مطالب مرتبط با کلیدواژه

ژیل دلوز


۲۱.

تعلیم و تربیت در آیینه ژئوفیلوسوفی به مثابه رویکردی نوین در فلسفه ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژیل دلوز نظریه ژئوفیلوسوفی تعلیم و تربیت شدن درون گرایی آفرینش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۹۰
هدف اصلی این پژوهش تبیین تعلیم و تربیت در آیینه ژئوفیلوسوفی به مثابه رویکردی نوین در فلسفه ورزی است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل مفهومی و استنتاجی بهره گرفته شد. تعریف متفاوت دلوز از فلسفه به مثابه «هنر صورت بخشی، ابداع و ساخت مفاهیم» محور مجموعه ای از تحولات در حوزه های گوناگون هستی شناسی و معرفت شناسی شد که از مهم ترین نتایج آن «نظریه ژئوفیلوسوفی» می باشد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نوآوری های مترتب بر این نظریه در حوزه تعلیم و تربیت پیامدهایی را به بار می آورد که از مهم ترین آن ها می توان به مواردی چون «فعالیت ورزی و شدن در پرتو نقد غایت گرایی، «درون گرایی در پرتو نقد علیّت محوری برون گرایانه» و «آفرینش در پرتو نقد بازنمایی و بازتولید» اشاره کرد که هرکدام از این موارد در دل خود پیامدهای تربیتی دیگری را نیز پرورش می دهند. 
۲۲.

اصطلاحات زبانی: گفتمانه هایی خلاق، برآینده از گسست ریزوماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی اجتماعی تئو ون لیوون گفتمان گفتمانه اصطلاحات زبانی ژیل دلوز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۷۳
این مقاله در نظر دارد تا از منظر نشانه شناسی اجتماعی و به طور مشخص رویکرد نشانه شناختی ون لیوون به گفتمان و کردار اجتماعی، گفتمان برساخته ای از کردار اجتماعی، فرآیند شکل گیری اصطلاحات زبانی را بررسی کرده، مسیر پیموده شده در این فرآیند را توصیف کند و با هدف معرفی این ساخت های زبانی به عنوان ساخت هایی گستره آفرین و قدرت آفرین، به این سؤالات پاسخ بدهد که اولاً، براساس رویکرد ون لیوون ارتباط میان اصطلاحات زبانی و واقعیت های اجتماعی چگونه رابطه ای است؟ ثانیاً، از دیدگاه نشانه-معناشناسی، اصطلاحات زبانی برخاسته از چه گفتمان هایی هستند؟ و ثالثاً، بر اساس رویکرد ژیل دلوز، در تعامل میان اصطلاحات زبانی و متن کلامی معنامندی چگونه حاصل می شود؟ فرضیه های نگارندگان از این قرارند که: 1- به نظر می رسد اصطلاحات زبانی گفتمان هایی برساخته از واقعیت های اجتماعی باشند. 2- از سوی دیگر، با توجه به اینکه کردارهای اجتماعی غالباً به صورت کنش هایی توسط کنشگرانی اجتماعی رخ می دهند پس این گفتمان ها غالباً کنش محورند و 3- معنامندی از طریق ارزش زدایی و ارزش گذاری، تغییر شناخت و ایجاد عمق و حجم معنایی حاصل می شود. مسئله اصلی پژوهش بررسی این امر است که چگونه ساختِ خلاقانه اصطلاحات زبانی از فضایی واقعیت- محور، شناخته شده و معمول خلق می شود. برای بررسی موارد فوق تعداد ده اصطلاح زبانی، از میان اصطلاحات پرکاربرد امروزی، از جلد اول کتاب «ریشه های تاریخی امثال و حِکم» تألیف مهدی پرتوی آملی (1391) انتخاب شده و مورد تحلیل قرار گرفتند. از جمله دستاوردهای اصلی این تحقیق معرفی اصطلاحات زبانی به عنوان گفتمانه هایی است که از گفتمان های برساخته از کردارهای اجتماعی نشأت می گیرند و دارای سه کارکرد ریزومی، شبکه ای و پازلی هستند.
۲۳.

خوانش مضاعف: روش شناسی بنیامینی- دلوزی در تحلیل فیلم (همراه با تحلیل فیلم درباره الی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایماژ دیالکتیکی بازنمایی خوانش مضاعف ژیل دلوز سینما والتر بنیامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۰۳
هدف این مقاله طرح بحثی روش شناختی در باب چگونگی خوانش فیلم از منظری بنیامینی_ دلوزی و نمایش نحو? کاربرد آن از رهگذر تحلیل یک فیلم است. برای این هدف ابتدا پروبلماتیک دوگانگی واقعیت و هنر و یا رابطه داستان و واقعیت یا سینما و واقعیت را به مثابه زمین? نظری طرح مباحث روش شناختی حول سینما و تحلیل فیلم توضیح می دهیم. سپس با توجه به این زمین? نظری، معرفت شناسی دلوزی در باب سینما و چالش آن با مسئل? افلاطونی تقابل بین واقعیت اجتماعی و بازنمایی یا تصویر سینمایی آن را به مثابه اساس نظری روش- شناسی بنیامینی- دلوزی در تحلیل فیلم به بحث می گذاریم. در اثنای این بحث، روش شناسی دلوزی- بنیامینی را در تقابل با رهیافت های روش شناختی مسلط زبان شناختی و روان شناختی در مطالعات سینمایی معرفی خواهیم کرد، مقالات بنیامین و دلوز در مطالعات سینمایی به گونه ای زیمنه ساز پایان دادن به سلط? محتوا -محوری در خوانش فیلم هاست و بنابراین رویکرد دلوز به سینما در تقابل با رهیافت های رئالیستی و پدیدار شناختی آندره بازن و رهیافت زبان شناختی و روانکاوانه کریستین متز است. چارچوب دلوزی- بنیامینی ضمن اجتناب از در افتادن به حوزه مطالع? سینما به مثابه ابزاری بازتابانه در چارچوب سنت بازنمایی، خوانشی مضاعف از سینما ارائه می دهد؛ به لحاظ روشی، روش شناسی دلوزی- بنیامینی متضمن تحلیل همزمان ابعاد زیبایی شناختی فیلم و زمینه های اجتماعی – سیاسی آن است. در پایان و برای پایان و تدقیق و تصریح بیشتر مباحث نظری و روشی فیلم «درباره الی» را بر اساس روش شناسی فوق مورد تحلیل قرار می دهیم.
۲۴.

هستی، زمان و سینما: بررسی تأثیر هانری برگسون بر فلسفه سینمایی ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر - حرکت تصویر - زمان دیرند ژیل دلوز هانری برگسون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۱۶۴
ژیل دلوز در فلسفه سینمایی خود عمیقاً وامدار تفکر برگسون و مفاهیمی چون دیرند و خیرخواست حیاتی است. اما، آنچه توسل دلوز به برگسون را مسئله برانگیز می کند، مخالفت آشکار برگسون با سینماست. به باور او، سینما حرکت را که جریانی پیوسته است در عکس هایی منقطع و غیرواقعی جعل می کند. برگسون این شکل از بازسازی حرکت را به دلیل ایجاد ادراک کاذب، «توهم سینماتوگرافیک» می خواند و آن را به برداشت کمّی از حرکت/زمان نسبت می دهد. با این همه، بخش زیادی از تلاش دلوز صرف اثبات این مسئله می شود که فلسفه برگسون نه تنها مخالفتی با سینما ندارد، بلکه حتی در جهت هستی شناسی سینماست. در این مقاله با استناد به منابع معتبر و به شیوه تحلیلی، قابلیت های سینمایی فلسفه برگسون و تفاسیر دلوزی آن را بررسی و تلاش می کنیم تا نسبت تفکر برگسون و سینما را از خلال دیدگاه دلوز تشریح کنیم و نشان دهیم که چگونه اصول تفکر برگسونی توانست راه را برای فلسفه سینمایی دلوز هموار سازد. هدف این پژوهش، هم بیان تفسیری نو از برگسون و شرح چگونگی کاربرد مفاهیم وی در کتاب های سینمایی دلوز است و هم نشان دادن اینکه اساساً سینما چگونه از بنیاد با زمان/ حرکت و جهان/ فلسفه گره خورده است و با ایده جهان به مثابه دیرند پیوندی ناگسستنی دارد.
۲۵.

مفهوم بدن در پرفورمنس آرت بر اساس نظریات ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرفورمنس آرت بدن ژیل دلوز بدن بدون اندام صیرورت درونماندگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۲۲۹
بدن یکی از مولفه های اساسی اثر در پرفورمنس آرت است. بدن در اندیشه دلوز مفهومی گسترده داشته و بدن شهری و اجتماعی را نیز شامل می شود. در این مقاله با استفاده از نظریات ژیل دلوز درباره بدن بدون اندام، به تحلیل ۶ اثر شناخته شده پرفورمنس آرت پرداخته شد تا رویکرد آنها به بدن و رابطه آن با اجتماع مورد تحلیل قرار بگیرند. هنرمند در پرفورمنس آرت چه رویکردی به بدن برای بیان مسائل اجتماعی دارد؟ سوال اصلی تحقیق است. روش پژوهش حاضر که پژوهشی کیفی محسوب می شود؛ توصیفی- تحلیلی بوده و در آن از روش نمونه گیری نظری استفاده شده است. روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان داد که: ۱- در این شاخه هنری هدف، دعوت مخاطب به بازاندیشی در باره مفهوم بدن به معنای جسمانی یا اجتماعی و بازاندیشی در خود و مسائل اجتماعی در راستای ساختن بدنی بدون اندام است. 2- هنرمند گاهی با قرار دادن بدن خود در آستانه حداکثری یا حداقلی و گاهی با تلاش برای ساختن بدن بدون اندامی از ب
۲۶.

واکاوی مفهوم زمان در سینمای ونگ کار-وای بر اساس آرای ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینما ونگ کار-وای کریستال-زمان ژیل دلوز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۳
فیلم های ونگ کار-وای در عین تفاوت های زیادی که با هم دارند، به همدیگر مرتبط و هویت یگانه ای را تشکیل می دهند. آن چه که این یگانگی را فراهم می سازد، چگونگی پرداختن کار-وای به مقولات حرکت و زمان است که در همه ی فیلم های او حضور پررنگی دارند. برای رسیدن به این هدف، فرضیه مقاله این است که سینمای او قابلیت بررسی بر اساس دسته بندی جامع ژیل دلوز از نشانه های سینمایی یعنی دو مقوله ی حرکت-تصویر و زمان-تصویر را دارد و این متن تمرکز خویش را بیشتر بر روی مقوله ی زمان-تصویر و مفهوم مرتبط با آن که دلوز کریستال-زمان می نامد، می گذارد. در این ارتباط مفاهیمی چون دوگانه ی زمان-تصویر و روش های خلق وضعیت های ناب بصری بررسی می شود. زمانی که دلوز با بیان مفهوم کریستال-زمان در نظر دارد نه زمان روان شناسانه منحصر به یک ذهنیت فردی و نه حتی زمان اومانیستی مربوط به نگرش اگزیستانسیالیستی، بلکه نوعی زمان هستی شناسانه مرتبط به مقوله ی برگسونی آن یعنی دیرند است. روش کلی این تحقیق به شیوه توصیفی می باشد و با بررسی کیفی و با استفاده از مورد پژوهی و با در نظر گرفتن چارچوب نظری تفکرات ژیل دلوز در مورد سینما و با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی موردی فیلم ها، این آثار را مورد مطالعه قرار خواهد داد.
۲۷.

خوانشی دلوزی از سیستم استبداد پارانوئیک در شمال آفریقا و ظهور زایش میل در تحولات بهار عربی (مطالعه موردی: مصر، تونس، لیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استبداد پارانوئیک بهار عربی ژیل دلوز سیاست میل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۶
خیزش جهان عرب در قالب بهار عربی فصل جدیدی در تحولات خاورمیانه ایجاد کرد. از این زمان به بعد، تغییرات مهمی در ساختار سیاسی و اجتماعی برخی از کشورهای عربی ایجاد شد. در فرایند بهار عربی، استبداد جهان عرب به چالش کشیده شد و انرژی توده های ناراضی در قالب اعتراض های پیوسته خیابانی و انقلابی نمایان شد. تحلیل این خیزش ها از جهت روانی تأمل برانگیز است. به شکلی که توده های ناراضی جهان عرب با ایجاد نشانگان همراه با تغییر، نظام نشانگانی استبداد دیرپای عربی را به چالش کشیدند و توانستند مطلوب های نشانگانی خود را بروز دهند و آن را از ساحت قدرت مطالبه کنند. از آنجا که این اعتراض ها جنبه بنیادین نداشت، بیشتر در قالب ائتلاف سیاسی بی نتیجه نمایان شد و توانست به صورت ایجابی ماهیت انقلاب سیاسی و همه جانبه را از خود نشان دهد. در این مقاله به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که فرایند تنوع و تحول در کشور های شمال آفریقا به واسطه بهار عربی چگونه بوده و سیاست میل به قدرت چه مسیری را طی کرده است؟ فرضیه این مقاله ریشه داربودن ساختار پارانوئیک نظام استبدادی در جهان عرب را مانع اصلی استقرارنیافتن نظم دموکراتیک در این جوامع می داند. در این مقاله می خواهیم روند تحولات بهار عربی را با بهره گیری از نظریه ژیل دلوز بررسی و تحلیل کنیم.  
۲۸.

بازخوانی مفهوم انسان-حیوان با تأکید بر نظریه ژیل دلوز از منظر پساساختارگرایی (پست مدرنیست) با خوانش یازده نمایشنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژیل دلوز پساساختارگرایی انسان-حیوان پست مدرنیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۳۲۸
درام های منتخب با درون مایه سوژه گریز و شخصیت هایی احساس گرا، با تأکید بر تجربه بلافصل و عقل گریز، امکان مطالعه فلسفه دلوز را ممکن ساخته است. این تحقیق قصد دارد تا مفهوم انسان به عنوان سوژه ای فراتر از عقل گرایی را از منظر نظریات ژیل دلوز مطرح و با خوانش نمایشنامه هایی با محوریت تجربه گرایی و فلسفه تجربه گرایی خوانشی تحلیل پذیر از انسان پست مدرن تبیین کند. برای تحقیق درباره این مهم، نمایشنامه هایی انتخاب شده که نمونه موفقی از تجربه ارزیابی مفهوم انسان در درام پست مدرن است. این آثار جایگاه انسان را از منظر فلسفی ارزیابی نموده و اثبات می کند که جایگاه حس و تجربه فراتر از نگاه عقل گرایان است. این تفکر می تواند به سوژه جرأت چیزی فراتر از انسان شدن و یا حتی جرأت تبدیل شدن به یک موجود تجربه گرای صرف را بدهد. در این راستا، ضمن انتخاب درام هایی به عنوان نمونه های موردی، مفهوم انسان را براساس معنای فلسفی زیستن و تجربه فردیت این مفهوم مورد پژوهش قرار داده است. همچنین تلاش خواهد شد تا به شیوه تطبیقی- تحلیلی با استفاده از روش های کتا خانه ای و منابع موجود به این هدف دست یابیم. یافته های پژوهش حاکی از این است که تمامی نمایشنامه ها علاوه بر امکان احصاء مؤلفه های تئاتر پست مدرن امکان بررسی مفهوم انسان– حیوان را از منظر دلوز در فلسفه پساساختارگرایی دارند. عناصر نمایشی باتوجه به آنچه گفته شد علاوه بر دلیل معیاری برای انتخاب آثار بودن همان اجزاء و مؤلفه ها و ویژگی هایی هستند که امکان پساساختارگرا بودن نمایشنامه ها و امکان خوانش مفهوم انسان –حیوان را به دلیل نظریه های تجربه گرایانه دلوز نه تنها درباره سوژه بلکه درباره ویژگی های فلسفه پست مدرنیستی را فراهم ساخت.اهداف پژوهش:بررسی مفهوم انسان-حیوان در متون نمایشی برگزیده از منظره ژیل دلوز.بررسی مفهوم انسان-حیوان در عناصر درام همچون تم، موضوع، عنوان، شخصیت و غیره.سؤالات پژوهش:مفهوم انسان-حیوان در متون نمایشی برگزیده از منظره ژیل دلوز چگونه است؟مفهوم انسان-حیوان در عناصر درام همچون تم، موضوع، عنوان، شخصیت و ... چگونه است؟
۲۹.

مفهوم تصویر مجازی در فلسفه ژیل دلوز و تاثیر آن بر جنبش سینما هنری اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر مجازی کریستال-زمان روایت ژیل دلوز جنبش سینمای هنری اروپا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۵۷
در نظر ژیل دلوز، مجاز ((Virtual بعدمثالی (ideal) واقعیت است و تصویر مجازی بخش غیرقابل تجزیهی کریستال-زمان درمیان ذهنیت و عینیت که پیچیده ترین فرم و ساختار روایی-زمانی دلوز است. این پژوهش بر آن است تا به تبیین مفهوم "مجاز" و "تصویر مجازی" در فلسفه ی ژیل دلوز، فیلسوف فرانسوی بپردازد و از آنجایی که فرضیه ی اصلی این پژوهش تاثیر مفهوم تصیر مجازی بر نوع روایت و ساختار روایی در جنبش سینمای هنری اروپاست، ازین رو پژوهش پیش رو در جهت اثبات این فرضیه، پس از تبیین مفهوم تصویر مجازی و جایگاه آن در الگوی زمان کریستالی در فلسفه ی ژیل دلوز، به بررسی برخی از فیلم های جنبش سینمای هنری اروپا، یعنی فیلم های هیروشیما عشق من 1959- سال گذشته در مارین باد 1961- جاویدان 1963 خواهد پرداخت تا ازین طریق نشان دهد که فیلم های ذکر شده با تمرکز بر مفهوم تصویر مجازی چگونه به خلق کریستال زمانی در ساختار روایی خود شده اند. همچنین این مقاله در پی دستیابی به الگویی واحد برای خوانش و واکاوی این نوع روایات زمان محور است. روش کلی این تحقیق به شیوه توصیفی است و با استفاده از منابع کتابخانهای و بررسی موردی فیلمها، این آثار را مورد مطالعه قرار خواهد داد.
۳۰.

کاربست رویکرد ادبیات اقلیت ژیل دلوز بر رمان "الثلج یاتی من النافذه"حنا مینه و رمان "جای خالی سلوچ"محمود دولت آبادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ژیل دلوز محمود دولت آبادی حنا مینه ادبیات اقلیت صیرورت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۲۲
ژیل دلوز از بزرگ ترین فیلسوفان معاصر، از جمله متفکرانی است که در زمینه ادبیات اقلیت مطالعات قابل توجهی داشته است.«اقلیت شدن» گسستن قید و بند هایی است که ما را به شیوه ها ی خاصی از اندیشیدن مقید می سازد تا با قلمرو زدایی ها، قلمرو های متعارف را از میان بردارد وبه صیرورت دست یابد. مراد از شدن یا صیرورت، گذرهایی است که یک مفهوم در خلال آنها دگردیسی می یابد. اقلیت شدن مقاومتی در برابر ایدئولوژی اکثریت وبیانگر گریز از هنجار های اکثریت است. همه صیرورت ها، رفتن به سوی ادبیات اقلیت و اقلیت شدن است. «شدن» در دیدگاه دلوز نقش محوری دارد. او برای تبیین فلسفه «شدن» خود، از ریزوم کمک می گیرد. در این جستار به روش توصیفی _تحلیلی سعی گردیده ضمن ارائه تعریفی از ادبیات اقلیت، به واکاوی وشناخت این نظریه در رمان «جای خالی سلوچ» و رمان «الثلج یاتی من النافذه» پرداخته می شود. با خوانش دو رمان، طبق رویکرد ادبیات اقلیت دریافتیم که ویژگی های این تفکر از جمله مهمترین ویژگی آن، قلمروزدایی برای رسیدن به صیرورت را دارا هستند وکاربست این رویکرد در هر دو رمان امکان پذیر است .
۳۱.

بررسی مفاهیم هویت و شدن در رمان "همه چیز از هم می پاشد" اثر چینوآچه بهاز منظر تئوری دلوز(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ژیل دلوز چینو آچه به شدن نسل ها فردیت قلمرو زدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۶
هدف این مقاله بررسی دگرگونی دو نسل در پذیرش یا عدم پذیرش تغییر است. این مقاله بر آن است تا تفاوت شخصیت های داستان در تاثیر پذیری از تغییر و شدن و انطباق نسل ها در مواجهه با تغییرات بنیادین فردی و هویتی را با خوانشی منطبق بر تعاریف ژیل دلوز از "شدن" ، مورد نقد و بررسی قرار دهد. مقاله پیش رو رمان " "همه چیز از هم می پاشد" " نوشته چینوآچه به را که سراسر کارزار درگیری و تقابل دو نسل در پذیرش یا عدم پذیرش تغییر، چرایی و چگونگی آن، در سرزمینی به شدت سنتی و استعمار زده مورد پژوهش قرار داده است. ژیل دلوز از مهم ترین فیلسوفان پساساختارگرای معاصر است که اندیشه های او معرف زدودن هرگونه ساختار و مرکزیت است. دلوز "شدن" را انقلابی می داند که انسان را به زندگی جدید و تفکر جدید وا می دارد. لذا با توجه به ماهیت رمان و فضای تقابل و تضادی که بر شخصیت های آن حاکم است و همچنین خوانش دلوزی آن، دو رویکرد عدم تغییر یا فردگرایی با پذیرش تغییر یا قلمروزدایی در جدال هستند. رویکرد فردیّت هر نوع سلسه مراتب را از بین می برد و وجود هیچ اصل متعالی را برای تبیین هستی نمی پذیرد. خلاف آن، رویکرد قلمروزدایی هستی را یک ساختار ناشناخته می داند که باید کشف شود.
۳۲.

بازتفسیر مراتب محصوریت در هزارتوی خانه های تاریخی کاشان (خانه عامری ها) برپایه معرفت شناختی ریزوماتیک ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محصوریت خانه تاریخی کاشان ریزوماتیک ژیل دلوز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۵۹
محصوریت مهم ترین اصل خلق فضا، کیفیت بارز هر مکان و ابزار خلق هویت های متفاوت است. در معماری ایران توده معلول فضا و عامل دربرگیرنده و شکل دهنده آن است که مفهوم محصوریت را در خود دارد. ریزوم اصطلاحی زیست شناسی است که در جایگاه استعاره، مفاهیمی چون هزارتویی، کثرت، ارتباط، تفاوت و موقعیت میانی را در خود دارد. به این ترتیب در مطالعه ادبیات تحقیق ابتدا عناصر ایجادگر محصوریت و نیز عناصر فضای متکثر و هزارتوی ریزومیک شناسایی شده و سپس به منظور دریافت کیفیات گونه گون مرتبه بندیِ فضای محصور در یک ساختار شبه ریزوماتیک، جنبه های ارتباط این دو دسته مقوله با یکدیگر استنباط شده است. هدف مقاله حاضر بررسی شیوه های دستیابی به تنوعی از عرصه های محصور در سازمان فضایی خانه های تاریخی کاشان و بازتفسیر مراتب محصوریت آن هاست و به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است که کدام مؤلفه ها در مبانی معرفت شناسی ریزوماتیک را می توان در بازتفسیر مراتب محصوریت ساختار هزارتوی خانه های تاریخی کاشان مورداستفاده قرار داد؟ کدام رویکردهای کالبدی/فضایی و به چه شکل در مرتبه بندی محصوریت ساختار خانه های تاریخی کاشان نقش داشته است؟ روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و استدلال منطقی؛ روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و هم چنین برداشت میدانی و ابزار تجزیه وتحلیل داده ها نرم افزارهای دپت مپ و ای گراف بوده است. خانه عامری ها به عنوان بزرگ ترین خانه تاریخی کاشان با عرصه های متعدد درون گرا به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شده و در راه بازتفسیر محصوریت با توجه به ساختار هزارتویی این خانه، مؤلفه های سازگار در مبانی معرفت شناختی ریزوماتیک به جهت قابلیت انطباق با این گونه ساختار به کار گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رویکردهای کالبدی/فضایی متعدد در تطابق با کالبد فضای ریزومی شامل قلمروزدایی و بازقلمروسازی، سیالیت، انعطاف پذیری، تفاوت و ناهمسانی، کثرت فضاها و مسیرها و قرار داشتن در میانه و بینابین در ایجاد محصوریت و نیز تنوع و تعدد درجات محصوریت مؤثر بوده اند.
۳۳.

تحلیل و نقد سنتز های زمانی دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژیل دلوز سنتزهای زمانی کانت بازگشت جاودانه سنتز منفعل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۳۳
این پژوهش می کوشد تا سنتزهایِ زمانی دلوز را مورد تحلیل و نقادی قرار دهد. بنابراین هدفِ اصلی این مقاله، بررسیِ انتقادیِ دیدگاه دلوز درباره زمان است که در قالب سنتزهایِ زمانیِ سه گانه مطرح می شود. اگرچه دلوز هریک از این سنتزهایِ زمانی را با الهام از یک فیلسوف خاص مطرح می کند، اما نگاه کلی او در اینجا به کانت و تعریف او از زمان است. سنتز اول، سنتز منفعل عادت است که به مثابهامری ناآگاهانه و پیشاآگاهانه اتفاق می افتد. سنتز دوم، سنتز فعال حافظه است که با مفهوم گذشته نهفته (virtual) برگسونی رابطه ای تنگاتنگ دارد. دلوز سنتز سوم را با استفاده از تعریف کانتیِ زمان به مثابهصورت محض و تهی، مفهوم برش و وقفه، و همچنین بازگشت جاودانه نیچه، مطرح می کند. در نقد دلوز، دست کم می توان سه اشکال را وارد ساخت. (1) جداسازی مفاهیم از کانتکست اصلی آن، ارتباط میان مفهوم در شکل فعلی و قبلی اش را ناروشن باقی می گذارد و شباهت آن ها را مبهم رها می کند. (2) نوع ترکیب این مفاهیم مشخص نیست. اینکه آیا از نوع متافیزیکی است یا از نوع واقعی یا جز آن. و (3) استفاده دلوز از این مفاهیم متنوع، کاملاً به تفسیر و خوانش خاصی از آن ها متکی است و لزوماً شامل خوانش های دیگر نمی شود.
۳۴.

جایگاه اسپینوزا در حل مشکل دوگانگی و تعالی در متافیزیک ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژیل دلوز درون ماندگاری تعالی جوهر اسپینوزا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۲۲
از نظر ژیل دلوز، مسأله ی دوگانگی از یک سو، و مسأله ی تعالی از سوی دیگر، دو زخم کاری بر پیکره ی فلسفه ایجاد کرده اند؛ اسپینوزا که به عقیده دلوز، مسیح فیلسوفان است، با دو معجزه ی وحدت جوهر و درونماندگاری، می خواهد مرهم و نوشدارویی بر این زخم کهنه ی فلسفی بنهد. در این دیدگاه، تنها یک جهان، یک جوهر و یک هستی وجود دارد، که هیچکدام تحت سیطره ی وجودی بیرون از آن- به ویژه نیروی متعالی- نبوده و نیست. این هستی نه به معنای بودن، که به معنای شدنی درون ماندگار است که با رویکردی ایجابی و مثبت، به طور ابدی، تا می شود، باز می شود و دوباره تا می شود تا جهان تجربی ما را بسازد؛ جهان تفرد، تعین و تشخص، که به صورت حالات جوهر واحد، بیان می شوند و با خمیره ی تفاوت قوام می یابند.دلوز با فرض جوهر یگانه و تفاوت درونماندگار که تا ابد تکرار می شود، می خواهد صورت مسأله دوگانگی و تعالی را پاک کند اما به طور کامل موفق نمی شود؛ زیرا ناخواسته بستری فراهم می شود تا دوگانگی و تعالیِ دیگری تولد یابد.
۳۵.

بازخوانی مفهوم ریزوم در آثار پیتر آیزنمن از منظر ژیل دلوز، نمونه موردی: مجموعه فرهنگی گالیستا

کلیدواژه‌ها: ریزوم ژیل دلوز پیتر آیزنمن مجموعه فرهنگی گالیسیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۵
ژیل دلوز یکی از مهمترین فیلسوفان تجربه گرا و پساساختارگرای معاصر است که نظریاتش درباره هنر حائز اهمیت است.یکی از ارکان اصلی تفکر پست مدرنیست دوری از مرکزیت است، چیزی که در نوع تفکر ریزوم گونه ی دلوز نیز به آن اشاره دارد. از دیدگاه دلوز، ریزوم نمایانگر وضعیت نمادین پسامدرنیسم است. هدف این پژوهش بازخوانی مفهوم ریزوم در آثار معماری پیترآیزنمن می باشد. پیترآیزمن دراثر خود به دلیل ویژگی های معمارانه، موقعیت خاص شهری و عملکرد؛ از اشکال منحنی وار و ضد سلسله مراتب عمودی، بدون درجه بندی و بی مرکز بهره جسته است که بیانگر ریزوم می باشد. با توجه به نمودارهای-بصری در پژوهش حاضر، مفهوم ریزوم در ساختمان فرهنگی گالیسیا دیده می شود. این مفهوم در بنا نه تنها، متمرکز نیست بلکه بصورت پراکنده و افقی وجود دارد و باعث نوآوری و ایجاد اثری خلاقانه شده است. در راستای پژوهش این سوالات مطرح بوده که در مجموعه فرهنگی گالیستای پیترآیزنمن خوانش دلوزی ریزوم وجود دارد؟چگونه می توان مصداق های مفهوم ریزوم از منظر فلسفه پساساختارگرایی را در آثار آیزنمن جست وجو کرد؟ رویکرداین پژووهش کیفی و از نوع توصیفی_تحلیلی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. که در آن محقق در مرحله اول به تشریح وتبیین ریزوم و ریزوم از نگاه دلوز وآثار پیترآیزنمن و ساختمان فرهنگی گالیسیا پرداخته و در مرحله دوم با توجه به یافته های تحقیق حرکت نیروها در فرم معماری ساختمان از منظردلوزتحلیل نموده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، دوری از مرکزگریزی(ریزوم) در ساختمان کاملا صدق می کند و قسمت هایی که باعث شکل گیری حجم می شود با نیروی قوی تر و قسمت هایی که تاثیر کمتری در کار دارد بصورت خط نازک وخط چین نشان داده شده و نیز خط های افقی و نرم و انعطاف پذیر موجود در ساختمان که بیانگر سیالیت و حرکت است به خوبی نمایانگر مفهوم ریزوم در این بنا می باشد.
۳۶.

تبیین معرفت شناسی ژیل دلوز و علامه طباطبایی و نقد چالشهای رویکرد ریزوماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد ریزوماتیک معرفت شناسی اسلامی ژیل دلوز علامه طباطبایی نقد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۱
هدف: هدف از نگارش این مقاله، بررسی «معرفت شناسی» در رویکرد ریزوماتیک ژیل دلوز و علامه طباطبایی و نقدهای وارد بر معرفت شناسی ریزوماتیک دلوز بر مبنای نظریات علامه طباطبایی بود. روش: از روش های تحلیل مفهومی و انتقادی برای پاسخ به سؤالات پژوهش استفاده شده است. یافته ها: مفاهیم اصلی معرفت شناختی ریزوماتیک ژیل دلوز شامل نفی بازنمایی دانش، صیرورت و شدن به جای بودن، تجربه گرایی استعلایی، کثرت بدون هیچ گونه وحدت، شک گرایی و نسبی گرایی، رد اقتضائات پیشینی، رد تصویر جزمی اندیشه، نفی فرا روایت، عقل ستیزی، جنبه تولیدی بودن معرفت و فاقد هر گونه وجه کشفی است. نظر به اینکه دیدگاه معرفت شناختی ژیل دلوز و مواضع رادیکال وی تا حدود زیادی اعتبار رویکرد درختی در معرفت را در هم شکست و منجر به چالش های جدّی شد، علامه طباطبایی در تقابل جدّی با اندیشمندان غرب و مواضع سکولاری و پساساختارگرایی آنان، در بنیان های معرفت شناختی خود بر مبناگروی، مطابقت با واقع به عنوان معیار صدق داعیه های دانشی، جهان شمولی معرفت فطری، عقل حجت باطنی خداوند و ابزار فهم و دریافت معارف بنیادین، انسان واجد معرفت های فطری، یقینی بودن معرفت و بداهت آن، متعیّن بودن حقیقت و... اشاره می کنند. نتیجه گیری: معرفت شناسی ژیل دلوز حکایت از ایدئولوژی ناسازوار و تقابل های صریح و جدّی با معرفت شناسی علامه طباطبایی دارد.