مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
تحلیل گفتمان
حوزه های تخصصی:
توسعه ورزش زنان گامی به سوی توسعه ملی است. علاوه بر این به علت تاثیر ورزش زنان بر زندگی خانواده و اجتماع بیشتر مورد توجه دولت و مردم قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی گفتمان اصلی مدیران ورزشی در حوزه ورزش زنان بود. تحقیق از نوع توصیفی بود که با تحلیل کیفی و با رویکرد تحلیل گفتمان از سخنرانی و مصاحبه های 34 نفر از مدیران ارشد در حوزه ورزش و جوانان و کدگذاری آن در یک دوره 8 ماهه از فروردین تا دی ماه 1399 مورد بررسی قرار گرفت. داده های حاصل از مصاحبه و سخنرانی های مدیران کدگذاری و در قالب 19 مفهوم و 8 مقوله ی اعتدال، فرهنگ سازی، پرورش استعدادها، توسعه ورزش، کارایی ورزش، مدیریت پروری، افتخار آفرینی و الزامات ورزش طبقه بندی شد. بنظر میرسد مشارکت زنان در ورزش باعث خواهد شد تا آن ها به عنوان قانون گذاران، مدیران، مبارزان برای حقوق خود و رهبران سازمان های ورزشی تلاش کنند. بنابراین بسیار مهم است تا رسانه ها و مدیران ارشد در جایگاه خود با حمایت و وضع قوانین در جهت توانمندسازی ورزش بانوان گام های استوارتری بردارند.
کشمکش های گفتمانی حافظه- فراموشی در مجموعه عکس «به روایت یک شاهد عینی» اثر آزاده اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عکس ها چونان اسنادی تاریخی منبعی برای دستیابی به واقعیت های گذشته هستند و بخشی از آگاهی تاریخی جمعی را شکل می دهند. اما عکس، همچون دیگر رسانه ها، تصویری کامل از تاریخ نیست؛ بلکه گزینش شده و برجسته سازی شده است. در واقع، عکس های تاریخی روایتی جهت داده شده و رسمی از گذشته دارند. از سوی دیگر، این هنرمندان هستند که با درام عکاسانه ساختار خطی روایت رسمی از تاریخ را بر هم می زنند و دوگانه حافظه و فراموشی را به منزله موضوع اندیشه و به مثابه برساخته ای اجتماعی تبدیل به ابزار روشنگری سیاسی می کند. سازوکار سیاست با تأکید بر رویدادهای درخشان به دنبال یادآوری خاطرات قدرت و پیروزی است و شکست های تاریخی را به فراموشی می کشاند؛ از همین رو است که منتقدان قدرت بر گسست ها و فراموش خانه های تاریخ تأکید می کنند. هنرمندان هم در ساخت حافظه و هم در بازسازی خاطره های فراموش شده نقش مهمی دارند؛ چه در ثبت رویدادهای هنری که اوج های درخشان تاریخ ملت را به فیلم و تصویر تبدیل می کنند، چه با خلق آثار انتقادی که تصویر رو به فراموشی تاریخ را یادآور می شوند. فیلم های تاریخی، عکاسی تاریخی و نقاشی تاریخی بخشی از این تلاش است. این مقاله به بررسی عکس های صحنه پردازی شده آزاده اخلاقی در مجموعه عکس «به روایت یک شاهد عینی» بر اساس تحلیل گفتمان می پردازد. با بررسی استراتژی-های گفتمانی حافظه-فراموشی در این مجموعه عکس، سه گونه روایت (فراموش شدگان، حذف شدگان و طرد شدگان) در تاریخ ایران تحلیل شد و نشان داده شد که هنرمند چگونه با کنش زیباشناختی خود سازوکارهای فراموشی حافظه جمعی را بازنگری می کند.
نقاشی رئالیستی معاصر در ایران و شرایط اجتماعی ظهور آن (1376- 1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پ ژوهش شرایط ظهور نقاشی رئالیستی معاصر از 1376تا 1388در ایران را بررسی می کند و با طرح یک مدل نظری ترکیبی، به بررسی تح ولات اجتم اعی و ف رهنگی ایران در دوره زمانی مورد نظر پرداخته و می کوشد نش ان ده د که اگرچه «به وجود آمدن بحران در نظم گفتمان جامعه»، «بسیج منابع» و «شکل گیری زنجیره های تعامل» برای شکل گیری فرایند تولید هنر (نقاشی) ضروری است، فرم و محتوای محصولات هنری (آثار نقاشی) تحت تأثیر عواملی همچون «ماهیت بافت گفتمانی مسلط در جامعه»، «افق اجتماعی» و همچنین «منازعات گفتمانی درون میدان نقاشی» تعیین می شود. این پژوهش از طریق بررسی آثار، به تحلیل بافت گفتمانی جامعه و ارتباط آن با گفتمان های جاری در میدان نقاشی می پردازد و بدین وسیله به تبیین راه ها، شیوه ها و مکانیسم هایی می پردازد که از طریق آن، شرایط اجتماعی مزبور، نوآوری و تولید هنری را در سال های مزبور ممکن می سازد و در نهایت به رابطه ی دیالکتیک هنر و ساختار اجتماعی اشاره می کند.
تأثیر گفتمان مشروطیت بر هنجارهای تصویری دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو بر اساس نظریه گفتمان در آراء لاکلا و موفه، تأثیر گفتمان مشروطیت بر هنجارهای تصویری عصر قاجار در سه دوره تاریخ ایران مورد مطالعه قرار گرفته است .دوره اول سلطنت ناصرالدین شاه (1313-1264 ه.ق)، دوره دوم سلطنت مظفرالدین شاه (1324-1313ه.ق) و دوره سوم سلطنت محمد علی شاه و احمد شاه (1344-1324 ه.ق). در دوره اول شکل گیری گفتمان پیشامشروطیت با مفصل بندی قانون و دال هایی چون «عدالت»، «آزادی» و «اصلاحات» قابل مشاهده است. گفتمان پیشامشروطیت دسترسی به شاه را آسان تر کرد و بدین ترتیب پیکر شاه در تصاویر، واقعی و ملموس شد؛ همچنین توده مردم به تدریج در این گفتمان به رسمیت شناخته شدند. بنابراین فردیت از شخص شاه به طور تدریجی به اقشار پایین تر رسوخ پیدا کرد و تصاویری از مردم عادی روی پرده های نقاشی و یا صفحات عکاسی پدیدار گشت. در دوره مظفرالدین شاه با انسداد معنایی در گفتمان سلطنت، مشروطیت هژمونیک شد. هژمونیک شدن این گفتمان سبب شد که پیکر شاه به تدریج از مرکزیت تصویری خارج گردد. در عصر محمدعلی شاه و استقرار گفتمان پسامشروطیت تخاصم گفتمانی اوج گرفت. با شدت یافتن تخاصم گفتمانی نشانه هایی از خشونت در تصاویر این عصر بروز یافت.
کشمکش های گفتمانی رئالیسم و ایدئالیسم در نقاشی ایران معاصر: طرح رویکردی برای مطالعه تاریخ اجتماعی هنر ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای نگارش تاریخ هنر معاصر نمی توان به زندگی نامه نگاری هنرمندان و تاریخ نگاری رویدادهای هنر و مطالعه نوع شناسانه و سبک شناسانه آثار هنری اکتفا کرد، بلکه باید پرسید چگونه تاریخِ رویدادها شکل می گیرد و سبک ها پدید می آیند؟ چگونه نظام های قدرت فراز و فرود جریان های هنری را جهت می دهند؟ در مقاله حاضر این پرسش دنبال می شود که تقابل ایدئالیسم صاحبان قدرت و رئالیسم حاشیه نشینان قدرت به عنوان تقابل ساختاری به سبک ها و جریان های هنری ایران شکل داده اند؟ البته منظور از رئالیسم بازنمایی واقع نمایانه و طبیعت نمایانه و تقلیل آن به سبک های محدود در تاریخ هنر نیست، بلکه منظور مواجهه تجربی و عملی با جهان است؛ از همین رو در رویارویی با ایدئالیسم قرار دارد که مواجهه استعلایی و نمادی با جهان است. در این مقاله برای مطالعه فراز و فرود جریان های هنری ایران به مطالعه ظهور و گسترش طبقه متوسط و کشمکش های طبقه متوسط جدید و قدیم و هژمونیک شدن ارزش های این طبقات در تاریخ تحولات اجتماعی پرداخته شد. در نهایت پنج دوره پرفرازونشیب تحت عنوان شکل گیری رئالیسم در دوران مشروطه، افول رئالیسم در برابر ایدئالیسم تاریخ گرا و اصالت گرای پهلوی، حیات کوتاه رئالیسم انقلابی، افول رئالیسم در برابر ایدئالیسم مذهبی پس از انقلاب و بازگشت دوباره رئالیسم انتقادی مورد مطالعه قرار گرفت.
بازنمایی سینمای دینی در دو دوران سیاسی- اجتماعی؛ مُقایسه دهه اول انقلاب اسلامی با گفتمان اصولگرای عدالت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه با مفروض گرفتن فیلم به مثابه محصولی فرهنگی و کرداری گفتمانی تلاش شده است تا با استفاده از روش تحلیل گفتمان و نشانه شناسی گفتمانی، ضمن تحلیل شانزده فیلم از سینمای دینی پس از انقلاب ایران به این سؤال پاسخ داده شود که سینمای دینی در طلیعه و عصر انقلاب و تثبیت نظام جمهوری اسلامی و دوران عدالت و ارزش گرایی (دهه هشتاد) چگونه بازنمایی داشته است؟ حدود اشتراک و افتراق آن چیست و هرکدام از این گفتمان ها سوژه دینی مطلوب خود را چگونه بازنمایی می کنند. نتایج این مطالعه گویای آن است که بازنمایی سینمای دینی در این دو دوره سیاسی – اجتماعی با یکدیگر تفاوت گفتمانی داشته است و هرکدام صورت بندی خاصی از مناسبات سوژه، دین و جهان پیرامونش را بازنمایی می کند. سوژه دینی گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس «قدسی انقلابی» و سوژه گفتمان بازگشت «مؤمنی مُصلِح و مکلف» است. در گفتمان بازگشت که تلاش دارد ارزش ها و اصول انقلاب اسلامی را احیا کند به صورت تأمل برانگیزی شاهد پیوند دال ملی گرایی و دین داری و برآمدن قهرمانان زن در قامت سوژه دینی هستیم که مغایر با فضای گفتمانی موسوم به انقلاب و دفاع مقدس است. همچنین می توان گفت که اگر در گفتمان نخست سوژه قهرمان به نوعی با دفاع مقدس پیوند مستقیم یا غیرمستقیم دارد، در گفتمان بازگشت، شخصیت روحانی سوژه ای مرجع و قهرمان و مردمی بازنمایی می شود که گرچه به نظام سیاسی تعلق و دلبستگی دارد، اما همواره منتقد دستگاه بوروکراتیک و دولتی و همیار مردم است.
تحلیل گفتمان علمی- هندسی در رساله های خوشنویسی اسلامی سده های چهارم تا هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
63 - 72
حوزه های تخصصی:
خوشنویسی به عنوان یکی از مهم ترین هنرهای اسلامی، از سده های اولیه دوران اسلامی تا به امروز، تحولات تاریخی و اجتماعی بسیاری را از سر گذرانده است که می توان این تحولات را ذیل گفتمان های حاکم بر خوشنویسی در ادوار مختلف بازخوانی کرد. هدف پژوهش حاضر با فرض وجود نوعی گفتمان علمی- هندسی در سده های میانه، بازشناخت این گفتمان و استخراج ویژگی های آن در متون مربوط به خوشنویسی است. گفتمانی که به مرور بر اثر ترجمه متون یونانی و تألیف متون علمی توسط دانشمندان اسلامی و به طور کلی اهمیت یافتن علم گرایی و عقل گرایی در جامعه اسلامی سده های میانه شکل گرفت. از متون و رساله های باقی مانده از دانشمندان و نویسندگان این دوره و همچنین آرای پژوهشگران هنر اسلامی، استنباط می شود که تعاملی جدی میان علوم ریاضی با اقسام صنایع، مشاغل و رشته های علمی وجود داشته است. در همین راستا، هندسه و ریاضیات عامل بسیار مهمی در تدوین و تکامل خطوط اسلامی نیز بوده اند. بنابراین در این پژوهش با استفاده از روش تاریخی و اتخاذ رویکرد تحلیل گفتمان، با تأکید بر متون و رساله های خوشنویسی، به استخراج و بازشناخت ویژگی های گفتمان علمی- هندسی در خوشنویسی اسلامی سده های چهارم تا هشتم هجری پرداخته شده است.
تصوف و عرفان در مقام ویژگی گفتمانی رساله های خوشنویسی سده های هشتم تا یازدهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
115 - 124
حوزه های تخصصی:
تحولات تاریخی خوشنویسی اسلامی را می توان با شناخت گفتمان های مختلف حاکم بر آن در ادوار مختلف بازخوانی کرد. هدف این پژوهش نیز بازشناخت یکی از گفتمان های تاریخ خوشنویسی، یعنی گفتمان صوفیانه و تحلیل ساز و کارهای زمینه ای و رویه های تحمیل انگاره های عرفانی توسط این گفتمان بر رساله های خوشنویسی است. گفتمانی که به مرور بر اثر قدرت یافتن و دامنه نفوذ تصوف، در حدود سده های هشتم تا یازدهم هجری غالب گشت و آثار انگاره های عرفانی تحمیلی آن را در اقسام جریانات فکری و مشاغل و هنرهای این دوره می توان مشاهده کرد. این گفتمان همچنین سبب به وجود آمدن ویژگی های مشترک در متون و رساله های مربوط به هنر خوشنویسی گشت. بنابراین در این پژوهش با اتخاذ رویکرد تاریخی- تفسیری و بهره گیری از روش تحلیل گفتمان، به تعیین مفصل بندی ها و بازشناخت ویژگی های صوفیانه در رساله های خوشنویسی سده های هشتم تا یازدهم هجری پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تلقی عرفانی از هنر خوشنویسی، در مقام ویژگی گفتمانی و تاریخمند خاص این دوره بوده و نه تنها خصیصه ذاتی و همیشگی خوشنویسی اسلامی نبوده، بلکه در کشمکش و تقابل آشکار با سایر گفتمان های تاریخ ساز هنر اسلامی همچون گفتمان علمی- هندسی در سده های پیشین قرار می گیرد.
بررسی نقش معناشناسی و تحلیل گفتمان در جهت بهبود شهادت قضایی در دادگاه ها؛ نگاهی به ابعاد حقوقی
منبع:
دستاوردهای نوین در حقوق عمومی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۵
81 - 56
زبان شناسی حقوقی، شاخه ای نوین و میان رشته ای از زبان شناسی کاربردی و حقوق است که با استفاده از ابزارهای زبانی و شواهد زبان شناختی به تجزیه و تحلیل کارشناسنانه متون گفتاری و نوشتاری می پردازد و در عصر حاضر معناشناسی و تحلیل گفتمان در بهبود شهادت قضایی کارایی بیشتری دارد. به همین دلیل نگارنده با استفاده از اصول گرایس آن را به روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی – تحلیلی مورد بحث و بررسی قرار داده و نتایج مقاله بیانگر آن است که: تحلیل شهادت شاهد با کمک ابزارها و اصول مختلف از جمله «اصول همکاری گرایس» میسر می شود از آنجا که شاهد در بازجویی به دنبال آن است که شهادت را به نفع خود و خواهان پیش ببرد، و با نقض اصل گرایس، دچار تناقض گویی در ادای شهادت می شود، اما محاکم قضایی با استفاده از اصول زبان شناختی به ویژه اصل گرایس، اجازه نمی دهند که شاهد پیوسته موضوع را مطابق میل خود تغییر یا پیش ببرد، یا قضایا را طبق دلخواه و به نفع خود پیش ببرد. بررسی پرونده های مربوط به شهادت قضایی بیانگر آن است که شهود هنگام دروغ گفتن بیشترین استفاده را از وجهیت و پیش فرض دارند و کمترین استفاده آنها از ارجاع و استنباط و معانی ذهنی است.
تعارض قدرت های جهانی و نقش دیپلماسی انگلیس در مواجهه با گفتمان جنبش جنگل در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
215 - 240
هدف این پژوهش بررسی و تشریح چالش توأمان دیپلماسی انگلستان با دیگر قدرت های جهانی و با جنبش اجتماعی جنگل در ایران است. در این بررسی بر تعارضات گفتمانی و سیاسی بین انگلستان و دیگر قدرت های درگیر در ایران در دو دهه نخست سدهِ بیست تمرکز شده است. سپهر سیاست در آن شرایط شاهد نقش آفرینیِ: انگلستان، روسیه سپس شوروی، آلمان و عثمانی و نیز کشمکش های جنبش های اجتماعی با آن ها در دایره ی زنجیره هایی از تفاوت و هم ارزی و اعتبار بخشی یا اعتبار زدایی، مفصل بندی می شد. در آن حال جنبش جنگل به رهبری میرزا کوچک جنگلی با برخورداری از گفتمان سیاسی نوین به ارائه نظام معنایی جدید مبادرت ورزید و با مفصل بندی منحصربه فرد به غیریت سازی پرداخت و با ایجاد هژمون و سلطه ی منطقه ای خواستار استیلای نظام جمهوری در ایران گشت. در این راستا سؤال اساسی پژوهش این است که دیپلماسی انگلستان در تعارض هم زمان با آلمان و عثمانی چگونه گفتمان سیاسی جنبش جنگل را به چالش کشانده و نظام معنایی آن را دچار انسداد و توقف ساخته است؟ یافته ی پژوهش نشان می دهد رهبران جنبش جنگل گفتمان خود را با به حاشیه راندن متن و معنای گفتمانی رقیب و برجسته سازی عناصر و معانی گفتمانیِ خود و بر اساس غیریت سازی و تضاد با دو گفتمان: پادشاهی- سلطنتی و مارکسیسم- لنینیسم، مفصل بندی نمودند؛ اما در وقته ی طبیعی شدگی با تضاد حوزه ی گفتمانی و سیاسیِ انگلستان مواجه گردیدند، درنتیجهِ تفوق آن ها دچار گسست و واژگونی شدند. چارچوب نظریِ این پژوهش نظریه گفتمانی لاکلائو و موفه بوده و با روش کیفی نگارش شده و ماهیت روش پژوهش، تحلیلی- توصیفی است.
تحلیل رویکرد کتاب تاریخ یازدهم انسانی نسبت به مؤلفه های هویت ملی و مذهبی
از نظر هویتی در ایران دو گفتمان ایران گرایی و گفتمان اسلام گرایی بر سر تثبیت معانی در حال رقابت هستند. توسعه و پیشرفت یک جامعه نیازمند گفتمانی است که بتواند میان همه سوژه ها حس همبستگی، تعلق سرزمینی و هویت مشترک ایجاد کند. این در حالی است که برخوردهای افراطی میان سوژه های طرفدار هرکدام از این دو گفتمان در این زمینه اثرات منفی دارد. شخصیت و نگرش افراد نسبت به فرهنگ و میراث مشترک اجتماعی در مدرسه، طی فرایند آموزش صورت می گیرد و درس تاریخ جایگاه بسیار مهمی در این زمینه دارد. در پژوهش حاضر با استفاده از نظریه گفتمان، کتاب تاریخ یازدهم متوسطه را مورد بررسی قرار می دهیم. سؤال پژوهش این است که مؤلفه ها و مفاهیم در این کتاب به سوی چه معنی مرکزی و گفتمانی فصل بندی شده است؟ تجزیه و تحلیل متن کتاب بیانگر این است که جهت گیری کتاب حاضر به سوی تثبیت معانی حول محور گفتمانی است که دال مرکزی آن متشکل از دال های اصلی دو گفتمان قبلی و با تأکید بر ایران است.
مرجعیت علمی و ارزش های بوم محور در نقشه جامع علمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: در جامعه اطلاعاتی امروز، علم و فناوری به مثابه مهمترین ارکان توسعه و پیشرفت جوامع تعریف شده اندکه به سرعت در حال تغییرند. بر همین اساس دولت ها سعی دارند فعالانه در سیاست ها و اسناد بالادستی خود، به مقوله علم و فناوری ورود کنند و در جهت گفتمانی شدن علم در سطح جامعه، سیاست گذاری نمایند. یکی از مفاهیم اساسی در گفتمان علم و فناوری روز جامعه که نیازمند توجه در اسناد و برنامه های بالادستی است مفهوم "مرجعیت علمی" و "ارزش های بوم محور" است که در بیانات مقام معظم رهبری نیز مورد تاکید قرار گرفته اند و تبلور آن را می توان در اسناد بالادستی، از جمله نقشه جامع علمی کشور مشاهده نمود. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف تحلیل گفتمان نقشه جامع علمی کشور و در جهت حرکت به سمت وضعیت مطلوب در حوزه علم و فناوری در جامعه، انجام شده است. روش: این پژوهش با به کارگیری روش تحلیل گفتمان انجام شده است. جامعه مورد مطالعه کلیه مفاد نقشه جامع علمی کشور می باشند که به صورت هدفمند، راهبردهای سیزده گانه آن با استفاده از روش لاکلاو و موفه و پس از متن خوانی و فیش برداری مورد تحلیل قرارگرفتند. یافته ها: مطابق یافته های حاصله، دال مرکزی این گفتمان «مرجعیت علمی نوآورانه» است که از طریق مدلول هایی همچون «علم بومی» و «اقتصاد دانش بنیان» ساخت معنایی خود را پیدا کرده است. این تثبیت با هژمونی «فرهنگ محور/بوم محور» حمایت شده است و زمینه های اسطوره سازی این سند نیز از طریق شعارهایی همچون «برپایی تمدن نوین اسلامی»، «افزایش تولید فناورانه به بیش از 50 درصد تولید ناخالص داخلی» و «مرجعیت علمی زبان فارسی»، فراهم شده است. نتیجه گیری: اصول مستخرج عبارتند از: مرجعیت علمی، ارزش های بوم محور، نفی وابستگی، صلاحیت حرفه ای، شبکه سازی علمی، آموزش پژوهش محور، توانمند سازی، پژوهش تقاضا محور،تمدن نوین اسلامی.
تحلیل گفتمان سیاستی مواجهه با فناوری های نوظهور اطلاعاتی و ارتباطی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر، شناخت و تحلیل گفتمان های غالب در متون سیاستی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با فناوری های نوظهور اطلاعاتی و ارتباطی بوده است. برای نیل به این هدف و پاسخ به سوالات فوق، از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. با توجه به آنکه ظهور فناوری های ویدئو، ماهواره، اینترنت و رسانه های اجتماعی، سبب ایجاد چالش های عمومی در عرصه سیاست گذاری شده ، متناسب با روش پیشنهادی فرکلاف، متن سیاست ها و مصوبات قانونی مرتبط با این فناوری ها، در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مورد تحلیل قرار گرفته و دو گفتمان اصلی «فناوری هراسی» و «پذیرش ابزارگرایانه» شناسایی شده است. در هر دو گفتمان، ارزش شالوده ای در تدوین سیاست های ارتباطی، در درجه نخست حول محور «صیانت از فرهنگ و هویت اسلامی و ملی» بوده؛ اما در هر یک از این دو گفتمان، چگونگی تاثیرگذاری فناوری های ارتباطی بر فرهنگ اسلامی و ایرانی، به گونه متفاوتی برساخت شده است. یافته ها نشان می دهد در هر دو گفتمان و دستورکارهای سیاستی برآمده از آنها، خواسته ها و مشارکت فعالانه مردم و فعالان بخش خصوصی، تا حد زیادی نادیده گرفته شده است. امروزه، زندگی روزمره و کسب وکار مردم بر بستر فناوری های نوظهور رسانه ای جریان دارد و بنابراین چنین سیاست هایی، ممکن است موانع جدی بر سر کارکردهای اساسی زندگی مردم ایجاد کند. در نتیجه، پیشنهاد پژوهش حاضر، درک چندجانبه از سیاست های نظارتی و تنظیمی برای مواجهه فعالانه با فناوری های نوظهور اطلاعاتی و ارتباطی و به تعبیر بهتر گذار به حکمرانی تنظیم گرانه فناوری در کشور خواهد بود.
تحلیل گفتمان معنامبنایانه آموزش زبان و ادبیات فارسی برای گسترش دیپلماسی فرهنگی (مطالعه موردی: ترکمنستان، ازبکستان و گرجستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
33 - 61
تحلیل گفتمان، رویکردی بینارشته ای در حوزه های زبان شناسی، معناشناسی، ادبیات، روابط فرهنگی، حوزه های بین الملل و برخی رشته های دیگر است. این رویکرد، چگونگی تبلور و شکل گیری معنا و پیام را در پیوند با عوامل درون زبانی و برون زبانی تحلیل و ارزیابی می کند. گفتمان ها به سبب استفاده از زبان و قدرت زبانی، به نوعی زبانِ روابطِ قدرت هستند و معانی و مضامین همسو و مشترک که در زبان متبلور است نیز از جلوه های بارز قدرت فرهنگی محسوب می شود. از این رو هدف از نگارش این مقاله، تشریح معنامبنایانه و تحلیل گفتمانی معانی و مشاهیر مشترک در قالب طرح واره های ذهنی با استفاده از روش اسنادی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی در جهت ارتقای سطح روابط فرهنگی است. مهم ترین یافته های این پژوهش در حوزه تمدنی مشترک (غیر هم زبان) مضمون ها، طرح واره های ذهنی و به ویژه عرفانی بین مشاهیر مشترک ایران و ترکمنستان است. طرح واره های عرفانی، اخلاقی و... برای ایران و ازبکستان نیز نمود دارد که می تواند با اقبال عمومی همراه شود. مضامین و طرح واره های ذهنی- حماسی شاهنامه و مضامین پاره ای از منظومه های عاشقانه یا حتی مضامین اشعار عمر خیام نیز که بیشتر با استقبال محققان گرجی مواجه شده است، می تواند نقشی بی بدیل در عرصه گسترش روابط فرهنگی با کشورهای غیر هم زبان حوزه تمدنی ایجاد کند.
شناسایی ویژگی های تصویرسازی اسلام در شبکه های ماهواره ای (مورد مطالعه: مستند «برادر اسلام گرای من» شبکه بی بی سی)
منبع:
علوم خبری سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
37 - 71
با توجه به نقش رسانه های جمعی در شکل دهی به افکار عمومی، هدف مقاله این است که ویژگی های تصویرسازی اسلام و غیریت سازی های مرتبط با آن در شبکه های ماهواره ای را استخراج کند تا نمایی از کیفیت تقابل گفتمانی در یکی از عرصه های رسانه ای به دست آید. مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمان مستند «برادر اسلام گرای من» را که از شبکه بی بی سی پخش شده است، مطالعه کرده تا نظام معنایی گفتمان های موجود در مستند را از زاویه تحلیل تصویرسازی نماینده های گفتمانی استخراج کند. در این پژوهش با استفاده از روش پیاده سازی تفسیری ابتدا دال های شناسا در یک تقسیم بندی پنج گانه معرفی و تحلیل شد و سپس با ادغام سه دال شناسایی که از میزان قرابت معنایی بالایی برخوردار بودند؛ سه هویت مجزا که با دیگری غیریت سازی شده بود مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت تا درنهایت نظام معنایی سه گانه گفتمان لیبرال دموکراسی، گفتمان بنیادگرای افراطی و گفتمان اسلام معمولی استخراج شود. هریک از نظام های معنایی مشتمل بر پیش فرض های بدیهی انگاشته شده نظیر اعتقاد یا عدم اعتقاد به غیب و نسبی گرایی یا مطلق گرایی است و در کنار آن تلاش شده تا دال مرکزی و دال های پیرامونی این نظام های معنایی تبیین شود.
تحلیل گفتمان و نشانه شناسی فیلم های تبلیغاتی روحانی و رئیسی به عنوان نماینده دو جریان اعتدال طلب واصول گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
225 - 257
شناسایی فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر جریان انتخابات و سوژه های تبلیغاتی احزاب، گروه ها و شخصیت های سیاسی حائز اهمیت است، زیرا در مبارزه انتخابی از ترفندهای مختلف برای توجیه و توضیح ایده های خود استفاده می کنند. این پژوهش برآن است تا با استفاده از روش نشانه شناسی بر اساس الگوی بارت و تحلیل گفتمان الگوی پدام (دکتر بشیر)، سکانس های برگزیده شده از فیلم های تبلیغاتی نمایندگان دو جریان اعتدال طلب واصول گرا را در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ای ران بررسی کند تا ضمن تعیین محورهای مهم گفتمانی هر کدام از دو نامزد حاضر در انتخاب ات، دالهای مرکزی گفتمان آنان را نیز شناسایی کند. درجریان مستند تبیلغاتی دکتر رئیسی مشاهده می شود با قرار گرفتن " عدالت" به عنوان دال مرکزی مفصل بندی گفتمان جناح اصول گرا، نظم گفتمانی "نفی اشرافی گری"، " کرامت"، "مبارزه با فساد" ،" ساده زیستی" و"رعایت انصاف" مفصل بندی شده است. آقای روحانی نیز با قرار دادن "تعادل" به عنوان دال مرکزی مفصل بندی جناح اعتدال طلب، نظم گفتمانی"شور و مشورت"،" برابری در حقوق قومیت هاو جنسیت ها "،"مبارزه با سانسور و فیلترینگ"،"نقد و انتقاد"،"صلح و آشتی بین المللی و مبارزه با ایران هراسی"،"میانه روی ودوری ازتند روی و افراطی گری"و"دیپلماسی جایگزین نظامی گری"را تشکیل داده است.
بررسی بازنمایی فرهنگی اختلالات روانی در سینمای ایران به روش پدام (مطالعه موردی: فیلم های هومن سیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
273 - 301
«اختلالات روانی»، به عنوان پدیده ای چندوجهی و امری فرهنگی-اجتماعی یکی از پرچالش ترین موضوعات قابل بررسی در سینما و تلویزیون است. مقاله حاضر برآن است تا از میان گفتمان های موجود در این حوزه، رویکرد فرهنگی بازنمایی شده در فیلم های کارگردان ایرانی «هومن سیدی» را استخراج نماید. روش استفاده شده جهت بازنمایی فرهنگی اختلالات روانی در این پژوهش تحلیل گفتمان با رویکرد «پدام» است. نتایج این تحلیل نشان می دهد «هومن سیدی» برای کاراکترهای دارای اختلال روانی در فیلم های خود، ویژگی های مشترکی چون رفتار نامتعارف، سبک پوشش و ظاهر متفاوت از هنجار جامعه، بی اعتمادی این افراد نسبت به دیگران و عدم توانایی برقراری تعامل سالم و همچنین نوعی تنهایی و جدا افتادگی این افراد از جامعه را به عنوان مشخصه های فرهنگی جهت بازنمایی انتخاب کرده است. موضوع "اختلال روانی" برای به تصویر کشیدن سرگشتگی ماهیتی انسان در جامعه امروز، به عنوان گفتمان اصلی فیلم ها بازنمایی شده است.
تحلیل گفتمان دولت جمهوری اسلامی ایران و بورس در بازه زمانی بین سال های 1392 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
بازار سرمایه در هر کشوری یکی از نمادهای رونق اقتصادی یا رکود آن است. در بازه زمانی بین ماه مهر سال 1398 تا مرداد 1399 بازار سرمایه ایران باوجود رکود اقتصادی حاکم بر کشور، رشدی بیش از یک میلیون و پانصد هزار واحد را در شاخص خود تجربه می کند. یکی از علل این رشد، تشویق دولت مردان جمهوری اسلامی ایران و در رأس آن ها رئیس جمهور به ورود مردم به بورس بود. ورود بی سابقه نقدینگی به بورس و حمایت های دولت، شاخص را دربازه زمانی کوتاه به رشدی بی سابقه رساند. از اوایل مرداد 1399 بازار سرمایه ایران شروع به ریزش می کند، شاخص از نزدیک دو میلیون تا حدود یک میلیون واحد کاهش می یابد. این ریزش شدید و بی سابقه 50 درصدی در کمتر از 10 ماه در حالی است که دولت مردان تقریباً هر روز مردم را به ماندگاری در بازار سرمایه تشویق می کردند و وعده بهبود قریب الوقوع این بازار را می دادند. این مقاله درصدد آن است تا با استفاده از نظریه برجسته سازی و روش تحلیل گفتمان پدام صحبت های رئیس دولت یازدهم و دوازدهم جمهوری اسلامی ایران در رابطه با بورس را در طول 8 سال ریاست جمهوری ایشان تحلیل کرده و دال های اساسی گفتمان ایشان را در رابطه با بورس استخراج کند تا به فهمی کامل از گفتمان حاکم بر دولت دراین باره برسد. یافته های پژوهش حاکی از وجود تناقض های درون گفتمانی و تسری این آشفتگی و تناقض به مردم و ایجاد مشکلات اتفاق افتاده پس ازآن برای مردم است.
تحلیل مؤلفه های آموزش صلح در اسناد گفتمانی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر، تحلیل مؤلفه های آموزش صلح در اسناد گفتمانی آموزش و پرورش ایران است که با توجه به نقش گفتمان های غالب سیاسی در بازنمایی صلح و آموزش صلح در جامعه ایران با نگاه انتقادی انجام شده است. بدین منظور، اسناد گفتمانی آموزش در دوره های ابتدایی، راهنمایی و دوره اول دبیرستان (بین سال های ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۳) مورد تحلیل قرار گرفت و به پرسش هایی ازجمله موارد زیر، پرداخته شد: مؤلفه های محوری موجود در آموزش صلح در اسناد گفتمانی آموزش و پرورش ایران چه وضعیتی داشته و چه گفتمانی بر آن غالب است؟ دال های مرکزی و مرزهای ضدیتی گفتمان های مذبور کدامند و چه نقشی در بازنمایی آموزش صلح داشته اند؟ روش پژوهشی مقاله از نوع روش تحلیل گفتمان است که با نگاه انتقادی به تحلیل اسناد رسمی موجود و تولید شده در آموزش و پرورش ایران می پردازد. یافته ها، نشان می دهد مؤلفه های آموزش صلح در اسناد آموزشی این دوران ورود نداشته. همچنین ورود ایده ها و مضامین مربوط به جنگ، دشمنی و نفرت در متون آموزشی این دوران، به کلیشه سازی منفی و مشروعیت بخشیدن به خشونت و جنگ در باور و اعتقادات افراد منجر شده و با ایجاد چرخه خشونت، صلح را به حاشیه رانده است. گفتمان حاکم بر اسناد آموزشی، گفتمان ایدئولوژیک با شور انقلابی شناسایی شد. گفتمان آموزشی در این دوران، به اعتبار دال مرکزی مذهب و حمایت از ستم دیدگان هژمونیک گشته. همچنین در نتایج حاصل از این تحلیل ها، مرزهای ضدیتی، دال مرکزی و وقته ها در قالب الگوی گفتمانی ارائه گردید.
قلمرو سازی گفتمانی در ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
29 - 55
قلمرو سازی در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک به عنوان یکی از مباحث پایه ای به شمارمی رود. قلمروسازی، یک ساختار سیاسی انسان ساخت است که در پی تقسیم بندی فضا است. قلمرو سازی ذاتاً سیاسی و یا ماهیتاً مشاجره آمیز است و بدون تقسیم بی رحمانه فضا به بخش های جداگانه و تخصیص انحصاری فضا وجود نداشته است. ازاین رو، قلمرو سازی یک فرایند هدفمند است و اهداف مختلفی مثل اقتصادی، امنیتی، هویتی، انگیزشی و یا حتی عاطفی را ممکن است دنبال نماید. اما قلمرو سازی گفتمانی «فرایندی است که بر مبنای آن افراد، گروه ها یا کشورهای مسلط برای کنترل و مدیریت فضای جغرافیایی در راستای نظم سیاسی و ژئوپلیتیکی مطلوب خود، به تولید گفتمان هایی اقدام می کنند که در آن از اعمال قدرت صرف (قدرت سخت) برای کنترل فضا فراتر می روند، طوری که، کسانی که بر آن ها اعمال قدرت می شود، خود متوجه چنین فرایندی نمی شوند (قدرت نرم)». با این تعریف، مقاله حاضر درصدد است تا با استفاده از عناصر سه گانه «فضا»، «قدرت» و «هویت» به تبیین چگونگی فرایند شکل گیری قلمرو سازی گفتمانی و با استفاده از طبقه بندی سه گانه: زمینه (دائمی یا موقتی)، چارچوب تحلیلی (تبیینی – تفسیری یا پساساختارگرا) و موضع سیاسی (جانب دارانه یا بی طرف)، به روش تحلیل گفتمان سیستماتیک و هدفمند در ژئوپلیتیک انتقادی دست یافته و درنهایت با دستگاه سه گانه «گفتمان»، «سیاست» و «هویت» لاکلا و موف به این نتیجه دست یابد که چگونه دانش ژئوپلیتیک انتقادی با استفاده از تحلیل گفتمان درک و ساخته می شوند