مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
تحلیل گفتمان
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱۴
35 - 51
مسئله محوری به عنوان یکی از ارکان علوم خط مشی سبب شد تا مسئله خط مشی تبدیل به ابژه مطالعاتی مهمی در این علوم شود. این مفهوم نیز مانند سایر مفاهیم مطرح در علوم خط مشی، مورد نزاع رویکردهای معرفت شناسی مختلف قرار گرفته است. تحلیل گفتمان به عنوان یکی از این رویکردها با طرح ایده مسئله مندی نگاه متفاوتی به مطالعه مسئله خط مشی ارائه کرده است. بررسی ادبیات تحلیل گفتمان در مطالعات خط مشی عمومی نشان می دهد، گفتمان حاکم با واردکردن ابژه در بازی درست و نادرست، امور را مسئله مند می کند. این نگاه به مسئله خط مشی نه تنها از رویکردهای رقیب تحلیل گفتمان متمایز است، بلکه تفاوت های ظریفی با رویکردهای هم مسلک تحلیل گفتمان نیز دارد. در پژوهش حاضر، نخست به بررسی جایگاه مسئله در مطالعات خط مشی پرداخته شده و سپس با طرح اجمالی مفاهیم تحلیل گفتمان، مسئله مندی خط مشی از دیدگاه رویکرد گفتمانی مورد تبیین قرار گرفته است. درنهایت نیز با اتخاذ رویکردی انتقادی، گام هایی برای فهم مسئله مندی خط مشی ارائه می شود. نتیجه این گام ها فهم آنچه به عنوان مسئله قلمداد شده، فهم پیش فرض ها، فهم تبار و دیرینه مسئله، فهم نامسئله هایی که طرد شده اند و فهم عوامل دخیل در بدیهی انگاشتن مسئله است
نوگرایی نگارگری در گفتمان های اجتماعی ایران معاصر با تمرکز بر رویکرد تحلیل گفتمان ارنست لاکلا و شانتال موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
179 - 199
نگارگری ایران، هنری سنتی با قدمتی دیرین شناخته شده که همواره متناسب با سنت ها و در بستر تحولات فرهنگی جامعه عصر خویش شکل گرفته است. ازاین رو در هر دوره تاریخی نوگرایی هایی نسبت به دوره های پیشین مشاهده می گردد. نگارگری همانند دیگر هنرها در جامعه امروز ایران تنها با ترسیم فضای یکپارچه ای از حاکمیت یک اندیشه مواجه نیست. مقاله پیش رو با هدف تحلیل تحولات گفتمانی در ایجاد نوگرایی در نگارگری معاصر ایران سعی در پاسخ گویی به این پرسش دارد که «در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی چه خوانش متفاوتی از نوگرایی در نگارگری معاصر ایران نمایان شده است؟» پژوهش پیش رو این فرضیه را دنبال می کند که نوگرایی در نگارگری در رقابت و منازعه با گفتمان های رقیب شکل گرفته است. با بهره گیری از رویکرد تحلیل گفتمان[i] «ارنست لاکلا وشانتال موفه» نشان داده خواهد شد که در این منازعه چگونه برخی از دال های مرکزی[ii] برجسته و برخی به حاشیه رانده شده است و درنهایت صورت بندی گفتمانی آن ارائه می گردد. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی با بررسی اسناد کتابخانه ای و میدانی با ابزار فیش و تصویربرداری به گردآوری داده ها پرداخته است. نمونه های موردبررسی از میان نگارگری های معاصر بعد از دوره مشروطه (1285-1398 ه.ش) به روش انتخابی گزینش شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد نیروهای مولد مرتبط با دال های مرکزی تداوم سنت در گفتمان «سنت-گرای متجدد»، بازگشت به سنت در گفتمان «تجدد سنت-گرا»، خوانش ایدئولوژیک از سنت در گفتمان «سنت-گرایی ایدئولوژیک» و سنت گرایی بیرون از متن سنت در گفتمان «واگرایی سنت» منجر به نوگرایی در نگارگری معاصر می گردد . [i] - Discourseanalysis [ii] - Nodal Point
مطالعه تطبیقی قالی مشاهیر بافته شده در کارگاه موسوی سیرت و کارخانه میلانی کرمان با رویکرد تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۹
39 - 48
در دوره معاصر، آثار دوره قاجار در بسیاری از هنرها، از جمله قالی بافی بازتولید می شود. قالی مشاهیر کارخانه میلانی نیز از نمونه آثار دوره قاجار است که پس از انقلاب، توسط موسوی سیرت دوباره تولید شده است. ازآنجاکه در این بازتولید تغییراتی ایجاد شده و با توجه به هدف پژوهش که تبیین تفاوت های میان دو قالی با توجه به نشانه ها و گفتمان رایج در هر دوره است، این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه تفاوت و شباهتی میان دو قالی وجود دارد و تفاوت نشانه ها و بافت قالی ها در دو گفتمان متفاوت چه تأثیری در خوانش قالی داشته است؟ این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد نشانه های به کاررفته در قالیِ کارخانه میلانی بیانگر هویت هر فرد بوده و نشانه ها از عناصر اصلی تشکیل اثر بوده اند نه تزیین آن، لذا با حذف و جانشینی نشانه ها در دوره معاصر شناسایی مشاهیر به سختی امکان پذیر است. ازآنجاکه به نظر می رسد قالیِ کارخانه میلانی با توجه به اهداف سیاسی-فرهنگی تولید شده، بنابراین شناسایی هر پیکره در قالی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است؛ لذا تلاش شده است، علاوه بر آنکه ویژگی های ظاهری افراد به شخصیت های عینی نزدیک باشد از علائمی نیز برای معرفی بیشتر آنها استفاده شود. در قالی تولیدشده در دوره معاصر به نظر می رسد با توجه به گفتمان نوقاجارگرایی، هدف بازتولید یک اثر از دوره قاجار بوده و هویت افراد از اهمیت چندانی برخوردار نبوده است.
گسست «صنایع دستی ایران» از «هنرهای زیبا» در نسبت با گفتمان سلطنتی قاجار با تأکید بر دوگانه «هنرهای زیبا/ هنرهای کاربردی»(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر قصد دارد به شناسایی چگونگی گسسته شدن «صنایع دستی ایران» از «هنرهای زیبا» در نسبت با «گفتمان سلطنتی قاجار» در این عصر دست یابد و به این پرسش پاسخ دهد که صنایع دستی چگونه در تمایز با هنرهای زیبا قرار گرفت و به وجه مادون در دوگانه «هنرهای زیبا/ هنرهای کاربردی» بدل شد؟ این مقاله به روش تحلیل گفتمان و براساس آراء میشل فوکو انجام شده است. این روش، برخلاف تاریخ نگاری های پیشین هنر، به دنبال تحلیل روندهای پیوسته در تاریخ هنر نیست بلکه با رد تداوم تاریخی، در جستجوی گسست ها و تغییرهاست. در این روش ، ضمن پرداختن به تمامی شکل های گفتگو و متن های پیرامون موضوع، نحوه تولید متن ها و شیوه بازگویی شان، نهادها و رویّه های مرتبط و برساخت سوژه ها نیز به خوبی مدنظر قرار می گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مفهوم «صنایع دستی ایران» در عصر قاجار در یک فضای گفتمانی - متشکل از گفتمان های سلطنتی، تجدد، شیعه گرایی، باستان گرایی و هویت ملی، مشروطه، و غیره- درون دوگانه هایی که از شاخص ترینشان «هنرهای زیبا/ هنرهای کاربردی» بود، برساخته شد. در این دوره، طی مواجهه ایران با غرب و صنایع غربی، سوژه های گفتمان سلطنتی (اعم از شاه، وزرا و دربار) تصمیماتی در عرصه فرهنگی و اقتصادی در جهت حرکت به سوی غرب گرفتند که به طور مستقیم با صنایع دستی نیز مرتبط می شود و کنش های عملی آن را از فرمان محمدشاه به عبدالله خان معمار تا تأسیس دارالفنون و مدرسه صنایع مستظرفه و هم چنین ارسال هنرآموز به غرب برای ارتقای هنرهای زیبا در ایران، می توان مشاهده نمود. حاصل این تغییر نگرش ها، والایشِ هنرهای زیبا و به حاشیه رانده شدن صنایع دستی بوده است.
تحلیل منطق گفتمانی کاربست جری و تطبیق آیات قرآنی در قصاید انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۶
22 - 43
پژوهشگران ادب پارسی تنها با رویکرد بلاغی به بررسی بهره گیری شاعران از آیات قرآنی در سروده های خود پرداخته اند و از اهداف آنان در به کارگیری این آیات غافل بوده اند. پژوهش حاضر به بررسی این مسئله در قصاید انوری می پردازد و می کوشد با استفاده از جری و تطبیق، آیات قرآنی را از منظر کارکردهای آنها تحلیل کند. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه ی آماری 207 قصیده دیوان انوری، تصحیح مدرس رضوی و حجم نمونه مطابق فرمول کوکران 132 قصیده است که با استفاده از شیوه ی تصادفی ساده (simple random sampling) انتخاب شده است. نتیجه نشان می دهد که انوری با بهره گیری از قاعده ی جری و تطبیقِ آیات، مفاهیم و مضامین قرآنی را بر موضوعات مورد نظر خویش تطبیق داده است؛ به گونه ای که مضمون نهایی شعر وی دور از شأن نزول حقیقی آیات است. به عبارت دیگر وی مفاهیم قرآنی را با کارکردهایی چون اقناع مخاطب، بزرگنمایی، استدلال، بیان گفتمان خود و مواردی از این دست، به صورت جری و تطبیق در قصاید خود به کاربرده است که در متن مقاله به تفصیل به آنها پرداخته شده است.
کارکرد تبیینیِ مناجات در تحلیل داستان های دفتر پنجم مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
بیان مسئله: مولانا برخی از اندیشه ها و تجارب عرفانی خود را تنها در گونه ادبیِ «مناجات» بیان می کند. وی افزون بر ایجاد نوعی فرم ویژه خلاقانه در مناجات، کارکرد برجسته آن را در انتقال مفاهیمی وضع می نهد که مقصود غاییِ داستان هایی در مثنوی با کاربرد آن حاصل می شود. هدف اصلی پژوهش عبارت است از: بررسی وجوه هنری این نوع ادبی در قالب زبانِ عرفانی؛ نقش بارز آن در بیان نکته های باطنی با شناخت روایت و تحلیل گفتمانی و نیز چگونگی بسط موضوعات متکثر در گذر تلفیق آنها در یک شبکه پیچیده منسجم و هماهنگ.
روش: این پژوهش به شیوه توصیف و تحلیل داده ها و مبتنی بر مبانی نقد و نظریه، با توجه به یک حدیث و چهار داستان از دفتر پنجم مثنوی و در 69 بیت به انجام رسیده است.
یافته ها و نتایج: در اشاره به برخی یافته ها می توان گفت خطاب های عاطفی مولانا در شکل مناجات، زبان ویژه ای، هم در شکل و هم در محتوای آن می آفریند که نگرش تأویلیِ او را در دریافت معانیِ خاصی به این شیوه نشان می دهد؛ نیز تأکید می کند که این شیوه بیان علاوه بر ایجاد توازن و انسجام در میان اجزای داستان و از لابه لای پیچیدگی های معانی ضمنی، بعضی دلالت های عمیق و گسترده متن را به گونه مشخص تری ظاهر می کند؛ این قابلیتْ خوانش های متعددی از موضوع ارائه می دهد و از این طریق بر عملکرد کیفیِ خواننده برای درک صحیح ترِ وی از پیام های آن تأثیری آشکار می گذارد؛ بدین ترتیب علاوه بر القای مفاهیم عمیق عاطفی به خواننده، برخی خلأهای انتقال و دریافت شناخت دقیق مضامین عرفانی هم جبران می شود.
بررسی گفتمان سنت گرای موسیقی در ایران معاصر(1385- 1285)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال هفدهم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴۹
143 - 183
این مقاله تحقیقی، با هدف بررسی گفتمان سنت گرای موسیقی در ایران معاصر(1385- 1285) به بررسی خصوصیات و عناصر اصلی شکل گیری و تکوین گفتمان یاد شده پرداخته است. تاضمن تبار شناسی تاریخی و معرفی ویژگی های گفتمانی این دوره، تفسیر و بازشناسی معنا کاوانه ای از این گفتمان ارائه نماید. این مقاله از منظر مطالعات فرهنگی، به کمک روش تبار شناسی و تحلیل تاریخی گفتمان نشان می دهد که چگونه بستر های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر گفتمان یاد شده تأثیر مستقیم و غیر مستقیم گذاشته اند. در این دوران، گفتمان سنت گرای موسیقی در مقابل گفتمان های تجدد گرا، باز شناسی می شود؛ این گفتمان تحت تأثیر شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر شکل گرفته و تکوین یافته است. همچنین در این دورانبرگزاری کنگره بین المللی موسیقی تهران 1340(ه. ش). و تأسیس مرکز حفظ و اشاعه موسیقی، نقطه عطفی در شکل گیری درون مایه های اصلی گفتمان سنت گرا به شمار می آیند.
معنویت گرایی نوین به مثابه گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال بیستم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۶۲
213 - 252
مقاله پیش رو درباره یکی از ابعاد فرقه گرایی جدید در ایران است. توجه ویژه این نوشتار به معنویت گرایی جدید است. به لحاظ نظری بر نظریه «انفسی شدن» چارلز تیلور، متفکر کانادایی تکیه دارد. با استفاده از نظریه مزبور و تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، موضوع مورد بررسی قرار گرفت. در این مقاله به تحلیل نشانه های معنویت گرایی جدید پرداخته و داده ها از دو روش بررسی منابع و اسناد موجود و مصاحبه عمیق با حاملان ایرانی این گفتمان جمع آوری شد. بررسی منابع موجود نشان داد که نظام معنایی "معنویت گرایی" به مثابه گفتمان بر اساس مضامین و نشانه هایی مانند محوریت خود و سفر از زندگی بر اساس انتظارات بیرونی به یک زندگی اصیل درونی، فردگرایی، نگرش کل نگرانه، التقاط و استفاده از روانشاسی و فرد گرایی استوار است. نتیجه بررسی های تجربی، ثابت کرد که پیدایش گفتمان معنویت گرایی جدید، نشان از تعارض های درونی و ابهامی است که در حوزه معانی گفتمان دینی وجود دارد. این مسئله فرصت بالندگی و موقعیت مسلط گفتمان دینی را با چالش مواجه کرده، زمینه را برای پیدایش گفتمان معنویت گرایی در ایران فراهم نمود. بررسی ها نشان می دهد این گفتمان مرحله پیدایش و قرار یابی را در ایران طی می کند و هنوز به شفافیت معنایی دست نیافته است و با موانعی جدی برای تبدیل شدن به یک گفتمان هژمونیک مواجه است.
خبر و جنگ نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این مقاله، مطالعه کارکرد اخبار در ایجاد و ادامه جنگ نرم است. بدین ترتیب، این مطالعه اهمیت خبر، به عنوان کالایی که هر روز از طریق رسانه های وابسته به قدرت های بزرگ با اهداف مختلف تولید و در اختیار مردم گذاشته می شود را نشان می دهد. جنگ نرم، به عنوان یکی از مهمترین فرآیندهای اقناع بشر در قرن حاضر است. در سال های اخیر این جنگ به صورت کاملاً جدی، مورد استفاده قدرت های بزرگ و رسانه های وابسته به آنها قرار گرفته است. رسانه های وابسته به قدرت های جهانی، تمام توان خود را به کار گرفته اند تا از مقوله جنگ نرم بهترین استفاده را ببرند. جنگ نرم از طرق مختلف فرهنگی، سیاسی، علمی و ایدئولوژیک جهت تغییر ساختار های گوناگون یک جامعه، بدون درگیری و خشونت، اعمال می شود. یکی از مؤثرترین شیوه هایی که قدرت ها می توانند از طریق آن بر افراد بشری تأثیر فراوان بگذارند و قدرت های رقیب را به زانو در بیاورند، خبر می باشد. در این راستا، برنامه ریزان خبری، با فردی کردن خبر، که یکی از مهمترین اصول نرم کردن خبر است، مخاطبان خود را به پذیرش اخبار ارائه شده از سوی خود ترغیب می کنند. در این راستا، با استفاده از شیوه های مختلف، نظیر تولید خبر، ارائه اخبار گزینشی و ... افکار عمومی جامعه را تحت کنترل و اختیار خود در می آورند، به صورتی که بدون کمترین هزینه بتوانند تصمیمات و اهداف خود را با رضایت و پذیرش آحاد مردم، به مرحله عمل برسانند.
تحلیل گفتمان رویکردهای سنت گرایی و تاریخی نگری در مبانی نظری هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد ها و تعاریف متنوع و گاه متفاوت در مطالعات هنر اسلامی، بررسی شاخه های مختلف این هنر را پیچیده کرده است. سنت گرایی و تاریخی نگری، دو رویکرد غالب در این شاخه هنری، هر یک به گونه ای به هنر اسلامی می نگرند. اصل در سنت گرایی بر سنت و اصول تغییرناپذیر نهاده شده، در حالی که در تاریخی نگری، تاریخ و زمینه های آن، این جایگاه را دارا هستند. سنت گرایان هنر اسلامی را نتیجه فیضی می دانند که در وجود هنرمند جریان یافته و آموزه های خرد جاویدان را در اثر هنری به تجسم صوری رسانده، اما نگاه تاریخی نگر، آثار هنری را محصول جبر تاریخی و زمینه های آن در دوره های مختلف می داند. این تفاوت ها و مواردی از این دست، باعث پیچیدگی در بررسی آثار هنری حتی در جشنواره های معتبر شده و معیارهای گوناگون و گاه متعارضی برای داوری آثار هنر اسلامی در نظر گرفته می شود. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل گفتمان ارنستو لاکلا و شانتال موفه و رویکردی تطبیقی، سنت گرایی و تاریخی نگری را به عنوان گفتمان در نظر گرفته و در صدد است تا به پرسش هایی از این دست پاسخ دهد: دو رویکرد غالب در هنر اسلامی چگونه با روش تحلیل گفتمان بررسی می شوند، چرا با وجود این دو گفتمان غالب، در تعریف هنر اسلامی و شاخص های اصلی آن وحدت نظر وجود ندارد؟ و بدین صورت زمینه ای فراهم آورد تا شرایط تعدیل تعاریف یا طرح تعریف جامع تر فراهم شود. از یافته های پژوهش می توان به جامع ومانع نبودن این رویکردها به تنهایی در مطالعات هنر اسلامی و شباهت نداشتن در اجزای گفتمانی جهت ایجاد گفتمان مشترک اشاره کرد.
تحلیل عناصر مفهومی گفتمان بیداری اسلامی در کلام مقام معظم رهبری از منظر تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در پی تحلیل و بررسی شالوده های مفهومی و دال های مفصل بندی گفتمان بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری است. در این تحقیق، در چارچوب روشی ترکیبی از نظریه زبان شناسی انتقادی نورمن فرکلاف در تحلیل متون و از نظریهه گفتمان لاکلاو و موفه در چگونگی فراآیند هژمونیک شدن و تفوق یافتن گفتمان بیداری اسلامی بهره برده شده است. تحلیل متون آثار و سخنرانی های مقام معظم رهبری نشان داد که در هندسهه معرفتی ایشان، بیداری اسلامی گفتمانی است که از دال های «امام خمینی(رض) مظهر بیداری اسلامی»، «احیاء هویت اسلامی»، «فلسطین مسئلهه محوری جهان اسلام»، «جنبش نرم افزاری و تولید علم»، «ارتقاء علم در سایهه دین»،«اعتقاد به مهدویت»، «عدالت اجتماعی»، «مردم سالاری دینی»، «حوزه های علمیه»، «مبارزه با تهاجم فرهنگی» و «استکبار ستیزی» حول دال مرکزی و نقطهه کانونی «ایجاد تمدن اسلامی بر پایهه دین، عقلانیت، علم و اخلاق» تشکیل شده است. در این راستا از منظر مقام معظم رهبری، جهت تفوق یافتن این گفتمان و ایجاد تمدن اسلامی، وظیفه روحانیون و حوزه های علمیه و نخبگان فکری ، فرهنگی و سیاسی پراکندن و اشاعهه ی نظم معنایی مورد تأاکید این گفتمان در مقام نظر و فراهم آوردن زمینه های تحقق آن در ساحت عمل اجتماعی و سیاسی با گستره ای وسیع در ابعاد داخلی و منطقه ای و جهانی است
جامعه شناسی قواعد همسر گزینی در سیره معصومین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گزینش همسر فرآیندی است که تابع قواعدی از ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است. هدف این پژوهش شناخت همه جانبه همسر گزینی با توجه به بافت اجتماعی صدر اسلام، در سیره معصومین است. روش در این پژوهش، تاریخی و از نوع اکتشافی، توصیفی و داده در آن کیفی است. مبنای تحلیل داده ها، تحلیل گفتمان است. گفتمان هم صورتی خاص از زبان و هم صورتی خاص از تعامل اجتماعی است؛ لذا در سه سطح، تحلیل اجتماعی، شناخت اجتماعی و ابعاد گفتمان، به توصیف موضوع می پردازد. تغییر در بافت اجتماعی عام، از نظام قبیلگی به نظام سیاسی واحد با قوانین همه جانبه برای همه اقشار جامعه، و تغییر ایدئولوژی نژادپرست و جنسیت گرای مردانه به انسان گرای ورای نژاد، قومیت و جنسیت، و تغییر نگرش نسبت به زن و دختر و حق انتخاب آنها برای آینده زندگی، و حفظ حرمت والدین در زمینه همسرگزینی، محورهای اصلی در سیره معصومین، پیرامون قواعد همسر گزینی است. بر همین اساس ممنوعیت های ازدواج، انواع ازدواج( تأیید ازدواج صداق، عقد موقت، و اصلاح تدریجی ازدواج کنیزان و ممنوع نمودن سایر ازدواجها)، ساختار همسرگزینی، معیارها و حق انتخاب همسر در سیره معصومین نسبت به دوره قبل از اسلام تغییر بنیادی پیدا کرد که در این پژوهش به آنها اشاره شده است. حاصل آن که، بافت اجتماعی، بایدها و نبایدها، نوع نگرش و ارزش های اجتماعی و فرهنگی، با گفتمان و بالعکس، در زمینه همسر گزینی ارتباط پیچیده و چند جانبه دارند و تغییر و یا اصلاح در هر کدام، در سایر ابعاد اثر گذار است.
تحلیل گفتمان خطبه فدکیه حضرت زهرا (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش استخراج و شرح روایتی است که در گفتمان دینی حضرت زهرا(س)، بویژه خطبه فدکیه، از ماهیت « توحید،نبوت،ارث و حاکمیت بعد از پیامبر» ارایه شده است. از اینرو، مهمترین پرسش این پژوهش به این شیوه صورتبندی شده است : چه تصویری از توحید،نبوت، ارث و حاکمیت بعد از پیامبر در گفتمان دینی حضرت زهرا (س) ارائه شده است ؟ به عبارت دیگر، روایت گفتمان دینی حضرت زهرا(س) از توحید،نبوت، ، و ارث و حاکمیت بعد از پیامبر چه بوده ودر درون گفتمان دینی ایشان به ارائه چه تصویری از این پدیده پرداخته است ؟ به منظور پاسخ گفتن به پنج پرسش بالا، محقق نخست به مطالعه نظریه های مربوط به رابطه متن و واقعیت پرداخته و پس از بررسی انتقادی نظریه های مزبور و جای دادن آنها در قالب دو رویکرد کلی 1- نظریه بازتاب(گفتمان دینی تقلید واقعیت است) و 2- نظریه گفتمان ( گفتمان دینی به تولید واقعیت در قالب منطق درونی خود می پردازد) و استخراج مولفه های فرمی و مضمونی که تاکنون از آن ها به عنوان «مکانیسم های بازنمایی واقعیت در دنیای زبان» سخن گفته شده است، کوشیده است با استفاده از روش «تحلیل گفتمان» تئون ون دایک، جیمز پل جی و روث وداک نشان دهد که در گفتمان دینی حضرت زهرا (س) به چه شیوه یا شیوه هایی به بازنمایی چهار مساله « توحید،نبوت، ، و ارث و حاکمیت بعد از پیامبر» پرداخته شده است.
تمایزات هویت تمدنی و انگاره زدایی از شرق شناسی در گفتمان سیدحسن نصر الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان دوره یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
183 - 208
حوزه های تخصصی:
شرق شناسی در راستای مقاصد امپریالیسم کمک شایان توجهی به تحکیم و سلطه تمدن غرب کرده است. هدف اصلی عبارت از هویت و تمدن زدایی از شرق(به معنای اخص اسلام) بوده است. این اغراض نه تنها در ابعاد سیاسی-اقتصادی، بلکه در ابعاد معرفتی-دانشی(مثلاً برخی از نظریه های علوم اجتماعی) از سوی غرب دنبال شده است. این مقاله تلاش می کند تا نشان دهد چگونه در گفتمان سیدحسن نصرالله نوعی ساخت زدایی و انگاره زدایی از شرق شناسی و توجه دادن به تمایزات هویت تمدنی اسلامی پیگیری شده است. برای این منظور، از روش تحلیل گفتمان(با تأکید بر تحلیل گفتمان استعماری) و روش نمونه گیری کامل در میان 853 سند الکترونیکی از بیانات سیدحسن نصرالله استفاده شده است. یافته ها و نتایج در 12 محور صورت بندی شده اند: 1- وجوه سازنده هویت 2- عوامل تهدیدکننده هویت 3- وارونه سازی هویتی توسط استعمارگران 4- خنثی سازی هویتی توسط جبهه اسلامی 5- ماهیت و ابعاد فرهنگ اسلامی 6- اهمیت و جایگاه انقلاب اسلامی ایران 7- گفتمان آینده شناسانه آخرالزمانی 8- رویارویی تمدنی حق و باطل 9- ابعاد و مصادیق پروژه های دشمن چند-وجهی 10- ابعاد و مصادیق وضعیت واقعی دشمنان 11- عوامل و مصادیق تقویت کننده تمدنی و فرهنگی اسلام 12- گفتمان فقهی.
تحلیل گفتمان مؤلّفه های کلیدی نفرت پراکنی زنان علیه زنان در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
199 - 222
حوزه های تخصصی:
نفرت پراکنی بیان تنفر به فرد یا گروهی از افراد، به علّت ویژگی های مشترک یا تعلق به گروهی خاص است. با گسترش شبکه های اجتماعی و اشاعه خشونت و تبعیض در دنیای مجازی، بستری فراهم شده که در آن گفتمان های نفرت آمیز زنان علیه یکدیگر منجر به ایجاد بازنمایی جدیدی از زنان شده است. ازاین رو باتوجه به اینکه نفرت پراکنی می تواند تبدیل به جریان شده و پیامدهای اجتماعی زیادی به دنبال داشته باشد، این مقاله قصد دارد به واکاوای مؤلّفه های اصلی نفرت پراکنی در پست های کاربران زن ایرانی در اینستاگرام بپردازد. بر این اساس با رجوع به آرای گلیردونه، سنتز نظری تولید معنای نفرت آمیز در فضای مجازی ارائه و با رهیافت تحلیل گفتمانی تئون ای. ون دایک، صفحات بیست کاربر زن فعّال در حوزه زنان تحلیل شد. با توجه به رهیافت تحلیل گفتمانی، فرم کارویژه ای برای ثبت و استخراج اطلاعات از متن خبرهای منتخب درنظر گرفته شد. نتایج نشان از وجود چهار مؤلّفه نفرت پراکنی ساختاری زنان علیه زنان دارد. کاربران از یک سو آگاهانه و تحت تأثیر آموزه های فمنیستی به نفی ارزش ها و ایدئولوژی گفتمان مسلّط پرداخته، ازسوی دیگر با هجمه زنان سنّتی به بازتولید گفتمان مسلّط می پردازند. پست های منتشرشده به نفی باورهای موجود و شکل گیری مقاومتی منتهی به برابری جنسی پرداخته اند. تولید خشونت نمادین توسط زنان نویسنده و زنان پسردوست به صورت ناآگاهانه، از تقابل های مشهود در پست های کاربران بوده که منجر به همدستی ضمنی آنها در بازتولید نگاه فرودستی به زنان است.
گفتمان های دین رسانه ای شده زنانه در اینستاگرام فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
397 - 418
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی امکانی برای ظهور و شنیده شدن صداهایی است که پیش از این امکانی برای پدیدار شدن نداشتند. در این مقاله، نشان داده ایم که یکی از فرصت های پدید آمده توسط شبکه های اجتماعی، ظهور دین زنانه است. زنان پیش از این کمتر امکان صحبت کردن از دین در مقام وعظ، نصیحت، تبیین و تفسیر را داشتند، اما از طریق این شبکه توانسته اند به طور گسترده درباره دین و باورهای دینی خود تولید محتوا کنند. دین زنانه البته یک سنخ و صدا نیست. صنوفی از دین به روایت زنان وجود دارد. اما می توان این همه را در یک تابلو مشاهده کرد و بر اساس نقاط مشترک میان آن ها از ظهور فرصتی تازه در جامعه ایران سخن گفت. نشان داده ایم که بیانگری زنان در حیات دینی به مدد رسانه های جدید، نهاد سنتی دین را در یک موقعیت تازه قرار داده است. به رغم چالش هایی که برای آن فراهم کرده، فرصت هایی بی بدیل برای تداوم آن پدید آورده است. در همان حال، در تعدیل و ممانعت از گسترش فضای دین ستیز ایفای نقش کرده و بسیاری از غایات مطلوب روشنفکران دینی را در عمل تحقق بخشیده است. این تحقیق به بررسی دین رسانه ای شده زنانه، که در اینستاگرام تولید می شود، می پردازد و گفتمان های موجود در روایت های زنان ایرانی از دین را توصیف و تحلیل می کند. برای این منظور پنج صفحه اینستاگرامی با استفاده از روش تحلیل گفتمان فرکلاف بررسی شده اند. نتایج از وجود یک ساختار زنانه دینی خبر می دهند که با سه شاخصه جست وجوی تک بودگی، به زندگی و تولید آموزه های تازه در حوزه دین تشخص گفتمانی فراخوان پیدا می کند.
تحلیل متن «نامه امیر مسعود به آلتونتاش خوارزمشاه» از تاریخ بیهقی بر اساس نظریه کنش گفتارِ جان راجرز سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۳
159 - 184
حوزه های تخصصی:
متن های ادبی دارای لایه های معنایی متعددی هستند. مخاطب باید منظور گوینده یا نویسنده را از متن استخراج کند. ذهن انسان به طور خودآگاه و ناخودآگاه فرایندهایی را در خدمت می گیرد تا به این هدف برسد. چگونگی استخراج معنا و منظور نهفته در یک متن از دیرباز از سوی متخصّصان شاخه های متعدد علوم انسانی از جمله زبانشناسی و زیر شاخه های آن مورد توجه بوده است. نظریه «کنش گفتار» یکی از راهکارهای به دست آوردن معانی پوشیده متن است. تاریخ بیهقی یکی از متون کهن نثر فارسی است که به لحاظ شیوه نگارش، یکی از متون طراز اول ادبیات به شمار می رود که بلاغت گفتار و توانایی خارق العاده ابوالفضل بیهقی نویسنده آن را نشان می دهد. در این پژوهش، «نامه سلطان امیر مسعود به آلتونتاش خوارزمشاه» در تاریخ بیهقی بر اساس نظریه کنش گفتار و طبقه بندی پنج گانه جان راجرز سرل ( John Rogers Searle ) تجزیه وتحلیل شده و فراوانی هریک از کنش های موجود در متن بررسی شده است. این نظریه بر پایه معنی شناسی کاربردی استوار است و در حوزه تحلیل گفتمان قرار دارد. بررسی نامه امیرمسعود براساس نظریه مذکور نشان داد که نویسنده در این نامه از کنش های گفتاری و ترغیبی به میزان زیاد و از کنش عاطفی به میزان کمتری استفاده کرده است و این امر بیانگر اهداف پنهانی و پوشیده نویسنده نامه است.
تحلیل اصطلاح «بخت» در منظومه «هفت پیکر» از منظر تقدیرگرایی زروانی، بانگاهی به نظریه تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
123 - 149
حوزه های تخصصی:
تقدیرگرایی از موضوعات حوزه علم فلسفه است که در ادبیّات نیز راه یافته. برمبنای نظریات فرضیه پردازان، تحلیل زبان در کاربرد واژه هاست. در این روش، عناصر یک زبان، نشانه ها هستند و نظام زبان نمی تواند منحصر به توصیف صورت های زبانی مستقل از کارکردهای فرامعنایی باشد . با توجّه به بسامد بالای واژه «بخت» در آثار شعرا، این واژه ها باید به عنوان واژه هایی نشان دار در نظر گرفته شود که ریشه در ناخودآگاه گویندگان آنها دارد. در این مقاله، ارتباط این گونه واژه ها در منظومه «هفت پیکر» نظامی با تقدیرگرایی زُروانی بررسی و شیوه تحلیل با نگاهی به نظریه تحلیل گفتمان و بررسی واژه ها در سطح فرامعنایی در نظر گرفته شده است. آنچه در مدل تحلیلی فرکلاف انجام می شود گذشتن از چیستی توصیف متن به سوی چگونگی و چرایی تفسیر و تبیین متن است. در این تحلیل، باید از الگوی سه لایه فرکلاف برای تحلیل گفتمان استفاده کرد که به اصل متن (شامل تحلیل زبانی در قالب واژه ها، دستور، نظام آوایی و انسجام در سطح بالاتر از جمله)، کردار گفتمانی (تولید و مصرف متون) و کردار اجتماعی می پردازد. در این پژوهش، از این سه لایه، بخش «تحلیل زبانی در سطح واژه ها» مورد نظر بوده و ضمن بررسی واژه هایی نشان دار چون بخت و نظایرآن، درباره اغراض ثانوی و مفهوم تأویلی و کهن الگویی آنها بحث شده است. در پایان، با ارائه شواهد، نتیجه گرفته شده که اگرچه نظامی آرای کلامی اشعری را بیان کرده است، ولی هنگام استفاده از واژه هایی نظیر بخت؛ از الگوی تفکّر زُروانی پیروی می کند.
شناسایی و تحلیل گفتمان های اجتماعی توسعه گردشگری در عرصه های طبیعی با روش شناسی Q (مورد مطالعه: جنگل های بلوط استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است توسعه گردشگری از نظر محتوای وسیع تری که در آن فعالیت می کند، ارزیابی شود و به طور خاص، گفتمان های حمایت کننده فعالیت های گردشگری در منطقه شناسایی شوند، گفتمان غالب معرفی شود و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا این گفتمان ها با اهداف توسعه پایدار گردشگری، به گونه ای که برای مدت زمان نامشخصی حیات خود را در منطقه بدون تأثیرات منفی بر منابع طبیعی، ارزش های فرهنگی و منافع اقتصادی آن حفظ کند، همسو هستند. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی، از حیث ماهیت از نوع تحقیقات کیفی-کمّی و به لحاظ شیوه اجرا جزو تحقیقات اکتشافی از نوع توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش افرادی از جامعه محلی، کارآفرینان، متولیان دولتی و خصوصی بخش گردشگری و همچنین مسئولان، دانشگاهیان و NGO های مرتبط با محیط زیست وحفاظت جنگل ها بودند. نمونه افراد معمولاً به طور هدفمند و با اندازه ای کوچک انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل داده های Q، با استفاده از نرم افزار PQMethod 2.35 انجام شده است. سه فاکتور به دست آمده درمجموع 42 درصد از واریانس مطالعه را توضیح می دهند: فاکتور اول 26 درصد واریانس مطالعه را تبیین می کند و دیدگاه مشترک 23 نفر را نشان می دهد؛ نمونه Q 9 نفر از شرکت کننده ها در فاکتور دوم بارگذاری شده است. این عامل 9 درصد از واریانس مطالعه را توضیح می دهد؛ فاکتور سوم 7 درصد از واریانس مطالعه را تبیین می کند. سه نفر از شرکت کنندگان با این عامل مرتبط هستند. در این پژوهش سه گفتمان شناسایی شد که در هرکدام ضمن نشان دادن اهمیت جنگل های بلوط، توسعه گردشگری از زاویه ای متفاوت ارزیابی شده است. این گفتمان ها «گفتمان توسعه پایدار اکوتوریسم روستایی»، «گفتمان حفاظتی ناسازگار با توسعه گردشگری » و «گفتمان توسعه گردشگری انبوه» هستند.
امام خمینی (ره) و بر ساخت هویت زنانه در انقلاب اسلامی چگونگی واسازی گفتمان پهلوی دوم و هژمونی معنایی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
327 - 357
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران به عنوان ظهور و بروز یک تحول گفتمانی در جامعه ایران قابل شناسایی ا ست. این انقلاب نه تنها در وضعیت جامعه ایران بیان گر تحولی گفتمانی و معنایی بود، بلکه در چارچوب گفتمان های جهانی نیز توانست ایجاد یک پیوند نشانه و معنای جدیدی را به منصه ظهور گذارد؛ بدین گونه است که فوکو نیز از این انقلاب به منزله «روح یک جهان بی روح» نام می برد. پژوهش حاضر در راستای شناخت مشخصه های این تحول گفتمانی، به مطالعه مؤثرترین نظریه پرداز آن، یعنی امام خمینی(ره)، بنیان گذار انقلاب اسلامی، اقدام کرده است. با توجه به لزوم ایجاد حدود و ثغور برای مطالعه تحلیل گفتمان، یکی از نظم های پر مناقشه گفتمانی، یعنی نظم گفتمانی هویت زنانه، برای مطالعه در این گفتمان انتخاب شد. در ادامه، با توجه به دید کلان نگر و ایجاد نقشه های انتزاعی از مفصل بندی های گفتمانی، توسط رویکرد لاکلا و موف، این نظریه و روش برای تحلیل گفتمان سخنان امام خمینی(ره) انتخاب شد. طبق یافته های به دست آمده، دال مرکزی این گفتمان «حفظ عفت و دینداری» ا ست و با وجود همسانیِ نشانه ایِ بعضی از دال های این گفتمان با گفتمان های هژمونیک شده در دنیای غرب، مانند «فعالیت اجتماعی» و «آزادی»، اما همین دال ها نیز در حول محوریت «حفظ عفت و دینداری» در این گفتمان تعریف می شود و معنایی دیگر و متفاوت با گفتمان های رقیب از آن ها خلق می شود. این گفتمان، که در نزاعی آشکار با گفتمان پهلوی دوم ظهور پیدا می کند، به شکل جدی به واسازی گفتمان متخاصم خود می پردازد. گفتمانِ امام خمینی(ره)، گفتمان پهلوی را با «خارجی بودن»، «قائل به شیء بودن زنان»، «موافقت با فحشا» و بالاخص به عنوان گفتمانی که «عفت و دینداری زن را در حاشیه قرار داده»، معرفی می کند و معتقد است گفتمان پهلوی با طرح شعارهایی چون «حرکت به سوی ترقی و پیشرفت»، «طرفداری از آزادی زنان»، «احترام برای زنان»، «برابری زنان و مردان» و «تمدن مدار بودن» تلاش دارد زنان را سوژه گفتمان خود کند.