مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
دیپلماسی فرهنگی
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
65 - 86
حوزه های تخصصی:
مطالعه روند رشد و توسعه کشورهای توسعه یافته، حکایت از این واقعیت دارد که نظام های آموزش عالی، همواره یکی از ارکان و عامل بنیادی تکامل و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این کشورها بوده است. بنابراین، کشورهایی که خواهان توسعه همه جانبه، متوازن و پایدار هستند، لازم است نظام آموزش عالی خود را به طور متوازن و پایدار توسعه بخشند. تحولات جهانی دهه 80 و تاثیر آن بر نظام و ساختار کشورها همچنین رسوخ پارادایم «کوچک شدن جهانی» و آگاهی ساکنان زمین از «جهان کوچک شده» سبب گردید که این تحولات نه تنها جنبه های «ذهنی» بلکه تمام ابعاد «عینی» زندگی «فردی» و «جمعی» انسان را متاثر سازد. از این رو بهره گیری از تهدیدهای ناشی از این پدیده و تبدیل آن به فرصت در جهت منافع ملی، قطعاً از ضرورت های مهم و بنیادین در استراتژی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورها در دهه حاضر خواهد بود بنحویکه موضوع بین المللی شدن زیرساخت آموزش با تاکید و تمرکز بر مقوله آموزش عالی یکی از مهمترین مصادیق مستدل و مستند در این ادعاست. در این مقاله با نگاهی قیاسی و با استمداد از دیدگاه نایت بعنوان چهارچوب نظری تحقیق نسبت به مطالعه تطبیقی زیرساخت آموزش عالی و نقش آن در فرایند توسعه منافع ملی کشورها اقدام شد و در نهایت با تحلیل وضعیت موجود کشور در این زیرساخت و ضمن تاکید بر نقش آموزش در فرایند توسعه ملی نسبت به شناسایی خلاء موجود در این زمینه بر مبنای دورنمای مطلوب ترسیم شده در اسناد بالادستی نظام نظیر سند چشم انداز افق 1404 نسبت به پیشنهاد بایسته های تحقق موضوع در بهره برداری از این فرصت مغتنم در کشور اقدام گردید.
ضرورت سیاست گذاری و برنامه ریزی استراتژیک در دیپلماسی ورزشی کشور
حوزه های تخصصی:
ورزش علاوه بر ابعاد فردی، دارای ابعاد گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نیز می باشد و از این نظر، بسیار مورد توجه مسئولان و سیاست گذاران در تمامی کشورها قرار دارد. در عصر کنونی دیپلماسی نرم و دیپلماسی فرهنگی و ورزشی جایگزین دیپلماسی سخت شده است و بنابراین ورزش ابزاری است که دارای تأثیرات بسیار مهمی چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی می باشد. با توجه به این موضوع، در این مقاله تلاش شده است، با نگاهی به دیپلماسی ورزشی که مقدمه آن دیپلماسی فرهنگی است، به ضرورت سیاست گذاری و برنامه ریزی در این حوزه بپردازیم. بی تردید برای دستیابی به اهداف در نظر گرفته شده سیاست گذاری استراتژیک و بلندمدت بسیار ضروری است و بدون آن هر فعالیت و اقدام سلیقه ای و کوتاه مدت بی ثمر خواهد بود.
مقایسه دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال پنج جمهوری آسیای مرکزی، دو کشور ایران و ترکیه به جهت اشتراکات فرهنگی، تاریخی، زبانی، مذهبی و قومی با این جمهوری ها، سعی کرده اند تا با استفاده از این ظرفیت ها و ابزارهای دیپلماسی فرهنگی، در جهت اقناع این جمهوری ها و کسب اهداف خود با کمترین هزینه گام بردارند. بر همین اساس، هدف اصلی این مقاله، بر مبنای چارچوب نظری سازه انگاری، پاسخگویی به این سؤالات است که اولاً علل همگرایی و افزایش روابط ایران و ترکیه با جمهوری های آسیای مرکزی چیست و ثانیاً تا چه میزان دیپلماسی فرهنگی دو کشور در این منطقه موفق و به افزایش روابط و کسب اهداف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دو کشور کمک نموده است؟ نتایج حاصل از این مقاله، حاکی از آن است که اولاً پیوندها و اشتراکات تاریخی، فرهنگی، مذهبی، زبانی و قومی میان جمهوری های آسیای مرکزی و دو کشور ایران و ترکیه علل همگرایی و افزایش روابط بوده است و ثانیاً ترکیه نسبت به ایران در امر دیپلماسی فرهنگی و کسب اهداف موفق تر عمل کرده است.
آسیب ها و موانع تحقق مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی در ایران؛ یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
31 - 75
حوزه های تخصصی:
با عنایت به بیانات امام خمینی و رهبر معظم انقلاب اسلامی و نیز اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران، می توان نتیجه گرفت همان گونه که مردم ایران در عرصه های گوناگون این انقلاب نقشِ محوری داشته اند، در عرصه بین المللی نیز باید نقش کلیدی و مؤثری ایفا کنند و به تعبیر این پژوهش، «مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی» صورت گیرد. مشاهده وضع موجود نشان می دهد که این مهم، آن چنان که باید محقق نشده است و پژوهش حاضر به دنبال شناخت موانع و آسیب های تحقق مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی است. بدین منظور از روش مشاهده (مشارکتی و غیر مشارکتی)، مصاحبه نیمه ساخت یافته و اسنادی برای گردآوری داده ها، و از روش تحلیل مضمون برای تحلیل داده های کیفی تحقیق استفاده شد. نتایج نشان می دهد دیپلماسی فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران، هنوز نتوانسته به سطح مردمی شدن دست یابد و آسیب ها و موانع متعددی از تحقق آن جلوگیری کرده است. این آسیب ها و موانع را می توان در سه دسته کلی «از سوی متولیان رسمی»، «از سوی بازیگران مردمی» و «از سوی عوامل بیرونی» در نظر گرفت که هر یک مجموعه ای از آسیب ها و موانع خُردتر را شامل می شوند.
بررسی مقایسه ای دیپلماسی فرهنگی ایران و عربستان سعودی در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر به مقایسه قدرت نرم و حضور فرهنگی ایران و عربستان سعودی در آسیای مرکزی می پردازیم و فعالیت های فرهنگی هر دو کشور در این منطقه را پس از فروپاشی اتحاد شوروی مقایسه می کنیم. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که «دیپلماسی فرهنگی ایران در آسیای مرکزی در مقایسه با دیپلماسی فرهنگی عربستان سعودی در این منطقه تا چه اندازه موفق بوده است؟» و می کوشیم دیپلماسی و اقدام های فرهنگی این دو کشور در آسیای مرکزی و تضادهای احتمالی این اقدام های فرهنگی را بررسی کنیم. ضمن واکاوی مبانی و هدف های اصلی دیپلماسی فرهنگی ایران و عربستان سعودی، قوت ها و ضعف های حضور فرهنگی این دو کشور در منطقه آسیای مرکزی و خسارت های حضور فرهنگی هر یک بر منافع دیگری را در عرصه این بازی بزرگ و راهکارهای بهبود کیفیت فعالیت های فرهنگی ایران در این منطقه را بررسی می کنیم. در این نوشتار از روش توصیفی-تحلیلی بهره می گیریم و به این پاسخ می رسیم که هر دو کشور ایران و عربستان سعودی در عرصه اقدام های فرهنگی در آسیای مرکزی به موفقیت هایی رسیده اند، اما با توجه به اینکه میزان سرمایه گذاری سعودی ها در این منطقه در زمینه های مختلف و از جمله در بخش فرهنگی در سال های اخیر به طور چشم گیری افزایش یافته است این موضوع موجب رشد اندیشه های وهابی و سلفی شده است؛ لازم است ایران هم میزان توجه خود به منطقه آسیای مرکزی که با آن اشتراک های بیشتری در مقایسه با عربستان سعودی دارد، افزایش دهد تا در این رقابت مهم منطقه ای عقب نماند.
تحلیل گفتمان آموزش زبان و ادبیات فارسی؛ الگویی در جهت ارتقای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۷
64 - 86
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان یکی از گرایش های بین رشته ای است که در زمینه های زبان شناسی، جامعه شناسی، انسان شناسی، روان شناسی و... بروز یافته است. این گرایش دارای دو دیدگاه عمده است؛ نخست چگونگی شکل گیری معنا و پیام را در ارتباط با عوامل درون زبانی(شامل مباحث صورت شناسی و ساخت شناسی زبان) مورد ارزیابی قرار می دهد و در دیدگاه دوم به بررسی عوامل برون زبانی (ارتباط میان زبان و تمام خصوصیات برون زبانی که شامل دانش های مختلف جامعه شناسی، فرهنگ شناسی و... است) می پردازد. گفتمان ها، زبان گشاده روابط قدرت به شمار می آیند و از آنجایی که مفاهیم آموزش زبان نیز از مظاهر بارز قدرت فرهنگی محسوب می شوند؛ بنابراین، نگارندگان این مقاله برآن شدند به نقد مفاهیم آموزش زبان دوم بر مبنای دیدگاه دوم در تحلیل گفتمان بپردازند. مهم ترین یافته ها نشان می دهند که در رویکردهای معنامبنایانه تکیه بر مشاهیر مشترک برای نمونه بین ایران و ترکمنستان (ابوسعیدابوالخیر، ابوالفضل سرخسی و...) و ایران و ازبکستان (رودکی سمرقندی، امیر علیشیر نوایی، عطار نیشابوری و...) است. رویکردهای جامعه مبنایانه به شناسایی جوامع هدف از طریق بررسی جغرافیای زبانی برای تبدیل توانش ارتباطی به کنش ارتباطی است. رویکرد فرهنگ مبنایانه نیز به شناخت ریشه های مشترک در ادبیات، هنر و زبان که نمونه بارز آن آداب و رسوم جشن نوروز و خوش آمدگویی به بهار و هفت سین بین ایران و همسایگانش همچون آذربایجان، پاکستان، ترکمنستان و... است در ساخت بن مایه های فرهنگی مشترک برای آموزش زبان آموزان اشاره دارد. در روان مبنایان نیز با استفاده از ادبیات عرفانی، پیوند آن با مفاهیم یادگیری مشارکتی همچون بهبود نگرش در شعر حافظ، عزت نفس در شعر صائب و... پرداخته شده است.
الزامات حقوقی دیپلماسی فرهنگی ایران در عرصه روابط بین الملل
حوزه های تخصصی:
در رویدادهای سالیان تازه گذشته، دیپلماسی فرهنگی در پهنه روابط بین الملل، در راستای بهبود مناسبات و پیوندها و ارتباطات میان کشورها مخصوصاً جوامع و دولت های منطقه ای جایگاه ویژه ای یافته و موجب هم گرایی میان دولت ها و ملّت ها گردیده است. دیپلماسی فرهنگی به عنوان ابزار سیاست خارجی کشورها که هنر ترویج و گستردن فرهنگ در همه ابعاد آن را برعهده دارد، در فراهم آوردن زمینه های همکاری-های مشترک، شناخت و شناساندن فرهنگ ها و دادوستد ارزش های فرهنگی و استوارسازی و تثبیت روابط پایدار میان مردمان، اقوام، جوامع بومی و دولت ها تأثیر بسزایی داراست. در این مقاله که با شیوه کتابخانه ای و تحلیلی و نگاه تطبیقی، توصیفی و گردآوری گزارش ها و رخدادهای روز انجام شده است، تلاش می شود تا نقش دیپلماسی فرهنگی که از گونه های دیپلماسی عمومی می باشد، در منطقه و عرصه جهانی و مؤلفه ها و الزام های حقوقی آن با نگاه به درون کشور با رویکرد بین المللی تبیین گردد. به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که نظام جمهوری اسلامی دارای چه مقررات و ابزارهای قانونی و حقوقی برای دیپلماسی فرهنگی پویا و فعال در روابط بین الملل و میان کشورها و مردم است. در نهایت؛ به این نتیجه می رسیم که با نگاه به اسناد قانونی بالادستی مانند قانون اساسی و نهاد کلانی هم چون شورای عالی انقلاب فرهنگی و نیز استفاده منطقی و درست از قواعد حقوق بین الملل در دیپلماسی فرهنگی ایرانی، می توان راه تکمیل دست یابی به جایگاهِ شایستهِ هدف را پویید و نقش کلیدی را بیش تر در معادلات منطقه ای و بین الملل، در راستای توسعه پایدار و صلح و گفتگوی دوستانه ایفا نمود.
منابع، اهداف و ابزارهای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
105-123
حوزه های تخصصی:
استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی، در مقایسه با سایر ابزارها و اهرم های رایج در روابط بین الملل دارای مزایایی می باشد که موجب شده است تا کشورها –بیش از پیش- از این ظرفیت برای کاهش سوءتفاهمات میان خویش استفاده نمایند. بر این اساس، دیپلماسی فرهنگی به حوزه ای از دیپلماسی تبدیل شده است که به برقراری، توسعه و پیگیری روابط با کشورهای خارجی از طریق فرهنگ، هنر و آموزش می پردازد و بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزش ها و منافع مشترک و جهان شمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزش ها و منافع مشترک است. این مقاله درصدد است تا به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار فیش برداری از منابع کتابخانه ای به این پرسش اساسی پاسخ دهد که «منابع، اهداف و ابزارهای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران کدامند؟». بر این اساس، در گام نخست از «علوم و معارف اسلامی»؛ «فرهنگ و تمدن ایرانی»؛ و «آموزه های انقلاب اسلامی» به عنوان منابع اصیل دیپلماسی فرهنگی این کشور یاد شد. آنگاه، ضمن مروری اجمالی بر اسناد بالادستی و نیز اساسنامه سازمان های فعال در حوزه دیپلماسی فرهنگی، اهداف جمهوری اسلامی را برشمرده و در نهایت، به «فعالیت های علمی، آموزشی و فناورانه»؛ «جهانگردی و مهاجرت»؛ و «فعالیت های فرهنگی و هنری» به عنوان مهم ترین ابزارهای دیپلماسی فرهنگی این کشور اشاره شد. نتیجه آنکه، به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران قابلیت های چشمگیری در خصوص استفاده از ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی دارد که استفاده بهینه از آن ها می تواند به ارتقای پارامترهای قدرت نرم در سیاست خارجی این کشور کمک نماید.
رویکرد دیپلماسی فرهنگی و صلح سازی در فضای جهانی شدن
منبع:
پژوهش ملل مهر ۱۴۰۰ شماره ۶۸
7-22
در تحولات امروزی، دیپلماسی فرهنگی در عرصه روابط بین الملل، در راستای بهبود روابط و مناسبات فیمابین کشورها بعنوان ابزار سیاست خارجی که هنر ترویج و توسعه فرهنگ را برعهده دارد، در فراهم آوردن زمینه همکاری های مشترک و شناخت و شناساندن فرهنگ ها و تبادل ارزش های فرهنگی و تحکیم و تثبیت روابط حسنه میان دولت ها تأثیر بسزایی دارد. بطوریکه امروزه شاهد ایجاد تشکل های فرهنگی مختلفی در طرح جهانی بوده تا با این روش، زمینه منازعات بین-المللی، برطرف گردد. هدف مقاله حاضر این است با تأکید بر تئوری دیپلماسی فرهنگی و قدرت نرم درپی پاسخ به این سوال است که رویکرد دیپلماسی فرهنگی و صلح سازی در فضای جهانی شدن چگونه است؟ یافته ها بیان می کند که نیل به مقاصد سیاسی، امنیتی و اقتصادی، همواره از مهمترین اهداف کشورها در تدوین و اعمال سیاست خارجی شان بوده است. دیپلماسی فرهنگی با تأکید بر اتخاذ رویکردهایی برای همزیستی مسالمت آمیز، تبادل مراودات و ارتباطات فرهنگی و در نتیجه شکل دادن جامعه ای جهان با محوریت امنیت، حقوق بشر، آزادی بیان، مردم سالاری و صلح سازی، بیشتر به سمت دیپلماسی صلح و ممانعت از منازعات بین المللی و دخالت نظامی در حفظ و بقای صلح به ویژه در کشورهایی که حوادث و شورش جنگ های داخلی را از سرگذرانده اند، متمایل می باشد.
نقش کلانشهر تهران در بهینه سازی دیپلماسی ارتباطی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
261 - 290
حوزه های تخصصی:
در مقاله پژوهشی حاضر، نگارنده به بررسی "نقش کلانشهر تهران در بهینه سازی دیپلماسی ارتباطی فرهنگی" با اتخاذ رویکرد میان رشته ای و در چارچوب تئوریک دربرگیرنده رویکردهای نظری حوزه های: دیپلماسی عمومی استراتژیک؛ نظریه دیپلماسی عمومی-دیپلماسی فرهنگی وارتباطات- نای در قدرت نرم، ارتباطات استراتژیک، شهر شبکه ای-شهر اطلاعاتی آینده، پارادیپلماسی و دیپلماسی شهری پرداخته است. این پژوهش اکتشافی از نظر هدف کاربردی، از نظر تحلیلی از نوع تحلیل همبستگی و از لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات از نوع تحقیق پیمایشی و مقطعی است. در این پژوهش همچنین از روش های توصیفی آماری مانند جدول ها و نمودارهای توزیع فراوانی، جدول های توافقی، و روش های استنباطی آماری مانند آزمون برازش توزیع کلموگروف-اسمیرنوف، شاپیرو-ویلک، آزمون های معنی داری وجود اختلاف در میانگین ها مانند آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه، آنالیز واریانس ناپارامتری کروسکال-والیس، آزمون تساوی واریانس توکی، آزمون یو من ویتنی استفاده شده است. نتیجه نهایی تحقیق حاکی از آنست که از کلیه ظرفیتهای کلانشهر تهران در راستای بهینه سازی دیپلماسی ارتباطی فرهنگی کشور بهره برداری مناسبی انجام نگرفته است و تنها اقدامات و روندهای اندکی در این راستا فعال می باشند. همچنین این نتیجه حاصل شده است که یک رویکرد سیستماتیک نسبت به نقش تهران در دیپلماسی ارتباطی فرهنگی وجود ندارد.
نقش زبان در گفتمان دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ششم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۹
163 - 198
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی فرهنگی در واقع تأمین منافع ملی با استفاده از ابزارهای فرهنگی است. دیپلماسی فرهنگی به یک کشور امکان می دهد که فرهنگ، جامعه و مردم خود را به دیگران معرفی کند و با طریق فزونی بخشیدن به ارتباطات خصوصی بین مردم کشورهای گوناگون، کشورها را قادر می سازد که ایده آل های سیاسی و سیاست هایشان را در انظار افکار عمومی بسیار جذاب نشان دهند. هدف اساسی دیپلماسی فرهنگی ارائه ی دیدگاه روشن و موجّه نسبت به فرهنگ ارزشی و رفتاری یک بازی گر برای بازی گران مختلف عرصه ی بین الملل شامل دولت ها، سازمان های بین المللی دولتی و غیردولتی، نهادهای جوامع مدنی و افکارعمومی است. برای فهم دیپلماسی فرهنگی هر کشوری درک زمینه ها و فرایندهای شکل گیری آن امری ضروری است. دیپلماسی فرهنگی ایرانی- اسلامی با بهره گیری از زبان انقلاب اسلامی و با هدایت رهبری انقلاب اسلامی در ابتدای شکل گیری نظام اسلامی در کشور پی ریزی شد و با توسعه و عمق بخشیدن به آن در مراحل بعدی به یک گفتمان تمام عیار در دیپلماسی عمومی ایران تبدیل شده است، در این پژوهش هدف اصلی، نشانه شناسی عناصر، استعاره ها و اجزای بازنمایی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و بررسی نقش زبان در گفتمان سازی دیپلماسی فرهنگی این کشور به روش تحلیل گفتمان است.
دیپلماسی فرهنگی و جایگاه بین المللی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
149 - 179
حوزه های تخصصی:
با توجه به مزیت های فرهنگی- تمدنی ایران، استفاده از دیپلماسی فرهنگی می تواند نقش مهمی در بهبود قدرت نرم و تأمین منافع ملی این کشور داشته باشد. در عمل، تاکنون نتایج حاصل از دیپلماسی فرهنگی در مقایسه با پتانسیل های عظیم کشور رضایت بخش نبوده است. با وجود بعضی دستاوردهای مهم، این دیپلماسی نتوانسته در تقویت وضع «پذیرش بین المللی» ایران نقش قدرتمندی بازی کند. بر این مبنا، سؤال مقاله این است که چرا دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نتوانسته در بهبود جایگاه بین المللی ایران تأثیر چشمگیری داشته باشد. در پاسخ به این پرسش، مقاله به مشکلات و چالش های دیپلماسی فرهنگی ایران می پردازد. فقدان استراتژی منسجم، غفلت از بخش خصوصی، ضعف کارگزاران دولتی، غلبه نگاه ایدئولوژیک و تعدد نهادهای سیاستگذاری مهمترین عوامل دخیل در تضعیف دیپلماسی فرهنگی کشور هستند. این مقاله پس از بررسی و تحلیل مسائل، به پیشنهادهایی برای کارآمدسازی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران خواهد رسید.
بررسی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جشنواره های بین المللی فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برگزاری جشنواره های فیلم که هرساله با عنوان و موضوع خاصی در سراسر دنیا برگزار می شوند، در درون خود موقعیت های خاصی را برای شرکت کنندگان از کشورهای میزبان و میهمان فراهم می سازند. در این رویداد جهانی، دست اندرکاران تولیدات سینمایی و بخشی از مخاطبان حرفه ای و آماتور این امکان را می یابند تا ضمن تماشا، تحلیل و اهدای جوایز، به بحث و تبادل نظر بپردازند. در مقاله حاضر، فرصت ها و تهدیدها و نقاط قوت و ضعف پیش روی سینمای جمهوری اسلامی ایران در جشنواره های بین المللی فیلم که بخشی از دیپلماسی فرهنگی است، بررسی شده است. بدین منظور با استفاده از روش دلفی و مصاحبه با کارشناسان، پرسش نامه ای تنظیم و پس از دو مرحله پاسخ گویی و جمع آوری و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بالای7 از بین 123 نفر و تحلیل آن با روش SWOT به شناخت موارد یادشده انجامید که نشان داد جشنواره ها با هشت فرصت و هشت تهدید روبه رو هستند و همچنین سینمای ایران دارای 16 نقطه قوت و 15 نقطه ضعف است. در ادامه برای استفاده و بهره برداری از این موقعیت ها چندین پیشنهاد عملیاتی ارائه شده است که با توجه به دیپلماسی فرهنگی سینمای ایران و پیشینه فرهنگ اسلامی و آنچه امروزه در حال انجام است، تحلیل شده اند.
مؤلفه های الگوی سیاست خارجی تمدن ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ماهیت فطری، الهی و انسانی انقلاب اسلامی و طرح نوینی از الگوی تعاملی فرامرزی مبتنی بر ارزش های اسلامی - ایرانی در تقابل با سیستم غالب از سوی امام خمینی (ره)، رسیدن به تمدن نوین اسلامی با محوریت خردباوری، خودباوری، فرهنگ گرایی و معنویت مداری، هدف ج.ا.ایران تبیین شده و همواره با الهام از شرایط نظام جهانی، مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز بوده است. یکی از مهم ترین حوزه های رفتاری برای رسیدن به این مهم، سیاست خارجی است که به دلیل اثرگذاری بر دست یابی بر اهداف و منافع ملی، تولید و بازتولید تصویر جهانی ایران اسلامی و نوع رفتار بازیگران نظام جهانی با آن، از اهمیت وافری برخوردار است. در همین راستا پژوهش حاضر درصدد بررسی این سؤال است که الگوی سیاست خارجی تمدن ساز مستلزم توجه به چه مؤلفه هایی است، در پاسخ، با استفاده از راهبرد قیاسی، روش توضیحی - تبیینی و گردآوری اطلاعات و داده های مجازی و کتابخانه ای این فرضیه مورد مداقه قرار می گیرد که الگوی سیاست خارجی تمدن ساز مستلزم توجه به مؤلفه هایی چون؛ گفتمان محوری، جریان سازی، تقریب گرایی و عقلانیت محوری است.
نگاهی بر ابعاد و دستاوردهای دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی در کشور ترکیه
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۹ بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۴)
71 - 93
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه اقتصادی در ترکیه، در سال های بعد از به قدرت رسیدن دولت اردوغان، مرهون بهره گیری از دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی فعال این کشور بوده است. مهم ترین وجه دیپلماسی اقتصادی ترکیه در سه اقدام مهم یعنی 1 به کارگیری دیپلماسی منطقه ای بر مبنای عمق استراتژیک و رسیدن به مشکل صفر با همسایگان، 2 بهره گیری از نخبگان اقتصادی و تاجران در سفرهای مقامات در راستای استفاده از تخصص و راهنمایی ها و 3 عضویت در سازمان های بین المللی اقتصادی و سیاسی و تلاش برای تشکیل سازمان های جدید منطقه ای و بین المللی خلاصه می شود. همچنین، از مهم ترین ملاحظات ناظر بر نقاط قوت دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی ترکیه برای بهره مندی سیاست مداران و تصمیم گیران حوزه دیپلماسی اقتصادی کشور، به موارد زیر اشاره می شود: ایجاد تناسب در مدیریت دیپلماسی اقتصادی با استانداردهای جهانی. هماهنگی و انسجام بین نهادهای تصمیم گیر. استفاده از ظرفیت نیروهای متخصص بومی در شبکه تجاری. شفاف سازی دستگاه دیپلماسی در مذاکره با طرف های تجاری. ایجاد و تقویت شبکه تجاری (توزیع و پشتیبانی) و بازاریابی محصولات ایرانی. استفاده از مؤلفه های فرهنگی در سیاست خارجی. حضور مؤثر تر در نمایشگاه های بین المللی اکسپو و تقویت برند سازی ملی.
مؤلفه ها و ظرفیت های زبان فارسی در دیپلماسی فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
169 - 203
حوزه های تخصصی:
امروزه مقوله زبان و آثار انتقال فرهنگی آن بیش ازپیش موردتوجه قرارگرفته است و ابزارهای فرهنگی ادبی جوامع به مثابه یکی از مهم ترین روش های اثرگذاری قدرت نرم مورد نظر می باشد. ازآنجایی که دیپلماسی فرهنگی تأمین کننده منافع ملی با بهره مندی از جاذبه های فرهنگی است، در شرایط کنونی مستلزم به کارگیری ابزارهای قدرتمند و بامعنا است تا بتواند به عرصه ای برای ظهور همه ظرفیت های بالقوه و قابلیت های تاریخی، علمی- آموزشی و هنری یک کشور، باهدف جذب مخاطبین بیشتر تبدیل گردد. مقاله حاضر به دنبال تبیین ظرفیت ها و مؤلفه های قدرت نرم زبان فارسی در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است تا از این رهگذر بتواند ضمن مطالعه جامع و روشمندِ ابعادِ این ظرفیت ارزشمندِ دیپلماسی ایران، در جهت پردازش دقیق و منسجم تر آثار آن بر تحقق منافع کشور مؤثر واقع شود. نگارندگان برای توضیح و تبیین این معنا، به اهمیت دیپلماسی فرهنگی اشاره نموده، سپس ظرفیت های زبان فارسی برای اثرگذاری بر قدرت نرم ایران را مورد مطالعه قرار داده و در انتها به مصادیق تأثیر تاریخی زبان و ادب فارسی بر حوزه های فرهنگی- تمدنی متعدد اشاره می کنند.
ایران فرهنگی و همگرایی تمدنی در آسیای مرکزی و قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
213 - 231
حوزه های تخصصی:
در کنار دیپلماسی کلاسیک که بر منابع سنتی قدرت مانند قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی و قدرت نظامی متکی است، امروزه نوع جدیدی از منبع قدرت در سیاست خارجی مورد توجه قرار گرفته است که متاثر از هویت تمدنی است . به عبارتی فرهنگ، هویت و اشتراکات تمدنی مبنایی برای همگرایی کشورها و تامین منافع ملی در عرصه سیاست خارجی محسوب می شود. در حقیقت پیوندهای عمیق فرهنگی و تمدنی می تواند بسترهای همگرایی منطقه ای را فراهم کرده و بدین ترتیب کشورهای یک حوزه تمدنی را به سمت دستیابی به اهداف مشترک رهنمون سازد. با توجه به انگاره فوق، پژوهش حاضر در پی بررسی و پاسخگویی به این سوال اصلی است که مؤلفه های تاریخی- فرهنگی چگونه ممکن است به همگرایی ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز کمک کند؟ فرضیه ای که در پاسخ به سوال فوق در این مقاله مورد آزمون قرار گرفته این است که ترویج «سیاست خارجی تمدنی» مبتنی بر مفهوم «ایران فرهنگی» می تواند نقش تعیین کننده ای در همگرایی این کشورها داشته باشد. روش پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است و داده ها نیز با رجوع به منابع کتابخانه ای و همچنین با مراجعه به منابع اینترنتی جمع آوری شده است.
دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران؛ مطالعه موردی: عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
271-303
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران حامل و واجد مختصات و مولفه های فرهنگی غنی و ارزشمندی است که تحت تاثیر آموزه های مقدس و متعالی اسلام و به ویژه مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بوده و می تواند دیپلماسی فرهنگی فعال تری از خود نشان دهد. در این راستا عربستان سعودی، کشور مسلمانی است که از اهداف دیپلماسی فرهنگی ایران بوده، می تواند به عنوان «مطالعه موردی»، مورد توجه واقع شود. سوال اصلی، تحقیق حاضر عبارتست از اینکه دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در عربستان سعودی، واجد و حامل چه مولفه هایی بوده است؟ روش پژوهش، به صورت توصیفی، تحلیلی و کاربردی بوده که ضمن مصاحبه با نخبگان و صاحبنظران، از تحقیقات گسترده کتابخانه ای، اسنادی والبته الگوی پژوهشی «روش مطالعه موردی»، نیز بهره برده است. نتیجه ، نشان می دهد که مولفه های ارزشی-بینشی، بیشترین درجه اهمیت را از نظر صاحبنظران و در مقایسه با سایر مولفه ها به خود اختصاص داده و البته میزان موفقیت بیشتری، هم در شرایط فعلی (1400) و هم در شرایط آتی(1404) خواهیم داشت.
فرصتها و چالشهای تبلیغی جامعه المصطفی در عرصه بین الملل با تکیه بر دیپلماسی فرهنگی
حوزه های تخصصی:
مسائلی از قبیل جهانی شدن، افزایش وسایل ارتباط جهانی و پیوند زمان و مکان و... بحث درباره مباحث فرهنگی و ارتباطات و تعاملات فرهنگی را ضروری ساخته است به گونه ای که به نظر بسیاری از متفکران مباحث ارتباطات فرهنگی و توسعه، این ارتباطات و تعاملات فرهنگی در جهان معاصر را به عنوان مهم ترین عامل در فرآیند توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، انسانی و اخلاقی می دانند.انقلاب اسلامی بدین معناست که فرهنگ اسلامی در تمامی شئون فردی و اجتماعی، اصل، پایه و مبنا قرار گیرد؛ بنابراین نباید فراموش کرد که انقلاب اسلامی ایران حقیقتاً انقلاب فرهنگی است و چنین انقلابی نیازمند ابزار خاصی برای انجام هدف های خود در عرصه بین المللی است، از مهم ترین این ابزار می توان ابزار فرهنگی- تبلیغی را نام برد. جامعه المصطفی صلی الله علیه و آله نیز یکی از ابزارهای فرهنگی تبلیغی جمهوری اسلامی است و در این مقاله تلاش می شود تا فرصت ها و تهدید های پیش روی این نهاد علمی، فرهنگی و تبلیغی را در عرصه بین الملل مورد کنکاش قرار داده و در ادامه راهبردها و پیشنهاداتی را برای پیشبرد اهداف متعالی جامعه المصطفی صلی الله علیه و آله در عرصه بین المللی ارائه داده شود.
دیپلماسی فرهنگی فرانسه: راهبردهای حمایت از صادرات فرهنگ از طریق کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی سیاست خارجی جمهوری فرانسه گواه آن است که در نگاه حکومت های مختلف آن، فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی دارای جایگاه و اهمیت بوده است. کتاب به عنوان صنعت فرهنگی که مخاطبان بین المللی را هدف قرار می-دهد در زمره ابزارهای عمده فرهنگی برای جذب و نفوذ فرانسه در کشورهای دیگر محسوب می شود. صنعت کتاب امروز از صنایع فرهنگی پیشرو فرانسه در زمینه صادرات به شمار می رود و عملکرد ناشران نقش مهمی در تبیین و نمایاندن فرهنگ فرانسوی در خارج از کشور دارد. مراکز و شبکه های فرهنگی فرانسه در چارچوب برنامه های راهبردی و اجرایی دیپلماسی فرهنگی، از طریق پشتیبانی ترجمه و ترویج سفر نویسندگان فرانسوی زبان در سراسر جهان از صنعت کتاب حمایت می کنند. از نظر سیاست گذران حوزه کتاب فرانسه، نویسندگان حاملان عمده نفوذ فکری و فرهنگی فرانسه به شمار می روند. این مقاله با رویکردی توصیفی و تاریخی به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که چگونه دولت فرانسه از رهگذر بهره گیری از صادرات کتاب درصدد تقویت دیپلماسی فرهنگی خود در کشورهای فرانسوی زبان آفریقا برآمده است؟ فرضیه مقاله حاضر آن است که دولت فرانسه از رهگذر صادرات کتاب و ادبیات فرانسوی به عنوان یکی از منابع اصلی قدرت نرم در عرصه دیپلماسی فرهنگی با جذب مخاطبان به ویژه در کشورهای فرانسوی زبان قاره آفریقا به صادرات از طریق رسانه کتاب به انتقال فرهنگ، ادبیات و هنر برای ارائه تصویری مثبت از این کشور در عین تداوم هژمونی می پردازد.