مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
برجسته سازی
حوزه های تخصصی:
بررسی عنصر موسیقی در آثار منثور قرن پنجم و ششم (با تأکید بر آثار فارسی احمد غزالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شاهنامه، زبانی شگفت انگیز، خاص و در عین حال ساده و نزدیک و هم جوش با ذهن مخاطب توصیف شده است. راز و رمز این تقرّب، البته پیچیده است و بسادگی نمی توان از همه جوانب آن پرده برداشت. کار درست و شایسته ، در حوزه زبان شاهنامه، بررسی همه ابعاد و زیر و بم آن از جهات گوناگون است، کاری که شگرف است و تنها در سایه تحقیق دقیق و همراه با تجربه ها و دانش های گوناگون، ممکن و میسّر است. هدف نگارنده از ارائه این مقاله، پرداختن به مقوله ای بسیار جزئی و در عین حال با اهمّیّت در زبان شاهنامه است. معرفی و تحلیل نوعی حذف در زبان شاهنامه چیزی است که به گمان ما، دانستنش بر هر شاهنامه خوان و شاهنامه پژوهی، بایسته است. دستاورد شناخت این مقوله از حذف، می تواند دست کم در چهار موضوع نسخه شناسی، معناشناسی، آشنایی با شیوه ای از بلاغت و نحو زبان شاهنامه، مورد استفاده قرار گیرد؛ با این حال هرگاه ما از کم و کیف این تحقیق آگاه گردیم؛ با این که این ویژگی به زبان فردوسی منحصر نبوده است؛ پی خواهیم برد که چگونه شاعر، در سراسر شاهنامه، با کاربرد آن به عنوان یکی از تکنیک های زبانی، زمینه وحدت زیبایی و معنایی را برای متن خویش فراهم آورده است. کثرت نمونه هایی که در این جا ارائه می گردد، از گرایش فردوسی به بیان گفتار، از طریق همین شیوه زبانی خبر می دهد. این مقوله حذف که عجالتاً به «حذفی غریب» نام گذاری می شود؛ پیش از این در هیچ گفتاری نقل نگردیده و این مقاله برای نخستین بار بدان می پردازد
کهن گرایی در شعر شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان از مهم ترین عناصر شعر است.در مکتب فرمالیست روس و فرزند آن ساختارگرایی، بررسی زبان بسیار اهمّیّت دارد. پایه ی فکری این مکاتب بیشتر درباره ی برجستگی متون ادبی و غرابت و دوری آن از زبان عادی است. یکی از راه های برجسته سازی متون ادبی، هنجارگریزی است و یکی از راه های هنجارگریزی در اثر ادبی برای ایجاد زیبایی، کهن گرایی است. اگر شاعر یا نویسنده ای در زبان خود رویکردی قدیمی داشته باشد و به شیوه ی کهن بنویسد در زبان، کهن گرا است.در میان شاعران معاصر ایران، احمد شاملو از کسانی است که یکی از اصلی ترین پایه های زبانیِ شعر خود را بر کهن گرایی نهاده است. توجّه به متون گذشته به عنوان منبع بزرگ زبانی برای برجسته سازی و... از مشخّصه های اصلی شعر اوست. در این مقاله سعی بر این است که وجوه کهن گرایی در شعر شاملو با استفاده از آرای فرمالیستی و ساختارگرایی بررسی شود.
آشنایی زدایی زبانی در آثار دولت آبادی (با تکیه بر دو اثر داستانی با شبیرو و عقیل عقیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله نظریات محوری فرمالیسم، که توجه بسیاری را به خود جلب کرد، «آشنایی زدایی» در ادبیات است. آشنایی زدایی رسالت هنر بیگانه سازی مفاهیم آشنا و به دست دادن ادراک نو از این مفاهیم با کنار زدن حجاب عادت از مقابل دیدگان است. آشنایی زدایی در ادبیات، در مقام یکی از مظاهر هنر، در سطوح متفاوت و از جمله در سطح زبان صورت می گیرد. زبان شناسان شیوه های بیگانه سازی در زبان را به مثابة یکی از عناصر صوری متن تبیین و طبقه بندی کرده اند. با تأمل بر زبان داستانی دولت آبادی درمی یابیم که این آشنایی زدایی تا چه اندازه در شکل دادن به فرم مطلوب و متناسب با مضمون داستان اهمیت دارد. از سویی این پژوهش بازنگری مختصری است بر تعاریف و تقسیم بندی هایی که تاکنون برای شیوه های گوناگون آشنایی زدایی در سطح زبان صورت گرفته است.
فراهنجاری نحوی در دیوان غزلیات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع اساسی در این مقاله فراهنجاری نحوی در دیوان شمس است که شگفتی و تنوعِ خاصّی به غزلهای وی میبخشد. نگارنده، پس از پرداختن به موضوعاتِ آشناییزدایی و برجستهسازی بهعنوان مباحث مقدّماتی، مقاله را با تأکید بر مشخّصههایی چون: تطبیق صفت با موصوف، عدم مطابقت نهاد با فاعل، ایجاد پرش ضمیر، گسترش دادنِ جزء اوّل فعل و نیز با طرح مؤلّفههایی نظیرِ قلبِ نحوی، مطابقهی فاعلی، چینشِ واژگانی، استعمال هنریِ فعلهای مرکب بهعنوان عناصر نظمآفرین، بیان میکند که مولانا قصد دارد ضمن ایجادِ آشناییزدایی و درنگ هنری، خواننده را برای کشف مقاصد زیباشناسی انحرافات و سرپیچیهای نحوی خود که عبارت است از القاء مفهوم کثرت و تنوّع و گریز از محدودیّتها، ترغیب کند و نیز مخاطب را در رسیدن به شکل هنری خود از طریقِ توجّه به نقشِ عناصر نظمآفرین راهنمایی نماید. نتیجه آنکه: تصرّفات و نوآوریهای نحویِ مولوی در دیوان شمس، که بهواسطهی انعطافپذیریِ زبان فارسی و بهسببِ ضرورتِ وزنی، داشتنِ زبان حماسی، الهامگیری از زبان مردم، ناخودآگاهی و ... صورت میگیرد، از آنرو که توانسته صورتهای ذهنی مولوی را درست و کامل به مخاطب منتقل کند، زیبا، هنری و پذیرفتنی است.
مطالعه رابطه بین مصرف رسانه ای و احساس امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم امنیت اجتماعی و احساس امنیت شهروندان، به عنوان عنصر کلیدی در دستیابی به اهداف پیش بینی شده، از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و همیشه توجه جامعه شناسان و جرم شناسان را در پی داشته است. احساس امنیت شهروندان موجب بالا رفتن آسایش و رفاه آنها و پذیرش انجام امور تعهد و مسؤولیت خواهد شد. از سوی دیگر، گسترش استفاده از رسانه های جمعی در سال های اخیر و تأثیراتی که این رسانه ها بر جامعه دارند، ذهن بسیاری از پژوهشگران داخلی و خارجی را به خود مشغول داشته است. از این رو هدف از انجام این پژوهش مطالعه تأثیر رسانه های جمعی بر احساس امنیت اجتماعی در جامعه شهری است، که شامل بررسی نظری و تجربی احساس امنیت می شود. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان 35-15 سال شهر سنندج است. تعداد نمونه با توجه به جامعه آماری و براساس جدول لین382 نفر تعیین شده است. شیوه نمونه گیری نیز نمونه گیری چند مرحله ای است. یافته ها حاکی است بین جنسیت، وضعیت تأهل، نوع مسکن و وضعیت سکونت با احساس امنیت اجتماعی رابطه معنا برقرار است. برای آزمون تأثیر رسانه ها بر احساس امنیت، از روش تحلیل واریانس دوطرفه استفاده شد. یافته ها حاکی است که تأثیر تعاملی استفاده از تلویزیون داخلی و رادیو داخلی بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت داشته است (534/10= F ، 000/0= Sig ). در مراتب بعدی تأثیر تعاملی استفاده از اینترنت و بلوتوث، تلویزیون خارجی و بلوتوث، تلویزیون خارجی و موبایل، اینترنت و موبایل، تلویزیون خارجی و اینترنت قرار دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره حاکی است که از میان متغیرهای وارد شده، متغیرهای نوع مسکن، سن، رسانه و تحصیلات باقی می مانند که در مجموع 38 درصد (374 R2=/ .) از متغیر وابسته را تبیین می کنند.
طرحهای زبانشناختی برجسته سازی عناوین در نشریّات ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نشریّات ورزشی، هر نویسنده ای (ورزشی نویس) برای جذب مخاطب، خود را در رقابت با سایر کسانی می بیند که در همان نشریة او قلم می زنند. اوّلین و بهترین راه جذب مخاطب، جذّاب ساختن هر گزارش یا خبر از طریق برجسته سازی عنوان است. یکی از راههای برجسته سازی عنوان، استفاده از قلمها و رنگهای مختلف است که عموماً خارج از اختیار ورزشی نویس است؛ امّا آنچه یقیناً در دسترس و به اختیار اوست، همانا برجسته سازی عنوان با استفاده از الگوهای زبانشناختی است. در مقالة حاضر، با بررسی دویست شماره از بیست عنوان نشریة ورزشی کشور که بین سالهای1376 تا 1386 منتشر شده بودند، 150 عنوان برجسته شده به صورت تصادفی انتخاب شد و پس از تحلیل، مشخص گردید که می توان انواع برجسته سازی را به ترتیب بسامد در چهار الگوی زبانشناختی گنجاند: 1- الگوهای معنایی؛ 2- الگوی نحوی؛ 3- الگوهای ساختواژی؛ 4- الگوی کاربرد شناختی. همچنین نتایج توصیفی مقالة حاضر نشان می دهد که نظریات ایفان تیدو (2009) دربارة عنوان در نشریات پذیرفته تر است تا نظرات دُر (2003).
هنجارگریزی نوشتاری در اشعار نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجسته سازی ویژگی و مشخصه زبان ادبی است. اثر ادبی به این وسیله از واقعیت موجود جهان واقع و نیز ساخت آشنای متن آشنایی زدایی می کند. برجسته سازی را می توان با هنجارگریزی زبانی، یعنی انحراف هدف مند، نقش مند و غایت مند از قواعد کلی زبان، یک سان شمرد. هنجارگریزی نوشتاری یکی از انواع هشت گانه هنجارگریزی است که «لیچ» از آن ها نام برده است و بسیاری از شاعران معاصر از این شیوه برای افزودن معنا یا معناهایی ثانوی بر واحد اولیه زبانی سود برده اند.
نصرت رحمانی یکی از شاعرانی است که در اشعار خود به شکل مناسب نوشتار و پیوند آن با معنا و عاطفه شعر توجه کرده است. شکستن سطرهای شعر، تکرار واژگان و نوشتن پلکانی سطرهای شعر، استفاده از شکل تصویری اعداد، جدانویسی حروف واژه ها و استفاده از علامت نگارشی مکث (...)، مهم ترین شیوه هایی اند که شاعر از آن ها سود برده است تا تصاویر، صداها، شکل طبیعی گفتار و کنش، وقفه ها و امتداهای زمانی، حالت تأمل و تفکر و کتمان واژه، و سطر یا بندی از شعر را به خواننده نشان دهد. استفاده از این شیوه های نوشتار بر تأثیر عاطفی شعر می افزاید، خواننده را در سطح آگاهی بالاتری نسبت به شنونده قرار می دهد و او را در آفرینش شعر شریک می کند.
برجسته سازی های زبانی در داستان کوتاه «شرق بنفشه» اثر شهریار مندنی پور (بر مبنای چهارچوب زبان شناختی دیوید لیچ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان کوتاه «شرق بنفشه» به سبب داشتن برجسته سازی های زبانی، که شامل هنجار گریزی و توازن می شود، قابل تأمل و بررسی است. هریک از این دو فرایند نیز دارای چند زیرشاخه است که درصد جالب توجهی از آن ها در شرق بنفشة مندنی پور به وضوح یافت می شود و همین امر گویای توانایی نویسنده در به کارگیری قابلیت های متنوع زبانی است. نویسنده از طریق زبان خاص خود به خوبی محوریت موضوعی داستان یعنی عشق زمینی آسمانی را برجسته کرده و با ایجاد هاله ای از ابهام در کلام رازوارگی آن را به تصویر کشیده است. در این مقاله کوشیده ایم ضمن نیم نگاهی به ساختار روایی و برخی عناصر ممتاز داستانی شرق بنفشه، برجسته سازی های زبانی این اثر را در چهارچوب زبان شناختی «دیوید لیچ» نشان دهیم. روش بررسی به شیوة تحلیلی است.
بررسی فراهنجاری معنایی در اشعار غادۃ السّمّان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غادۃ السّمّان یکی از شاعران تأثیرگذار جهان عرب است که بیشتر آثار وی به چندین زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است. یکی از شگردهایی که این شاعر برای گسترش بعد معنایی و شاعرانه کردن سخن خود به کار برده، آشنایی زدایی(فراهنجاری) معنایی است. به باور فرمالیست ها در درک انسان از جهان پیرامون، فرایند عادت جریان دارد. عادت کردن انسان به محیط پیرامون موجب می شود که بسیاری از پدیده ها از نگاه دقیق انسان دور بماند و درک حسی انسان از زندگی مختل شود. آشنایی زدایی با فاصله انداختن میان انسان و این عادت ها، فضایی برای درنگ و لذت ادبی مخاطب پدید می آورد و ادراک حسی انسان را دوباره سامان می بخشد. یکی از مهم ترین گونه های آشنایی زدایی، فراهنجاری معنایی است. غادۃ السّمّان برای آشنایی زدایی معنایی در اشعار خود، از صور خیال و آرایه های معنوی بهره ی فراوان برده است. در مقاله ی پیش رو، گونه های مختلف فراهنجاری معنایی در چهار منظومه ی این شاعر (غمنامه ای برای یاسمن ها؛ ابدیت، لحظه ی عشق؛ زنی عاشق در میان دوات؛ در بند کردن رنگین کمان) و حوزه های بسترساز این فراهنجاری ها بررسی شده است. این پژوهش به صورت کمّی- کیفی انجام شده و نمونه ها از راه جست وجوی کتابخانه ای گردآوری شده است.
آشنایی زدایی و برجسته سازی در سوره مبارکه واقعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطرح شدن مباحثی مانند آشنایی زدایی و برجسته سازی توسط رویکرد فرمالیسم، تحول بزرگی در نقد ادبی قرن بیستم پدید آورد. با استفاده از این مفاهیم می توان زیبایی های پنهان در متن ادبی را بهتر درک کرد. هدف این مقاله، بررسی سوره مبارکه واقعه از منظر آشنایی زدایی و برجسته سازی است. البته می دانیم که قرآن کریم، متن ادبی نیست ولی متنی است که جنبه ای از اعجاز آن را اعجاز ادبی تشکیل می دهد و دارای زیبایی های ادبی فراوانی است. مقصود از کاربرد نظریه های ادبی مختلف مثل آشنایی زدایی و برجسته سازی فقط آن است که نشان داده شود همه صور و ارزش های ادبی – نقدی می تواند در بهترین شکل در قرآن کریم یافت شود. این پژوهش نشان می دهد بسیاری از پدیده های طبیعی و مفاهیمی که برای مخاطبان دیروز و امروز قرآن، به اموری عادی تبدیل شده به واسطه آشنایی زدایی و قاعده افزایی برجسته شده است. استفاده گسترده از تکرار صامت ها و مصوت ها، تکرار در سطح کلمه، جمله و ساخت های نحوی، همچنین به کارگیری ساختار شرطی، استفاده ازجمله اسمیه و اسم فاعل ازجمله تکنیک های زبانی و ادبی است که در سوره واقعه برای آشنایی زدایی و برجسته سازی به کار گرفته شده است.
رویکردی صورتگرایانه به شعر قیصر از منظر هنجارگریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه در شعر معاصر، به ویژه شعر قیصر، عوامل فراوان سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره نقش دارند و محتوای این اشعار با فضای انقلاب، جنگ، شهادت و احساس دریغ و افسوس از به جاماندن از قافلة شهدا و... ارتباط تنگاتنگ دارد، بررسی عوامل زبانی از دیدگاه صورتگرایی و عینی نیز حائز اهمیت است. یکی از موارد صورتگرایی در بررسی اشعار و به طور کلی متون ادبی، خواه نظم و خواه نثر، عنصر برجسته سازی است که عناوینی چون هنجارگریزی و هنجارآفرینی را نیز شامل می شود. هنجارگریزی به عنوان نگاهی نو در مواجهه با ادبیات و شعر از مهم ترین مسائل شعر نو به حساب می آید. از این طریق درمی یابیم شاعر چه اندازه با این شگردها و فنون در ایجاد حسّ و حال تازه، بخشیدن انسجام بیشتر به شعر، نظام مندسازی بهتر آن، تقویت بُعد موسیقایی و تأثیرگذاری عمیق تر موفّق بوده است.
این مقاله تلاش می کند به این سؤالات پاسخ دهد که آیا قیصر به عنوان شاعر و هنرمند در اشعار خود از منظر هنجارگریزی دست به آفرینش هنری زده است یا خیر؟ در چه محورهایی بیشتر از این تکنیک هنری استفاده کرده است؟ نقاط قوت و ضعف وی در این زمینه کدام است؟ با توجّه به اینکه اشعار قیصر ظرفیت طرح این مهم را دارد، از این دیدگاه به بررسی اشعار پرداخته شده و هنجارگریزی در اشعار او در سطوح سبکی، گویشی، واژگانی، نحوی، نوشتاری، معنایی، زمانی و آوایی بررسی شده است.
واقعه ی کربلا و بازنمایی عملکرد گفتمان حاکم در تاریخ نگاری ابومخنف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرح مفصلِ جزئیات رویدادهای مرتبط با قیام امام حسین(ع) و ابعاد مختلف آن از ویژگی های تاریخ نگاری ابومخنف است. اگرچه برخی پژوهشگران، جایگاه ابومخنف و اثر او در تاریخ نگاری اسلامی را مورد بررسی قرار داده اند، اما در مقاله ی حاضر، با تکیه بر رویکرد نظریه ی تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، نحوه ی بازتاب کوشش-های گفتمان حاکم برای هژمون ماندن، در گزارش ابومخنف از واقعه ی کربلا مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس بررسی انجام شده، استفاده ی گفتمان حاکم از برجسته سازی و حاشیه رانی، چه در بُعد نرم افزاری (نامه ها و سخنرانی ها) و چه در بُعد سخت افزاری (تهدید، ایجاد خفقان و استفاده از نیروی نظامی تا حذف فیزیکی مخالفان با استفاده از مداخلات هژمونیک)، در متن تولیدیِ ابومخنف بازنمایی شده است. او همچنین شیوه های مشروعیت سازی گفتمان حاکم و بهره گیری از روش های مختلف؛ از دروغ گویی، عوام فریبی و تطمیع بزرگان تا غیریت سازی و تأکید بر اطاعت از حاکمیت و دین محوری برای حفظ اقتدار این گفتمان را در اثر خود بازتاب داده است.
هنجارگریزی معنایی در داستان های بیژن نجدی
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی معنایی، یکی از شیوه هایی است که شاعران و نویسندگان، با بهره گیری به جا و هنرمندانه از آن، سطح ادبی آثارشان را ارتقا می بخشند. بیژن نجدی از جمله نویسندگانی است که در ساخت و پرداخت داستان های خود، تمایل زیادی به استفاده از این شیوه داشته است. از آن جا که هنجارگریزی معنایی بیشتر خاص شعر است، بهره گیری از آن در آثار منثور، زبان این آثار را شعرگونه می نماید. فرضیة پژوهش حاضر آن است که یکی از مهم ترین عواملی که زبان داستان های نجدی را از منطق عادی گفتار خارج کرده و آن را به سوی زبان شاعرانه سوق داده، نمود انواع هنجارگریزی معنایی در این داستان هاست. به منظور اثبات فرضیة پژوهش، انواع هنجارگریزی معنایی در داستان های نجدی با استفاده از شیوة استقرایی مشخص و پربسامدترین و مؤثرترین آن ها از حیث شاعرانه ساختن زبان داستان های نجدی بررسی شده است. نتیجة پژوهش بیان گر آن است که از بین انواع ترفندهای ادبی که در چهارچوب هنجارگریزی معنایی قرار دارد تشبیه، تشخیص، مجاز، حس آمیزی، بزرگ نمایی و متناقض نما، بیش ترین نقش را در شاعرانه ساختن زبان داستان های نجدی داشته است.
برجسته سازی در خطبه فدکیه حضرت زهرا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجسته سازی ازجمله نظریه های ادبی معاصر است که با رویکردی ادبی به متون منظوم یا منثور، در صدد تبیین و تحلیل آن دسته از شاخصه ها و عناصر مؤثر در بافت کلام است که با تکی ه بر علم بلاغت و آیین سخنوری، متون ادبی را از متون عادی ممتاز می سازد . به اعتقاد فرمال یست ها ، برجسته سازی از طریق قاعده کاهی(هنجارگریزی) و قاعده افزایی به وجود می آید. بد ین معنا ک ه شاعر و ادیب با کاستن قواعدی از زبان معیار یا افزودن قواعدی بر آن، صورت کلام خود را برجسته و متمایز از زبان عادی می گرداند. قاعده کاهی بیشتر در حوزه بدیع معنوی(علم بیان) نمود می یابد و قاعده افزایی نیز در حوزه بدیع لفظی(علم بدیع) رخ می نماید. در خطبه مشهور فدکیه، به دفاع از حق شرعی خود می پردازد و بر آن است ، حضرت فاطمه بسته اند، به تا با گفتار شیوای خویش، امت نوپای اسلامی را که چشم بر حقانیت خاندان پیامبر زیبایی های ادبی به کاررفته در آن را ، راه هدایت بازگرداند. تأمل در کلام رسا و اثرگذار حضرت آشکار می سازد. گزینش الفاظ و واژگان و ترکیب آن ها در ساختار و بافت کلام ایشان به گونه ای است که متن خطبه را از متون عادی متمایز می سازد. حضرت با پیوند کلام خود به آرایه های ادبی و نیز رعایت نظم و توازن در کلام، همچون خطیب ی توانمند ، ارزش و تأثیرگذار ی سخن خود را دوچندان می سازد. آنچه در این مقاله بدان پرداخته می شود، تحلیل ادبی خطبه فدکیه از منظر نظریه برجسته سازی است. بر این اساس، متن روایی خطبه بر طبق دو شیوه قاعده کاهی و قاعده افزایی ، بررسی شده و زیبایی های ادبی به کاررفته در آن تحلیل و تبیین می شود.
حدیث به مثابه «رسانه»؛ بازتاب مضامین سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در احادیث امام حسن مجتبی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجدها، مکتب ها، تکیه ها، حسینیه ها، مراسم های تعزیه و احادیث از جمله رسانه های دینی سنتی هستند. مخاطبان این رسانه ها عموم مردم هستند و اصولاً آن ها را باید رسانه های دینی سنتی بنامیم. با توجه به رسالت دین اسلام مبنی بر اینکه برای همه انسان ها و به منظور هدایت آن ها آمده است، ارتباط گران سنتی با روی باز همه علاقه مندان اسلام را پذیرفته اند. در پژوهش حاضر حدیث به مثابه یک رسانه دربردارنده پیام هایی قابل انتقال محسوب شده است. هدف فرستنده - که در اینجا امام معصوم(ع) است - از ایجاد ارتباط تنها با انتقال پیام صورت می گیرد و پیام مورد نظر، مفاهیم و گزاره های دینی است. هدف اصلی پژوهش، شناخت مضامین سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در احادیث امام حسن مجتبی(ع) و سوال اصلی این است که امام حسن مجتبی(ع) در احادیث خود بیشتر بر چه مضامینی تاکید داشته است؟
چارچوب نظری بر مبنای نظریه برجسته سازی و نظریه همگرا و ارتباطات در جامعه اسلامی است. پژوهش با روش اسنادی و روش تحلیل محتوا انجام شده است. با توجه به نتایج پژوهش نیکی به دیگران، مسائل مربوط به حکومت و اهل بیت(ع) و همچنین دادن صدقه و کمک به نیازمندان بیشترین بازتاب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را داشته است.
هنجارگریزی معنایی در قصیدة «رَحَلَ النَّهَار» بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی، بحثی در نقد صورتگرا و یکی از نظریّه های ادبی معاصر است که مبنای آن بر پایة علم بلاغت استوار می باشد. در رویکردهای جدید زبان شناختی، نظریّه پردازان معاصر هنجارگریزی را ابزار شعرآفرینی معرّفی کرده اند و برای آن انواع گوناگونی برشمرده اند. در این میان، هنجارگریزی معنایی بیش از همه در عرصة شعر بازخورد دارد. شاعر با به کارگیری این صنعت و طولانی کردن فرایند ادراک مخاطب، پیام هنری خویش را به وی عرضه می کند، چراکه در این نوع از هنجارگریزی، بازی دال ها، گریز و سیلان معنا را به دنبال دارد که باعث تعویق معنا و ایجاد خوانش های متعدّد در ذهن مخاطب می شود. گذری بر شعر سیّاب، گرایش وی به کاربرد رمز و اسطوره را در بازپرداخت مفاهیم شعری خویش، آشکار می سازد. وی با چنین رویکردی، عناصر زیباشناختی کلام خویش را افزوده، کارکرد واژگان زبانی را رنگی مجازی بخشیده است. نمودهای بیانی علم بلاغت در شعر سیّاب، جلوه هایی از هنجارگریزی معنایی هستند که نگارندگان به بررسی این عناصر در قالب دو محور جانشینی و همنشینی در قصیدة «رَحَلَ النَّهَار» و کارکرد آنها در بازتاب پیام شعری وی پرداخته اند و از این رهگذر، تبیین نموده اند که بسامد بهره مندی وی از عناصر بلاغی و طولانی کردن فرایند ادراک مخاطب، تأثیر شگرفی بر همراهی مخاطب با معانی شعری وی دارد.
بازنمایی کنشگران اجتماعی در گفتمان سیاست خارجیِ محمدرضا پهلوی براساس مدل اجتماعی-معنایی فان لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل انتقادی گفتمان با واردکردن مفاهیم قدرت و ایدئولوژی به واکاوی روابط نابرابر قدرت و رمزگشایی ایدئولوژی های پنهان شده در متن ها می پردازد. در این پژوهش بر اساس مدل بازنمایی کنشگران اجتماعی فان لیوون (2008) و از طریق تحلیل ﻣﺆلفه های گفتمان مدار در متن های مربوط به سیاست خارجیِ محمدرضا پهلوی، چگونگی بازنمایی کنشگران اجتماعی و ارجاع های به کاررفته در گفتمان سیاست خارجیِ او بررسی می شود، تا از این رهگذر نشان داده شود که چگونه این بازنمایی ها در راستای برجسته سازی و حاشیه رانی مفاهیم دل خواه و غیردل خواه به کارگرفته می شوند. نتایج نشان می دهد که بازنماییِ کنشگرانِ اجتماعی، در متن های سیاست خارجیِ شاه، با استفاده از ارجاع های مختلف و متناسب با هدف و قصدی که وی دنبال می کند، صورت می پذیرد. هویت های ""خودی"" غالباً به صورت مثبت و فعال بازنمایی می شوند، درحالی که هویت های ""دیگری"" به صورت منفی بازنمایی می شوند. همچنین نتایج نشان می دهد که شاه برای ارجاع به هویت های ""خودی"" بیشتر از ﻣﺆلفه پیونددهی و هویت دهی رابطه ای استفاده می کند و برای ارجاع به هویت های ""دیگری""ﻣﺆلفه ارزش گذاری را بیشتر به کار می گیرد.
بررسی شبکة معنایی پسوند مکان ساز «-گاه» با رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پسوندهای مکان ساز پر بسامد در زبان فارسی پسوند «-گاه» است که با الحاق به اسم های مختلف، نوعی ساختار معنایی شعاعی را شکل می دهد. در این مقاله سعی شده است با تکیه بر داده هایی از زبان فارسی معاصر و در چارچوب معنی شناسی شناختی، معنای سرنمونی، شبکة معنایی و ساختار این پسوند در قالب یک مقولة شعاعی تعیین گردد و مشخص شود که این مقولة زبانی دارای چه ساختار معنایی است و چه جنبه یا جنبه هایی از واقعیت را در ارتباط با مکان رمز گذاری می نماید. نتایج نشان می دهد که با وجودِ داشتن معنای سرنمونی «محل انجام عمل»، این پسوند در بافت های زبانی مختلف و در ترکیب با اسم های گوناگون، تحت تأثیر قالب بخش اسمی خود، باعث برجسته سازی بخش هایی از مفهوم طرح شده در واژة پایه می گردد. در این میان، نقش استعاره و مجاز و هم چنین عناصر کاربرد شناختی و فرهنگی در ایجاد جنبة معنایی خاصی به کمک این پسوند و هم چنین انتخاب و ترجیح این پسوند بر سایر پسوندهای مکان ساز زبان فارسی حائز اهمیت می باشد.
اعجاز ایجاز با حذف اجزای مختلف کلام در گلستان سعدی
حوزه های تخصصی:
سعدی یکی از بزرگ ترین شاعران و نویسندگان زبان فارسی و خالق چندین شاهکار ادبی ازجمله گلستان است؛ ازآنجاکه شاهکارهای ادبی در هر زبان برجستگی های متعددی دارد، تأمل در نثر گلستان ما را با ویژگی ""ایجاز""، به منزله یکی از ویژگی های برجسته کلام سعدی، مواجه می کند که نیازمند دقت و بررسی است. هدف این نوشتار بررسی میزان گرایش سعدی به ایجاز، نمود انواع ایجاز و بررسی عناصر دستوری بلاغی در نثر گلستان است. نویسندگان مقاله پس از تعریف، تقسیم بندی و مقایسه انواع ایجاز و ذکر پیشینه مختصری درباره آن، به تحلیل نمونه های ایجاز و دسته بندی انواع آن در گلستان پرداخته اند و در پایان به این نتیجه رسیده اند که پربسامدترین نوع ایجاز در گلستان ایجاز حذف است و با آنکه بسامد ایجاز قصر در گلستان نسبت به نوع نخست کمتر است، از تنوعی برخوردار است که می توان انواعی ازقبیل ایجاز دستوری و ایجاز معنوی برای آن قائل شد.