مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
اولاد
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
حوزه های تخصصی:
دانش تفسیر قرآن همواره یکی از ضروری ترین نیازهای علمی مسلمانان به شمار آمده که این نیاز به دلیل اهمیت نقش قرآن به عنوان نخستین و اصلی ترین منبع دین و شریعت همواره رو به فزونی است. در این راستا برای نیل به مدالیل و مفاهیم قرآن بیش از همه پرداختن به معناشناسی واژگان قرآنی اهمیت بسزائی دارد. بررسی و کنکاش در تعریف واژگان و تعیین حد و مرزهای کاربردی آنها در هنگامه نزول با توجه به اسباب و انگیزه های نزول آیات برای پژوهشگر فرصتی فراهم می سازد تا درباره مصداق های گوناگون منطبق با مفهوم واژگان به دیدگاهی صائب تر دست یابد. در این مقاله تلاش گردیده مفهوم تبار و دودمان «ذریه» از دیدگاه قرآن و حدیث مورد بررسی قرار گیرد به همین منظور با استمداد از تلاش های لغت پژوهان و مفسران قرآن و با نگاهی به روایات پیشوایان معصوم پس از تحلیل مفاهیم لغوی واژگان قرآنی از قبیل «ذریه، نسب، آل، عترت و...» در پی پاسخ به این پرسش برآمده که آیا از دیدگاه قرآن ذریه تنها از جانب پدر پذیرفته شده یا از جانب مادر هم پذیرفتنی است. دیگر اینکه نسب با ذریه چه نسبتی دارد. سپس به تحلیل حکم فقهی تخصیص خمس به سادات مبتنی بر این پژوهش پرداخته که آیا در اطلاق عنوان سادات و به تبع آن حکم شرعی خمس به ایشان به کدام رابطه از «نسب یا ذریه» استناد می شود.
اولاد: دیو یا انسان؟(بررسی هویّت اولاد بر مبنای نگاره های شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای حلّ ابهامات متنی شاهنامه، از منابع متعدّدی استفاده شد ه است؛ نظیر متون تاریخی، متون اساطیری، فرهنگ های لغت، متون حماسی و ... . امّا تاکنون به منابع تصویری به مثابة منبعی در شاهنامه پژوهی توجه نشده است. مقصود از منابع تصویری، نگاره های نسخ مصوّر شاهنامه است. این نگاره ها بیشتر با رویکردی تزئینی و هنری بررسی شده و تاکنون از آن ها به مثابة یک منبع پژوهشی استفاده نشده است. این جستار سعی دارد تا به منابع تصویری، با رویکردی پژوهشی نظر کرده و از آن برای رفع ابهامات متنی شاهنامه بهره بگیرد. یکی از ابهامات شاهنامه، هویّت اولاد است. در شاهنامه دربارة هویّت اولاد توضیح چندانی داده نشده است. این ابهام متنی به ابهام تصویری منجر شده به گونه ای که در نگاره ها نیز به تبع متن، اولاد با هویّتی دوگانه ترسیم شده است. این جستار هویّت اولاد را در نگاره های شاهنامه جستجو کرده و سپس به چرایی گزینش هویّتِ دوگانة اولاد در نگاره ها پاسخ می گوید. پژوهش های متنی، اولاد را با هویّت دیو معرّفی می کنند. پژوهش حاضر، ضمن نظر داشتن به پژوهش های متنی، درصدد است تا هویّت اولاد را از لابه لای منابع تصویری جستجو کند. این پژوهش با بررسی قدمت نگاره ها، بررسی قدیم ترین نسخ مصوّر شاهنامه، کمیّت نگاره ها، ارتباط نگاره با متن، تمرکز مکانی نگاره ها و ... هویّت انسان را برای اولاد مکشوف می سازد. همچنین نشان می دهد که خاستگاه هویّت دیو برای اولاد، ایران نیست بلکه این استنباط منشأ هندی دارد؛ حال آنکه تصوّر اولاد به مثابة انسان، دارای خاستگاه ایرانی است.
امکان رجوع واهب از هبه به نوادگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عقد هبه اصل بر این است که واهب می تواند به عین موهوبه رجوع کرده و آن را تملک کند. این اصل استثنائاتی دارد. یکی از موارد استثنا «هبة به اولاد» است که مطابق با بند 1 مادة 803 قانون مدنی غیرقابل رجوع به شمار می رود. اکثر نویسندگان حقوق مدنی معتقدند حکم هبة به اولاد شامل نوادگان هم می شود، بنابراین، واهب نمی تواند از هبة به «اولادِ اولاد» خویش رجوع کند. بررسی خاستگاه بند 1 مادة 803 در فقه، یعنی مبحث «هبة به ارحام» نشان می دهد وفق نظر مشهور فقیهان، واهب نمی تواند از هبة به همة «ارحام نسبی» خویش رجوع کند. براساس این دیدگاه، هبة به نوادگان نسبی رجوع ناپذیر و هبة به نوادگان رضاعی رجوع پذیر است، در عین حال، خاطر نشان می کند آنچه مورد اجماع فقیهان است، منحصراً رجوع ناپذیری هبة به پدر، مادر و اولاد واهب است. بنابراین، به نظر می رسد قانون گذار برای عمل به اصل و پرهیز از توسعة استثنا، به قدر متیقن یعنی نظر اجماعی فقها، اکتفا کرده است و از این رو، نمی توان مانند اکثر مؤلفان هبة به نواده را نیز مشمول مقررة مزبور دانست. بنابراین، هبة به نوادگان نسبی و نوادگان رضاعی رجوع پذیر است.
تبیین مفهومی روایت «اکرموا اولادی الصالحون لله و الطالحون لی» و پیامدهای فقهی آن
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
261 - 237
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ اسلام، سیادت اشخاص، همواره نقش مهمی در حیات سیاسی - اجتماعی آنان داشته است. فرزندان پیامبر یا به تعبیر رایج، سادات، در جوامع اسلامی از احترام ویژه ای برخوردار بوده و هستند. در آیات و روایات بسیاری نیز به اکرام سادات سفارش شده است که قدرمتیقن آن ها، سادات صالح و باتقوا هستند. بااین وجود بسیاری از فقها در استحباب و مطلوب بودن اکرام سادات، تفاوتی میان سادات صالح و غیرصالح قائل نشده اند. ایشان به مقتضای روایت «اکرموا اولادی الصالحون لله و الطالحون لی» به احکام مشابهی برای همه فرزندان پیامبر (صالح و غیرصالح) فتوا داده اند. در مقابل، شماری از فقها با استناد به ضعف سندی روایت از یک سو و مخالفت مضمون آن با کتاب و سنت، ادله امربه معروف و نهی از منکر و حدود و تعزیرات از سوی دیگر، حجیت و اعتبار روایت را انکار کرده اند. این نوشتار با رویکرد توصیفی- تحلیلی، به تبیین مفهومی روایت نامبرده و پیامدهای فقهی آن می پردازد. نتایج نشان می دهد که گرچه سند روایت مرسل است، اما مضمون آن هیچ تعارضی با آموزه های دینی ندارد؛ بلکه موافقت حدیث با عمومات، جبران کننده ضعف سند آن و اساس فتوا و عمل فقها بر اساس آن است.
تکاثر، عوامل، آثار و پیامدها در آیات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال سوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۱
107 - 121
حوزه های تخصصی:
تکاثر در واقع افزون طلبی، برتری جویی و پیشی گرفتن از دیگران در جمع مال و کثرت فرزندان و دیگر تعلقات دنیوی است که این حس موجود در آدمی حجم وسیعی از آیات و روایات را به خود اختصاص داده است. این حس سیری ناپذیر در انسان، اگر در مجرای صحیح قرار نگیرد و به شایستگی کنترل نشود؛ علاوه بر اینکه سرمایه عمر را تباه می کند و درد و رنج های فراوان با خود دارد، سرانجام سخت و ناگواری را برای آدمی رقم می زند. تکاثر و افزون خواهی و برتری جستن از دیگران، یکی از بزرگترین عوامل سقوط و غفلت آدمی از یاد خدا و بی توجهی به دین و دیانت و سر پیچی از انجام اوامر و پرهیز از نواهی الهی می باشد. این مقاله سعی بر آن دارد که ضمن ارایه تصویری روشن از این موضوع، عوامل بروز و آثار و پیامدهای این رفتار آدمی را بررسی کند.
امکان سنجی توارث نوه ها بعد از فوت ابوین آنها در صورت وجود بطن اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع ارث نوه ها در صورت فوت ابوین و وجود بطن اول، از مواردی است که علی رغم اهمیت بالای آن، به ویژه در جلوگیری از ایجاد مشکلات خانوادگی و مالی، مورد غفلت قانون گذار قرار گرفته است. در حال حاضر، بر اساس قاعده الاقرب، زمانی که فردی زودتر از والدین خود فوت نماید، در صورتی که هنگام فوت وی، هریک از خواهر یا برادر او زنده باشند، فرزندانش از ارث پدربزرگ یا مادربزرگ محروم خواهند ماند. سؤالی که مطرح می شود، این است که با توجه به اینکه فقه امامیه برای توارث نوادگان، قائل به قائم مقامی است، آیا می توان گفت که این امر در صورت وجود بطن اول نیز ممکن است. با بررسی و تأمل در آیات و روایات و منابع فقهی، روشن شد که هیچ یک از مواردی که به نظر می رسید با فرض قائم مقامی نوه به جای پدر یا مادر متوفی خود در صورت وجود بطن اول، معارض باشد، در واقع تعارضی ندارند و می توان این قائم مقامی را برای نوه در این حالت نیز در نظر گرفت. همچنین در رفع تعارض با قاعده الاقرب باید گفت که اعمال قاعده قائم مقامی بر اعمال قاعده الاقرب اولویت دارد. در نتیجه می توان با اولویت بخشیدن بر اعمال قاعده قائم مقامی نسبت به قاعده الاقرب، ابتدا نوه ها را قائم مقام پدر یا مادر متوفی خودشان قرار داده، سپس بر اساس قاعده الاقرب، به ارث بری این نوه ها در کنار سایر فرزندان متوفی، یعنی بطن اول، حکم کرد.