احمد نادعلیان

احمد نادعلیان

مدرک تحصیلی: استادیار، دانشکده هنر دانشگاه شاهد تهران. استان تهران. ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

کارکردهای «پیکربندی اجتماعی» به مثابه هنر اجتماعی با تکیه بر اندیشه های جوزف بویز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیکربندی اجتماعی جوزف بویز هنر اجتماعی 7000 درخت بلوط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۵۸
پیکربندی اجتماعی، نوعی اقدام اجتماعی هنر است که در آن اندیشه، گفت وگو نقش اصلی دارند. اصطلاح پیکربندی اجتماعی، نخستین بار توسط هنرمند و سیاستمدار آلمانی، جوزف بویز مطرح شد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه کارکردهای پیکربندی اجتماعی به مثابه هنر اجتماعی انجام شده است. در این پژوهش، به مهم ترین اندیشه های بویز در رابطه با پیکربندی اجتماعی و به زمینه های پیدایش هنر اجتماعی در دوره پست مدرن نیز اشاره شد. این پژوهش به لحاظ ماهیت، بنیادی، با روش توصیفی- تحلیلی و نمونه گیری نظری انجام و اطلاعات ضروری به روش های کتابخانه ای، مصاحبه و مراجعه به پایگاه های الکترونیکی مرتبط و معتبر دریافت شد. یافته ها نشان داد که مفهوم پیکربندی اجتماعی گونه ای جدید از هنر را به همراه داشت که پیوند هنر و آموزه های اجتماعی بود. این ژانر هنری تا بدان جا پیش رفت که امروزه، پیکربندی اجتماعی، کنشگری و اقدام اجتماعی در قالب هنر است. بسیاری از هنرمندان با پیکربندی های اجتماعی، سطح آگاهی عمومی جامعه را ارتقا بخشیده و موجب بهبود شرایط اجتماعی می شوند.
۲.

مفهوم بدن در پرفورمنس آرت بر اساس نظریات ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرفورمنس آرت بدن ژیل دلوز بدن بدون اندام صیرورت درونماندگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۲۲
بدن یکی از مولفه های اساسی اثر در پرفورمنس آرت است. بدن در اندیشه دلوز مفهومی گسترده داشته و بدن شهری و اجتماعی را نیز شامل می شود. در این مقاله با استفاده از نظریات ژیل دلوز درباره بدن بدون اندام، به تحلیل ۶ اثر شناخته شده پرفورمنس آرت پرداخته شد تا رویکرد آنها به بدن و رابطه آن با اجتماع مورد تحلیل قرار بگیرند. هنرمند در پرفورمنس آرت چه رویکردی به بدن برای بیان مسائل اجتماعی دارد؟ سوال اصلی تحقیق است. روش پژوهش حاضر که پژوهشی کیفی محسوب می شود؛ توصیفی- تحلیلی بوده و در آن از روش نمونه گیری نظری استفاده شده است. روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان داد که: ۱- در این شاخه هنری هدف، دعوت مخاطب به بازاندیشی در باره مفهوم بدن به معنای جسمانی یا اجتماعی و بازاندیشی در خود و مسائل اجتماعی در راستای ساختن بدنی بدون اندام است. 2- هنرمند گاهی با قرار دادن بدن خود در آستانه حداکثری یا حداقلی و گاهی با تلاش برای ساختن بدن بدون اندامی از ب
۳.

فضا و زمان دیجیتال در هنر چند رسانه ای با تأکید بر آثار دنیل استیگمن مانگرین و الساندرو راواگنان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۹۹
هنر چند رسانه ای به منظور شکستن کیفیت خطی و سنتی فضا و زمان، بر آن است تا ادراک جدیدی از پدیده فضا و زمان را در محیط دیجیتال فراهم آورد و به طور بنیادین آنها را بازآرایی کند.  این نوع هنری همچنین قابلیت های منحصر به فردی در فضا و زمان اثر و در تعامل با کاربران ایجاد می کند. این مقاله بر آن است تا به شناسایی دو شاخه ی مهم هنر رسانه ای جدید، یعنی هنر واقعیت مجازی و واقعیت افزوده بپردازد. در این راستا با روش نمونه گیری انتخابی، آثار دنیل استیگمن مانگرین و الساندرو راواگنان به عنوان دو هنرمند اصلی این دو شاخه ی هنری مورد شناسایی قرار گرفت. چارچوب نظری با استفاده از نظریه گوتفرید بوهم و ای جی لسینگ تدوین شده است. روش مورد استفاده توصیفی تحلیلی و گردآوری مطالب نیز کتابخانه ای و با استفاده از منابع اینترنتی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که فضا و زمان در آثار هنر جدید رسانه ای به طور عام و هنر واقعیت مجازی، هنرواقعیت افزوده به طور خاص  به وسیله کاربرد فرارسانه ای خود، نیروی بالقوه ای را برای آنچه حضور مجازی نامیده می شود، جهت خلق تجربه ای از بی واسطگی به نمایش میگذارد و مخاطب را در این فضا و زمان  غوطه ور می سازد و یا آن را یا زمان و فضای واقعی ترکیب می کند. نهایتاً فضا و زمان در این نوع آثار  بسیار  سیال و پویا هستند که در امتداد آن تماشای منفعلانه ی مخاطب در درک فضا و زمان اثر را از بیننده صرف به  تعامل گری فعال مبدل می کند. طبق نظریه بوهم، زمان نمایش توسط هنرمندان از پیش شکل گرفته و مدت زمان دریافت آثار هر دو نوع هنری وابسته به تعاملگری و کنش مخاطبان است و با حضور ایشان معنا می گیرد. هم چنین مخاطب در درک این آثار طبق نظر لسینگ می تواند از خوانش های همزمان و متوالی برای درک فضا و زمان آثار بهره ببرد.
۴.

ماهیت فضا و زمان در آثار چند رسانه ایِ کتی پاترسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان چیدمان چند رسانه ای هنر چند رسانه ای کتی پاترسون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۲
مقاله حاضر با هدف شناسایی فضا و زمان در آثار چند رسانه ای کتی پاترسون با شیوه توصیفیT تحلیلی با روش گردآوری کتابخانه ای تدوین شده است.کتی پاترسون به عنوان یکی از هنرمندان چند رسانه ای با به کارگیری چندین رسانه ی گوناگون هنری غالباً فضا و زمان را با استفاده از تکنولوژی مفاهیم میکرو و ماکرو، فاصله گذاری، فاصله زمانی، چرخه زمانی و زمان بندی، و روابط زمانی را به اشتراک می گذارد. او فضایی را ایجاد می کند تا مخاطب را از حالت منفعل خود خارج و سعی می کند تا با درگیر کردن اکثر ادراکات حسی ، فضا و زمان را به شکل جدیدی ارائه دهد و نحوه ی برخورد متفاوتی با مسئله ی زمان را به وجود آورد. در نهایت فضا در آثار پاترسون فراتر از چارچوب ریاضیات برای برقراری ارتباطی ژرف، و تصور ناشناخته ها می باشد. در این راستا از چارچوب مفهومی و روش شناسی ملهم از رویکرد گوتفرید بوهم و تی جی لسینگ استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد، پاترسون درک جدیدی از زمان را برای مخاطب ارائه می دهد تا بتواند خوانش های متوالی و همزمانی را داشته باشد. مخاطب در درک فضا و زمان آثار چندرسانه ای پاترسون، نقشی فعال داشته و خود تعیین کننده مدت زمان دریافت آثار است.
۵.

مفهوم «توسل به امام رضا (ع)» در ادوار مختلف هنری ایران

کلیدواژه‌ها: امام رضا (ع) توسل اقتباس نگاره فیلم ادوار هنری ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۳۶
از بخش های مهم مطالعات تطبیقی، مطالعه اقتباس مضامین دینی است. اقتباس، بالاترین میزان وفاداری به اصل داستان است و بسیاری از هنرمندان، اقتباس را بهترین شیوه برای انتخاب سوژه می دانند. هدف نوشتار حاضر، بررسی چگونگی اقتباس از یک مضمون مشترک در دو رسانه متفاوت و در دو دوره مختلف می باشد. آثار هنری بسیاری بر اساس یک مضمون واحد خلق شده اند، اما به دلیل تفاوت رسانه های هنری، در روند اقتباس از آن موضوع، تغییرات زیادی در آنها صورت می پذیرد. این پژوهش با روش توصیفی تطبیقی و بر مبنای اسناد و مدارک کتابخانه ای به تطبیق عناصر بصری «مفهوم توسل» در دو رسانه مدرن و سنتی نگاره های مربوط به دوره صفویه و مجموعه تلویزیونی متعلق به دوره معاصر می پردازد. بطور کلی دیدگاه خاص هنرمندان در روند اقتباس تأثیرگذار است و هر هنرمند از ویژگی های دراماتیک این مضمون برای شرح ذهنیت های خویش به مخاطب، براساس سبک شخصی خود و نوع نگاهش به رسانه هنری دوران خویش بهره می جوید؛ چنانکه می توان گفت هر یک از هنرمندان در به نمایش درآوردن این باور مذهبی تمامی تلاش خود را بکار بسته اند.
۶.

مقایسه شیوه جعفر تبریزی، میرعماد حسنی و محمدرضا کلهر در قالب کتابت نستعلیق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوشنویسی نستعلیق کتابت جعفر تبریزی میرعماد محمدرضا کلهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۶ تعداد دانلود : ۶۷۳
نستعلیق مهم ترین خط ابداعی ایرانیان است که زیبایی های آن در قالب های مختلف پدیدار شده است. این خط بخشی از مسیر تکامل خود را در بستر کتابت متون پیمود. در همین ارتباط کتابت به هیئت یک قالب خاص در کنار سایر قالب ها در آمد که درک ویژگی های آن مسئله ای ضروری برای شناخت مبانی خوشنویسی است. بر همین اساس هدف این پژوهش شناخت عناصر تاثیرگذار بر شیوه کتابت جعفر بایسنقری، میرعماد و کلهر است که در تدوین و تکامل خط نستعلیق در سه دوره تیموری، صفوی و قاجار نقش عمده ای داشتند. پرسش اصلی پژوهش این است که قالب کتابت هر یک از خوشنویسان مذکور دارای چه ویژگی های بصری است؟ و چه مؤلفه هایی را می توان به عنوان عوامل تأثیرگذار بر آن ها تشریح کرد؟ پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و داده های آن به شیوه کتابخانه ای و مشاهده آثار جمع آوری شده است. مقایسه آثار بیانگر این موضوع است که مؤلفه هایی چون زاویه قلم گذاری، نحوه نقطه گذاری و جاگذاری حروف و کشیده ها شیوه های منحصر به فردی را در کتابت این سه خوشنویس رقم زده است. خلاصه آن که به واسطه ترکیب مؤلفه های مذکور در خوشنویسی جعفر بایسنقری، سطرها متمایل به محور افقی و در کتابت کلهر متمایل به محور عمودی اند، اما در کتابت میرعماد، تناسب مطلوبی در محور افقی-عمودی سطر وجود دارد. 
۷.

بررسی مفهوم و جایگاه سبک هنری در هنر عامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ جامعه زیبایی شناسی سبک هنر عامه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ
تعداد بازدید : ۲۰۴۶ تعداد دانلود : ۸۵۸
این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی ضمن برشمردن برخی از ویژگی های عمده هنر عامه به بررسی نقش و جایگاه سبک در آن می پردازد. هنر عامه به مثابه آیینه ای رو به فرهنگ عمومی، پیشینه تاریخی، آرمان ها و آرزوهای یک جامعه است. ویژگی هایی مانند جمعی بودن، ساختار ساده، احساسات گرایی، روایت گری، و توانایی برقراری ارتباط با لایه های مختلف اجتماعی، باعث می شود تا هنر عامه ضمن برقراری یک زمینه ارتباطی قوی، پیوند تاریخی، اجتماعی و فرهنگی محکمی بین اقشار گوناگون یک جامعه به وجود آورد. از این رو سبک که در برگیرنده جهان بینی فردی هنرمند است، بنا به ماهیت اجتماعی و فرهنگی هنرهای عامه، بیش از اینکه امری فردی و شخصی باشد مقوله ای عام است که تابع مؤلفه های عمیق اجتماعی و فرهنگی جامعه قرار می گیرد. البته این به این معنی نیست که در هنرهای عامه هنرمند استقلال سبک ندارد، هنرمند می تواند تا آن جا که مبانی اصلی فرهنگی و زیبایی شناختی جامعه به او اجازه می دهد، سبک شخصی و هویت هنری فردی خود را در اثر هنری به جا بگذارد.
۸.

بررسی تأثیر ایدئولوژی و تفکر سیاسی در به کارگیری عناصر تصویری در آثار نقاشی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

۹.

بازتاب باورهای مرتبط با آب در آثار هنری ایلامیان (بررسی نمونه های ایزد آب در هنر هزاره های سوم و دوم پیش از میلاد باستان با نگاهی به آثار بین االنهرین و شهداد)(مقاله علمی وزارت علوم)

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان