مطالب مرتبط با کلیدواژه

تمدن جدید


۱.

بحران تغییرات ادواری در راهبردهای نوسازی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نوسازی عباس میرزا تمدن جدید بحران نوسازی راهبرد نوسازی استراتژی نوسازی قایم مقام فراهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۸ تعداد دانلود : ۸۴۱
ظهور و انتشار تمدن جدید غرب به غلبه آن بر سایر تمدن های بشری منجر شد و در نتیجه تمدن های مزبور در معرض نوسازی اجباری قرار گرفتند. اما اقدامات عملی مربوط به نوسازی، جنبه بیرونی و آشکار آن را نمایش می دهد. جنبه بنیادین و اصلی نوسازی به نحوه تفکر و تلقی از نوسازی مربوط می شود. تفکر و تلقی از نوسازی وجوه و مراتب گوناگون دارد. راهبرد یا استراتژی نوسازی از وجوه تفکری مهم نوسازی به شمار می آید؛ زیرا از سویی هدف و غایت و از سوی دیگر روش تحقق نوسازی را تعیین می بخشد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که از آغاز سلسله قاجاریه تا ظهور مشروطیت،‌ راهبردهای نوسازی مختلفی در درون حاکمیت قاجارها ظهور کرد و صرف نظر از ماهیت آن ها، هیچ یک به پارادیم غالب و راهنما در جامعه ایران تبدیل نشدند و در نهایت نحوه تلقی و فهم از نوسازی و استراتژی مناسب آن به امری بحرانی و بحران زا مبدل شد.
۲.

بحران تغییرات ادواری در راهبردهای نوسازی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امیرکبیر نوسازی تمدن جدید بحران نوسازی راهبرد نوسازی استراتژی نوسازی میرزا حسین‏خان سپهسالار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۱ تعداد دانلود : ۸۳۴
ظهور و انتشار تمدن جدید غرب به غلبه آن بر سایر تمدن‏های بشری منجر شد و در نتیجه تمدن‏های مزبور در معرض نوسازی اجباری قرار گرفتند. اما اقدامات عملی مربوط به نوسازی، جنبه بیرونی و آشکار آن را نمایش می‏دهد. جنبه بنیادین و اصلی نوسازی به نحوه تفکر و تلقی از نوسازی مربوط می‏شود. تفکر و تلقی از نوسازی وجوه و مراتب گوناگون دارد. راهبرد یا استراتژی نوسازی، از وجوه فکری مهم نوسازی به‏شمار می‏آید؛ زیرا از سویی هدف و غایت و از سوی دیگر روش تحقق نوسازی را تعین می‏بخشد. یافته‏های این تحقیق نشان می‏دهد که از آغاز سلسله قاجاریه تا ظهور مشروطیت، راهبردهای نوسازی مختلفی در درون حاکمیت قاجارها ظهور کرد و صرف‏نظر از ماهیت آن‏ها، هیچ یک به پارادیم غالب و راهنما در جامعه ایران تبدیل نشدند و در نهایت نحوه تلقی و فهم از نوسازی و استراتژی مناسب آن به امری بحرانی و بحران‏زا مبدل شد.
۳.

نخستین دریافتهای نظری و عملی ایرانیان از تمدن جدید، و جایگاه آن در الگوی نوسازی امیرکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تمدن جدید الگوی نوسازی تفکر جدید میرزا نقی خان امیرکبیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار شخصیتها
تعداد بازدید : ۱۴۶۹ تعداد دانلود : ۸۹۴
ظهور تمدن جدید در اروپا و انتشار آن به ماورای اروپا از مجرای استعمار، به اجبار نوسازی را بر جوامع شرقی و از جمله ایران، تحمیل کرد. اما نوسازی اجباری به جای تاسیس تمدن جدید به دوگانگی و التقاط تمدنی منجر شد. رفع این نقیصه جز با نوسازی اختیاری و انتقال کامل تمدن جدید ممکن نبود. اما، انتقال تمدن جدید بدون الگو و طرح معین نظری و عملی ممکن نمیشد. یافته های این تحقیق نشان میدهد که امیرکبیر از کلیت تمدن جدید درک و تصویر ذهنی مشخصی داشت و اقدامات نوسازانه او براساس الگو و طرح معینی در نظر و عمل آغاز و هدف اصلی او تاسیس تمدن جدید بود. اما، شکست اقدامات او نه به دلیل مشکلات و نقائص شناختی و ادراکی از تمدن جدید، بلکه، به علت غلبه مدافعان شرایط و مناسبات جاری و مخالفت آنان با اصلاحات و نوسازی همه جانبه بود.
۴.

نظریه دولت در اندیشه سیاسی سنت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیته دولت سنت گرایی تمدن جدید سلطنت دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۳ تعداد دانلود : ۶۹۰
از جنبش های فکری معاصر، که نسبتی با فلسفه و عرفان اسلامی دارد و ابتدا در دنیای غرب به ظهور رسید، جنبش فکری سنت گرایان یا پیروان خردِ جاودان است. در واقع این گرایش فکری بازخوانی سنن حِکمی و الهی تمدن های ماقبل تجدد است. در این چارچوب، معرفت در قالب حکمت خالده و از طریق عقل شهودی قابل دستیابی است و سیاست ابزار رسیدن به زندگی ایده آل سنتی. به نظر سنت گرایان دموکراسی به عنوان حکومت مطلوب جهانِ مدرن، با نفی اندیشه سلسله مراتبی نمی تواند تمام وجوه انسان را متعالی کند. در این مقاله بر اساس نظر سنت گرایان از جمله سیدحسین نصر سلطنتِ دینی به عنوان شیوه مطلوب حکومت و نظریه ی دولت مورد بحث واقع شده است. هم چنین سعی در طرح انتقادات اساسی اندیشه سنت گرایی به علم و تمدن جدید در حوزه های مختلف از جمله دولت داریم، تا بتواند برخی الزامات اندیشه سنت گرایی را برای تحول در نظم مدرن در ساحت های مختلف فکری و اجتماعی تبیین کند و نتایج این اندیشه را برای دنیای جدید آشکار سازد. این مقاله کوششی است که با تبیین منطق نفی (دنیای جدید) در نزد سنت گرایان، راه های سنتی زیستن و اندیشیدن را در جهان معاصر از جمله در حیات سیاسی و از منظر دولت نمایان کند و در پی یافتن پاسخی به این پرسش است که برای سنتی زیستن چگونه باید با اندیشه جدید مواجه شد و جایگزین سنت گرایی برای وضعیت فعلی را از چه طریقی باید پیش گرفت؟#,
۵.

رونه خوانی و وارونه خوانی نشانه های تمدن جدید در ایران معاصر (دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تمدن جدید نشانه های تمدن جدید نشانه های اجتماعی نظامی و اقتصادی تمدن جدید پادشاهان قاجار مسائل تمدن جدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۹ تعداد دانلود : ۵۴۷
روابط و مناسبات میان جوامع و کشورها صرف نظر از نوع شان، همواره ماهیتی اجتماعی داشته و در ذیل دو نهاد اصلی اجتماع؛ یعنی فرهنگ و تمدن صورت می گرفته اند. بر این اساس جوامع بشری در جریان روابط و مناسبات مختلف اگرچه دستاوردهای مادی و معنوی خود را به یکدیگر عرضه می کردند، این دستاوردها صرفاً کالایی مادی و معنوی به شمار نمی آمدند و نمی آیند. دستاوردهای مزبور، نشانه های یک فرهنگ و تمدن خاص و مهم تر از آن، قدرت مادی و معنوی یک فرهنگ و تمدن و جامعه مشخص به شمار آمدند و می آیند. ظهور تمدن جدید اروپایی و مواجهه و مقابله آن با دیگر تمدن های بشری از جمله ایران، بر همین اساس صورت گرفت و از مجرای مواجهه نظامی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، ضمن غلبه بر تمدن های قدیم، نشانه های قدرت بی سابقه خود را در هر چهار حوزه اجتماع یعنی سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ با وضوح تمام آشکار ساخت و تمدن قدیم ایران را در معرض تغییرات اساسی قرار داد. یافته های این تحقیق بر پایه روش تبیین عقلانی (با تأکید بر دو حوزه اجتماعیِ نظامی سیاسی و اقتصادی) نشان می دهد که پادشاهان قاجار علی رغم مواجهه طولانی با تمدن جدید، از رونه خوانی نشانه های تمدن جدید عاجز ماندند و همچنان در سودای متوهمانه حفط دوران قدیم و روابط و مناسبات آن به سر بردند و چندان به وارونه خوانی نشانه های تمدن جدید اصرار ورزیدند که سرانجام با غرق کردن ایران در مسائل تمدن جدید، خود نیز از صحنه سیاست ایران محو شدند.
۶.

امکان تمدن اسلامی در دنیای کنونی؛ نگاهی به مبانی و ظرفیت ها(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تمدن اسلامی مبانی ظرفیت ها اسلام تمدنی تمدن جدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۶ تعداد دانلود : ۵۰۲
تمدن شناسان بر وجود تاریخی تمدن اسلامی و نقش کم نظیر آن در تمدن جهانی اتفاق نظر دارند، چنان که حیات مندی آن را در طول تاریخ گذشته پذیرا شده اند، ولی با توجه به آنچه در سده های اخیر این تمدن از خود به جا نهاده و نقش کم رنگی که در صحنه تمدن جهانی داشته است، این پرسش را برای اندیشمندان و محققان پدید آورده که آیا این تمدن می تواند در دنیای کنونی که تحولات بنیادینی یافته، با بازآرایی خود حضوری پویا و رقیبانه داشته باشد یا نه؟ این مقاله با روش تحلیل تاریخی و تبیین علمی به این نتیجه دست یافته است که تمدن اسلامی به رغم سستی و فتوری که خواسته یا ناخواسته دامنگیرش شده بود، می تواند دوباره در صحنه جهانی حضوری مؤثر بیابد با این پیش فرض که مبانی و ظرفیت های تمدن ساز اسلامی، چنین امکانی را برای ورود مجدد آن به عرصه رقابت تمدنی فراهم می سازد.
۷.

نسبت تصوف با فرهنگ و تمدن جدید در ایران: بررسی آراء حاج ملاعلی نورعلیشاه گنابادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصوف تمدن جدید نورعلیشاه گنابادی سلطان علیشاه قاجاریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۳۸
نسبت تصوّف با فرهنگ و تمدّن در عالم اسلام، یکی از موضوعاتی است که پژوهشگران دوره جدید در ایران درباره آن بحث می کنند. در این مقاله، ابتدا آراء اصلی مربوط به این موضوع و سهم مهم صوفیّه در رشد تفکر و فرهنگ و تمدّن اسلامی به صورت اجمالی واکاوی می شود؛ سپس از آنجا که عصر قاجار دوره پیدایش مظاهر تمدّن نوین و مفاهیم جدید بی سابقه ای در سپهر سیاسی و فرهنگی و اجتماعی ایران بود، بررسی شیوه مواجهه مشایخ بزرگ صوفیّه آن زمان با مسئله فرهنگ و تمدّن جدید، در فهم نسبت تصوّف با فرهنگ و تمدّن راهگشا خواهد بود. طریقه نعمت اللّهیه از مهم ترین طریقت های عرفانی تأثیرگذار در حیات فکری و مدنی ایران دوره قاجار بود؛ بنابراین در این جستار برای نخستین بار، برخی آراء دینی و فرهنگی و اجتماعی نورعلیشاه گنابادی، از مشایخ آن عصر و از بزرگان صاحب نظر این طریقه درباره مسئله فرهنگ و تمدّن جدید و مقولاتی از آنها در نسبت با آموزه های عرفانی او بررسی می شود. ازطرفی چون نورعلیشاه فرزند و جانشین طریقتی سلطان علیشاه است و در مکتب عرفانی او تربیّت یافته است ، در خلال مباحث به تناسب موضوع، به بعضی نظریه های سلطان علیشاه نیز اشاره می شود. آشنایی حاج ملّاعلی گنابادی با دستاوردهای نوین فرهنگی و درک صحیح او از مقتضیات تمدّن جدید، فرضیه این پژوهش است. نتیجه مقاله آن است که او توجه به مقولات مذکور و اقتضائات و تحولات زمانه را امری اجتناب ناپذیر دانسته است؛ پس در مقام عارفی فقیه، در عین پایبندی به آموزه های اصیل اسلامی، توفیق می یابد بین دیدگاه های دینی و مظاهر فرهنگ و مدنیّت جدید، ایجاد وفاق کند. این مقاله با رویکردی تاریخی و با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل یافته های مبتنی بر منابع دست اول تدوین شده است.