مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
فضاهای شهری
منبع:
آمایش محیط سال هفتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۶
89 - 110
حوزه های تخصصی:
در قرن اخیر برای نخستین بار در تاریخ بشر، تعداد شهرنشینان از تعداد روستانشینان فراتر رفته است. افزایش جمعیت شهری، برنامه ریزان را ناگزیر به توسعه ی شهرها و احداث شهرهای جدید جهت اسکان سرریز جمعیت کلان شهرها نموده است. پیامدهای حاصل از این رشد شتابان از یک سو و تحقیقات صورت گرفته که نشان از عدم رضایتمندی شهروندان از عوارض و سیاست های توسعه ی شهری دارند از سوی دیگر، چاره جویی برای رفع مشکلات ناشی از توسعه ی شهرها و احداث شهرهای جدید را به یکی از دغدغه های برنامه ریزان و مدیران شهری در سطح جهان تبدیل نموده است. در این میان فضاهای عمومی شهری به عنوان فضاهایی قابل دسترس برای همه و بستری برای کنش های اجتماعی، از اهمیت زیادی برخوردارند. بررسی شهرهای جدید در ایران حاکی از عدم موفقیت در ایجاد فضاهایی با کیفیت مطلوب است. این گونه شهرها که تنها در پی پاسخ به نیاز سکونت سرریز جمعیت کلان شهرها شکل گرفته اند، از فضاهای عمومی با کیفیت شهری که تاثیرات قابل توجهی در سلامت روحی و جسمی شهروندان دارند، بی بهره اند. مقاله حاضر با مروری بر مفهوم کیفیت محیط و مولفه های موثر بر آن، تلاشی است برای پاسخگویی به این سوال که چه عواملی بر افزایش کیفیت فضاهای عمومی در شهرهای جدید موثرند؟ با توجه به ماهیت داده ها، از روش تحقیق توصیفی و همبستگی استفاده شده است. نتایج حاصل از مطالعه شهر جدید پرند در ایران، حاکی از آن است که میان برقراری تعاملات اجتماعی، میزان دسترسی پذیری به فضا و خصوصیات شخصی شهروندان و افزایش کیفیت فضاهای عمومی شهری در شهرهای جدید رابطه معناداری وجود دارد.
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی شهر اهر در برابر بحران زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال نهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۴
87 - 108
حوزه های تخصصی:
همگام با رشد شتاب زده شهرها و پیچیده شدن فرآیندهای درونی جوامع، بر تعداد بحران ها و پیچیدگی شهرها نیز افزوده می شود و در پی آن، آسیب پذیری افزایش می یابد. با توجه به اینکه که انسان محوریت اصلی در آسیب پذیری و مقابله با بحران است و نیز فضاهای شهری دربرگیرنده بیشترین جمعیت هستند، توجه به این فضاها نیاز مبرم عصر کنونی می باشد. در این راستا به منظور سیاست گذاری کاهش آسیب پذیری فضاهای شهری در مقابل مخاطرات طبیعی و لزوم اتخاذ صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات متناسب با آن و همچنین با توجه به پیشرفت دانش و تکنولوژی بشری، برای ارائه تصویری روشن از عواقب ناشی از مخاطرات، ارزیابی پهنه های آسیب پذیر شهری ضروری است. این ارزیابی و برنامه ریزی در راستای آن، کارآمدترین و یا شاید بهترین گزینه مدیریت و برنامه ریزی شهری برای مقابله با مخاطرات طبیعی و به خصوص زلزله می باشد. از این رو در این پژوهش با توجه به احتمال آسیب پذیری شهر اهر به دلیل موقعیت جغرافیایی آن، سعی شده است با بررسی وضعیت موجود و تجزیه و تحلیل آن، به ارزیابی آسیب پذیری فضاهای شهری اهر در برابر بحران زلزله پرداخته شود. نوع این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد. برای سنجش آسیب پذیری فضاهای کالبدی شهر در برابر زلزله از شاخص های 15گانه در سه طیف شاخص های سازه ای، برنامه ریزی و طبیعی استفاده شده است. پس از تعیین وزن شاخص ها با توابع چند متغییره، سعی شده با استفاده از مدلAHP به این موضوع پرداخته شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حدود 30 درصد از فضاهای ساخته شده شهری اهر در برابر زلزله، آسیب پذیری متوسط به بالایی دارند و ساختار کالبدی مطلوبی برای مدیریت بحران ناشی از زلزله را ارائه نمی نمایند.
ارتقاء سرزندگی در فضاهای شهری با تأکید بر رویکرد ساماندهی منظر شهری (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۰
197 - 215
حوزه های تخصصی:
اگر شهر به مانند یک موجود زنده فرض گردد، برای ادامه ی زندگی به سرزندگی و نشاط نیازمند است. شهرها با حضور مردم و فضاهای شهری معنا پیدا می کنند و با حضور گسترده و مطلوب نیازمند ارتقاء سرزندگی در منظر شهری هستند. تحقیق حاضر با هدف ارتقاء سرزندگی در فضاهای شهری با رویکرد ساماندهی منظر شهری یاسوج انجام گرفته و روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی بوده. اطلاعات با مراجعه به منابع کتابخانه ای، اسنادی و مطالعات میدانی که با طراحی پرسشنامه بر اساس ابعاد فضاهای شهری (متغیر وابسته) و ارتقاء سرزندگی منظر شهری (متغیر مستقل) با جامعه ی آماری کلیه ساکنان شهر یاسوج (134532نفر) و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 383 نفر و به صورت تصادفی انتخاب شده اند، گردآوری شده است. همچنین، تجزیه و تحلیل با ضریب همبستگی پیرسون (بین ابعاد عملکردی و زیباشناختی) و آزمون رگرسیون غیرخطی (بین ابعاد کالبدی و زیست پذیری) با نرم افزار SPSS انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد: بین ابعاد عملکردی، کالبدی، زیست پذیری و زیباشناختی فضاهای شهری در منظر شهری سطح معناداری آزمون (00/0) است که کمتر از مقدار سطح معناداری 05/0 می باشد. در نتیجه بین ارتقاء سرزندگی در فضاهای عمومی شهرهای با رویکرد ساماندهی منظر شهری یک الگوی نسبتاً خطی با شیب مثبت وجود دارد. بدین ترتیب پیشنهادهایی هم چون طراحی صحیح در کف سازی و مبلمان شهری، مرمت و ساماندهی فضاها، ایجاد کاربری های خدماتی متنوع، ایجاد المان های هنری در شهر یاسوج ارائه شده است.
بررسی هویت زن ایرانی – مسلمان از خلال مفاهیم جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مفاهیم مرتبط با جنسیت مهم انگاشته شده اند زیرا که هویت زنان ارتباط تنگاتنگی با تجربه زیست شده آنها دارد. انسان از خلال حس های خود با دیگری و جهان بیرونی ارتباط برقرار می کند. زنان با توجه به تجربه زیست شده شان بخش عمده ای از شناخت خود را با حس های کالبدی (چشایی، بویایی و لامسه) و سپس دیداری و شنیداری به دست آورده اند. امروزه زنان بر اساس فرایند شهرسازی وارد فضاهای عمومی شهرها شده اند و این امر باعث شده است تا زنان به هویت ساختاریافته خودآگاهی پیدا کنند و تجربه و در نتیجه هویت آنها دچار تغییر شود. در این مقاله مفاهیم بنیادی دین اسلام که هویت زنان مسلمان – ایرانی تحت تأثیرشان است مورد بررسی قرار می گیرند چون مفاهیم اسلامی به زنان این باور را داده است که از نظر وجودی با مردان برابر هستند. این باور به تجربه زیست شده زنان رویکردی انتقادی نخواهد داشت. در این راستا زنان ایرانی – مسلمان هویت خود را در برابر مردان تعریف نمی کنند و شناخت به نسبت قدرت در چارچوب این باور مهم تر دانسته می شود.
بررسی نقش گردشگری اوقات فراغت در سرزندگی فضاهای شهری با محوریت حیات شبانه و نشاط اجتماعی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
30 - 46
حوزه های تخصصی:
هویت شبانه شهر، بخشی مهم از هویت یک شهر مدرن به شمار می رود. بی شک تهران به عنوان پرجمعیت ترین شهر ایران، شب هایی به روشنایی روز دارد ، که ساکنان آن برای دست یافتن به فضای شهری، نیازمند زنده بودن شهر برای ساعات بیشتری هستند تا بتوانند در امنیت و به دور از دغدغه های زندگی در کنار دوستان و خانواده های خود حس کنند. البته باید به این نکته نیز توجه شود که اگر قرار است این نیازها در خیابان های روشن و امن تهران برآورده شود باید با نظارت کامل متولیان امر و تدوین قوانین در سیاست های شهری صورت پذیرد زیرا در این صورت هیچ تضمینی برای آسیب زا بودن این اماکن نیست .بنابراین با توجه به اهمیت حیات شبانه میتوان اذعان کرد که پایتخت ایران نیازمند بازآفرینی فضاهای شبانه است زیرا به لحاظ ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تاثیر مستقیمی در زندگی شهروندان دارد. هدف اصلی این پزوهش توجه به نقش گردشگری و اوقات فراغت در سرزندگی فضاهای شهری با محوریت حیات شبانه و نشاط اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران می باشد .با توجه به ماهیت موضوع پژوهش روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی بوده است.نتایج این تحقیق نشان می دهد، گردشگری و اوقات فراغت در سرزندگی فضاهای شهری در منطقه 12 شهرداری نقش به سزایی دارد که این امر می تواند باعث ایجاد فضاهای حیات شبانه در منطقه 12 را فراهم آورد.روش تحقیق این پژوهش مبتنی بر ماهیت مساله پژوهش،روش توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش کاربردی- توسعه ای است. برای جمع آوری داده ها، از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و با شناسایی متغییرهای مؤثر بر مسأله که از طریق مبانی نظری رساله و تجارب مطالعاتی حاصل شده است ابتدا شاخص های مناسب برای تحلیل مؤلفه ها تنظیم شده و سپس با ابزار پرسشنامه به تحلیل داده ها پرداخته ایم.در پژوهش حاضر برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و بر پایه اطلاعات موجود در قلب طهران پرداخته است
ارزیابی عوامل موثر بر حس تعلق شهروندان به فضاهای شهری، مطالعه موردی: میدان انقلاب بندر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک حس تعلق و دلبستگی به محیط طبیعی و مصنوع به شکل پر رنگی خودنمایی خواهد نمود. بنابراین نقش حس تعلق در افزایش کیفیت های محیطی در شهرهای امروزین که مورد بی توجهی و عدم مشارکت فعال و تأثیرگذار شهروندان قرار گرفته است، بسیار حائز اهمیت می باشد. آنچه مورد نظر این پژوهش می باشد ارزیابی عوامل موثر در حس تعلق شهروندان به فضاهای شهری و تعیین شاخص های موثر در تقویت حس تعلق فضاهای شهری و میزان تحقق این شاخص ها در میدان انقلاب است. نوع تحقیق با توجه به ماهیت کاربردی و بر اساس روش تحقیق توصیفی پیمایشی می باشد و مکان پژوهش نیز میدان انقلاب ، از قدیمی ترین میادین بوشهر است. ابزار گردآوری داده ها در تحقیق حاضر پرسشنامه می باشد که پایایی و اعتبار آن سنجیده شد. سپس با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی شاخص ها ارزیابی گردیده اند. نتایج پژوهش نشانگر آن است که 20 شاخص مکانی تأثیرگذار بر عوامل موثر در حس تعلق شهروندان به فضاهای شهری به 6 عامل «خاطره انگیزی/تعلق مکانی»، «دسترسی و خوانایی»، «زیبایی بصری و تنوع فضایی»، «تامین فعالیت ها»، «همه شمولی» و «تعامل پذیری / حضورپذیری» دسته بندی می گردد. در نهایت راهکارهایی مانند باز طراحی مبلمان و فضای میدان انقلاب (ششم بهمن)، اختصاص دادن غرفه های محصولات بومی و محلی به صورت فصلی در جهت افزایش فعالیت هایی برای جذب هر چه بیشتر افراد، گسترش جشن های بومی منطقه و اجراهای خیابانی و همچنین استفاده از المان های بومی و سنتی متناسب با بافت قدیم بوشهر که می تواند حس مکان و هویت مکان در میدان انقلاب ( ارتقا دهد، ارائه گردیده است.
برنامه ریزی و طراحی کالبدی فضاهای شهری با تاکید بر مخاطرات طبیعی (مورد مطالعه: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به منظور کاهش آسیبپذیری فضاهای کالبدی شهری در مقابل مخاطرات طبیعی و لزوم اتخاذ صحیح تصمیمها و اجرای عملیات متناسب با آن و همچنین با توجه به پیشرفت دانش و تکنولوژی بشری، برای ارائه تصویری روشن از عواقب ناشی از مخاطرات، ارزیابی میزان طراحی کالبدی فضاهای شهری متناسب با مخاطرات طبیعی ضروری است. از این رو، هدف پژوهش حاضر، برنامهریزی و طراحی کالبدی فضاهای شهری زابل با تاکید بر مخاطرات طبیعی میباشد. روش تحقیق تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و میدانی میباشد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل تصمیمگیری WASPAS استفاده شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل دو بخش میباشد.بخش اول مربوط به ساکنین شهر زابل که اساس فرمول کوکران تعداد (385 نفر) به عنوان حجم نمونه تعیین شد،در بخش دوم نیز بر اساس نمونه گیری هدفمند تعداد ۲۰ نفر از افراد متخصص و خبرگان محلی و افراد مطلع و آگاه به عنوان حجم نمونه در این بخش انتخاب گردید. نتایج آزمون تی نشان داد، در تمامی گویهها، میانگینهای به دست آمده پایینتر از حد متوسط عدد ۳ میباشد، که گویای عدم رعایت طراحی کالبدی فضاهای شهر زابل بر اساس مخاطرات طبیعی میباشد. همچنین نتایج آزمون رگرسیون چندگانه خطی نشاندهنده این است که بین طراحی کالبدی فضاهای شهر زابل و مخاطرات طبیعی، در سطح اطمینان بالای ۹۹/۰، رابطه معناداری وجود ندارد. در نهایت نتایج مدل تصمیمگیری WASPAS نشان داد ناحیه دو با وزن به دست آمده ۹۲۳/۳، بیشترین میزان رعایت طراحی کالبدی را بر اساس مخاطرات طبیعی را دارد.
شهر، جشن، خاطره: تأملی در نسبت فضاها و جشن های شهری در دوران صفویان و قاجاریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مناسبت های عمومی شهری، بخشی از عمیق ترین خاطره های جمعی مردمان از شهر شکل می گیرد. در زمان صفویه آیین های جشن وعزا که یا بزرگداشت سنت های کهن ایرانی بودند و یا پاس داشت مناسبت های شیعی، به یادماندنی ترین عرصه های حیات شهری را شکل داده اند. این عرصه ها به مرور کالبد مناسب خود را پیدا کردند و اگر در اصفهان، پایتخت صفوی با طراحی اندیشیده، اقتدار حاکم و توانمندی دولت، عرصه مناسب واحدی برای برگزاری آیین های مختلف مهیا گردید، در تهران، پایتخت قاجار، طراحی اندیشیده در غیبت توانمندی و خواست لازم، به تمهید فضاهایی با ویژگی های متفاوت انجامید. این مقاله به بررسی فضاهای محل برگزاری آیین های جشن و شادی در اصفهان و ویژگی های کالبدی فضایی آنها در مقایسه با تهران می پردازد و به ویژه بر مراسم عید قربان و عید نوروز تأکید دارد. این مقاله نشان می دهد که چگونه با کم رنگ شدن نقش جشن ها در حیات جمعی شهری و از دست رفتن تدریجی فضای مناسب و تعریف شده برای مشارکت مردم در آنها، یکی از محمل های اصلی ایجاد خاطره جمعی از حیات شهری حذف می شود و شهر در ذهن ساکنانش رنگ می بازد.
سنجه های پیاده پذیری (نقش پیاده راه سازی در بهبود حس مکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، ارتباط میان پیاده راه سازی و حس مکان را می سنجد. پرسش اصلی این است که چگونه می توان برای ارزیابی گذر، شاخص ها و معیار هایی بر پایه توان دریافت پیاده به کار گرفت؟ روش این پژوهش، کیفی و توصیفی است. نخست، بن مایه های پیاده راه سازی و حس مکان از نوشتارهای مربوط به طراحی شهری استخراج شده است؛ سپس مبانی پیاده راه سازی بر پایه جنبه های حس مکان، رده بندی شده و معیار هایی برای بهبودبخشی حس مکان با کمک پیاده راه سازی تعیین شده است. یافته اصلی این نوشتار، این است که رابطه مستقیمی میان پیاده راه سازی و حس مکان برقرار است. سنجش پیاده راه ها از سه جنبه کالبدی (بوم شناختی، فضایی، ریخت شناسانه، زمینه ای، بصری)، ذهنی (دریافتی) و رفتاری (اجتماعی، کارکردی و گزینشی) «مکان» با معیار های دقیق قابل انجام است. در پژوهش پیش رو برخی از این معیار ها به این صورت به دست آمده اند: پوشش طبیعی، تنوع و مرزبندی فضایی، اندازه ها، شیوه آمیختگی بدنه ها با گذر، تنوع بصری، یادمان ها و دریافت های غیربصری، آرامش و آسایش، تعامل مردمی، کاربری ها و شیوه دسترسی به آنها. با این معیار های کیفی می توان به ارزیابی پیاده راه های موجود در شهرها پرداخت. ارزیابی حس مکان با این معیار ها برای فضاهای دیگر نیز قابل به کارگیری است. پیاده راه سازی درست، برنامه ریزی شده و گام به گام می تواند حس مکان را در شهرها و سکونتگاه ها بهبود بخشد.
ارزیابی تطبیقی سلسله مراتب تصویر ذهنی مردان و زنان از فضاهای شهری، مورد منطقه 8 تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
45 - 68
تصویر ذهنی عبارت است از تصویر یا برداشتی که هر انسان از خود، دیگران و محیط اطراف دارد. هدف از این پژوهش بررسی تصویر ذهنی مردان و زنان از فضاهای شهری و پی بردن به چگونگی تفاوت موجود در تصویر ذهنی آنها بر اساس سلسله مراتب تصویر ذهنی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و در آن از روش های پیمایشی و توصیفی– تحلیلی استفاده شده و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه، با حجم نمونه به دست آمده از فرمول کوکران و نقشه های کروکی وار است. در تحلیل داده های به دست آمده از آزمون های مقایسه ای، توصیفی و تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که بین مردان و زنان از نظر تصویر ذهنی از فضاهای شهری تفاوت معناداری وجود دارد و مقدار میانگین رتبه ای نشان داد که تصویر ذهنی در مردان در مقایسه با زنان قوی تر است. همچنین تصویر ذهنی مردان در مقایسه با زنان از کلیت بیشتری برخوردار است و در مقابل زنان بیشتر با جزییات تصویر ذهنی خود را شکل می دهند. مردان در ارایه ی تصویر ذهنی خود عمدتاً در تمامی سطوح سلسله مراتب تصویر ذهنی به نام مکان ها با نقاط ثقل مختلف و با تأکید بر راه ها اشاره می کنند در مقابل زنان در جزیی ترین نقشه ها هم کمتر به نام مکان ها اشاره می کنند و در تصویر ذهنی آنها تعاملات اجتماعی و فضایی با تکیه بر محل سکونت به عنوان نقطه ی ثقل بیشتر به چشم می خورد و عمده تأکید آنها بر نشانه ها است.
فرایند بکارگیری معیارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در فضاهای شهری (مورد مطالعاتی: پیاده راه اِرم همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
109-120
امروزه رش د سریع شهرنشینی و وسایل نقلیه شخصی به نفع سواره ها، باعث افت جدی کیفیت محیط شهری و فضاهای پیاده شده است. پهنه های پیاده شهری نقش حیاتی در سلامت عمومی شهروندان دارند، لذا راهبردهای مختلفی برای توسعه آنها استفاده شده است. مشاهده مشکلات بغرنج ترافیکی، زیست محیطی و کارکردی پیاده راه نوساز اِرم همدان، بیانگر مساله عدم کفایت راهکارهای سنتی کالبدی برای توسعه پایدار آن است. اخیرا تجربیات موفق بسیاری، گویای کارایی فناوری اطلاعات و ارتباطات در حل معضلات پیچیده ناپایداری شهرهای مختلف عصر اطلاعات، بشکلی نوآورانه و فارغ از موانع فراوان راهبردهای توسعه کالبدی می باشد. با وجود آمادگی نسبی زیرساخت های فاوا در شهر همدان، فرایند بکارگیری معیارهای آن در مقیاس پیاده راه ارم مبهم است. لذا ضرورت پژوهشی نو با هدف تکمیل هوشمند شکاف ناپایدار کالبدی موجود با حداقل محدودیت ها، منابع و تغییرات محسوس می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و نوع آن کاربردی– توسعه ای است. جمع آوری اطلاعات به دو روش میدانی (پرسشنامه) و اسنادی انجام گرفت. متناسب با تخصصی بودن موضوع، جامعه آماری شامل 20 نفر از کارشناسان بومی عرصه شهرسازی و فاوا، معیارهای هوشمند کالبدی– فضایی مرتبط را به روش دلفی تا رسیدن به اجماع، غربالگری کرده و فرایند بکارگیری معیارهای آنها را در پیاده راه ارم مشخص کردند. برای تحلیل داده ها و تعیین اولویت معیارها از فرایند تحلیل شبکه (ANP) و نرم افزار Super Decision استفاده شد. یافته های کلی بیانگر اولویت بکارگیری فاوا بترتیب در معیارهای کاربری، ترافیک، منابع و محیط زیست و فرم و فضاهای شهری با امتیازهای 574/0، 262/0، 121/0، 041/0 است. به علاوه، رتبه و اهمیت زیرشاخص های هر یک از معیارهای فوق مشخص و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد: مسایل اصلی کالبدی- فضایی و زیرساخت های موجود پیاده راه ارم، سطح شکاف دیجیتال مخاطبان آن و ظرفیت ها و تجربیات موفق قبلی بکارگیری فاوا درفضاهای شهری مرتبط با این معیارهای چهارگانه، نقش بسزایی در اولویت معیارهای این فرایند داشته اند. در پایان متناسب با نتایج تحقیق پیشنهادات کاربردی ارائه شد که مهمترین آنها را می توان احداث کاربری های پیوند دهنده فضای مجازی و واقعی، بکارگیری انواع سیاست های محرک، تامین حمل و نقل عمومی هوشمند و نسب انواع تجهیزات هوشمند و نیمه هوشمند کنترل دوطرفه فضای شهری دانست.
تحلیل شاخص های شهر دوستدار کودک در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی از قبیل معابر، پارک ها و زمین های بازی، عرصه ای برای اجتماعی شدن کودکان محسوب می شود. آماده سازی فضای شهر برای کودکان هم مسئولیت های اجتماعی آنان را برای زندگی شهری بالابرده و هم باعث می شود که آنان در آینده بیشتر به محیط و فضاهای شهری احترام بگذارند و در حفظ و نگهداری آن بکوشند. به همین منظور پژوهش حاضر باهدف تحلیل شاخص های شهر دوستدار کودک در کلان شهر اهواز تدوین شده است. به لحاظ هدف، این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی– نظری و به لحاظ ماهیت و روش، در زمره تحقیقات توصیفی– تحلیلی است. نتایج شاخص های برازش مدل تحلیل عاملی مرتبه اول حاکی از تأیید تمامی شاخص های (ایمنی و سهولت تردد کودکان؛ امنیت کودکان؛ فضای شهربازی کودکان؛ دسترسی به خدمات، آموزش و فرهنگ؛ و شهر دوستدار کودک) می باشد. همچنین طبق نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری می توان گفت که ضریب مسیر بین ایمنی و سهولت تردد کودکان؛ امنیت کودکان؛ فضای شهربازی کودکان؛ دسترسی به خدمات، آموزش و فرهنگ؛ و شهر دوستدار کودک به ترتیب برابر با 244/0؛ 176/0؛ 225/0 و 194/0؛ می باشد و چون این مقادیر بیشتر از 96/1 ± است؛ لذا رابطه همه شاخص ها با شهر دوستدار کودک معنادار می باشد. نتایج آزمون فریدمن نیز نشان داد که سطح معناداری به دست آمده از آزمون فریدمن کمتر از 05/0 می باشد، درنتیجه بین میانگین رتبه متغیرهای پژوهش در سطح 95 درصد اطمینان تفاوت وجود دارد (001/0 = p)؛ به عبارت دیگر اولویت شاخص های شهر دوستدار کودک در مناطق هشتگانه شهر اهواز از دیدگاه پاسخگویان یکسان نبود.
تحلیلی بر نقش روانشناسی محیطی در تحقق پایداری در فضاهای شهری (مطالعه موردی: مناطق حاشیه نشین شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : در محیط های شهری به ویژه محلات شهر، عواملی مانند پنجره های شکسته، زباله در خیابان ها، نقاشی بر روی دیوارها، ساختمان های رها شده و عدم روشنایی خیابانی به ویژه در مناطق حاشیه نشین شهر منجر به ایجاد محیطی می شود که جرم و جنایت و بزهکاری را ترویج می کند و در نتیجه احساس امنیت شهروندان به خطر می افتد.
داده و روش : نوع پژوهش، کاربردی و جامعه آماری آن ترکیبی از متخصصان شامل مطلعین، متخصصان و خبرگان مرتبط با مدیریت شهری در مناطق حاشیه نشین است. حجم نمونه بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده و جدول مورگان 299 خانوار ساکن در مناطق حاشیه نشین شهر یزد است. به منظور ارتباط بین متغیرها و پاسخ به سؤالات پژوهش از آمار استنباطی (ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس چند متغیره ) استفاده شده است.
یافته ها : نتایج حاصل از مدل تحلیل شبکه نیز نشان می دهد، شاخص های کالبدی شامل عرض کم معابر، قدمت ابنیه، وجود مخروبه ها، مساحت قطعات تفکیکی، سازگاری کاربری ها، تأمین فضای باز مورد نیاز با مقدار 0/196 بیشترین نقش را در افزایش تهدید در مؤلفه های روان شناسی محیطی مشتمل بر عدم تأمین خلوت گزینی، عدم امنیت و ایمنی و عدم دسترسی به فضاهای عمومی و فضاهای بازی کودکان دارد.
نتیجه گیری : برای کاهش آسیب پذیری روانی ناشی از مسائل و مشکلات سکونتگاه های غیررسمی اقدام به تدوین مدل توانمندسازی سکونتگاه ها شده است. در این مدل در گام اول مسائل و مشکلات بافت در ابعاد مرتبط با روان شناسی مورد بررسی قرار گرفت، در گام دوم بایستی اقدام به ظرفیت سنجی و برنامه ریزی گردید، در گام سوم اقدام به اجرای برنامه جهت ساماندهی و کاهش مسائل روانی محیط و در گام چهارم اقدام به بررسی بازخورد مسائل گردید.
تحلیل نقش فضاهای شهری در امنیت زنان (نمونه: شهر شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : شهر شیروان مانند بسیاری از شهرهای کشور با مسائلی مواجه است که امنیت اجتماعی شهروندان و به ویژه زنان را با مشکل مواجه ساخته است. برای حل این مسائل، لازم است ابعاد مختلف امنیت از منظر زنان به طور ویژه شناسایی و برای اصلاح آن برنامه ریزی شود. لذا هدف این پژوهش شناخت وضعیت شهر شیروان از نظر شاخص های امنیت زنان،شناسایی مهم ترین عوامل کاهش امنیت زنان در این شهر و ارائه راهکارهای مناسب می باشد.
داده و روش : مقاله از نظر روش توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. داده ها با توزیع پرسشنامه میان 384 نفر از زنان شهر شیروان به دست آمده است. نتایج با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تعقیبی بونفرونی در محیط SPSS تحلیل شده است.
یافته ها : میانگین هفت بعد پایین تر از 3 است. بررسی ضریب همبستگی اسپیرمن نشان می دهد رابطه ابعاد کیفیت زندگی و دسترسی، بعد رفتاری و فرهنگی – اجتماعی، بعد مدیریت شهری و مبلمان شهری، بعد فضایی و کالبدی دارای همبستگی در سطح متوسط و مثبت و این رابطه ها معنادار می باشد. در تحلیل عامل اکتشافی نیز 15 عامل که زیربنای 59 متغیر پژوهش هستند شناسایی گردید. 15 عامل استخراج شده نهایی توانسته اند 65/82 درصد از واریانس همه متغیرهای پژوهش را تبیین نمایند.
نتیجه گیری : در مجموع وضعیت شاخص های امنیت زنان در شهر شیروان مطلوب نمی باشد. همچنین عوامل کالبدی و مبلمان شهری مهمترین عوامل کاهش امنیت زنان در فضاهای شهری شیروان می باشد و نیاز است که در راستای ارتقای امنیت زنان در فضاهای شهری مورد توجه ویژه مدیران شهری قرار گیرد. فضاهای ناامن زیادی در شهر شیروان وجود دارد که اکثریت جامعه زنان این شهر از آن آگاه هستند و مترصد توجهی ویژه از سوی مسئولان شهری به این فضاها می باشند.
شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت فضاهای شهری براساس تفاوت های جنسیتی در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
931 - 944
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به افزایش جمعیت شهر قزوین در سال های اخیر و همچنین نگاه سنتی ساکنان آن، لزوم وجود مطالعه در خصوص کیفیت فضای شهری براساس تفاوت های جنسیتی بسیار محسوس می باشد. چرا که عدم توجه به این عامل اساسی در فرآیند توسعه شهری، معضلات فراوانی را در آینده در پی خواهد داشت که آثار منفی آن تا مدت زیادی در فضاهای شهری حاکم خواهد بود.
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های موثر بر کیفیت فضاهای شهری و میزان تاثیر این مولفه ها انجام گرفته است.
روش شناسی : روش تحقیق به کار رفته در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و جامعه مورد مطالعه شهروندان شهر قزوین با جمعیت 485488 نفر می باشند که در نتیجه حجم نمونه موردنیاز با استفاده از فرمول کوکران 390 نفر تعیین شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قزوین به عنوان یک شهر تاریخی که فضاهای شهری آن چندان مورد توجه قرار نگرفته اند، مدنظر تحقیق حاضر است.
یافته ها و بحث: بر اساس تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه به روش تحلیل عاملی، 28 مولفه موثر بر کیفیت فضاهای شهری و میزان اهمیت هر یک از این مولفه ها در قالب پنج عامل اصلی زیست محیطی، اجتماعی، ایمنی، کالبدی و فضایی گروه بندی و مشخص گردید. در ادامه نیز برای سنجش تفاوت دیدگاه زنان و مردان نسبت به عوامل موثر بر کیفیت فضاهای شهری از آزمون تی دو نمونه ای مستقل در سطح اطمینان 95 درصد استفاده گردید که نتایج حاصل نشان از آن دارد، در عوامل زیست محیطی و کالبدی تفاوت دیدگاهی مشاهده نمی شود اما در عوامل فضایی، ایمنی و اجتماعی این تفاوت دیدگاه مشهود می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به آنکه در عوامل فضایی، ایمنی و اجتماعی تفاوت در دیدگاه زنان و مردان مشاهده می شود و حساسیت زنان بیشتر از مردان است، پیشنهاد می گردد که اقدامات موثر در این حوزه ها صورت پذیرد تا شهروندان بیش از پیش به استفاده از فضاهای شهری ترغیب گردند.
ارزیابی و تحلیل احساس امنیت شهروندان در فضاهای شهری (مطالعه موردی: محله زرتشتیان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹
75 - 92
حوزه های تخصصی:
امروزه احساس امنیت در فضاهای شهری به یکی از مهم ترین دغدغه های اصلی شهروندان، مدیران، نهادهای انتظامی و برنامه ریزان شهری تبدیل گشته که در صورت بی توجهی به آن، شرایط برای وقوع جرم فراهم می گردد به گونه ای که زندگی شهروندان را با خطر جدی مواجه خواهد کرد. ازاین رو هدف از نگارش مقاله حاضر، ارزیابی و تحلیل احساس امنیت شهروندان در فضاهای شهری محله زرتشتیان کرمان هست. این پژوهش ازنظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و ازنظر ماهیت و روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی به حساب می آید. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با ۴ شاخص اصلی و ۲۳ گویه از طریق مرور اسناد معتبر پژوهشی و برداشت های میدانی استخراج گردیده است. جامعه آماری تحقیق شهروندان محله زرتشتیان شهر کرمان می باشند و حجم نمونه نیز طبق فرمول کوکران به تعداد ۱۲۰ نفر از ساکنین محله مذکور جمع آوری و نحوه توزیع پرسشنامه، به صورت تصادفی بوده است. برای تجزیه وتحلیل یافته های حاصل از مطالعات میدانی از نرم افزار spss و آزمون های آماری فریدمن و ضریب همبستگی اسپیرمن بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های چهارگانه احساس امنیت شهروندان با یکدیگر ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد به نحوی که بیشترین میزان همبستگی بین مؤلفه های «اجتماعی - رفتاری» و «کالبدی - فضایی» با مقدار (۶۵۴/۰)؛ و کمترین میزان همبستگی بین مؤلفه های «نظارت» و «دسترسی» با مقدار (۲۳۴/۰) هست. همچنین با نتایجی که از آزمون فریدمن به دست آمد مشخص گردید که شاخص دسترسی با مجموع میانگین ۶۵/۱ نسبت به دیگر شاخص های پژوهش در بدترین وضعیت قرار دارد به این معنی که این شاخص نسبت به دیگر شاخص های پژوهش در سطح محله زرتشتیان از اهمیت بیشتری برخوردار هست. بعدازآن نیز شاخص اجتماعی – رفتاری، شاخص نظارت و درنهایت شاخص کالبدی – خدماتی قرار دارند. در پایان با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، پیشنهادهایی جهت بهبود وضعیت این شاخص ها در عملکرد محله زرتشتیان ازجمله اصلاح و بهسازی فضاهای متروک شده، بهبود وضعیت روشنایی معابر و کوچه ها در شب، افزایش مشارکت شهروندان در اجرای طرح های شهری، بهبود وضعیت پیاده روها و معابر و غیره ارائه گردیده است.
تبیین اثرات رفتار مصرفی شهروندان دوران معاصر در شکل گیری فضاهای شهری در مراکزخرید (نمونه موردی: مگامال اکباتان – کلانشهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با ورود جریانات مدرنیسم به شهرهای ایران و به موازات فرایند توسعه روند جهانی شدن، فضاهای تجاری ساختار جدیدی به خود پیدا کرده و به صورت مال ها(مراکزخرید بزرگ مقیاس) جایگزین فضای تجاری گردیده اند.هم چنین رفتار کاربران فضایی با توجه به تغییر نقش فضاهای شهری دگرگون شده است و رفتار مصرفی به عنوان یکی از رفتارهای جامعه در نظر گرفته شده است. لذا؛ شناسایی مؤلفه های شکل گیری فضاهای شهری در مراکزخرید بزرگ مقیاس با تأکید بر رفتار مصرفی دوران معاصر هدف اصلی این مقاله می باشد. ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، رویکرد حاکم بر این پژوهش "توصیفی-تبیینی" و "بنیادی"است. روش انجام پژوهش به صورت کیفی می باشد. با توجه به جمع آوری داده ها از روش پیمایشی استفاده شده است که برای گردآوری داده ها از مصاحبه به عنوان ابزار اصلی بهره برده شده است. جامعه آماری نیز شامل کلیه کاربران استفاده کننده از فضا در مگامال اکباتان تهران در نظر گرفته شده است. حجم نمونه نیز با توجه به سطح اشباع نظری30 نفر در قالب فوکوس گروه های 5-6 نفر به صورت تصادفی بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تفاوت رفتاری نسبت به گذشته و نیز نسبت به اسلوب های رفتار در دیگر بازارهای سنتی را یکی دیگر از ویژگی های مگامال ها و مال ها در نظر گرفت به طوری که که تأثیرات فضای مال ها بر سرشت و کیفیت حرکات و ژست های پرسه زنی جوانان قابل رویت و فضایی است که به وسیله حجم انبوه ویترین ها، تبلیغات های تجاری، مشوق مصرف و غیره بازتولیدگر و سامان دهنده این نوع اعمال قدرت درون پرسه زنی ها و قوانین نامکتوب می باشد.
ارزیابی زیست پذیری فضاهای شهری از منظر سالمندان با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (PLS)، (مورد مطالعه: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سالمندی مرحله ای از زندگی است که چگونگی گذران آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مسأله سالمندی در ایران به علت دلایل مختلف از جمله کاهش میزان زاد و ولد، پیشرفت های علم پزشکی پدیده ای نوین به شمار می آید. پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی وضع موجود زیست پذیری شهر بابل با هدف اولویت بندی مؤلفه های اصلی زیست پذیری از دیدگاه سالمندان در شهر بابل است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی برداده های اولیه بوده که جمع]وری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart Pls مورد پردازش قرار گرفت. وضع موجود با آزمون تی نمونه ای و روابط بین ابعاد و شاخص های زیست پذیری با کمک مدل سازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی (PLS) تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که در وضع موجود تمامی ابعاد زیست پذیری شهر بابل از میانگین متوسط پایین تر بوده است. نتایج مدل نیز نشان می دهد که از بین مؤلفه های اثرگذار بر وضع موجود، تمام مؤلفه ها، اثرگذاری مثبت و معناداری داشته و بیشترین تأثیر را مؤلفه سلامت شهری دارد که می توان از آن به عنوان محرک و برانگیزاننده زیست پذیری شهر بابل نام برد و مؤلفه زیست محیطی کمترین اثر را بر وضع موجود زیست پذیری شهر بابل داشته است.
دسترسی زنان به فضاهای شهری (مطالعه موردی: زنان شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
461 - 470
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرها در دوران معاصر، همراه با پیچیدگی های خاص خود از یک سو و طرح موضوع فضاها یا قلمروهای عمومی، امکان و کیفیت حضور و بهره برداری از این فضاهای شهری از سوی دیگر، سبب شد تا موضوع زنان و شهر در ادبیات جامعه شناسی شهری وارد شود. این پژوهش سعی در واکاوی تجربه و درک زنان از حضور در و دسترسی به فضاهای شهری طراحی شده در شهر ایلام دارد. بدین منظور و با استفاده از روش کیفی با 15 زن ایلامی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام و دیدگاه زنان در خصوص دسترسی به فضاهای شهری بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که بدن زنانه یکی از عوامل مهم ایجاد محدودیت است. ترس از تعرض و تجاوز، زنان را از فضاهای شهری دور نگه می دارد. طراحیِ محیطیِ شهر که برای زنان دارای فرزند و زنان خانه دار و همین طور فیزیولوژی خاص زنان جایی در نظر نگرفته است، در دسترسی نداشتن زنان به این فضاها نقش مهمی دارد. از طرف دیگر، باید به مؤلفه های فرهنگی و اجتماعی حاکم بر شهر اشاره کرد که حضور زنان را به شرایطی منوط می داند که این شرایط برساخته اجتماع است و عموماً فضاها را به تملک مردان درمی آورد یا به نوعی زنان را برای حضور در فضاها به همسران و کودکان خود وابسته می کند.
تحلیل نقش عوامل محیطی در امنیت فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
امنیت از بنیادی ترین نیازهای بشر و تأمین آن از مقدمات وصول به مراتب والای زندگی معنوی است. با رشد شهرها نقش امنیت که یکی از شاخص های کیفیت زندگی شهری است به وضوح برجسته تر می شود. در این مقاله تاثیرات عناصر محیطی بر احساس امنیت کاربران فضاهای عمومی شهر شیراز مورد تجزیه و تحلیل قرار داده شده است. این پژوهش از نظر روش شناسی از نوع توصیفی-تحلیلی و روش نمونه گیری پیمایشی، که حجم نمونه برابر ۳۸۶ نفربوده است. به منظور تبیین عوامل موثر بر میزان امنیت در فضاهای عمومی از روش تحلیل مسیر، با استفاده از نرم افزار کاربردی EQSآثار مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای مستقل بر رو ی متغیر وابسته تحقیق بررسی گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد بیشترین ضریب تاثیر که مستقیم بر متغیر وابسته اثر گذاشته اند مربوط به المان های اطلاعاتی و به ترتیب عناصر روشنایی، جنسیت و دسترسی به حمل و نقل می باشد. در مجموع تاثیرات جنسیت و المان های اطلاعاتی به ترتیب با ضریب تاثیرات کل 311/0 و 258/0 نسبت به تاثیر سایر متغیرها بسیار بیشتر می باشد. متغیرهای ازدحام مکان و فرم فضا به ترتیب با ضریب تاثیرات کل 02/0 و 06/0 کمترین تاثیرات را بر احساس امنیت در فضاهای عمومی شهر شیراز دارد. در هر صورت معادله ساختاری فوق نشان می دهد که با داشتن نمرات استاندارد مربوط به عناصر محیطی تاثیرگذار بر امنیت، می توان میزان احساس امنیت شهر را برآورد کرد.