مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
نگارگری
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۶
71 - 83
حوزه های تخصصی:
سرزمین ایران جایگاه تجلی اساطیر بسیاری است که ظهورشان در دامان هنر و ادبیات حضورشان را تداوم و رونق بخشیده است. اسطوره هایی که بارها مورد تحلیل واقع شده اند اما باز هم این گنجایش را دارند که از منظری تازه مورد نگرش و بررسی قرار گیرند . آثار بزرگانی چون عطار، سهروردی، حافظ و سعدی که علی رغم تحقیقات بسیار هنوز هم افق های نویی را در اختیار ما قرار می دهند. یکی از این آثار ارزنده منطق الطیر عطار است که مضمون آن رسیدن به سیمرغ در قالب اسطوره ای دور از ذهن و دست نایافتنی است. سیمرغ مفاهیم ژرفی را با وجوه گوناگون چون اساطیری، حماسی و عرفانی دربردارد. از این رو سوالی مطرح می شود مبنی بر این که نقش تصویری سیمرغ چه تاثیر متقابلی بر نظام های ادبی در منطق الطیر عطار داشته است. لازمه ی پاسخ دهی به آن، سیر روایتی خطی است که از سیمرغ حماسی آغاز شده و به سیمرغ عرفانی ختم می شود. از این منظر در بخش نخست شخصیت افسانه ای سیمرغ در عرصه ی ادبیات پارسی مورد بررسی قرار گرفتهاست، سپس نقش این پرنده ی اسطوره ای را در ادبیات عرفانی و با تاکید موردی بر منطق الطیر عطار واکاوی کرده و در پایان تحلیلی بر تطبیق وجود یا عدم روابط بینا نشانه ای میان نظام ادبی سیمرغ عطار و نگارگری های هم عصر آن صورت می گیرد. آنچه در این پژوهش حاصل شد تفاوت آشکارا میان دو سیمرغ مطرح شده در داستان های عرفانی و روایات اساطیری است و هم چنین عدم نگارش تصویر اولی به دلیل تعهدات دینی و شمایل شکنی در سیمرغ نوع دوم به علت حضور این پرنده به شکل اسطوره ای ملی-حماسی است.
تحلیل نگاره های دارای مضمون شیعی مربوط به دوره های ایلخانی، تیموری و ترکمن براساس گفتمان تشیع (دوازده امامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۹
66 - 83
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تعدادی از نگارههای دارای مضمون شیعی مربوط به دورههای ایلخانی، تیموری و ترکمن، براساس گفتمان تشیع )دوازدهامامی( مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند. گفتمان تشیع، مجموعهای منسجم از مفاهیم، باورها و روایتها را دربرمیگیرد ً انتظار میرود در که با در اختیار گرفتن ذهنیت شیعیان، در تمامی جوانب زندگی فردی و اجتماعی آنان بازتولید میشود و منطقا صورت و محتوای نگارههای دارای مضامین شیعی نیز به ظهور رسیدهباشد. ازاینرو، درباره نگارههای با مضمون شیعی دورههای مذکور، این پرسش مهم مطرح میشود که آیا این نگارهها را میتوان نگارههایی شیعی دانست؟ در راستای پاسخ به این پرسش، ِ در این مقاله، چگونگی تصویرسازی شمایل شخصیتهای مقدس شیعه و صورت، محتوا، روایت و روش بیانی ظهور یافته در نگارههای دوره ِ های موردنظر، با توجه به مفاهیم مهم و کانونی گفتمان تشیع، تحلیل و ارزیابی شدهاند. هدف این پژوهش، تشریح و تبیین ویژگی اصلی نگارههای شیعی و بیان وجه تمایز آنها از نگاره ِ های مذهبی، بر اساس گفتمان تشیع است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و اطالعات به روش کتابخانهای جمعآوری شدهاست. نتایج پژوهش بیانگر این است که بهصرف بازنمایی مضامین و حضور شخصیتهای شیعی در نگارههای دورههای ایلخانی، تیموری و ترکمن، نمیتوان آنها را نگارههایی شیعی نامید؛ زیرا ویژگی اصلی نگارههای شیعی این است که مضامین، از جنبه محتوایی، صوری )شکلی( و روش بیانی، بهواسطه کاربست عناصر بصری و تمهیدات تجسمی، مطابق با مفاهیم، باورها و روایتهای موردنظر گفتمان تشیع به بیان تصویری درآمده باشند. از این طریق، نگارههای شیعی از نگارههای مذهبی متمایز میگردند.
بررسی تطبیقی عناصر تصویری نگاره پرواز لا کپشت و دو بط در مکاتب مشهد و قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۹
84 - 96
حوزه های تخصصی:
در تمام دوره های تاریخی تصویرسازی داستان ها با موضوع های متفاوت تو سط نگارگران ایرانی انجام پذیرفته است. یکی از این واعظ کاشفی می باشد. این مقاله با روش » انوار سهیلی « جامی و » هف تاورنگ « داستان ها پرواز لا کپشت و دو بط مشترک درتوصیفی و تحلیلی براساس مطالعات کتابخانه ای به تطبیق عناصر تصویری، ساختار و مفهوم شعر و داستان در مکتب مشهد وقزوین پرداخته است. از مهم ترین اهداف این پژوهش دستیابی به پاسخ این سؤال است که تأثیرپذیری عناصر تصویری مکتب قزوین از خراسان در نگاره پرواز لا کپشت و دو بط چگونه بوده و حامیان هنر چه نقشی در شک لگیری آن داشته اند. همچنین ساختار و ترکی ببندی این دو اثر از نظر مفهومی با شعر و داستان مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد،علیرغم نزدیکی تاریخی مکاتب نگارگری مشهد و قزوین و با وجود مفهومی مشترک در مضمون دو نگاره، به کارگیری عناصر و ساختار دارای تفاوت های بارز است و شباهت و تأثیرپذیری آشکاری در این دو نگاره مشاهده نمی شود. این وجوه تمایز دربه کارگیری عناصر از دو محیط کاری، یکی کاملاً شخصی و دیگری به سفارش و حمایت دربار نشات گرفته است.
تحلیل بصری عنصر فرشته در آثار استاد محمود فرشچیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
4 - 15
حوزه های تخصصی:
عمدتاً دوران اسلامی با آثار روایی و داستان های مذهبی به فرشته - موجودی فرازمینی که رنگ و لعاب فراوان در ادوار تاریخی به خود گرفته است- شکلی ویژه بخشیده. سیر تحول تصویری فرشته در طول اعصار، لباس های ملونی به تن کرده است اما در دوران معاصر چه نقشی بازی کرده است؟ نگارگری ایرانی تقلید یا توصیف صرف از طبیعت نیست، بلکه نمایش خیا لانگیز، شاعرانه و نمادین میان انسان و طبیعت و عالم ملکوت است. ریشه و شالوده این نگاه به تفکرات اسلامی باز م یگردد. در این میان هنرمند ایرانی از دیرباز به عالم ارواح، فرشتگان، دیوان و موجودات خارق العاده باور داشته و با این اعتقاد و با تغییر در عناصر و فضای مادی کوشیده راهی را برای القای جهانی غیر مادی و معنوی باز کند. فرشتگان یکی از موضوعاتی هستند که نگارگر با تکیه بر اعتقادات و تخیلات خود دست به بازنمایی آن می زند. هدف این پژوهش درک مفهوم فرشته و شناخت موقعیت تصویری و زیباشناختی این فرم در آثار محمود فرشچیان در دوره معاصر است. نوشتار حاضر در پی پاس خدادن بدین سؤال است که عنصر فرشته به لحاظ محتوایی و صوری چه جایگاهی در آثار فرشچیان دارد؟ رویکرد تحقیق کیفی بوده و روش آن توصیفی و تحلیلی است و داده ها بر مبنای اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. مطالعه محتوایی و ساختاری آثاری که شامل نقش فرشته در نگارگری و آثار محمود فرشچیان است، نشان می دهد که این فرم در تاریخ نگارگری کمتر محوریت اثر بود هاست و در آثار این هنرمند به صورت مستقل تصویر شده است؛ نقاط اشتراک آنها با آثارگذشته، کاربرد ترکی ببندی حلزونی، توجه به خطوط راهنما و تقسیمات طلائی تصویر، وفاداری هنرمند به مضامین و موضوعات و نقاط افتراق آ نها بیشتر در شیوه پرداخت اثر نسبت به گذشته، استفاده از رنگ آکریلیک، وابستگی به سنت بدع تگذاران در طراحی وتوجه به نقطه تمرکز اثر است.
بررسی تطبیقی نگاره دیو در مکاتب نگارگری دوران ایلخانی و تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۱
62 - 75
حوزه های تخصصی:
در هنر نگارگری، نگارگران تمامی مکاتب ذهنیتی کامل و فعال درباره نبرد کیهانی میان آفرینش اهریمنی و آفرینش ایزدی داشتند. در این میان دیو که نماد اهریمن و دشمن است با چهره های حیوانی با شاخ ودم و عریان، با سلاح های بدوی و دیگر موارد نشان داده شده است. نگارگران با نمایش این ویژگی ها به نوعی به برتری آفرینش ایزدی در مقابل آفرینش اهریمنی اشاره کرده اند. هدف اصلی پژوهش، بررسی نقش دیو در نگاره های دوره ایلخانی و تیموری (هرات وشیراز) و تفاوت طراحی نگاره های آن است . سؤالات اصلی پژوهش عبارتند از؛1- ویژگی ها و شاخصه های شکلی دیو در نگاره های دوره ایلخانی و تیموری چیست؟2: تفاوت چهره دیوان در نگاره های دوره ایلخانی و تیموری چگونه قابل تبیین است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد، دیو در نگاره های این دوران با توجه به وجه حیوانی آن ترسیم و با ویژگی های حیوانی در کالبد آدمی نقش شده است. از سویی دیگر تفاوت در تصویر نقش آن در این مکاتب ابتدا برگرفته از وجه استعاری شاهنامه و سپس تلقی شخصی نگارگر و خوانش او از متن، سلیقه هنری دوران او و مکتبی که در آن رشد کرده و یا اقتضای شرایط اجتماعی و فرهنگی او است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی و براساس مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.
بررسی فرم، نقش و تزئینات ابزارآلات جنگی عصر تیموری و بازتاب آن در نگاره های مکتب هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
42 - 58
حوزه های تخصصی:
صنعت ساخت ابزارآلات جنگی از دیرباز یکی از هنرهای کهن در ایران زمین بوده است و در دوره تیموری شاهد نوعی تحول و دگرگونی در ساخت، فرم و ب هکارگیری نقوش در این صنعت هستیم. صنعتگران در این دوره چیر هدستی و مهارت خود را با ساخت ابزار جنگی از جنس پولاد و تزئینات طلا به اوج کمال رساندند که بازتاب آن در نگارگری عصر تیموری جلو هگر شده است. هنر نگارگری بازتا بدهنده هنرها و صناعات مختلف دوره خویش است و به دلیل فقدان و کمبود ابزارآلات جنگی به جامانده از دوره تیموری بررسی و تحلیل آثار نگارگری، کمک شایانی به شناخت ویژگی های این ابزارآلات جنگی م یکند. این پژوهش با گردآوری مطالب کتابخانه ای به روش توصیفی و تحلیلی و استخراج اطلاعات از نگاره های این دوره تلاش دارد به پاسخ این پرسش دست یابد که ابزارآلات جنگی در دوره تیموری دارای چه فرم، نقش و تزئیناتی ازلحاظ هنری بود هاند؟ نتایج پژوهش بیانگر این است که هنرمندان صنعتگر در دوره تیموری، سبک پیشینیان را در ساخت ابزار جنگی، پشت سر گذاشتند و ابزارآلات جنگی با فرم های جدید و نقوش تزئینی زیبایی به وجود آوردند که تحول آن در نگارگری مکتب هرات مشهود است.
مطالعه تطبیقی مصادیقی از سنگ نگاره های باستانی و نمونه های مکاتب نگارگری اسلامی، جهت بازشناسی استعلا در مدیحه سرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
59 - 70
حوزه های تخصصی:
نگاره های مرتبط با آیین بار، که دارای کنش ستایش بوده، در ادوار پیش از اسلام برای تزیین سنگ نگاره های معابد، مقابر و کاخ ها به کاررفته و در دوران اسلامی نیز در نگارگری، مطرح شده است و به نظر می رسد بتوان ب هواسطه آن به بازشناسی امر استعلایی کنش مدیحه سرایی موجود در آیین جمعی بارگاهی، پرداخت. مطالعه تطبیقی نمونه نگاره های مرتبط با آیین بار در دوره باستانی و اسلامی ایران، جهت بازشناسی وجه استعلایی مدیحه سرایی آن، از اهداف این نوشته است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان ب هواسطه مصادیق تصویری باستانی و عصر اسلامی ایران، به بازشناسی وجه استعلا در مدیح هسرایی پرداخت؟ بر اساس نتایج، در دوره باستان، آیین باریابی به محضر فرادست حکومتی اعم از خدایان، ارواح نیاکان و شاه در زمان ها و مکان های معینی به انجام م یرسیده و کنش ویژه گفتاری همسو با آن در قالب سروده های ستایشی- نیایشی از جانب افراد مذهبی ستایشگر، همراه با اشارات دست، تعظیم و آستا نبوسی مطرح بوده است. انجام این امور حاکی از وجود یک نگاه تقد سنمایی و استعلایی در فرهنگ ایران باستان است که بازنمود آن را می توان در آثار مربوط به سنگ نگاره ها مشاهده کرد؛ همچنین با مطالعه مصادیقی از هنر نگارگری به نظر می رسد که این کنش در دوره اسلامی با حضور گروه های مختلف مدیحه سرا و در محضر فرادستان حکومتی مانند شاه، سلطان یا حاکم محلی، با همان نگرش استعلایی و نشانه های بصری، تداوم داشته است.
مطالعه تطبیقی واقعه معراج در نگاره معراج سلطان محمد و متن معراجیه های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
15 - 29
حوزه های تخصصی:
معراج پیامبر(ص) یکی از مباحث مهم اعتقادی اسلام است که در متون ادبی و آثار هنری بازتاب یافته است. نگاره معراج اثر سلطان محمد، نگارگر قرن 9 ه.ق. و معراجیه های نظامی گنجوی شاعر قرن 6 ه.ق.، ازجمله بهترین این آثار هستند. این پژوهش سعی دارد تا نقش قابلیت های رسانه ای دو حوزه نگارگری و ادبیات در بازتاب عظمت شخصیت پیامبر(ص) را مورد ارزیابی قرار داده و از منظر بینامتنیت، به مطالعه تطبیقی نگاره معراج سلطان محمد و متن معراجیه های نظامی بپردازد تا زمینه ساز پاسخ به این سؤال باشد که: "نگاره معراج سلطان محمد چگونه و به چه میزان توانسته است به متن معراجیه نظامی وفادار باشد؟" و "کدام یک از این دو اثر بازتاب بهتری از عظمت پیامبر(ص) در قالب موضوع معراج داشته اند؟" لذا عناصر به کاررفته در هر دو اثر با معیار قرآن سنجیده شده و سپس تطبیق مؤلفه های دو اثر انجام گردیده است. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی است. روش یافته اندوزی، کتابخانه ای و اسنادی بوده و روش تحلیل یافته ها، کیفی است. به نظر می رسد که: نگاره معراج اثر سلطان محمد باوجود برخی نوآوری ها، به میزان قابل توجهی به متن معراجیه اثر نظامی وفادار بوده و درعین حال هر دو اثر دربرگیرنده عناصر اصلی رخداد عظیم معراج مطابق با قرآن و احایث هستند.
پژوهشی بر آرایه های هندسی موجود در نگاره های شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
74 - 86
حوزه های تخصصی:
یکی از وجوه شاخص هنرهای اسلامی، کاربرد تزیینات است. حضور آرایه های تزیینی برای منقش ساختن سطوح، ب هویژه در نگارگری دوره تیموری متداول بوده است. از نسخ مصور مشهور دوره تیموری، می توان به شاهنامه بایسنقری 1 اشاره کرد. این نسخه، سرشار از نقوش تزیینی هندسی است. این مقاله باهدف شناخت گره های هندسی نگاره های شاهنامه بایسنقری، بررسی نحوه کاربرد آن ها در بخش های مختلف از حیث نوع، روش اجرا، رنگ و محل به کارگیری این تزیینات انجام شده است. گردآوری داد هها با استناد به منابع مکتوب، صورت گرفته است که به روش توصیفی )تحلیلی( به بررسی داده های ب هدست آمده از نمونه های مطالعاتی م یپردازد. بر این اساس پرسش های زیر مطرح است: - گر ههای هندسی موجود در نگاره های شاهنامه بایسنقری چه ویژگ یهایی دارند؟ - شیوه کاربرد گر ههای هندسی در نگاره های شاهنامه بایسنقری چگونه است؟ نتایج حاصل از بررسی نگاره های شاهنامه بایسنقری، نشان می دهد که کاربرد تزیینات و گره های هندسی در قالب های هشت « ،» پیلی شمسه دار « ،» هشت منتظم « آجرکاری و کاشی کاری نمود بیشتری داشته و عمده گره های مورداستفاده، شامل است که گر ههایی بر پایه عدد مبنای هشت هستند. این گر هها غالباً در سطوح ایوان، کف و » شمسه و بازوبندی « و » و صابونک دیوارهای بنا و در قالب گر هچینی چوبی ب هعنوان حفاظ در و پنجره استفاده شده است. کاربرد نقوش تزیینی و استفاده از سطوح منقش با تزیینات و نگاره های هندسی، منجر به افزایش شکوه تصویری نگاره های شاهنامه بایسنقری شده است.
توصیف و تحلیل پوشاک جنگاوران در نگاره های شاهنامه 953ه.ق پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
128 - 143
حوزه های تخصصی:
در تاریخ سیاسی ایران، طبقه جنگاوران،همواره به عنوان یکی از طبقات مهم شمرده می شد. پژوهش در فرم پوشش جنگاوران، اطلاعاتی ارائه می دهد که در مطالعات تاریخی و جامعه شناسی مفید است و علاوه بر آن در حوزه هنرهای کاربردی و نمایشی نیز به کار می آید. نسخه 953ه.ق موجود در کتابخانه ملی پاریس، متعلق به دوره صفوی از جمله نسخی است که با ابعاد بزرگ و درشت نمایی در ترسیم فیگورها، توسط زبده ترین نگارگران خلق شده و بیشترین تعداد نگاره های آن مربوط به طبقه جنگاوراست. بررسی چگونگی پوشاک به تصویر درآمده در این طبقه، می تواند علاوه بر بازشناسی الگوی پوشاک جنگ عصر صفوی، به تاثیر روایت شاهنامه، سنت نگارگری و دیگر جریان هایی که بر مصورسازی جامگان نفوذ داشته اند، بپردازد. نتایج کلی پژوهش، بیانگر آن است که نگارگری روایی نقش بسزایی در نمایش پوشاک جنگاوران در صحنه های حماسی شاهنامه داشته و نگارگران از پوشاک به عنوان نمادی در جهت نمایش اوضاع سیاسی و نظامی استفاده کرده اند.
سبک های تصویری غالب در نگاره های مرقع گلشن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
170 - 197
حوزه های تخصصی:
مرقع گلشن موجود در کتابخانه ی کاخ گلستان مجموعه ارزشمندی است که توسط هنرمندان ایرانی و هندی به وجود آمده است. اهمیت پژوهش این است که به شناسایی و معرفی سبک های مختلف طبیعت پردازی در نگاره های مرقع گلشن به عنوان نفیس ترین آثار دوران جهانگیری، سیر تحول هنر گورکانیان هند از دوره ی همایون تا جهانگیر می پردازد. هدف این پژوهش شناسایی ویژگی های طبیعت پردازی در نگاره های مرقع گلشن بوده است. زیرا طبیعت در مرقع گلشن جایگاه ممتاز و قابل تأمل دارد. می توان مسأله حاضر را به بررسی این سوال ها دانست، آیا منظره پردازی دارای خصوصیات متمایزی بر اساس سبک های موجود در نگاره های مرقع گلشن بوده و طبیعت پردازی در هرسبک چه ویژگی هایی داشته است؟ روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و از 300 صفحه ی مرقع گلشن 144 قطعه نگاره ی هندی و ایرانی با موضوعات مختلف را در بر دارد بنابراین تعدادی از نگاره هایی که دارای ویژگی های غالب از منظره پردازی، در سبک های موجود می باشد، مورد مطالعه قرارگرفته است. در این پژوهش پنج سبک در منظره سازی های مرقع گلشن یافت شد که هرکدام دارای ویژگی های خاصی بوده و در نهایت شاهد اختلاط سبک ها و کشمکش بین این گرایش ها هستیم اما هیچ کدام به طور مطلق جایگزین یکدیگر نشدند.
شناسایی فرم، کاربرد و تزئینات کجاوه در نگارگری ایرانی دوره های تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
85 - 101
حوزه های تخصصی:
نگارگری ایرانی، منبع مفیدی برای شناخت ابزار و وسایل کاربردی زندگی مردم در اعصار تاریخ ایران است. وجود کجاوه به عنوان وسیله حمل و نقل در ایرانِ گذشته، در برخی نگاره های دوره تیموری و صفوی نیز مشهود است. مساله ی مقاله حاضر، به چگونگی شکل، کاربرد و تزیینات کجاوه در نگارگری دوره های تیموری و صفوی بر اساس داستان نگاره ها می پردازد. همانطور که از وسایلی همچون کجاوه و تخت های روان برای جابه جایی افراد و اشیاء درمیان اقشار جامعه استفاده می شده است، کاربرد و حضور دائمی این ابزار حمل و نقل در زندگی روزمره از دلایل تصویر شدن این عنصر در نگارگری ادوار مختف با موضوعات متنوع می باشد که در شکل های گوناگون و با تزئینات رایج آن دوره در نگاره ها مصور شده است. انواع مختلف کجاوه و اشخاصی که درون کجاوه قرار گرفته اند، کاربری های آن و نیز شیوه ی تصویرگری آن در نگارگری عصر تیموری و صفوی، موضوعی است که پرداختن به آن، مساله اصلی پژوهش حاضر است. باتوجه به اندک بودن پژوهش ها در این زمینه، هدف از انجام این پژوهش دستیابی به اطلاعات جامعی در مورد کاربرد کجاوه و فرم شناسی و نقوش و تزیینات بکاربرده شده در کجاوه ها در نگارگری دوره تیموری و صفوی است. بر این اساس سؤالات اصلی مقاله بدین شرح است: 1. کجاوه در نگاره های دوره تیموری و صفوی از چه فرم ها و کاربردی برخوردار بوده است؟ 2. کجاوه در نگاره های دوره تیموری و صفوی با چه نقوشی تزئین شده است؟ روش تحقیق در مقاله ی حاضر بر مبنای ماهیت توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. همچنین روش تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز کیفی بوده است که با بررسی فرم و کاربرد کجاوه و نیز نقوش و تزئینات آن ها در 13 نمونه نگاره دوره تیموری و صفوی که در قالب 5 نمونه نگاره با ماهیت رزمی و 8 نمونه نگاره با موضوع بزمی است به تحلیل، جمع بندی در قالب جداول و ارائه نتیجه گیری می پردازد نتایج تحقیق نشان می دهد که هم در نگاره هایی که ماهیت رزمی دارند و هم نگاره های بزمی مربوط به دو دوره تیموری و صفوی، تصویر کجاوه مشهود بود. این تصویر در نگاره های رزمی غالباً بسته شده بر پشت فیل و بدون سقف و دارای نقوش ختایی، هندسی و جانوری بوده اما درنگاره های بزمی بر پشت شتر و دارای سقف، ترسیم شده که بیشتر با تزئینات ختایی، هندسی و اسلیمی مزین شده است. کجاوه در نگاره های دوره تیموری ساده تر و به صورت سه ضلعی است اما در نگاره های دوره صفوی در فرم های چندضلعی و پرآرایه تر می باشد.
مطالعه ی تطبیقی رابطه ی متن و تصویر در نگاره معراج حضرت رسول(ص) از خمسه طهماسبی و هفت اورنگ جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
151 - 168
حوزه های تخصصی:
آثار مکتوب به جامانده از پیشینیان، میراث تمدنی، فکری و فرهنگی یک قوم را تشکیل می دهد. در این میان، زبان و ادبیات نیز بخش مهمی از میراث مکتوب است که اندیشه و هنر گذشتگان را به معاصران انتقال می دهد. این ادبیات در دوره های متمادی از حالت روایی به صورت نگاره و بیان تصویری تجلی یافته است. این عملکرد نه تنها ما را از غنای ادبیات هر دوره مطلع می سازد بلکه نگاره هایی که بر اساس همین ادبیات نیز شکل گرفته است ما را با اجتماع، نگاه عرفانی، فلسفی، مذهبی و حتی سیاسی آن دوره در یک قاب آگاه می سازد. بر این اساس، این پژوهش با هدف تطبیق رابطه ی متن و تصویر، واکاوی وجوه افتراق و اشتراک و نیز روش ها و کیفیات موردتوجه هنرمندان برای وفاداری متن و تصویر در نگاره معراج حضرت رسول(ص) در دو نسخه ی مصور شده خمسه طهماسبی و هفت اورنگ جامی، در پی پاسخ به این سؤالات است: 1- نگارگران از چه روش ها و کیفیاتی برای وفاداری متن و تصویر در مصورسازی نگاره ی معراج حضرت رسول(ص) در دو نسخه خمسه طهماسبی و هفت اورنگ جامی بهره گرفته اند؟ 2- از میان دو نگاره کدام یک میزان بیشتری از تناسب با متن حکایت مرجع را بازتاب می دهد؟ 3- نگاره ی معراج حضرت رسول(ص) در دو نسخه خمسه طهماسبی و هفت اورنگ جامی دارای چه وجوه اشتراک و افتراقی است؟ پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی انجام شده و داده های آن با جست وجو در منابع کتابخانه ای و مشاهده ی آثار، جمع آوری شده است. جامعه پژوهش شامل دونگاره صحنه ی معراج حضرت رسول(ص) از خمسه طهماسبی و هفت اورنگ جامی می باشد؛ که به روش کیفی و از طریق استدلال قیاسی مورد تحلیل و تطبیق قرارگرفته است. در بررسی انجام شده به ویژگی های تصویری، مانند طراحی و رنگ و ساختار، به جزییات و عناصر و پدیده های موجود در تصویر و نوع صحنه پردازی و به فضای کلی نگاره توجه شده است. نتایج حاصل شده هرچند گویای درجه بالایی از تلاش سفارش دهندگان درباری و نگارگران برای وفاداری به سروده های شاعران است؛ اما در پاره ای از جزییات و صحنه پردازی ها، دخالت ها و تغییر و تبدیل هایی قابل مشاهده است که ریشه عمده ی آن به تلاش خلاقانه هنرمندان و پیروی از میثاق های سبک نگارگری صفوی و گرایش شاهانه حاکمان به فضاسازی های مجلل و پر زینت و چشم نواز بازمی گردد. در هر دو نگاره انطباق تصویر و متن موردتوجه نگارگر بوده اما نگاره خمسه نظامی با توجه به نمایش بیشتر جزئیات و فضاپردازی واقع گرایانه تر، از انطباق کامل تری با اشعار و واقعه معراج برخوردار است.
تطبیق ساختار بصری نگاره های داستان نوح (ع) با روایت قرآنی در مکاتب تبریز اول و هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
21 - 37
حوزه های تخصصی:
تصویرگری از داستان کشتی نوح (ع) به جهت شگفت انگیزی و منحصر بفرد بودن از دیرباز مورد توجه نگارگران قرار گرفته و در دورانهای مختلف از جمله ایلخانیان و تیموریان به آن پرداخته شده است و این خود بیانگر ظهور عناصر بصری و تصویری متفاوت در نگاره ای با یک مضمون ولی در دورانهای متفاوت است. به نظر می رسد قواعد سبکی هر دوره و دیدگاههای نگارندگان و حامیان این آثار بر نحوه به تصویر کشیدن این داستان قرآنی تأثیرگذار بوده است. هدف این پژوهش یافتن وفادارترین نگاره به داستان قرآنی کشتی نوح (ع) از میان دو نگاره کشتی نوح (ع) در کتابهای جامع التواریخ و مجمع التواریخ است. سؤال اصلی پژوهش این است که نحوه به کارگیری عناصر بصری (خط، رنگ و ترکیب بندی) به منظور بیان داستان قرآنی در دو نگاره مذکور چگونه است و هم چنین وفادارترین نگاره به داستان نوح(ع) در قرآن کریم از نظر ویژگیهای تصویری کدام نگاره است. به منظور پاسخ دهی به این سؤالها و همچنین تحقق هدف پژوهش، پس از بیان داستان کشتی نوح (ع) در قرآن کریم، جامع التواریخ و مجمع التواریخ و هم چنین توصیف ویژگیهای نگارگری در مکاتب تبریز اول و هرات، عناصر تصویری و بصری دو نگاره مورد نظر به عنوان جامعه هدف پژوهش جزء به جزء با یکدیگر مقایسه شدند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی- تطبیقی است. مطالعات و روش گرد آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده، ابزار و شیوه مورد استفاده مشاهده و روش تجزیه و تحلیل کیفی است. یافته ها حاکی از آن است که نحوه به کارگیری عناصر تصویری و تمهیدات تجسمی در این دو نگاره به گونه ای است که بر اساس آن نگاره کشتی نوح (ع) در جامع التواریخ بازتاباننده جزئیات شاخص داستان قرآنی نیست و نگاره کشتی نوح (ع) در مجمع التواریخ به داستان قرآنی وفاداری بیشتری دارد.
معرفی نسخه خمسه نظامی به شماره 39/5 موزه ملی ملک و ویژگی های بصری، زیبایی شناسی و مضمونی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
39 - 55
حوزه های تخصصی:
خمسه نظامی یکی از شاهکارهای ادبیات ایران است و در زمره نسخی است که به دلیل جنبه تصویرسازی بالا و نوع داستان ها همواره مورد اهمیت و توجه هنرمندان نگارگر قرار گرفته است. نسخه مورد بررسی مربوط به سده نهم هجری بوده است؛ اما در سالهای 1235 و 1236ق. این نسخه کسر نویسی شده و کاتب نونویس نیز سعی کرده به اسلوب کاتب اصلی برگ های جدید را بنویسد. به علاوه نگاره هایی به نسخه افزوده است. این نسخه داراى20 تک نگاره، به خط نستعلیق است و از نگارگران و حامى آن اطلاعاتى در دسترس نیست. پژوهش پیش رو با هدف بررسی نسخه شناسی خمسه مصور نظامی به شماره 39/5 موجود در کتابخانه و موزه ملی ملک می پردازد. سؤالهای این پژوهش عبارت اند از: 1- ویژگی های بصری، زیبایی شناسی و مضمونی نسخه خمسه نظامی به شماره 39/5 در موزه ملک کدامند؟ 2- کدام یک از بخش های نسخه مربوط به دوره تیموری و کدام بخش ها مربوط به دوره قاجار می باشد؟ روش تحقیق در پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر روش و ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای است. نتایج حاصل از این پژوهش؛ نشان می دهد که نگاره های خمسه نظامی در پنج مضمون، عاشقانه، بزم، رزم، شکار و ملاقات، به تصویر درآمده اند. علاوه بر آن، از ویژگی های بصری خاص نسخه می توان به مواردی چون طراحی نامتناسب پیکره ها، طراحی شتابزده مناظر، تعدد پیکره ها، استفاده از رنگ های گرم، سرد و درخشان و انتشار متوازن رنگ های زنده در ترکیب، و همچنین قرابت سبکی تصاویر خمسه نظامی با اصول زیبایی شناسی مبتنی بر سنت نقاشی ایرانی، و غربی اشاره کرد. در پاسخ به پرسش دوم چنین باید گفت که جلد اثر و تمامی نگاره ها و تعدادی از صفحات که عنوان داستان در کادری مستطیلی و بدون نقوش گیاهی است به دوره قاجار و بخشی دیگر که حاوی نقش است، به دوره تیموری تعلق دارد.
مطالعه ی تحلیلی در نگارگری ارامنه ایران: خوانش نگاره های تولد مسیح (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
57 - 69
حوزه های تخصصی:
پیدایش هنر ارمنیان در ایران به دوران مادها و هخامنشیان می رسد. بعد از کوچ اجباری ارمنیان به ایران توسط شاه عباس، میراث هنری ارمنی نیز به مکان جدید منتقل شد. قرون هفدهم و هجدهم میلادی، جلفای اصفهان مهد علم و دانش ارمنیان ایرانی گردید و نسخ خطی فراوانی کتابت و مصور شدند که هم اکنون در موزه کلیسای وانک نگهداری می شوند. در این پژوهش، 5 نمونه از نگاره های مکتب جلفای نو اصفهان با موضوع تولد حضرت عیسی مسیح (ع) را که در این موزه وجود دارد، موردمطالعه قرارگرفته است. هدف انجام این پژوهش، تحلیل نگاره های ارمنیان (تولد حضرت عیسی مسیح) برای پاسخ دادن به سئوال پژوهش است که نگاره های تولد در انجیل ها برچه اساسی مصور شده اند ؟در این پژوهش روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی است .روش تجزیه وتحلیل اطلاعات بصورت کیفی است. پس از خوانش نمونه های موردی این نتیجه حاصل شد که مضامین و نحوه ی دید هنرمندان در سنت نگارگری ارمنی، بر اساس وفاداری بر واقعیات تاریخی اتفاق افتاده ترسیم شده اند وپیوند نگاره ها با مضامین اسطوره ای (کهن الگوی تولد قهرمان و رمزگان اسطوره ای) آشکار می شود.
مطالعه تحولات سیاسی و فرهنگی دوره شاه تهماسب صفوی وتأثیرآن در نقاشی این دوره با توجه به نظریه بازتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
89 - 103
حوزه های تخصصی:
ایران در دوره صفوی دستخوش تحولات سیاسی و اجتماعی عظیمی شده است. شاهان صفوی برآن بودند تا میان گروه های مختلف سیاسی موازنه برقرار کنند و این امر موجب شده بود تا مناسباتی پیچیده بر شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و همچنین میان مردم و حاکمیت برقرار گردد. این مناسبات گریبان هنرمندان را نیز گرفته بود، هدف این مقاله بررسی تأثیرتحولات سیاسی و فرهنگی دوره شاه تهماسب را بر روند نقاشی ایران مورد مطالعه قرار دهد و سئوالاتی که مطرح بوده این است که 1.مناسبات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در دوره شاه تهماسب چگونه شکل گرفته است؟ و2.این مناسبات چگونه در نقاشی دوره شاه تهماسب بازتاب می یابد؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با رویکردی تطبیقی با ابتنا بر نظریه بازتاب در حوزه جامعه شناسی است. شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل کیفی بوده است. ازنتایج تحقیق چنین بر می آید که مناسبات بر اساس توازن قدرت میان نیروهای درون نظام صفوی شکل گرفته است و در موقعیت های مختلف نسبت به موازنه میان این نیروها اقدام صورت می گرفته است و شاه تهماسب دردوره دوم زندگی برای تعادل بخشی به نیروهای مختلف داخل در نظام سیاسی و شرایط و موقعیتی که در سطح روابط خارجی داشته کمتر توانسته به هنر توجه کند. این امر موجب شده است بسیاری از هنرمندان از جمله نقاشان همکاری محدودتری با دربار داشته باشند. بر این اساس می توان گفت نقاشی ایران در این برهه از تاریخ و طی پنجاه و اندی سال سلطنت شاه تهماسب از نظر سبک شناسی کم مایه تر و محدودتر با موضوعات مختلف درباری، مذهبی و در برخی موارد نزدیک به جریان عامیانه پیش رفته است.
تطبیق محتوایی و بصری ساقی نامه باقر خرده با ساقی نامه ها و نگارگری صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
376 - 393
حوزه های تخصصی:
هنر نگارگری در ایران دوره اسلامی و ادبیات ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته اند. به طوری که آثار ادبی بزرگ همواره از مهمترین جلوه گاه های نمایش نگارگری بوده است. دوره صفوی(907-1135ه.ق) یکی از درخشان ترین دوره های نگارگری در ایران است. یکی از آثار فاخر ادبی در ایران، کتاب ساقی نامه باقر کاشانی است، به این دلیل که در بردارنده تعبیرات و توصیفاتی درباره ساقی ، باده ، میخانه ، مطرب ، آلات و نغمات موسیقی (دف ، نی ، تار ، رباب ، چنگ ، ارغنون ، رود ، عود ، سرود ، پرده ، نوا ، مقام) و همچنین مضامین دلچسب و شیرین عرفانی (پیر مغان ، عارف ، زاهد ، دیر و . . . ) است . بررسی تطبیقی ساقی نامه مولانا محمدباقر کاشانی (خرده) ، با ساقی نامه های و نگارگری عصر صفوی ، از نظر مضامین و درون مایه های مشترک و سیر تاریخی آن ها می تواند نکات مهمی را در ارتباط با پیوستگی هنر و ادبیات مطرح سازد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که توجه به پاره ای از مضامین و محتوای خاص ساقی نامه ها و مقایسه آن مضامین با ساقی نامه باقر خرده ، از قبیل : توصیف ساقی ، شراب ، مغنّی ، آوردن انواع آلات موسیقی ، اغتنام فرصت ، نکوهش زمانه و اهل آن ، اشاره به سرگذشت تاریخی ، حماسی ، عاشقانه و بیان اندیشه های عرفانی در ساقی نامه کاشانی حباقر و شاعران این عصر اکتفا شده است . در نگارگری دوره صفوی نیز این مضامین دیده می شود. اهداف پژوهش: 1.شناخت و اهمیت ساقی نامه مولانا محمدباقر خرده نسبت به ساقی نامه های عصر صفوی. 2.بررسی تطبیقی مضامین ساقی نامه مولانا محمدباقر خرده با نگارگری دوره صفوی. سؤالات پژوهش: 1.چه مضامین مشترکی میان نگارگری دوره صفوی با ساقی نامه مولانا محمدباقر خرده وجود دارد؟ 2.ابعاد، مؤلفه ها و اشتراک های ساقی نامه باقر خرده با ساقی نامه های عصر صفوی چگونه است؟
نسبت عالم مثال با نگارگری ایرانی در خوانشی نو از نگاره بارگاه «کیومرث»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارگری ایرانی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده و بسیاری از آنان بر این اعتقادند که نگارگری ایرانی تجلی عالم مثال در جهان مادی است و هنرمند از طریق شهود عالم مثال و حفظ آن در قوه خیال آن را به تصویر می کشد. اما اخیراً این نظریه مورد انتقاد برخی پژوهشگران بوده و اشکالات آن مورد بررسی قرار گرفته است. نگاره بارگاه کیومرث اثر سلطان محمد نگارگر در شاهنامه تهماسبی به عنوان یکی از برجسته ترین آثار نگارگری ایرانی توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است که در مقاله حاضر به مطالعه جایگاه عالم مثال در تحلیل این نگاره با رویکردی انتقادی به دیدگاه سنت گرایان در باب نگارگری ایرانی پرداخته شده و به این پرسش پاسخ می دهد که عالم مثال در بازخوانی این نگاره چه جایگاهی دارد و آیا می توان آن را برآمده از عالم مثال دانست یا خیر. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات در آن با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. طبق نتیجه پژوهش فضای این نگاره را می توان در مرز میان خیال پردازی و واقع گرایی دانست. هرچند تمایل به واقع گرایی و بازنمایی طبیعت در آن بیشتر دیده می شود. واقع گرایی در برخی عناصر تصویری از بین می رود و مجالی برای ورود به عالم خیال فراهم می کند. هرچند عناصر بسیاری در این نگاره ذهن مخاطب را به عالم خیال فرا می خواند، اما این که یک اثر خیال مخاطب را به کار بگیرد با این که اثر برآمده از عالم مثال باشد تفاوت بسیار دارد و صرف اینکه یک نگاره خیال انگیز باشد نمی توان آن را برآمده از عالم مثال دانست.
بررﺳﯽ ﺗأﺛﯿﺮ رواﺑﻂ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ اروﭘﺎ ﺑﺮ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﻣﮑﺘﺐ اﺻﻔﻬﺎن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ایران پس از اسلام شاید عصر صفوی بخصوص عصر شاه عباس کبیر مهمترین و باشکوه ترین دوران و بعبارتی عصر طلایی تحولات در تمام زمینه ها به ویژه هنر نقاشی ایرانی می باشد. در این دوره با گسترش روابط اقتصادی و اجتماعی با اروپاییان، که باعث ایجاد روابط فرهنگی گردید و در نتیجه موجب تحول در فرهنگ و شیوه زندگی مردم شد، تحولاتی را در زمینه های هنری نیز ایجاد کرد. مسئله پژوهش حاضر این است که، روابط فرهنگی با اروپاییان در روند تحولات نقاشی ایرانی و ایجاد سبک اصفهان چه تاثیراتی داشته است؟ این پژوهش به روش توصیفی– تحلیلی انجام شده و با مطالعه اسناد موجود و بهره گیری از نقاشی های دوره مکتب اصفهان مرتبط با موضوع، مورد استفاده قرار گرفته. اطلاعات لازم از منابع کتابخانه ای و مشاهده آثار بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، تاثیر روابط فرهنگی در شیوه زندگی و نوع پوشش مردم، همراه با ورود آثار نقاشی و هنرمندان غربی به ایران، و توجه و تشویق شاه عباس و ثروتمندان به این نوع هنر، و همچنین تقلید هنرمندان ایرانی از نقاشی اروپایی، همگی تاثیر بسزایی در دگرگونی و شکل گیری سبک جدید نقاشی ایرانی داشته است. از یک طرف، موجب مستقل شدن نگارگری از کتاب آرایی بعنوان مرقع و نقاشی تک برگی و تک پیکره نگاری -که از دوران سلطان حسین بایقرا(مکتب تیموری) اشاعه یافت- گردید. از طرفی هم این تحول در بین نقاشان ایرانی آن زمان، با تلاش رضاعباسی -به عنوان بنیانگذار مکتب اصفهان- که با سنت نقاشی ایرانی بار آمده بود، در بستر نگارگری سنتی، ابتکار و تجدد از خود نشان داد و با همراهی شاگردان و پیروانش، موجب نوآوری در نگارگری این دوره شده، و شیوه جدید مکتب اصفهان را بنیان نهاد. اما در نهایت، نفوذ فرهنگ و هنر اروپایی به تغییر در فرم و محتوا و کم رنگ شدن سنت ایرانی و ایجاد جریان فرنگی سازی در نقاشی ایرانی مبدل گردید.