مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دیپلماسی فرهنگی
حوزه های تخصصی:
اگرچه سیاست خارجی موضوع مطالعه روابط بین الملل می باشد، با این حال می توان آن را از منظرهاای مختلف دیگر نیز به بحث و بررسی گذاشت. در نوشتار حاضر نویسنده از رویکرد ارتباطی به حوزه سیاست خارجی نگریسته و بر روی عامل مدیریت روابط کشورها به یکدیگر، تاکید نموده است. از این حیث نویسنده منظری تازه در بحث سیاست خارجی را عرضه می دارد که مشتمل بر چهار مساله بنیادین - که برای درک چگونگی تعامل میان فرهنگ، ارتباطات و سیاست خارجی ضروری است - را شامل می شود.....
گونه شناسی کتابخانه برون مرزی و نقش آن در دیپلماسی فرهنگی
حوزه های تخصصی:
با پیدایش دولت ملت ها، دیپلماسی کلاسیک و سپس دیپلماسی فرهنگی در روابط بین الملل، گونه جدیدی از کتابخانه ظهور می یابد که می توان آن را کتابخانه برون مرزی نامید. کتابخانه های برون مرزی به عنوان زیرساخت نظام اطلاع رسانی برون مرزی از اهمیت خاصی در دیپلماسی فرهنگی برخوردارند...
تاثیر دیپلماسی فرهنگی بر منافع ملی کشورها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در میان انواع دیپلماسی نوین اعم از دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانه ای و دیپلماسی آموزش، دیپلماسی فرهنگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دیپلماسی فرهنگی به کشورها اجازه می دهد که با استناد به عناصر کلیدی و نفوذ دولتهای خود، به طور مستقیم با مخاطبان خارجی، به انضمام مردم معمولی و رهبران افکار، در ارتباط باشند. نفوذ بر روی توده های خارجی و آوردن آنها به صحنه بین المللی، به منظور فراهم آوردن فشار موثر به دولتهای آنها، در نظر گرفته می شود. در این راستا، سوال اساسی این پژوهش اینست که چرا دولتها اطلاعات و ارزشهای فرهنگی خود را در جامعه بین الملل منتشر می کنند و این که چرا آنها معتقدند که در صورت محقق شدن چنین امری، به منافع ملی خود دست خواهند یافت؟
مقاله پژوهشی حاضر ضمن بررسی جایگاه دیپلماسی فرهنگی در میان انواع دیپلماسی نوین، به بررسی مدیریت دیپلماسی فرهنگی در کشورهای مختلف به منظور تامین منافع ملی مورد هدف این کشورها می پردازد.
تأثیر جهانیشدن فرهنگ بر جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن فرهنگ به عنوان یکی از ابعاد موضوع جهانی شدن، بیش از سایر ابعاد تأثیر کلیدی در تبیین و تحلیل جایگاه دیپلماسی عمومی یا فرهنگی در سیاست خارجی ایران دارد. جهانی شدن فرهنگی بستر و زمینه گسترش ارتباطات، فن آوری های نوین و تغییر بافت دولت از تنها بازیگر سیاست خارجی به بازیگر عمده را فراهم می کند. به عبارت دیگر با گسترش دیپلماسی عمومی، به عنوان ابزار قدرت نرم، زمینه های تقویت و هبستگی میان کشور های همسایه و اسلامی در اولویت اهداف سیاست خارجی ج.ا.ایران خواهد بود.
این مقاله به دنبال این است که با توجه به اهمیت فرهنگ در سیاست خارجی، آثار جهانی شدن فرهنگ در سیاست خارجی ایران را از منظر دیپلماسی عمومی مورد بررسی قرار دهد.
دیپلماسی فرهنگی ایران در خاورمیانه؛ تحول ارتباطات و لزوم کاربرد ابزارهای نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران با وجود داشتن ارزش ها و انگاره های فرهنگی مشترک با دیگر کشورهای خاورمیانه، در دیپلماسی فرهنگی در این منطقه ضعف ها و چالش هایی دارد. ایران هراسی و شیعه هراسی تبلیغ شده در کشورهای خاورمیانه، دو چالش مهم کارآمدی دیپلماسی ایران در این منطقه هستند. این مقاله با توجه به گسترش ابزارهای ارتباطی بین مردم و جوامع، همچنین تحول معنا و مفهوم دیپلماسی استدلال می کند که دیپلماسی فرهنگی نیازمند ابزارهای نوین غیررسمی ، عمومی و فراگیر است که مخاطب آنها بیشتر، مردم کشورهای خاورمیانه (و نه دولت های آنها) باشند. استفاده از رسانه های جمعی و دیپلماسی عمومی، سایبر دیپلماسی، زبان فارسی، شیوه های نمادسازی و تصویرسازی مشترک مهم ترین روش ها و ابزارهای نوینی هستند که برای افزایش کارآمدی دیپلماسی فرهنگی ایران پیشنهاد شده اند.
جهانی شدن فرهنگ و کارکرد دیپلماسیِ فرهنگی در سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن، پدیده ای است که جهان را با استفاده از انقلاب اطلاعاتی در پرتو فناوری های نوین ارتباطی از دهه 1970، متحول ساخته است. این پدیده ابتدا حوزه اقتصاد را جهانی کرد و سپس به حوزه های دیگر همچون فرهنگ و سیاست سرایت نمود؛ به گونه ای که امروز به طور فزاینده ای از جهانی شدن اقتصاد، جهانی شدن فرهنگ و جهانی شدن سیاست سخن گفته می شود. از سوی دیگر کشورها برای برآورده کردن منافع ملی خود همواره از سیاست خارجی استفاده کرده اند و ابزار سیاست خارجی آنها در بیشتر موارد دیپلماسی بوده است. به طور سنتی دیپلماسی در حوزه های سیاسی و اقتصادی کاربرد داشته، اما در پرتو جهانی شدن به ویژه جهانی شدن فرهنگ، دیپلماسی نیز متحول شده و شکل تازه ای یافته است. این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که جهانی شدن فرهنگ چه تحولی در کارکرد دیپلماسی به عنوان ابزار سیاست خارجی به وجود آورده است؟ فرضیه این مقاله که در حقیقت پاسخ به سؤال اصلی پژوهش خواهد بود، مبتنی بر این گزاره است: جهانی شدن فرهنگ با توجه به بهره گیری آن از انقلاب اطلاعاتی و جهان شبکه ای، موجب شده است تا دیپلماسی سنتی به عنوان ابزار سیاست خارجی برای تأمین منافع ملی کشورها به دیپلماسی فرهنگی تحول یابد.
مؤلفه های دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده در عراق جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اِعمال قدرت سخت و قدرت نرم از ابتدای اشغال نظامی عراق به شکل هم زمان در دستور کار نیروهای امریکا قرار داشت. به کارگیری و استفاده از شیوه ها و ابزارهای فرهنگی، به مثابه یکی از مهم ترین تاکتیک های قدرت نرم مریکا در عراق با توافق نامه استراتژیکی که در سال 2008 م به امضای طرفین رسید، حالتی رسمی و قانونی به خود گرفت. مقاله حاضر تلاشی است در پاسخ به این سؤال که برنامه های امریکا در زمینه دیپلماسی فرهنگی، به منزله یکی از مهم ترین اشکال قدرت نرم در عراق، چه بوده و با چه هدفی صورت می پذیرد. بررسی برنامه های مذکور، با توجه به تغییر رویکرد ایالات متحده در به کارگیری قدرت نرم در کنار قدرت سخت در قبال عراق، هدف این کشور را از انجام دادن چنین اقداماتی به وضوح مشخص می سازد. نگارندگان با استفاده از روش تحلیلی توصیفی در این نوشتار، در پایان، با مطالعه برنامه های مربوط به دیپلماسی فرهنگی امریکا در عراق به این نتیجه می رسند که هدف ایالات متحده، از اجرای چنین برنامه هایی، تأثیرگذاری در اذهان و افکار مردم عراق و ارائه تصویری مناسب و مطلوب از خود به آن ها و جایگزینی فرهنگ غربی، مبتنی بر آموزه های لیبرالی، به جای فرهنگ اسلامی مردمان این کشور است.
الگوی تحلیلی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی را می توان شروع کاربست قدرت نرم در عرصة سیاست داخلی و بین الملل دانست که در فرایند تحولات سیاسی و اجتماعی، بهره گیری از ابزارهای نرم و فاقد خشونت از برجستگی خاصی برخوردار بودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رهیافت نرم افزاری قدرت به یکی از بدیل های کاربست قدرت در سطح بین الملل تبدیل گشت؛ به گونه ای که تزلزل در مؤلفه ها و منابع قدرت نرم توسط یک بازیگر سیاسی، نقص محسوب می شد و امروزه همة کشورها مترصد دست یابی به توانمندی در حوزة منابع قدرت نرم هستند. ازهمین رو، جمهوری اسلامی نیز برای رسیدن به قدرت منطقه ای نیازمند قدرت نرم می باشد و به همین دلیل، شناخت مؤلفه ها و منابع قدرت نرم ایران می تواند حائز اهمیت باشد. با توجه به این موضوع، مقالة حاضر سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که؛ کدام مؤلفه ها بیشترین تأثیر را بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در سطح جهان اسلام دارند؟ یافته های مقاله نشان می دهند که مؤلفه هایی نظیر الهام بخشی، هنجارسازی و تعمیق عمق راهبردی، هویت یابی مسلمانان، دیپلماسی فرهنگی، مدیریت افکار عمومی جهان، برتری علمی و حوزه دانش، توانمندی در حوزه های فرهنگی و هنری بر ارتقای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام مؤثر و کارآمدتر از منابع دیگر هستند.
سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تقابل با ایران هراسی (با تأکید بر دیدگاه های مقام معظم رهبری)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از بدو پیدایی انقلاب اسلامی ایران، ایران هراسی به مثابه نوعی ایران ستیزی، از سوی دشمنان انقلاب اسلامی ایران در گسترة دولت ها و ملت های مسلمان و غیرمسلمان در حال انجام است. پرسش اصلی این تحقیق آن است که برای مقابله با سیاست ایران هراسی در سطح ملت ها، چه سیاست فرهنگی ای را باید در پیش گرفت؟ بنا بر یافته های این تحقیق که با رویکرد توصیفی تبیینی انجام گرفته است، برای مقابله با ایران هراسی در گسترة ملت ها، دیپلماسی فرهنگی گزینة مطلوب است که در آن کوشش می شود با استفاده از ابزارهای فرهنگی، تصویری مثبت از واقعیت یک کشور برای مردم دیگر کشورها ترسیم شود. تحلیل مضمون بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان می دهد مضمون فراگیری که باید در فرایند دیپلماسی فرهنگی به ملت ها منتقل شود، «معرفی ایران» است که در ذیل آن مضامین سازمان دهندة معرفی ایران اسلامی، معرفی ایران انقلابی و معرفی ایران فرهنگی قرار می گیرد.
دیپلماسی عمومی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش های صورت گرفته در حوزه دیپلماسی عمومی در منطقه خلیج فارس همواره با چالش ها و موانع همراه بوده است. دلایل این امر به تصویر سازی غیر واقع بینانه از اهداف ج.ا.ایران توسط رسانه های گروهی قدرت های فرامنطقه ای از یک سو و عدم پویایی وکارامدی سیاست خارجی ایران در حوزه دیپلماسی عمومی از سوی دیگر بازمی گردد. این کاستی ها موجب بی اعتمادی، افزایش تنش و کاهش روابط خوب همسایگی با کشورهای این منطقه شده است. این پژوهش به دنبال این است که در چارچوب قدرت نرم، با بررسی دیپلماسی عمومی در ابعاد مفهومی وکارکردی به تحلیل نقش فرصت ها و چالش ها در حوزه دیپلماسی عمومی ایران پرداخته و راهکارهای مؤثر برای بهبود و تقویت مناسبات و روابط ج.ا.ایران با همسایگان جنوبی را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
ادبیات و زبان در دیپلماسی فرهنگی؛ از ضرورت تا واقعیت
تأثیرگذاری فرهنگ در حوزه سیاست خارجی به حدی است که در عصر کنونی از فرهنگ بعنوان قدرت نرم، یا دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی بحث می شود. نفوذی بر روی توده های خارجی و آوردن آنها به صحنه بین-المللی، به منظور فراهم آوردن فشار موثر به دولت های آنها. به عبارتی فرهنگ یک ملت به جهان بیرون عرضه می-شود و خصوصیات منحصر به فرد فرهنگی ملت ها در سطوح دوجانبه و چندجانبه ترویج می یابند. در میان انواع دیپلماسی نوین، این نوع دیپلماسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا به کشورها اجازه می دهد که با استناد به عناصر کلیدی و نفوذ دولت های خود، بطور مستقیم با مخاطبان خارجی، به انضمام مردم معمولی و رهبران، در ارتباط باشند. در این راستا نگارنده، به شیوه توصیفی درصدد یافتن تأثیر زبان و ادبیات بعنوان متغیری مستقل و تأثیرگذار بر رهیافت دیپلماسی فرهنگی بعنوان یک متغیر وابسته و تأثیرپذیر است. در پاسخ به این سوال که آیا این فرآیند، به برخورد تمدن ها می انجامد و یا به افزایش همکاری در روابط بین الملل منجر می گردد؛ بنابراین ضمن بررسی جایگاه دیپلماسی فرهنگی در میان انواع دیپلماسی نوین، به مدیریت این نوع دیپلماسی نیز به منظور تأمین منافع ملی مورد هدف، توجه شده است.
مدل دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، به مفهوم و عملکرد دیپلماسی فرهنگی به منظور ارائه مدل دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است. دیپلماسی فرهنگی که توسط دولت ها هدایت می شود، با استفاده از ابزار و ظرفیت های فرهنگی، به عنوان پشتیبان اهداف سیاست خارجی و اهداف دیپلماسی محسوب می شود. روش تحقیق، روش ترکیبی است و از ابزار مختلف همچون منابع مکتوب، سایت های رسمی و معتبر، مصاحبه های عمقی و پرسشنامه استفاده شده است. داده های کمی پژوهش با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزارPSS20 و لیزرل 5/8 مورد تحلیل قرار گرفته است. اطلاعات منتج از بررسی پرسشنامه ها پس از انجام تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی، پالایش و دسته بندی و وزن دهی شده و در نتیجه مدل نهایی دیپلماسی فرهنگی ایران طراحی گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد که دیپلماسی فرهنگی در سه بعد زمینه ای، قانونی و اجرایی قابل تفکیک است. مدل طراحی شده بر اهمیت ابعاد سه گانه دیپلماسی فرهنگی و بر اقدامات بهبود شاخص های آموزش، فرهنگ، ارتباطات، سیاست عمومی دولت، حکمرانی خوب و حقوق فرهنگی تأکید دارد.در بعد اجرایی توجه به ارتقای شاخص های تجارت و سرمایه گذاری فرهنگی و نیز ارتقای سطح مشارکت و همکاری های بین المللی و استفاده از فناوری های نوین ارتباطات و اطلاعات به خصوص افزایش حضور فرهنگی در شبکه های اجتماعی به عنوان ابزاری کارآمد و مؤثر در بهبود تصویر کشور در جامعه بین الملل و افزایش ضریب نفوذ فرهنگی و ارتقای قدرت نرم ج. ا. ایران در جهان خواهد بود.
ارائه استراتژی مناسب دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر مقایسه تطبیقی ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله ارائه استراتژی مناسب دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی مبتنی بر مقایسه تطبیقی با ترکیه می باشد. در این مطالعه به بررسی ویژگی های فرهنگی ایران و ترکیه بر اساس مطالعات گلوب و هافستد، بررسی وضعیت موجود وتحلیل سواتی و ارائه استراتژی مناسب دیپلماسی فرهنگی ایران پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی پیمایشی بوده و جامعه آماری به عنوان خبرگان دانشگاهی متشکل از اساتید و دانشجویان دکترا در حوزه های مدیریت فرهنگی، روابط بین الملل، علوم سیاسی و علوم ارتباطات بوده که از پرسشنامه تحلیل سواتی به منظور گردآوری اطلاعات در روش میدانی استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در ماتریس ارزیابی عوامل خارجی، فرصت های سازمان از تهدیداتش بیش تر بوده و بهره گیری از این فرصت ها، می تواند آینده بهتری برای آن فراهم کند. بنابراین نهاد دیپلماسی فرهنگی ایران از نظر عوامل خارجی از فرصت های بیشتری برخوردار است و نمره نهایی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی، بیانگر این است که سازمان از نظر عوامل درونی دارای ضعف می باشد. بنابراین نهاد دیپلماسی فرهنگی ایران از نظر عوامل داخلی از حد متوسط پایین تر است. بنابراین، استراتژی «محافظ کارانه» برای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.
قدرت هنجاری و دیپلماسی فرهنگی اتحادیه اروپا (کاربست آن در قبال جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی آن است که با بررسی جنبه های مختلف فعالیت دیپلماسی فرهنگی اتحادیه اروپا در قالب قدرت هنجاری و شناسایی سازوکارهای بکار گرفته شده در این زمینه از سوی اتحادیه، دیپلماسی فرهنگی آن در قبال جمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه و کنکاش قرار دهد. فرضیه مقاله این است که بدون در نظر گرفتن سطح و عمق روابط سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا و دولت های عضو آن با ایران، چیزی که همواره پایه ثابت سیاست اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران است، استفاده از دیپلماسی فرهنگی مستتر در قدرت هنجاری و نرم این اتحادیه با هدف همسوسازی جامعه ایران با نگرش ها و منافع اتحادیه و نهایتاً تحت فشار قرار دادن حکومت ایران از سوی مردم خود برای گشایش فضای مطلوب در بلندمدت است.یافته پژوهش این است که هرچند دیپلماسی فرهنگی واحدی از سوی اتحادیه اروپا برای تاثیرگذاری بر جامعه و افکار عمومی جمهوری اسلامی ایران تعریف نشده است، با این حال این سیاست ها در همان چارچوب راهبردهای فرهنگی اتحادیه اروپا که از سال 1992 و از پیمان ماستریخت تحت عنوان برنامه های سیاست فرهنگی اتحادیه اروپا و در دو شیوه نفوذ و تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم تعریف شده بود، ادامه داشته و تحت پوشش عناوین مختلف و در چارچوب قدرت نرم این اتحادیه با ابزارهای دیپلماسی فرهنگی و قدرت هنجاری عملیاتی می شود. مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و از روش شناسی استنباطی جهت نیل به اهداف تحقیق استفاده شده است.
بررسی فرصت های فرهنگی و تمدنی ایران و مصر
حوزه های تخصصی:
دو کشور ایران و مصر به عنوان دو کانون اصلی تمدن شرق و دو قدرت منطقه ای و تاثیرگذار جهان اسلام، اشتراکات تاریخی و فرهنگی زیادی با یکدیگر دارند که این امر می تواند از یک سو محرک مناسبی برای بهبود روابط آنها باشد و از سویی دیگر قابلیت تاثیرگذاری بر مخاطبان منطقه ای و بین المللی داشته باشد. در این میان توجه به اشتراک در دین، قرآن، سنت نبوی9، محبت به اهل بیت:، گردشگری و توریسم، تبادلات علمی و فرهنگی علما، نخبگان، دانشگاهیان و همکاریدرزمینهشبکه هایارتباطی، رسانه ای، قرآنی و فقهی می تواند نقش موثری در تقویت همگرایی و پیوند دوکشور دارد. شناسایی این فرصت ها می تواندگامی مهم و موثری در تدوین سیاست های راهبردی دوکشور درجهت بهبود روابط دوجانبه و تأمین منافع دوکشور باشد.
انقلاب اسلامی و دیپلماسی فرهنگی: از نظریه تا عمل
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی فرهنگی در ارتباط با ایجاد ذهنیت مناسب در مخاطبان فرهنگی است، اگر بخواهیم که یک دیپلماسی فرهنگی مؤثری داشته باشیم باید که تلاش کنیم اول خودمان را خوب بشناسیم و موفق شویم که ذهنیت مناسبی را در مخاطبان دیپلماسی فرهنگی ایجاد کنیم، اما اگر این ذهنیت، خدشه دار باشد قطعاً ارتقای دیپلماسی فرهنگی بسیار مشکل و پر چالش خواهد بود. استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی در مقایسه با ابزارها و اهرم های رایج دیگر در روابط بین الملل دارای مزایایی است که مهم ترین آن ها عبارت اند از مواجه شدن با مقاومت کمتر در جوامع و کشورهای مقصد، عاری بودن دیپلماسی فرهنگی از لحنی خصمانه در کنار جذابیت، حضور جدی تر بازیگران غیررسمی، نهادهای مدنی و اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی. دیپلماسی فرهنگی بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزش ها و منافع مشترک و جهان شمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزش ها و منافع مشترک است. دیپلماسی فرهنگی می تواند خلاقانه تر، انعطاف پذیرتر و حتی فرصت طلبانه تر از دیپلماسی کلاسیک و سنتی در بسیاری از حوزه ها طراحی و اجرا گردد. در این باره می توان گفت دیپلماسی فرهنگی با سهولت بیشتری در همه لایه های جامعه رسوخ می کند و کمک می کند تا نوعی اعتمادسازی در میان مردم و دیگر کشورها ایجاد نماید و در این صورت قدرت آفرین نیز خواهد بود؛ اما همه این ها زمانی متحقق می شود که کشور صادرکننده فرهنگ خود از پیش نیازهای اولیه و لازم در توانایی های درونی کشور خود برخوردار باشد مقاله حاضر ضمن معناسازی دیپلماسی فرهنگی، درصدد است تا به شاخصه های دیپلماسی فرهنگی ایران بپردازد. جمهوری اسلامی ایران توانایی های زیادی در این خصوص دارد که به شرط توانمندی های درونی و استفاده بهینه از مؤلفه های فرهنگی می تواند به ارتقای پارامترهای قدرت نرم در دیپلماسی ایرانی و نهایتاً منافع ملی کمک کند.
مؤلّفه های دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران دارای مؤلفه های فرهنگی غنی و ارزشمندی است که متأثر از آموزه های متعالی اسلام و به ویژه مکتب اهل بیت ^ است؛ به این خاطر می تواند دیپلماسی فرهنگی فعال تری از خود نشان دهد. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران واجد و حامل چه مؤلفه هایی است؟ و کدام یک از مؤلفه ها از اهمیت بالاتری برخوردار است؟ فرضیه پژوهش عبارت است از اینکه مؤلفه های ارزشی بینشی، مهم ترین دسته از مؤلفه های دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی به شمار می آیند. روش پژوهش، به صورت توصیفی- تحلیلی و کاربردی است که ضمن مصاحبه با نخبگان و صاحب نظران، از تحقیقات گسترده کتابخانه ای و اسنادی نیز بهره برده است. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که مؤلفه های ارزشی بینشی، بیشترین درجه اهمیت را از نظر صاحب نظران و در مقایسه با سایر مؤلفه ها به خود اختصاص داده است و البته میزان موفقیت بیشتری، هم در شرایط فعلی و هم در شرایط آتی (1404) خواهیم داشت."
بررسی ظرفیت های راهبردی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تقویت شیعیان جمهوری آذربایجان
منبع:
فرهنگ پژوهش زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲ ویژه علوم سیاسی
57 - 110
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی فرهنگی آمریکا در قبال چین۲۰۱۲ -۲۰۰۱(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده پژوهش حاضر، مطالعه ای دربارة چگونگی عملکرد دیپلماسی فرهنگی آمریکا در قبال چین پس از یازدهم سپتامبر است. دیپلماسی فرهنگی آمریکا با پیشرفت روزافزون وسایل ارتباطات و علم فن آوری و همچنین وقایع ۱۱ سپتامبر در سیاست خارجی آمریکا اهمیت پیدا کرد. دولت آمریکا برای احیای قدرت نرم و ارائه تصویر مطلوبی از خود از ابزارهای مختلفی در چارچوب دیپلماسی فرهنگی بهره می برد. در پی افول وجهه آمریکا در چین، پس از حوادث ۱۱سپتامبر و حمله به افغانستان در سال ۲۰۰۱ و عراق در سال ۲۰۰۳، دولت آمریکا مترصد ترمیم وجهه خود در کشورهای ناراضی از اقدامات هژمونیک این کشور ازجمله چین برآمد. بر همین اساس مقاله حاضر می کوشد تا با استفاده از چارچوب نظری دیپلماسی فرهنگی به بررسی مفهوم، سابقه، روش ها و راهکارهای دیپلماسی فرهنگی آمریکا در قبال چین در فاصله زمانی ۲۰۱۲-۲۰۰۱ بپردازد. پرسش اصلی این است که ساختار دیپلماسی فرهنگی آمریکا در قبال چین از چه مؤلفه هایی تشکیل می شود؟ فرضیه نوشتار حاضر بر سه مؤلفه تأکید دارد: صنعت فست فود، اشاعه فرهنگ و ارزش ها در چارچوب زبان انگلیسی و پدیده هالیوودیسم و اشاعه سبک زندگی آمریکایی. رهیافت این پژوهش بر مفهوم دیپلماسی عمومی و مؤلفه زیرشاخه آن، دیپلماسی فرهنگی استوار گردیده است. بعد از ۱۱سپتامبر دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی آمریکا از اهمیت بسزایی برخوردار شد و آمریکا از ابزارهای دیپلماسی فرهنگی در جهت احیای وجهه خود نزد افکار عمومی جهان بهویژه چین بهره برد.
دیپلماسی فرهنگی ایران در آسیای مرکزی و قفقاز؛ فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و استقلال کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی به عنوان همسایگان شمالی جمهوری اسلامی ایران، زمینه برای برقراری روابط ایران با این کشورهای تازه تأسیس فراهم شد. کشورهای این منطقه نسبت به سایر مناطق پیرامونی ایران از نظر تاریخی، تمدنی، قومیتی و فرهنگی با ایران نزدیکی بسیاری دارند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه ایران به مناطق هم جوار براساس مسائل فرهنگی است. ایران با استفاده از ابزار دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی خود تلاش می کند تا نفوذ خود در کشورهای منطقه را افزایش دهد. جمهوری اسلامی ایران در برقراری تعادل بین عوامل سخت افزاری و نرم افزاری در سیاست خارجی خود هنوز نتوانسته است به سطح بالایی که بر اساس ظرفیت های موجود می تواند داشته باشد، دست یابد. دیپلماسی فرهنگی به دلیل ویژگی غیرمستقیم و پوشیده ای که در هدف های آن وجود دارد، نسبت به دیپلماسی رسمی و آشکار بر جامعه هدف تأثیرگذاری بیشتری دارد. در این نوشتار براساس مفهوم دیپلماسی فرهنگی به دنبال بررسی فرصت ها و چالش های جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی هستیم. پرسش ما این است که چالش ها و فرصت های دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی چیست؟ این فرضیه در پاسخ به این پرسش مطرح می شود: «دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی در حوزه های مذهبی، زبانی و تمدنی دارای فرصت و در حوزه ایدئولوژیک و دخالت های خارجی با چالش روبه رو است.