مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
فضاهای شهری
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
183 - 198
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر به دلیل رشد شهرنشینی و زندگی مکانیکی افراد با انزواطلبی و کاهش تعاملات اجتماعی روبه رو هستند و پارک ها به عنوان یکی از فضاهای مهم شهری نقش به سزایی در افزایش تعاملات اجتماعی میان افراد را ایفا می کنند. به همین دلیل ضرورت دارد پارک های شهری به گونه ای طراحی شوند تا به نیاز تعاملات اجتماعی میان افراد پاسخ دهند. از این رو پژوهش حاضر به منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی افراد به بررسی رابطه کیفیت فضایی با تعاملات اجتماعی شهروندان در پارک های شهری می پردازد. روش انجام پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که برای جمع آوری داده های موردنیاز از روش پیمایشی استفاده شده است. داده ها از طریق 359 پرسشنامه که به صورت کاملاً تصادفی از میان مراجعه کنندگان به سه پارک ملت، شهر و چاله باغ در شهر گرگان به دست آمده است و با روش های آماری توصیفی و تحلیل همبستگی پیرسون، و تحلیل رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل ها صورت گرفت. نتایج نشان داد که کیفیت فضایی پارک های شهری بر تعاملات اجتماعی افراد تأثیرگذار است و مؤلفه های کیفیت فضایی خوانایی، نفوذپذیری، گوناگونی، انعطاف پذیری، سرزندگی و تناسبات بصری با تعاملات اجتماعی ارتباط معناداری دارند و مؤلفه گوناگونی در سطح بالاتری نسبت به بقیه مؤلفه ها قرار دارد. در نهایت با توجه به چهار مولفه گوناگونی ،خوانایی،سرزندگی و نفوذپذیری که تاثیر گذاری بیشتری بر تعاملات اجتماعی دارند، به ارائه راه کارها و پیشنهاد هایی جهت افزایش تعاملات اجتماعی میان شهروندان در پارک های شهری پرداخته شد.
نقش فضاهای شهری در ارتقای کیفیت زندگی (مطالعه موردی شهر ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در دهه های اخیر و بی توجهی به ابعاد کیفی زندگی انسان، پیامدهای نامطلوبی بر سطح سلامت فردی و اجتماعی جامعه و زندگی شهری گذاشته است. به طور کلی، کیفیّت زندگی، علاوه بر مسائل اقتصادی، نگرانی های اجتماعی و محیط زیست را نیز مدنظر قرار می دهد. برنامه ریزی ها باید همسو با بهبود کیفیّت زندگی باشند. از طرفی، بهبود کیفیّت زندگی می تواند زمینه های دیگر توسعه مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و خدماتی را به همراه داشته باشد. در همین راستا هدف این پژوهش بررسی نقش فضاهای شهری ملایر در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان بوده است، که متغیّرهایی از قبیل کیفیّت تسهیلات شهری، کیفیّت محیط اجتماعی ، کیفیّت اقتصادی و کیفیّت محیط ، امنیت و احساس آرامش و... ، مورد بررسی قرار گرفت. روش مورد استفاده در این پژوهش، ترکیبی از روش های تحلیلی و موردی زمینه ای است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای و پهنه مطالعاتی آن شهر ملایر با 52697 خانوار و مساحت 2400 هکتار بوده است. برای سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی از مدل های کمی و نرم افزارهای آماری از قبیل: شاخص های توسعه یافتگی ، امتیاز استاندارد شده، ضریب همبستگی، آزمون t، رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس، ضریب تغییرات و تحلیل عاملی با انتخاب60 متغیر در قالب شاخص های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی استفاده شده است. که با استفاده از فرمول کوکران، 384 نمونه تصادفی در نقاط مختلف شهر، انتخاب شده، تجزیه و تحلیل بر مبنای آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص اقتصادی کیفیت زندگی با 58 درصد وضعیت نامناسب تری نسبت به شاخص های اجتماعی و فرهنگی و کالبدی دارند، شاخص های اجتماعی، فرهنگی نیز با 42 درصد در وضعیت متوسطی قرار گرفته اند نتایج همچنین نشان می دهد که در شهر ملایر، مؤلفه های کیفیّت محیط اقتصادی، کیفیّت محیط کارکردی، کیفیّت حمل و نقل و کیفیّت اجتماعی در وضعیت نامناسبی قرار دارند. با بهبود وضعیّت اقتصادی اجتماعی ، فرهنگی و دسترسی نسبی به خدمات شهری می توان به ارتقاء سطح کیفیّت زندگی در شهر ملایر کمک کرد .
ارزیابی اثرات پیاده راه سازی بر بهبود ارتباطات و تعاملات اجتماعی شهروندان، مورد مطالعه: پیاده راه شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی آثار اجتماعی برجای مانده از تغییر کارکردهای میادین و معابر بخش مرکزی شهر رشت از محور سواره به محور پیاده راه است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی که با استفاده از پیمایش اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، شهروندان بالای 18 سال شهر رشت بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر تعیین گردید که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. پایایی ابزار با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 78 /0 تائید گردید. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS، استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد که احداث این پیاده راه در خلق فضای آرامش روحی و روانی عابران، افزایش امنیت اجتماعی، ارتقاء فرهنگ و آداب شهرنشینی، ترویج فرهنگ پیاده روی و استفاده از حمل ونقل عمومی، انجام فعالیت های فراغتی تفریحی، شکل گیری خاطرات فردی و جمعی، تقویت حس تعلّق به مکان و دلبستگی به فضای بخش مرکزی شهر، تأثیر مطلوبی داشته و سبب بهبود وضع ارتباطات اجتماعی شهروندان با یکدیگر شده است. حتی در جلب بیشتر گردشگران و افزایش ماندگاری آنها در شهر و به تبع آن در رونق اقتصادی محدوده بخش مرکزی شهر تأثیرات مثبتی به همراه داشته است. نوآوری این پژوهش، در بهره گیری از مجموعه متنوع و متعددی از شاخص ها بوده است.
ارزیابی شاخص های کالبدی فضاهای شهری برتحقق پذیری شهرشاد(مطالعه موردی: منطقه یک شهر تهران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
96 - 121
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی شاخص های کالبدی فضاهای شهری برتحقق پذیری شهرشاد در منطقه یک شهر تهران به انجام رسیده است. بدین منظور از روش پیمایشی، تعداد ۱۸۵ نفر از ساکنان منطقه یک به روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته مورد مطالعه قرار گرفتند. اعتبار محتوایی و پایایی پژوهش حاضر با استفاده از تعیین آلفای کرونباخ (به میزان 94/.) تأمین گردید. نقش کالبدی فضاهای شهری بر برتحقق پذیری شهر شاد از طریق عامل اصلی کالبدی و زیرشاخص های مرتبط با آن انجام شد. در مورد عوامل کالبدی – عملکردی سه عامل( نمای ساختمان ها، مواد و مصالح و کاربری ها )و عناصر کالبدی فرهنگی ، سه عامل انسان محور(پیاده مداری)،ایمنی و امنیت (روشنایی ،کفسازی ،ترافیک) و حس تعلق(پاتق ها وفعالیت های گروهی)وعامل کالبدی زیبایی شناسی سه عامل (تنوع رنگ، نورپردازی وگرافیک محیطی)و عامل کالبدی خدماتی پنج عامل (تجهیزات مبلمان شهری، قابلیت دسترسی و سهولت آن ، حفاظت آب و هوایی، ایجاد قطب های تفریحی خدماتی، پاکیزگی و نظافت محیط)تعیین گردید. بر اساس نتایج پژوهش عوامل کالبدی ونقش ان در تحقق پذیری شهر شاد دارند. به طوری که با توجه به آزمون F عوامل کالبدی- عملکردی، کالبدی-فرهنگی، کالبدی –زیبایی شناسی و کالبدی خدماتی د رتحقق پذیری شهر شاد به ترتیب با سطح معناداری015/0 و 016/0 و 011/0 و 009/0 رابطه موثر وجود دارد. و همچنین بین شاخص های عناصر کالبدی در تحقق پذیری شهر شاد از طریق همبستگی پیرسون در همه موارد در سطح ۹۵ درصد معناداری رابطه وجود دارد
مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک (موردمطالعه: محدوده هزارجریب و تخت فولاد منطقه 6 اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
55-66
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری بخش عمده ای از زندگی روزمره شهروندان را به خود اختصاص می دهند. تجارب طراحی و برنامه ریزی فضاهای شهری نشان داده است که این فضاها در پاسخگویی به نیاز کودکان، به عنوان حساس تری ن و مهم ترین قشر جامعه، ناکارآمد بوده اند و برنامه ریزی ها بیشتر بر اساس خواست و نیاز بزرگ سالان انجام می گیرد. هرچند در سال های اخیر توجه به کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف موردتوجه قرارگرفته ولی اقدامات کالبدی و محیطی مناسبی اتخاذ نشده است. با این وجود با پررنگ تر شدن مباحث حقوق شهروندی، توجه به تمام اقشار جامعه به خصوص کودکان به عنوان یک شهروند، بیشتر موردتوجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرارگرفته است. شهر دوستدار کودک علاوه بر تأمین نیازهای اولیه، امکان مشارکت و اظهارنظر را برای کودکان محقق می سازد. در همین راستا پژوهش حاضر به منظور شناخت و بررسی اصول و معیارهای شهر دوستدار کودک و میزا ن رعایت ای ن اصو ل د ر د و محدود ه هزارجریب و تخت فولاد اصفهان انجام گرفته است. روش تحقی ق د ر ای ن پژوهش، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، بررسی های میدانی و مصاحبه است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از بهره گرفتهشد. در این پژوهش ابتدا در قالب مبانی نظری به شناخت نیازهای کودکان و اصول Arc GIS و SPSS نرم افزارهای مطرح شده توسط اندیشمندان مختلف درباره شهر دوستدار کودک پرداخته شد. سپس با توجه به مطالعات انجام گرفته و امکانات و اطلاعات در دسترس، پنج شاخص ایمنی و امنیت، دسترسی، اوقات فراغت، مشارکت و سلامت محیط برای سنجش میزان کودک مداری محدوده های موردمطالعه انتخاب شد و ارزیابی هر شاخص با توجه به اطلاعات موجود از طریق پرسشنامه، بررسی های انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که امتیاز شاخص های شهر دوستدار GIS میدانی، مصاحبه و تحلیل اطلاعات در کودک به غیراز مشارکت کودکان که دارای وضعیت بسیار نامناسبی می باشد، از مقدار متوسطی برخوردار است و درمجموع امتیاز هر دو محدوده، با برتری ناچیز محدوده هزارجریب نسبت به محدوده تخت فولاد، نزدیک به هم است و نسبتاً دوستدار کودک می باشند. در پایان نیز با توجه به مصاحبه ها و نیازسنجی های انجام شده، راهبردها و سیاست هایی جهت دستیابی به رفاه کودکان و شهر دوستدار کودک ارائه شد.
بررسی نقش رویکرد شهر نرم در جهت ارتقای تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری پس ازکرونا (نمونه موردی: محله هاشمیه مشهد)
حوزه های تخصصی:
شیوع کرونا و اعمال سیاست فاصله گذاری اجتماعی در شهرها سبب کاهش تعاملات اجتماعی و در نتیجه تغییر الگوی رفتاری شهروندان شده است، گسترش این ویروس در شهرها باعث تعطیلی بسیار از مراکز خرید و اماکن عمومی شد و همین موضوع باعث ایجاد ضربه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی بر بستر جامعه شهری و شهروندان آن شد. فاصله گذاری اجتماعی سبب کاهش ایجاد گفتمان های شهری در فضاهای عمومی و در بسیاری از موارد همین موضوع باعث ایجاد انزوای اجتماعی و افسردگی در شهروندان شد، در حال حاضر که جهانی متفاوت در حال تجربه شدن است، لزوم احیا و توزیع عادلانه فضاهای جمعی پیش از پیش احساس می شود تا تعاملات اجتماعی در بستری که متعلق به همه گروه ها و ساکنان شهر است، دوباره از سر گرفته شود، این مقاله به تبیین و به کارگیری رویکرد شهر نرم در جهت ارتقای تعاملات اجتماعی در دوران کرونا پرداخته است، روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع تطبیقی میباشد و با بررسی چارچوب نظری معیارهایی در جهت افزایش حضور پذیری در فضاهای شهری با رویکرد شهر نرم در دوران کرونا و پسا کرونا تالیف میشود. با تکمیل پرسشنامه باز و بسته، مشاهده، مصاحبه و نیز مطالعات میدانی به شناخت معیارهای موثر بر روی موضوع در محله هاشمیه مستخرج شد و در روش مولفه های کمی از نرم افزار Spss در جهت تحلیل داده ها و در مولفه های کیفی از دسته بندی و تجزیه تحلیل داده ها و در نهایت هم پوشانی آن در جهت اعتیار بخشی به داده های کمی استفاده شد و در نهایت میزان حضور پذیری فضاهای شهری با معیارهای استباط شده در دو دوره قبل کرونا و بعد کرونا بررسی شده است و با توجه به رویکرد شهر نرم میزان تاثیر گزاری هر معیار در محله هاشمیه بررسی شد.
جریان شناسی رویکردهای نظری مرتبط با فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
5 - 20
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: فراوانی و تعدد نظریه ها و رویکردها در خصوص موضوع «فضاهای شهری» و نیز تنوع و تکثر در تعاریف، ویژگی ها، دیدگاه ها و روش های برخورد با این موضوع، باعث شده درک های متفاوت و گاهاً متناقضی برای پژوهشگران این حوزه به وجود آید؛ همچنین از آنجا که حیطه فکری نظریه های مرتبط با فضاهای شهری صرفاً محدود به یک قلمرو تخصصی خاص نمی شود و در چارچوب های فلسفی، جامعه شناسی، روانشناسی، سیاسی و اقتصادی به آن پرداخته شده، مطالعه و پژوهش در این حوزه را دچار پیچیدگی های آشکار و پنهانی کرده است. یکی از متداول ترین راه های ساده سازی و برطرف نمودن این گونه مسائل، گونه بندی رویکردهای نظری است. این مقاله، به دنبال گونه شناسی و به عبارت روشن تر، ارائه نوعی از جریان شناسیِ نظریه ها و دیدگاه های مرتبط با موضوع فضاهای شهری خواهد بود. هدف پژوهش: جریان شناسی پیشِ رو، فراوانی رویکردهای موجود در حوزه «فضاهای شهری» را طبقه بندی و به فهم و تحلیل آنچه نظریه پردازان مختلف از فضاهای شهری مطرح کرده اند، کمک می کند؛ توسط این جریان شناسی، می توان مشخص کرد هر نظریه و نظریه پرداز در هر جریان فکری، چه نوع رویکردی، چه نوع شیوه ای و چه تعریفی را در خصوص «فضا و فضای شهری» اظهار کرده است. علاوه بر آن با تعریف و چارچوب بندی جریان های فکری، می توان تعلقِ هر نظریه پردازِ «فضاهای شهری» را به جریان های فکری ارائه شده، پیدا و در این بین، دیدگاه های او را بهتر درک کرد. همچنین هر محققی می تواند در خصوص پژوهش های آتی با موضوع فضاهای شهری، از یک یا چند جریان برای تحقیق و مطالعه خود بهره گیرد و در چارچوبِ آن جریان فکری، فضای شهری موردنظر خود را بهتر تبیین و مطالعه کند. روش پژوهش: به منظور دستیابی به جریان شناسی مذکور، از روش «گونه شناسی دو بعدی» استفاده شده است. این روش شامل دو مرحله است. مرحله اول مربوط به «انتخاب راهبرد گونه شناسی» است؛ «راهبرد تجربی» به عنوان یکی از راهبردهای مرسوم در این مرحله با توجه به هدف مقاله، انتخاب می شود. مرحله دوم «ساخت گونه شناسی» است که با تشریح «مفاهیمِ کران ساز»، «کران ها» و «گونه های نماینده» و بهره گیری از آن ها، گونه شناسی مورد نظر تکمیل می شود. در قسمت تحلیل مقاله چگونگی استفاده از این روش و نحوه ایجاد گونه ها بیان می شود. نتیجه گیری: جریان شناسی رویکردهای نظری مرتبط با فضاهای شهری، به سه کلان جریان و هشت جریان فکری تقسیم می شود: 1) کلان جریان تجربی شامل: الف) جریان تجربی - فرهنگی، ب) جریان تجربی - رفتاری، ج) جریان تجربی- انتقادی و د) جریان تجربی - ادراکی؛ 2) کلان جریان نظری شامل: الف) جریان نظری - روان شناختی، ب) جریان نظری- انتقادی، ج) جریان نظری - اقتصاد سیاسی و د) جریان نظری - جامعه شناختی؛ و 3) کلان جریان تجربی- نظری.
ارزیابی نقش منظر شهری انسان گرا در سرزندگی خیابان های شهری تبریز از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: خیابان امام تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
124-107
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: درواقع خیابان های شهری به عنوان مهم ترین بخش از ساختار منظر شهری، منعکس کننده ارزش ها و روابط اجتماعی-فرهنگی شهروندان بوده و به خوبی می تواند بر مبنای آن ها امکان زیستن در شهر و برقراری تعاملات اجتماعی را تسهیل و یا بر آن ها تأثیر گذارد. از این رو حرکت به سوی فضاهای سرزنده شهری با وجود فضاهای عمومی پویا و انسان محور که زمینه حضور فعال انسان ها را در محیط فراهم نماید، در شهرها ضرورت بیشتری می یابد. هدف: هدف تحقیق حاضر ارزیابی نقش منظر شهری انسان گرا در سرزندگی خیابان های شهری تبریز از دیدگاه شهروندان می باشد. روش ها: تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. برای تعیین حجم نمونه از روش گلوله برفی استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش ANP استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل نهایی فضاهای انتخابی پژوهش بر مبنای مؤلفه های منظر انسان گرایانه و کیفیت سرزندگی نشان می دهد که محدوده چهارراه شریعتی تا چهارراه قونقا با وزن نرمال 0.498 از انطباق بیشتری با کیفیت های استخراج شده دارد. نتیجه گیری: نتایج نهایی اوزان نشان داد که بیشترین میانگین به زیر معیار عناصر شهری بیولوژیکی برمی گردد و مناظر خیابان های شهر تبریز بر ادراک شهروندان و تفسیر و بازخوانی محیط توسط آن ها تأثیر دارد. همچنین نتایج به دست آمده از تحلیل نهایی فضاهای انتخابی پژوهش بر مبنای مؤلفه های منظر انسانگرایانه و کیفیت سرزندگی، انطباق بیشتری با کیفیت های استخراج شده دارد.
برنامه ریزی حفاظت و توسعه یکپارچه فضاهای شهری بر مبنای مؤلفه های منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۲)
39-18
حوزه های تخصصی:
رویکرد متأخر، حفاظت را به عنوان «مدیریت اندیشمندانه تغییر» تعریف می کند و یک رویکرد مبتنی بر چشم انداز را نسبت به مدیریت میراث فرهنگی توصیه می کند. توصیه یونسکو (۲۰۱۱) در ارتباط با منظر شهری تاریخی Historical Urban Landscape ( HUL ) رهنمودهایی را درخصوص رویکرد مبتنی بر چشم انداز در سطح بین المللی ارائه کرد که در حال حاضر تا حدی توسط دولت های ملی و محلی اجرا می گردد. پژوهش حاضر با هدف توسعه یک چارچوب ارزیابی نسبت به تبیین تفاوت ها و شباهت هایی بین سیاست های موجود محلی و شیوه های مدیریت و توصیه شوندگان توسط روش منظر شهری تاریخی، برای چهار متغیر تعریف شده شامل صفات (چه)، ارزش ها (چرا)، ذی نفعان (چه کسی) و استراتژی ها (چگونه) صورت گرفته است. چارچوب ارائه شده در این مقاله آشکار می کند که چگونه میراث فرهنگی در چارچوب سیاست تعریف شده، هم از جنبه میراث ملموس و ناملموس و هم در ترکیب آنها بررسی شده است و انتظار می رود تا میزان انحراف از جوانب مختلف را مانند سطح اجرا رویکرد HUL و مانند آن تبیین کند. این فرایند به منظور حفاظت و کنترل تحولات منظر شهری تاریخ در قالب اقدامات شش گانه شامل انجام بررسی های جامع و نقشه برداری از منابع شهری، رسیدن به اجماع با متصدیان، بررسی آسیب پذیری منابع شهری، یکپارچه سازی ارزش های میراث شهری، بررسی میزان آسیب پذیری آنها در چارچوب توسعه گسترده شهری، اولویت بندی اقدامات حفاظت و توسعه و ایجاد همکاری مطلوب در چارچوب های مدیریت محلی پیشنهاد شده است. این چارچوب با استفاده از روش های مطالعات موردی می تواند آزمایش شده و در مقیاس گسترده تر به عنوان یک ابزار نظارت، برای نظارت بر تغییرات در سطح برنامه ای برای مدیریت حفاظت و توسعه شهری ملاک عمل قرار گیرد.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیات فضایی پیاده راه ها؛ نمونه موردی خیابان فردوسی شاهین شهر
حوزه های تخصصی:
گسترش مدرنیته منجر به رواج استفاده از ماشین در سراسر جهان شده است. به نحویکه در محیطهای شهری که تا پیش از انقلاب صنعتی، در انحصار انسان بود، به فضاهایی با اولویت تردد خودرو تبدیل شدند؛ و آلودگیهایی مانند صدای بوق ماشینها، موتور اتومبیلها و ازدحام آنها شرایط را به گونهای زده که عابرین پیاده فقط از روی اجبار از معابر شهری استفاده میکنند؛ اما رفته رفته اندیشمندان برنامه ریزی توجه به اولویت تردد انسان بر ماشین را در فضاهای شهری مد نظر قرار دادند. پیادهروی دارای اهمیت اساسی در احساس تعلق به محیط و در بافت کیفیتهای محیط است. در این راستا عدم توجه به مقیاس انسانی و نادیده گرفته شدن نیازهای عابرین پیاده از معضلات پیش رو می باشد. در همین راستا، پیاده راه ها با توجه به تأثیر عمیق خود در ارتقاء کیفیت زندگی شهری، اهمیت ویژهای در میان فضاهای شهری دارند و از عناصر لازم در هویت بخشی به فضای اجتماعی و فرهنگی در شهر می باشند. شاهین شَهر، شهری از توابع بخش مرکزی شهرستان و در استان اصفهان قرار دارد؛ و در همسایگی شمالی و در حدود 17 کیلومتری شهر اصفهان واقع شده است. خیابان فردوسی یکی از مهمترین خیابان های شاهینشهر است و به دلیل وجود کاربریهای مختلف در این خیابان نقش ترافیکی هم پیدا کرده است. در ساعات مختلف دارای اختلال ترافیکی ما بین اتومبیلهاو عابرین پیاده، است؛ و مشکلات و معضلاتی را برای شهروندان ایجاد کرده است. هدف از این پژوهش بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیات فضایی پیاده راه ها در خیابان فردوسی شاهینشهر است. این تحقیق یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و فرآیند آن ترکیبی ( کمی و کیفی) می باشد.
شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توسعه گردشگری ورزشی در فضاهای شهری: شهرستان گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
90 - 100
حوزه های تخصصی:
در سراسر جهان، فضاهای شهری، برای سالیان متمادی در زمره با اهمیت ترین مکان ها برای اهداف گردشگری بوده اند. بگونه ای که، امروزه، مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک برای چنین فضاهایی، نیازمند دیگاه های پویا و نظام یافته ای دارد که با استفاده از ابزارها و محرک های شهری، می توان پیشبرد آنها را تضمین نماید. از جمله این محرک ها، صنعت گردشگری بویژه گردشگری ورزشی است. براساس استعدادهای گردشگری ورزشی کشور، در مناطق مستعدی مانند شهرستان گنبدکاووس، دستیابی به برنامه ریزی و مدیریت هدفمند، ضروری بنظر می رسد. از اینرو، پژوهش حاضر، جهت تدوین و انتخاب استراتژی؛ از تحلیل استراتژیکی استفاده کرده که نیازمند شناسایی و تحلیل قوت ها و ضعف های درونی و فرصت ها و تهدیدهای بیرونی محیط مورد بررسی دارد. ماتریس SWOT از جمله تکنیک هایی است که می توان جهت تحلیل استراتژیک از آن بهره برد. این ماتریس، قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدات محیطی را ارزیابی می کند، اما نتایج آن، توانایی ارزیابی تناسب گزینه های تصمیم، براساس عوامل و رتبه بندی آنها را ندارد. بنابراین، در این پژوهش، از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) برای محاسبه وزن و اهمیت هرکدام از معیارها و زیرمعیارهای شناسایی شده، استفاده گردیده است. براساس نتایج حاصله، فرصت های بیرونی با وزن نسبی 0.375، قوت های داخلی با 0.342 و تهدیدهای بیرونی با 0.178 و در نهایت ضعف های داخلی با 0.105 بترتیب اولویت قرار گرفتند. علاوه برآن، نتایج نشان می دهد که مهم ترین استراتژی کاربردی برای توسعه گردشگری ورزشی فضاهای شهری شهرستان گنبدکاووس، استراتژی SO با شاخص مطلوبیت 0.437 می باشد
اثر انواع هنرعمومی در فضاهای شهری بر نشاط درک شده جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۰
203 - 223
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر، هنر عمومی روند جدیدی در فضاهای شهری به خود گرفته است به طوری که شهرها سرمایه گذاری زیادی روی طراحی و اجرای آثار هنری عمومی و ارتقای کیفیت بصری فضاهای شهری می کنند. این مقاله با هدف بررسی اثر انواع هنر عمومی در فضاهای شهری بر ارتقا نشاط درک شده جوانان ارائه شده است. تحقیق حاضر از نوع تحقیق بصری یا خوانش تصویری به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه هدف جوانان بوده که به روش نمونه گیری احتمالی و از نوع تصادفی ساده از بین دانشجویان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد در رده سنی 35- 18 سال دانشگاه تبریز و موسسه آموزش عالی نبی اکرم (ص) تبریز انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که از بین انواع هنرهای عمومی در فضاهای شهری هنر مبتنی بر نور، صدا و دیجیتال در فضاهای شهری برحسب سه معیار جنسیت، تحصیلات و سن بیشترین امتیاز را به جهت ایجاد احساس نشاط در بین جوانان و تمایل به استفاده از این نوع هنر در فضاهای شهری داشته است. و در رتبه های بعدی هنر متناسب با سایت نظیر آثار هنری تراشیده شده از دل کوه و هنر تعبیه شده در عناصر موجود در فضا همچون نقش برجسته های دیواری در بدنه ساختمان ها یا نیمکت های تعبیه شده در فضاهای شهری قرار گرفته است. هنر ایستای انتزاعی و مشاهیر نیز دارای کمترین امتیاز می باشد. همچنین در بین هنرهای تعاملی، هنر پویا- منفعل و هنر تعاملی ایستا بیشترین و هنر پویا - پویا کمترین احساس ایجاد نشاط وجود داشته است. بنابراین لازم است مدیران ، برنامه ریزان و طراحان فضاهای شهری و هنرهای عمومی برحسب سلیقه و خواست شهروندان در رده های سنی مختلف تصمیم گیری و اقدام نمایند تا حضور و مشارکت پذیری، تعامل، خلاقیت، نشاط، خاطره انگیزی و هویت بخشی در فضاهای شهری بیشتر و موثرتر باشد.
بررسی تأثیر فضاهای شهری بر الگوهای رفتاری شهروندان (نمونه موردی: خیابان امام «ره»-ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر فضاهای شهری بر الگوهای رفتاری شهروندان در خیابان امام«ره» در ارومیه می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. مطالب مورداستفاده در این پژوهش به دو صورت برداشت اسنادی و میدانی گردآوری شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه و فیش برداری می باشد. حجم نمونه این پژوهش، استفاده کنندگان از خیابان امام می باشد که طبق فرمول کوکران برای جامعه آماری نامعلوم، مقدار عددی 170 به دست آمده است. در این پژوهش روش نمونه گیری تصادفی می باشد. تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده به دو صورت کمی(روش های آماری (توصیفی و استنباطی)) و کیفی(نتایج حاصل از بررسی های آماری) انجام می گیرد. متغیرهای این پژوهش شامل متغیر مستقل کالبدی، اجتماعی و زیست بوم و متغیر الگوهای رفتاری به عنوان متغیر وابسته می باشد. نتایج این پژوهش نشانگر این است که طبق نتایج آزمون فریدمن و ارزیابی های مؤلفه های سیما و منظر شهری در این محدوده، مؤلفه اجتماعی با میانگین 77/4 در رتبه اول و مؤلفه الگوهای رفتاری با میانگین 96/3 در رتبه چهارم قرار گرفت. طبق نتایج آزمون همبستگی پیرسون، همبستگی معناداری بین مؤلفه های منظر شهری و الگوهای رفتاری شهروندان وجود دارد. طبق نتایج تحلیل رگرسیونی چندگانه گام به گام، ضرایب همبستگی به ترتیب 61/0، 63/0 و 59/0 به دست آمده است به عبارت دیگر، با وارد شدن مؤلفه های کالبدی، اجتماعی و زیست بوم به طور هم زمان 40/0 از واریانس بعد الگوی رفتاری تبیین می گردد.
مدل عمومی و شاخص سازی امنیت اجتماعی زنان در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۷)
269 - 296
حوزه های تخصصی:
امنیت اجتماعی زنان در فضاهای شهری مفهومی چندبعدی است و برای مدل و شاخص سازی به پژوهش های نظری و مفهومی و تجربی نیاز دارد. بنا به اهمیت و ضرورت سیاست گذاری برای امنیت اجتماعی زنان، این مقاله به دنبال ارائه مدلی عمومی و شاخص سازی آن است. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و کاربردی است و به لحاظ روش کیفی از نوع دلفی و اسنادی است. پژوهش های این حوزه با روش اسنادی مرور شده و مدل و شاخص اولیه طراحی گردیده و در سه شکل به بوته آزمون گذاشته شده است. جامعه آماری پژوهش استادان، پژوهشگران و کارشناسان حوزه امنیت اجتماعی اند. اعضای کارگروه هم با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای اعتباریابی مدل و شاخص از هشت نفر نخبه دانشگاهی (متخصص در حوزه امنیت اجتماعی) و چهار متخصص علوم انتظامی و امنیت (مدیران و معاونت های اجتماعی سازمان پلیس و معاونت اجتماعی دادگستری) استفاده شده است. این مدل در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، محیطی و اقتصادی کاربرد دارد و چندبعدی به شمار می آید. در این مدل عوامل و سازوکارهای علمی امنیت اجتماعی در فضاهای عمومی تصریح شده است. نتیجه نهایی ارائه مدلی عمومی و شاخص سازی معتبر است؛ به گونه ای که محققان و سیاست گذاران این حوزه می توانند از آن برای تحقیق کردن درباره امنیت اجتماعی زنان در فضاهای شهر و ارتقای آن استفاده کنند.
تبیین مفاهیم و رویکردهای مرتبط با جابه جایی در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بخشی از مسائل کنونی مرتبط با جابه جایی در فضاهای شهری به نوع تعریف و سنجش مفهوم جابه جایی برمی گردد. جابه جایی ظرفیت متمایز متحرک بودن است و برحسب اینکه این ظرفیت با ذهن افراد یا محیط ساخته شده مرتبط شود؛ به شیوه های متفاوتی تعریف می شود. هدف: هدف از انجام این پژوهش، مرور نظریات مرتبط با جابه جایی و درنتیجه ارائه چارچوبی نظری و عملیاتی برای سنجش جابه جایی در فضاهای شهری است. روش : در این راستا به تحلیل محتوی نظریات مرتبط با جابه جایی در سه مرحله آماده سازی، سازمان دهی و طبقه بندی و خلاصه سازی پرداخته شده است. یافته ها : تحلیل محتوی نظریات نشان دهنده این است که این نظریات در مجموع به سه دسته نظریات ذهن گرا، محیط گرا و تکثرگرا قابل تقسیم هستند؛ نظریات ذهن گرا بر ماهیت ذهنی جابه جایی توجه دارند و جابه جایی را تابعی از عادات، نگرش ها، انگیزه ها و هنجارهای افراد می دانند؛ در مقابل، نظریات محیط گرا به تأثیر عوامل محیطی نظیر تراکم، اختلاط کاربری و دسترسی بر جابه جایی افراد توجه ویژه ای دارند. نظریات تکثرگرا نیز تفاوت های شهروندان را با توجه به ویژگی های فردی و موقعیتی آنها مدنظر قرار می دهند و از این رو تنوع و تفاوت را در جابه جایی مؤثر می دانند و آن را در ارزیابی و سنجش دخالت می دهند. نتیجه گیری: بررسی عوامل تأثیرگذار بر جابه جایی نشان دهنده این است که جابه جایی مفهومی پیچیده و چند سطحی است که تحت تأثیر عوامل بسیاری قرار دارد؛ بنابراین چنانچه برنامه ریزان شهری درصدد بهبود سیستم جابه جایی درون شهری باشند، باید به نقش مجموع این عوامل و ارتباطات بین آنها توجه ویژه ای داشته باشند.
ارزیابی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : کودکان به عنوان قشر کم توان جامعه در فضاها و مکان هایی آموزش می یابند یا به تفریح می پردازند که نه تنها مناسب نیست، بلکه در پاره ای موارد خطراتی را نیز در بردارد؛ و نیازمند مکان هایی مناسب و درخور نیازهای روحی و روانی کودکان هستند. بنابراین برای اینکه کودکان بتوانند در مکان های موردعلاقه خود زندگی کنند و مشارکت خود را در شهر بالا ببرند و حقوق آنها ضایع نشود، شهر دوستدار کودک مطرح شده است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که در گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS و مدل چندشاخصه AHP فازی استفاده شده است. یافته ها : یافته های حاصل از تی تک نمون ه ای برای سنجش وضعیت بعد کالبدی-فضایی مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در محلات مدیریت، رسالت، ادیب و ناصریه با توجه به میانگین به دست آمده کمتر از حد مبنا (3) نشان داد که وضعیت بعد کالبدی-فضایی مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در این محلات در وضعیت مناسب و قابل قبولی نیست و فقط در محله شفا دارای وضعیت قابل قبولی از نظر کالبدی-فضایی قراردارد. نتایج حاصل از از مدل AHP فازی نشان داد که شاخص مشارکت موثر با ابزار وجود و بیان عقیده در بعد سازمانی- نهادی با وزن نرمال 331/0 در رتبه اول و بیشترین تاثیر را در مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان براساس اصول شهر دوستدار کودک در شهر کرمان دارد. نتیجه گیری : نتایج حاصل از تی تک نمونه ای نشان داد که مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در شاخص های هویت بخشی تاریخی، فرهنگی و مذهبی، مشارکت مؤثر با ابزار وجود و بیان عقیده با کسب میانگین کمتر از حد مبنا در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش لازم می داند که به کودکان در شهر کرمان احترام گذاشته شود و در برنامه ریزی های شهری نظرات آن ها اعلام شود تا فضاهایی مناسب و موردپسند آن ها ایجاد شود.
سنجش کیفیت فضاهای شهری با رویکرد عدالت جنسیتی در کلانشهرها، مطالعه موردی: کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﺣﻀﻮر زﻧﺎن و ﺗﺒییﻦ ﻧﻘﺶ آﻧﺎن در ﺷکﻞ دﻫی ﻓﻀﺎﻫﺎی ﺷﻬﺮی اﻣﺮوزی، ﻣﺴﺌﻠﻪ ای ﻣﻬﻢ و ﺣیﺎﺗی ﻣی ﺑﺎﺷﺪ. از ﻃﺮﻓی ﻣﻮﺿﻮع ﺟﻨﺴیﺖ و ﻋﺪاﻟﺖ ﺟﻨﺴیﺘی در ﻓﻀﺎﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﻣﻮﺿﻮﻋی اﺳﺖ کﻪ اﻏﻠﺐ ﺑﻪ ﺣﺎﺷیﻪ راﻧﺪه ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻋﺪاﻟﺖ ﺟﻨﺴیﺘی ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی رﻋﺎیﺖ ﺗﻨﺎﺳﺐ زﻧﺎن و ﻣﺮدان در دﺳﺘﺮﺳی ﺑﻪ ﻫﻤه اﻣکﺎﻧﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕی، اﺟﺘﻤﺎﻋی و اﻗﺘﺼﺎدی اﺳﺖ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ای کﻪ در ﺣﻖ ﻫیﭻ کﺪام اﺟﺤﺎﻓی ﻧﺸﻮد. از ایﻦ رو ﻧﻮیﺴﻨﺪﮔﺎن ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻧﻈﺮیﻪ ای و همچنین ﻣﻬمتریﻦ ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎی ﻣﻄﺮح ﺷﺪه در ایﻦ ﺧﺼﻮص، کیﻔیﺖ ﻓﻀﺎﻫﺎی ﺷﻬﺮی و رﺿﺎیﺖ زﻧﺎن از آنﻫﺎ را در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﻬﺮ ﺗﺒﺮیﺰ ﺳﻨﺠیﺪه اﻧﺪ. در ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، ﭘﺲ از ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﻣﻌیﺎرﻫﺎی ﻣﺆﺛﺮ در کیﻔیﺖ زﻧﺪﮔی زﻧﺎن، ﺟﻬﺖ اﺧﺘﺼﺎص اوزان ﺑﻪ ﻫﺮیک از آنﻫﺎ، ﺑﻪ ﻣﻘﺎیﺴﻪ زوﺟی ﻣﻌیﺎرﻫﺎ ﺑﻪ روش ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺒیAHP ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪ. در اداﻣﻪ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺷﻬﺮ ﺗﺒﺮیﺰ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﺪل ﻫﺎی ویکﻮر و اﻟکﺘﺮ رﺗﺒﻪ ﺑﻨﺪی ﺷﺪﻧﺪ و ﺑﺮای ﺗﻠﻔیﻖ ﻧﺘﺎیﺞ ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪه از ﻫﺮ دو ﻣﺪل، از ﺗکﻨیک کﭗ ﻟﻨﺪ اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدیﺪ کﻪ ﻧﺘﺎیﺞ ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪه ﻧﺸﺎن-دﻫﻨﺪه ایﻦ اﺳﺖ کﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ 4 و 1 کﻪ ﺟﺰو ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺑﺎ کیﻔیﺖ زﻧﺪﮔی ﺑﻬﺘﺮ ﺗﺒﺮیﺰ ﻣی ﺑﺎﺷﻨﺪ از ﻧﻈﺮ رﺿﺎیﺖ زﻧﺎن از ﻓﻀﺎﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﻧیﺰ در رﺗﺒﻪﻫﺎی ﻧﺨﺴﺖ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ و ﻣﻨﺎﻃﻖ 9 و 5 در رﺗﺒﻪ ﻫﺎی آﺧﺮ ﻗﺮار دارﻧﺪ و وﺿﻌیﺖ ﻣﻨﺎﺳﺒی را ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی کیﻔیﺖ ﻓﻀﺎﻫﺎی ﺷﻬﺮی و رﺿﺎیﺖ زﻧﺎن ﻧﺪارﻧﺪ کﻪ ﺑیﺸﺘﺮیﻦ اﺳکﺎنﻫﺎی ﻏیﺮرﺳﻤی و ﺣﺎﺷیﻪﻧﺸیﻨی در ایﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺴﺘﻘﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﺎﻧﻮاﻧی کﻪ در ایﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺣﺎﺷیﻪای ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ کﻤﺘﺮیﻦ رﺿﺎیﺖ را از ﺧﺪﻣﺎت و ﻓﻀﺎﻫﺎی ﺷﻬﺮی دارﻧﺪ.
بررسی تأثیر آسایش بر پایداری اجتماعی فضاهای شهری، نمونه موردی: پیاده راه خیابان عالی قاپو اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت پیاده، طبیعی ترین، قدیمی ترین و ضروری ترین شکل جابجایی انسان در محیط است و پیاده روی هنوز مهم ترین امکان برای مشاهده مکان ها، فعالیت ها و احساس شور و تحرک زندگی و کشف ارزش ها و جاذبه های نهفته در محیط به شمار می رود. برنامه ریزی برای توسعه فضاهای پیاده در شهرها و همچنین ممنوعیت ورود خودروها به فضاهای شهری پرتردد محور اصلی برنامه ریزی های شهری است. ضرورت توجه به جوامع بشری و کاهش تعاملات و ارتباطات انسانی به خصوص در زمینه پایداری اجتماعی از یک سو و پیچیدگی و گسترش مباحث مربوط به آسایش انسان به دلیل ارتباط دو سویه از سوی اقلیم و اجتماع انسانی و عدم وجود مبانی مدون در این زمینه از سوی دیگر، سبب کاهش حضور انسانی و احساس عدم آسایش در فضاهای عمومی گردیده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر آسایش انسانی و میزان ارتباط آن در جهت ارتقای پایداری اجتماعی عابرین پیاده، به صورت کاربردی با رویکرد کمی-کیفی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه و تحلیل نرم افزاری انجام گردیده است. جامعه آماری تحقیق، ساکنان شهر اردبیل و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 300 نفر می باشد. با تبیین مفاهیم و مولفه های نظری مربوط به متغیرهای تحقیق و ارائه مدل مفهومی در پاسخ به سوال اصلی پژوهش، نتایج حاصل از آزمون داده ها مبین این موضوع است که وجود آسایش بر افزایش سطح پایداری اجتماعی در فضاهای شهری در سطح اطمینان 95% با شدت همبستگی"قوی "و رابطه معنادار تأثیرگذار می باشد.
برنامه ریزی فضا های شهری به منظور ارتقاء حس سرزندگی (مورد پژوهی: خیابان خیام شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
35 - 49
حوزه های تخصصی:
امروزه با پیشرفت بالای تکنولوژی و نیز اهمیت اتومبیل در خیابان ها، حرکت عابران پیاده در سطوح مختلف شهری بی اهمیت شده و از مهم ترین مشکلات حال حاضر توجه بالای متخصصین شهری بر حرکت سواره بوده و عابران پیاده و رفع نیاز های آن ها اولویت بالایی ندارد که نتیجه ی آن کاهش تعاملات اجتماعی میان شهروندان و نیز عدم برخورداری فضا های شهری از حس سرزندگی می باشد. این مسئله در بسیاری از شهر های ایران نیز دچار بی توجهی گشته و نیازمند برنامه ریزی است. هدف از این پژوهش بررسی نقش پیاده راه خیام بر ارتقاء حس سرزندگی شهر بوده به گونه ای که از فضایی صرفاً برای گذر مردم خارج شده و به فضایی پویا تبدیل گردد، به طوری که شهروندان با میل و خواسته خود در آن حضور یابند، بوده و با استخراج شاخص های مؤثر بر این هدف به ارائه راهکار های مؤثر در جهت ارتقاء حس سرزندگی فضا پرداخته است. این پژوهش از موضع هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار دارد. در بخش نمونه موردمطالعه از مشاهدات میدانی، مصاحبه با مسئولان و همچنین پر کردن پرسشنامه از عابران خیابان بهره برده شد. طبق فرمول کوکران 384 پرسشنامه به صورت تصادفی توزیع شد و در ادامه داده های حاصل مبتنی بر تحلیل عامل اکتشافی، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی مورد تحلیل قرار گرفتند.
طبق نتایج حاصل از تحلیل های کارشناسانه و تحلیل های آماری صورت گرفته، بهره گیری از اصولی همچون: در نظر گیری فضا های تجمعی جاذب به عنوان مبدأ و مقصد در بخش های مختلف خیابان، طراحی مناسب جداره، استفاده از عناصر تاریخی و ... می توان در جهت ارتقاء حس سرزندگی در خیابان گام برداشت.
تحلیل نقش حیات شبانه در ارتقای سرزندگی فضاهای شهری (مطالعه ی موردی: میدان شهرداری شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل نقش حیات شبانه در ارتقای سرزندگی فضاهای شهری (مطالعه ی موردی: میدان شهرداری شهر رشت) چکیده: استفاده از فضاها در هنگام شب و رواج حیات شبانه راهی برای رسیدن شهروندان به آرامش و نشاط آنان است و سبب می شود تا شهر دچار شب مردگی و شهروندان دچار بحران هایی روحی ناشی از عدم تحرک و نشاط شهر نشوند. هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش حیات شبانه در سرزندگی فضاهای شهری در میدان شهرداری شهر رشت بوده است. بدین منظور ابتدا به بررسی تحلیل عاملی تاییدی شاخص های حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری پرداخته شده است. همچنین روش تحقیق استفاده شده توصیفی تحلیلی و برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات جهت نشان دادن روابط همبستگی و اثرات میان مولفه و شاخص ها از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) و جهت بررسی معنادار بودن رابطه بین متغیرها با شاخص ها از آماره آزمون t یا همان خروجی t-value لیزرل استفاده شده است و به منظور بررسی وجود ارتباط معنادار بین مولفه های متغیرهای تحقیق از خروجی (Y-Model) لیزرل استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که حیات شبانه رشت اثرات مثبت و مستقیمی به ترتیب زیر در سرزندگی میدان شهرداری شهر رشت گذاشته است: حیات شبانه در متغیر ایمنی و آرامش امتیاز مستقیم و مثبت 0.98، در جذابیت با میزان اثر مثبت 0.99، در متغیر فراغت اثر مستقیم و مثبت 0.95، و در متغیر تعامل به میزان 0.93 نقش گذاشته است. اشاره می شود که بیشترین تاثیر به ترتیب در جذابیت، ایمنی و آرامش، فراغت و تعامل بوده است.