مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نفوذپذیری
حوزههای تخصصی:
پس از احداث سد طرق (در سال 1363) در بالا دست مخروط افکنه ی رودخانه ی طرق، افت سطح آب زیرزمینی شدت یافته است. تشدید افت در هیدروگراف واحد چاه های پیزومتریک خواجه اباصلت، قلعه ساختمان و مزرعه ی نمونه، به خوبی قابل مشاهده است. در این چاه ها سطح آب به ترتیب حدود 45، 22 و 21 متر در مدت بیست سال افت داشته است. مخروط افکنه ی طرق به دلیل داشتن رسوبات دانه درشت، دارای نفوذپذیری بالایی است و مانند هر مخروط افکنه ی دیگر قطر رسوبات آن از راس به قاعده کاهش یافته و به دنبال آن نفوذپذیری نیز کم می شود، این تغییرات در منحنی های تجمعی رسوبات و محاسبه ی نفوذ پذیری مشهود است. نفوذ پذیری رسوبات از 2- 10 * 2/7 در محدوده ی راس مخروط، تا 2- 10* 2 متر ثانیه در محدوده ی قاعده ی آن متغیر است. افت سطح آب زیرزمینی، میزان املاح آب را نیز تغییر داده است، به گونه ای که به ازای هر متر افت سطح آب، میزان هدایت الکتریکی در سه حلقه چاه خواجه اباصلت، قلعه ساختمان و مزرعه ی نمونه به ترتیب 7/424، 8/99 و 4/166 میکرومهوس بر سانتی متر افزایش داشته است.
شناسایی و ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر تعاملات اجتماعی تحکیم و توسعه روابط شهروندی در خیابان های شهری : نمونه مورد مطالعه سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان موفقیت فضاهای شهری با میزان استفاده از آن فضا و حضور انسان در آن متناسب است. در واقع معماری و شهرسازی باید به جای افتراق و جدایی در پی افزایش تعاملات اجتماعی و همبستگی انسان ها باشد. اما آنچه امروزه در اغلب فضاهای شهری با آن روبرو هستیم کاهش روابط و مشارکت اجتماعی ساکنان در این فضاهاست. در این تحقیق با توجه به پایین بودن سطح تعاملات اجتماعی در این فضاها به عنوان مسئله اصلی تحقیق، سعی شده به دنبال راه حل مناسب برای این مسئله از طریق شناسایی و ارزیابی مؤلفههای مختلف با استفاده از روشهای آماری (کمی) و مطالعات میدانی باشیم.
طبقهبندی مؤلفههای کیفی سازندة خیابان و استخراج متغیرها (مؤلفههای کیفی سازندة خیابانهای شهری چون : کارایی، نفوذپذیری، امنیت و خوانایی) ارزیابی و ارزشگذاری متغیرهای شخصیتدهنده به مکانهای مردمی و تأثیرگذار در تعاملات اجتماعی و در مقیاس محلی هدف اصلی این پژوهش است، تا از این طریق بتوان به تقویت و توسعة این فضاها به عنوان مجراها و کانالهای دربرگیرندة مکانها و جنبههای اجتماعی قوی پرداخت.
از سوی دیگر طراحان محیط همواره با ابعاد مختلفی در طراحی فضاهای عمومی روبرو هستند و آنچه اهمیت پیدا میکند این است که از میان انواع مؤلفههای تأثیرگذار در روابط اجتماعی حاضرین در فضا، کدامیک نقش مهمتری دارد. در واقع این مقاله با یک تحلیل (رگرسیون) چند متغیره از طریق راهبرد همبستگی و تحلیل مطالعات کمی و از طریق بازدیدهای منظم روزانه و تکمیل 530 پرسشنامه و برداشتهای میدانی به آزمون چندین مؤلفه و ویژگیهای شخصیتی و رفتاری استفادهکنندگان میپردازد تا نقش و نحوة تأثیر انواع مؤلفهها را روشن سازد، در نهایت نحوه و میزان تأثیرگذاری متغیرهای مختلف را در تعاملات اجتماعی نشان داده تا مورد استفاده طراحان محیط قرار گیرد.
در این پژوهش اثبات شد مؤلفه های فردی تأثیر مستقیم بر تعاملات اجتماعی دارند، ضمن اینکه نقش مؤلفه های کالبدی و محیط فیزیکی به عنوان بستر شکل گیری روابط ساده و پیچیدة اجتماعی را نمیتوان نادیده گرفت، بنابراین در اینجا نقش و قابلیت های طراحی محیط کالبدی و کیفیت عملکردی فضا در ارتقای تعاملات اجتماعی تأیید میشود.
سنجش نفوذپذیری بافت شهری کرج در برابر مخاطرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمنی در برابر مخاطرات و بحران ها از ابتدایی ترین اصول جهت دستیابی به استانداردهای مطلوب آسایس شهری است و نفوذپذیری بافت های شهری از مهم ترین مولفه های اثربخش در افزونی ضریب ایمنی یا به عبارتی دفاع پذیری شهرهای با ضریب بالای مخاطرات می باشد. موقعیت ژئواستراتژیک، بافت ناهمگن جمعیتی، استقرار در پهنة با ریسک بالای زلزله و زمین لغزش و بی بهره گی از یک ساختار منسجم کالبدی، از عواملی می باشند که ضرورت پرداختن به مقولة نفوذپذیری بافت کالبدی کرج را برای دفاع شهری در مواجهه با مخاطرة احتمالی را ضرورت بخشیده است.
به منظور سنجش نفوذپذیری بافت شهری کرج، شاخص های هشت گانة ای از طریق مطالعه سوابق و تجارب داخلی و خارجی، تکنیک دلفی و آرا خبرگان و با لحاظ نمودن جغرافیای مخاطرات شهری در کرج، استخرج شدند. با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص های مذکور، از مدل ترکیبیGIS-AHP-FUSSY برای ارزش گذاری و تهیه مدل مکانی شاخص ها استفاده شده و در نهایت پس از اعمال اوزان در توابع همپوشانی و تهیه نقشه های فواصل در محیط نرم افزار ARCGIS، نقشة نهایی از نفوذپذیری بافت شهری کرج در سطح نواحی شهری استخراج شده است.
مدل سازی مکانی مناطق تغذیه آبخوان های کارستی با استفاده از مدل KARSTLOP(مطالعه موردی: آبخوان کارستی خورین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به علت ماهیت پیچیده مناطق کارستی، مبحث تغذیه در آبخوان های کارستی امری پیچیده بوده و تعریف تغذیه در شرایط مطلق امکان پذیر نیست. مناطق تغذیه، میزان و توزیع فضایی تغذیه در آبخوان های کارستی، بستگی به عواملی چون ژئومورفولوژی کارست و میزان توسعه آن، اقلیم، شیب، پوشش گیاهی، خاک و عوامل زمین شناسی دارد. آبخوان کارستی خورین در استان کرمانشاه، نقش مهمی در شکل گیری و استمرار حیات جوامع انسانی اطراف خود و اکوسیستم تالاب هشیلان دارد. هدف از پژوهش، مدل سازی مناطق تغذیه آبخوان خورین با استفاده از مدل KARSTLOP می باشد. بررسی نقشه پهنه بندی آبخوان خورین نشان می دهد که ۶۱% از مساحت آبخوان دارای میزان تغذیه بیش از ۷۰% بوده و ۸۸% از مساحت آبخوان، دارای تغذیه بیش از ۵۰% می باشد. این امر حاکی از میزان نفوذپذیری بالای آبخوان خورین است. تطابق نقشه پهنه بندی نهایی با نقشه ژئومورفولوژی کارست سطحی آبخوان، حاکی از نقش اصلی ژئومورفولوژی کارست در توزیع مکانی مقادیر تغذیه در آبخوان خورین می باشد. مناطق با میزان تغذیه بیش از ۷۰% منطبق بر نواحی توسعه یافته کارستی رأس کوهستان می باشد. ضخامت کم خاک، پوشش گیاهی نسبتاً تنک، تکتونیزه بودن منطقه، رخنمون سازند کربناته بیستون از دیگر عوامل مؤثر در میزان تغذیه بالای کوه خورین می باشند. بالا بودن میزان تغذیه و توزیع مکانی مناطق تغذیه آبخوان نشان می دهد که آبخوان در برابر انتشار آلودگی آسیب پذیر بوده و نیازمند برنامه های حفاظتی و مدیریتی جهت آلودگی با مدنظر قرار دادن نقشه پهنه بندی تغذیه و نقشه ژئومورفولوژی کارست سطحی می باشد.
مقایسه دو روش ذخیره نزولات آسمانی (کنتور فارو و پیتینگ) بر روی پوشش گیاهی در منطقه ایرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق، کنترل رواناب و ذخیره آن در زمین به منظور افزایش پوشش گیاهی از طریق تأمین رطوبت خاک است. در این تحقیق، بررسی اثرات دو سازه مکانیکی پیتینگ و کنتور فارو در مقایسه با شاهد بر تغییرات پوشش گیاهی منطقه جوار نیروگاه حرارتی ایرانشهر مورد بررسی قرار گرفته است. در این ارتباط برای شناسایی تأثیر هر یک از سازه ها و حضور پوشش گیاهی، در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با 3 تیمار پیتینگ، کنتور فارو و شاهد در 4 تکرار بر روی شیب حدود 3 درصد اجرا شده است. به همین منظور، با توجه به میزان ورودی هرز آب، کرت هایی به ابعاد 40×20 متر با توجه به جهت شیب احداث و در منتهی الیه هر کرت حوضچه هایی برای اندازه گیری هرز آب ساخته شد. پس از هر فصل، رویش اندازه گیری پوشش گیاهی انجام گرفت و در پایان زمان اجرای پژوهش داده ها وارد نرم افزار SPSS شده و تجزیه و تحلیل آماری بر روی آنها صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که بین تیمارهای مختلف (شاهد، پیتینگ، کنتور فارو) از لحاظ میزان تولید علوفه، درصد پوشش گیاهی و نهال های جوان در سطح 01/0 اختلاف معنی داری وجود دارد. بدین معنی که اجرای عملیات ذخیره نزولات آسمانی، بر روی میزان تولید علوفه تأثیرگذار بوده است. داده ها نشان می دهد که سازه های ایجاد شده تأثیر بسزایی در افزایش پوشش گیاهی دارد. تجزیه واریانس تیمار شاهد و پیتینگ با روش آماریLSD نشان داد که میزان LSD (113/0) به دست آمده، از اختلاف میانگین های تیمار شاهد و پیتینگ بیشتر است. به بیان دیگر، انجام عملیات پیتینگ تأثیری در افزایش تولید علوفه ندارد. همچنین، مقایسه داده های تیمار شاهد و کنتور فارو نشان داد که میزان LSD از اختلاف میانگین های کنتور فارو و شاهد اختلاف معنی دار کمتری دارد؛ بنابراین، اجرای عملیات کنتور فارو بر روی تولید علوفه اثر مثبتی داشته است.
بررسی اثر خصوصیات خاک شناسی بر پتانسیل بیابان زایی مخروط افکنه ها با کاربرد روش AHP-FUZZY SAW (مطالعه موردی: مخروط افکنه های مشرف به ارتفاعات حلقه دره و جارو، منطقه اشتهارد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
195 - 212
حوزههای تخصصی:
رخداد بیابان زایی با حذف پوشش گیاهی، منجر به ایجاد آثار نامطلوبی از قبیل فرسایش و تخریب اراضی و نیز تشدید سیلاب ها شده و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی را به دنبال دارد. به منظور بررسی اثر خصوصیات خاک شناسی بر پتانسیل بیابان زایی مخروط افکنه-های مشرف به ارتفاعات حلقه دره و جارو (منطقه اشتهارد، استان البرز)، نخست اقدام به تهیه ی نقشه ی طبقات شیب، کاربری اراضی و زمین شناسی کاربردی با هدف ایجاد واحدهای همگن و تعیین خصوصیات خاک شد، به طوری که از طریق روی هم قرار دادن و تقاطع این نقشه ها با لایه شبکه ای ایجاد شده به وسیله برنامه جانبی ET GeoWizards در نرم افزار ArcGIS 10.3، نقشه ی واحدهای کاری حاصل شد. در این تحقیق سه شاخص حساسیت پذیری نسبت به فرسایش، شوری و نفوذپذیری خاک در نظر گرفته شد که در نهایت هر یک به صورت نقشه ای طبقه بندی شده، ارایه گردیدند. در این تحقیق، نمونه برداری خاک با هدف ایجاد نقشه های شوری (159 نمونه) و نفوذپذیری (174 نمونه) در منطقه تحقیق به انجام رسید. سپس اقدام به محاسبه وزن معیارها و نیز نسبت سازگاری با کاربرد روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) شد. در این تحقیق از روش FUZZY SAW به منظور تعیین پتانسیل و اولویت بندی گزینه ها استفاده شد، به طوری که پس از تعریف اعداد فازی مثلثی مربوط به عبارات زبانی در دو طیف چهار و هفت گانه، اقدام به محاسبه شاخص ارجحیت گزینه ها گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، دامنه تغییرات مقادیر ارجحیت گزینه ها مبتنی بر روش AHP-FUZZY SAW برای عبارت های زبانی چهار و هفت گانه به ترتیب از 254/0 تا 889/0 و 236/0 تا 903/0 متغیر است. نتایج تحقیق مبتنی بر طیف چهارگانه نشان داد که 18/74 درصد (77/4245 هکتار) از منطقه دارای پتانسیل بیابان زایی کم و 82/25 درصد (67/1477 هکتار) دارای پتانسیل بیابان زایی خیلی زیاد است. نتایج تحقیق مبتنی بر طیف هفت گانه نیز نشان داد که 18/74 درصد (77/4245 هکتار) از منطقه دارای پتانسیل بیابان زایی کم، 78/9 درصد (53/559 هکتار) دارای پتانسیل بیابان زایی زیاد و 04/16 درصد (14/918 هکتار) دارای پتانسیل بیابان زایی خیلی زیاد است.
بررسی اثر معیار خاک شناسی بر پتانسیل بیابانزایی مخروط افکنه ها (مطالعه موردی: بخش جنوبی حوزه ی آبخیز رودخانه ی شور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روند بیابانزایی مستلزم درک پدیده هایی است که هم به طور منفرد و هم در کنش و واکنش بایکدیگر در یک ناحیه تغییراتی را به وجود آورده اند که این تغییرات منجر به بیابانزایی و تخریب اراضی شده است. به منظور بررسی اثر معیار خاک شناسی بر پتانسیل بیابانزایی مخروط افکنه ها در بخش جنوبی حوزه آبخیز رودخانه شور، نخست اقدام به تهیه ی نقشه ی طبقات شیب، کاربری اراضی و زمین شناسی کاربردی با هدف ایجاد واحدهای همگن و تعیین خصوصیات خاک شد ، به طوری که از طریق روی هم قرار دادن و تقاطع این نقشه ها با لایه شبکه ای ایجاد شده به وسیله برنامه جانبی ET GeoWizards در نرم افزار ArcGIS 10.3 ، نقشه ی واحدهای کاری حاصل شد. در این تحقیق سه شاخص حساسیت پذیری نسبت به فرسایش، شوری و نفوذپذیری خاک در نظر گرفته شد که در نهایت هر یک به صورت نقشه ای طبقه بندی شده مبتنی بر عبارت های زبانی در طیف هفت گانه، ارایه گردیدند. در این تحقیق از روش آزمون های ناپارامتریک فریدمن و رتبه های دبلیو کندال به منظور تعیین پتانسیل و اولویت بندی گزینه ها استفاده شد، به طوریکه پس از تعریف اعداد قطعی مربوط به عبارات زبانی در طیف هفت گانه، اقدام به محاسبه مقادیر میانگین رتبه گزینه ها گردید. در این تحقیق دامنه تغییرات مقادیر میانگین رتبه ها حاصل از آزمون های فریدمن و رتبه های دبلیو کندال از 00/7 تا 33/17 متغیر است. نتایج تحقیق مبتنی بر آزمون های ناپارامتریک نشان داد که 18/74 درصد (77/4245 هکتار) از منطقه دارای پتانسیل بیابانزایی متوسط و 82/25 درصد (67/1477 هکتار) دارای پتانسیل بیابانزایی خیلی زیاد است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که جوانترین و قدیمی ترین مخروط افکنه های منطقه به ترتیب دارای پتانسیل بیابانزایی خیلی زیاد (75/798 هکتار) و کم (23/152 هکتار) می باشند.
ارزیابی معیارهای عملکردی مؤثر بر پیوند فضای شهر با محیط و مبادی ورودی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورودی شهرها از مهم ترین فضاهای شهر بوده که بااتصال محیط بیرونی و ساختار اصلی شهر، می تواند نقش سازنده ای در ارتقاء و تقویت جایگاه ورودی ها و سایر عناصر مرتبط با آن داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی مهم ترین مؤلفه های عملکردی مؤثر بر تأمین و تقویت پیوند فضای شهر با محیط و مبادی ورودی شهرها می پردازد. روش تحقیق بکار رفته شده در این تحقیق پیمایشی بوده و داده های موردنیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته در میان 200 نفر از شهروندان و مسافرین 18 سال بهبالای وردی های پنج گانه شهر دزفول توزیع گردیده است. روش نمونه گیری در این پژوهش، تصادفی منظم بوده است. در تحلیل آماری از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و فریدمن، آزمون کیزرمایر و بارتلت وتحلیل عاملی استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمونهای مورداستفاده نشان می دهد که با به کارگیری مؤلفه های طراحی شهری می توان بین فضای داخلی شهر و فضاهای ورودی آن پیوند مناسب برقرار نمود. همچنین مهم ترین مؤلفه های عملکردی مؤثر بر ارتقاء مبادی ورودی شهرها به ترتیب بیشترین وزن عبارتند از: دسترسی مناسب، خوانایی، نفوذپذیری، انعطاف پذیری، تبدیل پذیری، هدایت کنندگی، امنیت و پذیرندگی.
بررسی معماری فضاهای آموزشی با تأکید بر ارتقاء کیفیت های فضایی (مدارس دخترانه متوسطه دوم شیراز)
حوزههای تخصصی:
طراحی فضاهای آموزشی از آن جهت که به عنوان یکی از کاربری های مورد استفاده مداوم است، هم از نظر معماری و هم از نظر سازه، بسیار حائز اهمیت می باشد. پژوهشگران اصول مهمی را به صورت پراکنده برای طراحی این گونه کاربری ها معرفی کرده اند که رعایت آن ها، می تواند اماکن مطلوب و متناسبی را از لحاظ کیفیت فضایی به وجود آورد. پژوهش حاضر با هدف ارائه اصول کلی و جامع به منظور بررسی کیفیت فضایی در محیط های آموزشی و بررسی کیفیت فضایی چند مدرسه موجود انجام شده است. ابتدا اصول کلی با روش گردآوری مطالعات کتابخانه ای با کمک مدارک مرتبط در این حیطه، جمع بندی شده اند و پس از آن، ده مدرسه طراحی شده در شهر شیراز به صورت نمونه گیری احتمالی از نوع خوشه ای از نواحی یک و سه آموزش و پرورش این شهر انتخاب شده و با روش ترکیبی (توصیفی- تحلیلی و نمونه موردی) به صورت میدانی از طریق مشاهده فردی مورد بررسی قرار گرفته اند تا مشخص شود که طراح یا طراحان این کاربری ها بیش تر به کدامیک از این اصول توجه نموده اند. نتایج حاکی از آن بود که طراح یا طراحان، بیش تر به خوانایی و نفوذپذیری فضاها توجه نموده اند و نسبت به دیگر شاخص های طراحی، بی توجه یا کم توجه بوده اند.
تحلیل ضریب نفوذپذیری بافت کالبدی شهر با تأکید بر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای ایران بر روی پهنه هایی با خطر نسبی متوسط و زیاد بحران های شهری واقع شده اند. شهرگرگان به علت قرارگیری در شیب زیاد، یکی از شهرهای آسیب پذیر در برابر حوادثی از قبیل زلزله، رانش، ریزش، لغزش می باشد. موقعیت ژئواستراتژیک، قرارگیری قسمتی از شهر در شیب زیاد، عدم رعایت ضوابط و استانداردها در شعاع دسترسی به شاخص های نفوذپذیری، رشد ناموزون و پراکنش نامناسب خدمات در سطح شهر، دسترسی نامناسب به شبکه معابر و عدم ساختار منسجم کالبدی از عواملی هستند که ضرورت پرداختن به مقوله نفوذپذیری بافت کالبدی شهر گرگان را در مواجهه با آسیب های احتمالی ضرورت بخشیده اند. پژوهش حاضر یک مطالعه کاربردی با شیوه توصیفی _تحلیلی می باشد. جهت دستیابی به هدف پژوهش، شاخص های نفوذپذیری با توجه به منابع موجود در دسترس و مطالعات میدانی از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی و نظرسنجی از کارشناسان مربوطه استخراج و بانک داده های مکانی تشکیل شد.همچنین نفوذپذیری شاخص ها براساس اصول پدافندغیرعامل مورد سنجش قرار گرفت. با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص ها، از روشAHP-FUZZY در محیط GIS برای ارزش گذاری و تهیه نقشه نفوذپذیری بافت کالبدی شهر استفاده شد، و با نرم افزار 10.3ARC GIS از طریق توابع همپوشانی فازی رستر نهایی نفوذپذیری بافت کالبدی شهر گرگان تهیه گردید. طبق یافته های بدست آمده از تحقیق حدود 40/50 درصد از نواحی جنوبی و حاشیه ای شهر گرگان در معرض نفوذپذیری پایین و آسیب پذیری بالا قرار دارد. نتیجه این امر به علت شیب زیاد، فضاهای خالی کم نسبت به فضاهای پر، کمبود شبکه معابر، تراکم زیاد بن بست ها و تراکم پل های ارتباطی در برابر بحران ها و آسیب های احتمالی شهری می باشد.
بررسی نقش نفوذپذیری در ارتقاء کیفیت محیط محله (مطالعه موردی: محله نارمک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
91 - 100
حوزههای تخصصی:
پرداختن به ارتقاء کیفیت محیط، از مهمترین رسالت های شهرسازان است. مقاله ی حاضر بر نقش نفوذپذیری در ارتقاء کیفیت محیط در مقیاس محله تأکید دارد. جهت گیری های متناقضی در خصوص تأثیر نفوذپذیری بر کیفیت محیط دیده می شود؛ فلذا این پژوهش با بررسی ابعاد نفوذپذیری و واکاوی اثرات مثبت و منفیِ آن بر کیفیت محیط، درصدد پاسخگویی به این ابهام بوده است. نتایج حاکی از آن است که با اتخاذ دیدگاهی منعطف می توان ناهمسوئی ها را به حداقل کاهش داد؛ در این راستا می توان با محور قرار دادن توقعات موضوعی و موضعی به عنوان مبنای تغییرات نفوذ پذیری در جهت ارتقاء کیفیت محیط گام برداشت. این مهم با ارائه ی مدل روابط متقابل کیفیت محیط و نفوذپذیری به انجام رسیده است. آزمون این ارتباط در محله ی نارمک از طریق پرسش نامه و برداشت میدانی در قالب ارزیابی 51 سنجه و با به کارگیری تکنیک سوآت به راهبردهایی کلی شامل برقراری تعادل در «تردد سواره و پیاده»، «ارتباط و انزوای فضاها» و «تقاضای نفوذ به بافت» منتهی شده است.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی بافت تاریخی بر امنیت محیطی گردشگران (مطالعه موردی: محله چرخاب شهر اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
89 - 104
حوزههای تخصصی:
ارتقاء امنیت محیطی بافت های تاریخی که رو به متروکه شدن هستند، به واسطه مؤلفه های کالبدی می تواند علاوه بر ایجاد آرامش و اطمینان از حضور در محیطی امن، موجب جذب گردشگران شود. بر این اساس با بازآفرینی مناسب با هدف بهره وری حداکثر و افزایش امنیت، زمینه فعالیت بهینه افراد را فراهم نمود. در این پژوهش، بررسی میزان تأثیر مؤلفه های کالبدی بر افزایش امنیت محیطی محله چرخاب مورد هدف است. روش پژوهش، علی-مقایسه ای و تحلیل داده ها در نرم افزار spss صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد اگر چه بین دیدگاه گردشگران و ساکنین محله در زمینه مؤلفه های کالبدی محله اختلاف دیدگاه وجود دارد و از نظر گردشگران، محله ناامن تر است، اما در اولویت بندی مؤلفه های کالبدی از نظر هر دو گروه آسایش بصری در بالاترین رتبه و نفوذپذیری در پایین رتبه قرار دارد. در نهایت با ارائه راهبرد های کالبدی جهت ارتقاء امنیت محله پرداخته شده است.
بررسی رابطه نفوذپذیری و حضور زنان در شهرک های مسکونی (نمونه موردی: شهرک مسکونی هزار دستگاه و دولت آباد تهران)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین نیازهای زنان در جامعه که نیمی از جمعیت جهان را به خود اختصاص می دهند، حضور همراه با امنیت در فضاهای شهری می باشد. در این راستا بهبود کیفیت فضاهای شهری جهت حضور همه افراد جامعه به خصوص زنان از اهمیت شایانی برخوردار است. لذا یکی از مهم ترین عواملی که تداوم حضور بانوان در فضاهای شهری را امکان می بخشد، نفوذپذیری فضاهای شهری می باشد. بهبود کیفیت نفوذپذیری فضاهای شهری، موجب ارتقاء امنیت و به تبع آن حضور پذیری گسترده تری را نیز درپی خواهد داشت و درنهایت منجر به برقراری تعاملات اجتماعی در حوزه همگانی خواهد گشت. طرح پژوهش حاضر بر پایه روش همبستگی و بر پایه مقیاس مرکب مشاهده و مناظره، جهت درک رابطه میان حضور زنان و امنیت متأثر از نفوذپذیری شهرک های مسکونی دولت آباد و هزار دستگاه تهران استفاده گردیده است. در این راستا براساس فرمول کوکران، گروه هایی از زنان ساکن در شهرک های مسکونی هزار دستگاه و دولت آباد با شرط حداقل سکونت در نمونه گیری تصادفی پیمایش این پژوهش شرکت داده شده و داده های و روابط متغیرها به کمک نرم افزار آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد که ساکنان شهرک مسکونی هزار دستگاه نسبت به ساکنان شهرک مسکونی دولت آباد به طور معنی داری نفوذپذیری بالاتری را در فضاهای عمومی شهرک تجربه می کنند و احساس امنیت در بین ساکنان شهرک مسکونی هزار دستگاه 2/52 درصد در مقایسه با ساکنان شهرک مسکونی دولت آباد 37 درصد می باشد. هم چنین در بررسی رابطه میان امنیت متأثر از نفوذپذیری و حضور زنان، عواملی نظیر کنترل و دسترسی بصری و خوانایی در مرتبه نخست و سپس یکپارچگی فضایی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد.
روش جدیدی برای اندازه گیری میزان نفوذپذیری و خاصیت عایق بندی مصالح خاکی در مقابل رطوبت و بارندگی در محوطه های باستانی و بناهای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگی های عملکردی رویشگاه های بوته ای در اقلیم خشک (مطالعه موردی: جنوب غرب استان اصفهان)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
37 - 52
حوزههای تخصصی:
اکوسیستم های مرتعی از قطعات متنّوعی تشکیل شده اند که میزان عملکرد هر یک از آن ها با یکدیگر تفاوت دارد. خصوصیات ساختاری و عملکردی قطعات مرتعی در اثر فعالیت های مدیریّتی تغییر می کند و از این خصوصیات می توان برای تفسیر آثار مدیریّت استفاده کرد. بدین منظوردر منطقه جنوب غربیاستان اصفهان نمونه برداری در سطح چشم انداز که شامل دو گونه Bess Artemisia sieberi (درمنه دشتی) و Anabasis aphylla. L(شپشو) است، انجام شد و ویژگی های عملکردی مرتع مورد نظر، مطالعه و سپس با ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک حاصل از تشریح پروفیل خاک مقایسه شد. نمونه برداری در دو ترانسکت 50 متری انجام شد و با استفاده از مدل LFA سه ویژگی پایداری، نفوذپذیری و چرخه مواد غذایی تعیین گردید. نتایج نشان داد که دو گونه مورد بررسی دارای عملکرد تقریباً یکسانی بوده و این دو قطعه از نظر آماری تفاوت معنی داری ندارند، اما به مقدار بسیار ناچیزی، گونه.L Anabasis aphylla دارای ویژگی عملکردی بالاتریاست. منطقه مورد مطالعه از نظر پایداری در حد متوسّطی قرار داشته، در حالی که از نظر ویژگی های چرخه عناصر غذایی و نفوذپذیری در سطح نامناسبی بوده که شاخص نظام سازمان یافتگی در حدود 18/0 حاکی از ساختار نامناسب منطقه است. همچنین نتایج تشریح پروفیل خاک در منطقه، حاکی از نفوذ پذیری و چرخه عناصر نامناسب و پایداری متوسّط در منطقه مطالعاتی است.
ارائه شاخص مکانی جهت ارزیابی فرسودگی بافت های شهری به کمک سیستم اطلاعات مکانی و تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده شهرنشینی باعث شده است تا شهرها آرایش فضایی جدیدی به خود اختصاص دهند و بافت های قدیمی شهرها کمتر مورد توجه قرار گیرند. این عدم توجه، مشکلات اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی فراوانی را در این بافت ها به همراه داشته و باعث تبدیل آن ها به بافت های فرسوده شهری شده است. بنابراین، امروزه تشخیص بافت فرسوده یکی از گام های اولیه برای برنامه ریزی مدرن شهری می باشد. هدف این مقاله ارائه یک شاخص مکانی یکپارچه بوده تا بتوان به کمک آن میزان فرسودگی بافت های شهری را تشخیص داد. البته این شاخص شامل مجموعه ای از معیارهای مکانی همچون ریزدانگی بافت، قدمت بناها و نفوذپذیری می باشد که جهت محاسبه آنها از سامانه اطلاعات مکانی استفاده شده است. اما در این معیارها، نفوذپذیری نیاز به توجه بیشتری در مدل سازی نسبت به تحقیقات صورت گرفته دارد، لذا در این تحقیق سعی شده است که این معیار به کمک توسعه نشانگرهای دسترسی، اتصال و ترافیک معابر به صورت جامع تری ارزیابی گردد. سپس به منظور تولید یک شاخص یکپارچه برای ارزیابی بافت فرسوده، معیارها بر اساس نظرات افراد خبره و به کمک تصمیم گیری چند معیاره با یکدیگر ترکیب شده اند. در نهایت، به منظور نمایش نتایج فرسودگی، مقادیر حاصل از این شاخص در سطح محله های منطقه 7 تهران در پنج کلاس از فرسودگی خیلی کم تا خیلی زیاد نمایش داده شده است. مقایسه نتایج مقادیر ارائه شده با بلوک های فرسوده شهری معرفی شده توسط شهرداری، بازدیدهای میدانی از منطقه و اقدامات شهرداری جهت بهسازی بافت، کارایی بالای روش پیشنهادی را تصدیق می کند.
ارزیابی تآثیر کیفیت دسترسی محلات مسکونی بر روابط اجتماعی و سلامت ساکنین (مورد مطالعه: پنانگ مالزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۴
200 - 223
حوزههای تخصصی:
فرآیند ارتقای روابط اجتماعی در محلات مسکونی به عنوان بخشی از مکانیسم بهبود سلامت و تندرستی ساکنان، زمینهای ارزشمند برای طراحان و برنامه ریزان فراهم می آورد تا با مهیاسازی مولفه های کالبدی محلات مسکونی در تحقق این هدف نقش آفرین باشند. پژوهش حاضر تلاش می نماید تاثیرات چگونگی دسترسی ساکنان را در قالب نفوذپذیری خیابان ها بر سطح همبستگی اجتماعی و سلامت روانی آنها در پنانگ مالزی بصورت تجربی بیازماید. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی می باشد و داده های مورد نیاز با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه از میان نمونه آماری 271 نفر جمع آوری شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و AMOS در قالب آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد نفوذپذیری بر میزان همبستگی اجتماعی و سلامت ساکنان تاثیرگذار می باشد. نقش میانجی گرایانه همبستگی اجتماعی در رابطه بین نفوذپذیری و سلامت ساکنین نیز توسط نتایج تحقیق تائید شد. براین اساس، در بخشهایی از محله مسکونی که نفوذپذیری کمتری وجود داشت، ساکنان همبستگی اجتماعی بیشتری را تجربه کرده اند و سلامت عمومی بالاتری را گزارش داده اند. علاوه براین، نتایج این تحقیق موید این نکته خواهد بود که ورود افراد غریبه به قلمرو نیمه عمومی محله، انگیره ساکنین را جهت ارتباطات با یکدیگر کاهش می دهد. همسویی یافته های این تحقیق با نتایج پژوهش هایی که به دنبال گسترش خیابان های بن بست و گذرهای کمتر نفوذپذیر در جهت خلق فضاهای قابل دفاع در محلات مسکونی هستند، می تواند این ایده را شکل دهد که تقویت نظام سلسله مراتبی فضا و کنترل دسترسی ها در محلات مسکونی می توانند علاوه بر ارتقای همبستگی در جهت سلامت ساکنین نقش آفرینی نماید.
ارزیابی تأثیر مؤلفه نفوذپذیری بر ارتقای کیفیت در فضاهای باز عمومی با روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: محله باقرآباد شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فضاهای باز شهری عضو جدایی ناپذیری شهرها و خصوصاً کلان شهرها هستند که مأمنی جهت حضور و فعالیت شهروندان بوده و با توجه به اقتضائات زندگی مدرن، امروزه وجود آن ها یکی از عوامل اصلی کیفیت محیط زندگی به شمار می رود. کیفیت فضاهای شهری خود تابع عوامل متعدد کالبدی، عملکردی، زیبایی شناسانه، اجتماعی و اقتصادی است که از گذشته تاکنون از دیدگاه های متفاوت مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفته است. در این مطالعه نیز یکی از مولفه های کیفیت فضای شهری، با توجه به وضعیت توسعه یک محدوده شهری، مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این مطالعه به طور ویژه به موضوع نفوذپذیری و دسترسی پذیری فضاهای شهری خیابان پرداخته شده است. درواقع هدف آن بوده که مشخص گردد با افزایش دسترسی ها و یا به عبارتی احداث معابر دسترسی جدید، تا چه میزان کیفیت محیطی افزایش می یابد.روش شناسی تحقیق: برای تحلیل از تکنیک چیدمان فضا استفاده شده است و در آن مؤلفه های هم پیوندی، کنترل، انتخاب، عمق و اتصال از دو طریق ویزیبیلیتی (Visibility) و آگزیال مپ (Axial Map) مورد ارزیابی قرارگرفته اند. در واقع این مولفه ها در دو نقشه از یک مکان با فاصله زمانی، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: برای تحلیل این موضوع، از نمونه مطالعاتی محله باقرآباد شهر رشت استفاده شده است. این محدوده از معابر پر رفت و آمدی تشکیل شده است که در فاصله 25 سال (1373 تا 1398) معبر جدیدی در عرض، تعدادی از معابر شمالی- جنوبی این محدوده را باهم پیوند داده است.یافته ها: ارزیابی ها نشان داده است که نقشه های سال 1398 تا حد زیادی نسبت به نقشه اولیه، در این مؤلفه ها بهبود یافته است. در واقع با توجه به تحلیل صورت گرفته در خصوص پارامترهای چیدمان فضایی، نتایج نشان داد که همپیوندی در محدوده به طورکلی در سال 1398، بیشتر از سال 1373 می باشد. نتایج: با توجه به افزایش دسترسی پذیری و نفوذپذیری این محدوده به واسطه احداث یک خیابان شرقی- غربی، بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که دسترسی پذیری بیشتر موجب افزایش همپیوندی فضایی شده که درنهایت نشانه بهبود کیفیت فضای شهری می باشد.
بررسی تراوایی خاک رسی در برابر سیال قطبی و غیرقطبی
حوزههای تخصصی:
خاک های رسی به عنوان متداول ترین مصالح برای آب بندی مطرح هستند و در کنترل آلودگی ناشی از مراکز دفن زباله در دراز مدت نقش اساسی دارند. تحقیقات پیشین نشان می دهد که با کاهش ثابت دی الکتریک سیالات آلی، لایه دوگانه در اطراف ذرات رس فشرده شده و باعث افزایش نفوذپذیری خاک می گردد. هدف از مقاله حاضر، بررسی و مقایسه تغییرات نفوذپذیری خاک رس در برابر عبور آب و متانول به عنوان محلول های قطبی و حل شدنی در آب، بنزین و روغن سوخته به عنوان محلول های غیر قطبی و حل نشدنی در آب می باشد. همچنین اثر درصد رطوبت در انرژی تراکمی ثابت، نیز مورد بررسی قرار می گیرد. به منظور انجام این پژوهش، خاک مورد نظر آماده شده و آزمایش نفوذپذیری به روش بار آبی ثابت بروی نمونه ها انجام می گیرد. همچنین تاثیر پارامترهایی چون ثابت دی الکتریک سیالات، ویسکوزیته آن ها و درصد رطوبت نمونه های خاکی مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که کاهش ثابت دی الکتریک سیال آلی، منجر به کاهش ضخامت لایه دوگانه و در نتیجه افزایش نفوذپذیری خاک رس می گردد. بطوری که با کاهش ثابت دی الکتریک از 80.1 به 2.3 نفوذپذیری تا 2500 برابر افزایش می یابد.
نفوذ عمقی رسوب و اثرات آن بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در پخش سیلاب کاشمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۷
125 - 144
حوزههای تخصصی:
علاوه بر ک مبود بارندگی، وقوع سیلاب های شدی د از ویژگ ی های اقلیمی مناطق خشک و نیمه خشک است. رسوبات موجود در سیلاب ها موجب تغییر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک می شوند. در این تحقیق آثار پخش سیلاب بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک سطحی و عمقی کانال های پخش سیلاب کاشمر بررسی شد. از اعماق 50-0 و 100-50 سانتی متری از سطح خاک پنج کانال ابتدایی پخش سیلاب و عرصه ی بالادست آن به عنوان شاهد نمونه برداری شد. درصد شن، ماسه و رس و مقدار EC، pH، بی کربنات، سولفات، کلر، پتاسیم و سدیم در آزمایشگاه تعیین شد. نفوذپذیری خاک با استوانه های دوتایی اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل آماری نمونه ها در قالب طرح بلوک تصادفی - سیستماتیک و مقایسه ی میانگین ها با استفاده از آزمون دانکن انجام شد. نتایج نشان داد میزان نفوذپذیری در بین کانال ها در سطح احتمال 1% تفاوت معنی دار دارند. به طوری که کانال های 1 و 2 با کمترین نفوذپذیری در یک گروه و کانال های 3، 4، 5 و عرصه ی شاهد با نفوذپذیری زیاد در گروه دیگری قرار گرفتند. درصد شن، سیلت و رس در عمق 50 سانتی متری خاک تفاوت معنی داری در سطح 5% بین کانال های عرصه ی پخش و شاهد نداشتند. مقدار pH در عرصه ی پخش نسبت به عرصه ی شاهد افزایش معنی دار و مقدار EC، بی کربنات، کلر، سولفات و سدیم کاهش معنی دار در سطح 1% داشتند. مقدار پتاسیم خاک در عرصه ی پخش نسبت به شاهد تفاوت معنی داری در سطح 5% نداشت. به طور کلی پخش سیلاب، نفوذپذیری خاک کانال های پخش را بیشتر تحت تأثیر قرار داده است و بیشترین تغییرات فیزیکی و شیمیایی در خاک سطحی اتفاق افتاده است.