مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
نابرابری های منطقه ای
حوزه های تخصصی:
مطابق درجه توسعهیافتگی بدست آمده از استان ها در سال 1375 و 1385 میانگین و انحراف معیار درجه توسعهیافتگی استان های کشور در سال های مذکور براساس روش تاپسیس به ترتیب برابر با 33/0، 061/0، 41/0 و 053/0 و براساس روش تاکسونومی به ترتیب برابر با 15/0 و 067/0، 25/0 و 063/0 بوده است. علت بالاتربودن میانگین در روش تاپسیس نسبت به روش تاکسونومی، درنظرگرفتن حداقل شاخص ها در نتایج بدست آمده در روش تاپسیس می باشد. در مباحث علم آمار، برای قیاس دو جامعه آماری، جامعه ای مطلوبتر می باشد که دارای میانگین بالاتر و پراکندگی (انحراف معیار) کمتری باشد، از آنجایی که متوسط درجه توسعهیافتگی استان های کشور در سال 1385 نسبت به سال1375 در هر دو روش تاپسیس و تاکسونومی افزایش یافته و پراکندگی (انحراف معیار) درجه توسعه یافتگی کشور در سال 1385 نسبت به سال 1375 در هر دو روش تاپسیس وتاکسونومی کاهش یافته است، لذا وضعیت توسعه یافتگی جامعه در سال 1385 نسبت به سال 1375 بهبود یافته است، اما چنانچه مقایسه بوسیله شاخص دامنه تغییرات صورت پذیرد، می بایست اذغان داشت که اگرچه متوسط درجه توسعه یافتگی استان های کشور در سال 1385 نسبت به سال1375 در هر دو روش تاپسیس وتاکسونومی افزایش یافته، اما شکاف درجه توسعهیافتگی بین استان های کشور بیشتر شده است. پیشنهاد می شود که در راستای ماده 180 قانون برنامه پنجم توسعه که توجه به تعادل بخشی مناطق و توازن منطقه ای را مدنظر قرار داده است، مبالغی را در بودجه سالانه کشور پیش بینی نموده تا براساس نتایج بدست آمده از این مقاله در امور عمران و آبادی استان ها و مناطقی که از لحاظ شاخص های توسعهیافتگی زیر متوسط توسعه یافتگی کشورهستند، هزینه نموده و از این طریق بتوان فاصله این مناطق را با سطح متوسط توسعه یافتگی کشور کمتر نمود.
نابرابری های منطقه ای در استان آذربایجان شرقی با استفاده از روش تاکسونومی و خوشه بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر هم خوردن تعادل درون و برون منطقه ای از موانع اصلی توسعه ملی به شمار می رود. الگوی حاکم بر نابرابری های منطقه ای در سطح ملی، در سطح مناطق و استان ها نیز وجود دارد. لازمه برنامه ریزی منطقه ای و کاهش نابرابری ها، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. در این پژوهش برای نشان دادن نابرابری ها میان شهرستان های استان آذربایجان شرقی 61 شاخص توسعه در بخش های آموزش، فرهنگی- اجتماعی، جمعیتی- اقتصادی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی- کالبدی و کشاورزی انتخاب و با بهره گیری از روش تحلیل عاملی برای هر کدام از بخش ها عوامل و شاخص های تلفیقی استخراج گردیده و به عنوان ورودی روش تاکسونومی مورد استفاده قرار گرفته و در نهایت جهت گروه بندی شهرستان ها از روش تحلیل خوشه ای استفاده شده است. برابر بررسی های صورت گرفته، در سال 1385 از مجموع 19 شهرستان، یک شهرستان توسعه یافته، 9 شهرستان نسبتاً توسعه یافته، 6 شهرستان توسعه نیافته و 3 شهرستان محروم می باشد. فضای استان آذربایجان شرقی از نیمه توسعه یافته غربی و توسعه نیافته شرقی تشکیل شده است. این نابرابری ها بازتاب و برآیند عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارسایی های نظام برنامه ریزی فضایی بویژه قطب رشد (شهر تبریز) می باشد.
نابرابریهای منطقهای امنیت مورد مطالعه زنان 15 سال به بالای ساکن مناطق شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نتایج اکثر تحقیقات مربوط به امنیت زنان در شهرها بیانگرِ ناامنی زنان در فضاهای شهری هستند. ایراد اساسی این تحقیقات این است که به علتِ قبول و بدیهی دانستنِ منطقِ دوانگاریِ مسلط ( شهر/ روستا، زنان / مردان و محیط اجتماعیِ/ محیط فیزیکی) تمایزاتِ درونِ شهر، درونِ جنس و ویژگیهای محیط فیزیکی مرتبط با امنیت را نادیده یا کم اهمیت گرفته اند. مقاله حاضر با مهم دانستن تمایزات فوق و استفاده از روش پیمایشی، به بررسیِ امنیتِ درون جنسیِ زنانِ مناطقِ 2 گانه شهر یاسوج در رابطه با ویژگیهای محیط اجتماعی و فیزیکی محل سکونت شان پرداخته است. بر اساس نتایج تحقیق، ناامنی زنان منطقه 1 بیشتر به محیط فیزیکی و ناامنی زنان منطقه 2 بیشتر به محیط اجتماعیِ محلِ سکونت شان مربوط میشود. سه مورد از مهمترینِ عوامل ناامن کننده زنان، به ترتیب، کوچههای فرعی، اراذل و اوباش و دزدی (منطقه 1)؛ و درگیری، مزاحمت ناموسی و اراذل و اوباش( منطقه 2) بودهاند. ویژگی های اجتماعی منطقه سکونت، موجب ناامنیِ بشترِ زنان مجرد؛ لیسانسیه ها و بالاتر و دیپلمهها؛ و زنان دانشجو، دارندگان کار آزاد و دانشآموزان در مقایسه با دیگر گروه های زنان شدهاند. بر اساس نتایج آزمون تأثیر تقابلیِ منطقه سکونت و وضع تأهل، زنان مجرد هر دو منطقه تحت شرایط محیط اجتماعی شان ناامن تر از زنان متأهل هم منطقه ای شان بوده اند. در بعد کلی امنیت، زنان مجرد منطقه بالا بیشترین ناامنی و زنان متأهل منطقه بالا کمترین ناامنی را داشته اند.
تحلیل استراتژی های توسعه ی منطقه ای در آذربایجان شرقی
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های کشورهای جهان سوم، تمرکز شدید جمعیت و فعالیت ها و عدم تعادل فضایی در برخورداری از امکانات اجتماعی است. این ویژگی را در ایران قبل از انقلاب و آثار و بقایای آن را در ایران بعد از انقلاب می توان یافت. بر طبق این ویژگی بخش عمده ای از امکانات و جمعیت در یک یا چند نقطه تمرکز می یابد و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل کرده و باعث بروز نابرابری های منطقه ای می شود. در این زمینه توجه به نابرابری های منطقه ای در قالب شاخص ها، از جمله مهمترین ابزارهای برنامه ریزی به شمار می رود که از طریق آن برنامه ریزان قادر به ارزیابی نتایج اجرای برنامه ها در بستر محدوده های جغرافیایی خواهند بود. هدف این مقاله بررسی نابرابری های فضایی و ارائه راه کارهای توسعه جهت دستیابی به تعادل و توازن منطقه ای در استان آذربایجان شرقی است و با بررسی مسائل و مشکلات فضایی در توزیع جمعیت و امکانات و با استفاده از شاخص ها و سنجه های مختلف در زمینه های اجتماعی، اقتصادی و میزان برخورداری شهرستان های استان آذربایجان شرقی از نظر امکانات و خدمات اجتماعی به این نتیجه می رسد که ضعف خدمات رسانی به روستاها و عدم وجود ارتباط منطقی روستاها با سطوح بالاتر از خود، وجود خلاء سکونتگاهی در نظام سلسله مراتب سکونتگاهی در استان، عدم توجه به نقش شهرهای میانی در تعدیل نظام سکونتگاهی و ایجاد ارتباط با مراکز کوچک سکونتگاهی موجب تمرکز شدید جمعیت، خدمات و سرمایه گذاریها در شهر تبریز و پیرامون آن و در نهایت ناهمگونی فضایی و عقب افتادگی سایر مناطق به خصوص روستاها در استان آذربایجان شرقی شده است.
اثر مهاجرت و شهرنشینی بر اشتغال غیررسمی در مناطق مختلف ایران (روش شاخص های چندگانه-علل چندگانه (MIMIC))
منبع:
اقتصاد مالی سال ۸ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۹
49 - 70
حوزه های تخصصی:
در طول دهه های اخیر اشتغال غیررسمی در کشور، با نسبت متفاوت در مناطق مختلف گسترش یافته است. در راستای تبیین بخشی از این گستردگی، این تحقیق در صدد آن است که با استفاده از نظریات مهاجرت، به بررسی نقش مهاجرت و شهرنشینی به کلان شهرهای توسعه یافته تر ایران در گسترش اشتغال غیررسمی در آن ها، از طریق روش شاخص های چندگانه-علل چندگانه در رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری بپردازد. همچنین در مدل سازی اشتغال غیررسمی، از برخی ویژگی های جمعیتی شاغلین غیررسمی شامل، نسبت افراد با تحصیلات پایین، سن بالا، روستایی بودن و جزء شاغلین زن بودن در یک منطقه نسبت به سایر مناطق که یک منطقه را مستعد حجم اشتغال غیر رسمی بالاتر می کند، استفاده نموده ایم. با توجه به در دسترس بودن اطلاعات آمارنامه های استانی و کشوری و سر شماری های عمومی نفوس و مسکن و طرح های آماری و پژوهشی مختلف تا سال ۱۳۸۵، از داده ها در دوره ۱۳۸۵-۱۳۵۵ استفاده گردیده است. نتایج حاصل از آزمون مدل بیانگر آن است که مهاجرت و شهرنشینی به کلان شهرها و مناطق توسعه یافته تر باعث گسترش اشتغال غیررسمی در این مناطق گردیده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که هرچه نسبت جمعیت با ویژگی های مذکور در یک منطقه بالاتر باشد، اشتغال غیر رسمی در آن منطقه بیشتر است
تحلیل تطبیقی نابرابری های منطقه ای بین استان های همجوار؛ بررسی موردی: استان های همدان و مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
113 - 138
حوزه های تخصصی:
نابرابری های منطقه ای یا عدم تعادل در ساختار فضایی مناطق یکی از مسائل کشورهای در حال توسعه است. از این رو دستیابی به توسعه عادلانه از آرمان های اساسی همه کشورها و از جمله ایران بوده و در اسناد فرادستی بر ضرورت کاهش نابرابری های منطقه ای تأکید شده است. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت و تحلیل نابرابری های منطقه ای بین دو استان همدان و مرکزی است که با وجود همجوار بودن تفاوت های عمده ای با یکدیگر دارند. در این زمینه سنجش نابرابری های منطقه ای مورد توجه قرارگرفته است. با در نظرگیری رویکرد توسعه پایدار، شاخص های سنجش نابرابری های منطقه ای استخراج و با استفاده از دو مدل تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای، میزان نابرابری بین دو استان همدان و مرکزی تحلیل شده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که تفاوت چشمگیری بین سطح توسعه دو استان همدان و مرکزی وجود دارد. بر اساس بررسی سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی استان مرکزی توسعه یافته تر از استان همدان بوده، میزان نابرابری بین آن ها نیز قابل توجه است. به طور کلی می توان گفت شهرستان هایی با اقتصادی مبتنی بر صنعت و خدمات توسعه یافته تر از شهرستان های با ماهیت کشاورزی هستند.
بررسی پیامدهای اقتصادی و اجتماعی تبدیل روستا به شهر (مطالعه موردی: روستا شهر حسن آباد، شهرستان اقلید)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۰
11 - 28
حوزه های تخصصی:
در کشور ایران ایجاد روستا- شهرها از طریق اجرای سیاست ارتقای روستاهای بزرگ و مستعد به شهر صورت گرفته است. هدف از ایجاد روستا- شهرها بهبود کیفیت زندگی در نواحی روستایی و حل مشکلات شهری و روستایی می باشد. به طور کلی روستا- شهرها سکونتگاه های روستایی هستند که به علت تمرکز جمعیت در آن ها، مرکزیت بخش و یا دلایل دیگر معیار شهر شدن را پیدا می کنند، ولی هنوز اکثریت جمعیت شاغل آن ها به کشاورزی مشغول هستند. در این پژوهش با بهره گیری از روش های اسنادی و پیمایشی پیامدهای اقتصادی و اجتماعی توسعه روستا- شهری در استان فارس مورد بررسی قرارمی گیرد. پایایی پرسشنامه تحقیق به وسیله ضریب آلفای کرونباخ برای شاخص های اقتصادی و اجتماعی به ترتیب 866/0 و 832/0 بدست آمد. جامعه آماری تحقیق کلیه ساکنین روستا - شهر حسن آباد می باشد (2072N=)، که تعداد 200 نفر از آن ها با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه تعیین شده و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون های t تک نمونه ای و ویلکاکسون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تبدیل حسن آباد به شهر در خدمات رسانی به ساکنین موفق بوده است، اما در بهبود درآمد، اشتغال، کاهش وابستگی به مرکز شهرستان، تثبیت جمعیت، توسعه مشارکت و جلب رضایت ساکنین تأثیر چندانی نداشته است.