناد کتابخانهای و روش توصیفی- تحلیلی انواع نمایش باغ ایرانی در نگارههای باغ به سه دسته 1. باغ کوشک 2. باغ چادر 3. کوشک؛ همچون نظرگاه باغ به چشماندازهای بیرونی دستهبندی شد و اینچنین نتیجهگیری شد که از بین تمامی عناصر اصلی باغ ایرانی نظیر آب، پوشش گیاهی، انسان و ...، بنای نظرگاهی همچون کوشک، صفه، ایوان، بالکن و اشکوبه بیشترین حضور را در نگارههای مرتبط با نمایش باغ دارد، و فرضیه مقاله اثبات شد که ""نظرگاه"" مهمترین عنصر تصویر شده از عناصر باغ ایرانی در نگارههای مرتبط است.
چیدمان گرافیک: تبیین ویژگی های گرافیک محیطی در اماکن تجاری و تأثیر آن بر رفتار مصرف کننده
حوزه های تخصصی:
پر واضح است که با گسترش زندگی شهری و مشغولیت های فکری، پیچیدگی های زندگی بشری هم بیشتر شده است به گونه ای که افراد بیشتر اوقات خود را در محیط های بیرون از خانه سپری می کنند. این اما فرصت مناسبی را برای طراحان گرافیک فراهم کرده است تا بتوانند بر اساس اصول زیبایی شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی و غیره، جذابیت هایی خلق نمایند و بینندگان را متأثر سازند. ساده تر اینکه به کارگیری ابزاری تحت عنوان گرافیک محیطی، که از پر مخاطب ترین ها و در عین حال کاربردی ترین هاست، می تواند به برقراری و بهبود ارتباطات اجتماعی در سطح شهر و به ویژه اماکن عمومی کمک نماید. طرفه آنکه با افزایش روز افزون ابعاد طولی و عرضی مراکز خرید، کاربرد عناصر و شاخصه های گرافیکی در فضای محیطی آن ها نیز بازاری پیدا کرده است.
این پژوهش به یکی از اولویت های برنامه ای مراکز تجاری، از جمله رفتارهای اجتماعی فروشندگان و خریداران و عوامل محیطی تأثیرگذار بر آن مثل گرافیک ورود می کند تا با شناخت عوامل رضایت مندی مخاطبان، وفاداری آنان به سرویس دهندگان را شناسایی و فزونی بخشد. امر مهمی که برخی از نتایج آن با تحقیقات میدانی یکساله در میان مردم و مراکز تجاری عمده شهر شیراز حاصل شد.
بررسی تطبیقی گارودای هندی و سیمرغِ مینیاتورهای ایرانی (عهد صفوی)
حوزه های تخصصی:
ایران و هند، از دیرباز دو تمدن کهن و غنی محسوب می شود که خاست گاه های مشترک فرهنگی شان باعث شده تا نمادها، نشانه ها و رمز هایی هم سان برای نسل ها و عصرهای پس از خویش، بجای گذارد. بررسی این اشتراکات فرهنگی و تمدّنی به مدد جستار در نمادهای بجا مانده از آن اعصار طلایی، هر جوینده ای را به رازهایی نهفته در بطن تاریخ هدایت می کند. در نقاشی های ایران پس از اسلام، تصویر پرنده ای دیده می شود که از چشم انداز زیبایی شناختی، پرنده ای عظیم با بال های فراخ و رنگ های نیکو در میان عناصر طبیعت است. این پرنده که سیمرغ نامیده می شود، بی شک از مهم ترین بن مایه های اسطوره هاست که در شعر و ادب و فرهنگ گذشته ما تجلّی بارز یافته است.
«گارودا» در سنت ادبی - اساطیری هند همانند سیمرغ در فرهنگ ایران به «شهریارپرندگان» مشهور است؛ پرنده ایست از خدایان حیوانی، تند پروازتر از باد و مرکوب ویشنو که از احترامی بسیار نزد هندوان برخوردار است.
نقش سیمرغ و گارودا از جمله زیباترین نقوشی است که به طرزی بسیار استادانه در تزیین بسیاری از آثار هنر اسلامی دوره صفوی، بویژه نگارگری کار شده است. این مقاله سعی دارد به بیان نمادین نقش سیمرغ و گارودا که در آثار نگارگری دوره صفوی تجسم یافته، بپردازد. بدین منظور در ابتدا گارودای هندی به همراه مشخصات آن و پس از آن، سیمرغِ مینیاتورهای ایرانی(عهد صفوی) به روش توصیفی مورد مطالعه قرار گرفته و در نهایت، برای تطبیق با یک دیگر سنجیده شده اند.
مخاطب شناسی شاهنامه های مصور (با بررسی نگاره های دو نسخة بایسنقری و داوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاره های شاهنامه ها می تواند در دستیابی به رویکرد مخاطبان شاهنامه در هر دوره راهگشا باشد. شاهنامه از کتاب هایی است که در دوره های تاریخی گوناگون مورد توجّه و اقبال گستردة مصوّران قرار گرفته است، امّا نوع تصویرگری آن با توجّه به شرایط محیطی دستخوش تغییرات شده است. پرسش این است که مخاطبِ شاهنامه در هر دوره، چه تأثیری بر نوع تصویرگری آن داشته است و آیا می توان از طریق نگاره های شاهنامه مخاطبِ خاص آن را تخمین زد؟ در این جستار با گزینش دو نسخة بایسنغری و داوری به پرسش های مذکور پاسخ می دهیم. روش ما در این پژوهش به این صورت است که نگاره هایِ این دو نسخه را از دو منظر موضوعی و عناصر تصویری مورد بررسی قرار داده، پس از آن به تبیین ارتباطِ میانِ نگاره ها و مخاطب شاهنامه می پردازیم. حاصل پژوهش بر ما روشن می سازد که نوع مخاطب بسته به این که درباری باشد یا غیر درباری، در گزینش موضوع و عناصر تصویری نقشی مؤثّر ایفا می کند.
بررسی تاریخی پوشاک مردانه در دوره ی ایلخانان (654-736 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران حکمرانی ایلخانان مغول از اثرگذارترین دوره ها در تاریخ ایران بوده است که به طور قابل توجهی حیات اجتماعی ایرانیان را دستخوش تغییراتی ساخت. یکی از نمونه های این تغییرات، در موضوع پوشاک قابل ردیابی و مطالعه است. هدف این مقاله بررسی پوشاک مردانه، شکل و طرح البسه و انواع و اجزاء آن در دوره ی ایلخانان می باشد. مشاهده ی آثار هنری و نگارگری های کتب تاریخی آن دوره مهمترین شیوه در بررسی های این مقاله بوده است. چنین به نظر می رسد که این نگاره ها جزئیات قابل توجهی در رابطه با پوشاک آن دوره را به نمایش می گذارند. از دیگر منابع مهم در این تحقیق استفاده از کتب تاریخی، سفرنامه ها و برخی کتاب های ادبی دوره ی ایلخانان بوده که مطالب ارزشمندی در خصوص پوشاک این دوره بدست می دهد. روش پژوهش مبتنی بر تاریخ خرد (Microhistory) است و مطالب حاضر به شیوه ی کتابخانه ای گردآوری شده است. سوال اصلی این است که پوشاک مردان در دوره ی ایلخانان چگونه بوده است؟
بررسی نمادهای تصویری «فَر» (با تأکید بر نگاره های شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش مایه های نگاشته شده در نگاره های شاهنامه، از سویی در پیوند با نظام نشانه های متنی است و از سوی دیگر از تبار نظام نشانه های تصویری. نمونه ای از این نظام دوگانة تصویری- متنی، در مفهوم مینوی فَرّ و نقش مایه های تصویری آن بچشم می خورد. در نظام متنی، فرّة کیانی نشان دهندة مشروعیّت شاه است. در پژوهش های انجام شده دربارة فرّ، پژوهش گران عموماً به توصیف مفهوم فَرّ و چگونگی کاربرد آن در شاهنامه و متون کهن پرداخته اند. تأکید این آثار، بیش تر بر جنبة معنایی فَرّ است. نویسندگان در پژوهش حاضر سعی دارند تا از روی کردی دیگر، بر بررسی مفهوم فرّه بپردازند. آنان مفهوم فَرّ را در میان نقش ها و نگاره ها جست وجو می کنند تا دریابند تصویرگران چگونه این مفهوم را به نقش کشیده اند؟ نویسندگان این جستار در جست وجوی نمادهای تصویری فَرّ از لابه لای نگاره های شاهنامه، سنگ نگاره ها و نقش درفش ها هستند. به این منظور، علاوه بر منابع متنی، از نگاره ها نیز به مثابه منابع تصویری بهره می گیرند. بررسی نگاره ها نشان می دهد که فرّ، در قالب سه نقش مایة نور، پرنده و سریر نمود یافته است. این سه نقش مایه هریک نمودهایی مختلف دارند که در این پژوهش به بررسی آن ها خواهیم پرداخت. هدف در این جستار، یافتن نمادهای فرّه از طریق کندوکاو در منابع تصویری است.
نگارگری و شمایل نگاری: تجلّی هنر دینی در میان شیعیان امامیه و مسیحیان ارتدوکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت جلوه های هنر دینی در سنت های دینی بزرگ جهان و نقش آنها در تقویت باورهای دینی مؤمنان، در این باره از زوایای مختلفی از جمله چگونگی ارتباط این مظاهر دینی با کلام الهی و حضور الهی، ارتباط این آثار دینی با اعمال و شعائر دینی، ابعاد زیبایی شناختی و مباحث بسیاری طرح شده است. این مقاله با رویکرد تحلیلی و نظری تلاش می کند، ضمن بررسی اجمالی مبانی نظری هنر دینی در سنت شیعیان امامیه و مسیحیان ارتدوکس، به مطالعه جایگاه روایات تصویری، نمادها و نگاره های دینی و نقش آنها در انتقال باورها به پیروان این دو سنت دینی کهن و غنی بپردازد. البته با توجه به گستره آثار هنری دینی، در شیعه امامیه، بر تصویرگری واقعه عاشورا و در مسیحیت ارتدوکس، بر شمایل ها تأکید شده است. در بررسی پیشینه تاریخی، هریک از این مصادیق، به دیدگاه کلی سنت دینی آنها نیز پرداخته شده است.
نقش آموزش نگارگری بر افزایش خودکارآمدی در کودکان دارای ناتوانی یادگیری غیرکلامی 14-10 سال در کلینیک یوسف آباد تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودکارآمدی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری زمینه پژوهشی مهمی می باشد. کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی به خاطر شکست های متعدد در زندگی، اعتماد به نفس پایینی داشته و بسیاری از توانایی های خود را نادیده گرفته و فراموش کرده اند؛ لذا این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش نگارگری بر افزایش خودکارآمدی در کودکان دارای ناتوانی یادگیری غیرکلامی انجام گرفت.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون) با گروه گواه بود که به شکل مقطعی در مدت 2 ماه اجرا گردید. از میان 60کودک دارای اختلال یادگیری غیرکلامی در کلینیک روان شناسی پیوند و مرکز اختلالات یادگیری ویژه یوسف آباد تهران به صورت تصادفی، 20 نفر(10 نفر دختر و 10 نفر پسر) در هر یک از گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. میانگین سنی دختران در گروه آزمایش33/10 و در گروه گواه 30/9 و میانگین سنی پسران در گروه آزمایش 9 و در گروه گواه 10 بود. برنامه آموزشی در طول 10 جلسه 60-45 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا گردید؛ در طول این مدت، گروه گواه، برنامه عادی خود را دنبال کرد. هر دو گروه با فاصله زمانیِ4 هفته، 2 بار مورد ارزیابی (پیش آزمون و پس آزمون) قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه آزمون خودکارامدی شرر بود. مقیاس شرر یک پرسش نامه 17 ماده ای 5 گزینه ای لیکرت می باشد( ضریب الفای کورنباخ نسخه فارسی= 79/0 ). فرضیه های این پژوهش با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 20 بر اساس تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر درون-برون گروهی بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش نگارگری، خودکارآمدی را در سطح معنی داری 05/0 P≤ افزایش داد.
نتیجه گیری: ساده کردن و قابل فهم کردن اصول نقاشی در بالا بردن خودکارآمدی کودکان دارای اختلال یادگیری موثر می باشد، از این رو استفاده از این تکنیک برای افراد دارای اختلال یادگیری توصیه می شود. هم چنین مطالعات بیشتر با گروه کنترل و آزمایش بیشتر، به منظور بررسی تأثیر هنردرمانی برای کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی ضروری می باشد.
نقش آموزش نگارگری بر افزایش خودکارآمدی در کودکان دارای ناتوانی یادگیری غیرکلامی 14-10 سال در کلینیک یوسف آباد تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودکارآمدی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری زمینه پژوهشی مهمی می باشد. کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی به خاطر شکست های متعدد در زندگی، اعتماد به نفس پایینی داشته و بسیاری از توانایی های خود را نادیده گرفته و فراموش کرده اند؛ لذا این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش نگارگری بر افزایش خودکارآمدی در کودکان دارای ناتوانی یادگیری غیرکلامی انجام گرفت.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون) با گروه گواه بود که به شکل مقطعی در مدت 2 ماه اجرا گردید. از میان 60کودک دارای اختلال یادگیری غیرکلامی در کلینیک روان شناسی پیوند و مرکز اختلالات یادگیری ویژه یوسف آباد تهران به صورت تصادفی، 20 نفر(10 نفر دختر و 10 نفر پسر) در هر یک از گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. میانگین سنی دختران در گروه آزمایش33/10 و در گروه گواه 30/9 و میانگین سنی پسران در گروه آزمایش 9 و در گروه گواه 10 بود. برنامه آموزشی در طول 10 جلسه 60-45 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا گردید؛ در طول این مدت، گروه گواه، برنامه عادی خود را دنبال کرد. هر دو گروه با فاصله زمانیِ4 هفته، 2 بار مورد ارزیابی (پیش آزمون و پس آزمون) قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه آزمون خودکارامدی شرر بود. مقیاس شرر یک پرسش نامه 17 ماده ای 5 گزینه ای لیکرت می باشد( ضریب الفای کورنباخ نسخه فارسی= 79/0 ). فرضیه های این پژوهش با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 20 بر اساس تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر درون-برون گروهی بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش نگارگری، خودکارآمدی را در سطح معنی داری 05/0 P≤ افزایش داد.
نتیجه گیری: ساده کردن و قابل فهم کردن اصول نقاشی در بالا بردن خودکارآمدی کودکان دارای اختلال یادگیری موثر می باشد، از این رو استفاده از این تکنیک برای افراد دارای اختلال یادگیری توصیه می شود. هم چنین مطالعات بیشتر با گروه کنترل و آزمایش بیشتر، به منظور بررسی تأثیر هنردرمانی برای کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی ضروری می باشد.
Foreignization in the miniature of School of Isfahan: A cultural approach (فرنگی سازی در نگارگری مکتب اصفهان : رویکردی فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف شناخت تأثیر ارتباطات بین فرهنگی در شکل گیری و تکوین نگارگری مکتب اصفهان نوشته شده است. یافته های اصلی این مقاله به تشریح و توضیح شیوة فرنگی سازی و تأثیر تحولات فرهنگی در پیدایش این شیوه اشاره داشته است. به عبارتی در فرایند گسترش تعاملات خارجی دوران حکومت صفویان و با ورود نقاشان اروپایی به ایران و آشنایی هنرمندان ایرانی با شیوه های نقاشی غرب، جریان تازه ای در نگارگری ایرانی رقم می خورد که تحت عنوان فرنگی سازی متأثر از روش ها و تکنیک های زیبایی شناختی نقاشی غیر ایرانی است. نتایج این مقاله نشان داده که ارتباطات بین فرهنگی توسط مجاری مختلف اعم از روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در پیدایی شیوه های جدید هنری و غیر ایرانی تأثیر عمیقی داشته است. لذا فرنگی سازی برای ما نوعی نظام پویای زیبایی شناختی است. به همین دلیل با بهره گیری از روش تحقیق کاربردی با توصیف و تحلیل به تبیین و تشریح جریان فرنگی سازی و تحلیل نمونه هایی از آثار این دوره پرداخته شده است.
سرگذشت تصویری موجودِ ترکیبی فیل-سر، از هند تا ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان اساطیری دو تمدن کهنسال ایران و هند که به دلیل مشابهت های قومی، فرهنگی و اساطیری شان خویشاوند قلمداد شده اند، موجودات خیر و شری وجود دارند که برخی از آن ها، از قابلیت پیکرگردانی یا دگرریختی برخوردارند. پدیده ی ترکیبی فیل سر هندی با نام گانش که در زمره خدایان حیوانی محبوب هندو جای می گیرد، یکی از این نمونه هاست. از آن جا که چنین موجودی در برخی از متون ایرانی از جمله شاهنامه و نگاره های مرتبط با آن، در قالب دیو به تصویر کشیده شده است.این پژوهش می کوشد تا با بررسی این پدیده در اساطیر، ادبیات و هنر این سرزمین ها، به واکاوی دلایل چنین امری بپردازد. از نتایج این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی، تطبیق میان رشته ای و با استفاده از منابع کتابخانه ای به انجام رسیده است، برمی آید که این موجود ترکیبی در سرزمین مادریِ آن، از کنام دیوها به قلمروی خدایان درمی آید و به مرور زمان با افزایش محبوبیت خود در آسیا، در آیین مانویت نیز نفوذ می کند.در عین حال، همتای پلید این پدیده نیز که از اهمیت کمتری برخوردار است، به حیات خود در هنر و ادبیات هند،ادامه می دهد.این موجود پیکرگردانی شده در ایران پس از غلبه تفکر زرتشتی و به دلیل دشمن شمردن خدایان پیشین این سرزمین و بلاد دیگر از سوی زرتشت، تنها وجه دیوگونه خود را به نمایش می گذارد؛ و با نفوذ در باور اسلامی و ادبیات عامیانه ایرانی نیز در قالب جن )و در وجه منفی آن(، به تصویر کشیده می شود.
بررسی تفاوت نگاره های عبدالصمد شیرازی در دربارشاه طهماسب صفوی و گورکانیان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالصمد، از نقاشان فعال دربار صفوی، در جوانی به دعوت حاکم زمان به هند رهسپار شد تا پایه گذار مکتبی از نقاشی باشد که با اصول نقاشی ایرانی آغاز شد.در این پژوهش سعی شده است به معرفی نگاره های نگارگر در فاصله زمانی 1535م./921ه. تا حدود 1600م./986ه.پرداخته شود.در این زمان عبدالصمد در نگارخانه سلطنتی سه پادشاه با سه نوع اعتقاد مشغول به کار است: شاه طهماسبِ شیعه؛ همایون شاهِ سنی مذهب و اکبرشاه با اعتقاد به آیین اکبری. بنابراین به بررسی تفاوت های نگاره های این هنرمند در دوره زمانی مذکور پرداخته می شود.با توجه به اهمیت شخصیت هنری عبدالصمد و نفوذ بی بدیل وی در هنر هند، لازم است پژوهش هایی در باب شناساندن این نگارگر گرانمایه به جامعه هنری انجام شود.روش تحقیق با توجه به نیاز به بررسی نگاره های باقی مانده، مقایسه ایی و تحلیلی انتخاب شده و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده به انجام رسیده است.تفاوت های بارزی در نگاره های انتخابی از دوره های کاری نگارگر مشاهده می شود که نتیجه اعمال سلیقه پادشاه در کار هنری نگارگر است زیرا اصول به کار رفته، با شیوه آغاز کار هنرمند همخوانی نداشته و آن را تنها می توان ناشی از فضای جدید فکری حاکم بر محل کار هنرمند دانست.
نگارگری ایران در دوران تیموری (عصر طلایی نگارگری ایران)
حوزه های تخصصی:
در طول حکومت مغولان (ایلخانان و جلایریان)، آل اینجو و آل مظفر، نگارگری به مراحل تکامل خود نزدیک شد. درکارگاههای سلطنتی آنان بود که نقّاشان عمدتاً به کار مصوّر کردن کتب گماشته شدند و نگارگری تا رسیدن به دوران طلایی خود فاصله ای نداشت. در دورة تیموری نگارگری به بالاترین اوج و ترقّی خود رسید. این هنر در عهد تیموری نه تنها تقلیدهای هنری و سبکهای نقاشی چین را که از عصر مغول وارد ایران شده بود، مورد جذب و اقتباس قرار داد، بلکه در مسیر تکاملی خود سرانجام استقلالی را نمایان ساخت که منعکس کنندة روح هنری ایرانیان بود و به همین سبب است که عصر تیموری را «دورة طلایی هنر نقاشی ایران» دانسته اند. باید توجّه داشت که ابعاد تکامل طبیعی هنر نقاشی و مینیاتور قرن نهم به کیفیتی منسجم شد که امروزه می توانیم آن را تحت عنوان مستقل«سبک دورة تیموری» بپذیریم. در این مقاله سعی شده است به اجمال مکاتب و تحولات هنر مزبور در دوره تیموری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
بررسی تفاوت نگاره های عبدالصمد شیرازی در دربارشاه طهماسب صفوی و گورکانیان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالصمد، از نقاشان فعال دربار صفوی، در جوانی به دعوت حاکم زمان به هند رهسپار شد تا پایه گذار مکتبی از نقاشی باشد که با اصول نقاشی ایرانی آغاز شد.در این پژوهش سعی شده است به معرفی نگاره های نگارگر در فاصله زمانی 1535م./921ه. تا حدود 1600م./986ه.پرداخته شود.در این زمان عبدالصمد در نگارخانه سلطنتی سه پادشاه با سه نوع اعتقاد مشغول به کار است: شاه طهماسبِ شیعه؛ همایون شاهِ سنی مذهب و اکبرشاه با اعتقاد به آیین اکبری. بنابراین به بررسی تفاوت های نگاره های این هنرمند در دوره زمانی مذکور پرداخته می شود.با توجه به اهمیت شخصیت هنری عبدالصمد و نفوذ بی بدیل وی در هنر هند، لازم است پژوهش هایی در باب شناساندن این نگارگر گرانمایه به جامعه هنری انجام شود.روش تحقیق با توجه به نیاز به بررسی نگاره های باقی مانده، مقایسه ایی و تحلیلی انتخاب شده و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده به انجام رسیده است.تفاوت های بارزی در نگاره های انتخابی از دوره های کاری نگارگر مشاهده می شود که نتیجه اعمال سلیقه پادشاه در کار هنری نگارگر است زیرا اصول به کار رفته، با شیوه آغاز کار هنرمند همخوانی نداشته و آن را تنها می توان ناشی از فضای جدید فکری حاکم بر محل کار هنرمند دانست.
اسلوب نگارگری ساز؛ غنیمتی از غنایم چالدران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سقوط تبریز، پس از شکست چالدران (920ق/ 1514) زمینه ی به تاراج رفتن بخش اعظمی از ثروت های مادی و معنوی تختگاه صفویان را فراهم نمود. در این بین، بخش قابل توجهی از نخبگان هنری تبریز به اراضی عثمانی مهاجرت داده شدند. این مهاجرت اجباری امکان انتقال دستاوردهای مکتب نگارگری تبریز صفوی، میراث دار مکاتب هنری هرات، جلایری، ترکمن، به مکتب استانبول را ایجاد کرد. برخی از این نگارگران، همچون شاه قلی نقاش و شاگردان او، با عملکردی بسیار مؤثر موجب آفرینش و قوام یابی سبک نوینی در مکتب استانبول، موسوم به سبک ساز، شدند. این پژوهش بر آن است ضمن بررسی حادثه تاریخی انتقال نگارگران مکتب تبریز به استانبول، به مطالعه نقش این هنرمندان در ایجاد تحول در هنر نگارگری عثمانی بپردازد.
اولاد: دیو یا انسان؟(بررسی هویّت اولاد بر مبنای نگاره های شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای حلّ ابهامات متنی شاهنامه، از منابع متعدّدی استفاده شد ه است؛ نظیر متون تاریخی، متون اساطیری، فرهنگ های لغت، متون حماسی و ... . امّا تاکنون به منابع تصویری به مثابة منبعی در شاهنامه پژوهی توجه نشده است. مقصود از منابع تصویری، نگاره های نسخ مصوّر شاهنامه است. این نگاره ها بیشتر با رویکردی تزئینی و هنری بررسی شده و تاکنون از آن ها به مثابة یک منبع پژوهشی استفاده نشده است. این جستار سعی دارد تا به منابع تصویری، با رویکردی پژوهشی نظر کرده و از آن برای رفع ابهامات متنی شاهنامه بهره بگیرد. یکی از ابهامات شاهنامه، هویّت اولاد است. در شاهنامه دربارة هویّت اولاد توضیح چندانی داده نشده است. این ابهام متنی به ابهام تصویری منجر شده به گونه ای که در نگاره ها نیز به تبع متن، اولاد با هویّتی دوگانه ترسیم شده است. این جستار هویّت اولاد را در نگاره های شاهنامه جستجو کرده و سپس به چرایی گزینش هویّتِ دوگانة اولاد در نگاره ها پاسخ می گوید. پژوهش های متنی، اولاد را با هویّت دیو معرّفی می کنند. پژوهش حاضر، ضمن نظر داشتن به پژوهش های متنی، درصدد است تا هویّت اولاد را از لابه لای منابع تصویری جستجو کند. این پژوهش با بررسی قدمت نگاره ها، بررسی قدیم ترین نسخ مصوّر شاهنامه، کمیّت نگاره ها، ارتباط نگاره با متن، تمرکز مکانی نگاره ها و ... هویّت انسان را برای اولاد مکشوف می سازد. همچنین نشان می دهد که خاستگاه هویّت دیو برای اولاد، ایران نیست بلکه این استنباط منشأ هندی دارد؛ حال آنکه تصوّر اولاد به مثابة انسان، دارای خاستگاه ایرانی است.
تأثیر سبک خراسانی بر نگارگری ایرانی
حوزه های تخصصی:
احساس، زبان مشترک انسان هاست و ادبیات و هنر، زبان بیان احساس؛ ادبیات زبان گفتار و نوشتار است و هنر بازگوکننده آن به روایت تصویر. طبیعت بهترین و آموزنده ترین تصویر برای شاعران و هنرمندان است. در سبک خراسانی، به ویژه در شاهنامه، اشعار رودکی، سخن منوچهری، خمسه نظامی و... عناصر طبیعی، الهام بخش شاعران در سروده ها می باشند که در سایر سبک ها کمتر با آن روبرو هستیم. پیوند ادبیات و نقاشی امری غیرقابل انکار است و اجزای این پیوند را در سبک خراسانی و مکتب نگارگری هرات به عالی ترین شکل خود می بینیم. می توان گفت که زیبایی شناسی ادبی هنری، نه تنها با سبک خراسانی آغاز می شود، بلکه در این سبک به ع الی ترین درجه نیز می رسد. کتابت، معماری، نگارگری، نقاشی قهوه خانه ای و... از نمونه هایی تکامل یافته در اثبات این فرضیه است که سبک خراسانی، مادر ادبیات تصویری فارسی است.
بررسی تاریخی پوشش سر در عصر تیموریان (771-911 ه . ق)
حوزه های تخصصی:
پوشش سر در هر قوم و ملتی بیانگر مراتب و جایگاه اجتماعی اشخاص در آن جوامع می باشد. همواره ارتباط مستقیمی میان پوشش سر و منزلت اجتماعی افراد جامعه در تاریخ ایران برقرار بوده است. پوشش سر در تاریخ پوشاک ایران به عنوان یکی از مباحث فرهنگی و اجتماعی جایگاه مهم ولیکن ناشناخته دارد. انسان ایرانی در طول تاریخ، هنر و خلاقیت، شخصیت، موقعیت و منزلت اجتماعی خویش را با پوششی که بر سر نهاده و گاه از خود دور ساخته ابراز کرده است. استفاده از پوشش سر که از نمودهای فرهنگی در زندگی انسان هاست در ادوار گوناگون تاریخ دچار دگرگونی هایی گشته و همواره دارای تنوع چشمگیر بوده است.
هدف این مقاله بررسی پوشش سر و انواع آن (زن و مرد) در دوره تیموریان می باشد که از برخی جنبه های فرهنگی یکی از دوره های درخشان در تاریخ ایران بوده است. با توجه به رونق هنر نگارگری در این دوره، مشاهده ینگارگری های کتب تاریخی آن دوره مهم ترین شیوه در بررسی این مقاله بوده است. چنین به نظر می رسد که این نگاره ها جزئیات قابل توجهی در رابطه با پوشش سر در آن دوره به نمایش می گذارند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی می باشد و مطالب حاضر به شیوه ی کتابخانه ای گردآوری شده است. سؤال اصلی این است که پوشش سر مردان و زنان در دوره تیموریان از چه ویژگی های برخوردار بوده است؟
مطالعه تأثیر روایت استعاری فردوسی بر شاهنامه نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی برجسته ترین متن اسطوره ای ایران است که از قرن های آغازین سرایش آن مورد توجه محافل هنری مختلف بوده است. ایمان به جایگاه و نقش زبان در تثبیت فرهنگ و غنای زبان فردوسی، آن را از دیگر متن های مشابه ممتاز می کند. این نوشتار می کوشد چگونگی تأثیر روایت استعاری شاهنامه را بر جهان شاهنامه نگاری بررسی کند و برای این منظور از نظریه ادبی پل ریکور بهره می گیرد. بنا بر این نظریه؛ متن استعاری، منش چندمعنایی دارد که موجب تأویل توسط خواننده می گردد. برای نشان دادن اهمیت روایت استعاری و چندمعنایی فردوسی، رویداد «گذر سیاوش از آتش» انتخاب شده که در طول تاریخ نگارگری ایران بسیار مورد توجه هنرمندان در سبک های گوناگون بوده است. درابتدا، بنیان نظریه ادبی بیان شده، سپس متن شاهنامه و کنش داستانی «گذر سیاوش از آتش» بررسی می شود. آن گاه در ادامه، با انتخاب چندین نگاره از مکاتب هنری مختلف به تطبیق این نگاره ها با متن اصلی پرداخته و اهمیت تأویل نگارگر به عنوان خواننده نشان داده می شود. روش تحقیقِ به کارگرفته شده در مقاله پیش رو؛ تطبیقی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات آن نیز کتابخانه ای بوده است.
با توجه به بررسی انجام شده می توان گفت، تفاوت قابل تأمل نگاره های بازمانده از داستان گذر سیاوش از آتش، بحث تأویل مخاطب را می گشاید که آن نیز، حاصل رویکرد استعاری فردوسی به داستان های کهن و اسطوره ای ایران است. از این رو، نگارگران شاهنامه، که مخاطبان شعر او هستند، به صورت مستقل تأویل های گوناگونی از شعر وی داشته و هر کدام نگاره ای متفاوت از دیگری نقش کرده است.