مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
برجسته سازی
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
183 - 201
حوزه های تخصصی:
بیدل دهلوی یکی از قله های ادب پارسی در دوره سبک هندی است. بیشتر توجّه پژوهشگران سبک هندی، به مضمون آفرینی، نکته سنجی و تصویرگری شاعران است. لیکن توجه به هنرهای زبانی این شاعران کمتر بوده است. در این مقاله، تلاش بر آن است که به هنر ترکیب سازی بیدل و کارکردهای این هنر زبانی پرداخته شود. هنر ترکیب سازی، با توجه به قابلیّت زبان فارسی از آغاز شعر پارسی در میان شاعران جریان داشته امّا در دوره سبک هندی نمودی برجسته تر به خود گرفته است. اکثر ترکیبات موجود در شعر بیدل، برساخته قلم خود اوست و نمونه های کمتری از آن را می توان حتّی در میان شاعران ترکیب ساز معاصرش یافت. کاربرد فراوان ترکیبات در شعر بیدل مقاصد متعددی دارد؛ تازه و پویا کردن کلام، برجسته سازی صورت سخن، مهارت در گزینش واژگان و اظهار فضل، آرایش و زینت بخشیدن به اشعار و آهنگین و گوشنواز کردن کلام، از جمله آنهاست. الگوهای ترکیب سازی بیدل در این مقاله عبارتند از: ترکیبات وندی، ترکیبات شبه ونددار، صفات فاعلی مرکّب، صفات مرکّب و ترکیبات مصدری. چینش ترکیبات زبانی در محور افقی و عمودی ابیات با نظم و دقّت خاصی صورت می گیرد تا صورت گرایی شاعر بیشتر نمود پیدا کند. تجلّی ترکیبات اشتقاقی فراوان در شعر بیدل علاوه بر بلیغ ساختن صورت کلام او، موجب ایجاد تشخّص سبکی برای سخن او نیز شده است.
گفتمان کاوی سطوح شعر محمد زهری بر اساس الگوی تئون ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
239 - 264
حوزه های تخصصی:
ارزیابی سطوح گوناگون گفتمان، امکان دستیابی به برداشتی جدید از آن را فراهم می نماید و تعاملات زبان با ساختارهای ایدئولوژیک را کشف می کند. تحلیل گفتمان انتقادی این امکان را فراهم می آورد که دو عامل ایدئولوژی و قدرت که در فرایند ارتباط زبانی تأثیر مهمی در روساخت و ژرف ساخت زبان دارند مورد بررسی قرار گیرد. تئون ون دایک (Teun van Dijk)، ازجمله نظریه پردازان این حوزه، تحلیل گفتمان انتقادی را به مثابه ابزاری نیرومند برای تحلیل های اجتماعی می داند. الگوی پیشنهادی وی معیار مناسبی جهت تحلیل شعر اجتماعی-سیاسی است که غالبا برپایه برجسته سازی نکات مثبتِ «خود» و حاشیه رانی نکات منفیِ «دیگری» بنا شده است. محمد زُهری (1926-1995م) ازجمله شعرای نوگرای منتسب به شعر اجتماعی-سیاسی است که نظام دوقطبی برجسته سازی و حاشیه رانی، نقش اساسی در شکل بندی گفتمان شعر وی دارد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به این نتیجه رسید که نظام گفتمانی در ژرف ساخت شعر زُهری، بیشتر برپایه برجسته سازی نکات مثبت خود و برجسته سازی نکات منفی دیگری بنا شده است که این برجسته سازی ها با روساخت هایی که شامل معناسازی، ساختار گزاره ای، دستور زبان و استدلال است تقویت می شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر چینش کنداکتور (جدول پخش) خبر در صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران رقابت های شدید خبری، مدیریت و چینش مطلوب جدول پخش خبر از جمله عوامل مؤثر در بهبود کیفیت بخش های خبری رادیو و تلویزیون است که کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. صداوسیما با برخورداری از بخش های خبری متنوع، نیازمند آسیب شناسی و بهسازی جدول پخش های خبری خود است تا از این رهگذر بتواند با ارتقای کیفی این بخش های خبری، سهم خود را از مخاطبان خبر افزایش دهد. هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل اثرگذار بر چینش اخبار صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران از نگاه سردبیران خبر بوده است. براین اساس، پژوهش حاضر، از طریق مصاحبه نیمه استاندارد با سردبیران بخش های گوناگون خبری صداوسیما و با روش تحلیل مضمون، به شناسایی عوامل تأثیرگذار بر جدول های پخش خبر این رسانه پرداخته است. پس از گفتگو با 6 نفر از سردبیران خبر رادیو و تلویزیون که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، اشباع نظری حاصل شد و در مجموع 6 مضمون فراگیر و 20 مضمون فرعی یا سازمان دهنده، به عنوان عوامل اثرگذار به دست آمد. بر اساس یافته های پژوهش، مؤلفه های حرفه ای جدول پخش نویسی، شایستگی های فردی عوامل تحریریه، شناخت مخاطبان و فضای مجازی، ویژگی های بخش خبری و عناصر مدیریت پیام، از جمله این عوامل به شمار می روند. عامل اصلی دیگری که جدول پخش خبر را به شهرت محوری سوق داده، اعمال نفوذ برون سازمانی است. براین اساس، تنوع قالبی و محتوایی، بهره گیری از نیروی انسانی خلاق، بهبود ساختار سازمانی و استقلال هر چه بیشتر سردبیری خبر در صداوسیما بر مبنای سیاست های سازمانی و منافع ملی برای بهتر شدن چینش جدول پخش خبر ضروری به نظر می رسد.
بازنمایی اخبار در رسانه های جمعی و تأثیر آن بر افکار عمومی در شبکه اجتماعی توئیتر (مطالعه موردی اخبار گردشگری جنسی عراقی ها در مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هفتم بهار ۱۴۰۰شماره ۲۵
135-162
حوزه های تخصصی:
در مقطعی از تابستان 1397 موضوع گردشگری جنسی مسافران عراقی در مشهد توسط رسانه های جمعی به صورت گسترده مورد توجه قرار گرفت. به دنبال توجه و برجسته سازی رسانه های جمعی، افکار عمومی نیز در شبکه های اجتماعی درباره این موضوع به گفتگو و اظهار نظر پرداختند. لذا این تحقیق به دنبال توصیف و تحلیل نحوه بازنمایی این موضوع در رسانه های رسمی و همچنین بررسی تاثیر این بازنمایی و برجسته سازی رسانه ای بر افکار عمومی در شبکه اجتماعی توئیتر است. برای این منظور از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل 20 خبر منتشر شده در رسانه های رسمی و همچنین 54 توئیت کاربران در شبکه اجتماعی توئیتر استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که طبق نظریه برجسته سازی، تعداد توئیت های افکار عمومی در هر روز با تعداد اخبار این موضوع در رسانه های جمعی نسبت مستقیم دارد و رسانه های جمعی در اولویت گذاری و جلب توجه مخاطبان به این موضوع موفق بوده اند. اما محتوای توئیت ها کاملا منطبق بر دیدگاه هایی که در رسانه های جمعی طرح شده است، نمی باشد. در دو مورد که شامل ادعای شایعه سازی و نژادپرستی است انطباق وجود دارد اما دو ادعای حکومتی بودن و سوء مدیریت نظام در توئیت ها وجود دارد که در بازنمایی رسانه های جمعی مطرح نشده است.
انگلیس و اروپا ، تحلیل گفتمان سیاست خارجی (مدل لاکلاو و موف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بریتانیا به عنوان یکی از قدرت بزرگ اروپایی، همواره بدین شهرت داشته است که مخالف تعمیق همگرایی در اروپا و اروپایی سازی است. در واقع این کشور یکی از سرسخت ترین مخالفان تبدیل اتحادیه به یک فدراسیون اروپایی بوده و به اعتقاد صاحب نظران، تنها الزامات اقتصادی بریتانیا را وادار به پیوستن به روند همگرایی در اروپا کرده و این کشور در سیاست های خود نگاهی فراآتلانتیکی دارد. این مقاله بر آن است تا با بهره جستن از نظریه گفتمان لاکلاو و موف، به شناسایی و تحلیل نشانه ها (دال و مدلول ها)ی موجود در گفتمان سیاست خارجی اتحادیه اروپا که توسط بریتانیا به عنوان یکی کشورهای مهم عضو اتحادیه مفصل بندی شده و نیز فضای گفتمانی شکل دهنده به آنها بپردازد تا فرایند برساخته شدن هویت بریتانیایی و اروپایی و چگونگی امکان پذیری رویکرد پرتنش سیاست خارجی بریتانیا تبیین شود.
ساختارشکنى و تصویرسازى از طریق هنجارگریزى در اشعار نو هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی یکی از شیوه های آشنایی زدایی است که طی آن، برای ایجاد تصاویر خلاقانه شعری از قواعد حاکم بر زبان معیار، نوعی انحراف رخ می دهد و موجب برجسته سازی در متن ادبی می گردد. هوشنگ ابتهاج از جمله شاعران معاصر است که در اشعار نیمایی خود از این شگرد بهره فراوان برده است. این پژوهش، با روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایش و در چارچوب مکتب ساخت گرایی، بر آن است که اشعار نو ابتهاج را بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ مورد بررسی قرار دهد تا شیوه خلق زیبایی و برجستگی در اشعار وی آشکار گردد. اشعار مورد بررسی در این پژوهش با شیوه تصادفی از دیوان تاسیان ابتهاج گزینش شد. نتایج نشان داد که ابتهاج از انواع هشت گانه هنجارگریزی لیچ استفاده کرده و از این طریق توانسته است زبان خود را برجسته سازد. در این میان، وی از هنجارگریزی معنایی بیش از سایر انواع هنجارگریزی بهره گرفته است. میزان کاربرد سایر انواع هنجارگریزی و پیامد آن ها نیز بررسی شده است. با این هنجارگریزی ها ، ابتهاج منظور خود را به گونه ای نوآورانه و به زیباترین شیوه بیان می کند. همچنین تقدّم فعل بر سایر ارکان جمله از پربسامدترین هنجارگریزی های نحوی در شعر ابتهاج است و او نوعی فعل گرایی و تأکید بر عمل به جای عامل را تداعی کرده است.
واکاوی الگوهای نظامند هنجار گریزی «معنایی» در هشت کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم برجسته مکتب « صورت گرایی» در بررسی متون ادبی، عنصر برجسته سازی است که با عناوینی چون « هنجارگریزی » و « هنجارآفرینی » (قاعده افزایی) بحث می شود. از خلاف آمده عادت ادبی یا هنجارگریزی فرنگی به سه حوزه هنجارگریزی معنایی ، واژگانی و زمانی تقسیم می شود. در میان انواع مختلف هنجارگریزی ، گونه معنایی –که مباحث علم بیان و بدیع معنوی است و جنبه تخیل را در شعر به اوج می رساند- بیش از انواع دیگر آن دیده می شود.در مقاله حاضر پس از استخراج مصادیقِ هنجار گریزی معنائی در مجموعه شعری سهراب سپهری با نام های «مرگ رنگ ، زندگی خواب ها ، آوار آفتاب ، شرق اندوه ، صدای پای آب ، مسافر ، حجم سبز و ما هیچ ، ما نگاه» به این.نتیجه رسیدیم که، سپهری از میان انواع هنجارگریزی ها، به شکل وسیعی از هنجارگریزی معنایی نظیر؛ تشخیص، نماد ، متناقض نما ، ترکیبات تازه ، و حسامیزی استفاده کرده و ازاین طریق در ایجاد حس و حال تازه، انسجام و نظامند سازی بهتر اشعار و تقویت بعد موسیقایی شعرش موفق بوده واز انواع دیگر هنجارگریزی ، کمتر بهره جسته است .بی شک دلیل این امرعرفان مسلکی و درونگرایی شاعر است. بررسی شعر سپهری می تواند گواهی بر درستی چنین رویکردی باشد ؛ چرا که می توان میان اندیشه عادت ستیز،(خلاف آمده عادت) سپهری و زبان هنجارگریزش ارتباط معنا داری برقرار کرد.روش تحقیق در این پژوهش بر مبنای تحلیل و توصیف داده ها استوار است.
آشنایی زدایی و برجسته سازی زبانی در غزلیات مولانا شمس الدین محمد وحشی بافقی
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۲
26 - 36
حوزه های تخصصی:
مولانا شمس الدین / کمال الدین محمد وحشی بافقی یکی از شاعران نامی ایران در قرن دهم است که در سال ۹۳۹ هجری قمری در شهر بافق چشم به جهان گشود. ارزش شعر او بیشتر در تأثیری است که در تغییرات سبکی شعر فارسی در سده دهم بر جای گذاشته است و منجر به پیدایش و رشد سبک جدیدی شده است که به سبک بازگشت یا «مکتب وقوع» موسوم می باشد. برجسته سازی از مسایل مطرح در نقد فرمالیستی است که در بررسی ها و نقدهای مرتبط به ادبیّت متن مورد توجه قرار می-گیرد. منظور از آشنایی زدایی درشعر، مجموعه راه کارهایی است که شاعر به واسطه ی آن ها سعی می کند متن را در برابر دیدگان مخاطب، غریبه جلوه دهد، در اثر این امر دریافت معنای متن توسط مخاطب به تاخیرافتاده و متن ادبی آشنازدا می گردد. از تجزیه و تحلیل ترکیبات آشنازدای شعر وحشی می توان به نتایج زیررسید: شاعربیشتر با به کارگیری گروه های اسمی و گاه با ترکیبات اسمی ای که درجملات پیرو قابل تاویل به صفت هستند و نقش وصفی می پذیرند، سعی درآشنایی زدایی داشته است. ازطرفی گره خوردگی این ترکیبات با ایماژهای شعری ازدیگرعوامل برجسته ساز غزلیات وحشی بافقی می باشد. ازدیگرراه-کارهای زبانی وحشی، جهت برجسته کردن کلامش ، مختصرسازی و فشرده سازی هنرمندانه ی مفاهیم، کاربرد شاعرانه ی کلمات گویشی و مثل ها در شعر در سطح واژگان و نحو ، جابجایی ها و تکرارهای برجسته و سایر ویژگی هایی که به غزل وحشی هویت خاص بخشیده است.
جایگاه باستان گرایی و نمادهای اسطوره ای در برجسته سازی (شعر و نگارگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
118 - 134
حوزه های تخصصی:
شعر و نگارگری از هنرهایی هستند که با بیان و تصویرگری توانایی بالایی در انتقال مفاهیم دارند. در این میان کاربرد روش هایی چون برجسته سازی نقش مهمی پررنگ کردن قدرت انتقال فرهنگ و نمادهای فرهنگی دارند. در برجسته سازی در لغت به معنای پیش زمینه، جای برجسته و آشکار به کار رفته و در اصطلاح به عدول و انحراف هنری از هنجار متعارف زبان گفته می شود. یکی از اشکال آشنایی زدایی برجسته سازی است و آن زمانی تحقق می یابد که هنجارگریزی بیانگر مفهومی باشد؛ یعنی نقش بپذیرد. از دید فرمالیست های روس، هنجارگریزی یا فراهنجاری یکی از روش های تأثیرگذار برجسته سازی ادبی در شعر هست. پژوهش حاضر بر آن است تا با شیوه ای توصیفی - تحلیلی به جایگاه باستان گرایی و نمادهای اسطوره ای در برجسته سازی (شعر و نگارگری) بپردازد. یافته های پژوهش نش ان می ده د که باستان گرای ی و نماده ای اسطوره ای در برجسته سازی های زبانی و معنایی همچون تکرار واج، تکرار کلمه، تکرار عبارت، تشخیص، کنایه، استعاره، تشبیه و حس آمیزی و... دستخوش عادت زدایی شده اند و موجب ات برجسته سازی در شعر را فراهم نموده اند. در نگارگری نیز نمادهای باستان گرایی و اسطوره ای با برجسته سازی جلوه بیشتری یافته اند. اهداف پژوهش: بازشناسی جایگاه باستان گرایی و نمادهای اسطوره ای در برجسته سازی شعر و نگارگری. بررسی برجسته سازی با عناصر تصویرساز و خیال انگیز در شعر فارسی و عرب. سؤالات پژوهش: باستان گرایی و نمادهای اسط وره ای چه جایگاهی در برجسته س ازی شعر و نگارگری دارند؟ باستان گرایی و نمادهای اسطوره ای تا چه اندازه و چگونه توانسته اند موجبات برجسته سازی سخن را فراهم آورند؟
رسانه های نوین و برجسته سازی در بحران های بین المللی و منطقه ای؛ مطالعه موردی بحران دیپلماتیک قطر (2020-2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هفتم زمستان ۱۴۰۰شماره ۲۸
195-230
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه های نوین عاملی مهم و مؤثر در رویدادهای مختلف سیاسی و اجتماعی هستند. بحران دیپلماتیک قطر در سال 2017 میلادی که منجر به حصر چهارساله قطر شد از بحران های سیاسی مهم منطقه غرب آسیا در دهه اخیر بوده و آثار وپیامدهای متعددی را در بر داشته است. پژوهش حاضر تلاش دارد تا نقش رسانه های نوین در این بحران را شناسایی کند. نگارندگان در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تبیینی به این نتیجه رسیده اند که با توجه به نقش تعیین کننده رسانه های نوین در جهان امروز، بحران دیپلماتیک قطر نیز از تأثیر این متغیر مهم مستثنا نبوده و رسانه های نوین اعم از خبرگزاری های مختلف، شبکه های خبری ماهواره ای و شبکه های مجازی به عنوان محرکی مهم در مراحل مختلف این بحران دیپلماتیک، از شروع، تشدید تا کاهش بحران و آغاز مصالحه میان طرفین تأثیرگذار بوده اند. درواقع، رسانه های نوین ازجمله عوامل مؤثر بر کلید خوردن بحران بوده است، به طوری که با شروع بحران و افزایش تقابل و جنگ رسانه ای میان عربستان سعودی و قطر؛ روابط طرف ها حاد و تشدید شده و از سوی دیگر همین عامل در کاهش منازعه میان طرفین و آغاز مصالحه نیز عاملی مؤثر بوده است، به گونه ای که با شروع فرایند مصالحه، کشمکش رسانه ای میان طرفین کاهش یافت و در شرایط مدیریت بحران، خبرگزاری های مختلف با تلطیف افکار عمومی منطقه و جهان زمینه را برای ازسرگیری مجدد روابط سیاسی و اقتصادی میان عربستان سعودی و قطر را فراهم آوردند.
تحلیل گفتمان خاطرات زنان عصر مشروطه و پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش بر پایه ی رویکرد تحلیل گفتمان در چارچوب نظریه ی "جیمز پل جی "و " روث وداک" چگونگی بازتاب عناصر برجسته ی هویت زنانه در قالب خاطره نگاری زنان- با استناد به چهار اثر عصر مشروطه و پهلوی- بررسی و تحلیل می شود . نتایج بررسی ، نشان از آن دارد که این آثار با کاربرد زبان در موقعیت ها ، جهانی را باز می نمایند که برساختی از تجربه های زیسته ی زنان و گفتمان های کلان سنت و تجدد در ایران است . از این رو روایت زنان در خاطرات ، معطوف به برجسته کردن عناصر و مؤلفه هایی از هویت زنان در دنیای مدرن و به حاشیه راندن گفتمان سنتی پیشین است . تحلیل خاطرات زنان در یک ساحت چنین می نماید که فهم جدیدی از هویت انسانی شکل گرفته است و زنان به لحاظ هویتی به تدریج از هویت های سنتی خود فاصله گرفته و هویت های جدیدی یافته اند که منشا آن دنیای مدرن و تکثرگرایی است . در ساحت دیگر، خاطره نگاران زن ، هم زمان توانسته اند ترکیبی سازگار از عناصر زندگی مدرن و سنتی را به دست دهند و هویت خود را بر اساس تجارب زیسته و درک تاریخی از مناسبات دوران نوین بازتعریف نمایند.
پُر سازی ذات، تحقیقی در پدیده آنتاگونیسم و گفتمان غیریت سازی فرهنگی در پژوهش های تطبیقی عربی میان ادبیات فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۱
125 - 152
حوزه های تخصصی:
برجسته سازی و یا پُرسازی ذات و خودمرکزبینی که در زبان عربی با اصطلاح تضخیم الأنا نامیده می شود با مفهوم خودبرتربینی و شیفتگی ارتباط تناتنگی دارد؛ زیرا پرسازی ذات در بالاترین مراحل منجر به خودشیفتگی خواهد شد. این مقاله می خواهد به بررسی و تحلیل این مسأله و نیز محوریت گریزی و ستیهندگی فرهنگی از یک سو و از سوی دیگر به محوریت گرایی و ناسیونالسیم توسط ادیبان و ناقدان در ادبیات عربی به عنوان اقدامی متناقض پرداخته و چالشی را که این مسأله ایجاد می کند، بررسی کند. در این مقاله مشخص خواهد شد که اقدامات برخی ناقدان و نویسندگان عرب موجب از بین رفتن روح میانه روی و ارتباط فرهنگی و در نتیجه غیریت سازی و رخ دادن گفتمان هژمونیک شده است. گفتمان در چنین آثاری بر محور یک دال مرکزی که همان خودبرتر بینی است، قرار دارد. از همین رو کوشش شده است تا روش های غیریت سازی و برجسته کردن ذات توسط ادبیان و ناقدان عرب نشان داده شود. در این تحقیق تلاش شده است تا با توجه به رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی ارنستو لاکلائو و شانتال موفه اثبات شود که غیریت سازی و به حاشیه راندن دیگری سرانجام تبدیل به یک بیماری مزمن خواهد شد که فرجام آن پدید آمدن نسلی بحران زده و سرگشته در میان گذشته و اکنون خویش است.
تحلیل محتوای روزنامه های سراسری پرشمارگان با تأکید بر برجسته سازی گردشگری ورزشی
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
101 - 115
حوزه های تخصصی:
امروزه مطبوعات نقش مهمی در عرصه های عمومی دارد و برای بسیاری از مردم کماکان نخستین منبع خبری است. هدف از این پژوهش، بررسی نحوه برجسته سازی گردشگری ورزشی توسط روزنامه های سراسری پرشمارگان در بازه زمانی آبان 1385 تا آبان 1398 در ایران است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است که از مسیر تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری پژوهش دربردارنده آرشیو دوازده روزنامه سراسری پرشمارگان است. نمونه آماری مطالب مرتبط با گردشگری ورزشی در روزنامه های موردبررسی است که به صورت کل شمار انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست محقق ساخته استفاده شد که روایی آن از سوی تعدادی از خبرگان تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون اسکات 94 درصد به دست آمد. یافته ها نشان می دهد که 240 مطلب مرتبط با گردشگری ورزشی در روزنامه های مورد بررسی منتشر شده که بیشترین آن در روزنامه دنیای اقتصاد به چاپ رسیده است. بیشترین توجه روزنامه ها به موضوع در سال 1394 و در سطح ملی بوده است و در 115 مورد، برای برجسته سازی از تصویر بهره گرفته شده است. بخش عمده ای از مطالب با حجم کم در قالب خبر و گزارش های خبری و با رویکرد رویدادگرا در صفحات داخلی روزنامه ها چاپ شده است. بنابراین روزنامه های سراسری کشور عملکرد مطلوبی در برجسته سازی گردشگری ورزشی نداشته اند. شایسته است روزنامه ها، به عنوان رسانه های جمعی مکتوب و تأثیرگذار، توجه بیشتری به این موضوع داشته باشند و با استفاده از مطالب خود، افکار عمومی را از اهمیت گردشگری ورزشی و تأثیرات عمیق آن بر روی ساختار اقتصادی و فرهنگی و سیاسی کشور آگاه سازند
چگونگی بازنمایی مردم افغانستان در سینمای ایران بر اساس آرای استوارت هال
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
55-62
حوزه های تخصصی:
ازآنجایی که فیلم یک بازنمایی است که دلالت های گوناگون را هم تولید و هم بازتولید می کند، ناگزیر با مسائل گوناگونی چون سیاست، اقتصاد، فرهنگ و... ارتباط تنگاتنگی دارد. این پژوهش در نظر دارد که ابتدا مفهوم بازنمایی را در حوزه قدرت، فرهنگ و زبان شرح دهد و بعد با استفاده از نظریات استوارت هال و استراتژی های کاربردی او به بررسی چگونگی بازنمایی مردم افغانستان در سینمای بعد از انقلاب اسلامی ایران بپردازد. با کمک الگوهای مختص به استوارت هال و روش تحلیل سازه کیت سلبی و ران کادوری سعی می شود تا شخصیت های افغان که در هر فیلم به عنوان نقش اصلی ظاهرشده اند، مورد بررسی قرار گیرند و از طریق استراتژی های بازنمایی کلیشه سازی، طبیعی سازی و برجسته سازی، فیلم ها تحلیل و واکاوی می شوند. بر اساس سؤال اصلی پژوهش؛ در خصوص چگونگی بازنمایی مردم افغانستان در سینمای ایران، نتایج تحقیق نشان می دهد که افغان ها در سیر تاریخی فیلم های بررسی شده پس از انقلاب اسلامی ایران ابتدا فردی مهاجر، خانواده گرا، محافظه کار، مطیع، ساده و سخت کوش هستند که توان مالی، جایگاه فرهنگی و طبقه اجتماعی پایینی دارند. با گذشت سال ها و طی دهه های پس از انقلاب، آن ها رفته رفته در ایران رشد پیداکرده و می توانند شرایط مالی خود را ارتقا دهند، با مردم ایران تشکیل خانواده دهند، در دانشگاه درس بخوانند، حتی از ایران نیز مهاجرت کنند.
رستم ستیزی و سهراب پروری؛ کنشی در جهت برجسته سازی گفتمان دهه هفتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
287 - 311
حوزه های تخصصی:
ادبیات در کنار رسالت های مختلفی که دارد، عهده دار رسالت اجتماعی نیز هست. آفرینندگان آثار ادبی در آفرینش های خود کم وبیش به بافت سیاسی-اجتماعی روزگارشان نظر دارند و از آن تأثیر می گیرند. آن ها گاه نسبت به این روی دادها موضع موافق دارند و گاه مخالف و این موضع را به اشکال گوناگون و با استفاده از عناصر مختلف در اثر خود بازنمایی می کنند. فراخوانی شخصیت های حماسی/ اسطوره ای به رمان یکی از این عناصر است که نویسندگان را به خوبی در این مسیر یاری می رساند. عده ای از رمان نویسان این شخصیت ها را به اثر خود فرامی خوانند تا ضمن بازنمایی گفتمان های فرامتن، به فراخور موضع موافق یا مخالف خود، برخی گفتمان های مسلط بافت سیاسی-اجتماعی را تقویت یا تضعیف کنند. در پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش هستیم که نویسنده سهراب کشان چرا و چگونه شخصیت های حماسی را به اثرش فرامی خواند؟ یافته های پژوهش حاضر که با استفاده از روش تحلیل محتوا به دست آمده است، نشان می دهد نویسنده سهراب کشان شخصیت های حماسی را به رمان خود می آورد تا ضمن تضعیف و به حاشیه بردن گفتمان رقیب، برخی گفتمان های مسلط در روزگار تولید اثرش را تقویت و برجسته کند؛ به عبارت بهتر، او که خود یکی از کنش گران بافت سیاسی-اجتماعی و از موافقان گفتمان مسلط نیز هست، با فراخواندن شخصیت هایی چون سهراب و رستم به رمان و گشتار کنش آن دو، ابتدا برخی مبانی فکری گفتمان های روزگار خود؛ ازجمله نوع روی کرد این گفتمان ها نسبت به زنان و جوانان را بازنمایی می کند، سپس مبانی فکری گفتمان مدنظر خود، یعنی اصلاحات را به گونه ای برجسته می سازد که از این طریق بتواند گفتمان رقیب را به حاشیه برد.
هنجارگریزی معنایی اصل بنیادین ارتباطات زیبایی شناسی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا با هنر معاصر بر اساس نظریه لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
616 - 635
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی یکی از روش های کاربردی در آشنایی زدایی شعر است. شاعران زیادی از این روش، برای انتقال معانی استفاده کرده اند. شاعر هنجارگریز با هدف رستاخیز ادبی در شعر، موجب ایجاد لذت هنری می شود. بررسی میزان هنجارگریزی در شعر شاعران معاصر، میزان توانمندی آن ها در برجسته سازی کلمات را به خوبی نشان می دهد. از آنجایی که یکی از مهم ترین عوامل انتقال فرهنگ، زبان است. نوع به کارگیری زبان از مهم ترین ویژگی های شاعران محسوب می شود. در این پژوهش با مرور مفاهیم مربوط به اهمیت فرمالیست های روسی و تقسیم بندی لیچ به بررسی جلوه های مختلف هنجارگریزی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا و هنر معاصر پرداخته شده است. رسالت این پژوهش در به کارگیری یافته های علم زبان شناسی و معرفی دلایل علمی برای جذّابیّت و ماندگاری آثار مورد بررسی و شناخت بیشتر شاعران معاصر و التذاذ بهتر از شعر آنها و ایجاد زمینه لازم برای تحقیقات و پژوهش های بیش تر در این حوزه، برای محقّقین و دانشجویان علاقه مند، اهمیّت پژوهش حاضر را دو چندان کرده است. این پژوهش ، بر آن است که به سوال های مطرح شده پاسخ دهد. با ژرف نگری در مبانی نظری، ویژگی های هنجارگریزی معنایی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا بررسی شده است و پس از مطالعه مبانی نظری و منطبق کردن آن ها با شعرهای معیری و اوستا، نتیجه ی مطرح شده به روش کتابخانه ای به شیوه ی تحلیلی- توصیفی بیان شده است. اهداف پژوهش: بررسی هنجارگریزی معنایی براساس نظریه لیچ در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا. بررسی هنجارگریزی در هنر معاصرِ ایران. سؤالات پژوهش: آیا رهی معیری و مهرداد اوستا از هنجارگریزی معنایی، بهره برده اند؟ کدام یک از مفاهیم هنجارگریزی معنایی (جسم پنداری، سیال پنداری، جانورپنداری، گیاه پنداری و انسان پنداری) در اشعار رهی معیری و اوستا بسامد بیشترین و کمترین بسامد را دارد؟
بازنمایی های ایدئولوژیک در گفتمان سیاسی برجام؛ مطالعه موردی سخنرانی رؤسای جمهور ایران و آمریکا رویکرد نقش گرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ 23 تیرماه سال 1394 ایران و شش قدرت جهانی پس از دو سال مذاکره به توافقی درزمینه برنامه هسته ای ایران دست یافتند. این توافق که به توافق برجام معروف شد، نقطه پایانی بر چندین سال تحریم های بین المللی علیه ایران بود. پژوهش حاضر به تحلیل بازنمایی های متفاوت رؤسای جمهوری ایران و آمریکا از توافق هسته ای برجام می پردازد. این پژوهش تلاشی در جهت کاربست نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی در تبیین بازنمایی های ایدئولوژیک است. در بخش تحلیل گفتمان توصیفی ابتدا داده ها از منظر نظام گذرایی از دو جنبه مورد تحلیل قرار گرفته اند. در این بخش ابتدا نوع فرایند به کارگرفته شده و بسامد هریک از فرایندها در متن داده ها مورد محاسبه قرار گرفته است. سپس پس از شناسایی مشارکان اصلی در متن، نوع نقشی که به هریک از آن ها سپرده شده مورد تحلیل قرار گرفته است. داده ها در این بررسی برگرفته از نخستین موضع گیری رؤسای جمهوری ایران و آمریکا پس از حصول توافق برجام است. نتایج نشان می دهد اوباما بیشتر بر کنش ها و روحانی بر توصیف تمرکز دارد. هر دو رئیس جمهور برخی مشارکان را در حاشیه قرار می دهند و برخی را برجسته می سازند. طرفین در توصیف های خود از قرارداد به دنبال بازنمایی مثبت گفتمان خودی و ساختارشکنی معنای موردنظر گفتمان رقیب هستند.
بررسی قطب بندی نظام گفتمانی در ترکیب بند محتشم کاشانی بر اساس نظریه ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
155 - 179
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان شعر این امکان را به خواننده می دهد تا نسبت به جهان بینی شاعر، عقاید، باورها و انگاره های ذهنی او آگاهی پیدا کند. این مسأله در ارتباط با شعر شیعه و شعر عاشورایی که غالبا برپایه برجسته سازی قطب مثبت «خود» و حاشیه رانی قطب منفی «دیگری» بنا شده است، نمودی دوچندان دارد. ترکیب بند محتشم کاشانی ازجمله شاهکارهای ادبیات فارسی است که نظام دوقطبی برجسته سازی و حاشیه رانی، نقش اساسی در شکل بندی گفتمان آن دارد. از آن جاکه این اثر در واکُنش به ظلمی که در واقعه عاشورا به امام حسین (ع) و اطرافیانش روا شد، شکل گرفت؛ لذا متن آن تبدیل به شبکه زبانی ای می شود که به خاطر بُعد تأویلی نشانه ها و آگاهی محتشم نسبت به قدرت زبان و سطوح گفتمانی، هویت «خود» برجسته سازی می شود و هویت «دیگری» به حاشیه رانده می شود. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به نظریه تحلیل گفتمان انتقادیِ ون دایک، نظام گفتمانی ترکیب بند محتشم بررسی شود. بُرش افقی گفتمانِ ترکیب بند نشان می دهد حاشیه رانی هویت دیگری، قطب برجسته ترکیب بند است (%61) که با بُرش های عمودی ای که شامل سطوح معنی، ساختار گزاره ای، دستور زبان و استدلال است، این حاشیه رانی تقویت می شود.
هنجارگریزی آوایی در آثار نظامی (مخزن الأسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
103 - 118
حوزه های تخصصی:
از بین شاعران هنجارگریز، نظامی گنجوی را می توان ازجمله کسانی به شمار آورد که از این راه می کوشد کلام خود را برجسته کند. در شعر نظامی، استفاده از زبان استعاری بیشترین کاربرد را دارد. با وجود این، استفاده از دیگر ظرفیت های زبانی را در آثار او نمی توان نادیده گرفت. هنجارگریزی هایی مانند هنجارگریزی موسیقایی، دستوری، واژگانی و امثال آن در همه اشعار نظامی نمایان است. وی بسیار هنرمندانه از زبان معیار زمان خویش فاصله می گیرد و با به کارگیری انواع آشنایی زدایی ها توجه خواننده را به شعر خود جلب می کند. او افزون بر آنکه می کوشد هنجارگریزی را همانند وسیله ای برای تحریک هرچه بیشتر ذهن خوانندگان اشعار خود به کار برد، افزونی ها و کاستی های اوزان اشعارش را نیز با این شیوه برطرف می کند. در هنگام بررسی هنجارگریزی در آثار شاعران متقدم، ضروری است زبان رایج در روزگار همان شاعران، معیار سنجش قرار گیرد؛ زیرا معیار قراردادن زبان هنجاری که پژوهشگر بدان زبان سخن می گوید، وی را در رسیدن به نتیجه درست دچار خطا خواهد کرد. در هنگام بررسی هنجارگریزی آوایی در آثار نظامی نیز به این اصل مهم توجه شده است.
برجسته سازی اخبار اقلیمی در مطبوعات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
199 - 223
رسانه ها به کمک تکنیک های برجسته سازی، میزان اهمیت یک مسئله و اینکه افکار عمومی و سیاستمداران باید به چه موضوعاتی بیندیشند را تعیین می کنند. پژوهش های علمی بسیاری درباره ی نحوه پوشش اخبار اقلیمی در رسانه های مختلف کشورهای دیگر صورت گرفته اما در ایران به عنوان یکی از ۱۰ کشور نخست انتشاردهنده گازهای گلخانه ای که به دلیل موقعیت جغرافیایی خود جزء کشورهای آسیب پذیر جهان در برابر تغییر اقلیم نیز است چنین پژوهش هایی به ندرت انجام شده و این پژوهش یکی از اولین مطالعات علمی جهت فهم دقیق این مسئله است که تغییرات آب وهوایی چگونه و به چه میزان در روزنامه های ایران برجسته شده اند. برای رسیدن به این هدف، از نظریه برجسته سازی و روش تحلیل محتوای کمّی استفاده شد و با مرور ۱۵ روزنامه شناخته شده ایران طی دو هفته خبری قبل تا دو هفته خبری بعد از برگزاری نشست های تغییر اقلیم بُن ۲۰۱۷، پاریس ۲۰۱۵، کپنهاگ ۲۰۰۹ و مونترال ۲۰۰۵ ، ۳۹۰۵ مطلب زیست محیطی سرشماری شد که ۳۸۸ مطلب آن درباره تغییر اقلیم بود. یافته های این پژوهش نشان داد که مطبوعات ایران در برجسته سازی تغییر اقلیم عملکرد ضعیفی داشته اند و تنها ۹/۹ درصد از مطالب زیست محیطی مربوط به تغییر اقلیم بوده است. میزان پوشش خبری نشست ها از کپنهاگ تا بن کاهش یافته بود و این نشان می دهد که با افزایش گرمایش جهانی و پیامدهای آن، توجه مطبوعات ایران به این موضوع کاهش یافته است. همچنین، دیدگاه سیاسی روزنامه ها در نحوه برجسته سازی اخبار اقلیمی تأثیرگذار ارزیابی شد و تفاوت معناداری در نحوه پوشش اخبار اقلیمی بین روزنامه ها وجود داشت.