مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
دیپلماسی فرهنگی
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
415 - 427
حوزه های تخصصی:
گفتمان اسلام سیاسی با نشانه مرکزی اسلام منجر به شکل گیری انقلاب اسلامی و تجلی جمهوری اسلامی ایران شد ،موتور محرکه این گفتمان ایدئولوژی بود ، به واقع ایدئولوژی و فرهنگ صورتبندی گفتمانی را شکل داده و به واسطه تفسیر خاص امام خمینی (ره) از اسلام شاهد شکل گیری ساخت قدرت جدید بودیم ،این ساخت به واسطه ماهیت فرهنگی و ایدئولوژیکی به دنبال بازاندیشی و بازنگری در قواعد و اصول حاکم بر نظم جهانی و منطقه ای بود و به دنبال طراحی نظم نوین در سطح بین الملل بود ،ساخت و ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی منجر به تحول در ماهیت قدرت شد و این مقدمه دگرگونی جهت گیری های سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران شد .امام خمینی (ره) با تعریف نشانگانی چون امت محوری ،عدالت طلبی و رویکرد جهان وطنی از برای گفتمان اسلام سیاسی به دنبال بیداری انسانی و تحول در درون انسان ها بود ،صدور انقلاب به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای دیپلماسی فرهنگی بود که فراتر از تبلیغات به دنبال تحول بخشی در جوامع انسانی بود ،کاربست سازه های نرم افزاری و قدرت نرم در سیاست خارجی منطق نوینی را در نظام بین الملل عملیاتی نمود هدف از پژوهش بررسی نقش و نسبت دیپلماسی فرهنگی و گفتمان اسلام سیاسی در منظومه فکری امام خمینی (ره) می باشد .و .سوال پژوهش عبارت است از :نسبت دیپلماسی فرهنگی و گفتمان اسلام سیاسی در منظومه فکری امام خمینی(ره)چیست ؟با توجه به هدف و سوال طرح شده رابطه متغیرها برسی خواهد شد
تحلیلی بر کارکرد سیاست فرهنگی یونسکو در پیوند کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
297 - 321
حوزه های تخصصی:
شناختن و شناساندن عناصر فرهنگی مشترک، نقش مهمی در همگرایی و واگرایی ملت ها دارد. وجود تشابهات فرهنگی و آگاهی از آن ها، موجب تسهیل در همکاری و ارتباطات میان کشورهاست. کارویژه اصلی یونسکو نیز پیشبرد همکاری های فرهنگی میان ملت ها می باشد و این کارگزاری با ایجاد سازوکارهای نهادی، به شناخت متقابل فرهنگ های متجانس مبادرت می نماید. در این میان، حوزه تمدنی ایران فرهنگی به عنوان یکی از برجسته ترین پهنه های فرهنگی جهان، همواره از ظرفیتی کم نظیر به منظور گسترش همکاری در میان واحدهای سیاسی ذیربط برخوردار می باشد. با توجه به موارد مذکور این پرسش مطرح می باشد که یونسکو چگونه از سیاست فرهنگی در جهت توسعه پیوندهای سیاسی-هویتی در میان کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی بهره جسته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای چهارچوب نظری دیپلماسی فرهنگی و با استناد به منابع کتابخانه ای و آماری انجام گرفته است. در نهایت، یافته های این پژوهش بیانگر آن است که یونسکو در قالب اجرای پروژه های فرهنگی همانند میراث جهانی، میراث فرهنگی ناملموس، حافظه جهانی، دانشگاه های همزاد، شهرهای خلاق و دیگر موارد، به همگرایی فرهنگی در حوزه تمدنی مزبور مبادرت ورزیده است. روندی که علاوه بر توسعه مناسبات چندوجهی فرهنگی در میان کشورهای این حوزه، همواره تحت الشعاع شماری از چالش های اجرایی، سیاسی و اجتماعی نیز بوده است.
راهبردهای بهره گیری از ظرفیت های سینمای ایران با رویکرد معرفی سیمای فرهنگ ایرانی در عرصه بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۵۶
265 - 288
حوزه های تخصصی:
استفاده بهینه از ظرفیت های سینما، به عنوان رسانه ای که در زمینه های اجتماعی و به ویژه فرهنگی تأثیرگذار است، نیازمند داشتن هدف، راهبرد و برنامه ریزی است. پژوهش پیش رو، با هدف دست یابی به راهبردهایی برای سینمای ایران، با رویکرد معرفی فرهنگ ایرانی در عرصه بین الملل صورت گرفت. این پژوهش کیفی به روش پیمایشی و با نمونه گیری به شیوه گلوله برفی و هدفمند انجام شد. پس از مطالعات اسنادی، با بهره گیری از مصاحبه عمیق با استادان، منتقدان، کارگردانان، مدیران حوزه پخش بین المللی فیلم و خبرگان، محیط و عوامل درونی و بیرونی سینما در عرصه بین الملل بررسی شد و گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه صورت گرفت. روایی پرسش نامه به شیوه صوری و پایایی آن با آلفای کرونباخ تأیید شد. با تعیین نقاط قوت، ضعف و فرصت ها و تهدیدها، تحلیل داده ها و تدوین راهبردها برای هریک از مناطق چهارگانه با ماتریس SWOT انجام شد. بر اساس نتایج پژوهش، موقعیت راهبردی سینمای ایران در سطح بین الملل رقابتی نشان داده شد؛ اما ازآنجاکه نقطه به دست آمده بسیار به بخش محافظه کارانه نزدیک است، راهبردهای این بخش نیز مورد توجه اند. ساخت و حمایت از فیلم هایی با شاخصه های فرهنگ ملی ایران و ساخت فیلم هایی با تأکید بر مؤلفه های عشق، انسانیت، صلح جویی و اخلاق؛ سرمایه گذاری و حمایت از فیلم های مستند باکیفیت با موضوع ایران و مردم ایران؛ فراهم آوردن امکان نمایش آن ها در خارج از کشور؛ استفاده از افراد آشنا به پخش بین المللی فیلم در نمایش فیلم در خارج از کشور و نظارت بر شاخص های کیفی محتوایی و تکنیکی ازجمله راهبردهای مناسب در این زمینه هستند.
تحلیلی بر کارکرد سیاست فرهنگی یونسکو در پیوند کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
297 - 321
حوزه های تخصصی:
شناختن و شناساندن عناصر فرهنگی مشترک، نقش مهمی در همگرایی و واگرایی ملت ها دارد. وجود تشابهات فرهنگی و آگاهی از آن ها، موجب تسهیل در همکاری و ارتباطات میان کشورهاست. کارویژه اصلی یونسکو نیز پیشبرد همکاری های فرهنگی میان ملت ها می باشد و این کارگزاری با ایجاد سازوکارهای نهادی، به شناخت متقابل فرهنگ های متجانس مبادرت می نماید. در این میان، حوزه تمدنی ایران فرهنگی به عنوان یکی از برجسته ترین پهنه های فرهنگی جهان، همواره از ظرفیتی کم نظیر به منظور گسترش همکاری در میان واحدهای سیاسی ذیربط برخوردار می باشد. با توجه به موارد مذکور این پرسش مطرح می باشد که یونسکو چگونه از سیاست فرهنگی در جهت توسعه پیوندهای سیاسی-هویتی در میان کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی بهره جسته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای چهارچوب نظری دیپلماسی فرهنگی و با استناد به منابع کتابخانه ای و آماری انجام گرفته است. در نهایت، یافته های این پژوهش بیانگر آن است که یونسکو در قالب اجرای پروژه های فرهنگی همانند میراث جهانی، میراث فرهنگی ناملموس، حافظه جهانی، دانشگاه های همزاد، شهرهای خلاق و دیگر موارد، به همگرایی فرهنگی در حوزه تمدنی مزبور مبادرت ورزیده است. روندی که علاوه بر توسعه مناسبات چندوجهی فرهنگی در میان کشورهای این حوزه، همواره تحت الشعاع شماری از چالش های اجرایی، سیاسی و اجتماعی نیز بوده است.
کاربست سرمایه های انسانی و رویدادهای ورزشی در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگو با کاربست سرمایه های انسانی و رویدادهای ورزشی در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بود. روش پژوهش ترکیبی و از نوع طرح های آمیخته است. جامعه آماری این پژوهش 264 نفر بود که با تعداد نمونه تحقیق برابری کرد. برای دستیابی به اهداف پژوهش از پرسش نامه های محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با روش دلفی در سه مرحله به تایید 21 نفر از متخصصین امور فرهنگی و ورزشی رسید. روایی سازه پرسشنامه نیز با تحلیل عاملی تاییدی به تایید رسید. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های اماری توصیفی و استنباطی از جمله معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد در الگوی فرهنگی جمهوری اسلامی دیپلماسی ایران در ورزش با تاکید بر حوزه ورزشی، مولفه های بعد ورزشی (سرمایه انسانی و تولیدات و محصولات ورزشی) دارای بیشترین اهمیت و مدل به دست آمده از برازش مناسب برخودار است.
بررسی تأثیر سیاست گردشگری بر دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی (1990- 2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر سیاست گردشگری بر دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی از سال 2017-1990 م ی پردازد و به عوامل مؤثر در تأثیرگذاری سیاست گردشگری بر دیپلماسی فرهنگی ایران اشاره می کند. جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی علاوه بر برخورداری از ویژگی های فرهنگی و تمدنی و تاریخی از موقعیت های جغرافیایی و ژئوپلتیک هم بهره مند است که این امر می تواند موجب تقویت و گسترش روابط فرهنگی در میان این کشورها گردد. پژوهش در پی پاسخگویی به این سوال است که سیاست گردشگری تا چه میزان موجب تقویت و ارتقاء دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی شده است؟ برای بررسی این موضوع از روش تلفیقی کیفی و کمی استفاده شده است. استخراج مطالب از اسناد بررسی داده های تحقیق گواه آن است که سیاست های گردشگری ج.ا.ایران به میزان اندک توانسته است موجب تقویت دیپلماسی فرهنگی در آسیای مرکزی شود، به نحوی که ساکنان کشورهایی که با جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی دارای اشتراکات تمدنی و فرهنگی و هویتی هستند، تمایل چندانی برای سفر به ایران ندارند.
تحلیل گفتمان معنامبنایانه آموزش زبان و ادبیات فارسی برای گسترش دیپلماسی فرهنگی (مطالعه موردی: ترکمنستان، ازبکستان و گرجستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
33 - 61
تحلیل گفتمان، رویکردی بینارشته ای در حوزه های زبان شناسی، معناشناسی، ادبیات، روابط فرهنگی، حوزه های بین الملل و برخی رشته های دیگر است. این رویکرد، چگونگی تبلور و شکل گیری معنا و پیام را در پیوند با عوامل درون زبانی و برون زبانی تحلیل و ارزیابی می کند. گفتمان ها به سبب استفاده از زبان و قدرت زبانی، به نوعی زبانِ روابطِ قدرت هستند و معانی و مضامین همسو و مشترک که در زبان متبلور است نیز از جلوه های بارز قدرت فرهنگی محسوب می شود. از این رو هدف از نگارش این مقاله، تشریح معنامبنایانه و تحلیل گفتمانی معانی و مشاهیر مشترک در قالب طرح واره های ذهنی با استفاده از روش اسنادی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی در جهت ارتقای سطح روابط فرهنگی است. مهم ترین یافته های این پژوهش در حوزه تمدنی مشترک (غیر هم زبان) مضمون ها، طرح واره های ذهنی و به ویژه عرفانی بین مشاهیر مشترک ایران و ترکمنستان است. طرح واره های عرفانی، اخلاقی و... برای ایران و ازبکستان نیز نمود دارد که می تواند با اقبال عمومی همراه شود. مضامین و طرح واره های ذهنی- حماسی شاهنامه و مضامین پاره ای از منظومه های عاشقانه یا حتی مضامین اشعار عمر خیام نیز که بیشتر با استقبال محققان گرجی مواجه شده است، می تواند نقشی بی بدیل در عرصه گسترش روابط فرهنگی با کشورهای غیر هم زبان حوزه تمدنی ایجاد کند.
نقش گردشگری دینی در دیپلماسی فرهنگی و وحدت جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
صنعت گردشگری عامل مؤثر در توسعه فرهنگی در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی به شمار می رود و در ایجاد صلح و ثبات منطقه ای و بین المللی و افزایش تعاملات علمی، رشد تولیدات اقتصادی، اجتماعی، وحدت جوامع، تحول و تکامل ارزش ها و آداب و سنن مؤثر است. گردشگری به عنوان وسیله ارتباطی و ابزار دیپلماسی فرهنگی، نقش مؤثری در تعامل بین فرهنگ ها ایفا می کند. ازآنجایی که گردشگری می تواند فضایی پدید آورد که صلح میان ملت ها و حفظ و تکریم هویت های فرهنگی هرچه بیشتر صورت پذیرد، این مقاله با هدف تعیین نقش گردشگری دینی در دیپلماسی فرهنگی و وحدت جهان اسلام نگارش شده است تا از این طریق مقدمه ای برای توسعه گردشگری در میان کشورهای اسلامی و به طبع آن ایجاد و تقویت صلح و دوستی و همگرایی فرهنگی از یک طرف و ارتقای همکاری دولت ها در ایجاد و توسعه امنیت و تبادلات فرهنگی به عنوان پیش درآمد همکاری های اقتصادی و سیاسی باشد. در این مقاله نویسنده در پی پاسخ به این سؤال است که نقش گردشگری دینی در دیپلماسی فرهنگی و وحدت جهان اسلام چیست؟ محقق در این مقاله فرض را بر این خواهد گذاشت که گردشگری دینی می تواند نقش مؤثری در دیپلماسی فرهنگی کشورها، همگرایی و وحدت جهان اسلام ایفا کند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای و بانک های اطلاعاتی اینترنتی انجام گرفته شده است.
تبیین دیپلماسی عمومی و فرهنگی از منظر سازه انگاری جهان وطنی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحولات نظام بین الملل و روند های جدید جهانی، دیپلماسی را متحول کرده است به طوری که در کنار کاربرد دیپلماسی سنتی، امروزه اشکال جدید دیپلماسی به ویژه دیپلماسی عمومی/ فرهنگی درراستای تحقق منافع ملی کشور ها به کار می رود. دیپلماسی عمومی/ فرهنگی اقدماتی برای تعامل و ارتباط با دیگر ملل و اندیشه ها با هدف ایجاد روابط بلند مدت فرهنگی و بر پایه ارزش ها و سیاست های نظام مورد نظر با جوامع دیگر است. اهداف نهایی دیپلماسی عمومی/ فرهنگی اطلاع رسانی و نفوذ بر مخاطبان خارجی، ایجاد گفتمان متقابل و روابط بلند مدت می باشد. برنامه های آموزشی، فرهنگی، پژوهشی و پخش برنامه های رادیو تلویزیونی، ماهواره ای و اینترنتی را می توان از اجزاء این دیپلماسی دانست.سازه انگاری جهان وطنی از نظر فلسفی بر اساس دیپلماسی چند جانبه، تئوری جهان وطنی و سیاست های سازه انگارانه می باشد. اهداف سازه انگاری جهان وطنی ساخت روابط دوستانه پایدار میان دولت ها با دعوت از جوامع آن ها برای یادگیری از یکدیگر در ساخت نگرش های فرهنگی جهان وطنی می باشد.سئوالی که در این جا مطرح است این است که چگونه می توان دیپلماسی عمومی/ فرهنگی را با نظریه سازه انگاری جهان وطنی تبیین نمود؟ فرضیه پژوهش بر این اساس استوار است که اهداف دیپلماسی عمومی/ فرهنگی از منظر سازه انگاری جهان وطنی ساخت روابط دوستانه پایدار میان کشور ها با مخاطب قرار دادن جوامع آن ها در ساخت رفتار های جهان وطنی فرهنگی است.چند جانبه گرایی در دیپلماسی عمومی و فرهنگی با گفتمان در میان موسسات جهانی و واحد های آکادمیک و با تاکید بر مکانیزم های مشترک همکاری در حوزه های فرهنگی و روابط بین المللانجام میگیرد
نقش ارتباطات میان فرهنگی در تصمیم کشورها به تنش زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
تنش زدایی یکی از رویکردهای مورد توجه در سیاست خارجی است که به خصوص از دهه هفتاد میلادی مورد اقبال قرار گرفت. اگرچه شاید چنین به نظر برسد که نقش اصلی در تصمیم کشورها به تنش زدایی توسط رهبران و سیاست مداران گرفته می شود، اما مردم نیز می توانند در اتخاذ و پیگیری این سیاست نقش داشته باشند. هنگامی که افراد تصور و ادراک خود را نسبت به یک کشور تغییر می دهند شرایط را برای تصمیم رهبران جهت تغییر رویکرد نسبت به کشور مورد نظر فراهم می کنند؛ چراکه تصمیمات رهبران متاثر از افکار عمومی در جامعه است. لذا می توان گفت تنش زدایی میان کشورها به دو صورت امکان پذیر است. در یک حالت تنش زدایی میان رهبران و طبقه حاکمه دو کشور صورت می گیرد که می توان از آن با عنوان «تنش زدایی از بالا» نام برد و حالت دوم که ابتدا تنش زدایی میان مردم دو کشور صورت می گیرد و سپس به رهبران القاء می شود که می توان آن را «تنش زدایی از پایین» نام نهاد. این پژوهش با تبیین این موضوع ادعا می کند مهم ترین عامل تاثیرگذار در تغییر دیدگاه و ادراک مردم یک کشور نسبت به دیگری (تنش زدایی از پایین)، ارتباطات میان فرهنگی است که با افزایش آگاهی و شناخت ملت ها از یکدیگر و رفع سوءتفاهمات احتمالی، زمینه را برای مشروعیت تصمیم دولت ها به تنش زدایی با «دیگری» فراهم می کند. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
دیپلماسی فرهنگی و تأثیر آن بر روابط سیاسی و اقتصادی کشورها (مطالعه موردی: روابط ایران و ژاپن در دوران تحریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به تحولات جامعه بین المللی و پدیدار شدن چرخش نسبی از مادی گرایی و امنیت محوری به گفتمان مبتنی بر فرهنگ، "فرهنگ" و "روابط فرهنگی" به عنصری حائز اهمیت در سیاست خارجی کشورها تبدیل شده است. بر همین اساس، "دیپلماسی فرهنگی" بخشی از اولویت های اصلی سیاست خارجی کشورها در نظر گرفته می شود. اتخاذ دیپلماسی فرهنگی توسط دو دولت ایران و ژاپن و انجام فعالیت های فرهنگی به منظور حفظ و توسعه روابط فی مابین در شرایط ناشی از تحریم های هسته ای ایران، نمایانگر اهمیت روابط فرهنگی در زمانی است که روابط سیاسی و اقتصادی دچار نقصان می شود. دو کشور ایران و ژاپن با انجام تبادلات فرهنگی مختلف در شرایط سخت ناشی از تحریم ها، سعی در تلطیف فضای منفی ایجاد شده و باز نگاه داشتن کانال های ارتباطی نمودند تا در زمان فراهم شدن شرایط، روابط سیاسی و اقتصادی قابلیت بازگشت سریع به شرایط عادی را داشته باشند.
تبیین جایگاه دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روابط با بلاروس(مقاله علمی وزارت علوم)
مهم ترین بسترهای همکاری مشترک جمهوری اسلامی ایران و بلاروس که سبب گسترش مناسبات دو کشور شده است این است که هر دو کشور در حوزه سیاست خارجی، دیپلماسی فرهنگی را سرلوحه روابط خود قرار داده اند. در واقع، دیپلماسی فرهنگی در گستره روابط بین الملل، در جهت توسعه روابط و ارتباطات در بین کشورها جایگاه ویژه ای یافته و سبب همسویی میان دولت ها و ملّت ها گردیده است. دیپلماسی فرهنگی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮑﯽ از اﺑﺰارﻫﺎی ﺑﻪ ﮐﺎرﮔﯿﺮی ﻗﺪرت ﻧﺮم در پشتیبانی سیاست خارجی کشورها که هنر ﺗﻘﻮﯾﺖ و ﺣﺼﻮل ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﯽ ﮐﺸﻮرﻫﺎ را برعهده دارد، در فراهم آوردن بستر های همکاری های مشترک، فهم و معرفی فرهنگ ها و تبادل ارزش های فرهنگی و نیز تثبیت روابط حسنه میان دولت ها تاثیر بسزایی دارد. با توجه به این واقعیت، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که دیپلماسی فرهنگی چگونه می تواند در ارتقای تعاملات چندوجهی میان ایران و بلاروس تاثیرگذار باشد؟ یافته های پژوهش با بهره گیری از اسناد و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تبیینی و با استفاده از رهیافت نظری روابط فرهنگی بین المللی، بیانگر آن است که در صورت توانمندسازی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و بلاروس دو کشور خواهند توانست سطوح همکاری ها را در حوزه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی به طور فزاینده توسعه دهند و در مجموع موجب ارتقای منافع و مصالح ملی متقابل شوند.
ارائه مدل شایستگی رایزنان و وابستگان فرهنگی ج.آ.آ با استفاده از مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
رایزنان و وابسته های فرهنگی به عنوان یک دیپلمات فرهنگی در خارج از کشور، وظیفه اصلی معرفی، توسعه و ترویج فرهنگ کشور را در کشور میزبان داشته و ماموریت دیپلماسی فرهنگی و ارتقاء آن به عنوان یکی از ابزارهای دیپلماسی عمومی و قدرت نرم را بر عهده دارند از اینرو این افراد به عنوان مهمترین سرمایه انسانی دستگاه دیپلماسی فرهنگی زمانی می توانند در ایفای این نقش بطور اثربخش عمل کنند که از شایستگی های لازم برای آن برخوردار باشند. هدف مقاله حاضر ارائه مدل شایستگی رایزنان و وابسته های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور می باشد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی است و بر مبنای یک مرور نظام مند انجام شده است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر 858 اثر بازیابی شده شامل مقالات و پایان نامه ها از 8 پایگاه اطلاعات علمی معتبر داخلی و خارجی از طریق جستجوی کلمات کلیدی و انجام فرآیند غربالگری بود که در نهایت 16 اثر به منظور بررسی و تحلیل بیشتر انتخاب شد. یافته ها نشان داد که مدل شایستگی رایزنان و وابسته های فرهنگی ایران را می توان در سه بُعد اصلی: شایستگی های فنی، شایستگی انسانی و شایستگی ادراکی و هفت مقوله : دانش و آگاهی، توانایی فنی و تخصصی؛ ویژگی های فردی و شخصیتی، شایستگی ارتباطات میان فرهنگی و ویژگی های ارزشی و اخلاقی؛ مهارت های مدیریتی و رهبری، و شایستگی سیاسی تعریف کرد.
منافع ملی و شاخص های دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
7 - 38
استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی در مقایسه با ابزارها و اهرم های رایج دیگر در روابط بین الملل دارای مزایایی است که مهم ترین آنها عبارت اند از مواجه شدن با مقاومت کمتر در جوامع وکشورهای مقصد، عاری بودن دیپلماسی فرهنگی از لحنی خصمانه در کنار جذابیت، حضور جدی تر بازیگران غیررسمی، نهادهای مدنی و اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی. دیپلماسی فرهنگی بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزش ها و منافع مشترک و جهانشمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزش ها و منافع مشترک است. دیپلماسی فرهنگی می تواند خلاقانه تر، انعطاف پذیرتر و حتی فرصت طلبانه تر از دیپلماسی کلاسیک و سنتی در بسیاری از حوزه ها طراحی و اجرا شود. دیپلماسی فرهنگی با سهولت بیشتری در همه لایه های جامعه رسوخ می کند و بر نگرش جامعه هدف نسبت به کشوری که دیپلماسی فرهنگی را به کار می گیرد تاثیر سازنده داشته باشد. بنابراین در این صورت قدرت آفرین نیز خواهد بود. مقاله حاضر ضمن معناسازی دیپلماسی فرهنگی، در صدد است تا به شاخصه های دیپلماسی فرهنگی ایران بپردازد. جمهوری اسلامی ایران قابلیت های چشمگیری در این خصوص دارد که به شرط استفاده بهینه از آنها می تواند به ارتقای پارامترهای قدرت نرم در سیاست خارجی ایران کمک کند.
چالش های دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
با فروپاشی اتحاد شوروی، آسیای مرکزی به عنوان پاره ای مهم از این نظام سیاسی، در معرض تغییر و تحولات جدی قرار گرفت. اقتصادهای ورشکسته، تداوم الگوها و سنت های فرسوده، کنش سیاسی و بنیان های هویتی ازهم گسیخته، جمهوری های آسیای مرکزی را در همان ابتدای دهه 1990 دچار آشفتگی ساخت. جمع بندی نخبگان سیاسی این کشورها، استقبال از الگوهای پیشنهادی بازیگران خارجی برای برون رفت از این بن بست بود. جمهوری اسلامی ایران و ترکیه دو همسایه ای بودند که بیشتر از دیگران به ذهن رهبران این جمهوری ها می آمدند. با توجه به پاره ای از میراث مشترک فرهنگی- هویتی این دو کشور با این جمهوری ها، هر دو قدرت با بهره گیری از چاشنی فرهنگ برای نفوذ بر این منطقه می کوشیدند. اما سیاست های فرهنگی تهران و آنکارا به تدریج با موانعی جدی روبه رو شد. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چالش مهم پیش روی دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی چیست؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که برای ایران امنیتی شدن دستور کارهای فرهنگی این کشور و برای ترکیه زمزمه نوعثمانی گری و هراس از تسلط منطقه ای ترکیه، چالش اساسی فراروی دیپلماسی فرهنگی آن در آسیای مرکزی است. به نظر می رسد در این دوره سی ساله در عرصه کنشگری فرهنگی دو کشور در آسیای مرکزی، سرانجام نتیجه آن، ناکامی نسبی بوده است. روش این نوشتار کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی از نوع پس رویدادی و شیوه گردآوری داده ها بر اساس داده های استنادی و مجازی است.
مدل مطلوب سیاست های فرهنگی ایران در چین با آینده نگری نظام سیاسی جمهوری خلق چین
منبع:
پژوهش ملل اسفند ۱۴۰۱ شماره ۸۵
75-94
بنابر فرضی جدی در سیاست بین الملل، چین در سال هایی نه چندان دور بر کرسی ابرقدرتی جهان تکیه خواهد زد. جمهوری اسلامی ایران نیز تلاش دارد تا قدرت خود را در منطقه خاورمیانه تثبیت کند، که برای این مهم لازم است تا با یک قدرت جهانی متحد شود. به نظر چین با یک راهبرد درست و منطقی در قالب چارچوب های سیاست خارجی ایران، که قطعا پیشانی این راهبرد نیز دیپلماسی و روابط فرهنگی خواهد بود، می تواند هدف، شریک و هم پیمان بین الملل خوب و قابل اعتمادی باشد. به خصوص در حوزه فرهنگی نیز تحت هر شرایطی، چین به دلیل جمعیت قابل توجه خود پروژه ای موفق برای دیپلماسی فرهنگی ایران محسوب می شود و ایران نیز بنا به سنت های تاریخی، تمدنی و هنری خود فرصت های بسیاری در این حوزه پیش رو دارد. فرض ما در پژوهش حاضر به این ترتیب است که ایران و چین براساس روابط تمدنی مشترک خود با یکدیگر در طول تاریخ، در حال حاضر می توانند در مناسبات بین المللی بعنوان یک قدرت جهانی و منطقه ای با یکدیگر اقدامات مثبت و تعاملات سازنده ای را به نمایش بگذارند. لذا در این مقاله تلاش شده است تا ضمن بررسی شناخت آینده سیاسی چین، بوسیله روش تحقیق کیفی و کاربردی، با رویکردهای فرهنگی، علمی، رسانه ای، سیاسی و گردشگری مدلی مطلوب برای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جمهوری خلق چین ارائه کند
طراحی مدل توسعه دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
40 - 61
هدف از این پژوهش توصیفی و کاربردی ارائه مدلی برای توسعه دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا است. جهت دستیابی به مولفه های موثر بر آن، در دو مرحله ، نظر کارشناسی 29 نفر از خبره گان امور فرهنگی در حوزه ایران و ایتالیا – شامل دیپلمات ، سفیر، استاد دانشگاه و فعال فرهنگی- استخراج شد و سپس از ایشان خواسته شد به سوال های پرسشنامه ای براساس سه حوزه قابلیت ها و ظرفیت ها و اشتراکات فرهنگی در شرایط موجود و مطلوب پاسخ دهند. در حوزه قابلیت ها مولفه ها و شاخص هایی چون ارزش های معنوی، مبانی قانونی، همکاری سازمان های مردم نهاد، سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی، نقش سفارت خانه ها و عضویت در سازمان های بین المللی مد نظر قرار گرفت. در حوزه ظرفیت ها محصولات فرهنگی، هنری و رسانه ای، آموزش فرهنگ و زبان، میراث فرهنگی، هنری، گردشگری و کتابخانه ای، نمایشگاه ها و جشنواره ها، شبکه سازی اجتماعی و تالارهای گفتگوی مجازی، مراکز علمی و پژوهشی و ورزش؛ و در اشتراکات: جغرافیای فرهنگی، قرابت های تمدنی و تاریخی، گفتمان های صلح طلب و منافع مشترک. پس از دستیابی به اتفاق نظر مطلوب و تجزیه و تحلیل اطلاعات، نتایج ذیل به دست آمد: در شرایط موجود تنها حوزه ای که بر توسعه دیپلماسی فرهنگی دو کشور موثر بوده، حوزه اشتراکات فرهنگی است. این در حالی ست که در شرایط مطلوب، دو حوزه دیگر یعنی قابلیت ها و ظرفیت های فرهنگی، نیز حائز اهمیت هستند و از همین رو در تدوین مدل توسعه دیپلماسی ایران در رابطه با ایتالیا باید مدنظر قرار بگیرند.
دیپلماسی فرهنگی و مقابله با پروژه ایران هراسی در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۲)
27 - 46
حوزه های تخصصی:
ایران هراسی از اصطلاحاتی است که به طور خاص و ویژه درزمینه رابطه ایران و منطقه خاورمیانه و جهان غرب، تداوم یافته است. مقابله با این پدیده نیاز به استفاده از ابزارهایی هم چون دیپلماسی فرهنگی دارد. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه گونه می توان از دیپلماسی فرهنگی به عنوان ابزاری در راستای مقابله با پروژه ایران هراسی در خاورمیانه استفاده نمود؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که می توان ضمن شناخت دقیق و همه جانبه ابعاد ایران هراسی از دیپلماسی فرهنگی به مثابه ابزار مستقیم یا غیرمستقیم برای تاثیرگذاری بر نگرش ها و افکار عمومی مؤثر بر مؤلفه های تصمیم سازی دیگر کشورها برای مقابله با ایران هراسی به خصوص در منطقه خاورمیانه استفاده نمود؛ بنابراین این مقاله باهدف شناخت ابعاد مختلف مقوله ایران هراسی، دیپلماسی فرهنگی را به مثابه ابزاری برای مقابله با این پدیده به خصوص در منطقه خاورمیانه مطرح می نماید. مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی است و از روش تفسیری جهت نیل به اهداف تحقیق استفاده شده است.
اهمیت فعالیتهای فرهنگی در روابط بین الملل و ارائه مدل عملیاتی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال سوم پاییز ۱۳۸۸ شماره ۵
61 - 83
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با اهداف بررسی نقش و تاثیر مؤلفه های فرهنگ ی در روابط بین الملل ، بررسی تناسب ساز و کارهای کنونی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با ظرفیت ها و توانمندی های بالقوه فرهنگی کشورمان ، بررسی و مطالعه تطبیقی الگوها و مدل های دیپلماسی فرهنگی نه کشور مورد مطالعه و در نهایت آسیب شناسی روابط فرهنگ بین المللی کشورمان با سایر کشورها انجام گرفته است . روش پژوهش براساس فرضیه ها و پرسش های پژوهش با د و روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است وجامعه آماری پژوهش عبارتند از رایزنان فرهنگی، وابستگان فرهنگی، مسئولین خانه های فرهنگ، مدیران و کارشناسان فرهنگی که حداقل یک دوره سه ساله تجربه فعالیت های فرهنگی در نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور را برعهده داش ته اند . برای ارائه مدل مناسب د یپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، از نگرش سیستمی بهره گرفته شده است . از این منظر دیپلماسی فرهنگی را در دو بخش اساسی بررسی شده است . نخستین بخش دیپلماسی فرهنگی شامل اصول و قواعدی است که بیانگر ویژگی های شکل دهنده دیپلماسی فرهنگی آن بشمار می رود و دومین بخش نیز ساختار دستگاه دیپلماسی فرهنگی است که در حقیقت دیپلماسی فرهنگی در درون آن و بوسیله آن تحقق خواهد یافت . مدل مطلوب برای ساماندهی فعالیت های فرهنگی بین المللی بخش های دولتی و غیر دولتی استفاده از مدل های ترکیبی یعنی استفاده از مدل روابط فرهنگی پیوسته (متمرکز) مبنی بر اینکه فعالیت های فرهنگی بین المللی باید دارای نظمی اندام وار و دارای روابط ارگانیک با هم دیگر باشد و کل فرایند و تمام سازمان ها و برنامه های آ نها به دنبال یک هدف باشند و همچنین استفاده از مدل شورایی برای سیاستگذاری و تدوین راهبردهای کلان و عمل یاتی برای روابط فرهنگی بین المللی جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورها م یباشد
نقش رسانه در دیپلماسی فرهنگی از دیدگاه اساتید حوزه ارتباطات، مدیریت امور فرهنگی و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۶ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
1 - 22
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: نقش رسانه به عنوان یک ابزار تأثیرگذار در افکار عمومی و فرهنگ جوامع را، نمی توان در پیشبرد اهداف دیپلماسی فرهنگی نادیده گرفت؛ لذا این پژوهش با هدف «شناسایی جایگاه و نقش رسانه در دیپلماسی فرهنگی» طراحی و اجرا گردید.
روش پژوهش: مطالعه حاضر توصیفی از نوع پیمایشی می باشد؛ ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن با روش صوری و اعتبار محتوا و پایایی آن با روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بررسی و مقدار آن 93/0 به دست آمد. جامعه آماری این پژوهش اساتید حوزه ی علوم ارتباطات، مدیریت امور فرهنگی و علوم سیاسی واحد علوم و تحقیقات به تعداد 40 نفر بودند که همه آن ها از طریق روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که رسانه در دیپلماسی فرهنگی و نیز در «تبادل فرهنگی، اشاعه فرهنگی و فرهنگ پذیری به عنوان مؤلفه های اصلی دیپلماسی فرهنگی» نقش مؤثری داشته است.
نتیجه گیری: رسانه توانسته است در تبیین و ترویج ارزش های فرهنگی در سایر کشورها، در توسعه روابط فرهنگی بین المللی و در فراهم آوردن بستر و زمینه ای برای مطالعه آداب و رسوم و سنن فرهنگ ها نقشی عمده داشته باشد. رسانه با گسترش و توسعه روابط مردم با مردم در جهان می تواند باعث اتحاد و یکدلی افکار عمومی جوامع شود و نیز بستر و زمینه ای برای آگاه سازی نسبت به نقاط مثبت سایر فرهنگ ها و نقاط منفی فرهنگ خودی فراهم آورد.