مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
فضاهای شهری
حوزه های تخصصی:
از فضاهای شهری جرم زا تحت عنوان فضاهای بی دفاع شهری نیز یاد می شوند که نسبت به سایر فضاهای شهری قابلیت بیشتری برای بروز جرم دارند. هدف از این پژوهش شناسایی فضاهای بی دفاع و جرم خیز در محله های پردیس شهر اهواز با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی موردی و پیمایشی و تهیه نقشه شاخص های مورد مطالعه (میزان روشنایی، نوع کاربری، میزان و موقعیت جرائم، فاصله از معابر اصلی) در محیط ArcGIS می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به بافت خالی و میزان جرائم اتفاق افتاده و سیستم روشنایی ضعیف منطقه، 54/89 درصد از محدودة منطقه را فضاهای خیلی بی دفاع و بی دفاع و فقط 44/10 درصد از فضای منطقه را فضاهای ایمن و خیلی ایمن در برگرفته است که پراکنش این فضاهای ایمن بیشتر در نزدیکی معابر اصلی و خیابان هایی واقع شده که بیشترین میزان روشنایی را در شب دارا می باشد.
ارایه الگوی مفهومی انسجام بخشی شبکه فضاهای شهری و به کارگیری آن در منطقه 6 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه مفهوم فضای شهری به عنوان یک عنصر ساختاری در شهرها، در حال توسعه و گسترش است. فضاهای عمومی را می توان عنصری مهم در نظر گرفت که توانایی افزایش نظم شهری، خلق و حفظ مرکزیت محلی قوی، ارتقاءکیفی محیط زیستی برتر و افزایش حس شهروندی را در اختیار دارند. از طرفی، انسجام شهری همواره از اساسی ترین کیفیت های ساختاری و از اصول و مفاهیم محوری در شهرها بوده است. شبکه منسجم فضاهای شهری ساختار یکپارچه سازمان فضایی یک شهر را نشان م یدهد که در آن نه تنها پیوند و اتصال فرم و عملکرد فضاها مد نظر است، بلکه معنا نیز جایگاه خود را در کل یک سیستم پیچیده شهری پیدا می کند. از این رو فرایند های برنامه ریزی، طراحی و ساخت فضاهای شهری را باید مورد توجه قرار داد تا بتوانند در یافتن راه حل های مفید برای حل مسایل ساختاری در الگوی شهری مثل فقدان انسجام در شهرها که شامل تجزیة مکانی در آنها می شود کمک کننده و مفید باشند. در این راستا هدف پژوهش، شک لدهی الگوی مفهومی از شبکه منسجم فضاهای شهری در فرآیند تصمیم سازی است. چنین شبکه ای به علت ایجاد انسجام و تقویت ساختار شهر، رشد و ترقی حیات اقتصادی-اجتماعی و شکوفایی شهر را در پی خواهد داشت. لذا پژوهش حاضر در پی کشف مؤلفه های تاثیرگذار بر شبکه فضاهای منسجم شهری از یکسو و ارایه الگوی مفهومی در شک لدهی آن از سوی دیگر است. پژوهش از نوع اکتشافی-تبیینی بوده و در فرآیند تصمیم سازی آن، از مقایسه تحلیلی استفاده شده است. تحلیل محتوا و استدلال قیاسی روش اصلی در ایجاد پایه های فکری تحقیق است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که فضاهای شهری در یک منطق شبکه ای جای دارند که جهت ایجاد انسجام فضایی شاخص ههای اجتماع پذیری، کالبدی، معنا، عملکردی هر فضا با خود و سایر فضاها از طریق شاخصه های انسجام از جمله امتزاج، پیوستگی، سلسله مراتب، سازمند و ... یکپارچه می شوند.
سنجش پایداری اقتصادی و اجتماعی محله های شهری با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره (AHP) (مورد شناسی: محله های منطقة یک شهریِ گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص های پایداری در جوامع شهری، به عنوانِ معیارهای پیش آهنگ پایداری و منعکس کنندة مؤلفه های اساسی و بنیادی برای سلامت اقتصادی، اجتماعی یا زیست محیطی جامعه، در بلند مدت و در طی نسل ها محسوب می شوند؛ بنابراین، تأکید بر پایداری فضا های شهری که به پایداری اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی بستگی دارد، به منظور دستیابی به آرمان های شهرنشینی دارای اهمیت فراوانی است. در این میان، سنجش و ارزیابی معیارهای پایداری در محله های شهری، به منزلة کوچک ترین واحد سازمان فضایی شهر، چار چوب مناسبی برای تحقق اهداف پایداری فراهم می آورد. در پژوهش حاضر، به منظور دستیابی به این مهم، نخست با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، فهرست جامعی از شاخص های ارزیابی پایداری فضاهای شهری در زمینه های مورد بحث تهیه و از طریقِ توزیع پرسشنامه اقدام به جمع آوری و کمّی سازی معیارهای منتخب در سطح محله های منطقة مورد مطالعه شده است. به منظورِ تجزیه و تحلیل شاخص ها نیز، تکنیک تصمیم گیری چند معیاره ( AHP ) مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق، از یک سو بیانگر این نکته است که این روش، تحلیل فضایی مطلوبی را از وضعیت پایداری اجتماعی و اقتصادی در سطح محله های منطقة یک شهریِ گرگان نشان می دهد و از سویِ دیگر تفاوت های آشکاری را در سطوح پایداریِ اقتصادی و اجتماعی محله های مختلف شهریِ گرگان بیان می کند؛ به طوری که در بین محله های موردِ بررسی، محلة یک با وزن 0.0835 بالاترین رتبه را در بین سطح پایداری اجتماعی و محلة پنج با وزن 0.2352، بالاترین رتبه را در بین محله ها از نظرِ سطح پایداری اقتصادی به خود اختصاص داده اند که نشان دهندة نابرابری ها و شکاف طبقاتی بالایی در سطح محله های مورد بررسی می باشد.
نقش کیفیت فضاهای باز شهری در تعاملات اجتماعی با مقایسه موردی میدان عتیق و نقش جهان در اصفهان
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های طراحان امروز در خلق عرصه ها و فضاهای عمومی ،رسیدن به نوعی فضای موفق است که بتواند تعادلی میان فضاهای شهری و بستر طبیعی به وجود آورد و منظری اجتماعی و خودکفا ایجاد کند. موضوع کیفیت فضاهای عمومی یکی از نقاط تمرکز پژوهش های اخیر طراحی شهری بوده و تلاش در جهت ایجاد فضای عمومی شهری که رضایت شهروندان در وجوه مختلف را جلب کند به عنوان یکی از راهبردهای اصلی پروژه های طراحی شهری مطرح شده است. هرمحیط شهری فضایی است مادی با ابعاد اجتماعی و روان شناختی اش، مکانی است برای جریان یافتن زندگی روزمره و بستری است برای تجارب متنوع و به یاد ماندنی.این پژوهش به دنبال ارائه معیارهای کیفیت فضاهای شهری است، تا از این رهگذر زمینه تبدیل فضاهای آشفته امروزی به فضاهائی موفق و با کیفیات پدیدار گردد. بدین منظور پس از مرور ادبیات مرتبط با مفهوم فضای شهری و استخراج فاکتورهای تعریف کننده آن، بررسی معیارها و اصول کلی فضای شهری از دیدگاه اندیشمندان مختلف و راهکارهای رسیدن به درجات قابل قبولی از کیفیت فضای شهری ارائه گردیده است و در نتیجه به بررسی و نحوه تاثیرگذاری آن ها در گزینش فضائی به نام فضای شهری برای ایجاد تعاملات اجتماعی در محدوده مطالعاتی میدان عتیق و میدان نقش جهان با بررسی معیارهای مطلوبیت PPS در اصفهان پرداخته که شامل چهار معیار دسترسی، آسایش و تصویر ذهنی،اجتماع پذیری و کاربری است تا مفهوم فضای شهری را در یک عرصه معین تبیین کند و درجه ای قابل قبول از کیفیت فضایی را به استفاده کنندگان عرضه بداردکه محدوده موردنظر جمعیتی معادل 111964 نفر دارد، در جهت تحقق این امر به کمک فرمول کوکران 191 نفر به عنوان جامعه نمونه شامل 113 مرد و 78 زن انتخاب شده و پرسشنامه هایی در میان شهروندان در زمینه کیفیت فضاهای مزبور توزیع گردید.اطلاعات گردآوری شده از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شده اند. میدان نقش جهان، دارای امتیاز بالا در معیارهای دسترسی و آسایش و تصویر ذهنی است و میدان عتیق دارای امتیاز بالا در معیارهای اجتماع پذیری و کاربری ها است و در نتیجه میدان نقش جهان با دارا بودن ابعاد خاطره انگیزی،شرایط کالبدی فیزیکی مناسب و ابعاد تاریخی دارای تعاملات اجتماعی بیشتری نسبت به میدان نقش عتیق است، که میتوان با حفظ نقاط قوت میدان عتیق و تقویت ابعاد دسترسی وتامین آسایش و تجهیز مبلمان شهری در ارتقای کیفیت آن کوشید.
بازآفرینی بافت فرسوده شهری با تأکید بر رویکرد بهبود کیفیت فضاهای شهری، نمونه موردی: محله عامری اهواز
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
18-30
حوزه های تخصصی:
محله عامری اهواز از بافت های قدیمی اهواز و هسته اولیه شهر است که دارای بافت بسیار متراکم و نامنظم که دارای مشکلاتی از قبیل معابر کم عرض، نبود زیرساخت های شهری و ... می باشد. در مقاله حاضر هدف بررسی عواملی است که در بازآفرینی بافت فرسوده شهری با تأکید بر رویکرد بهبود کیفیت فضاهای شهری، مؤثر است. روش تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. گردآوری اطلاعات به روش میدانی صورت گرفته و ابزار گرداوری پرسشنامه بر اساس عوامل کالبدی، اجتماعی، فعالیتی و اقتصادی طراحی شده است. جامعه آماری کل ساکنان محله عامری است که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 100 نفر به صورت خوشه ای در ریز محلات، انتخاب شد. داده ها با بهره گیری از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد: زیرمعیارهای نقاشی در فضا با وزن 594/0 جدایی گزینی سواره از پیاده با وزن 434/0 وجود داد و ستد در فضا با وزن 434/0، دسترسی همه گروه های سنی به فضا با وزن 375/0 به ترتیب بیشترین نقش را در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری محله عامری با تأکید بر رویکرد بهبود کیفیت فضاهای شهری دارا هستند. بدین ترتیب راهبردهایی چون آرام سازی محور سواره در محور نهج البلاغه، ایجاد مبلمان متناسب با اقلیم، تخصیص تسهیلات جهت ارتقای رشد بنگاه های اقتصادی درون شهری و ... ارائه شده است.
تحلیل و ارزیابی اشتغال زنان در فضاهای شهری با استفاده از مدل SWOT-AHP(مطالعه ی موردی زنان شاغل شهر کاشان در سال 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
173 - 200
حوزه های تخصصی:
اشتغال زنان در عرصه ی فرهنگی و به خصوص اقتصادی، تأثیرات مثبت و منفی بسیاری بر فضاهای شهری دارد. در این مقاله به بررسی و تحلیل نقش اشتغال زنان و اثرات مختلف آن در فضاهای شهری پرداخته شده است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با مدل ترکیبی SWOT-AHP انجام شده است که با استفاده از آن به تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید و نیز امتیازدهی هرکدام از آن ها و تعیین اولویت دهی بین شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پرداختیم. جامعه آماری این تحقیق را زنان شاغل شهر کاشان تشکیل داده اند. با توجه به رویکرد مدل های تصمیم گیری از نظرات 50 تن از نخبگان و کارشناسان مطرح، به عنوان نمونه انتخاب شده است. امتیازدهی شاخص ها با طیف ساعتی صورت گرفت که پس از مشخص شدن امتیاز نهایی تمام شاخص ها، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید به صورت زوجی مقایسه شدند. نتایج نشان داد که تأثیر اشتغال زنان بر اقتصاد شهری با وزن 0.647 بیشتر از سایر شاخص ها است. برای تعیین امتیاز نهایی شاخص های موردنظر در نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید اولویت اول فرصت ها بودند که درمجموع ارزش تلفیقی بالاترین امتیاز را داشتند. مجموع ارزش تلفیقی نقاط قوت1.68، ضعف 1.56، فرصت3.41 ، تهدید1.77 هستند.
بررسی نقش ساماندهی فضاهای شهری بر امنیت اجتماعی زنان مورد مطالعه: منطقه 3 اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
159 - 174
حوزه های تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از جمعیت یک جامعه، همواره می توانند بستری برای توسعه یک جامعه به حساب آیند. قطعاً مسائل و مشکلات این قشر یکی از دغدغه های فرهنگی و اجتماعی هر جامعه ای است. یکی از این مسائل، امنیت اجتماعی است. بدین منظور در این تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه و درنظر گرفتن شاخص های 6 گانه (میزان بافت های فرسوده، اماکن تاریخی، فضای سبز، مشاغل ناسازگار و مزاحم، وضعیت معابر، ساختمان های متروکه و نیمه کاره) به منظور سنجش فضاهای شهری و شاخص های 9 گانه (امنیت مالی، جانی، ناموسی، فکری و سیاسی، هویتی، رفاهی، قضایی، جمعی، فرهنگی) برای سنجش امنیت اجتماعی زنان و با کاربرد مدل های رگرسیون، تحلیل مسیر، تحلیل عاملی و معادله ساختاری و نرم افزارهای Spss وAmos Graphic به بررسی تأثیر فضاهای شهری بر امنیت اجتماعی زنان در منطقه 3 اصفهان پرداخته شده است. نتایج مشخص می کند در مدل رگرسیون، مجموعه متغیّرهای مستقل (فضاهای شهری) توانسته است 32/0 از واریانس متغیّر امنیت اجتماعی زنان را توجیه کند. فضای سبز شهری با میزان خطای 16/0 تأثیر معناداری نداشته و ساختمان های متروکه و نیمه کاره با وزن رگرسیونی 178/0 و میزان خطای 006/0 بالاترین توجیه را در تبیین واریانس متغیّر امنیت اجتماعی زنان داشته است. در مدل معادله ساختاری، بالاترین تأثیر مربوط به متغیّر اماکن تاریخی با وزن رگرسیونی 43/0 و کمترین تأثیر مربوط به متغیّر پارک ها و فضای سبز شهری با وزن رگرسیونی 07/0 بوده است.
معیارهای طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد ارتقای سلامت کودکان در فضاهای شهری
حوزه های تخصصی:
کودک علاقه به فضایی دارد که علاوه بر شرایط سنی و روحیات در آن به بازی بپردازد، بازی فعالیت آزادی که به شدت نیاز زیستی کودکان است. در گذشته، با وجود حیاط ها و باغچه ها بسیاری از نیازهای بازی کودکان در داخل فضاهای خصوصی یا نیمه خصوصی خانه ها بر طرف می شد اما امروزه و از سرناچاری، با تغییر الگوی سکونت به روش آپارتمان نشینی، حیاط ها کمتر می توانند پاسخگوی نیاز کودکان باشند. فضاهای بازی در مجتمع های مسکونی حتما" می بایست شرایط مناسب را برای تجربه کردن محیط دراختیار کودکان قرار دهد تا آنان برای ورود و زندگی آینده درشهر در سنین بالاتر آمادگی پیدا کنند. درک محیط، حفظ سلامت، امنیت جسمی وگسترش مهارت های بدنی و فضای آرامش بخش که در فضاهای شهری باز محله و کوچه و... حتی برخی فضاهای بازی مختص آنان، از سوی مدیریت شهری کم اهمیت انگاشته می شود، در فضای بازی کودکان وسایل باید به گونه ای انتخاب شود که علاوه بر سرگرمی جنبه تفکر و خیال پردازی را تقویت کند. پژوهش حاضر از نوع مطالعات کتابخا نه ای جهت شناسایی، گردآوری، در جهت ارتقای سلامت کودک در مجتمع های مسکونی و شرایط جسمی وروانی کودکان می باشد. درمقاله حاضر پژوهش های گذشته مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق، شامل ایده های معمارانه ای برای طراحی فضاهای کودک درجهت ارتقاء خلاقیت و سلامت کودکان است، ازجمله: ایجاد فضای پویا وتغییرپذیری در اجزای آن، به کارگیری طبیعت، تداخل فضاهای باز و بسته، تنوع پذیری و غیره.
سنجش مطلوبیت طراحی فضاهای شهری برای معلولان جسمی با رویکرد پایداری شهری، مطالعه موردی: پیاده راه های ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد بسترهای فضایی کالبدی مناسب جهت استفاده همه اقشار جامعه از خدمات و امکانات عمومی به منظور تحرک و جابه جایی بهتر انسان و دسترسی آسان تر در سطح شهر،به منظور رشد و توسعه جوامع، امری ضروری است. ناتوانان جسمی، معلولان و جانبازان بخشی از افراد جامعه هستند که همانند سایر افراد، نیازمند دسترسی و استفاده از امکانات و خدمات عمومی هستند؛ اما وجود برخی موانع به خصوص در نحوه طراحی، معماری و شهرسازی بسیاری از فضاهای شهری، به ویژه معابر عمومی، پارک ها و فضاهای سبز را فاقد شرایط لازم برای برآورده ساختن نیازهای دسترسی افراد معلول کرده است. براساس مطالعات انجام شده طرح کالبدی مناسب فضاهای شهری سبب پایداری این فضاها می گردد. بنابراین، تحقیق حاضر کیفیت طرح کالبدی مسیرهای پیاده را از دیدگاه معلولاندر خیابان های امام، کاشانی، سرداران، عطایی و خیام شهر ارومیه مورد بررسی قرار داده است. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق چهار شاخص (مبلمان، خدمات، دسترسی و حمل ونقل) در بین پنج گروه از معلولان (نابینایان، کم بینایان، معلولان حرکتی، ناشنوایان و جانبازان) در پیاده راه های شهر ارومیه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق از طریق مشاهدات میدانی و پرسشنامه گردآوری شده و برای پردازشاطلاعاتاز نرم افزارهای آماری و برای سنجش ورتبه بندی شاخص ها و گروه های موردمطالعه ازمدلتصمیم گیری چندمعیاره استفادهشده است. یافته های پژوهش، بیشترین مطلوبیت را مربوط به شاخص دسترسی و کمترین مطلوبیت را در شاخص حمل ونقل برای سنجش مطلوبیت پیاده راه معلولان نشان می دهد. نتایج این پژوهش بیانگر این است که پیاده راه های شهر ارومیه متناسب ترین طراحی را برای گروه کم بینایان و نا مطلوب ترین طراحی را برای گروه ناشنوایان دارد.
تبیین و تحلیل اجتماع پذیری در پارک های شهری با تاکید بر نقش عوامل زمینه ای و دموگرافیک (نمونه موردی: پارک ساحلی شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
111 - 124
حوزه های تخصصی:
وجود فضاهای عمومیِ دارای خصیصه اجتماع پذیری، مکمل مهمی در جهت اجتماعی شدن افراد است. علاوه بر این، اجتماع پذیری فضاهای عمومی موجب ارتقاء روحیه ی همبستگی، رشد فردی و ایجاد خاطره ی جمعی برای همه ی شهروندان، بدون در نظر گرفتن جنسیت، نژاد، قومیت، سن و یا سطح اجتماعی و اقتصادی است. این پژوهش در سال 1396 و با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی میزان اجتماع پذیری پارک ساحلی شهر یاسوج و همچنین نقش گروه های عمده ی دموگرافیکی در این زمینه پرداخته است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش های پیمایشی (توزیع پرسشنامه) و مشاهدات میدانی انجام شده است. مؤلفه های ارزیابی اجتماع پذیری فضا نیز بر مبنای مطالعات موسسه PPS استخراج شده اند. نتایج آزمون آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه و نتایج آزمون های KMO و بارتلت کفایت حجم نمونه و همچنین روایی درونی و ساختاری پرسشنامه را تائید کردند. نتایج مشاهدات میدانی و تحلیل های آماری بر اساس آزمون تک نمونه مستقل T-test، مشخص کرد که به طورکلی، فضای مورد مطالعه از اجتماع پذیری خوب وقابل قبولی برخوردار است و توانسته است گروه ها و اقشار مختلفی را به حضور و فعالیت اجتماعی دعوت نماید. به علاوه، نتایج آزمون های T-test دوگروه مستقل و ANOVA نشان دادند که اگرچه بیشتر کاربران فضا در قالب گروه های مختلف سنی، جنسی، تأهلی، درآمدی، تحصیلاتی و شغلی، نقش و سهم قابل توجه و تقریباً یکسانی در اجتماع پذیری پارک ساحلی شهر یاسوج دارند اما زنان کمتر از مردان و افراد با سطح تحصیلات بالاتر، کمتر از سایر افراد، در اجتماع پذیری فضا سهم و نقش دارند.در آخر نیز بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیق، پیشنهادات مرتبط با ساماندهی فضا به منظور ارتقاء اجتماع پذیری آن ارائه شده است.
بررسی مطلوبیت پل های عابر پیاده مناطق 5 و11شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد بررسی کیفیت پل های عابر پیاده منطقه 5و11 شهر شیراز می باشد. این مقاله به روش پیمایشی و از نوع توصیفی- مقطعی انجام گرفت .273 نفر از عابرین پیاده به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای مشتمل بر 6 سؤال از مشخصات فردی- اجتماعی و 28 سؤال (با چهار هدف ویژه) از کیفیت پل های عابر پیاده بر اساس طیف لیکرت بود. جهت بررسی رابطه بین برخی از مشخصات جمعیتی و نمرات پاسخ گویان از آزمون X2 استفاده شد. همچنین امتیاز داده های به دست آمده از مطالعه به وسیله روش های آماری توصیفی، آزمون های تفاوت میانگین (T-test و One-Way ANOVA)، آزمون آماری رگرسیون و محاسبه ضریب پیرسون با استفاده از نرم افزارSPSS13 مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. بررسی جمع امتیازات مربوط به اهداف ویژه نشان داد که در منطقه 3 شهرداری، بیشترین درصد( 59) پل های عابر پیاده با داشتن 47 الی 91 امتیاز، دارای کیفیت نیمه مطلوب و کمترین درصد( 4/1)، با داشتن 1 الی 46 امتیاز از وضعیت نامطلوب برخوردار بوده اند .3/24 درصد از افراد با داشتن 92 الی 140 امتیاز در سطح مطلوب بوده اند. تفاوت میانگین نمرات افراد نمونه بر اساس نتایج آزمون فریدمن معنی دار بود. نتایج آزمون کای دو ( X2) نشان داد که بین متغیر گروه های سنی، وضعیت تأهل، جنس، میزان تحصیلات، نوع اشتغال، میزان درآمد و کیفیت پل های عابر پیاده در منطقه 5و11 شهرداری شیراز در بین افراد نمونه، اختلاف معنی داری وجود دارد (P<0.01). بنابراین به منظور استفاده بهینه از امکانات و منابع ترافیکی و شهری چاره ای جز به کارگیری روش های تشویقی و هدایتی و نیز ارتقاء کیفیت پله ای عابران پیاده نیست.
امنیت و مشارکت اجتماعی زنان در مواجهه با نابهنجاری های محله ای (مطالعه وضعیت زندگی ساکنان برج های نواب و اطراف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
123 - 147
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری صحنه هایی هستند که فعالیت های عمومی زندگی شهری در آنها رخ می دهد. احتمال وقوع جرم در فضاهای بی دفاع شهری یا جرم زا، به دلیل امکان پذیرنبودن رؤیت بصری، بیشتر است. پژوهش حاضر، که در محله نواب تهران در پاییز سال 1393 صورت گرفته است، از نوع کیفی و به روش نظریه مبنایی است. داده ها از مسیر مشاهده میدانی و مصاحبه عمیق با 30 نفر از افراد بالای 25 سال (زنان خانه دار لیسانس و دیپلم، زنان و مردان کارمند و کسبه محل، نگهبان بوستان محله، رئیس سرای محله، رانندگان تاکسی و دیگر افراد مطلع درباره موضوع) در محله نواب جمع آوری شده است. به دنبال پاسخ به این پرسش های کلی که ساکنان این محله چه وضعیتی دارند، چه راهکارهایی برای بهبود وضعیت زندگی آنها با مشارکت زنان محله تصورپذیر است و آسیب های اجتماعی موجود، به چه اختلالاتی در کارکرد خانواده ها انجامیده است، سه مقوله "امنیت اجتماعی، به خطرافتادن بهداشت خانواده (روانی جسمی) و اختلال در کنش های سازنده اجتماعی فرهنگی" به منزله مقولات برجسته استخراج شدند. مطابق نتایج، زنان محله مشارکت خود را بی نتیجه یا همراه با نتایج کوتاه مدت در بهبود وضعیت محله دانستند، آسیب ها به ایجاد نظمی جدید منجر شده بود که هردو گروه بزهکاران پراکنده در محله و آسیب دیدگان را به واکنش های اغلب طعنه آمیز درقبال نظام برنامه ریزی و نظارت جامعه واداشته بود. دستاورد نهایی کاربردی پژوهشگر در میدان تحقیق، شکل گیری فضای تملک مقطعی فضا به دست زنان محله بود، که این مشارکت متداوم دیده نشد و زنان ساکن این محدوده مشارکت اجتماعی مداوم را بی نتیجه، طنزآلود و حتی خطرناک ارزیابی کردند. درخلال تحقیق، توصیفی که در سطحی بالاتر درباره وضعیت کلی فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده های ساکن برج های نواب درمعرض آسیب های متعدد حاصل شد، "تقابل کارناوالی در فضای شهری" نام گرفت.
سنجش عوامل کالبدی موثر بر حس امنیت در فضاهای شهری از دیدگاه سالمندان(نمونه موردی: میدان ولایت فقیه ارومیه)
حوزه های تخصصی:
امنیت در فضاهای شهری یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر حضورپذیری شهروندان و به تبع آن رونق و پویایی محیط شهری است. یکی از مهمترین گروههای سنی استفاده کننده از فضاهای شهری سالمندان هستند. توجه به نیازهای این افراد با توجه به شرایط سالمندی و مشکلات جسمی حرکتی میتواند زمینه ساز حضور پررنگ تر آنها در فضاهای شهری گردد. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کالبدی مؤثر بر احساس امنیت سالمندان در میدان ولایت فقیه )ارومیه ( صورت گرفته است. این پژوهش از حیث هدف، جزء پژوهشهای کاربردی است و از روش پژوهش پیمایشی و همبستگی استفاده شدهاست. روش تحقیق میدانی و به صورت مشاهده ای است. روش تحقیق از نوع تحقیقات تحلیلی- توصیفی می باشد، بدین صورت که ابتدا کلیه مبانی نظری مربوط به ویژگی های فضای میادین و عوامل موثر در افزایش امنیت سالمندان و ایفای نقش آنها درگستره شهر، از منابع مختلف جمع آوری شده است و سپس از طریق برداشت میدانی و به ارائه پیشنهادات و راهکار هایی مستند پرداخته شده ، spss پرسشنامه ) 03 عدد( اطلاعات نمونه موردی جمع آوری شده و با تحلیل و بررسی آن ها توسط نرم افزار است.بر این اساس 24 شاخص در قالب 9 مؤلفه مورد سنجش واقع شده است. خلاصه نتایج پژوهش حاکی از آن است مؤلفه ایمنی، نور و روشنایی و بافت شهری به ترتیب مهمترین مؤلفههای کالبدی مؤثر بر احساس امنیت سالمندان در فضاهای شهری هستند.
کندوکاوی در ماهیت دگرگونی فضاهای شهری در شهرهای تاریخی ایران، مورد مطالعه: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۷۳
29 - 40
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله:بررسی تغییر کیفیت فضاهای شهری در دوره معاصر، حکایت از تأثیر نیروهایی خارج از این فضاها دارد که چالش های جدیدی را در مدیریت و ارتقای کیفیت فضای شهری، پیش رو قرار می دهد. مبتنی بر قدرت این نیروها، دگرگونی هایی که در طول تاریخ به صورت تدریجی صورت می گرفته، در زمان هایی کوتاه شکل می گیرد؛ لذا شناخت ماهیت دگرگونی شهری، دریچه های جدیدی را در زمینه نحوه مواجهه با چالش های معاصر را می گشاید. با وجود اهمیت این موضوع ، نگاه به ادبیات موجود نشان می دهد که این حوزه در مقیاس فضای شهری کمتر مورد توجه قرار گرفته است.<br /> هدف:با توجه به تغییرات سریع شهر و فضاهای شهری در دوره های معاصر، شکل دیگری از تحلیل فضای شهری باید مورد توجه قرار گیرد که در مطالعات کلاسیک تحلیل فضای شهری کمتر بدان پرداخته شده است. شهرهای تاریخی بهترین بستر را برای این گونه تحلیل فراهم می آورند.<br /> روش تحقیق:این پژوهش با انتخاب شهر اصفهان به عنوان نمونه مورد مطالعه از یک سو در یک سطح کلان و با روش تفسیری-تاریخی، به تحلیل دگرگونی در کلیت شهر پرداخته و از سویی دیگر با روش تحلیلی-توصیفی و استفاده از ابزارهایی چون تحلیل محتوای اسناد، بازدید میدانی و مصاحبه، به تحلیل نیروهای مؤثر بر شکل گیری و تحول فضاهای شهری جدید در اصفهان می پردازد.<br /> نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاکی از آن است که مهم ترین نیروهای مؤثر در تغییر فضاهای شهری عبارت است از: حکومت، دولت، مردم، رویداد، فناوری، محیط و زمان؛ همچنین براساس تحلیل دگرگونی های کلان ساختار اصفهان، چنین برداشت می شود که در طول تاریخِ تحول اصفهان از دوره سلجوقی تا سه دهه اخیر، با وجود جهت های منفی دگرگونی فضاهای شهری در دوره پهلوی، روند تغییرات در کلیت شهر انسجامی دوسویه داشته و عمدتاً در مرکز شهر متمرکز بوده است. در حالی که در دهه های اخیر، مناطق مرکزی و تاریخی شهر تغییرات سریع، مقطعی و گسسته ای را تجربه کرده اند و در مقابل آن، قطب های توسعه فضاهای شهری در خارج از شهر ایجاد شده که سبب شکل گیری دو نیروی متقابل بر دگرگونی کلیت شهر شده است.
واکاوی فضایی احساس امنیت شهروندان در فضاهای شهری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: با افزایش تراکم جمعیت در شهرها، کلیه ابعاد اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی در شهرها دچار تحولات اساسی شده است، همسو با این مسائل؛ احساس امنیت در فضاهای شهری به یکی از دغدغه های برنامه ریزان شهری و مدیران تبدیل شده است. در واقع، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری، تصمیم گیری در زمان حال است تا فعالیت های شهری در آینده به نفع شهروندان آن، به درستی هدایت شوند. تبیین و توصیف امنیت فضاهای شهری در آینده، می تواند از بروز انواع ناهنجاری های اجتماعی بکاهد. روش: پژوهش حاضر باهدف؛ واکاوی فضایی احساس امنیت شهروندان در فضاهای شهری از منظر آینده پژوهی در شهر خرم آباد با رویکرد توصیفی- اکتشافی مبتنی بر منابع اسنادی- پیمایشی تدوین شده است، جامعه آماری مورد مطالعه، نخبگان و متخصصان در حیطه امنیت در فضاهای شهری بوده اند، برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار میک مک، روش تحلیل ساختار و ماتریس تأثیر متقابل استفاده شده است. یافته ها: در خصوص میزان اثرگذاری متغیرهای مورد مطالعه بر آینده احساس امنیت در شهر خرم آباد، نتایج تحقیق نشان داد پنج متغیر اثرگذار به ترتیب شامل اشتغال، درآمد و طبقه اجتماعی، تأثیر ساز و کارهای مدیران در کاهش ناهنجاری ها، بازخوردهای اجتماعی و ارتباطی شهروندان نسبت به یکدیگر و میزان اشراف و احاطه واحدهای مسکونی بر هم می باشد. نتیجه گیری: بر اساس متغیرهای اثرگذار بر مدیریت امنیت در فضاهای شهری می توان گفت که وضعیت ناپایداری بر سیستم حاکم بر شهر خرم آباد حاکم است.
تأثیر شاخصه های اجتماعی بر رضایتمندی سکونتی ساکنان مناطق مرکزی پاریس
منبع:
هنر و تمدن شرق سال اول چهارم ۱۳۹۵ شماره ۱۲
51 - 60
حوزه های تخصصی:
سکونت گاه ها در دوران معاصر به موضوع فراگیری برای شاخه های معماری، شهرسازی و علوم اجتماعی تبدیل شده است.از علل وجودی این چنین تحقیقاتی ارتقای کیفیت زندگی شهروندان است. گسترش ارتباطات جهانی باعث تبادل فرهنگ ها و نزدیک شدن بسیاری از نگرش های اجتماعی با یکدیگر شده که بسیاری از نیازهای متفاوت امروزی از نتایج آنهاست. مفهوم کیفیت محیط سکونت و نیز رضایتمندی سکونتی، مفاهیم هم راستا و بر هم مؤثر هستند که به عنوان شاخص، کارآیی یک زیستگاه را در جنبه های متمایز مورد سنجش قرار می دهند. بر این اساس محققین فراوانی در جهت تدوین و تدقیق آنها برآمده اند. می توان از برآیند نظرات جمعی، رضایتمندی سکونتی را مفهومی دانست که در بعد عینی و کالبدی از مقیاسی ریز دانه و کوچک همچون ابعاد و اندازه فضاهای داخلی خانه تا مفهومی درشت دانه همچون شبکه حمل ونقل عمومی شهری، قابل بررسی است. همچنین در بعد ذهنی، گستره وسیعی از احساسات و رفتارهای اجتماعی تا تصمیم های شخصی را دربرمی گیرد. آنچه در این پژوهش بدان پرداخته می شود، مطالعه مشاهده محوریست که به کشف و چگونگیِ پاسخِ فضای مسکونیِ بافت مرکزی پاریس به شاخصه های تأثیرگذار در رضایتمندی سکونتی می پردازد. آنچه به عنوان پیش فرض و با استناد به آمارهای رسمی موجود و نیز تجربه حضور در نمونه موردی، مشهود است، اینکه جمعیت قابل توجهی از ساکنان بافت مرکزی پاریس در خانه های قدیمی با مساحت کم زندگی می کنند. با این حال این شهر در اروپا در رده خوبی از نظر سطح رضایت از زندگی و به تبع آن سکونت قرار دارد. سؤال اصلی این است که کدام عوامل از آنچه در محدوده رضایتمندی سکونتی است و بدان پرداخته می شود، نقش به سزایی در جواب دهی به این نیاز پایه ای ساکنین پاریس دارد.
بررسی روشهای افزایش تعاملات با هدف ارتقا کیفیت زندگی شهری در مجتمع های تجاری
حوزه های تخصصی:
اگر شهر را به مانند یک موجود زنده فرض کنیم برای ادامه زندگی به سرزندگی، نشاط و تعاملات اجتماعی نیازمند است. نقش فضاهای شهری، یا به عبارتی فضاهایی که در آنها تعاملات اجتماعی شهروندان شکل میگیرند و فرهنگ جامعه دربستر آنها ارتقا مییابد، در کشور ما روز به روز در حال افول است. انسان موجودی اجتماعی، هدفمند و جویای نشاط (شادکامی) میباشد و تا زمانی که به آنچه میخواهد دست نیابد احساس سعادت نمیکند.. تعاملات اجتماعی و دورهم جمع شدن ها حلقه مفقوده زندگی شهری است. اگر چه عدم نشاط را میتوان به دلایل شرایط سخت زندگی در کلان شهرها دانست اما فضاهای شهری به خصوص مراکز خرید نقشی اساسی در برقراری تعاملات اجتماعی مردم و ایجاد نشاط ایفا می نمایند. لذا شناخت مولفه های مختلف کالبدی و اجتماعی جهت طراحی مراکز خرید که در آنها بستر شکل گیری تعاملات اجتماعی فراهم باشد ضروری به نظر می رسد که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی از بازارها و مراکز خرید امروزی سخن گفته، اجتماعی بودن و تعاملات اجتماعی مردم را واکاوی و در جهت طراحی مجتمع خرید، عوامل کیفی تاثیرگذار بر تعاملات اجتماعی را بررسی می کند.
تحقق توسعه پایدار در قالب مفهوم شهر دوستدار کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری طوری سازمان یافته اند که اغلب نیازهای کودکان در آن نادیده گرفته می شود. این در حالی است که کودکان عامل پیوند نسل های گذشته، حال و آینده در هر جامعه محسوب می شوند. هدف پژوهش بررسی وضعیت منطقه سه شهر تبریز یکی از مناطق دهگانه شهری، از لحاظ شاخص های کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، محیطی و روانی به جهت مناسب بودن برای کودکان می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد و روش جمع آوری داده و اطلاعات در آن اسنادی و پیمایش است. جامعه آماری پژوهش کلیه شهروندان منطقه سه شهر تبریز بوده، که از بین آنها 384 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای مطالعه شده اند. در همین راستا شاخص شهر دوستدارکودک در قالب پرسشنامه و در 4 بعد کالبدی، فرهنگی- اجتماعی، محیطی و روانی تنظیم شد. جهت تجزیه و تحلیل پرسشنامه با استفاده از تست تی تک متغیره، تست تی مستقل، آزمون رتبه بندی تک متغیره ویلکاکسون و آزمون کروسکال والیس استفاده شد. بررسی وضعیت منطقه سه از لحاظ شاخص های پژوهش، عدم مناسب بودن منطقه سه برای کودکان را نشان داد. همچنین نتایج نشان داد که بین نظرهای زنان و مردان تنها در شاخص محیطی تفاوت معنی دار وجود دارد؛ که زنان نسبت به مردان منطقه سه را از لحاظ شاخص محیطی تاحدودی نامناسب تر برای کودکان ارزیابی کرده اند.
تحقیق درباره مبادی فضاهای شهری رفتارگرا و دموکراتیک؛ یکپارچه سازی نظریات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بهتر است تا فرایند طراحی بر اساس رفتار استفاده کنندگانِ از فضاهای شهری، سمت و سویی دموکراتیک و انسانی به خود بگیرد تا رفتارهای گوناگونِ انسان ها، بتوانند به نحوِ غیرجبری و غیرمغرضانه لحاظ شوند. این در حالی است که بی توجهی به ارزش های دموکراتیک و رفتاری در فرایند های طراحی شهری کشورمان، همچون معضلی غیر قابل تحمل، ثمره ای جز تقلیل و اضمحلال کیفیت های محیطی و اجتماعیِ فضاهای شهری ندارد. در چنین موردی، دیگر دست اندرکاران شهری نیز قافیه را می بازند و تبعاً شهرهایمان خاصیت های فضایی، مکانی و انسانیِ خود را از دست داده و شهروندان مجبور به انجام مکرر طیفی از رفتارهای تکراری و جبری و پوپولیستی می شوند. بدین سبب، این مقاله بر آن است تا با پیروی از نظریات مربوطه، به یک چهارچوب منطقی و پاسخده دست یابد که بلکه شامل شاخصه ها و معیارهای غایب نظامِ شهرسازیِ حال حاضر کشورمان باشد و بتواند به منظور طراحیِ دموکراتیک فضاهای شهری رفتارگرا به کار آید. در همین راستا، در ابتدا با کنکاش نظریاتِ اندیشمندان، شاخصه های فضاهای شهری رفتارگرا تبیین شده و سپس معیارهای کلیِ لازم برای نیل به طراحی شهری دموکراتیک، به تفکیک دو بُعد محیطی (کیفیت های پاسخده) و اجتماعی (حق به شهر و مشارکت عمومی) ارائه گشته است. همچنین نهایتاً با ادغام این دو موضوع، مسیرِ «طراحیِ دموکراتیک فضاهای شهری رفتارگرا» ایضاح شده است. در واقع همِّ نهایی، تسهیلِ روند خلق آن دسته از فضاهای شهری ای است که بر پایه حق انتخاب و آزادیِ عمل و همچنین تصمیم سازی و تصمیم گیریِ همه گانی مترتب می شوند و به منظور تجلیِ طیف وسیعی از رفتارها و دموکراسی شهری در وضعیت حال حاضر کشورمان شدیداً لازم هستند.
بررسی تأثیر عوامل محیطی بر احساس امنیت زنان (نمونه موردی محله سهل آباد شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان ازجمله مهم ترین گروه های استفاده کننده از فضاهای شهری هستند و حضور آنان در اجتماع، الزامات و و پیش نیازهایی می طلبد که یکی از مهم ترین این الزامات، امنیت است. این مقاله، درصدد است براساس مقیاس محله رابطه میان شاخص های محیطی و احساس امنیت زنان را در فضاهای شهری مشخص کند. در این پژوهش، از روش کمّی از نوع پیمایش استفاده شده است و داده ها به کمک پرسش نامه جمع آوری شده اند. شاخص های محیطی مؤثر بر احساس امنیت زنان، از پژوهش های پیشین استخراج شده است و پس از پالایش، 25 شاخص انتخاب و در قالب چهار بُعد کالبدی فضایی، عملکردی، بصری ادراکی و اجتماعی دسته بندی شده اند. پس از آن، به کمک پرسش نامه در قالب 14 گویه با طیف لیکرت، میزان تأثیر شاخص های منتخب در محله سهل آباد شیراز –به صورت نمونه موردی- در میان 370 نفر از زنان ساکن در این محله، بررسی شده است. درنهایت، داده های حاصل از پیمایش به روش رگرسیون لجستیک ترتیبی تحلیل شده اند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد در بعد کالبدی فضایی بهبود «وضعیت نورپردازی» و در بعد ادراکی بهبود «شهرت محله»، «خوانایی و وضوح مسیرها» و «حس تعلق به محله» بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت زنان دارد. اهمیت جنبه ذهنی امنیت و نیز تأثیرگذاری بعد ادراکی فضا بر احساس امنیت، لزوم توجه برنامه ریزان و طراحان شهری را به ابعاد هویتی ادراکی در طراحی و برنامه ریزی فضاهای شهری به خصوص در مقیاس محله نشان می دهد.