بیدل دهلوی یکی از قله های ادب پارسی در دوره سبک هندی است. بیشتر توجّه پژوهشگران سبک هندی، به مضمون آفرینی، نکته سنجی و تصویرگری شاعران است. لیکن توجه به هنرهای زبانی این شاعران کمتر بوده است. در این مقاله، تلاش بر آن است که به هنر ترکیب سازی بیدل و کارکردهای این هنر زبانی پرداخته شود. هنر ترکیب سازی، با توجه به قابلیّت زبان فارسی از آغاز شعر پارسی در میان شاعران جریان داشته امّا در دوره سبک هندی نمودی برجسته تر به خود گرفته است. اکثر ترکیبات موجود در شعر بیدل، برساخته قلم خود اوست و نمونه های کمتری از آن را می توان حتّی در میان شاعران ترکیب ساز معاصرش یافت. کاربرد فراوان ترکیبات در شعر بیدل مقاصد متعددی دارد؛ تازه و پویا کردن کلام، برجسته سازی صورت سخن، مهارت در گزینش واژگان و اظهار فضل، آرایش و زینت بخشیدن به اشعار و آهنگین و گوشنواز کردن کلام، از جمله آنهاست. الگوهای ترکیب سازی بیدل در این مقاله عبارتند از: ترکیبات وندی، ترکیبات شبه ونددار، صفات فاعلی مرکّب، صفات مرکّب و ترکیبات مصدری. چینش ترکیبات زبانی در محور افقی و عمودی ابیات با نظم و دقّت خاصی صورت می گیرد تا صورت گرایی شاعر بیشتر نمود پیدا کند. تجلّی ترکیبات اشتقاقی فراوان در شعر بیدل علاوه بر بلیغ ساختن صورت کلام او، موجب ایجاد تشخّص سبکی برای سخن او نیز شده است.