مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
برجسته سازی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، مطالعه ای اسنادی درباره نقش ارتباطات و رسانه های جمعی در توسعه و به طور خاص سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران است. نظر به اهمیت زیاد، تأثیر قابل ملاحظه و پیامدهای نقش حمایتی رسانه ها از راهبردهای توسعه، وظایف رادیو و تلویزیون در این میان، برجسته و منحصر به فرد معرفی شده و توجه به سازوکار های تأثیر رسانه ها، ارزش ها و نگرش های حاکم بر افکار عمومی، دین و نهادهای دینی و نیز آگاهی از محتوای سند چشم انداز و ضرورت جلب مشارکت عموم و صاحبنظران، مورد تأکید قرار گرفته است. در این مقاله، نویسنده تلاش کرده است ضمن پرداختن به این مباحث، حوزه نظری بحث را به حوزه عملی نزدیک کند تا از مجموع مطالب، نتایجی کاربردی برای همکاری رسانه در توسعه پایدار و تحقق سند چشم انداز بیست ساله کشور به دست آید.
نحوه انعکاس اخبار زندان های ایران و جهان در رسانه ها (تحلیل محتوای روزنامه حمایت در سال 1389)
حوزه های تخصصی:
وسایل ارتباط جمعی پخش خبر و اطلاع را برعهده دارند، رسالت آنان انتقال سریع بی طرفانه و آگاهی بخشی اخبار و وقایع دنیای ماست. به تعبیر دیگر در گذشته فقط محیط بومی افراد بر زندگی آن ها تأثیرگذار بود درصورتی که در شرایط کنونی علاوه بر عوامل محیط بومی، محیط ملی و فراملی نیز تأثیرات زیادی بر زندگی شهروندان دارند لذا در چنین وضعیتی وظیفه رسانه های همگانی است که تمامی اطلاعات و اخبار تأثیرگذار بر زندگی شهروندان را به اطلاع آنان برسانند.
زندان یک واقعیت اجتماعی است که اطلاع از اخبار و حوادث مربوط به آن می تواند نقش بسزایی در کاهش اقدامات منجر به حبس و همچنین ایجاد راهکارهای مناسب جهت جلوگیری از وجود بزه در جامعه داشته باشد.
هدف اصلی این تحقیق، بررسی نحوه انعکاس اخبار زندان های ایران و جهان در روزنامه حمایت (ارگان رسمی زندان ها) در سال 1389 بوده است. ""نظریه برجسته سازی چارچوب مفهومی این بررسی را در برمی گیرد."" ""به این معنا که رسانه ها با برجسته ساختن بعضی از موضوعات و رویدادها بر آگاهی و اطلاعات مردم تاثیر می گذارند.""
""منظور از برجسته سازی رسانه های این است که رسانه ها بویژه در اخبار و گزارش های خبری و … این قدرت را دارند که توجه عموم را به مجموعه ای از مسائل و موضوعات معین و محدود معطوف سازند و از مسائل و موضوعات دیگر چشم پوشی کنند
جامعه آماری این پژوهش شامل تمام اخبار و مطالب مربوط به زندان ها که شامل صفحه قضایی (یا شهرستانها) و سلسله گزارش هایی از زندان (گفتگو با مددجویان) در روزنامه حمایت در سال 1389 و تعداد جمعیت نمونه 54 نسخه روزنامه ، می باشد.
تأثیر گفتمان سیاست خارجی بر پوشش خبری؛ بازنمایی آمریکا و انگلیس در مطبوعات شاخص ایران در دو دوره اصول گرایی و اصلاح طلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نحوه پوشش خبری رسانه ها درباره تحولات مربوط به روابط خارجی تحت تأثیر گفتمان سیاست خارجی حاکم می پردازد. برای این منظور، نحوه بازنمایی آمریکا و انگلیس به عنوان دو کشور غربی در مطبوعات شاخص طی دو دوره اصول گرایی و اصلاح طلبی مورد بررسی قرار گرفت. پس از طراحی سؤالات پژوهش، «بازنمایی آمریکا و انگلیس» به عنوان متغیر وابسته و «دوره سیاسی» (گفتمان حاکم) به عنوان متغیر مستقل در سطح اسمی در نظر گرفته شد. تحلیل محتوا به عنوان روش تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. سپس داده ها جمع آوری و پس از کدگذاری و تهیه جداول آماری (توصیفی و تحلیلی) توسط نرم افزار SPSS تحلیل شد. در بخش تحلیلی، رابطه آماری میان بازنمایی مطبوعاتی آمریکا و انگلیس و دوره سیاسی بررسی شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد مطبوعات شاخص در ایران هنگام پوشش اخبار تحولات مربوط به آمریکا و انگلیس، تحت تأثیر گفتمان حاکم بر سیاست خارجی قرار داشته و این دو کشور غربی را بر اساس سیاست رسمی جمهوری اسلامی در هر دوره بازنمایی کرده اند. در دوره اصلاح طلبی که سیاست خارجی بر تنش زدایی پی ریزی شده بود، مطبوعات شاخص، آمریکا و انگلیس را مثبت، اما در دوره اصول گرایی که تنش ها با غرب افزایش پیدا کرد، آن دو کشور را منفی جلوه دادند.
شیعه هراسی به مثابه قلمروسازی گفتمانی محور «غربی- عربی» در بحران های ژئوپلیتیکی خاورمیانه(مطالعه موردی: بحران سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درحالی که قلمروسازی، کوشش جمعی یا فردی انسان برای اعمال نظارت انحصاری بر بخش مشخصی از فضای فیزیکیاست؛ قلمرو سازی گفتمانی اشاره به ساخت گفتمان های مسلط توسط افراد یا گروها فراتر از فضای فیزیکیاست. در واقع هدف از ساخت چنین گفتمان هایی، کنترل فضا بدون اعمال قدرت سخت است. تحولات به وقوع پیوسته در خاورمیانه طی دو دهة اخیر موجبات قدرت یابی شیعیان در قالبهای مختلف فردی و حزبی شده است و جایگاه شیعیان را در خاورمیانه بیش از این مستحکم و تثبیت ساخته است.این امر منافع محور «غربی-عربی» در این منطقه را به شدتمتأثر و با چالش مواجه کرده است. از آنجایی که توسل به جنگ سخت دارای آثار و پیامدهای سنگینی است؛ تصمیم به تولید گفتمان هایی نظیرشیعه هراسی، از طرف محور نام برده،که در واقع قرائتی از جنگ نرم و اعمال قدرت نرم است- منطقی تر و عاقلانه تر به نظر می رسد. اجمالاًهدف این مقاله تبین رویکرد گفتمان ضد شیعی محور «غربی-عربی» در خاورمیانه به طور عام و به طور خاص توضیح چرایی، دلایل وادامة این گفتمان در قالب مخالفت با محور مقاومت دربحران سوریه است.
قاعده افزایی تکرار فعل «قال» در راستای تبدیل آن به الگوی گفت وگو در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن هرچند که یک کتاب دینی و ایدئولوژیک است، اما تنها کارکرد ارجاعی ندارد. در رساندن محتوا به مخاطبانش از قدرت زبان نهایت بهره را برده و موجب نزدیک شدن آن به زبان شعری و ادبی شده است. حال این سؤال پیش می آید که این زبان ادبی به چه شکل در قرآن آمده است؟ قرآن برای رسیدن به هدفش که تأثیر و جلب نظر مخاطب می باشد، سبک ادبی منحصر به فردی دارد که تابع نظم شعر نیست، ولی از قواعد زبان شعری و نظام آن برخوردار است. با توجه به آرای صورتگرایان که برای بررسی زبان ادبی به تمایز دو فرایند خودکاری و برجسته سازی زبان معتقدند، زبان قرآن نیز صرفاً به بیان موضوع نمی پردازد، بلکه برای رساندن محتوای معین سعی دارد که در شیوه بیان خود، با بهره گیری از زبان ادبی، دریافت مدلول را به تأخیر بیندازد که این امر، ذهن خواننده را درگیر نموده و موجب گسترش معنا می شود. این فرایند به وسیله تکرار، موجب قاعده افزایی و برجسته سازی در کلام می گردد. در این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی، سعی بر آن است که برجسته سازی فعل «قال» و مشتقات آن از طریق تکرار بررسی شود. این فرایند همگام با متن پویای جامعه ای که طالب تفکر و تأمل است، راه را برای دیالوگ، چندصدایی و تفاهم هموار می کند. در واقع بسامد بالای فعل «قال» و مشتقاتش (1717 بار) در ساختار قرآن و برجسته شدن این کلمه در برونه زبان، چنان قدرتی به درونه زبان بخشیده است که قادر به تحلیل ساختار است.
جلوه های تمدنی در مناظره امام رضا (ع) و جاثلیق در موضوع نبوت و بر مبنای مربع ایدئولوژیک ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان حاصل تعامل کنش های زبانی و غیرزبانی، اندیشگانی، فرهنگی و تعامل یا تقابل ایدئولوژی ها است که لایه های درونی در متن را تحلیل تا به معناهای عمیق آن دست یابد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان بر پایه برجسته سازی و حاشیه رانی ایدئولوژیک ون دایک، به تحلیل مناظره امام رضا(ع) و جاثلیق در اثبات نبوت پیامبر(ص) می پردازد. امام(ع) در انتخاب واژگان از کلماتی استفاده کرده که بار معنایی عمیقی دارند، و از دلالت های زبانی برای انتقال معنا استفاده نموده، لذا انتخاب و چینش کلمات و انواع تأکید ها و مطلع و مقصد کلمات می تواند در برجسته سازی مفاهیم اصلی که مورد نظر امام (ع) بود، نقش بسزایی را ایفا نماید، و با استفاده از استفهامی که باعث تردید یا زیر سؤال بردن اعتقادات طرف مقابل می شود، به حاشیه رانی گفتمان وی بپردازد.
تحلیل انتقادی روایت های منتخب پهلوی گرایان و طرفداران دکتر مصدق در باره واقعه 28 مرداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در باره روند تکوین، شکل گیری و ماهیّت واقعه 28 مرداد 1332، روایت های گوناگونی، که گاه متعارض و کاملاً وارونه می نماید، ارائه شده است. در مقاله حاضر تلاش می شود، با تحلیل انتقادی روایت های برگزیده پهلوی گرایان و طرفداران دکتر محمد مصدق، دلایل و فرایندهایی ردیابی شود که، راویان را به کانون سازی، شخصیّت پردازی و برجسته سازی پیرامون واقعه 28 مرداد 1332 رهنمون ساخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، نگاه متفاوت راویان، که از زاویه دید ویژه ای نشئت می گرفته است، شبکه های معنایی و محتوایی گوناگونی را از واقعه 28 مرداد ارائه داده است؛ تاجایی که، گروهی از راویان، واقعه 28 مرداد را «کودتا» دانسته، آن را نکوهش کرده اند و شماری دیگر، آن را به مثابه «قیام و رستاخیز ملّی» مورد ستایش قرار داده اند. مدّعای پژوهش حاضر این است که: علایق، خاستگاه و جایگاه خانوادگی، عقیدتی- ایدئولوژیکی، سیاسی و اجتماعی راویان، زوایای دید و شبکه های معنایی و محتوایی گوناگونی را در آثار و نوشته های آنها پدید آورده؛ موجب شده است تا، در تحلیل گفتمانیِ دلایل بروز واقعه 28 مرداد، به برجسته سازی ها و حاشیه رانی ها، کانون سازی ها و شخصیّت پردازی های دلخواه دست بزنند.
بررسی و تحلیل گونه های هنجارگریزی در غزل های امیرحسن سجزی دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش ادبی یکی از مهم ترین نقش های زبان است. جهت گیری پیام در نقش ادبی بر خود پیام متمرکز می شود و باعث برجستگی آن بر زبان هنجار می گردد. طبق الگوی لیچ(1969)، انحراف یا هنجارگریزی از زبان هنجار در هشت گونه شامل هنجارگریزی واژگانی، دستوری، آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی و زمانی صورت می گیرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب مکتب ساخت گرایی و بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ به بررسی انواع هنجارگریزی های به کار رفته در شعر امیرحسن سجزی پرداخته است .یافته های پژوهش نشان می دهد که هنجارگریزی معنایی مهم ترین و پربسامدترین شیوه ای است که شاعر در جهت برجسته سازی زبان خود و بیان مفاهیم عمیق عرفانی از آن بهره جسته است. پس از آن هنجارگریزی های آوایی و دستوری که به منظور حفظ جلوه های موسیقیایی شعر به کار رفته اند، قرار دارند. همچنین، کاربرد هنجارگریزی گویشی و استفاده اندک از هنجارگریزی سبکی به ترتیب نشان دهنده وابستگی شاعر به پیوندهای بومی خود و در عین حال پایبندی وی به سبک رسمی گفتار می باشد.
تحلیل ساختاری و زبان شناسانه غزل شوق دیدار قیصر امین پور
حوزه های تخصصی:
مطالعه شعر از دیدگاه زبان شناسی، تمام نشانه های کلامی در دستگاه های گوناگون شعری را بررسی می کند. زبان شناس ساختارگرا نیز با بررسی عناصر زبانی گوناگون، مسایل معناشناسی را در تمام سطوح زبان تحلیل می کند و دستگاه های عروضی، آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی را در خدمت معنا و ادبیّت متن قرار می دهد. هدف این پژوهش، بررسی این دستگاه ها در ارتباط با ساختار و محتوای شعر و نقش هر یک در ایجاد توازن و ادبیّت متن است. بر این اساس، حاصل تحلیل این الگوهایِ ایجاد توازن و هنجارگریزی در غزل «شوق دیدار» در دستگاه های ذکر شده، نشان می دهد که امین پور در دستگاه عروضی و آوایی و نحوی، تلاش بیشتری برای ایجاد موسیقی در جهت بیان احساس و اندیشه خود نموده است. در دستگاه بلاغی، عنصربلاغیِ «تشخیص» توانسته است موجب هنجارگریزی و پویایی خیال و اندیشه شاعر شود. در این غزل، ساختار و محتوا دارای انسجام است و عناصر آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و معنایی در سراسر بافت شعر هماهنگ با یکدیگر عمل می کنند.
مطالعه انتقادی سیاست خارجی محمدرضاشاه پهلوی در آینه نوشته ها و بیانات او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان مجموعه ای از نشانه هاست که به صورت فراگیر به شکل دهی رفتارهای فردی و اجتماعی جامعه می پردازد. در هر نظم گفتمانی مجموعه ای از قوانین و قراردادها وضع می شود که به ساختاربندی اصول گفتمانی می پردازد. کنشگران اجتماعی با هدف های ایدئولوژیکِ مدنظر خود اقدام به واردکردن نشانه ها در چارچوب گفتمانی خود می کنند و اینجاست که زبان به عنوان بخش مهمِ سازنده گفتمان وارد عرصه می شود و به صورت نرم افزاری به تثبیت معناهای مدنظر کنشگران می پردازد. محمد رضا پهلوی نیز با استفاده از سازوکارهای زبانی در سطح روابط بین الملل، واقعیت های سیاسی را بازنمایی می کرد و متناسب با سیر تحولات سیاسی و اجتماعی و فضای حاکمِ دوران خود به تثبیت نشانه ها در چارچوب گفتمان سیاست خارجی خود می پرداخت. در یک الگوی نشانه شناختی از این گفتمان، محوری ترین نشانه در مرکز قرار گرفته و سایر عناصر در پیوند با آن قرار می گیرند. این پژوهش توجه خود را به چگونگی کارکرد برجسته سازی و حاشیه رانی در گفتمان سیاست خارجی شاه معطوف کرده و از این طریق نشانه های مسلط شده و غالب در گفتمان شاه را مشخص می کند. در این پژوهش، پنج دوره تاریخی براساس مفصل بندیِ نشانه های مسلط و ویژگی های غالب گفتمانی برای گفتمان سیاست خارجی شاه به این شرح تعیین شده است: دوره یکم: 1320-1324، دوره دوم: 1325-1332، دوره سوم: 1333-1344، دوره چهارم: 1345-1352 و دوره پنجم: 1353-1356. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که شرایط و رویدادهای حساس تاریخی در هر برهه زمانی منجر به جا به جایی نشانه ها و تغییر چارچوب گفتمانی شاه نیز می شود.
باستان گرایی واژگانی در اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
197-218
حوزه های تخصصی:
ادبیات مقاومت به عنوان یک نوع ادبی، پیشینه ای دیرینه دارد و از زمان پیدایش ادبیات، دوشادوش آن حرکت کرده است. در میان شاعران برجسته این نوع ادبی در ایران، قیصر امین پور جایگاه ویژه دارد و زبان شعری این شاعر متمایز از زبان شعری معاصرینش است که دلیل این تمایز، توجه و تمرکز او بر جنبه های مختلف زبان و به خصوص مقوله آرکائیسم در شعر است. آرکائیسم یا باستان گرایی نشانگر گرایش شاعران به صرف و نحو کهن در زبان شعر و بازتاب آن در سطح واژگان و ساختارهای نحوی است. در این پژوهش به سطح واژگانی ( اسم، صفت، قید، فعل، حرف) آرکائیسم در مجموعه کامل اشعار قیصر امین پور پرداخته شده است که در این بررسی هم کارکرد و انگیزه انتخاب واژگان کهن و هم ساختمان این واژگان مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش روشن ساختن کارکرد و ساختار واژگان آرکائیک مورد استفاده این شاعر و چگونگی ارتباط میان زبان و دیدگاه وی در اشعارش است. نتایج به دست آمده با استفاده از روش توصیفی و کتابخانه ای و تحلیل بیت ها و آمارگیری، بیانگر این است که شاعر در گزینش واژگان آرکائیک خود غالباً جنبه های حماسی، عرفانی، موسیقایی، بلاغی و شاعرانه را مورد توجه قرار داده و زبان امروزی را با الگوهای کهن تطبیق داده است.
بررسی ساختاری قصاید خاقانی بر پایه الگوی زبان شناختی لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشناییزدایی و نقد ساختاری - ویژگیهایی که زبان ادبی را از زبان مرسوم متمایز میسازد- از اساسیترین مفاهیم مطرح شده در نظریه فرمالیستهای روسی است که شیوهای علمی و متداول برای بررسی ویژگیهای هنری آثار ادبی میباشد. جفری لیچ ساختارگرای انگلیسی خصیصههای ادبی )فراهنجاریها( را در هشت سطح 1- واژگانی ،2- نحوی ، 3- آوایی ، 4- نوشتاری ،5- گویشی ،۶- سبکی ،7- معنایی ،8- در زمانی، طبقهبندی و تقسیم کرده است. لیچ برای تمایز میان برجستهسازی هنری با سایر برجستهسازیها سه امکان را در نظر میگیرد: نخست آنکه برجستهسازی هنگامی تحقق مییابد که هنجارگریزی بیانگر مفهومی باشد، بهعبارت دیگر نقشمند باشد. دوم برجستهسازی هنگامی رخ میدهد که هنجارگریزی بیانگر منظور گوینده باشد، یعنی جهتمند باشد و در آخر برجستهسازی در مقام قضاوت مخاطبان، باید بیانگر مفهوم و بهعبارت دیگر غایتمند باشد. الگوی لیچ در همه زبانها بهویژه در زبان فارسی تعمیمپذیر است. از آنجا که قصاید خاقانی جایگاه و اعتلایی خاص در ادب فارسی دارد، در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، در چهارچوب مکتب ساختگرایی و بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ، به بررسی انواع مختلف هنجارگریزی در اشعار خاقانی پرداخته ایم. بر این اساس بیشترین میزان آشنایی زدایی در قصاید خاقانی هم از نظر کیفی و هم از لحاظ کمی، مربوط به هنجار گریزی معنایی است.
شیوه های متناقض نمایی در غزل های سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متناقض نمایی یکی از برجسته ترین روش های تشخص بخشیدن به زبان است که در ادب فارسی بیش تر ریشه در آرای صوفیه و شطحیات آنان دارد. متناقض نمایی در زبان فارسی برابر اصطلاح انگلیسی پارادوکس است. این عنصر بلاغی، اگرچه از نگاه نویسندگان کتب بلاغی کهن ما به دور مانده، اما نویسندگان و شاعران کلاسیک ما از دیرباز با آن آشنا بوده و در آثار خود از آن بهره ی کافی برده اند. متناقض نمایی در واقع در روساخت کلام اتفاق می افتد و گاهی کلام را به ظاهر بی معنا و پوچ می سازد اما در ژرف ساخت، معنا و یا دست کم پیامی دارد. این جستار، با روش توصیفی تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای، در پی پاسخ گویی به این پرسش است که کار برد و کارکرد این عنصر بلاغی در غزل سنایی چگونه است و شاعر با چه ترفندهایی آن را ایجاد می کند؟ بررسی ها حاکی از این است که شاعر به شکل گسترده ای از متناقض نمایی در غزل های خود بهره گرفته و تمامی آن ها، کارکرد هنری و زیبایی شناسانه دارد و باعث آشنایی زدایی می شوند و شاعر با درهم آمیختن عناصر ناساز در حوزه های عقلی، علمی، باورها، عادت ها، امور خلاف شریعت و امور سلبی و ایجابی، آن ها را پدید می آورد
بررسی کاربرد برجسته سازی ادبی در احادیث کتاب فضل قرآن اصول کافی(بر اساس نظریه آشنایی زدایی)
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوه های کاربسته در احادیث برای شیواگویی، روگردانی از ادبیات و سبک گفتار روزمرّه است. روزمرّه نبودن کلام، یکی از شیوه هایی است که گاه ادیبان با کاربرد آن به کلام خود گیرایی می بخشند؛ و به آن آشنایی زدایی می گویند؛ پدیده ای که باید درک آن برای شنونده دست یافتنی باشد. یکی از شیوه های این رویکرد ادبی، برجسته سازی است. برجسته سازی یعنی به کارگیری عناصر زبان به گونهای که شیوه بیان جلب نظر کند و غیرمتعارف باشد. برجسته سازی از شگردهای آشنایی زدایی برای گیراییِ ذهن شنونده در مکتب نقد ادبی ِصورت گرای روس است. تلاش ما در این پژوهش بر پایه این رویکرد آن است که با روش توصیفی تحلیلی در چارچوب مکتب یاد شده، شگردهای برجسته سازیِ به کاربسته در احادیث کتاب فضل قرآن اصول کافی را جستجو و سودهای کاربست این پدیده را یافته و پیامدهای آن را کالبد شکافی کنیم. برآیندهای این پژوهش نشان دهنده آنند که نخست از این سازوکار در احادیث بهره گیری شده است، دو آنکه گونه های برجسته سازی دراین بخش از احادیث کتاب کافی، بسیار متنوع خود نمایی می کنند و سه آن که چون احادیث این بخش در پیوند با قرآن کریم بوده اند، در می یابیم معصومان: در پی راهنمایی آدمیان و ترغیب آنان به سوی این کتاب هدایت گر از هنر و شیوه ی برجسته سازی سخنان خود برای گیرا شدنشان سود جسته اند.
تحلیل و بررسی خطبه 223 نهج البلاغه از منظر سبک شناسی لایه ای
حوزه های تخصصی:
امروزه انجام پژوهش های نوین زبان شناسی، سبک شناسی را در تجزیه و تحلیل دقیق تر آثار ادبی یاری می رساند. یکی از رویکردهای زبان شناسانه سبک شناسی، سبک شناسی لایه ای (مدرن) است که با تقسیم متن به لایه های مختلف و تشخیص ویژگی های برجسته یا پربسامد، به واکاوی و بررسی آن می پردازد. مزیّت این رویکرد در آن است که بهره گیری از روش های متنوّع را در هر لایه امکان پذیر می سازد و سهم هر لایه را در برجسته سازی متن، جداگانه مشخص می کند. در این میان از جمله متونی که شایستگی بررسی و تحلیل در لایه های مختلف را داراست نهج البلاغه است که دارای سبک ادبی و کلامی شیوا و بلیغ است و بررسی لایه های سبکی موجود در این کتاب ارزشمند می تواند از مفاهیم والا و نهفته و زیبایی های موجود در آن پرده بردارد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی به بررسی چهارلایه (آوایی، بلاغی، نحوی و واژگانی) در خطبه 223 نهج البلاغه می پردازد. برآیند این پژوهش نشان می دهد؛ موسیقی و آهنگ ناشی از تکرار آواها و سجع موجود در خطبه مذکور در لایه آوایی بر زیبایی محتوایی متن افزوده است. استفاده مناسب از مجاز، استعاره، بسامد بالای کنایه و خروج جملات استفهامی به اغراض دیگری مانند توبیخ و ارشاد در لایه بلاغی، حذف مبتدا و وفور ضمایر متصل در لایه نحوی و گزینش بهترین واژه از میان واژگان مترادف، استفاده مناسب از واژگان متضاد، بسامد بالای واژگان انتزاعی همسو با مضامین خطبه و تکرار واژه نفس در لایه واژگانی، از ویژگی های بارز خطبه مورد بحث به شمار می روند.
موضع گیری رسانه های جریان اصلی در جامعه پذیری برجام (روزنامه های کیهان، همشهری و اعتماد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی موضع گیری رسانه های جریان اصلی (روزنامه های کیهان، اعتماد و همشهری) در جامعه پذیری برجام است و سؤال اصلی این پژوهش به این مسئله می پردازد که آیا این رسانه ها در بازتاب های خبری خود در جهت جامعه پذیری برجام گام برداشته اند یا خیر؟ روش تحقیق به کار گرفته شده، ترکیبی (تحلیل محتوای کمی و کیفی) و گردآوری داده ها با رویکرد هدف مند انجام گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از فرآیند ناقص جامعه پذیری برجام در حوزه خبررسانی بوده است. بدین ترتیب که روزنامه کیهان کاملاً در جهت منفی، تیترها و اخبار برجام را پوشش داده و همشهری نیز رویکردی کاملاً خنثی را در پیش گرفته و در این میان، تنها روزنامه اعتماد عملکردی نسبتاً مثبت در جهت جامعه پذیری برجام داشته است. از سوی دیگر، نحوه پوشش نوع رویکرد به اخبار برجام در حوزه سه رسانه، کمتر تحلیلی بوده و بیشتر جنبه سخت خبر و اطلاع رسانی داشته است تا رویکرد آموزشی و هدایت کنندگی.
آسیب شناسی درک و کاربست مبحث آشنایی زدایی در مقالات علمی-پژوهشی دانشگاهیان ایران در حوزه زبان فارسی تا بهار 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با بررسی انتقادی مقالات علمی-پژوهشی، کاستی ها و نقصان های بنیادین پژوهش هایی را، بررسی کند که در حوزه زبان فارسی، مدّعی کاربست یا شرح مبحث آشنایی زدایی اند. نتیجه بررسی 30 مقاله در این حوزه که در بازه زمانی 1375 تا 1395 (ه. ش) در نشریات معتبر دانشگاهی ایران، منتشر گردیده اند، روشن می کند که بسیاری از محققّان دانشگاهی ایران در درک مفهوم آشنایی زدایی دچار بدفهمی هایی جدّی هستند. تساهل و اشتباهات ایشان در فهم و کاربست اصطلاح آشنایی زدایی را می توان چنین طبقه بندی کرد: 1-عدم توجه به اصول روش شناختی فرمالیست های روس 2- ارائه تعاریف خلق السّاعه از مفهوم آشنایی زدایی 3-خلط و همانندپنداری مبحث آشنایی زدایی با دیگر مباحث نسبتاً مشابه و بالاخص تقلیل آن به مباحث ابتدایی بلاغت سنتّی. این کاستی ها از یک سو، به بداهت موضوع پژوهش و ازدیگرسو به تقلیل این مفهوم و تزیینی شدن این اصطلاح در پژوهش های دانشگاهی انجامیده است؛ در نتیجه این موارد، بستری برای محققّان، فراهم آمده تا به تولید انبوه مقالاتی بپردازند که اشتباهات مشابهی را، در این حوزه، بازنشر می کنند.
بررسی تطبیقی انعکاس اخبار و مطالب مربوط به توسعه گردشگری در روزنامه های ایران و همشهری
حوزه های تخصصی:
رسانه، ماهیتاً برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به وجود آمده و به همین دلیل در توسعه گردشگری نقش مؤثری دارد. گردشگری از نیازها و فعالیتهای مهم بشر امروزی است و از سویی از آنجا که بحث پیوند بین گردشگری و رسانه، رابطه ای تنگاتنگ با توسعه جوامع داشته و همچنین با درنظر گرفتن این واقعیت که رسانه به عنوان ابزاری فرهنگی، نقش بی بدیلی در تصویرسازی از جاذبه های گردشگری برای مردم دارد، پژوهش در زمینه رسانه و گردشگری ضروری و با اهمیت است. با توجه به اینکه روزنامه های ایران و همشهری دو روزنامه پرتیراژ کشور هستند و یکی وابسته به دولت و دیگری غیردولتی است، بررسی تطبیقی انعکاس اخبار و مطالب این دو روزنامه در توسعه گردشگری در دستور کار قرار گرفت تا ضمن شناخت شیوه های جهت گیری اخبار دو روزنامه، نقاط قوت و ضعف اخبار و مطالب گردشگری در آنها احصا شود.در این پژوهش علیرغم اینکه فرضیه ها بیان می کردند مطالب مربوط به توسعه گردشگری در روزنامه همشهری نسبت به روزنامه ایران انعکاس مناسب تری دارند اما با استفاد از روش تحلیل محتوا مشخص شد تفاوت معناداری بین این دو روزنامه وجود ندارد. از بین مطالب بررسی شده، 31 مطلب مربوط به روزنامه ایران و 51 مطلب مربوط به روزنامه همشهری بود و در نهایت مشخص شد بین این روزنامه ها از نظر انعکاس اخبار و مطالب توسعه گردشگری، گردشگری داخلی و خارجی، عناصر خبری، ارزشهای خبری، استفاده از منابع خبری، منطقه جغرافیایی و جهت گیری مطالب تفاوت معناداری وجود ندارد.
گونه های حس آمیزی در سروده های سعید عقل و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس آمیزی ازمنظر علم زبان شناسی یکی از وجوه «رستاخیز واژگان» است که با شکستن ساختار سطحی واژه ها و نه ساختار عمیق، باعث لذّت ادبی مخاطب می شود. در این شیوه از نگارش، شاعر مرزهای نظام رایج تصوّرها و ذهنیات خواننده یا شنونده خود را درهم می شکند و با آفرینش تصویری پیچیده و ناب، موجب شگفتی مخاطب می شود. در این جستار نگارندگان با الهام گیری از مکتب آمریکایی در ادبیّات تطبیقی، به شیوه توصیفی – تحلیلی، حس آمیزی را در سروده های دو شاعر صاحب نام ادبیّات عربی و فارسی یعنی «سعید عقل» و «نیما یوشیج» نقد و بررسی می کنند. نوشتار پیش رو نشان از آن دارد که حس آمیزی در سروده های این دو شاعر افزون بر جنبه زیباشناختی و هنری، ابزار انتقال معانی مبهمی است که به آسانی تن به بیان صریح نمی دهند. از شیوه های جالب توجّه در اشعار این دو شاعر تلفیق وکاربست سایر آرایه های ادبی با حس آمیزی است تا بر جنبه هنری ابیّات بیفزایند و بافت بلاغی و هنری بیت را مستحکم تر نمایند. گاه رابطه بین دو طرف حس آمیخته در سروده هایشان آن چنان دور است که آشنایی زدایی در آن بیشتر به چشم می خورد. سعید عقل با انتخاب شگرد «تزاحم» یا «انباشتِ» حس آمیزی سبب دیریابی معنا شده است که از کارکردهای مهمّ این تکنیک بیانی، برجستگی جنبه زیبایی شناختی بیت است. نیمایوشیج نیز به منظور ارتقابخشیدن به شأن و مرتبه امور محسوس و پیوند جهان ذهنی و عینی، به حس آمیزی انتزاعی - محسوس توجّه ویژه ای کرده است.
برجسته سازی زبانی در تاریخ بیهقی بر اساس نظریه جفری لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهمی که درباره تاریخ بیهقی می توان بررسی کرد، بررسی زیبایی ها و ویژگی های زبانی است که سبب شده است، تاریخ بیهقی علاوه بر جنبه های تاریخی از نظر مسائل زبانی نیز دارای اهمیت باشد. با مطالعه تاریخ بیهقی از این منظر شاهد شاخصه های زبانی پربسامدی هستیم که در ایجاد ادبیت این کتاب نقش مهمی دارند و برجستگی زبانی پدید می آورند. منظور از برجسته سازی، برهم زدن قواعد مرسوم زبان است که به آشنایی زدایی منجر می شود و یکی از عوامل ایجاد متن ادبی است. زبان شناسان دو عامل هنجارگریزی (قاعده کاهی) و قاعده افزایی را سبب برجسته سازی زبان می دانند. در این مقاله بر اساس نظریه جفری لیچ ، برجستگی های زبانی تاریخ بیهقی در هفت حوزه واژگانی، نحوی، سبکی، معنایی، زمانی، آوایی و گویشی بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هنجارگریزی های نحوی در گسترده ترین شکل ممکن، ساخت ترکیبات جدید، استفاده از ساخت های کهن افعال، تصویرپردازی و استفاده از صور خیال، کاربرد شواهد قرآنی و ادبی و استفاده از انواع توازن، سبب برجسته سازی زبانی در تاریخ بیهقی شده و این متن را به نثری ادبی تبدیل کرده است.