مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
دیپلماسی فرهنگی
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۳
123 - 140
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش : هدف از پژوهش حاضر بررسی "نقش کلان شهر تهران در بهینه سازی دیپلماسی ارتباطی فرهنگی" با اتخاذ رویکرد میان رشته ای می باشد که در چارچوب تئوریک دربرگیرنده رویکردهای نظری حوزه های: دیپلماسی عمومی استراتژیک؛ نظریه دیپلماسی عمومی-دیپلماسی فرهنگی و ارتباطات- نای در قدرت نرم ، ارتباطات استراتژیک، شهر شبکه ای شهر اطلاعاتی آینده، پارادیپلماسی و دیپلماسی شهری است.
روش پژوهش: این پژوهش اکتشافی از نظر هدف کاربردی، از نظر تحلیلی از نوع تحلیل همبستگی و از لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات از نوع تحقیق پیمایشی و مقطعی است. در این پژوهش هم چنین از روش های توصیفی آماری مانند جدول ها و نمودارهای توزیع فراوانی، جدول های توافقی و روش های استنباطی آماری مانند آزمون برازش توزیع کلموگروف-اسمیرنوف، شاپیرو-ویلک، آزمون های معنی داری وجود اختلاف در میانگین ها مانند آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه، آنالیز واریانس ناپارامتری کروسکال-والیس، آزمون تساوی واریانس توکی، آزمون یو من ویتنی استفاده شده است.
یافته ها: ماهیت ارتباطات و اقدامات ارتباطی شهر تهران، با ماهیت ارتباطات استراتژیک نوین دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی هماهنگی ندارد. از سوی دیگر دیپلماسی فرهنگی تهران، ارتباطی و فراشبکه ای طراحی و اجراء نمی شود و این شهر چندان از اعضای فعال سازمان ها، مجامع و برنامه های بین المللی شهری محسوب نمی شود. این ظرفیت فعال محدود شهر تهران در حوزه دیپلماسی فرهنگی، هم چنین زمینه لازم برای اجراء رویکردهای شهر خلاق در روابط بین المللی کنونی شهر تهران را فراهم نمی کند.
نتیجه گیری: نتیجه نهایی تحقیق حاکی از آنست که از کلیه ظرفیت های کلان شهر تهران در راستای بهینه سازی دیپلماسی ارتباطی فرهنگی کشور بهره برداری مناسبی انجام نگرفته است و تنها اقدامات و روندهای اندکی در این راستا فعال می باشند. هم چنین این نتیجه حاصل شده است که یک رویکرد سیستماتیک نسبت به نقش کلان شهر تهران در دیپلماسی ارتباطی فرهنگی وجود ندارد.
نقش دیپلماسی فرهنگی با تأکید بر گردشگری در افزایش منزلت و پرستیژ سیاسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه قدرت نرم در کنار قدرت سخت برای پیشبرد منافع و دستیابی به اهداف کشورها در عرصه جهانی مورد استفاده واقع می شود. در این میان دولتها از دیپلماسی فرهنگی به منظور ترسیم چهره و تصویر مطلوب در اذهان و افکار عمومی بهره میبرند. یکی از ابزارهای دیپلماسی فرهنگی صنعت جهانگردی و گردشگری است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش صنعت گردشگری در افزایش منزلت و پرستیژ سیاسی جمهوری اسلامی ایران است. پرسشی که در این رابطه مطرح می شود این است که دیپلماسی فرهنگی، بویژه صنعت گردشگری، چگونه می تواند باعث افزایش منزلت و پرستیژ سیاسی جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین المللی و افکار عمومی جهانی بشود؟ در این رابطه این فرضیه مطرح می شود که اگر ابزارها و ظرفیت های مختلف دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی به نحو مطلوب و مناسبی مدیریت شده و مورد استفاده واقع شوند، این ظرفیت و توان وجود دارد که علیرغم تبلیغات سوء، چهره واقعی و مطلوب حکومت و ملت ایران مورد تبلیغ و پذیرش بین المللی و جهانی واقع شود. زیرا یکی از کارکردهای دیپلماسی فرهنگی مدیریت تصویر و اعتبار بخشی به کشور است و بویژه در مورد صنعت گردشگری ورود جهانگردان و توریستها می تواند باعث آشنایی بیشتر آنها با فرهنگ و ارزش های فرهنگی کشور شود و در بازگشت می توانند سفیران مناسبی برای صدور فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی به شمار آیند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و گردآوری داده ها نیز به روش کتابخانه ای صورت گرفته است.
چالش های روابط ج.ا.ایران در قبال ج.خ.چین؛ رویکرد ژئوپلیتیک فرهنگی دو کشور
منبع:
پژوهش ملل مهر ۱۴۰۲ شماره ۹۲
87-106
حوزه های تخصصی:
به گمان بسیاری از تحلیل گران ایرانی، این کشور در روابط خود با چین در دوران تحریم گرفتار سوء استفاده طرف چینی از این شرایط گردید. چینی ها نیز معتقداند که بیش از حد امکان ماندن پای تحریم ها و دوستی خود با ایران ایستاده و هزینه های زیادی را در برابر فضای بین المللی و غرب پرداخت کرده اند. لذا جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین ضمن داشتن ظرفیت های بسیار مطلوب در نسبت با نیازمندی های یکدیگر، چالش هایی نیز در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارند که این چالش ها موضوع ما برای بررسی در مقاله حاضر است. در این مقاله چالش های روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین را در قالب چارچوب نظری ژئوپلیتیکی، با رویکرد تاثیرات ژئوپلیتیک فرهنگی بر سیاست خارجی دو کشور و با روش تحقیق کاربردی و تحلیل کیفی مورد بررسی داده ایم. یافته ها نشان می دهد که لازم است جمهوری اسلامی ایران در دیپلماسی خود در قبال چین الگوهای فرهنگی و تمدنی را بیشتر مورد توجه قرار دهد، همچنین با گفتگو، برگزاری نشست های هم اندیشی مشترک، تقویت دیپلماسی علمی و روابط گسترده نخبگانی میان اندیشمندان، سیاست مداران و اساتید دو کشور ذهنیت هر دو طرف را هرچه بیشتر به هم نزدیک تر و قابل درک کند تا چالش های مرور شده در این مقاله رفع و روابط دو کشور هموار و عمیق تر شود.
دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در آمریکای لاتین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
399 - 436
حوزه های تخصصی:
نقش و تأثیر عوامل و مؤلفه های فرهنگی در سیاست خارجی امروزه بیش از هر زمان دیگری مورد توجه پژوهش گران حوزه روابط بین الملل است. دراین چارچوب پررنگ شدن نقش دیپلماسی عمومی و نیز مباحثی که با عنوان قدرت نرم و جنگ نرم مطرح می شود، دیپلماسی عمومی را به منزله زمینه ساز و تکمیل کننده دیپلماسی رسمی اهمیتی فزاینده می بخشد. تاکنون در باره مباحث نظری و نیز ظرفیت سنجی دیپلماسی عمومی ایران در مناطق مختلف جهان پژوهش هایی صورت گرفته است. حوزه آمریکای لاتین باتوجه به ظرفیت ها و همانندی های سیاسی، همسویی فرهنگی، عدالت محوری به مثابه گفتمان مشترک ، رویارویی با سیاست های مداخله جویانه آمریکا، سابقه انقلابی و نیز ظرفیت های هم افزایی اقتصادی می تواند به مثابه برخی از ظرفیت های تقویت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قبال این کشورها مورد توجه قرار گیرد. در مقابل تصویرسازی منفی از جمهوری اسلامی ایران، منحصر شدن مناسبات به مبادلات تجاری و شناخت اندک مردمان دو منطقه از یکدیگر و نیز نفوذ محدود دیپلماسی رسمی، ضرورت و اهمیت تقویت دیپلماسی عمومی ایران در آمریکای لاتین را نشان می دهد. این مقاله کوشیده است با بحث نظری درباره دیپلماسی عمومی به وضعیت دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در آمریکای لاتین و موانع و فرصت های فراروی آن بپردازد و راهکارهایی برای تقویت سطوح مختلف دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در آمریکای لاتین ارائه کند.
نقش آموزش های بین المللی در دیپلماسی عمومی؛ تجربه استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸
1037 - 1064
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از کشورهای جهان با توجه به ضرورت های سیاسی، بین المللی می کوشند تا از عناصر دیپلماسی عمومی در کنار دیپلماسی رسمی برای پیشبرد اهداف ملی بهره ببرند. دیپلماسی فرهنگی همواره یک عنصر اصلی دیپلماسی عمومی بوده است و آموزشهای بین المللی بخش عمده ای از فعالیت های فرهنگی بین المللی هستند که نخبگان و فرهنگ والا را مخاطب قرار می دهد. ماهیت اقتصادی و سودآور آموزش های بین المللی باعث شده تا کارکردهای دیپلماسی عمومی آن ها مورد غفلت قرار گیرد. این تحقیق در پی پاسخ به این سوال است که آیا آموزشهای بین المللی می تواند یک ابزار قدرت نرم و دیپلماسی عمومی در خدمت سیاست خارجی قرار گیرد؟. در این مقاله با استفاده از رهیافت دیپلماسی عمومی به بررسی نقش فعالیت های فرهنگی و آموزشی در افزایش قدرت نرم پرداخته می شود و از تجربه کشور استرالیا به عنوان یکی از کشورهای پیشرو در کاربرد آموزش های بین المللی و دانشگاهی به عنوان قدرت نرم استفاده می شود.
نگاهی به دیپلماسی اقتصادی کره جنوبی
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۹)
103 - 123
حوزه های تخصصی:
یکی از خلأهای جدی در عرصه سیاست خارجی کشور این است که به موضوع دیپلماسی اقتصادی آن چنان که انتظار می رود، توجه نشده است، اما کره جنوبی در این راستا گام های متعددی برداشته است. سیاست خارجی در دولت کره جنوبی تا اندازه ای اهمیت دارد که سیاست مداران این کشور نهاد هدایتگر دولت توسعه گرا را سیاست خارجی می دانند و معتقدند پیوندی ناگسستنی میان توسعه و سیاست خارجی شکل گرفته است. دولت کره جنوبی به عنوان الگوی کشور توسعه خواه ضمن ترک مخاصمه و تنش در سیاست خارجی که مستلزم صرف هزینه های زیاد است، توان دیپلماتیک خود را در راستای جذب منابع مالی و علمی دیگر کشورها به کار گرفته است. ازجمله مهم ترین اقدامات کره جنوبی در عرصه دیپلماسی اقتصادی، استقلال نهادهای برنامه ریزی اقتصادی از گروه های ذی نفع رانت جو، تمرکز هوشمندانه در انتخاب صنایع برای جذب سرمایه خارجی، بازاریابی برای صادرات کالاهای فرهنگی، نهادسازی استراتژیک برای مدیریت شهرت بین المللی، ارتباطات مؤثر جهانی و همکاری های گسترده بین المللی و افزایش بودجه تحقیق و توسعه در طراحی، تولید و کیفیت محصولات بوده است. دلالت هایی از تجربه کره جنوبی در به کارگیری دیپلماسی اقتصادی فعال برای ایران را می توان در تدوین سند دیپلماسی اقتصادی، استقلال سازمان ها و نهادهای برنامه ریزی و هماهنگ کننده، استفاده از مؤلفه های فرهنگی در سیاست خارجی، بازنگری در نحوه بازاریابی محصولات صادراتی و برندسازی منطقه ای و بین المللی بیان کرد.
الگوی سیاستی مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران؛ مبتنی بر تجربه نگاری نمونه های منتخب ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
7 - 38
حوزه های تخصصی:
با عنایت به بیانات امامان انقلاب اسلامی و اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی، باید گفت همان گونه که مردم در عرصه های گوناگون این انقلاب نقش محوری داشته اند، در عرصه بین المللی نیز می توانند و باید نقش کلیدی و مؤثری ایفا کنند و به تعبیر این پژوهش لازم است «مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی» صورت گیرد. اگرچه مشاهده وضع موجود نشان می دهد این امر مهم با اینکه با ورود به گام دوم انقلاب اسلامی اهمیت مضاعفی نیز یافته ولی آن چنان که باید و شاید، تحقق نیافته است. این پژوهش با روش تجربه نگاری برخی نمونه های منتخب ایرانی، به دنبال تدوین الگوی سیاستی دیپلماسی فرهنگی مردمی است و تلاش دارد ابعاد و مؤلفه های چنین الگویی را شناسایی و میان شان پیوند برقرار کند. بدین منظور برای گردآوری داده ها، روش اسنادی، مشاهده (مشارکتی و غیرمشارکتی) و مصاحبه نیمه ساخت یافته به کار گرفته شده و از روش تحلیل مضمون نیز برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد به طور کلّی مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی در ایران محقق نشده است. همچنین در پاسخ به سؤال اصلی پژوهش، الگوی سیاستی ویژه ای برای مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی در ایران به دست آمد که هفت بُعد را در بر می گیرد: بازیگران مردمی، مزیت ها، عرصه های محیطی، ابعاد، ساختار اجرایی، ساختار سیاست گذاری و راهکارها.
منطق روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در دوران معاصر با رویکرد فرهنگی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
137-165
حوزه های تخصصی:
روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در طول تاریخ کهن تا به دوران معاصر همواره روابطی بهدوراز تنش بوده و امروز نیز ظرفیتهای متنوع جهانی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی چین و موازی با آن توانمندیهای منطقهای ایران ایجاب میکند که دو کشور روابط خود را در سطح راهبردی تعریف و دنبال کنند. در ادوار تاریخ روابط فرهنگی و تمدنی این دو کشور بهطور طبیعی بهموازات حوزههای هنری و اقتصادی بسط پیداکرده و همچنین دادوستدهای بازرگانی از تعاملات نخستین هیئتهای ایرانی و چینی با یکدیگر در بیش از 2000 سال پیش تاکنون ادامه داشته است. همچنین در دوران معاصر بخش قابلتوجه و اولویت نخست چین در قبال ایران روابط مبتنی بر تأمین انرژی است و ایران نیز به چین بهمثابه یک شریک تجاری قدرتمند نگاه میکند که میتوان با توجه به ظرفیتهای فرهنگی دو کشور و بازخوانی روابط تمدنی آن سطح و عمق روابط را گسترش داده و تعمیق بخشید. لذا در این مقاله سعی داریم تا منطق روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین را با رویکرد فرهنگی، با توجه به تاریخ مناسبات ایران و چین و نیز روند چین شناسی در ایران و متقابلاً ایرانشناسی در چین موردبررسی قرار دهیم. سؤال پژوهش این است که منطق روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در دوران معاصر؛ با رویکرد فرهنگی چیست؟ یافتهها نشان میدهد که دو کشور ایران و چین سابقه همکاری فرهنگی داشته بهعلاوه ازنظر اجتماعی و ارزشهای بینالمللی دارای اشتراکات فرهنگی هستند. قابلذکر است که مقاله به روش توصیفی و تحلیلی گردآوریشده و استدلال و نتایج ارائهشده در این مقاله بر اساس چارچوب نظری سازهانگاری تنظیم و ارائهشده است.
نقش و جایگاه زبان و ادبیات فارسی در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان و تاجیکستان (1۴۰۰-1۳۸۴)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
303 - 340
یکی از ابزار دیپلماسی فرهنگی، زبان و ادبیات است. هدف از این تحقیق بررسی نقش و جایگاه زبان و ادبیات فارسی در توسعه دیپلماسی فرهنگی بین سه کشور فارسی زبان جمهوری اسلامی ایران، افغانستان و تاجیکستان بین سال های 1۴۰۰-1۳۸۴ است. بنابراین در پی پاسخ به این سؤال که آیا تلاش های جمهوری اسلامی ایران در طراحی محتوای آموزشی به زبان فارسی برای مدارس و دانشگاه های افغانستان و تاجیکستان و همچنین ایجاد رسانه های برون مرزی اعم از نوشتاری، دیداری، شنیداری، چندرسانه ای و مجازی با محوریت زبان فارسی برای مردم این دو کشور مؤثر بوده است؟ این پژوهش به روش توصیفی و از نوع فیش برداری از اسناد و مدارک کتابخانه ای، اینترنتی، مجازی و گزارش های دستگاه های دولتی است. بررسی اسناد موجود نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران در زمینه تألیف کتب درسی برای مدارس افغانستان و تاجیکستان فعالیت های نسبی انجام داده، اما در بخش آموزش عالی، این فعالیت ها عمدتاً به صورت ارائه کتاب های چاپ ایران در این کشورها بوده است. در بخش رسانه ای نیز جمهوری اسلامی ایران در راه اندازی شبکه های رادیویی و سایت های خبری موفقیت های خوبی داشته ولی در راه اندازی تلویزیون های اختصاصی برای مردم افغانستان و تاجیکستان توفیقی نداشته است. با توجه به اشتراکات فرهنگی ازجمله زبان و ادبیات مشترک، جمهوری اسلامی ایران باید بتواند با تعمیق دیپلماسی فرهنگی به توسعه و تحکیم روابط بین سه کشور فارسی زبان کمک کند.
فرهنگ و مقاومت؛ مؤلفه های اثرگذار بر اجرای موفق دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پاکستان (مطالعه موردی: دوره رایزنی فرهنگی شهید رحیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی فرهنگی، ابزار هر کشور جهت معرفی خود به مردم سایر ملل است. ارائه و تبیین نمونه های موفق در اجرای دیپلماسی فرهنگی، باعث ممکن شدن الگوگیری فعالان این حوزه خواهد شد. به این منظور فعالیت های شهید سید محمدعلی رحیمی؛ رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خانه فرهنگ مولتان پاکستان مورد مطالعه قرار گرفته است. رویکرد پژوهش، کیفی است و برای جمع آوری داده ها از سند پژوهشی و مصاحبه نیمه ساختاریافته و جهت تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شده است. دستاورد تحقیق حکایت از آن دارد که مؤلفه های موفقیت شهید رحیمی در اجرای فعالیت های دیپلماسی فرهنگی عبارت اند از: ایمان راسخ به اسلام و انقلاب، تسلط بر وضعیت فرهنگی اجتماعی پاکستان، مطالعه و برنامه ریزی، اتقان فعالیت ها، فعالیت خالصانه و بدون خستگی، خوش اخلاقی، خوش رفتاری و ارتباطات مؤثر با مردم و افراد و سازمان های تأثیرگذار در پاکستان.
آسیب شناسی ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای در مناسبات اقتصادی و تجاری ایران با کشورهای همسایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
143 - 172
حوزه های تخصصی:
ایران باوجود داشتن ارزش ها و انگاره های فرهنگی مشترک با دیگر کشورهای همسایه در بکارگیری دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای در مناسبات اقتصادی با چالش جدی مواجه است. همین ضعف ها موجب شده است بازرگانان نیز برای یافتن مسیر های جدید صادراتی؛ با چالش هایی مواجه باشد. بررسی های این پژوهش از منابع رسمی بر پایه آماری سال 2019 نشان می دهد صادرات ایران به کشور های همسایه، نامتوازن و کمتر از ظرفیت های آن است. این مطالعات نشان می دهد ایران تنها 1.76 درصد( یک و هفتادوشش صدم درصد) نیاز وارداتی 15کشور همسایه را تأمین می کند. این سهم تجارتی نشان دهنده ی فاصله زیاد با اصول تجارت جهانی با همسایگان است. به نظر می رسد با تقویت دیپلماسی رسانه ای و فرهنگی در کنار سایر مؤلفه های اقتصادی، سهم تجاری ایران در کشورهای همسایه را ارتقاء داد. برای آسیب شناسی ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای در مناسبات اقتصادی و تجاری ایران با کشو رهای همسایه در این مقاله با تکیه بر مبانی نظری نهادگرایی نئولیبرال، موضوع بررسی شده است. فرض بر این است که اتخاذ مدلی از دیپلماسی اقتصادی نوین که هم زمان به تبادل فرهنگی با مؤلفه های دیپلماسی فرهنگی، ارتباطات صلح گرا با مؤلفه های دیپلماسی رسانه ای و سیاست خارجی اقتصادمحور با مؤلفه های دیپلماسی اقتصادی توجه کند، موجب گسترش مناسبات اقتصادی و تجاری ایران در کشورهای همسایه می گردد. تحقیق حاضر ازنظر نوع هدف، «کاربردی» و ازنظر روش«توصیفی- همبستگی» و«علی- ارتباطی» است.
ظرفیت شناسی گردشگری در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر گردشگران مذهبی پاکستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
189 - 215
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری پدیده ای است که منجر به تقویت ارتباطات میان فرهنگ های مختلف می شود. با وجود زمینه های فرهنگی مشترک میان ملت ها دستیابی به ارتباطات میان فرهنگی در خلال گردشگری آسان تر شکل می گیرد. اگر گردشگری دارای اثرات مثبت فرهنگی بر گردشگران باشد، آن ها را تبدیل به مبلغان غیرمستقیم جامعه میزبان کرده و در نهایت منجر به تقویت دیپلماسی فرهنگی کشور میزبان در کشور هدف می گردد. با این تعریف، گردشگری می تواند ظرفیت های زیادی را در زمینه تقویت ارتباط ایران و پاکستان و ایجاد عمق راهبردی جمهوری اسلامی ایران فعال کند. دراین بین، گردشگری مذهبی از جایگاه قابل توجهی در میان انواع دیگر آن برای مخاطبان پاکستانی داراست.روش شناسی: مقاله حاضر از نظر هدف مطالعه، کاربردی و از حیث روش شناسی، کیفی است. محقق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته به جمع آوری نظر خبرگان درباره این موضوع پرداخته و با بهره مندی از روش تحلیل مضمون به تفسیر یافته های به دست آمده اقدام نموده است.یافته ها: ظرفیت های موجود در گردشگری ایران برای پاکستانی ها (46 ظرفیت در قالب 10 مضمون فرعی)، موانع پیشروی توسعه گردشگری ایران برای پاکستانی ها (37 مانع در قالب 7 مضمون فرعی) و راهکارهای توسعه گردشگری ایران برای پاکستانی ها (23 راهکار درقالب 6 مضمون فرعی)، شناسایی و استقرا شدند.نتیجه گیری و پیشنهادات: طبق تفسیر یافته ها، ظرفیت های بالقوه برای توسعه و بهبود ورود گردشگران پاکستانی، موانع بر سر راه توسعه این امر و راهکارهای برداشتن موانع پیشرو احصاء و در نهایت مدل بهره مندی از این ظرفیت ها، موانع آن و راهکارهایی که منجر به بهترشدن جایگاه ایران در میان مردم پاکستان و در یک کلام تقویت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در این کشور می گردد، استخراج گردید.نوآوری و اصالت: با بررسی های انجام شده، تحقیقات کمی از منابع فارسی به محوریت گردشگری مذهبی در بهره مندی از آن در جهت دیپلماسی فرهنگی ایران پرداخته اند. این مسئله بخصوص در مورد مطالعه ما یعنی گردشگران مذهبی پاکستانی بدیع است.
نقش آموزش مجازی در توسعه دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی: دانشگاه مجازی المصطفی(صلی الله علیه وآله وسلم))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
373 - 406
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران، درسال 1357 باداعیه یک گفتمان مستقل استکبارستیز ودارای ریشه اسلامی، درعرصه جهانی صورت پذیرفت.بااین حال، پس ازگذشت بیش ازچهل سال ازعمراین انقلاب، مفهوم وگفتمان اصلی نظام برآمده از آن، به بسیاری ازنقاط جهان شناسانده نشده است. اهمیت اطلاعات و ارتباطات در عصر حاضر از یک سو و پیدایش اینترنت، و افزایش میزان و سرعت ارتباطات بین المللی از سوی دیگر، باعث شده تا اقتدار جهانی در اختیار کشورها و دولت هایی قرار گیرد که دسترسی بیشتری به اطلاعات و داده های جهانی داشته باشند. مقوله آموزش نیز همراه با این جریان دچار تحولاتی شده و پیدایش آموزش های مجازی فصل جدیدی را پیش روی فراگیران، اساتید، مدیران و تصمیم گیران عرصه آموزش باز کرده است. به همین جهت گسترش آموزش های مجازی به یکی از راه های افزایش قدرت نرم و توسعه دیپلماسی فرهنگی کشورها بدل شده است. تحقیق حاضر، با رویکرد پژوهشی کیفی به دنبال پاسخ به این سؤال برآمده است که نقش آموزش مجازی در توسعه دیپلماسی فرهنگی کشور جمهوری اسلامی ایران چیست؟ در ادامه دانشگاه مجازی المصطفی (ص) به عنوان موردمطالعه ازاین جهت بررسی و فعالیت های آن شرح داده شده است. در پایان، با استفاده از روش مصاحبه با متخصصان داده های موردنیاز جمع آوری گردید و تحلیل آن ها با روش تحلیل مضمونی، 5 مضمون فراگیر با عناوین «سازندگی یا مخرب بودن آموزش مجازی در بعد روابط میان فرهنگی»، «چالش های به کارگیری آموزش مجازی در بعد بین المللی»، «مزایا و فرصت های به کارگیری آموزش مجازی در بعد بین المللی»، «بایسته های فعالیت آموزشی مجازی در بعد بین الملل» و «نقش دانشگاه مجازی المصطفی» احصا شد و شرح و تفصیل هرکدام متناسب با نقش آموزش های مجازی در توسعه دیپلماسی فرهنگی کشور و با تأکید بر دانشگاه مجازی المصطفی (ص) بیان گردید.
الگوی بایستگی رایزنان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر رایزنی فرهنگی ج.ا.ا. در انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
175 - 206
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی فرهنگی، نوعی دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است. هر یک از کشورها برای ایجاد دیپلماسی فرهنگی، از شیوه ها و قالب های متنوعی بهره می گیرند. یکی از شیوه ها برای ایجاد دیپلماسی فرهنگی، انتخاب و فعال سازی، رایزن فرهنگی در کشور مقصد است. رایزن فرهنگی، یک دیپلمات است که مسئولیت ترویج و گسترش فرهنگ کشور خویش را در کشور محل مأموریت، در راستای منافع ملی کشورش، دارد. انتخاب رایزنان، ممکن است بر اساس الگوها و معیارهای مختلفی صورت پذیرد؛ آنچه مسئله اصلی پژوهش حاضر است، الگوی انتخاب رایزنان فرهنگی ج.ا.ا. بر اساس دغدغه ها و انتظارات مسئولان عرصه بین المللی نظام حکمرانی فرهنگی کشور ج.ا.ا. با تأکید بر رایزنی فرهنگی ج.ا.ا، در کشور انگلستان، است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر پیداکردن معیار مشترک و همه جانبه ای برای بایستگی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج کشور که تأمین کننده منافع اسلامی و ملی برای کشورمان باشد است. این پژوهش به روش کیفی و با مصاحبه عمیق، به روش تحلیل مضمون، با مسئولان فرهنگی در عرصه بین الملل، صورت پذیرفته است. سخنان رؤسای قوا، مسئولان فرهنگی و فرمایشات حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری در رابطه با ارتباطات خارجی و عرصه بین الملل، منابع، مقاله حاضر هستند. مجموع یافته های پژوهش، در دویست و چهارده مؤلفه قرار می گیرد که در بیست و سه بعد و شش عرصه کلی (معرفتی/شناختی، برنامه ای/ راهبردی، ارتباطی/ تعاملی، سبکی/ روشی، مدیریتی/ اجرایی و توصیه ای/ رهنمودی) می توان آن ها را قرار داد. مهم ترین نتیجه پژوهش پیش رو، طراحی الگوی بایستگی رایزنان فرهنگی بر اساس انتظارات نظام حکمرانی فرهنگی کشور در شش عرصه می باشد.
فرصت ها و چالش های دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سوریه؛ با تمرکز بر جریان های فرهنگی فعال در این کشور
حوزه های تخصصی:
کشور سوریه از دیرباز یکی از مناطق هدف مهم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است. با توجه به تحولات سال های اخیر منطقه و پایان جنگ داعش، دیپلماسی فرهنگی ایران در سوریه بیش از پیش اهمیت یافته است. پژوهش حاضر به منظور بررسی دقیق چالش ها و فرصت های دیپلماسی فرهنگی ایران در سوریه، بر شناخت جریان های فرهنگی فعال در سوریه به عنوان عامل اثرگذار بر تغییرات و تحولات فرهنگی تأکید دارد و بر اساس شناخت نسبی که از آن ها حاصل می شود در صدد پاسخ به سؤال اصلی پژوهش است که عبارت از: «فرصت ها و چالش های دیپلماسی فرهنگی ایران در سوریه با تأکید بر جریان های فرهنگی فعال آن کشور چیست؟» پژوهش حاضر کیفی بوده و برای گردآوری داده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با فعالان و نخبگان، و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. از 293 مضمون اولیه، 30 مضمون سازمان دهنده و در نهایت 6 مضمون فراگیر استخراج شده است. مضامین فراگیر عبارت اند از «فعالیت فرهنگی جریان های سوریه»، «جریان های فعال فرهنگی در سوریه»، «رویکردهای فرهنگی»، «بایدهای سیاست فرهنگی ایران در سوریه»، «چالش های سیاست فرهنگی ایران در سوریه» و «وضعیت فرهنگی جامعه سوریه».
هرکدام از چالش ها و فرصت ها در چهار محور دسته بندی شده که عبارتند از: چالش های ناظر به «زمینه های فعالیت جریان های فرهنگی»، «ویژگی های فرهنگی سوری ها»، «عملکرد نهادهای فرهنگی ایران و «جریان های رقیب یا معارض». همچنین فرصت های ناظر به «زمینه های فعالیت جریان های فرهنگی»، «ظرفیت های فرهنگی جامعه سوری»، «جریان های موافق و همراه با ایران و «رویکردهای فرهنگی ویژه». هر کدام از این موارد شامل زیرمحورهایی است که در قالب یک نمودار نمایش و توضیح داده شده است. در نهایت دو ساختار ارتباطی برای چالش ها و فرصت ها ارائه شده است که مشخص کننده چگونگی برنامه ریزی فرهنگی به منظور تحقق دیپلماسی فرهنگی کارآمد است.
ارائه الگوی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
158 - 186
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی فرهنگی تبادل ایده ها، اطلاعات، هنر و جنبههای دیگر فرهنگ در بین ملل و مردمان آن ها برای تقویت تفاهم میان آن ها است. هدف از این پژوهش تدوین الگوی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بود. این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی استراوس و کوربین انجام شده است و داده ها از طریق مصاحبه های عمیقی با استفاده از نمونه گیری هدفمند از اساتید، صاحب نظران، رایزنان عوامل دخیل در حوزههای مختلف دیپلماسی فرهنگی ج.ا.ایران صورت گرفت. بعد از حاصل شدن اشباع نظری با 24 مصاحبه و تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد و بر اساس نظریه داد بنیاد الگوی مورد نظر تبیین شد.(توسعه فرهنگی، توسعه سیاسی و توسعه ارتباطی)به منزله شرایط علی، (پیروی از اصول، ارزش ها و سیاست ها؛ جغرافیای فرهنگی؛ اسلام و تشیع؛ زیر ساخت های آموزشی؛رسانه ای و فضای مجازی؛ دینی و مذهبی؛ تمدنی و میراثی؛ علمی فرهنگی؛ نهادی؛ سبک زندگی ایرانیان؛ قابلیت های فرهنگی و اجتماعی؛ ادبی و هنری؛ انسانی؛ سیاسی؛ کارگزاران فرهنگی؛ ماهیت ایدئولوژیک) عوامل زمینه ای، (تهدیدها، فرصت ها، متغیرهای محیطی و ضعف ها و کاستی های داخلی) به عنوان عوامل مداخله گر شناسایی شدند. راهبردها در8 محور(تنوع بخشی به راهبردها و ابزارها، ارتقاء اقدامات، توسعه بازیگران، تقویت زیرساخت ها، ارتقای ساختار و الگوی مدیریت) و پیامدها شامل6 محور(تامین منافع و امنیت ملی، توسعه ایدئولوژیک دینی و انقلابی، تولید و بازتولید فرهنگ، رشد اقتصادی در بستر فرهنگ، تفاهم و صلح پایدار، تقویت مشروعیت و پرستیژ بین المللی) می باشد.
دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به مثابه قدرت نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
51 - 65
حوزه های تخصصی:
قدرت نرم امروزه به یکی از مطلوبیت های نظام های سیاسی در عرصه روابط بین الملل تبدیل شده است و بازیگران محیط بین المللی خواهان آن هستند که با بهره گیری از چهره نرم افزاری قدرت در مناسبات خویش، میزان اعتبار و نفوذ خویش را ارتقاء بخشند. بهره برداری از قدرت نرم، آندان را قادر می سازد از تلفات مالی و جانی ناشی از کاربست قدرت سخت دوری جویند و به این طریق، اذهان و افکار عمومی بین المللی را با خویش همراه سازند. کشورهایی که از مؤلفه های نرم افزاری قدرت بیشتری برخوردار باشند امکان تأثیرگذاری بیشتری در روابط دو یا چندجانبه دارند. این پژوهش با طرح این سؤال که دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد قدرت نرم چگونه قابل تحلیل است به این پاسخ رسیده است که ترویج ارزش های انقلاب اسلامی از مسیر دیپلماسی فرهنگی یکی از اهداف اساسی انقلاب و زمینه قدرت نرم آن است. برای تبیین مسئله و پاسخ به این سوال از نظریه قدرت نرم بهره گیری و عنوان شد که ارزش ها و فرهنگ انقلاب اسلامی با ویژگی های جهان شمولی هچون عدالت خواهی، آزادی خواهی، استقلال طلبی، استکبار و ظلم ستیزی، دفاع از مظلومان و مستضعفان، و... از طریق ابزارهای مختلف دیپلماسی فرهنگی مانند دیپلماسی: رسانه ای، علمی، آموزشی، هنری، گردشگری، مذهبی و زبانی؛ و با استفاده از ظرفیت سازمان ها، ارگان ها و نهادهای مختلف متولی امر فرهنگ؛ و بهره مندی از نیروی انسانی کارآمد؛ در صدد ایجاد نظم نوین می باشد.
راهبردهای دیپلماسی عمومی گسترش اندیشه ی تمدنی انقلاب اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی عمومی تأثیر و نقش اساسی در دستیابی به منافع ملی کشورها و کسب قدرت و اعتبار بین المللی دارد و امروزه با هزینه ی کم و اثرگذاری پایدار نسبت به سایر منابع سنتی قدرت در سیاست خارجی کشور جایگاه ویژه ای دارد. جمهوری اسلامی ایران نیز در گام دوم انقلاب و در آستانه ی تشکیل دولت اسلامی، نیازمند بازتولید و تقویت مؤلفه های قدرت نرم خویش برای ارتقاء اعتبار و نفوذ در عرصه ی بین المللی با تکیه بر عناصر انسانی، مذهبی و غنای فرهنگی و تاریخی در محیط راهبردی خویش در قالب دیپلماسی عمومی است. حال سؤال اصلی این است که راهبردهای دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران جهت گسترش اندیشه ی تمدنی انقلاب اسلامی در گام دوم انقلاب چه خواهد بود؟ با بهره گیری از روش پویش محیطی و احصاء قوت ها، ضعف ها، تهدیدها و فرصت ها راهبردها شناسایی و اولویت بندی شد و راهبردهای تقویت دیپلماسی فرهنگی احصاء گردید تا در عرصه ی سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرا مثمر ثمر باشد.
بررسی دیپلماسی فرهنگی چین در برابر آمریکای در حال افول(مقاله علمی وزارت علوم)
دیپلماسی فرهنگی به عنوان یکی از ابزارهای تحقق قدرت نرم کشورها، از مقولاتی است که امروز مورد توجه بسیاری از بازیگران نظام بین الملل قرار دارد. در همین ارتباط دیپلماسی فرهنگی به عنوان یک راهبرد، نه تنها امری در خدمت تامین منافع سیاسی و اقتصادی کشور چین که از حیثی مهم تر به مثابه عاملی شکل دهنده به تصویر بین المللی این کشور در دوران جدید است. پژوهش حاضر از منظر یاد شده بر ارائه تصویری از نگاه چینی به آینده جهان و نوع راهبردهای فرهنگی این قدرت جهانی متمرکز است. این نوشتار به عنوان یک تحقیق توسعه ای مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش اسنادی و با استفاده از ابزار و داده های کتابخانه ای در پی پاسخگویی به این سؤال بر می آید که: آیا با تحلیل مختصات راهبردی دیپلماسی فرهنگی چین، می توان به این نتیجه دست یافت که پکن راهبرد رویارویی فرهنگی با آمریکای رو به افول را در دستور کار خویش قرار داده است؟ نتایج مقاله حاکی از آن است که نگاه چین به مساله افول آمریکا با قرائت عمومی از این موضوع متفاوت است و چینیان جهان آینده را در فضایی چندقطبی تصویر می کنند که آمریکا در آن به عنوان یکی از قطب های تأثیرگذار به ایفای نقش می پردازد.
جایگاه زبان و ادبیات فارسی در دیپلماسی فرهنگی ایران در منطقه قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
133 - 156
دیپلماسی فرهنگی که جهت نشان دادن سطح تمدن یک ملت به کار می رود، یکی از ابزارهای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. ازجمله مناطقی که می توان آن را جزء حوزه ایران فرهنگی مورد مطالعه قرار داد، منطقه قفقاز است. زبان و ادبیات فارسی یکی از ابزارهای دیپلماسی فرهنگی ایران در قفقاز بوده که ظرفیت های زیادی در راستای تقویت پیوندها و ایجاد درک مشترک بین مردمان ایران و حوزه قفقاز دارد. سؤال اصلی پژوهش این است که جایگاه زبان و ادبیات فارسی در دیپلماسی فرهنگی ایران در قفقاز چیست؟ پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری داده های کتابخانه ای از طریق فیش برداری، به تشریح جایگاه زبان و ادبیات فارسی در قفقاز و تأثیر آن بر دیپلماسی فرهنگی ایران در این منطقه می پردازد و درنهایت، بیان می دارد که زبان و ادب فارسی می تواند بر کار ویژه های دیپلماسی فرهنگی کشور در منطقه قفقاز، شامل میزان مشروعیت نظام سیاسی ایران، کسب جایگاه بین المللی و مدیریت افکار عمومی کشور مقصد تأثیرگذار باشد